در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

مقدمه و معرفی اسناد کتاب 41

موضوع سند

مقدمه و معرفی اسناد کتاب 41
مشخصات ارسال سند

از: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

متفرقه

به:

متن سند



مقدمه


از آنجا که استفاده بهتر از اسناد نیاز به داشتن اطلاعاتی هر چند اندک راجع به کشور مربوطه دارد، ذیلاً اطلاعاتی هر چند خلاصه را درباره اوضاع سیاسی اجتماعی، اقتصادی کشور ترکیه می آوریم تا خوانندگان محترم با داشتن این اطلاعات بتوانند استفاده بهتر از اسناد این مجموعه به عمل آورند.


نام قانونی: جمهوری ترکیه نوع: جمهوری پایتخت: آنکارا تقسیمات فرعی سیاسی: 67 استان سیستم حقوقی: سیستم حقوقی ترکیه از سیستمهای حقوقی اروپا استخراج شده و قانون اساسی در سال 1961 به اجرا درآمد. رئیس جمهور در مجلس انتخاب می شود.


نخست وزیر توسط رئیس جمهور از میان نمایندگان مجلس انتخاب می گردد. کابینه به وسیله نخست وزیر و تایید رئیس جمهور تعیین و باید از حمایت اکثریت نمایندگان مجلس برخوردار باشد.


مساحت خشکی: 766640 کیلومتر مربع - 35% زمین کشاورزی 25% علفزار و مرتع - 23% جنگل - 17% انواع دیگر.


مرزهای خشکی: 2574 کیلومتر آبها: محدوده قلمرو آبی (طبق ادعا) 6 میل دریایی به جز دریای سیاه که محدوده آن 12 میل دریایی می باشد.


نوار ساحلی: 7280 کیلومتر مردم: جمعیت 000/236/44 نفر (ژوئیه 1976)، میزان میانگین رشد سالانه 5/2% (جاری) تقسیمات نژادی: 85% ترک - 12% کرد - 3% بقیه متفرقه مذهب: 99% مسلمان (اکثراً سنی) 1% سایر مذاهب (اکثراً مسیحی و یهودی) زبان: ترکی - کردی - عربی سطح سواد: 55% نیروی کار: 2/17 میلیون. 57% کشاورزی، 18% کارخانجات، 25% خدمات کمبود قابل توجه کارگر ماهر - کارگر عادی به مقدار زیاد، نیروی کارگر سازمان یافته 25% نیروی کار.




احزاب و رهبران سیاسی


حزب عدالت - سلیمان دمیرل، حزب جمهوریخواه خلق - بولنت اجویت، حزب رستگاری ملی - نجم الدین اربکان، حزب دمکرات - فاروق ساخان. حزب اعتماد جمهوریخواه - ترهان فیض اوغلو،


ص: 85





حزب حرکت ملی - آلپ ارسلان ترکش.


حزب کمونیست - غیر قانونی کمونیستها: قدرت و طرفدار ناچیز تاریخچه سیاسی معاصر:


رهبرانی که تاکنون بر ترکیه حکومت کرده اند:


1- مصطفی کمال (آتاترک) از 1923 تا 1938 2- عصمت اینونو از 1938 تا 1950 3- جلال بایار از 1950 تا 1960 4- جمال گورسل (توسط کودتا) از 1960 تا 1965 5- سلیمان دمیرل از 1965 تا 1971 6- فخری کورترک (توسط کودتای نامرئی) از 1971 تا 1973 7- بولنت اجویت از 7/1/74 تا 18/9/74 سقوط در اثر وقایع قبرس 8- سلیمان دمیرل از 1975 تا 1977 9- بولنت اجویت از 1978 تا 1979 10- سلیمان دمیرل از 1979 تا 1980 11- کنان اورن (توسط کودتا) از 1980 تا کنون کشاورزی: محصولات عمده: پنبه - تنباکو - غله - چغندر قند - میوه جات - محصولات دامی. از نظر مواد غذایی به طور متوسط خودکفا.


