Post
18919
مقدمه و معرفی اسناد کتاب سی و یکم
گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات
وضعیت شورشیان کرد در ایران
فعالیتهای حزب دمکرات و فداییان خلق در کردستان
گزارش یک کرد عراقی بنام احمد رئوف النقیب
تلاش کردها برای قدرتگیری بعد از سقوط شاه
تشریح وضعیت ایران تیر 58
ارتباط شوروی با حزب دمکرات
گزارش وضعیت کردستان
سوالات سیا در مورد حزب دمکرات کرد و شاخه های آن
از:
سری
به:
متن سند
سند شماره (1)
سرّی غیرقابل رؤیت برای خارجیان
مرکز تحقیقات ملیت های خارجی
غیرقابل رؤیت برای پیمانکاران و مشاوران
نظری کلی بر مسئله کردها
یک متن تحقیقی
تحقیقات در مورد این گزارش در تاریخ 9 تیرماه 1358 کامل شده است. تحلیل های اداره تحلیل های سیاسی و اداره تحقیقات جغرافیایی و نقشه برداری نیز در این متن سهیم می باشد. از نظریات و پیشنهادات شما استقبال می شود و به اداره تحلیل های سیاسی جنوب شرقی آسیایی نزدیک ارسال خواهد شد.
(طبقه بندی نشده)
این متن با دفتر مرکزی اطلاعات (سیا) هماهنگ شده است. (طبقه بندی نشده)
سری
79-10330
اوت 1979
(مرداد 1358)
یادداشت تذکاریه
منابع و روش های اطلاعاتی بکار گرفته شده
اطلاعات مربوط به امنیت کشور و افشای بدون مجوز، جرایم جنایی دربر دارد.
اختصارات مربوط به کنترل انتشار این سند
NOFORN (NF) غیرقابل رؤیت (افشا) برای خارجیان
NOCONTRACT (NC) غیرقابل رؤیت برای پیمانکار یا پیمانکاران و مشاوران
PROPIN (PP) اخطار - اطلاعات اختصاصی به کار گرفته شده
NFIBONLY (NO) فقط ادارات هیئت خبرگیری خارجی کشور
ORCON (OC) انتشار و اخذ اطلاعات تحت نظر تهیه کننده کنترل می شود.
...REL ارائه به... مورد تصویب قرار گرفته
FGI اطلاعات دولت بیگانه
نسخه میکروفیش این سند از طریق (7177-351) OCR/BSD قابل دسترسی است. نسخه های چاپی از (5203-351) PPG/RDBتهیه گردد.
دریافت منظم گزارش های مرکز سنجش خارجی کشور به صورت طبقه بندی اشتقاقی به موجب 498933 صورت می گیرد.
20 سال بعد از این روز مورد تجدید نظر قرار گیرد. مأخوذ از منابع مختلف.
میکروفیش یا چاپ شده را هم می توان از طریق PPG/RDB ترتیب داد.
ص: 727
تمام مطالب این صفحه بدون طبقه بندی است.
نظری بر مسئله کردها
نکات اصلی بحث
سقوط شاه ایران و ناپایداری رژیم خمینی توجه محافل بین المللی را روی کردها متمرکز کرده است.
کردها یک اقلیت خاص با زبان و فرهنگ خود، چندین هزار سال است که در یک منطقه کوهستانی که از نظر تاریخی کردستان نامیده می شود و شامل قسمتی از جنوب شرقی ترکیه، شمال غربی ایران و شمال عراق و قسمت های کوچکی از سوریه و شوروی می شود، زندگی می کنند (طبقه بندی نشده) اگر چه کردها از نظر جمعیت در منطقه خاورمیانه در درجه چهارم قرار دارند (بعد از عرب ها، ترک ها و ایرانی ها)، اما به دلایل زیر هنوز به یک استقلال منطقه ای نرسیده اند:
- بافت قبیله ای، مختلف بودن در مذهب و لهجه و موانع ملی از هر نوع اتحاد واقعی کردها جلوگیری کرده است، در نتیجه گروه های ناسیونالیست کرد به مستقل عمل کردن نسبت به یکدیگر گرایش پیدا کرده اند. (طبقه بندی نشده) - گروه های رقیب در ترکیه و ایران و عراق تقریبا همیشه قادر بوده اند که برای عقیم گذاشتن گرایشات خودمختاری و جدایی طلبانه متحد شوند. (طبقه بندی نشده) احتمال اینکه کردها در آینده قادر به کسب استقلال باشند ضعیف است زیرا:
- اگرچه کردهای ایران کنترل منطقه وسیعی از کردستان را عملاً در اختیار دارند، ولیکن دولت انقلاب اجازه نخواهد داد که کنترلش در زمینه هدایت سیاست خارجی، دفاعی، اقتصادی از دست برود. رهبران کرد فهمیده اند که با تجدید بنای ارتش، دولت اگر لازم باشد، با استفاده از زور و قدرت کنترل خود را بر منطقه حفظ خواهد کرد. علاوه بر آن، اکثر کردهای ایرانی ترجیح می دهند که با دولت مستقیما وارد جنگ نشوند و صحبت از تجزیه طلبی را کنار گذارند.
- دولت ترکیه استقلال سیاسی بیشتری به کردهای کشور خود نخواهد داد. اگرچه آنکارا احتمالاً آزادی بیشتری در زمینه فرهنگی به آنها می دهد.
- دولت عراق به استفاده ترکیبی از نیروی نظامی و رهبری اقتصادی به منظور کاهش رشد فعالیت های مخالف در بین کردها ادامه می دهد.
- جامعه کردها در سوریه بیشتر از اقلیت های کرد در کشورهای مجاور، جذب اجتماع محلی شده و فعالیت ضد دولتی به وسیله کردهای سوریه غیرمحتمل به نظر می رسد. (سری) اگر چه یک برخورد همه جانبه بین کردها و دولت انقلابی ایران در آینده نزدیک بعید به نظر می رسید، ولیکن کوشش دولت برای توسعه کنترل خود در منطقه منجر به درگیری های جدی در اواخر ژوئیه (اوایل مرداد) شد. فعالیت های چریکی، به خصوص به وسیله کردها در ایران و عراق احتمالاً ادامه پیدا خواهد کرد.
در درازمدت امکان درگیری جدی تر بین کردها و دولت های کشورهای مربوطه احتمالاً به دو عامل بستگی دارد: «اینکه اتفاقات آینده، اول کنترل دولت را آنقدر ضعیف کند که کردها بتوانند پافشاری برای خودمختاری بیشتر نماید، دوم اینکه تا چه حد جامعه کردها قادر به دریافت کمک خارجی مثل کمکی که ایران به کردهای عراقی قبل از مارس 1957 کرد، باشند. (خیلی محرمانه) روس ها بدون شک می خواهند با
ص: 728
استفاده از نارضایتی کردها، حکومت های همسایه را که طرفدار روسیه نیستند، تحت فشار قرار دهد. آنها به خاطر تمایلشان در پرهیز از خراب کردن روابطشان با این کشورها از فراهم آوردن حمایت های مستقیم و در سطح بالا از چنین اقلیت هایی، منع شده اند. در عین حال روس ها ممکن است با چشم پوشی از انتقال تجهیزات روسی به افراد ثالث، به طور غیرمستقیم کردها را حمایت کنند. چون اکثر رهبران کردهای مخالف روابط خوبی با احزاب کمونیست طرفدار روسیه دارند، این امر نسبتا آسان به نظر می رسد. بدین وسیله آنها امیدوارند که ناآرامی فزاینده را در ایران تقویت کرده و مشکلاتی برای دولت بعث عراق که سریعا به سوی ضد شدن روسی پیش می رود، به وجود آوردند. این گونه اعمال به روس ها کمک خواهد کرد تا قدرت آنها را در به وجود آوردن مخالفت بین اقلیت های روسیه تضعیف نماید.
برداشت های اصلی
سوابق
سابقه قومی
جمعیت
زبان
دین
بافت اجتماعی
موقعیت اجتماعی و اقتصادی
ظهور ناسیونالیسم کردی
مسئله کردها و سیاست دولت
ایران
مواضع و سیاست های دولت
مواضع کردها، گروه ها و رهبران
همکاری با کردهای همسایه
عراق
مواضع و سیاست های دولت
سازمان ها و رهبران کرد
ترکیه
مواضع و سیاست های دولت
پایداری کردهای تجزیه طلب
سوریه
شوروی
مواضع و سیاست ها در قبال کردها در کشورهای همسایه
مواضع در قبال کردها در شوروی
نتیجه
ضمیمه
ص: 729
بیوگرافی های انتخاب شده
نظری کلی بر مسئله کردها
سابقه:
از زمان های قدیم کردها در مناطقی کوهستانی از جنوب شرقی ترکیه و در امتداد شمال عراق تا شمال غربی ایران و در قسمت هایی از مناطق دست نخورده در شمال سوریه و جنوب شوروی زندگی می کنند.
جمع مساحت منطقه کردنشین برابر 287/000 کیلومتر مربع است. کردها هرگز قادر نبوده اند که یک هویت رسمی سیاسی پیدا کنند. اگرچه سال ها تلاش های ناموفقی در این زمینه داشته اند. معهذا از نظر تاریخی این منطقه کردستان نامیده شده است. گروه های کوچکی هم از کردها به مناطق بهتری از نظر اقتصادی مهاجرت کرده اند، یا به وسیله دولت های کشورهای مربوطه به نقاط دیگر انتقال داده شده اند.
(طبقه بندی نشده)
عقیده عمومی بر آن است که کردها ریشه های قبایل هندی - اروپایی هستند که احتمالاً حدود 4/000 سال پیش در منطقه کردستان سکنی گزیده اند. کردها طبق گفته بعضی تاریخ دانان خودشان را اشتباها از ریشه قبایل نینوا که در 612 سال قبل از میلاد زندگی می کرده اند و 62 سال بعد به وسیله فارس ها شکست خورده اند، می دانند. از نظر جسمی کردها در مناطق مختلف به علت قرن ها اختلاط با سایر اقوام فرق می کنند. آنها کلاً به عنوان یک نژاد جدا و مشخص شناخته می شوند. (طبقه بندی نشده)
اکثر تخمین ها درباره جمعیت کردها بین 9/56 تا 12/4 میلیون می باشند. 4 تا 6 میلیون در ترکیه، 10 درصد جمعیت کشور 2/8 - تا 3/5 میلیون نفر در ایران، 10 درصد جمعیت کشور -2/5 میلیون نفر در عراق، 20 درصد جمعیت کشور-250/000 تا 300/000 نفر در سوریه، 5 درصد جمعیت کشور - 100/000 در شوروی. منابع کردی جمعیت کردها را حدود 16 میلیون نفر تخمین می زنند که زیاد به نظر می رسد و احتمالاً برای توجیه خواسته های خودشان می باشد. (طبقه بندی نشده) اگر چه اکثر کردهای ترکیه در مناطق کوهستانی در شمال شرقی کشور سکنی دارند، ولی تعدادی هم در منطقه مرکزی آناتولی پیدا می شوند. علاوه بر این چند صد هزار از کردهای ترکیه در جستجوی شغل به آنکارا و استانبول مهاجرت کرده اند. (طبقه بندی نشده) کردها در ایران عمدتا در مناطق کوهستانی شمال غربی کشور حضور دارند، ولی در حدود 300/000 نفر کرد هم در مناطق کوهستانی در شمال شرقی مشهد و در امتداد خط مرزی با شوروی سکنی دارند. کردها همچنین در جنوب غربی خرم آباد، نزدیک شیراز و نزدیک بیرجند در شرق استان خراسان و در جنوب زاهدان در استان سیستان و بلوچستان زندگی می کنند. همچنین تعدادی از کردها در تهران و سایر شهرهای بزرگ ایران زندگی می کنند. اگرچه هیچ ارقامی در این مورد در دسترس نیست.
(طبقه بندی نشده)
ص: 730
اکثر کردهای عراقی در مناطق کوهستانی شمال آن زندگی می کنند، اگرچه تعدادی هم در امتداد رود تیگریس در شمال موصل، در امتداد رود تیگریس در جنوب شرقی بغداد و در بغداد پیدا می شوند.
شهرهای متعدد بزرگی در شمال عراق وجود دارد و شهر سلیمانیه عمدتا کردنشین است. یک طرح موافقتنامه دولت عراق با کردها که بعد از 1975 وضع شد، اسکان کردها را در منطقه جنوب بغداد اجباری کرد، اگرچه تاکنون اکثر آنها اجازه بازگشت به شمال را دریافت کرده اند. (خیلی محرمانه) اکثر کردهای سوریه در قسمت شمالی کشور در امتداد مرز ترکیه و در ناحیه شمال شرقی «جزیره» بین ترکیه و عراق قرار دارند. تقریبا 30/000 کرد سوری در دمشق زندگی می کنند. (خیلی محرمانه) اکثر کردهای اتحاد جماهیر شوروی در جمهوری ارمنستان، گرجستان و آذربایجان زندگی می کنند.
در سال 1944 براساس یک پیش بینی در مورد حمله شوروی به ترکیه، تعداد زیادی از اقلیت کردها در ناحیه مرزی گرجستان و ترکیه و همچنین تعدادی از مسلمانان گرجستان و تعدادی از ارامنه که در امتداد مرز ترکیه زندگی می کردند، به نواحی مرکزی آسیایی روسیه منتقل شدند. (خیلی محرمانه)
زبان کردی مهمترین عامل موروثی فرهنگی کردها می باشد. تقاضای کردها مبنی بر رسمی کردن زبان کردی در مناطق کردنشین همیشه باعث برخورد با دولت های مختلف می شده است. در ترکیه مثل ایران قبل از انقلاب آموزش زبان کردی در مدارس ممنوع شد.برخلاف ترک ها، ایرانی ها اجازه چاپ کتاب های کردی و برنامه رادیویی به زبان کردی را داده اند. بعد از سقوط شاه کردها در ایران زبان کردی را زبان رسمی در شهرهایی از قبیل سنندج، مهاباد و کرمانشاه اعلام کردند و طبق گزارشات زبان کردی نیز در مدارس تدریس می شوند. اخیر نشانه هایی است که در عراق دولت بعثی مشغول بررسی دادن آزادی هایی در مورد زبان به کردهاست و اجازه توسعه رادیو و تلویزیون به زبان کردی را در آینده خواهد داد. اما حدودا تا 2 سال پیش دولت تلاش خود را برای کاهش آموزش زبان کردی در مدارس مناطق کردی و مطالعات کردی در دانشگاه ها افزایش می داد. کردهای مقیم شوروی مجاز به استفاده از زبان کردی در مدارس، برنامه های رادیویی و روزنامه ها می باشند. (خیلی محرمانه) زبان کردی متعلق به شاخه ایرانی زبان های هندی اروپایی است و به زبان های فارسی، بلوچی و پشتو بستگی دارد. به وسیله یک محقق به عنوان یک «زبان ویژه، خواهر زبان فارسی، و شاید هم کهنه تر از آن دو» تعریف شده است. زبان کردی به دو لهجه تقسیم می شود. کورمانجی، که در نواحی شمال غربی کردستان صحبت می شود و کردی که در نواحی جنوب شرقی صحبت می شود. زبان زازا، که در قسمت مرکزی ترکیه، کردها به آن صحبت می کنند، بعضی وقت ها به عنوان لهجه سوم نامیده می شود. اگر چه ممکن است یک زبان جداگانه باشد. در عراق کردها با لهجه سورانی صحبت می کنند که خیلی شبیه لهجه کردی می باشد. اختلاف لهجه ممکن است نقشی را که یک زبان به عنوان عامل اتحاد می تواند داشته باشد، از بین ببرد. در بعضی از نقاط کردستان زبان کردی چنان تحت تأثیر زبان های مناطق مجاور قرار گرفته که فرهنگ لغت آنها بیشتر شبیه ترکی، عربی یا فارسی است. (طبقه بندی نشده) مشهورترین فرم نوشتن کردی ادبیات منتشره به کردی (یا سورانی) است که بر پایه لهجه سلیمانیه استوار است و یک متن شناخته شده عربی به کار می برد. نوشته های هم به لهجه کورمانجی منتشر شده
ص: 731
است که به وسیله الفبای رومی (لاتین) نوشته شده است. کردهای اتحاد شوروی عمدتا از متون سیریلیک و رومی استفاده می کنند. (طبقه بندی نشده)
اگرچه اکثر کردها سنی شافعی هستند، ولیکن دین هم یکی از عوامل جدایی کردها بوده است. بسیاری از کردها درویش مسلک هستند و در گرایش صوفیگری نیز قبایل مختلف طرق متفاوتی در پیش گرفته اند. در بسیاری از قبیله ها، رهبران مذهبی دارای رهبری منطقه ای نیز هستند و در نتیجه تفاوت ها قبیله ای افزون گشته است. در ایران و عراق در مناطقی که بعضی از کردها شیعه هستند، اختلافات مذهبی ترکیبات بیشتری داشته است. تقریبا همه کردهای کرمانشاه و ایلام شیعه هستند. کردهای شمال، کردهای جنوب را که شیعه هستند کرد حساب نمی کنند و از آنها به عنوان فار (ایرانی) یاد می کنند. کردهای شوروی از فرقه های سنی و شیعه و یزیدی هستند. گروه های کوچکی از کردهای مسیحی یا یهودی هستند که وضع فعلی آنها زیاد مشخص نیست. (خیلی محرمانه)
قبیله ای زندگی کردن نیز باعث عدم اتحاد بین کردها شده است. در طی قرن ها قبیله بوده است که بیشترین بیعت را به دست آورده است. حتی کردها هویت و وابستگی قبیله ای خود را برای سال ها حفظ کرده اند. این چنین وفاداری به قبیله و انزوای کوهستانی کردها باعث برخورد قبیله ها و شک و ظن دوطرفه بین قبایل کرد شده است، که تا به امروز ادامه دارد. مثلاً در قیام کردهای عراق در اوائل 1960 برخی قبیله های کرد بر علیه دولت عراق و برخی دیگر بر علیه کردها جنگیدند و حتی برخی گاهی بر علیه و زمانی بر له دولت بودند. برخی از قبایل به وسیله این عمل که یکی از شعباتش بی طرف بماند و یا به نفع یکی از دو طرف وارد عمل شود، موقعیت خود را مستحکم کردند. (خیلی محرمانه) به طورکلی همیشه کردها از اینکه تحت کنترل دولتمردان دولت مرکزی قرار بگیرند، خودداری کرده اند؛ و در عوض برای راهنمایی و حمایت به رهبران قبیله ای خود مراجعه کرده اند، آنها رهبران قبیله ای خود را آقاس خطاب می کنند و همیشه از آنها پیروی می کرده اند. آقاس اکثر وقت خود را به مذاکره یا تخاصم با دولت ها و یا سایر قبایل و یا تجارت بین قبایل یا اداره امور مشترک بین قبایل در مواقع وجود اتحادهای قبیله ای و همچنین حل دعواهای درون قبیله ای، می گذراندند. قبایل در ازای رهبری آقاس ها که بسیاری از آنان ملاکان ثروتمند بودند با سهیم کردن ایشان در محصول به دست آمده از زمین قبیله یا از طریق اعانات مستقیم به صورت هدایا، آنها را یاری می نمودند.
در بعضی موارد که قبیله نسبت به زمین مورد استفاده خود جز حقوق سنتی چرا در آن حق دیگری نداشته، آقاس ها قادر بودند که تملک حقوقی زمین های قبیله را به دست آورده و بدین وسیله از درآمدهای خود حفاظت و مالکیت های بزرگی را در ضمن این کار کسب کرده اند. (طبقه بندی نشده) اطلاعات راجع به قبایل مختلف کرد در خارج از عراق کم و یا خیلی قدیمی هستند. در عراق مهمترین قبایل کرد عراق عبارتند از: بارزانی، طالبانی و جاف. از نظر تاریخی قبیله بارزانی جنگجوتر و مستقل تر از سایر قبایل است. کردهای بارزانی بیشتر در شمال عراق و در اطراف دهکده بارزان نزدیک مرز ترکیه
ص: 732
مستقر هستند و بیشتر به کشاورزی مشغولند. آنها مدت ها با سایر قبایل و کوچ نشینان که به چراگاه های آنها آمده اند، جنگیده اند و دولت نیز در جنگ با بارزانی ها از اینگونه کوچ نشینان و قبایل کمک گرفته است.
ملامصطفی بارزانی از اواخر سال های 1930 تا زمان مرگش در اواخر 1979 رهبر بدون چون و چرای بارزانی ها بوده است. (خیلی محرمانه) بعضی از اعضای قبیله طالبانی در دهکده های شمال غربی خانقین ساکن هستند، در حالی که اکثریت قبیله در منطقه ای در اطراف کرکوک زندگی می کنند. یک دسته از طالبانی ها که مانند بارزانی ها ساکن هستند و به کشاورزی مشغولند از طرفداران جلال طالبانی تشکیل شده اند که مدت مدیدی بر سر مسئله رهبری نهضت کردها با ملامصطفی بارزانی به نزاع پرداخته است. سایر دسته های قبیله طالبانی توسط شخصیت های مختلف رهبری می شوند. (خیلی محرمانه) گفته می شود که قبیله جاف بزرگترین قبیله کردهاست. جاف ها در مناطق دیالا، کرکوک و سلیمانیه در عراق زندگی می کنند. جاف ها تا اواخر 1960 که توسط دولت ایران جلوگیری شد، در هنگام تابستان برای چرای تابستانی به ایران مهاجرت می کردند. از اواخر سال های 1960 جاف ها به قبیله ساکنی تبدیل شدند.
در 1970 قبیله جاف در مقابله بین حکومت وقت و بارزانی خنثی محسوب می شد. (خیلی محرمانه) امروزه اگرچه کردها در منطقه های خود ساکن شده اند، ولیکن هنوز غرور قبیله ای. مهم محسوب می شود. نقاط اختلاف بین آنها بر سر مناطق چراگاهی و طرفین ازدواج است. شواهدی در دست است که پیوندهای بین قبیله ای در حال ضعیف شدن است. یک خانواده حاکم ممکن است به صورت سنتی کنترل بعضی از دهکده ها را در اختیار داشته باشد، ولی دیگر نظم اجتماعی معمول کنترل کامل را اجازه نمی دهد.
از نقطه نظر اقتصادی هویت های قبیله ای در مناطق شهرنشین کمتر اهمیت دارد. اگرچه تعلقات به یک قبیله خاص ممکن است هنوز بعضی از مزیت ها را به دنبال داشته باشد، اما خیلی از کردهایی که بهتر تحصیل کرده اند با عوامل بالاتر از نسب های کردی شناخته می شوند تا وابستگی های ویژه قبیله ای. کردهای چپی، رهبران قبیله ای ثروتمند و افراد مذهبی و تجار کرد را متهم کرده اند که مقدمات سرکوب کردهای فقیر را فراهم کرده اند. (طبقه بندی نشده) در ایران اصلاحات ارضی شاه طبقه فئودال های مهم را از بین برده و نفوذ رهبران قبایل و خان ها را به مقدار زیادی کم کرده است. کردهای سایر کشورها نیز حمایت سنتی مالی خود را از رهبرانشان قطع کرده اند. در حالی که کردهای جوانی مانند آنهایی که در اطراف و اکناف کردستان سنتی زندگی می کنند و هنوز هویت قومی خود را حفظ کرده اند، خیلی ها از قبایل سنتی قدیمی جدا شده اند. اثر این تغییرات به همراه سیاست دولت های مختلف در جهت انقیاد کردها تحت سلطه یک قدرت مرکزی، قدرت سیاسی رهبران سنتی کردها را کم و در بعضی موارد نابود کرده است. (خیلی محرمانه)
سال ها آشوب و مقاومت در مقابل سلطه مرکزی و سهل انگاری دولت های مختلف و مناطق کوهستانی مانع گسترش بهداشت عملی نوین و تعلیمات جدید در بین کردها شده است. طریقه سنتی زندگی بدوی که به وسیله اکثر کردها اتخاذ شده، موقعیت کمتری جهت تحولات اقتصادی ایجاد کرده است. اما در سال های اخیر بعضی از دولت ها اگر نه به هیچ دلیل دیگر، برای دلایل امنیتی به لزوم تحولات اقتصادی در منطقه
ص: 733
کردنشین پی برده اند. طبق قانون اصلاحات ارضی سال 1970 سرزمین های بزرگ کردها برای تحویل به دهقان هایی که روی آنها کار می کردند، خرد شد. از زمان پایان آشوب کردها در عراق در سال 1975 دولت بعضی از کردها را از مناطق کوهستانی دور افتاده به دهکده هایی که براساس نمونه هایی مدرن ساخته شده و از امکانات برق و آب و بهداشت برخوردار است، منتقل کرده است. در شوروی زندگی در مجموعه های دهکده ای امنیت بیشتری برای کردها نسبت به موقعیت بدوی قبلیشان به همراه داشته است، ولی این به قیمت روش زندگی سنتی آنها تمام شده است. (خیلی محرمانه) اگر چه هنوز بعضی از قبایل بدوی مهاجر کرد وجود دارند، ولی اکثر کردها در حال حاضر کشاورز شده اند. علیرغم استفاده از متدهای سنتی کشاورزی و لوازم قدیمی و مشکلات زمین، گفته می شود که کشاورزی کردها نسبتا تولیدی بوده است. در جاهایی که شرایط اجازه دهد، تنباکو مهمترین محصول است. (طبقه بندی نشده) در خاورمیانه سطح بی سوادی در بین کردهای میانسال بسیار بالاتر از حد معمول است. معهذا در طی چندین دهه اخیر سطح علمی کردها در بین طبقه مرفه کردها پیشرفته است. تقریبا همین گروه مرفه شهرنشین بودند که قیام ناسیونالیستی که منجر به جمهوری مهاباد شد را برپا کردند و از آن به بعد نقش مهمی در نهضت های ملی کردی ایفا کردند. فارغ التحصیل های دانشگاهی در خاورمیانه، اروپای غربی، و آمریکای شمالی و تحصیلکرده های کرد، مایل به ترک مناطق کردنشین و رفتن به مناطق شهری و حتی خارج از کشور برای پیدا کردن کار می باشند. در شوروی برخی از کردهای تحصیلکرده شهرنشین در روزنامه نگاری تدریس می کنند و در بعضی مواقع در دولت محلی سهیم هستند. (طبقه بندی نشده)
تاریخ اولیه کردها مطالب اندکی در مورد اتحاد کردها یا هم پیوستگی ملی ثبت کرده است. اگرچه در بعضی مناطق امارات ناپایدار کردی ایجاد شده است. قبایل منفردی که بین امپراطوری های رقیب ترکیه و ایران واقع بودند خود را در صف یکی از طرفین قرار می دادند و اغلب با یکدیگر می جنگیدند. در اوائل قرن هفدهم بالاخره ناآرامی های بین ترکیه و ایران به ثبات انجامید و سه چهارم کردها تحت کنترل عثمانیه در ترکیه و بقیه تحت کنترل سلسله صفوی در ایران قرار گرفتند؛ اما تلاش های چندی که در جهت نفوذ در کردستان و یا سرکوب آنجا صورت می گرفت، موفق نبود. علیرغم یک سری طغیان در اوائل قرن نوزدهم، هیچ علامتی دال بر اینکه قبایل کرد تشکیل ملتی را بدهند، دیده نشد. اولین مظهر ملی گرایی سیاسی کردهای شورشی بود که در سال های 1880 به رهبری عبیداللّه سمینانی صورت گرفت که غرض آن اتحاد مردم کرد امپراطوری های ترکیه و ایران در قالب یک کشور بود. اما زمانی که هر دو امپراطوری به قصد حذف این تهدید مشترک با یکدیگر همکاری نمودند. این شورش به شکست انجامید. (طبقه بندی نشده) درست در سال های قبل از جنگ جهانی اول، روشنفکران کرد انجمن سری ناسیونالیست کرد را بنا نهادند، ولی ناسیونالیسم مدرن کردها تا پایان جنگ شکل نگرفت. قول استقلال داخلی که به دنبال شکست ترکیه داده شد، امید اهالی غیر ترک عثمانیه، از جمله کردها، را در مورد اینکه آنها قادر خواهند بود سرزمینشان را کنترل کنند، افزایش داد.طبق قرارداد متارکه اوت 1920 که بین ترکیه و قدرتهای وقت صورت گرفت، وجود جامعه مجزای کردها شناسایی شد و حق استقلال موقتی کردستان که امروز قسمتی
ص: 734
از جنوب شرقی ترکیه را تشکیل می دهد به رسمیت شناخته شد. (طبقه بندی نشده) به هر حال قرارداد متارکه هرگز مورد تصویب قرار نگرفت و در ژوئیه سال 1923 معاهده توازن که اقلیت کردها را نادیده می گرفت، جایگزین آن شد. «کردستان جنوبی» استان موصل عثمانی - که در زمان خاتمه جنگ تحت کنترل انگلستان بود - قسمتی از استان جدیدالتأسیس عراق شد که تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفت. باقیمانده کردستان تحت کنترل ترکیه و عراق قرار گرفت و قسمت هایی هم در سوریه و شوروی قرار گرفت. (طبقه بندی نشده) کردهای ایران در طول جنگ، اوقات بهتری را گذراندند. دولت رضاخان که بعدا شاه پهلوی شد، با سرکوب قبیله به قبیله به وسیله اسلحه و یا دوز و کلک یک ملیت متحد جدیدی را بنا نهاد. او رهبران با نفوذ کرد را مجبور به اقامت در تهران یا جاهای دیگر کرد. آشوب های سال های 1920، 1926 و 1930 به رهبری آقا اسماعیل، معروف به سیمیتقو، از قبیله شیکاک، سرکوب شد. از طرف دولت ایران تلاش هایی صورت گرفت تا زبان فارسی در بین کردها رایج شود و لباس های مدرن غربی بجای لباس های سنتی کردها مورد استفاده قرار گیرد. یک شورش در سال 1931 به رهبری شیخ تافر از قبیله حمدان با شدت سرکوب شد و سپس دولت با مقداری واقعیت اعلام کرد که هیچ مسئله ای در مورد کردها ندارد. (طبقه بندی نشده) در عراق شورش شیخ محمود در سلیمانیه در سال 1919 به وسیله انگلستان سرکوب شد. شورش دیگری در سال 1923 توسط شیخ محمود که خود را شاه کردستان جنوبی خواند، یک بار دیگر سرکوب شد، ولی این شورش حق آموزش زبان کردی در مدارس را به دنبال داشت. حقی که در معاهده ملیت های تحت قیمومیت انگلستان در سال 1925 ذکر شد. اگرچه سیاست خارجی بریتانیا مخالف تمایلات تجزیه طلبانه کردها نبود ولیکن کشف نفت در جنوب ایران و امکان پیدایش نفت در شمال عراق عملاً بر علیه حمایت بریتانیا از کردستان مستقل عمل کرد. کشف نفت در سال 1927 در منطقه کرکوک که امتیاز آن به آمریکا و اروپایی ها داده شد، عملاً تمایلات غربی ها را برای حمایت از جنبش استقلال طلب کرد متوقف کرد. (طبقه بندی نشده) عراق که در سال 1930 استقلال یافت، در سال 1932 به منظور کسب عضویت در جامعه ملل، قانون حفاظت از جامعه کردها را وضع کرد. اما در همان سال، تلاش های دولت جهت تحکیم کنترل خود بر مناطق شمالی، شورشی را که به رهبری ملامصطفی بارزانی هدایت می شد، سرکوب کرد. حملات هوایی به وسیله انگلستان که حضور نظامی خود را بعد از استقلال عراق حفظ کرده بود، ملامصطفی و حامیانش را مجبور کرد که به ترکیه عقب نشینی کنند. بارزانی ها دوباره در سال 1943 قیام کردند و تا هنگامی که ملامصطفی در سال 1945 به ایران گریخت، مطیع نشدند. (طبقه بندی نشده) اشغال ایران در سال 1941 توسط روسیه و انگلستان، برای کردها این فرصت را پیش آورد که تنها ایالت کردستان مستقل را در سال های اخیر تشکیل دهند. در مدتی بیش از چهار سال و در مناطق اشغالی روس ها که کردستان هم شامل آن می شد، آذربایجانی ها و کردها که هر دو در طی دوره اشغال علیه دولت مرکزی قیام کرده بودند، به طور مؤثری خود را اداره کردند. در دسامبر 1945، هر دو گروه (ناسیونالیسم) ملی گرا اعلام جمهوری های مستقل کردند: جمهوری دمکراتیک آذربایجان (ایران) و جمهوری دمکراتیک مهاباد. رئیس جمهور کردستان «قاضی محمد» بود که از قیام 1941 رهبری کمیته را در اختیار داشت و بر منطقه حکمرانی می کرد. تنها حضور واحدهای نظامی روسی بود که مانع برقراری مجدد کنترل ایرانی ها بر
ص: 735
منطقه می شد و هنگامی که روس ها در می 1946 با اکراه و طبق معاهده ای که شامل ایران هم می شد از منطقه عقب نشینی کردند، هر دو جمهوری سقوط کرد. قاضی محمد و عده ای دیگر از رهبران کرد اعدام شدند و ملامصطفی بارزانی که فرمانده قوای نظامی جمهوری بود به عراق و سپس به شوروی فرار کرد و مدت 11 سال در آنجا بود.(طبقه بندی نشده) دهه ای که به دنبال سقوط جمهوری مهاباد بود، نسبتا آرام بود، زیرا دولت های ایران و ترکیه در جهت خلع سلاح و مقهور ساختن کردهای خود عمل کردند. این دوره آرامش، یک قیام دیگری در سال 1960 در ترکیه را به دنبال داشت، هنگامی که ترک ها از عدم ثبات سیاسی که به دنبال سرنگونی دولت به وسیله نیروهای مسلح ترکیه تشدید شد، استفاده کرده و علیه سیاست های سرکوبگرانه دولت به طور مسلحانه تظاهرات کردند؛ اما ارتش برای سرکوب شورش اعزام شد. (طبقه بندی نشده) در عراق امتناع دولت از پذیرفتن تقاضاهای اکراد، منجر به یک درگیری شد که مدت 14 سال و به همراه آتش بس های گاه به گاه طول کشید. در مدت کوتاهی بعد از به قدرت رسیدن عبدالکریم قاسم در سال 1958، مراجعت ملامصطفی از اتحاد شوروی به عراق منجر به یک جنگ ناگهانی بین بارزانی ها و سایر قبایل کرد شد. اگرچه ملامصطفی تسلط خود را بر اکثر مردم کرد گسترش داد، اما قاسم، از ترس اینکه بارزانی ها بیش از حد قدرتمند شوند، شروع به کمک به دشمنان سنتی ملامصطفی کرد. خصومت ها در سپتامبر 1961، هنگامی شروع شد که دولت در رابطه با حمله ای به نیروهای مسلح از طرف یک قبیله وابسته با بارزانی ها، پناهگاه های سنتی بارزانی ها را بمباران کرد. (طبقه بندی نشده) مراجعت ملامصطفی به عراق، شروع یک اقدام موفقیت آمیز در جهت کنترل حزب دمکرات کردستان بود که یک سازمان سیاسی مهم در جنبش کرد محسوب می شود. این حزب در 1946 در ایران از باقیمانده سازمان های سیاسی قبل از جنگ به وجود آمد و در سازماندهی و ساختمان آن نفوذ قابل توجهی از کمونیسم مشهود بود (کمیته مرکزی و پولیت بورو). علیرغم قیمومیت شوروی بر این حزب، کنترل حزب بیشتر به دست کسانی بوده است که استقلال کردها بیشتر برایشان مطرح بوده تا یک انقلاب اجتماعی.