صنایع مهم: نساجی - کنسرو مواد غذایی - معدن (زغال سنگ اسید کرومیک - مس - معادن بر) فولاد - نفت فولاد خام: 9/1 میلیون تن در سال 1976 تولید شده است. تولید سرانه - 45 کیلو صادرات: 2288 میلیون دلار (تا بندرگاه سال 1978) پنبه - تنباکو - میوه جات - خشکبار - آهن آلات - محصولات گوشتی - منسوجات پارچه واردات: 4599 میلیون دلار (سال 1978 هزینه خود کالا، بیمه و باربری) نفت خام - ماشین آلات - وسایط نقلیه - آهن آلات سوخت معادن - کود شیمیایی و مواد شیمیایی طرفهای مهم تجاری: 1/22% آلمان غربی - 3/9% ایتالیا 9/6% آمریکا - 2/6 % سوئیس - 4/5% فرانسه (سال 1977) کمکها: در زمینه اقتصادی آمریکا 535 میلیون دلار (سال مالی 1977 - 1970) بقیه کشورهای غربی ODA,OOF 1130 میلیون دلار (سال 1977 - 1970) کشورهای کمونیستی 1094 میلیون دلار (1977-1970)، اوپک و ODA 362 میلیون دلار (1977 - 1974) کمکهای نظامی، آمریکا 1414 میلیون دلار بودجه: (سال مالی 1978) عواید حاصله 1/13 میلیارد دلار مخارج: 7/14 میلیارد دلار - کسری بودجه: 6/1 میلیارد دلار نرخ تبدیل ارز: یک دلار آمریکا=25/25


ص: 86




لیره ترک (ژوئیه 1978) ارتباطات:


راه آهن: 8253 کیلومتر 143 کیلومتر ریل دو طرفه 72 کیلومتر برقی شده است.


شاهراهها: جمعاً 000/60 کیلومتر 21000 آسفالت سرد، 28000 کیلومتر شوسه درجه 1و2- 2500 کیلومتر خاکی هموار، 8500 کیلومتر خاکی ناهموار راههای آبی داخل خشکی: تقریباً 1689 کیلومتر خط لوله: 1288 کیلومتر لوله نفت خام - 2055 کیلومتر محصولات پالایش یافته.


بنادر: 10 بندر بزرگ و 35 بندر کوچک.




ترکیه دریچه ای دیگر بر روی جنایتهای آمریکا


مجموعه اسنادی که در پیش روی دارید، اسناد موجود در رابطه با کشور ترکیه است که در لانه جاسوسی باقیمانده است. این اسناد نظیر آنچه که تاکنون افشا و در دسترس شما مردم شهیدپرور قرار گرفته است، هر کدام ورقی است که بر غارتگری، چپاول، جنایت، وحشیگری و ددمنشی استکبار جهانی به سرکردگی شیطان بزرگ گواهی می دهد. اسناد بیان تازه ای است از آنچه که ما بر آن روشها و منشهای استکباری آمریکای جهانخوار نام می نهیم و عمدتاً شواهد ارزنده ای هستند بر:


استفاده از آمریکا از سران ارتشهای وابسته جهت تثبیت منافع خویش.


به کار گرفتن ثروتها و منابع مردمان محروم کشورهای جهان سوم جهت تحقق اهداف جاه طلبانه آمریکایی.


- وابستگی و دلدادگی دولتمردان و رجال سیاسی غربزده در کشورهای جهان سوم به آمریکا.


- رواج فرهنگ بی بند و باری غرب و استعمار فرهنگی توسط اردوگاه استکباری غرب.


- وابستگی اقتصادی و صنعتی و تکنیکی ملل محروم و مستضعف.


بی گمان مردم مستضعف کشورهای جهان سوم و به خصوص ملت مسلمان و شهید داده ما موضوعات بالا را با گوشت و پوست خود لمس و احساس کرده اند و در طول 50 سال ستمشاهی رضاخان و پسرش و علی الخصوص در طول ربع قرن اخیر از سال 1332 تا 1357 ما شاهد ترکتازیها و قلدریهای مزدوران آمریکایی در سرزمین وسیع ایران بودیم و به یمن انقلاب مقدسمان بود که توانستیم دست آمریکا را از این مرز و بوم کوتاه کنیم.


با نگاه مختصری به تاریخ معاصر کشور ترکیه و حتی به نحوه روی کار آمدن رهبرانی که بر آن حکومت کرده اند، می توانیم دریابیم که در ترکیه تا کنون قدرت اصلی که بوده است و چه کسانی همواره سر رشته امور را به دست داشتند؟ 3 کودتایی که تاکنون در این سرزمین انجام گرفته است، نشان می دهد که هرگاه آمریکا کوچکترین احساس خطری در رابطه با تضعیف موقعیتش در منطقه می کرده است، از چماق همیشگی خویش - ارتشهای وابسته - استفاده و مسیر را به نفع خود عوض کرده است.