(طبقه بندی نشده) در سال 1959 ملامصطفی اعضای جناح طرفدار کمونیست ها را از حزب بیرون کرد و جهت گیری حزب را به سمت راست سوق داد. بهر صورت حزب اساسا به صورت سازمانی درون شهری با بیشترین جاذبه اش در بین تحصیلکرده های بریده از قبیله، باقی ماند. در سال 1964 اغلب رهبران نظامی حزب، شامل جلال طالبانی و ابراهیم احمد، معاون حزب، در جهت برکناری بارزانی از رأس حزب تلاش کردند، اما توسط حامیان قبیله ای بارزانی ها مجبور به فرار شدند. از قرار معلوم سال ها بعد، دولت عراق در تلاشی جهت تضعیف بارزانی ها به جناح طالبانی کمک مالی کرد. (طبقه بندی نشده) در طی سال های 1961 تا 1970 دولت (عراق - مترجم) چندین تهاجم را علیه کردها بنا نهاد (آغاز کرد)، اما به دلیل عمده که ایران مایل بود به کردها کمک کند و اجازه بدهد که سرزمینش برای حمایت و تجهیز آنها مورد استفاده قرار گیرد، موفق به سرکوب نیروهای تحت رهبری بارزانی نشد. شاه علیرغم تجربه ایران در مقابل اقلیت کرد خودش، حمایت از کردهای عراق را به عنوان وسیله ای برای مهار یک همسایه سوسیالیست طرفدار شوروی تلقی کرد. هم کردها و هم ارتش عراق که بارها تا حدود 80 درصد نیروهای خود را علیه شورش به کار برده اند، خسارات زیادی متحمل شدند. بازوی نظامی حزب
ص: 736
دمکرات کردستان، پیشمرگه ها، نیروهای اصلی رزمنده کردها را تشکیل می دهند. (طبقه بندی نشده) در سال 1970 با توجه به این که درگیری های شمال موجب سقوط دولت های مختلف شده بود، دولت بعث عراق تحت ریاست صدام حسین موافقتنامه صلحی با ملامصطفی امضا کرد که به موجب آن امتیازاتی به بارزانی ها و حزب دمکرات کردستان داده شد. این امتیازات از امتیازات قبلی بهتر بوده و آنها را همچون عرب های عراق آزاد و متساوی الحقوق کرد.
برنامه های فرهنگی و اقتصادی برای رفاه کردها پیاده شد. از همه مهمتر قول خودمختاری در مناطق کردنشین به کردها داده شد. یک سرشماری رسمی صورت گرفت تا مناطق کردنشین مشخص شود.
(طبقه بندی نشده) در خلال چهار سالی که قرار بود این موافقتنامه اجرا شود، طرفین نتوانستند در اجرای آن به توافق برسند. این موافقتنامه سپس با ایجاد اختلاف بر سر ایالت نفت خیز کرکوک نقض شد و کردهای عراق را متهم کردند که می خواهد طوایف عرب را در مناطق کردنشین سکونت داده و با اعطای حقوق فرهنگی و به سایر اقلیت های منطقه، آن منطقه را از سلطه کردها خارج نماید. کوشش هایی که برای قتل بارزانی و پسرانش صورت گرفت، این مطلب را که دولت در نظر ندارد به قرارداد احترام بگذارد، تأیید کرد. (طبقه بندی نشده) کردها یک قانون خودمختاری را که به صورت یکجانبه به وسیله دولت در مارس 1974 به تصویب رسید که در حقیقت کنترل دولت مرکزی را بر تمامی منطقه کردنشین باز می گرداند، به این عنوان که این قانون از پیمان 1970 تخطی می کند، رد کردند. در همان ماه جنگ بین کردها و دولت عراق شروع شد و مدت یک سال طول کشید. اما در اواخر سال 1974، هنگامی که واحدهای نظامی ایران در حوادث مرزی با واحدهای نظامی عراق به طور فزاینده ای درگیر شدند، نظر شاه در مورد منافعی که ادامه حیات از کردهای عراق به دنبال دارد، به طور وضوح عوض شد. در اینکه رهبران ایران واقعا مایل بودند که کردها به یک پیروزی تمام عیار برسند، تردید وجود دارد. هدف اصلی او این بود که عراقی ها را آنقدر مشغول نگهدارد، تا اینکه آنها نتوانند در خط مشی او در خلیج فارس مداخله کنند. ظاهرا متوجه شد که پیروزی کردها خطر بیشتری برای یکپارچگی و امنیت ایران در بر دارد تا پیروزی دولت عراق. (طبقه بندی نشده) در نتیجه، ایران و عراق در مارس 1975، در طی معاهده الجزیره بر سر تعیین سرحدات و مرزهای آبی و برقراری امنیت و اعتماد دوجانبه در طول مرزهای مشترکشان به منظور پایان دادن به تمامی خرابکاری هایی که از جانب طرفین صورت می گرفت، توافق کردند. در موافقتنامه های دنباله قرارداد الجزیره، عراق چندین امتیاز، چه سیاسی و چه ارضی به ایران داد. عراق مدت مدیدی اعراب و بلوچ ها را به مقاومت در مقابل شاه تشویق کرده بود و ادعا می کرد که استان خوزستان ایران از سرزمین های اعراب است. دولت بعثی تمامی ادعاهای خود را در مورد خوزستان پس گرفت و با این مورد که مرز آبی خط وسط شط العرب باشد، موافقت نمود. همچنان به اینکه ترتیبات مرزبندی در امتداد مرزهای خشکی با ایران باشد، رضایت داد. ایران در عوض کمک به کردها را متوقف کرد. عراق در مقابل این امتیازها توانست بر سر خاتمه دادن شورش های کردی و تهدید دخالت های خارجی به توافق برسد. (طبقه بندی نشده) از پایان جنگ در مارس 1975، هوشیاری نظامی عراق و برنامه های جذبی اقتصادی آن در مقابل اقلیت کرد، سطح فعالیت های ضد دولتی را دریک حداقل حفظ کرده است. اگرچه وقایع و تلاش هایی جهت سوءقصد به کردهایی که با دولت همکاری می کنند، صورت گرفته است بین 90000 تا 250/000 کرد،
ص: 737
بعد از سقوط جبهه کردها به ایران گریختند، ولی تا پایان سال 1975، اکثر پناهندگان از فرصت عفو عمومی استفاده کرده و به عراق بازگشتند. اگرچه بارزانی عراق را ترک کرد و در آمریکا تا هنگام مرگش در مارس 1979 در تبعید به سر برد، پسرانش ادریس و مسعود تلاش کرده اند که رهبری حزب دمکرات کردستان را به دست گیرند. (SNF).
کوشش ناسیونالیست های کرد در ایران برای استفاده از سقوط شاه در اوائل سال 1979 منجر به درگیری هایی با قوای دولتی شد و برخی از نواحی کردستان ایران همچنان تحت نفوذ کامل کردها باقی ماند.
در همین زمان، احیای فعالیت های مخالف کردها در ایران موجب افزایش احساسات و فعالیت های کردها در ترکیه شده است.
در اواسط 1979 بالا گرفتن فعالیت ناراضیان در ایالت های کردنشین عراق به چشم می خورد که در ضمن آنها برخوردهای کوچکی به طور متناوب بین گشتی های ارتش عراق و چریک های کرد روی می داد، اما در جنگ بین دو طرف افزایش چشمگیری پدیدار نگشته است. (SNF)
مناطقی که به اسم کردستان نامیده می شود، سرزمین هایی را در پنج کشور ایران، ترکیه، عراق، سوریه و روسیه شوروی در برمی گیرد. بررسی سیاست این دولت ها در قبال کردها و اقلیت های کرد در این کشورها در زیر می آید. (طبقه بندی نشده) ایران از اواخر سال 1940 تا اوائل 1978 رژیم شاه قادر به آرام نگهداشتن نسبی کردها بود. این منظور از طرق زیر عملی گردید: حضور نظامی گسترده در منطقه کردنشین، مسلح کردن کردهای وفادار به حکومت، تبعید رهبران ایلی مظنون به فعالیت ضد حکومتی و توسعه امکانات اقتصادی و آموزشی در منطقه.
کردهایی که در مقابل هواداری از حقوق کردها به حمایت از ناسیونالیسم ایرانی پرداختند در زمره برجسته ترین طرفداران مصدق، نخست وزیر ایران در اوائل سال های 1950 بودند. در زمان شاه عده رو به تزایدی از کردها نظر خود را تغییر داده و آینده خود را مرتبط با آینده ایران دانستند. (طبقه بندی نشده) بیش از 40 قبیله و کنفدراسیون کردی که در ایران وجود دارند سنتی قوی و مستمر در اختلاف و جنگ با یکدیگر داشته اند و رهبری واحدی که اکثریت قبایل وی را قبول داشته باشند، یافت نمی شود.
اصلاحات ارضی که در جهت تضعیف اقتدار رهبران قبایل قرار دارد بیش از هر ناحیه ایران در شمال غرب آن تأثیر و سرعت اجرا داشته است؛ هر چند که بعضی از رهبران قبایل که تصور می شده به دولت وفادارند، اجازه یافته اند که املاک وسیعی را حفظ نمایند. به علاوه نقل مکان بسیاری از کردها جوان تر و صاحب عزم بیشتر و تحصیلات بهتر به شهرها شماره رهبران آینده را کاسته و رفاه تعداد هرچه افزون تری از خانواده ها را در ارتباط با پیشرفت ایران قرار داده است. (طبقه بندی نشده) بخش بزرگی از انگیزه فعالیت های کردی ضدرژیم شاه در سال قبل از سقوط او در ایران احتمالاً همان احساساتی بود که مخالفین دولت در سرتاسر کشور را تحریک نمود. اگرچه ناراحتی از اعمال ضد کردی
ص: 738
رژیم ممکن است، آن احساسات را تقویت کرده باشد. بسیاری از کردها، من جمله بعضی که با شورش کردها علیه دولت عراق زیاد موافق نبودند، از توافق شاه با بغداد در سال 1975 که به موجب آن کمک به کردهای عراقی خاتمه می یافت، به نحوی احساس کردند که به خود واگذاشته شده اند. با «عملیات سرکوبی» ارتش که متعاقبا در امتداد مرز ایران و عراق علیه کردها انجام گرفت این خشم فزونی یافت.
کردها که شدیدا خواهان خودمختاری بیشتر و دارای گروه های ثابت چریکی بودند، توانستند سریع تر از بقیه گروه های قومی از کنترل رو به ضعف مرکز استفاده جویند. (SNF)
در فوریه 1979 وقتی که مهندس بازرگان زمام امور را به دست گرفت، دریافت که اتحادیه وسیعی از رهبران مذهبی، سیاسی و قبیله ای کردها که به خوبی مسلح بوده و به وسیله نیروهای چریکی و فراریان ارتش پشتیبانی می شوند، کنترل مناطق وسیعی از ناحیه شمال غربی کشور را در دست گرفته اند. در همان حال که رهبران دسته های کرد، نمایندگان دولت و رهبران محلی طرفدار خمینی برای کسب موقعیت جولان می دادند تشنجات به سرعت پا گرفت و چند رویداد خشونت بار اتفاق افتاد. (طبقه بندی نشده) مقامات دولتی و مذهبی از یک شهروند سرشناس سنندج به نام احمد مفتی زاده حمایت کردند، و در ماه آوریل او را تنها رهبر مذهبی و سیاسی کردها خواندند. آنها همچنین ظاهرا انتظار داشتند که رهبران مذهبی و سیاسی کرد شیعه بتوانند در مناطق خود قدرت را به دست گیرند. اما چنان که گزارش شد چند تن از محترمین شیعه پس از درگیری هایی با کردهای سنی ناراضی از منطقه فرار کردند.(SNF NC OC) دولت، که از شورش آشکار کردها، که مسلح به سلاح های غنیمت گرفته شده از ارتش بودند می ترسید، هیئت هایی را برای تشویق کردها به مصالحه تعیین کرد. وعده های دولت جمهوری اسلامی به اینکه این منطقه در حد معتنابهی خودمختاری خواهد داشت، اگرچه در آرام کردن اوضاع سهیم بود، ولیکن فشار آنقدر بالا بود که منجر به درگیری های شدیدی در سنندج و نقده شد. رویدادهای نسبتا جزئی ماه مارس موجب یک جنگ پنج روزه پرخونریزی بین سربازان دولتی و قوای نامنظم کردها در شهر سنندج و برخوردهایی در نقده آذربایجان غربی بین کردها و طرفداران خمینی در اواخر آوریل شدند. در اواسط 1979، طرفداران خمینی و قوای امنیتی هنوز در حال درگیری با رهبران کرد برای کنترل حکومت های محلی و جمعیت منطقه بودند.
به خصوص حزب دمکرات کردستان به نظر می رسید که با جدیت سعی دارد که نفوذ و تعداد اعضای خود را - گاهی اوقات با اعمال زور - گسترش دهد تا در حد ممکن برتری خود را در منطقه کردنشین تثبیت نماید. (SNF) سیاست دولت بازرگان در مقابل کردها، حاکی از توانایی محدود تهران در اعمال قدرت خود می باشد.
دولت با پیشنهادهایی که برای مذاکره دارد و تأکیداتش بر اینکه قانون اساسی و قوانین جدید موجبات خودمختاری نسبی را فراهم می کنند، ظاهرا خواستار مهلت است. مقامات رسمی بارها اعلام کرده اند که تعلیم و تربیت به زبان کردی و حفظ سنت های محلی آزاد خواهد بود و حتی زبان کردی در رادیو و تلویزیون و مطبوعات می توانند مورد استفاده قرار گیرد. از طرفی به موجب پیش نویس قانون اساسی که در در 15 ژوئن منتشر شده شوراهای محلی حکومت «هر ده، شهر، منطقه یا استان» را در دست دارند. (SNF)
ص: 739
رهبران سیاسی و دینی بیم آن دارند که جنبش خودمختاری کردها، اقلیت های دیگر ایران را نیز به خواستن چنان حقوقی تحریک کند؛ امری که می تواند موجب تجزیه کشور شود. در نتیجه آنها سعی نموده اند که با ممانعت از گسترش حزب دمکرات به مناطق دارای جمعیت از گسترش حزب دمکرات به مناطق دارای جمعیت مخلوط و سعی بر به رسمیت نشناختن موقعیت سیاسی رهبری آن به طور کامل و ظاهرا مسلح کردن ساکنان بی طرف یا ضد حزب دمکرات مناطق کردنشین، رشد را محدود سازند.
(SNF)
بسیاری از رهبران کرد نسبت به وعده و وعیدهای دولت بدبین هستند و می دانند که دولت مرکزی سرانجام مجبور به توسل به زور برای حفظ سلطه خود خواهد بود. سخنگویان کردها گفته اند که کردها خواهان استقلال نیستند و ترجیح می دهند که از طرق صلح آمیز به مقاصد خود برسند، اما می گویند که در صورت لزوم کردها برای حقوق خود جنگ نیز می کنند. خواست های کردها که در یک راهپیمایی در 2 مارس اعلام شده، چنین است:
- کنترل منطقه ای که به وسیله عوامل تاریخی، اقتصادی و جغرافیایی تعیین شده و تصمیم درباره آن با یک رفراندم اتخاذ می گردد. این منطقه شامل استان کردستان و قسمت های بزرگی از استان های مجاور می شود.
- یک پارلمان کردی در منطقه که با آرای مردم انتخاب می شود و ضبط و ربط محلی تمام واحدهای دولتی، انتظامی و نظامی.
- استفاده از زبان کردی در مدارس و به عنوان زبان رسمی منطقه خودمختار.
- تضمین آزادی بیان، مطبوعات، مسافرت، کار و همبستگی.(SNF NC OC) به نظر رسید که عزالدین حسینی رهبر کردهای سنی در یک مصاحبه قبل از ملاقاتش با خمینی در اواسط می خواسته های اکراد را تا سطح تقاضای کنترل فعالیت های فرهنگی و امور اقتصادی محلی و استفاده رسمی از زبان کردی و آزادی برای انتخاب خط سیاسی خود، کاهش داد. او به خصوص از تقاضای کنترل ارتش در منطقه دست برداشت، نکته ای که دولت نمی توانست با آن موافقت کند. مشخص نیست که آیا گزارش مطبوعات از این نظریات دقیق است و یا اینکه سایر رهبران کرد موافقت خواهند کرد یا نه، ولی به نظر می رسد که همه موافقت کرده اند که امور خارجه، دفاع ملی، بازرگانی و طرح های عمده اقتصادی - که عبارت از اعطای امتیازاتی برای تحولات کردستان باشد- بایستی تحت کنترل دولت مرکزی باشد. (SNF NC OC) اخیرا رهبران متعدد و گروه های سیاسی از جانب کردها صحبت کرده اند. حزب دمکرات در حمایت از خواسته های اکراد خیلی فعال بوده است، ولی گستردگی ریشه های سازمانی و یا حامیان آن مشخص نیست. حزب دمکرات ایران با حزب دمکرات کردستان در عراق ارتباط کمی دارد. حزب دمکرات ایران با حزب کردستان عراق سازمان سیاسی اصلی در شورش کردها بود که به وسیله ملامصطفی بارزانی رهبری می شد.
حزب دمکرات کردستان ایران در زمان شاه غیرقانونی بود، اما بین دانشجویان در آمریکا و اروپا
ص: 740
طرفداری داشت. فقط از زمان سقوط شاه بوده است که این حزب یک سازمان سیاسی فعال شده است.
(SNF NC OC) اغلب رهبران حزب به نظر می رسد چپی هایی باشند که در روزهای آخر رژیم سلطنتی از تبعید برگشتند. دبیرکل حزب «عبدالرحمن قاسملو» که مدت 25 سال خارج از ایران زندگی کرده است، مهمتر از بقیه بوده است. او ادعا می کند که حزب دمکرات کردستان نماینده وجهه مشترک احساسات کردها می باشد و گفته است که مذاکرات با دولت به منظور کسب ضمانت خودمختاری در قانون اساسی اسلامی جدید لازم بوده است، از قرار معلوم قاسملو مورد انتقاد قرار گرفته است، زیرا به نظر می رسد که در موارد بسیار زیادی وفاداری خود را تغییر داده است و مایل است با دولت و رهبران مذهبی، که خیلی از کردها معتقدند آنها مایلند خواسته های کردها را بی جواب بگذارند، مذاکره کند.
قاسملو چندین سال در چکسلواکی زندگی کرده است و پیوندهای نزدیکی با حزب ایرانی کمونیست توده داشته است. (SNF NC OC) به نظر می رسد که شیخ عزالدین حسینی، روحانی اصلی سنی در مهاباد، پایتخت جمهوری کوتاه مدت کردستان، محبوب ترین و بانفوذ ترین چهره مذهبی کردها می باشد. او چندین تلاش به منظور مذاکره با رهبران سیاسی و مذهبی اصلی دولت انقلاب را رهبری کرده است؛ اگر چه به طور عمیقی نسبت به خمینی و اهدافش سوءظن دارد.
در اواسط می1979، حسینی و سایر روحانیون کرد با خمینی ملاقات کردند. حسینی او را (خمینی) نسبت به خودمختاری کردها «بی علاقه» توصیف کرد. آنها با طالقانی، که قبلاً در همان سال با مذاکره، مصالحه ای بین کردهای مخالف و نیروهای طرفدار خمینی ترتیب داده بود، ملاقات کردند. (خیلی محرمانه) در اواسط سال 1979، رهبران کردها و حامیانشان عملاً با متن قانون اساسی جدید و روشی که مورد تصویب قرار گرفت، مخالفت کردند. کردها، مانند سایر اقلیت ها، معتقدند که مواد مقرره در قانون اساسی در مورد خودمختاری منطقه ای و احترام به مسلمانان سنی خیلی ضعیف هستند. حسینی گفته است که مواد مقرره در قانون اساسی در مورد اقلیت ها «تصورات کلی قدیمی با اسامی جدید» هستند و این استثناء که اسلام شیعی دین کشور است، محققا تحریکی برای برخوردهای فرقه ای می باشد. احمد مفتی زاده، رهبر کرد مطرح شده از جانب دولت، نیز از متن تهیه شده قانون اساسی انتقاد کرده است و تقاضای لغو اشاره قانون به اسلام شیعه به عنوان دین کشور را کرده است. مفتی زاده و حسینی مشترکا متنی را امضاء کرده اند که خواستار یک جمهوری اسلامی بدون اشاره به شیعه می باشند و خواستار حضور نمایندگان اقلیت ها در شورایی که متن تمام مواد قانون اساسی را مرور می کنند، شدند. (خیلی محرمانه)
مخالفین کرد عراقی و ایرانی سابقه طولانی در همکاری دارند. قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان با حزب کمونیست عراق، که اعضای کرد بسیاری دارد، روابط نزدیکی داشته است. (خیلی محرمانه) دو گروه چریکی رقیب در عراق، یکی تحت رهبری جلال طالبانی و دیگری تحت رهبری پسران ملامصطفی بارزانی فقید، در بین بعضی از کردهای ایران پیروانی دارند. گزارش شده است که قاسملو دبیر کل حزب دمکرات کردستان، درصدد میانجیگری بین این دو گروه رقیب بوده است و تلاش
ص: 741
کرده است که آنها را، با حزب دموکرات کردستان هم پیمان کند. هم چنین شواهدی در دست است که حکومت جدید در تهران تلاش کرده است روابط خود را با برادران بارزانی توسعه دهد. حدودا در همین زمان گفته شد که قاسملو سعی می کند با نیروهای بارزانی برای ائتلاف مذاکره کند، ولی ظاهرا موفق نشد.
به نظر می رسد که نیروهای بارزانی نسبت به حمایت از جاه طلبی های سیاسی قاسملو و یا حزب دمکرات کردستان بی علاقه هستند. تعدادی از گزارش ها حکایت دارند از اینکه ممکن است طالبانی با حزب دمکرات همکاری داشته باشد. اما استعمال بی تکلف لفظ پیشمرگه توسط ایرانیان اغلب تشخیص اینکه، آیا گروه های چریکی مطرح شده طرفداران طالبانی یا سایر کردهای مسلح هستند، را مشکل می کند.
آنچه قطعی است، این است که طالبانی و رهبران حزب دمکرات کردستان در حال بررسی فعالیت های مشترک هستند. (SNF NC OC) شایعات گسترده، که مورد قبول دولت ایران است، اظهار می دارد که یک دسته چریکی دیگر شامل بعضی از جاف ها که از طرف سپهبد عزیزاللّه پالیزبان، کردی که مدت مدیدی رئیس قسمت اطلاعات ارتش زمان شاه بود، رهبری می شود، علیه دولت محلی و نمایندگان خمینی در غرب و شمال غربی فعال بوده است.
به هرحال، بسیاری از اقداماتی که به این گروه نسبت داده می شود ممکن است کار راهزن ها باشد.
(SNF) منابع مختلف ادعا کرده اند که هر یک از این سه گروه چریکی و حزب دمکرات کردستان هسته های سازمان یافته ای مرکب از چند صد تا چندین هزار نفر در داخل ایران دارند. این ادعاها را نمی توان تأیید کرد ولیکن بسیاری از گروه های کرد دارای عناصر مجهز بزرگ، ولی نامنظم هستند که از خودمختاری در مقابل نیروهای حکومتی دفاع می کنند. (SNF) اسلحه هایی که به وسیله مأموران امنیتی ایران، عراق و ترکیه از کردها به دست آمده است، نشان دهنده تبادلات روزافزون مهمات ارتشی بین کردها در امتداد سه مرز می باشد. کردهای مخالف دریافته اند که اگر بتوانند مناطق امنی را به وجود بیاورند قوی خواهند بود و مرزهای ایران در حال حاضر مانند قلمرو مشخصی به منظور فعالیت در عراق و ترکیه و همچنین ایران در خدمت چنین دسته هایی قرارداد. (SNF)
روابط بین کردهای عراق و دولت مرکزی تحت کنترل اعراب در بغداد در طی سال ها زد و خورد و به وسیله احساس عمیق عدم اطمینانی که نسبت به کردها در طراحان بعثی اتحادیه اعراب وجود دارد، شکل گرفته است. کردها این گروه را برای آمالشان زیان آور می دانند. اگرچه کردها از ضعف گاه به گاه دولتمردان مرکزی و قول کمک های خارجی به منظور اجرای چندین شورش علیه دولت استفاده برده اند، اما در اکثر مواقع آنها در پی استقلال از عراق نبوده اند، بلکه برای حقوق متساوی با اعراب و خودمختاری داخلی در چارچوب یک عراق واحد جنگیده اند.
هنگامی که امید اکراد برای خودمختاری و تساوی به دنبال انقلاب 1958 به وسیله قاسم به ناامیدی کشید، آنها شورش 14 ساله متناوبی را شروع کردند. شکست در خاتمه دادن برخوردها باعث سرنگونی سه دولت عراق در سال های 1960 گردید. (طبقه بندی نشده)
ص: 742
در سال 1970 هنگامی که دولت بعثی صدام حسین قراردادی را با ملامصطفی بارزانی امضا کرد که حقوق ملی مردم کرد را به رسمیت می شناخت و به آنها حق خودمختاری قانونی اعطا می کرد، احتمال برآورده شدن خواسته های کردها از همه وقت بیشتر شد. زبان کردی در مناطق خودمختاری کردی زبان رسمی می شد و مؤسسات آموزشی کردی، شامل یک دانشگاه در سلیمانیه، دایر می گردید. کردهای در مناصب نظامی، پلیسی و دانشگاهی به نسبت جمعیتشان در کل جامعه منصوب می شدند. حزب دمکرات کردستان به طور رسمی به رسمیت شناخته می شد و دولت بعثی قول انتصاب یک معاون رئیس جمهور کرد را می داد. بارزانی مجاز به حفظ مهمات سنگین خود شد، در حالی که دولت قول داد که حقوق واحدهای پیشمرگه را که در شورش جنگیده بودند، بپردازد و آنها به عنوان نیروی مرزی عمل کنند. (خیلی محرمانه) دولت بعثی که فقط دو سال بر سر قدرت بود در عوض امنیت و ثبات داخلی، امتیازات بزرگی در جهت آمال کردها به آنها داده بود. بارزانی کنترل سرزمینی بیشتر از آنچه که تاکنون داشت، به دست آورد. یک روزنامه کردی و ایستگاه رادیویی کردی شروع به کار کردند و پیشمرگه ها دست نخورده و مسلح باقی ماندند. به هر حال طی چهار سال بعد ضمن آنکه بعثی ها کنترل خود را بر دولت تثبیت کردند و کردها تقاضای خود برای زمین و درآمدهای نفتی را بالا می بردند، روابط بین دولت مرکزی و ملامصطفی به وخامت گرایید. (خیلی محرمانه) احتمالاً تجدید جنگ در مارس 1974 اجتناب ناپذیر بود، دولت مایل به اعطای امتیازات سیاسی و اقتصادی به کردها نبود، چون امتیازات بقیه مردم عراق را نادیده می گرفتند. آنچه که از اهمیت ویژه ای برخوردار بود، امتناع دولت در انجام یک سرشماری در کرکوک به منظور بررسی ساخت قومی شهر بود.