در اخبار روزانه ای که درباره کودتاها می شویم، همواره کودتاچیان ادعا می کرده اند که برای حفظ ثبات و امنیت و استقلال کشور و بیرون راندن اجنبی ها و متجاسرین دست به اقدام زده اند و کمتر صحبتی از دخالت بیگانه و یا قدرت خارجی به میان آمده است. اما در اسناد پیش رویتان می بینید که ارتش ترکیه،


ص: 87





که از نیروی زمینی آن به عنوان قویترین نیرو پس از آمریکا در ناتو نام برده می شود، چگونه با رگ و پی به آمریکا وابسته است و ژنرالهای آن از پشت صحنه به وسیله کارگردانان آمریکایی هدایت می شوند. در اسناد می خوانیم:


«با اظهار نگرانی از اینکه ممکن است یک اقدام نظامی در افق سیاسی ترکیه صورت گیرد وی (نماینده حزب جمهوریخواه خلق - م) سؤال کرد که آیا حقوق بشر آمریکا برای چنین دولتی که سابقه خوبی در رعایت حقوق بشر ندارد مشکلاتی فراهم خواهد کرد یا خیر هنگامی که مقام سفارت پاسخ داد که اقدام نظامی خالی از دردسر نیست و آمریکا نیز از چنین حرکتی حمایت نخواهد کرد، اریلدیز گفت که لازم است دولت آمریکا این مسئله را مستقیما با رهبریت ارتش ترکیه در میان بگذارد».


با عنایت به اینکه زمان گفتار مربوط به 21 سپتامبر 1979 (30/6/58) و کمی از قبل کودتای 1980 ترکیه بوده است و در آن زمان حزب حاکم، حزب جمهوریخواه خلق بوده است و شخصی که درخواست می کند تا آمریکا مسئله کودتای نظامی را مستقیما با رهبریت ارتش ترکیه در میان بگذارد نماینده این حزب می باشد، عمق وابستگی ارتش ترکیه به آمریکا مشخص می شود. مسئله آنجا دردناکتر می نماید که دریابیم که نخست وزیر وقت ترکیه هیچ اقتدار و سلطه ای بر ارتش نداشته و با ضعف تمام که وسیله نماینده حزب از سفارت آمریکا در آنکارا درخواست می کند که جلو ارتش را بگیرد. از سوی دیگر نیرنگ بازی و حیله گری شیطان بزرگ نیز اینجا آشکار می شود که نماینده سفارت اظهار می دارد که دولت آمریکا از چنین حرکتی حمایت نخواهد کرد. ولی پس از وقوع کودتای 1980 ترکیه و وزارت امور خارجه آمریکا اعلام می دارد که از وقوع چنین جریانی قبلاً اطلاع داشته است.


در جای دیگر می خوانیم:


«یک افسر دستگاه امنیت ملی ترکیه در اکتبر سال 1973 اظهارنظر کرد که... هر چند اجویت ممکن است خود را یک آلنده ترکیه تصور کند، ولی نظامیان ترکیه مانند نظامیان شیلی نیستند که قبل از اقدام دو سال انتظار بکشند.» در سند دیگری می بینیم:


«معذالک اجویت می داند که ارتش قبل از اینکه خود را کنار بکشد باید متقاعد شود که فعالیت حکومت او ثبات و امنیت کشور را به خطر نخواهد انداخت».


این گفته ها و این اسناد به همراه حمامهای خونی که هر روز در جریان کودتاها در گوشه و کنار جهان توسط سلاخان کاخ سفید به راه می افتد، همه گواهی است بر آلت دست بودن ژنرالهای ارتشهای وابسته به استکبار جهانی. هر چند که بودجه این ارتشها و سلاحهای آنها از دسترنج مردم محروم و مستضعف فراهم می شود، ولی در نهایت فقط و فقط در راه حفظ سلطه آمریکا به کار گرفته می شوند. اما از سویی شاید این سؤال پیش آید که چه انگیزه هایی باعث سرمایه گذاری وسیع آمریکا جهت وابسته نگهداشتن ارتشها می شود؟ و این سؤال شاید در مورد ارتشهای منطقه خاورمیانه به نحو بارزتری جلوه کند. عمده ترین دلیل همان است که اشاره شد و آن استفاده آمریکا از ارتشهای وابسته به عنوان اهرمهای قدرت است. اما این اهرمهای قدرت در جهات مختلفی به کار گرفته شده و در هر جهت کارآیی جداگانه دارد. یکی از میدانهای عمل در رابطه با مسائل داخلی کشور قربانی شونده است که آمریکا در همه موارد ارتش را همچون شمشیری تیز بر سر مردم و دولت گرفته و از آن برای تثبیت منافع و حفظ سلطه استفاده می نماید. اما میدان