طرح خودمختاری که در مارس 1974 توسط دولت بعثی پیش کشیده شد به سه استانی که کردها در آنجا اکثریت داشتند یک خودمختاری اسمی به کردها می داد. اما در واقعیت فقط نمایشی از خودمختاری به کردها داده شد. اعضای شورای اجرایی و مقننه که به وسیله قانون خود مختاری تشکیل می شد، به وسیله دولت انتخاب می شدند. کردهای طرفدار دولت که به عنوان اعضای کابینه و معاون رئیس جمهور منصوب شده اند مراقب بودند که در مورد گستردگی اختیاراتشان تجربه اندوزی نکنند. در مارس 1975 شورش 14 ساله کردهای عراق علیه دولت به طور مؤثر به وسیله قرارداد الجزیره بین ایران و عراق خاتمه یافت.
این قرارداد توانایی کردها را در مقاومت در برابر تلاش های دولت جهت آرام کردن منطقه کردنشین از بین می برد. (خیلی محرمانه)
دولت بعثی مصمم است که دیگر به کردها اجازه بازیابی ظرفیت انجام عمل مستقیم را ندهد. تا حدود اواسط 1979، دولت یک حضور نظامی ویژه ای را در شمال حفظ کرد، در حالیکه در همان زمان مقدار زیادی از اختصاصات خود را مصروف پیشرفت های اقتصادی و سیاسی منطقه می کرد. (خیلی محرمانه) بعثی ها پنج قسمت از ارتش یازده قسمتی خود و 50/000 پلیس، نگهبان مرزی و پرسنل احتیاط را در استان های شمالی نگهداری می کنند. ارتش حضور مشهود خود را به همراه اردوگاه های نظامی و پست های خارجی بر فراز تپه ها و سربازان خود را درون شهرها حفظ می کند. یک نوار مرزی 20 کیلومتری امنیتی در امتداد مرزهای ایران و ترکیه به وجود آمده که رژیم روستاهای داخل آن را نابود کرده و به اجبار اکثر
ص: 743
اهالی روستاها را در مناطقی دور از نواحی مرزی و خارج از سرزمین های سخت کوهستانی، حضور نظامی عراق هوشیارانه تر است و به نظر می رسد که زندگی روستایی معمولی باشد.
(SNF) عراق به دنبال گزارش هایی در مورد ناآرامی های کردها در ایران و ترکیه در بهار 1979، به طور فزاینده ای در مورد احتمال احیای فعالیت های مخالفین نگران شد. ایران و عراق در طی نوامبر 1978، عملیات مشترک نظامی را که به منظور ایجاد آرامش در طول مرزها صورت می گرفت، رهبری می کردند.
نگرانی بغداد در مورد فراهم بودن گسترده نیروها در منطقه، فقدان کنترل مرزی از جانب ایران و «پیگیری» احیای کردها منجر به این شد که عراق با عبور از مرز هوایی ایران در ژوئن روستاهای ایران را بمباران کند.
(SNF) دولت تهدیداتش در مورد استفاده از نیروی نظامی و سایر روش های سرکوبگرانه را با پیشنهاد عفو عمومی و قول اصلاحات اقتصادی و ارضی سخاوتمندانه، تعدیل کرد. در دسامبر 1977، در عملی که به وضوح در رابطه با کردها بود، دولت برای تمام تبعیدی های سیاسی که در خارج زندگی می کنند، اعلام عفو عمومی کرد. در مارس 1979، تعداد نامشخصی کرد که در 1975 به ایران گریخته بودند، مجاز به بازگشت شدند. اکثر کردهایی که بعد از پایان جنگ داخلی در جنوب اسکان داده شده بودند، مجاز شدند که به شمال برگردند، ولی نه به دهکده های سنتی خودشان. در عوض آنها «تشویق» به اسکان به صورت گروه های کوچک و در ساختمان های ویژه ای که در تمام شمال پراکنده است، شدند. ظاهرا خانواده های جنگجویان پیشمرگه مفقودالاثر یا مظنون به اخلال، در تبعید اجباری در جنوب عراق و یا در ایران باقی ماندند. (خیلی محرمانه) دولت همچنین مشغول یک سرمایه گذاری عظیم در شمال است. دولت به دنبال مسافرت صدام حسین به سلیمانیه و اربیل در اواخر مارس اعلام کرد که 30 درصد بودجه عمرانی 1979 - یا بیش از 3 میلیارد دلار - در برنامه های سه استان کردنشین صرف خواهد شد. بیشترین بخش این پول، به درصد، برای توسعه حمل و نقل و ارتباطات، که مورد لزوم عملیات نظامی و همچنین مورد استفاده شهروندان قرار می گیرد، اختصاص داده خواهد شد. آموزش و پرورش کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است، فقط پنج درصد. بغداد همچنین به امید وابسته کردن منافع اقتصادی کردها به صنعت توریسم و ثبات، صنعت توریسم را در منطقه گسترش داده است، و تسهیلات گرانقیمت آمد و شد را فراهم نموده است. (خیلی محرمانه) بغداد در طی سال های گذشته تلاش کرده است که با نمایندگان گروه های طالبانی و بارزانی به منظور مذاکره برای رفع اختلاف تماس بگیرد. اما شرایط کردها برای دولت غیرقابل قبول می باشند. اینها معمولاً شامل تقاضای خودمختاری در مناطق وسیع ترکه شامل کرکوک و مناطق نفتی آن می شود، عقب نشینی نیروهای دولت از مناطق خودمختار و تعهد امنیت گروه ها به وسیله پیشمرگه ها و انفصال تمامی اعضای فعلی شورای اجرائی و مقننه که به توسط دولت منصوب شده اند و جایگزینی آنها توسط نمایندگان انتخابی می باشد. (SNF) سال گذشته ملی گرایان بر اثر تصمیم دولت مبنی بر اینکه آموزش 40 درصد تمامی مواد درسی در مدارس کردستان، به استثنا آموزش زبان، بایستی به عربی باشد، نگران شدند. اگرچه بغداد دلیل می آورد
ص: 744
که هدف این اصلاح، توسعه موازنه برنامه های فرهنگی بود، ولی ملی گرایان کرد این حرکت را تلاش دیگری جهت عربی کردن سرزمین های کردی به وسیله بغداد می دیدند. (SNF) اگر چه مقداری افزایش فعالیت های چریکی در اوائل 1979 مشهود بود و زد و خوردهای کوچک در اواسط سال 1979 بین گشتی های ارتش عراق و چریک های کرد تقریبا هر روز رخ می داد. فعالیت عناصر مخالف و ناراضی به مقیاس فوران کننده ای مشهود نبود، معذالک ادامه فعالیت چریکی ترس حکومت را از مداخله بیگانه تشدید کرده است.
چریک های کرد علیه واحدهای منزوی شده ارتش دست به فعالیت های جنگ و گریز می زنند، ولی زدوخورد بین فرقه های مختلف کرد و دشواری در حفظ جاده های آذوقه رسانی و فشار شدید نظامی حکومت، توانایی آنها را برای وارد آوردن ضربه کاری به نیروهای دولتی تضعیف کرده است. آزادی عملی که کردها در ایران به دست آورده اند و دسترسی آنها به ذخایر بزرگی از اسلحه که از پادگان های ایران به دست آمده است، در آینده برای بغداد مشکلاتی به وجود خواهد آورد. (سری)
در اواسط 1979 نهضت ملی گرایان کردها در عراق در بی نظمی بود: رهبرانش در تبعید، دسته هایش به صورت بدی متفرق و تشکیلاتش عملاً وجود نداشت. تلاش های رهبران رقیب جهت وصله پینه کردن اختلافاتشان و تشکیل یک جبهه متحد علیه دولت عراق شکست خورده است. در عوض، کردهای وفادار به جلال طالبانی و گروه های وفادار به خانواده های بارزانی، به منظور تصفیه، به متهم ساختن یکدیگر در عقد موافقتنامه های سری با بغداد یا تهران ادامه می دهند. (سری) وقایع ایران و مرگ ملامصطفی بارزانی ظاهرا در بهبود روابط بین دسته های مختلف کردها اثر اندکی داشته است. بارزانی در بعضی از زمینه ها به خاطر شکست در جنگ داخلی و افشای کمک های آمریکا، اسرائیل و سازمان اطلاعات و امنیت ایران بدنام شده است. او که از سال 1975 به صورت تبعید در ایالات متحده بوده، تنها تماس های اندکی با جنگجویان پیشمرگه خود و حزب دمکرات کردستان داشته است.
بارزانی قبل از مرگ خود در 1979، ظاهرا دریافته بود که کردها راه های زیادی در مقابل خود ندارند و در نتیجه انتظارات خود را کم کرده بود. (سری) چندین مدعی بر سر جانشینی بارزانی با هم رقابت می کنند. پسرانش، ادریس و مسعود ادعای رهبری آنچه که از حزب دمکرات کردستان باقی مانده و جامعه تبعیدی های کرد در ایران و اروپا را دارند. مسعود پسر جوان تر ملامصطفی، عضو رهبری موقت حزب دمکرات کردستان است و یک بار طبق گزارش مایل به مذاکره با دولت عراق بود. به نظر می رسد مسعود، فرمانده نظامی گروه های بارزانی است و متناوبا به ایران، سوریه و عراق مسافرت می کند. در حالی که ادریس به مثابه یک طرف مذاکره سیاسی در تهران عمل می کند. هر دوی بارزانی ها به وابستگی سنتی قبیله ای به عنوان اساس حمایتشان تکیه می کنند. (سری) دومین مدعی برای رهبری کردهای عراقی، جلال طالبانی است که روزی عضو حزب دمکرات کردستان و مدت مدیدی دشمن ملامصطفی بود. طالبانی تا وقتی که گفتگوهای رفع اختلاف بین سوریه و عراق شروع شد، در دمشق بود و سال ها برای تاخت و تازهایش در عراق از سوریه و لیبی طبق اظهاراتی از شوروی کمک دریافت می کرده است.
ص: 745
اختلاف بین طالبانی 46 ساله و بارزانی بیشتر تاکتیکی است تا ایدئولوژیکی. طالبانی در مقایسه با بارزانی ها که دارای خصوصیات عربی هستند، تمایلات چپی دارد؛ اگر چه این عبارات در بین کردها زیاد پر معنی نیستند. طالبانی که طرفدار تروریسم است، روابط خود را با جرج حبش، رهبر جبهه رهایی بخش فلسطین، حفظ می کند و احتمالاً مسئول ربودن کارکنان فرانسوی و لهستانی در اواخر 1977 و ترور مقامات کرد طرفدار بغداد در 1977 می باشد. همچنین ممکن است که پیروان طالبانی در اوائل ژوئن 1979، تلاش کرده اند تا وزیر کشور و عضو شورای رهبری انقلاب، عزت ابراهیم الدوری، را در سلیمانیه ترور کنند. (SNF) بارزانی و طالبانی کوشش های متعددی کرده اند تا نیروهای خود را علیه عراق، دشمن مشترک، متحد کنند، ولیکن همه این کوشش ها منجر به شکست شده است. در مارس 1977 مسعود بارزانی و طالبانی موافقتنامه ای برای اتحاد نیروهای خود امضاء کردند. این قرارداد که به وسیله سوریه به جریان افتاده و بارزانی ها از روی بی میلی به آن تن در داده اند، هرگز به مورد اجرا گذاشته نشد. بارزانی ها به طور اخص در مورد تمایل طالبانی به ترورهای شهری اعتراض کردند. شش ماه بعد دوباره دو گروه با هم به زد و خورد پرداختند. (سری) مدعی سوم برای رهبری کردهای عراق محمد محمود عبدالرحمن است که در چند ماه قبل ظاهر شده است و به نظر می رسد، در بین رهبران کردهای مخالف جلب اعتماد می کند. عبدالرحمن مشهور به سامی یکی از اعضای حزب کمونیست عراق در سال های 1950 بود، اما در سال های 1960 یکی از رهبران با نفوذ حزب دمکرات کردستان شد. او ظاهرا مورد اعتماد ملامصطفی قرار گرفت و در مذاکرات با دولت عراق و طالبانی نمایندگی او را داشت. عبدالرحمن یکی از پنج کرد طرفدار بارزانی بود که به دنبال متارکه جنگ در سال 1970، در کابینه عراق منصوب شد و به عنوان وزیر مسائل شمال تا شروع دوباره جنگ در 1974، خدمت کرد.
او به عنوان رئیس فرماندهی موقت گروه کوچکی که متشکل از وفاداران سابق حزب دمکرات بود، توصیف می شد. (خیلی محرمانه) تا اواسط 1979، اطلاعات اندکی در مورد مقدار نیروهای کردهای مخالف در دسترس است. طالبانی شاید بین 2000 تا 3000 طرفدار مسلح داشته باشد، در حالی که ادعای بارزانی ها که 10000 طرفدار مسلح دارند به نظر مبالغه آمیز می رسد. عبدالرحمن شاید بیش از 500 تا طرفدار نداشته باشد. اگر چه به نظر می رسد بارزانی ها قدرتمندتر هستند؛ ولیکن طالبانی در اوایل 1979، در ایران و عراق به طور فزاینده ای فعال بوده است.همه این گروه ها ادعا می کنند که اگر اسلحه کافی در اختیار داشته باشند، هزاران جنگجوی بیشتر می توانند داشته باشند.
در اوائل روزهای جمهوری ترکیه، دولت با سرکوب بی رحمانه تمام فعالیت های ضد دولتی، و کوشش (هر چند ناموفق) در جهت از بین بردن تمام مظاهر فرهنگ و ملیت گرایی کردها به اعتراضات کردها علیه برنامه مدرنیزه کردن مرکزیت دادن آتاتورک پاسخ داد. اما با ظهور دمکراسی چندحزبی در اواخر سال های 1940 دولت سیاسی در جهت جذب اقلیت کرد اتخاذ کرد. از آن هنگام رهبران کردها، به ویژه زمین داران
ص: 746
ثروتمند و رهبران مذهبی در زمره نخبگان حاکم درآمده اند. فریت ملین، یک نخست وزیر موقت در اوائل 1970؛ حکمت نشین معاون نخست وزیر، یکی از مشاوران نزدیک اجویت، و کامران اینان که تا این اواخر مرد شماره دو در حزب عدالت مخالف رژیم بود، کرد هستند. تا اواسط 1979 در حدود 35 نماینده کرد که توسط سرافتین السی، وزیر امور اماکن عام المنفعه که وابستگی به گروهی ندارد رهبری می شدند، در هیئت مقننه حضور داشتند. این گروه عموما از نخست وزیر بولنت اجویت حمایت می کنند. (سری) احیای احساسات جدایی طلبانه کردها در ایران و ناآرامی های مرزی کردها در عراق به باقی ماندن این ترس در بین رهبران ترکیه، که کردهای ترکیه هم ممکن است از این تقاضا پیروی کنند، کمک کرده است.
حتی ناآرامی های کردی محدود در هنگامی که کشور یا اقتصاد رو به رکود و بحران امنیتی داخلی به ستوه آمده، ممکن است مانعی بر سر راه دولت بولنت اجویت و نهادهای دمکراتیک ترکیه به وجود آورد. (سری)
نگرانی آنکارا در مورد مسئله کردها به وسیله تحولات متعددی مشخص شده اند:
- واحدهای ژاندارمری و نیروهای منظم در شرق و جنوب شرقی تقویت شده اند.
- نخست وزیر اجویت به طور خصوصی راجع به نگرانی رو به رشد در مورد ناآرامی های کردی و احتمال درگیر بودن خارجی ها صحبت کرد.
- رئیس ستاد مشترک کنعان اورت و ستین، معاون نخست وزیر، در آوریل به منظور صحبت راجع به مسئله کردها از عراق دیدار کردند. عراقی ها که بشدت از ناآرامی های کردها به ستوه آمده اند، پیشنهاد کردند که اگر آنکارا از پناه گرفتن دسته های مسلح کرد در قسمت ترکی مرز ممانعت کند، عراق طبق شرایط سهلی به ترکیه نفت بفروشد. (SNF NC OC) اگرچه این نگرانی با ازدیاد ارتباط و قاچاق اسلحه بین کردهای ترکیه و کردهای کشورهای مجاور شدت گرفته، ولی اصل این نگرانی عمدتا از یک سابقه کشمکش با اقلیت کرد، که اغلب تمامیت کشور را مورد تهدید قرار داده، نشأت می گیرد. از آن لحاظ، ترس های ترکیه در مقایسه با خطر واقعی که از جانب کردها تصور می رود، نامتناسب است. (SNF NC OC) تلاش های آنکارا برای حصول اطمینان از وفاداری کردهای منفرد، با هیچ کوشش عمرانی قابل قیاسی در منطقه کردنشین همراه نبوده است. اگرچه آمار در این زمینه اندک است، ولی یک نشریه ترکیه ادعا دارد که انسان های شرقی تنها از 10 درصد سرمایه گذاری صنعتی و دو درصد کل سرمایه گذاری های تجاری برخوردار بوده اند. خدمات عمومی از قبیل بیمارستان ها و تسهیلات آموزش به طور پراکنده در شهرهای بزرگتر واقعند. حد بیکاری بالاتر از متوسط 20 درصد برای کشور است. عدم آشنایی با زبان ترکی در بین کردها در مرز 80 درصد است و تسهیلات رفاهی چون آب لوله کشی، برق و جاده های قابل عبور در بیش از نیمی از روستاها وجود ندارد. اگرچه این چشم پوشی را می توان عمدتا به خاطر طبیعت دور افتاده و مهمان نواز منطقه کردستان توجیه کرد، ولی به خصومت مستمر بین کردها و ترک ها نیز مرتبط است. ترک های تحصیل از زندگی و کار در مناطق روستایی «منزوی» اکراه دارند. ارتش آشکارترین سمبل دولت ترکیه، بارها از طرف کردها به عنوان یک نیروی اشغالگر «مستعمره چی» قلمداد شده است.
(سری) تحریم بحث علنی و رسمی مسئله حساس کردها در چند سال اخیر از میان رفته است.
ص: 747
مطبوعات، که شاید با وقایع ایران تحریک شده اند در شناسایی اینکه کردها وجود دارند و در مورد بحث راجع به شرایط زندگیشان مردد هستند. در آوریل گذشته در اوج نگرانی عمومی راجع به جدایی طلبی کردها، شش وزیر موضع بی سابقه ای اتخاذ کردند و سرافتین السی، وزیر امور اماکن عام المنفعه را متهم به گرایشات کمونیستی و انباشتن وزارتخانه از کردها کردند. السی هنگامی که در یک مصاحبه پرهیجان با یک مخبر به طور وضوح خود را کرد خواند یک مشاجره عمومی به وجود آورد. السی در جواب به نماینده مطبوعات ابراز کرد که شناسایی وجود کردها در ترکیه معادل تشویق جدایی طلبی نیست. (خیلی محرمانه)
احساس کردها در مورد هویت جداگانه به وسیله تلاش دولت جهت جذب یا سرکوب آنها به طور قابل توجهی کاهش نیافته است. زبان کردی رشد کرده است و نشریات مخفیانه ادبی کردها در منطقه کردنشین به طور مخفیانه قابل دسترسی است. رهبران کرد با ترس از اینکه عمران و مدرنیزه کردن، بافت اجتماعی بسیار سنتی و بنابراین موقعیت خودشان را از زیر می پوساند. اغلب تلاش های آنکارا را جهت بسط کمک در مناطق کردنشین رد کرده اند. افراد سرشناس کرد از قرار معلوم اغلب آرای پیروان خود را در مقابل قول عدم مداخله در امور محلی به سیاستمداران وا می گذارد. به هر حال شهرنشین کردن ادامه دارد و به نحوی و تا حدودی اقتدار رهبران سنتی را ضعیف کرده است. در حال حاضر احساس ملیت گرایی کردی درمیان جوانان کرد شهرنشین سیاستگرا، که بیشترشان تحصیلکرده هستند بسیار قوی به نظر می رسد. (سری) در چند سال گذشته، چندین «انجمن فرهنگی» آشکار و گروه های آزادی بخش مخفی به منظور ترویج تفکر خودمختاری و استقلال کردها تشکیل شده اند. ظهور این گروه ها کاملاً با رشد گروه های دانشجویی تندرو و چپگرا که در اواخر سال های 1960 ظاهر شدند همراه می باشد. این تندروها اغلب در برنامه های خود تقاضای خودمختاری بیشتر برای کردها را می گنجاند و تا هنگامی که کردها شروع به تشکیل انجمن های خود نمودند، در این سازمان ها حضور کردها چشمگیر بود.
ماهیرکایان که پس از قتلش در 1972 به دست نیروهای دولتی برجسته ترین شهید چپ ترکیه شد، یک کرد بود. از آنجایی که سازمان های علنا کردی هنوز غیرقانونی هستند، گروه های آشکار تندرو نام های غیرقومی مانند انجمن فرهنگی انقلابی دمکراتیک و انجمن انقلابی رهایی مردم به خود می بندند. آنها بر این نکته پافشاری دارند که عمدتا به ترقی اجتماعی و شناسایی حقوق فرهنگی کردها که مدت ها توسط ترکیه نادیده انگاشته شده، علاقه مند هستند. از طرف دیگر گروه های مخفی ترکیبی از توجیهات چپی و ناسیونالیستی را به کار می گیرند و خواهان خودمختاری یا استقلال می باشند. دو گروه مخفی مهمتر از بقیه کاوه (نام یک قهرمان افسانه ای ایرانی - کردی) و کوک (رهایی ملت کرد) هستند. گروه های آشکار و نهانی بدون شک تا حدی رابطه عملی متقابل دارند و شواهدی موجود است دال بر اینکه احتمالاً آنها هنوز با بعضی گروه های چپ افراطی ترکیه همکاری دارند. (سری) به هرحال نیروهای کوشا در جهت ناسیونالیسم کردی به همان دسته بندی که همتایان ترک آنها را ضعیف کرده مبتلایند. انجمن های فرهنگی تعداد اعضایشان اندک است و اگرچه در گروه های غیرقانونی
ص: 748
کردهای جوان شهرنشین حاکمیت دارند، به نظر نمی رسد که حتی در شهرهای بزرگ شرقی نیز محبوبیت داشته باشند. این امر احتمالاً نتیجه یک فاصله نسل با نسل و فرهنگی بین کردهای جوان تحصیلکرده و اکثریت محافظه کار تر و پایبند رسوم است که توسط برگزیدگانی که انتخاب و جذب (سیستم) شده اند، رهبری می شوند. به علاوه گروه های طرفدار عمل خودشان مدت ها دعوا داشته اند بر سر اینکه آیا از دیگر گروه های تندروی ترکیه جدا مانده و به دنبال استقلال باشند یا با پرولتاریای ترکیه در «نبردش علیه سرمایه داری» همکاری کرده تا در عاقبت امر به خودمختاری کردها در چهارچوب کشور ترکیه نائل آیند. (سری) اگرچه در مورد روابط بین کردهای ترکیه با کردهای خارج ترکیه اطلاعات قلیلی در دست است.
کردهای ترکیه برای تشکیل مساعی سیاسی با همسایگان کردشان در ایران و عراق تمایل کمی نشان داده اند. به نظر می رسد که وابستگی های قبیله ای از پیوندهای قومی بیشتر اهمیت داشته باشند. برای مثال دسته های نزاع گر طالبانی و بارزانی در عراق طی منازعات خود در مناطق مرزی ترکیه مورد پشتیبانی بعضی کردهای ترکیه و مخالفت بعضی دیگر قرار گرفته اند. اختلاف زبانی ممکن است جزئی از توجیه این عدم همکاری باشد. اگرچه تقریبا نیمی از تمامی کردها به لهجه کورمانجی تکلم می کنند. در ترکیه فقط کردهای استان حکاری به این لهجه صحبت می کنند. (سری)
روابط بین دولت سوریه و اقلیت کرد نشانی از خصومت و کشمکش که خصیصه روابط بین کردها و دولت ها عراق و ایران بوده، نداشته است. از زمان اعطای استقلال سوریه به دست فرانسه در سال 1964 فعالیت ضد دولتی که در آن کردها شرکت داشته باشند، کم به چشم خورده است. معهذا مصادر قدرت در سوریه ترس آن را داشته اند که ناآرامی در میان کردهای مناطق دیگر بتوانند به سوریه گسترش یابد. مثلاً به هنگام ناآرامی های عمده کردها در عراق، سوریه از نزدیک مراقب کردهای خود بوده است. به علاوه هر از چندگاهی در اقدامات دولت علیه کمونیست ها، رهبران ناسیونالیست کردها نیز دستگیر شده اند.
حساسیت دولت نسبت به دخالت کردها در فعالیت های کمونیستی روی هم رفته بی پایه نیست، زیرا پایه گذار و رهبر حزب کمونیست سوریه که حزبی طرفدار شوروی و قانونی است، خالد بکتاش، یک کرد بوده و حزب کمونیست مدت هاست که از اقلیت کرد استخدام هایی در سطح وسیع داشته است. (طبقه بندی نشده) در سال های اخیر اقلیت کرد نسبتا فعالانه در سیاست سوریه شرکت داشته است. بعضی از برجسته ترین رهبران سوریه من جمله دو تن از رؤسای جمهور گذشته، حسین الزعیم و عبیدالشیشکلی کرد بوده اند.
تحت حکومت پرزیدنت اسد که خود یکی از اعضای اقلیت علوی است وضع اکثر گروه های اقلیت در سوریه عموما خیلی خوب بوده است. (طبقه بندی نشده) اکثر کردهای سوریه به حاکمیت مرکزی اعتماد ندارند و وابستگی شان به قبیله خود احتمالاً از تعهد آنها به کشور سوریه یا یک ملت کرد قوی تر است. به هرحال، اقامت نسبتا بی اضطراب آنها در سوریه و جذب تدریجی شان، عدم اعتماد به مصادر امر در سوریه را کاهش داده است. به علاوه دمشق برای تضعیف تسلط کردها بر شمال شرق کشور، اقامت اعراب در منطقه را تشویق نموده است. معهذا در دو سال گذشته کردها
ص: 749
به طور چشمگیری از عراق به جانب شمال سوریه روانه گشته اند. آنها کمتر از کردهایی که مدت ها مقیم سوریه بوده اند، جذب شده اند. (CNF) ما نشانه ای از وجود فعالیت متشکل کردها در راه جدایی از سوریه در دست نداریم. چندین سال است که حزب دمکرات کردستان در سوریه قدغن گشته است. یک منبع در اوائل 1979، گزارش داده که روانه شدن کردها از عراق تشنجات بین عرب و کرد در شمال شرق را شدت می بخشد. اما علامتی از اینکه مسئله جدی شده باشد، موجود نیست. هیچ حزب یا رهبری برجسته کرد در محل فعالیت ندارد تا پشتیبان ناسیونالیسم کردی در سوریه باشد. (CNF) پیش از برقراری روابط حسنه بین سوریه و عراق در اکتبر 1978، سوریه به کردهای ناراضی در عراق به رهبری جلال طالبانی کمک می رساند. طالبانی تسلیحات می گرفت و پیروانش در پایگاه های واقع در شمال شرق سوریه تعلیم می یافتند. پس از خاتمه مدت منشور اقدام ملی مشترک بین سوریه و عراق در اواخر 1978 کمک سوریه به طالبانی قطع شد و او از آن کشور اخراج گردید. اگرچه سوری ها در صورتی که بخواهند تجدید روابط کنند، احتمالاً هنوز می توانند با طالبانی تماس بگیرند، ولی شاهدی دال بر اینکه آنها در حال حاضر به کردهای ناراضی در عراق یا ترکیه یا ایران کمک می رسانند، به چشم نمی خورد.
همچنین مدرکی در تأیید اینکه آن گروه از کردهای سوری که مستقل از دولت عمل می کنند به هم نژادان خود کمک می رسانند، موجود نیست. (محرمانه )
امکان وجود دخالت شوروی در اقلیت های کرد ایران، ترکیه و عراق موضوع نگرانی جدی دولت های آن کشور بوده است. شوروی ها قطعا علاقه خواهند داشت که از کردهای کشورهای همسایه در جهت پیشبرد مقاصد خود در منطقه استفاده کنند، به طور دقیق تر، یعنی بر رژیم هایی که مواضع ضد شوروی اتخاذ کرده اند، فشار وارد آوردند.