ص: 88




عمل دیگر به کارگیری این اهرم در جهت سیاستهای نظامی و تجاوزکارانه آمریکا در مناطق مختلف است.


آمریکای جنایتکار بنا به اهداف استراتژیک خویش ارتشها را همچون مهره و ابزاری در جهت سازماندهی و تجهیز ماشین جنگی خویش که آلت قتاله اهداف امپریالیستی اوست به کار می گیرد و یکی از این اهداف، مقابله وی با ابرقدرت شرق می باشد. از دیر باز یکی از آرزوهای بزرگ و شیرین روسها، دسترسی به آبهای گرم جنوب روسیه بوده است که شامل دریای مدیترانه، خلیج فارس، دریای عمان، اقیانوس هند و آبهای جنوب شرقی آسیا می باشد. دسترسی داشتن به این آبها به خاطر اهمیت فراوان در رابطه با اهداف نظامی، تجاری و اقتصادی حائز اهمیت فراوانی برای روسها است و آمریکاییها برای دور نگهداشتن روسها از این منبع حیاتی از زمانهای قدیم طرح خاصی را اجرا کرده اند و آن دکترین جانسون است.


دکترین جانسون این بود که در جنوب روسیه و کشورهای اروپای شرقی یک کمربند تدافعی کشیده شود،که این کمربند روسیه را محاصره کرده و آبهای گرم را از دسترس این بلوک دور نگهدارد. حلقه های این کمربند از غرب به شرق عبارتند از: پیمان ناتو، پیمان سنتو، پیمان سیتو، پیمان ناتو در برگیرنده کشورهای اروپایی و پیمان سنتو شامل کشورهای آسیای میانه (ترکیه، ایران، پاکستان) و پیمان سیتو کشورهای آسیای جنوب شرقی را شامل می شود. این پیمانها مانند حلقه های یک زنجیر، روسیه و کشورهای اروپای شرقی را در پیمان گرفته و در مقابل آنها یک سد تدافعی و یا به عبارت دیگر خط تهاجمی می سازند. اما پیمان سنتو به خاطر حساسیت منطقه که از لحاظ ژئوپلیتیکی حائز اهمیت فراوانی می باشد، یکی از مهمترین این حلقه ها بود و آمریکا روی کشورهای تشکیل دهنده این پیمان و ارتشهای آنها سرمایه گذاری فراوانی کرده است و ارتش ترکیه نیز قربانی همین سیاست امپریالیستی می باشد و در ادامه همین سیاست است که دسترنج و حاصل عرق جبین مردم مسلمان ترک صرف مخارج ارتشی می شود، که به مانند تیغ دو لبه است. یک لبه تیز تیغ بر گردن مردم محروم نشسته و لبه دیگر نیز در جهت اهداف استراتژیک و استکباری آمریکای جهانخوار عمل می کند.


اما این تنها طریقه چپاول و استثماری نیست که کلاشان آمریکایی به کار می گیرند. شیوه دیگری که به کار گرفته می شود، آن است که مشکلات اقتصادی کشورهای تحت سلطه را که به خاطر وابستگی آنها پیش آمده است و ممکن است به بر هم خوردن نظم و ثبات ساختگی آنها منجر شده و در نهایت به ضرر آمریکا تمام شود، با منابع مالی و پولی کشورهای تحت سلطه دیگر بر طرف نمایند.


در اسناد می بینیم که:


«در نظر داریم در موقعیتهای مناسب با کشورهای دوست در منطقه چون ایران نشان دهیم که همدردی با مشکلات ترکیه به نفع خود آنهاست. ولی نمی خواهیم.... در زمینه صادرات آمریکا امتیازاتی از دست بدهیم».