به هرحال تمایلات شوروی به حمایت از اقلیت های کرد در کشورهای دیگر با خواست شوروی به اینکه این کشور را بیش از حد در تنگنا قرار نداده و بدین ترتیب احتمال ایراد لطمه جدی به روابط دوجانبه را به وجود نیاورند مقید می گردند. با این وجود گردآوری و رساندن کمک غیرمستقیم برای کردها از طریق افراد ثالث (اعم از کشور، سازمان یا اشخاص - مترجم) یک انتخاب وسوسه کننده و بسیار عملی برای شوروی هاست. (سری) در ایران شوروی ها، به دنبال پیشبرد روابط خود با رژیم متکی به خمینی هستند تا منابع ذخیره اقتصادی خود در آنجا را حفظ کرده تداوم سیاست های ضدآمریکایی دولت را تشویق نموده و از سرکوب عناصر چپ درون کشور، خصوصا آنهایی که متمایل به شوروی هستند، جلوگیری کند. در عین حال آنها مایلند که وسایل ظهور رژیمی که بیشتر طرفدار شوروی باشد را فراهم آورند. به عنوان جزئی از یک کوشش بلندمدت برای فرسایش نهانی دولت و پیشبرد نظریات چپ،آنها تلاش های حزب توده را برای ایجاد یک جبهه متحد تمام احزاب چپ و رخنه در نیروهای خمینی مورد حمایت قرار داده اند. در این رابطه شایسته تذکر است که قاسملو دبیرکل حزب دمکرات کردستان پیوندهای دیرینه با حزب توده دارد. در زمان
ص: 750
مصدق او یکی از فعالان توده بود و در ضمن تبعید خود همچنان در امور حزب فعال ماند. (SNF NC OC) از آنجایی که شوروی ها امیدوارند در صورتی که رژیم فعلی قادر به ضبط و ربط اوضاع نباشد یک دولت متمایل تر به شوروی سرآورد، آنها در جلوگیری از ایجاد ثبات در کشور توسط دولت سود می برند، به این دلیل فعالیت های خرابکارانه اقلیت های ایران من جمله کردها در جهت منافع شوروی است (SNF NC OC) پیش از سقوط شاه، شواهد اندکی از ارتباط شوروی با جنبش چند سال اخیر کردها در داخل ایران به چشم می خورد. احتمالاً این نمایانگر فرض شوروی بود که کنترل دولت بر کردها عملاً کامل بوده و کوشش برای دخالت شاه را به دشمنی برخواهد انگیخت. با خیزشی که در ماه اخیر در فعالیت کردهای ایران رخ داده و با درهم شکستن کنترل ایران بر حرکاتی که در سرحدات واقع می شوند، شوروی ها احتمالاً به ایفای عمل فعالانه تری وسوسه شده اند. (طبقه بندی نشده) شوروی ها از طریق رادیویی مخفی خود در باکو به نام صدای ملی ایران حمایت خود از خواست های کردها برای خودمختاری در چهارچوب کشور ایران را اعلام داشته اند.(1) به گفته یک منبع شوروی ها همچنین وسایل تماس بین حزب توده حزب کمونیست عراق، دسته اکراد طالبانی را فراهم نموده اند. این منبع اظهار داشت که حزب توده حمایت خود را از طالبانی در یک جنگی چریکی علیه دولت مرکزی اعلام کرده بود، او گفت اگر چه پیشنهادهای همکاری تاکنون مورد قبول طالبانی قرار نگرفته بودند، رهبران حزب توده این خوش بینی را داشتند که طالبانی در عین حالی که کمونیست نیست، ممکن است در عاقبت به ایجاب شرایط عملی، کمک را بپذیرد. (SNF NC OC) شاهد قانع کننده ای بر کمک مادی بلاواسطه شوروی به جنبش کردها در ایران وجود ندارد؛ اگرچه اتهامات تأیید نشده ای مبنی بر ارائه یا تهیه چنین کمکی ایراد شده است. با در نظر گرفتن دشواری در به دست آوردن چنین شاهدی در مناطق دورافتاده مرزی مرتبط با این قضیه، فقدان تأییدیه برای این اتهام به معنی این نیست که شوروی ها به جنبش مذکور کمک مادی نمی رسانند. به هر حال شوروی ها احتمالاً نسبت به درگیر شدن در هر اقدام حمایتی به مقیاس وسیع اکراه دارند. در عین حال آنها احتمالاً به گردآوری و رساندن تسلیحات روسی به کردها از طریق افراد ثالث توجهی نخواهند کرد. چنین سیاستی آنها را قادر می سازد که هم دخالت خود را تکذیب کنند و هم به طور غیرمستقیم فعالیت های مخل ثبات در ایران را حفظ کنند. (SNF) در عراق، حمایت شوروی از قضیه کردها در طی سال ها در رابطه معکوس با موفقیت آن در جلب نظر حکومت مرکزی در بغداد، فراز و نشیب داشته است. در اوائل سال های 1960، مسکو قویا از خودمختاری کردها در عراق حمایت کرد و در اوائل سال های 1970، شوروی ها سعی کردند بین کردها و رژیم بعثی که با آنها در حال ایجاد روابط نزدیک بودند، وساطت نمایند. با به هم خوردن مذاکرات بین کردها و رژیم بعثی در سال 1974 و از سرگرفتن جنگ، شوروی ها به طور کامل از بغداد حمایت کردند. این تصمیم زمانی اتخاذ شد که شوروی کل موقعیت خود در خاورمیانه را رو به ضعف دید: مصر به جانب ایالات متحده روی
ص: 751
آورده بود و کشورهای دیگر عرب (من جمله عراق) جهت اقتصادشان هرچه بیشتر به طرف غرب می گرایید. شوروی ها که آشکارا نگران از دست دادن دوستی عراق و مشتاق فروش تسلیحات در ازای پول نقد بودند، از قرار معلوم در انتخاب چاره چندان زحمتی نداشتند. (طبقه بندی نشده) از زمان قرارداد الجزیره در مارس 1975، که عملاً به جنگ کردها در عراق خاتمه داد، روابط شوروی و عراق به تدریج بدتر شده اند. هرچند ارتباط تسلیحاتی که برای هر دو طرف سودمند است، برقرار مانده است. شوروی ها از بهبود روابط عراق با ایران و عربستان سعودی و همچنین روی آوردن عراق به غرب برای تسلیحات و تکنولوژی غیرنظامی ناراحت بوده اند. به علاوه، آنها با بی توجهی نسبت به حزب کمونیست عراق و سرکوب آن توسط بعثی ها شکست خورده اند. طبق گزارشات، نارضایتی رو به تزاید شوروی ها، زمانی که طالبانی در اواسط 1978، خواستار کمک شد آنها را در موضع مساعد قرار داد. (SNF NC OC) به گفته یک منبع طالبانی در اواسط 1978، به جانب شوروی ها روی آورد، چون سوری ها که تا آن موقع از او پشتیبانی می کردند کمک خود را قطع نمودند تا روابط خود را با عراق بهبود بخشند. منبع گزارش داد که هم شوروی ها و هم سوری ها متعاقبا به طالبانی کمک رساندند و تشویق نمودند که به دنبال آشتی با گروه های دیگر کرد در شمال غرب عراق باشند. چندین گزارش دیگر حاکی از آنند که شوروی ها با اقدامات طالبانی در 1978 همدلی داشتند و حزب کمونیست عراق را تشویق کردند که با عناصر کرد مصمم به سرنگون کردن رژیم بعث ارتباط برقرار کند. به هر حال، هیچ شاهدی در تأیید اینکه شوروی ها واقعا چنین کمک را رساندند وجود ندارد. (SNF NC OC) در عین حالی که گزارش های مبنی بر حمایت شوروی ها از طالبانی ممکن است بی پایه باشند، رهبران عراقی ظاهرا آنها را باور کردند. صدام حسین در یک گفتگو در ژوئن 1979 ابراز نگرانی کرد که گروه طالبانی تحت کنترل شوروی است،که سعی دارد از یک کشور همسایه (سوریه) در جهت ایجاد مشکل استفاده جوید. این نظر با گفته اش در اواخر 1977 بدین مضمون که شوروی ها در آن زمان در ارتباط با کردها دانسته نمی شوند، تناقض داشت. این نحوه درک عراقی ها بدون شک به ضدیت رو به تزاید عراق با شوروی و سرکوب حزب کمونیست عراق کمک کرده است. (SNF NC OC) از اواسط 1978، گزارشی از ارتباط شوروی با عناصر کرد عراق به دست نیامده است. این ممکن است به خاطر معطوف شدن توجه به فعالیت های کردی در ایران باشد، جایی که فرصت های جدید وجود دارد.
همچنین ممکن است که این امر حساسیت شوروی را، نسبت به لطمات وارده بر روابطش با عراق و تمایل آن به جلوگیری از ایجاد تشنجات بیشتر یا تحریک به سرکوب کمونیست های عراق منعکس کند. (سری) در ترکیه، تمایل شوروی به حفظ روابط حسنه با آنکارا از دخالت مستقیم آن در جنبش کردها جلوگیری می کند. اوائل امسال یک هوادار مشی کردهای شیعه در جستجویی که برای جلب حمایت داشت، مورد قبول سفارتخانه های شوروی و بلغارستان در آنکارا واقع نشد. یک کارمند سفارت شوروی به او توضیح داد که کشورش از به خطر انداختن مقاصد مقدم خود برای توسعه تجارت با ترکیه و متحد ساختن چپ ترکیه در یک خط طرفدار مسکو واهمه دارد. (خیلی محرمانه) معهذا مقامات دولتی ترکیه تأکید دارند که شوروی ها تسلیحات، تعلیمات نظامی و کمک مالی در اختیار کردهای مخالف می گذارند. آنها ادعا می کنند که در شرق ترکیه انبارهای مخفی مملو از سلاح های ساخت
ص: 752
شوروی کشف شده اند و در مرزهای سوریه، ایران و شوروی قاچاق اسلحه جریان دارد. عبور از مرز شوروی به ترکیه بدون باقی گذاردن اثر می تواند نسبتا به سادگی صورت پذیرد. در اوائل 1979، دستگاه اطلاعاتی ترکیه گزارش داد که یک رهبر قبیله کرد، تعلیمات شورشگری را در شوروی فراگرفته و قرار بود که از طریق ایران به جنوب شرقی ترکیه رخنه داده شود. (SNF) در غیاب مدرک قابل اطمینان، ما نمی توانیم تأیید کنیم که مسکو کمک مستقیم در اختیار کردهای ترکیه می گذارد. با این وجود، مسکو بدون شک می خواهد از راندن هرگونه گروه سیاسی که در آینده ممکن است با آن ناچار به معامله شود، اجتناب ورزد. یک وابسته نظامی شوروی در آنکارا اخیرا به همتای آمریکایی اش اظهار داشت که مقاصد کردها در جهت کسب«تساوی و خودمختاری محلی» بود به جای اینکه بخواهند که خود یک کشور باشند و شوروی حمایت «معنوی» خود از جنبش کردها آشکار خواهد کرد. (CNF)
تعداد قلیل کردها در شوروی که در 1979 برابر 100000 نفر یا کمتر از 5 درصد کل جمعیت کردهای تخمین زده شده بهانه ای به دست شوروی می دهد تا مدعی ذی نفع بودن در مسئله کردها باشد. اکثر کردها شوروی به صورت جماعات پراکنده در قفقازیه جنوبی زندگی می کنند و بسیاری خصوصا شهرنشینان آنها به تدریج در فرهنگ های غالب منطقه جذب می شوند. (طبقه بندی نشده) اکثریت غالب کردهای شوروی، کردی را به عنوان زبان مادری خود تکلم می کنند، اما آشنایی با روسی و زبان های دیگر منطقه در حال شیوع است. مثلاً در آذربایجان نسل قدیمی تر به کردی حرف می زنند. اما افراد جوان تر هرچه بیشتر فقط آذربایجانی یا روسی صحبت می کنند. خالص ترین جوامع کرد در ارمنستان واقعند و در آنجا کردها طریقه سنتی زندگی خود را حفظ کرده اند و رسوم فرهنگی کرد به قوت خود باقی هستند. (طبقه بندی نشده) در مقایسه کردهای شوروی از تأسیسات فرهنگی فراوانی برخوردارند که این نمایانگر اهمیتی است که رژیم شوروی برای کردهای خود به عنوان یک ذخیره بالقوه سیاست خارجی قائل است. در مدارس روستاهای کردنشین، زبان کردی تدریس می شود. «ریاتازا» روزنامه ای کردی است که در ایروان، مرکز ارمنستان انتشار می یابد و در رادیو برنامه هایی به زبان کردی پخش می شود. مرکز مطالعات کردی در ایروان که تنها مرکز از این نوع در شوروی است، رشته هایی در زبان و فرهنگ کردی عرضه می کند و به زبان کردی مجلات و آثار شعرا و نویسندگان کرد که بعضی از آنها در جماعات کرد خارج از شوروی شهرت دارند، انتشار می دهد. یکی از مقاصد اصلی این مرکز تقویت ادعای شوروی است بر اینکه کردها در اتحاد شوروی از چنان تسهیلات فرهنگی برخوردارند که در دسترس بقیه آنها در خاورمیانه نیست.
(خیلی محرمانه) رژیم آنجا چندان دلیلی نمی یابد که بترسد سیاست پرورش شعور قومی کردهای خارج موجب احساسات دردسرآفرین پان کردی در کشور شود. تعداد کردها در اتحاد شوروی اندک است و رژیم می تواند بر اکثریت شهری تر و باسوادتر ارمنی در عمل به عنوان یک قوه بازدارنده حساب کند. احتمال داده نمی شود که ارمنی ها، قتل عام ترکیه را که در آن کردها وظیفه ای ایفا کردند از یاد ببرند، مسکو به
ص: 753
مناسبت هایی ناچار شده که ارمنی ها را از تبعیض قائل شدن علیه اقلیت کرد برحذر دارد (طبقه بندی نشده)
سقوط رژیم شاه و فرض امکان کنترل اکثر مناطق کردنشین ایران به توسط کردها، تمایلات آنها را برای خودمختاری بیشتر نه فقط در بین کردهای ایران بلکه در بین کردهای کشورهای همسایه، عراق و ترکیه، برآورده است. حداقل تا یک حدی روابط بین کردها و دولت کشورهایی که در آن زندگی می کنند، به وسیله جهت وقایع ایران مشخص می شود. اگر حکومت مرکزی تهران بتواند با مذاکره و مصالحه سلطه خود را بر نواحی تحت کنترل کردها مجددا برقرار کند، پیش بینی صلح مستمر بین اقلیت کردها و سایر دول منطقه زیاد خواهد بود. از طرف دیگر اگر دولت ناگزیر به استفاده از زور شود، درگیری حاصله از مرزهای کشوری خواهد گذشت و کردهای کشورهای همسایه را درگیر خواهد کرد. (خیلی محرمانه) رابطه بین کردهای ایران و دولت تهران تا حدود زیادی بستگی به برداشت و تفسیر هرکدام از رابطه بین حکومت مرکزی و حقوق اقلیت ها در قانون اساسی که فعلاً در دست تهیه است دارد. دولت و رهبران مذهبی نمی خواهند به اقلیت ها آنقدر امتیاز بدهند که یکپارچگی مملکت را به خطر بیندازند و از طرف دیگر آنها مایلند به سازشی برسند که آنها را ساکت نگهدارد. کردها به خاطر سهمشان، نمی خواهند که منافع ثروت های نفتی ایران را از دست بدهند. در عین حال مایل نیستند که خودمختاری واقعی را که بنا نهاده اند از دست بدهند و رهبران خاصی خواهان آزادی برای رقابت با سایر رقبایشان بر سر نفوذ سیاسی در کردستان می باشند. (خیلی محرمانه) اگرچه تلاشی به وسیله دولت در جهت بسط کنترلش در منطقه کردنشین منجر به برخوردهای جدی در اواخر ژوئیه شد، ولی به نظر نمی رسد که در آینده نزدیک جنگی تمام عیار بین کردها و دولت انقلابی در ایران محتمل باشد. امید اندکی وجود دارد که دولت به این زودیها قادر به بازسازی ارتش یا توسعه نیروهای منظم خود تا سطح لازم برای اعمال مجدد سلطه در مناطق کردی باشد. رهبران کرد، به خاطر سهمشان که به نظر نمی رسد که آماده یک تلاش کامل جهت پاکسازی باقیمانده نیروهای دولت مرکزی در منطقه باشند. علاوه بر این محتمل نیست که جمعیت محلی، علیرغم نژادپرستی قویشان، از یک جنگ مسلحانه طولانی در شهرها و روستاهایشان حمایت کنند. (خیلی محرمانه) اگر آنها - کردها - صلاح بدانند، حتی اگر به وسیله عدم اتحادشان ممانعت شوند، می توانند فعالیت های مداوم مخالف خود را انجام دهند و تبادلات برون مرزی ایران را با اروپا و شوروی دچار وقفه کنند. اگر اکثر قبایل کرد مایل به همکاری باشند، مبارزه طلبی کردها در مورد کنترل مرکزی جدی تر خواهد شد. به نظر می رسد که رقابت های دینی، قبیله ای، شخصی در بین کردها، به خاطر انقلاب و خودمختاری محلی که در حال حاضر از آن برخوردارند فقط کمی تسکین یافته باشد. این اختلافات احتمالاً دوباره ظاهر خواهد شد و حتی احتمالاً هنگامی که رهبران مختلف سعی در بهره برداری از روابط جدیدشان با دولت مرکزی بکنند، تشدید خواهد شد. به هر حال جدی ترین خسارتی که کردها با آن مواجه هستند کمبود حمایت های اساسی مستمر، چه پنهان و چه آشکار، از جانب دولت همسایه می باشد. حمایتی مانند آنچه که شاه قبل از 1975 برای کردهای عراقی فراهم می آورد. محتمل نیست که عراق و ترکیه و یا شوروی چنین نقشی بازی کنند. شوروی فقط هنگامی که به این نتیجه برسد که بهترین منافعش در تلاش برای سرنگون کردن
ص: 754
رژیم خمینی و جایگزینی آن با یک دولت چپی حفظ خواهد شد، چنین حمایتی را فراهم خواهد کرد.
(SNF) تا هنگامی که وضعیت بی ثبات فعلی وجود داشته باشد، دولت مرکزی و رهبران کرد ایران به دقت فعالیت ها یکدیگر را زیر نظر دارند. در عین حال انتظار می رود که رهبران گروه های مختلف کرد فعالانه درصدد کسب نفوذ بیشتر بین پیروان و طرفداران خود باشند. حوادث نسبتا جزئی با محاسبات نادرست می توانند منجر به درگیری های مسلحانه شوند. که بعضی از آنها جدی خواهند بود: درگیری بین کردها و نیروهای دولت مرکزی، بین کردهای مخالف و کردهای طرفدار خمینی و بین حامیان رهبران رقیب قبایل. (خیلی محرمانه) در ترکیه دولت، سبعانه در مقابل هر تلاشی از جانب کردها جهت کسب خودمختاری سیاسی بیشتر، مقاومت خواهد نمود. اگرچه ممکن است به طور ناگزیر آزادی بیشتری برای بیان میراث فرهنگی شان به کردها اعطا کند. کردها می دانند که دولت، ارتش و نیروهای امنیتی زیادی در استان ها مستقر کرده است و قادر است آنها را به سرعت تقویت کند. به هر حال مهمترین مانع برای درک خواسته کردهای ترکیه در مورد خودمختاری بیشتر، فقدان رهبری منفردی است که توانایی متحد کردن گروههای مجزای کردها را داشته باشد. در حالی که رهبران کرد فعال در سیاست ترکیه اغلب نظریات سیاسی مخالف خود را نگهداشته اند، خیلی از رهبران کرد مهم یا جذب و یا ترسانده شده اند. (سری) معهذا تا هنگامی که آنکارا در تحلیل بردن کردهای ترکیه در جامعه ترک ها شکست بخورد، آنها مظنون به تجزیه طلبی و پان کردیسم باقی خواهند ماند. اگر کردهای ایران خودمختاری بیشتری را از رژیم جدید ایران برای خود تضمین کنند و اگر دولت آنکارا در مقابله با مشکلات بسیار شدید اقتصادی و سیاسی موفق نشود، کردهای ترکیه ممکن است تشویق شوند که با (حکومت مرکزی) آنکارا از در مبارزه درآیند.
(سری) توانایی کردهای عراق برای مقابله مؤثر با ارتش عراق وابسته به اقتدار سیاسی داخلی دولت بغداد و حمایت جاری از کردها از جانب ایران یا سایر کشورها می باشد. تا نیمه سال 1979، بغداد به اندازه کافی در مقابل مشکلات در ایران یا مشکلات بالقوه با شیعه ها در جنوب نگران نشده است که مراقبت و یا واحدهای نظامی خود در شمال را تغییر دهد. احتمال نمی رود که دولت چیزی بیشتر از خودمختاری فرعی که قبلاً در مناطق خود مختار سه استان کردنشین اعطا کرده، را مجاز بداند. (سری) عراق دارای یک بافت سیاسی و اقتصادی بسیار متمرکز که در آن فضایی برای عدم تمرکز که ناسیونالیست های کرد مطرح کرده اند نیست.در مهمترین شرایط، ممکن است که به کردها اجازه داده شود از طریق مکانیسم های موجود، شوراهای اجرائی و مقننه، نقش وسیع تری را ایفا کنند. به هرحال اکثر کردها احتمالاً خودمختاری سیاسی پیشنهادی دولت را که به نحو محدودی تعریف شده است.قابل قبول تلقی خواهند کرد. آن اکثریت احتمالا برای مسئله جذب (جذب کردها در سیستم عراق - مترجم) راه حل نظامی را نمی پسندند و مطمئن هم نیستند که جانشین دولت بعثی، اوضاع کردهای عراق را بهبود بخشند. (سری) شانس کمتری وجود دارد که دولت سوریه در آینده خود مختاری بیشتری به کردها اعطا کند، از طرف کردها هم فشار اندکی برای انجام چنین کاری وجود دارد و دولت به دلیل ترس از اینکه دیگران، مثلاً
ص: 755
دروزی ها، تقاضای مشابه ای بکنند، از فراهم آوردن هر گونه خود مختاری برای اقلیت ها خودداری خواهند کرد. (خیلی محرمانه) ترکیه و عراق به دلیل نیاز به وارد نیامدن لطمه ای به روابطشان با ایران، احتمالا به ممانعت از اتحاد شوروی برای کمک مستقیم به کردهای کشورشان ادامه خواهند داد. اما مسکو احتمالات تماس های خود را با گروه های منتخب کردها حفظ خواهد کرد و ممکن است که به طور غیر مستقیم و از طریق واسطه از آنها حمایت کند. در ایران، حمایت محتاطانه از کردها به تشویق ناپایداری مستمر کمک می کند که ممکن است عملاً یک رژیم چپ گرایی که بیشتر طرفدار شوروی باشد بر سر کار آورد. در عراق هم، چنین اقداماتی به تحت فشار قرار دادن رژیمی که به طور فزاینده مستقل و ضد شوروی می شود، کمک می کند.(سری) اگر چه شوروی نمی خواهد روابط خود را با ایران، ترکیه و عراق به خاطر کمک به کردها به هم بزند.
ولیکن ممکن است از طریق گروه های ثالثی این کار را انجام دهد. در ایران حمایت از کردها ممکن است منجر به حکومتی چپی و طرفدار شوروی بشود. در عراق نیز چنین است. دادن امکانات فراوان فرهنگی به کردهای روسی و حمایت از خواست های بر حق کردها این مسئله را در ذهن حکومت های منطقه حفظ خواهد کرد که روس ها امکانات و ظرفیت ایجاد اختلاف بین اقلیت های آنها را دارند. (سری)
تلاش های طولانی سناتور کامران اینان برای مبارزه با سلیمان دمیرل بر سر رهبری حزب عدالت، در ژوئن 1979، هنگامی که او تصمیم خود را دال بر ترک سیاست به منظور سفیر ویژه شدن در وزارت امور خارجه اعلام کرد، خاتمه یافت. او در سال 1973، انجمن های دیپلماتیک را برای نمایندگی استان زادگاهش، بیتلیس، ترک کرد. او در طی 1975 تا 1977 به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنا خدمت کرد، او همیشه یک محافظه کار مستقل و صادقی در حزب عدالت بوده است. تصمیم او برای استعفا از حزب به دنبال رد کردن تلاش های او برای برکناری دمیرل از جانب کنوانسیون حزب بود. احتمالاً درک اینکه سابقه کردی و همسر سوئیسیش اشکال سیاسی جدی است، تصمیم او را برای استعفا برانگیخت.
(خیلی محرمانه)
سابقه سیاسی حکمت ستین، معاون نخست وزیر به درخشانی دوست قدیمی اش بولنت اجویت نخست وزیر، بوده است.
ستین در سال 1937،در قسمت شرقی دیاربکر به دنیا آمد و در جوانی به آنکارا رفت و یک لیسانس اقتصاد از دانشگاه آنکارا گرفت.سپس به آمریکا رفت و فوق لیسانس اقتصاد را از ویلیام کالج در سال 1965 دریافت کرد. از سال 1971 تا 1977 به عنوان رئیس بخش برنامه ریزی اقتصادی دفتر برنامه ریزی کشور کار کرد. ستین که در 1977 به وسیله اجویت به دنیای سیاست راه یافت. به سرعت
ص: 756
یکی از نزدیکترین مشاوران نخست وزیر شد. او مسئول روابط اقتصادی با کشورهای سوسیالیستی و هماهنگی سیاست های دولت در قبرس می باشد. ستین که متواضع و نجیب است و در عین حال بشدت خود را وقف مردم کرده، مهارتی در دقت و توجه زیاد در مدارا با بوروکراسی پر زحمت ترکیه دارد. شخصیت آسان گیر او دوستان زیاد و دشمنان اندکی برای او داشته است. (خیلی محرمانه)
خانواده بارزانی از سال 1930در عراق در جنبش ناسیونالیستی کرد فعال بوده است. در این سال ملامصطفی نخستین حرکت علیه بغداد را پایه ریزی کرد.به مدت 40 سال وی تنها شخصیت مهم کرد محسوب می شد. علیرغم شکست او در جنگ داخلی و سال های طولانی تبعید، به هنگام مرگ هنوز سمبل استقلال کرد محسوب می شد فرزندان و رقیبان وی هیچ کدام به نظر نمی رسد که همچون او قدرت داشته باشند تا از قبایل مختلف کرد یک نیروی واحد و مؤثر و قابل اتکا بسازند. (خیلی محرمانه) اگر چه بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان بود،ولیکن حمایت های خود را بیشتر مدیون وفاداران سنتی قبیله بود که اغلب به جنگ های قبیله ای کشانده می شوند. اختلافات ناگوار بین قبایل و داخل حزب دمکرات کردستان - که معمولاً بر سر تاکتیک هایی است که برای مقابله موفق با بغداد دنبال می شود - همیشه خطر انشعاب نهضت کردها و نابودی اساس قدرت بارزانی را به دنبال داشته است.
سال ها بعد انتقاداتی از روش رهبری فئودالی او شد، ولی او همیشه قادر به دفاع از قدرتش در مقابل مبارزه طلبی های داخلی بود. اگر چه در پیگیری های نظامی و اهداف سیاسیش متهم به بیرحمی می شد، ولی شخصا به عنوان فرد فساد ناپذیری شناخته شده بود. (خیلی محرمانه) در مورد پسران و جانشینانش اطلاعات کمی در دست است. دو پسرش - مسعود و ادریس - عضو حزب دمکرات کردستان هستند و فعالانه تلاش می کنند تا نهضت کردها را در عراق زنده نگهدارند.
عبیداللّه پسر سوم از آوریل 1974، تابه حال در دولت عراق وزیر کشور بوده است. او که توسط بعثی ها مجازا زندانی شد، از طرف پدرش قانون شکن معرفی شد تا زنده یا مرده دستگیر شوند. به نظر می رسد که ادریس و مسعود که هر دو در اوایل 30 سالگی هستند، اهداف مشابهی چون پدرشان دارند، خودمختاری با محتوای در چارچوب عراق. آنها عملیات چریکی را علیه واحدهای نظامی دولت که در شمال مستقر هستند، سازمان داده اند. ولی احتمالاً اگر امتیازات کافی برای خود مختاری داخلی داده شود، آنها پذیرای یک راه حل سیاسی با بغداد خواهند بود، به نظر می رسد که آنها مانند پدرشان نسبت به نوسانات کمک از جانب ایران و بر علیه بغداد محتاط هستند. (خیلی محرمانه)
جلال ایسام الدین طالبانی از سال های 1960 رقیب سرسخت خانواده بارزانی برای به دست آوردن رهبری کردهای عراق بوده است. اگرچه زمانی عضو حزب دمکرات کردستان و نماینده ملامصطفی در مذاکرات با دولت عراق بود ولیکن طالبانی ادعا می کند که از سال 1974 که متوجه ارتباط ملامصطفی با آمریکا و اسرائیل شد با وی قطع رابطه کرد. وی نه تنها فرمانده نظامی پرتجربه ای است بلکه شهرت خوبی در روشنفکری و مهارت تبلیغاتی دارد. (خیلی محرمانه) طالبانی در سال 1933 در کویسنجاک عراق متولد شد. وی پسر یک رهبر مذهبی است. در اواخر سال های 1950 پس از یک جنب و جوش مختصر در حزب کمونیست عراق به حزب دمکرات کردستان پیوست.
ص: 757
طالبانی هنگامی که در اوایل سال های 1960 جنگ بین کردها و بغداد شروع شد به عنوان یک فرمانده نظامی و یک طرف مذاکره سیاسی برای ملامصطفی خدمت کرد. اما اختلاف با بارزانی بر سر اقتضای توافق و قابل قبول بودن شرایط مذاکره با بغداد و منجر به یک سری جدایی ها بین این دو شد. بارزانی ابتدا او را در سال 1964 از حزب دمکرات کردستان اخراج کرد و سپس در سال 1967 او را به طور غیابی محکوم به مرگ نمود. در همین زمان طالبانی در بغداد تحت حفاظت دولت زندگی می کرد. برخوردهای بین دستجات وفادار به این دو رهبر مخالف پرطول اواخر سال های 1960 دوباره شروع شد. (خیلی محرمانه) خصومت بین بارزانی و طالبانی توسط بغداد از طریق سیاست حمایت از یک گروه کرد بر علیه دیگران، تشدید می شد. دولت بعث تا مارس 1970 که با بارزانی ها به توافق رسید، با کمک های مالی به طالبانی به او پاداش می داد. طالبانی که با از دست دادن حامی خود با سرنوشتی نامشخص به عنوان یک تبعیدی مواجه شده بود. در اوت 1970 با بارزانی آشتی کرد و سازمان خود را به نام حزب انقلابی کردستان با حزب دمکرات کردستان ادغام کرد. طالبانی سال بعد به عنوان نماینده بارزانی در خاورمیانه و اروپا مسافرت کرد. طالبانی به دنبال جداییش از بارزانی در سال 1974، به سوریه تبعید شد. جایی که در سال 1975 اتحاد ملی را پایه ریزی کرد. (خیلی محرمانه)
قاسملو که 49 سال دارد و در خانواده ثروتمند زمینداری در ارومیه (رضاییه سابق) در کردستان ایران متولد شد. پس از یک سالی که به عنوان دانشجوی اقتصاد در پاریس به سر برد به پراگ رفت و از آنجا تا سال 1953 که به ایران برگشت. ادامه تحصیل داد. تا آن موقع قاسملو یک عضو کمیته اصلی حزب دمکرات کردستان و مأمور روابط حزب توده ایران (کمونیست) بود. (SNF NC OC) دو سال بعد به دلیل فعالیتهای چپی خود مجبور به فرار از ایران شد و به پراگ بازگشت و سخنران دانشگاه شد و به فعالیت های خود در حمایت از حزب توده و حزب دمکرات کردستان ادامه داد. جزئیات زندگی قاسملو در دو دهه بعد محدود می باشد. به نظر می رسد که تا هنگامی که از قرار معلوم از شوروی به دلیل هجومش به چکسلواکی منزجر شد، بین عراق و پراگ در رفت و آمد بود. ممکن است که اوقاتش را در فرانسه گذرانده باشد، جایی که او پس از خاتمه شورش کردهای عراق به دلیل معاهده 1975 ایران و عراق در آن زندگی می کرده است. قاسملو تا سال 1978 به تدریس تمدن و زبان کردی در پاریس مشغول بود.
(SNF NC OC) او در پاییز 1978 تماس هایی را با آیت اللّه خمینی در پاریس برقرار کرد و در دسامبر به منظور رهبری احیای حزب دمکرات کردستان به ایران مراجعت نمود. او در حال حاضر به عنوان اولین در میان برابرها ریاست را به عهده دارد بدون اینک، قدرت اجرائی از خود بر روی این سازمان عاری از انسجام و نامتجانس که در عین حال به سرعت رو به رشد است، داشته باشد. او با نیروی تمام بر ادعای خود اصرار
ص: 758
داشته که وی برجسته ترین سخنگوی غیرمذهبی کردهاست. ولی قدرت اشخاص طرفدار او نامعلوم است. (SNF NC OC)
عزالدین حسینی شاید تنها و مشهورترین شخصیت کرد ایرانی باشد. او که 57 سال دارد از یک خانواده روحانی است و گفته می شود که مرد با مطالعه و با فرهنگی است. براساس گزارشات او زندگی زاهدانه ای دارد و یک خانواده بزرگی را با حقوق خود به عنوان استاد عربی در مدرسه علوم قرآنی مهاباد اداره می کند. (طبقه بندی نشده) حسینی با تمایلاتی در مورد احیای سنن کردی در سال 1942 شروع به صحبت علنی در مورد مسائل سیاسی نمود. در سال 1953، پس از سقوط نخست وزیری مصدق، حسینی به وسیله مقامات امنیتی مجبور به ترک دهکده ای شد که در آن تدریس می کرد. وی نخست به رهبری جامعه مذهبی مهاباد در اوائل سال های 1960 درآمد و با خطابه های خود دیری نپایید که بر ملی گرایان کرد پیشی گرفت. در سال 1964 به حزب دمکرات کردستان پیوست و لیکن وی اکنون ادعا می کند که جهت حفظ اهداف خود از حزب استعفا کرده است. به هر حال عزالدین حسینی تأکید می کند که او آرزوی رهبری سیاسی و حکمفرمایی بین کردها را ندارد. او می گوید که فعالیت هایش بر اساس «ناسیونالیسم کردی، سوسیالیسم منطقی و اخلاقیات می باشد که بدون اینها مردم هیچ اجتماعی نمی توانند زندگی صحیحی داشته باشند.» (SNF NCOC) منابعی که عکس ها از آنجا اخذ شده است:
صفحه 15: فرانز فورست صفحه 16: بغداد الثوره صفحه 17: سیگما صفحه 29: دیپلماسی روزنامه ترکی صفحه 30: آخیر ساها کایرو (UPI) صفحه 33: عکس های دنیای پهناور
زمان یافت نشد!