«دولت آمریکا ممکن است با استفاده از نفوذ خود در ایران بخواهد که این کشور علاوه بر ارسال نفت بیشتر مهلت بازپرداختهای نفتی ترکیه را نیز تمدید نماید. این امر سبب از بین رفتن و یا محدود شدن نفوذ شوروی در ترکیه و تخفیف بحران مالی در ترکیه خواهد شد.» «با در نظر گرفتن شرایط بالا نیمتس (به اردلان مشاور وزیر خارجه ایران در سال 56 - م) پیشنهاد کرد که بهتر است ایران و دیگر کشورهایی که میل دارند گرایش غربی ترکیه حفظ شود با مقامات ترکیه پیرامون


ص: 89




نگرانیهایشان اظهار همدردی نمایند.» در بررسی این موضوع به نکته ظریف و جالب توجه دیگری برخورد می کنیم: کشورهای مرتجع عرب قبل از انقلاب اسلامی به دلایل مختلف از دادن کمکهای مالی به ترکیه طفره رفته و از این کار سرباز می زدند. بعضی از این دلایل می تواند اختلافات تاریخی و دعاوی ارضی بین طرفین باشد، اما در رأس آنها باید از فشار شدید افکار عمومی مردم منطقه نام برد. زیرا ترکیه به دلیل روابط سیاسی خویش با رژیم اشغالگر قدس که همواره تحت فشار آمریکا مجبور به حفظ آن بوده است به عنوان تنها کشور اسلامی مرتبط با اسرائیل مورد انتقاد قرار می گرفته است. در اسناد در این رابطه می خوانیم:


«ترکها به شرکت کنندگان (در کنفرانس اسلامی - م) اخطار کرده بودند که آنها نمی توانند با اسرائیل قطع رابطه کنند.....» «ترکها تهدید کرده بودند که اگر قرار باشد ترکیه به عنوان تنها کشور اسلامی مرتبط با اسرائیل مورد انتقاد قرار گیرد، از اجلاس کنفرانس اسلامی بیرون خواهند رفت.» «وی (وزیر خارجه ترکیه - م) گفت که کشورهای عربی از ترکیه خواسته اند که با اسرائیل قطع رابطه نماید، ولی وی اطمینان داد که اجازه نخواهد داد تا چنین واقعه ای رخ دهد.» به هر صورت در همین رابطه هاست که در 3 فروردین 57 سعودیها در پاسخ به توصیه آمریکاییها برای کمک به ترکها این گونه برخورد می کنند که:


«با اضافه کردن این عوامل به خونسردی دولت عربستان سعودی نسبت به گرایشات سیاسی اجویت، باید گفت که امکان ارائه کمک از طرف سعودیها بسیار محدود خواهد بود.» ولی بعد از انقلاب اسلامی ایران به خاطر زمین لرزه ای که در منطقه اتفاق افتاده بود و همچنین لوث شدن مسئله ارتباط با دشمن صهیونیستی به خاطر پیمان ننگین کمپ دیوید و خیانت سادات معدوم، شیوخ مرتجع عرب به خاطر ترس از رشد انقلاب اسلامی در منطقه و واژگون شدن پایه های پوشالین حکومتشان، دایه مهربانتر از مادر شده و کمکهای خود را به سوی ترکیه سرازیر می کنند.


«این واقعیت که کویت یعنی کمک دهنده بزرگ عربی قرار است به ترکیه کمک نماید، بسیار بااهمیت تر از میزان کمک آن می باشد.» اما به گمان ما، زمین لرزه سخت تر از آن است که آمریکا و همپالگی هایش بتوانند آن را مهار کنند.


انقلاب اسلامی ایران در پیشاپیش نهضت جهانی اسلامی، می رود تا کاخ شیطان و مزدوران مرتجع شیطان را بر سرشان خراب نموده و تشبثات و دست و پا زدنهای هیچ قدرت طاغوتی را یارای آن نخواهد بود که طاغوتیان را از گرداب مرگ برهاند.


امید است که کلیه ملل مسلمان و مستضعف با یگانگی و یکدلی، دست اتحاد به یکدیگر داده و دست و پای شیطان را در مرز و بوم خویش قطع نموده، و زمینه را برای ظهور حضرت بقیه اللّه الاعظم (عج) ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء آماده نمایند.


و ما النصر الامن عندا... العزیز الحکیم خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار دانشجویان مسلمان پیرو خط امام




منبع: اسناد لانه جاسوسی - جلد 41 - کتاب 41 - صفحه 85
تصاویر سند