Post
30296
گزارشی پیرامون کنسولگری تبریز
گزارش تحولات انقلاب در تبریز
بررسی وضعیت تظاهرات مردم تبریز
گزارش تحولات انقلاب در تبریز
گزارش تحولات انقلاب در تبریز
گزارش تحولات انقلاب در تهران
وضعیت کشور از دید جمشید آموزگار
گزارش تحولات انقلاب در تبریز
گزارش تحولات انقلاب در تبریز، مراسم چهلم کشتارهای قم در نقاط دیگر
تحلیل رابطه کردها با ترک های ایران
از: ام. جی. مترینکو
محرمانه
به:
1356-12-24- 1978-03-15
متن سند
خیلی محرمانه
مکان و زمان: دفتر استانداری، کرمانشاه، 13 مارس 1978 - 1356/12/24، اقامتگاه استاندار کرمانشاه، 14 مارس 1978
صورت مذاکرات شرکت کنندگان: امیرحسین امیرپرویز، استاندار استان کرمانشاه مایکل جی. مترینکو، کنسول امریکا در تبریز
موضوع: شورش های تبریز و مسائل متفرقه
تذکر: امیرپرویز از سال 1975 استاندار استان کرمانشاه می باشد و پیش از آن به عنوان معاون وزیر کشاورزی و همچنین استاندار استان های همدان و لرستان مشغول خدمت بوده است. امیرپرویز تحصیلات خود را در ایالات متحده انجام داده و انگلیسی را به خوبی تکلم می کند (هرچند که مذاکرات ما به فارسی برگزار شدند). او مؤدب و مهربان و دارای طبع بسیار شوخ می باشد و علاقه وافر به امور بین المللی دارد و برخلاف آداب و رسوم سنتی ایران، از یک سگ بزرگ در خانه به عنوان یک حیوان خانگی نگهداری می کند.
طی دیدار من در دفترش و ضمن یک جلسه طولانی ناهار خصوصی در روز بعد از آن امیرپرویز به تفصیل به شورش های شهری و وقایع امنیتی اخیر در تبریز (موطن خودش) پرداخت.
استاندار با خانواده خود (منجمله چند روحانی محلی) و دوستانش در تبریز تماس دارد و امکان «تحریکات خارجی یا مارکسیستی» را رد کرده و ادعا نمود تا آنجایی که می شود گفت ریشه های ناآرامی ماهیت مذهبی داشته اند. وی گفت در تعدادی از منازل تبریز نوارهای کاست آیت اللّه شریعتمداری و آیت اللّه خمینی کشف شده بودند که در آنها دعوت به برگزاری تظاهرات شده بود. وی پیش بینی کرد مشکلی از همین نوع دوباره در سایر شهرهای ایران روی دهد. بنا به اظهار استاندار؟ در رفتار با این دو رهبر مذهبی و به طور کلی احساس مذهبی در ایران مرتکب اشتباهات فاحشی شده بود که توهین هایی که اخیرا در روزنامه اطلاعات نثار رهبران مذهبی گردید، چنان تند و بی پروا بودند که امکان بخشش آن برای شیعیان متدین وجود نداشت. استاندار گفت که تعجب می کند که تا به حال شعب روزنامه اطلاعات در ایران هدف حمله قرار نگرفته اند و وقوع آن را در آینده پیش بینی کرد. استاندار گفت که مردم مذهبی ایران احساس می کنند که دولت به اسلام پشت پا زده و این اتهام چیزی است که رژیم نمی تواند بدون ایجاد تغییر تقریبا غیرممکن در خط مشی و طرح های خود با آن مقابله کند. همچنین این اتهامی است که موج دردسر مستمر را در آینده بالا خواهد برد. استاندار ادامه داد که دلیل دیگر دردسر در آینده در حزب سیاسی رستاخیز نهفته است و ادعا کرد که مردم ایران از آن «تنفر» دارند، (تذکر: وسائل ساختمان مرکزی حزب در شورش تبریز بیرون ریخته شد.) و ساختمان های حزب همچنان هدف واقع خواهند شد. استاندار گفت حمله شورشیان تبریز به حزب رستاخیز از لحاظ مفهوم ضمنی آن بیشترین اهمیت را دارا بود، زیرا به وضوح نشان داد که این حزب نه تنها مورد قبول مردم قرار نگرفته، بلکه به صورت یک سمبل «مورد تنفر» نیز درآمده بود.
ص: 274
اظهارات متفرقه :
درباره نخست وزیر آموزگار (یکی از دوستان خوب امیرپرویز) - او در امور اقتصادی و بین المللی فرد کاملاً قابلی است اما مدتها است که هرگونه مسئولیت یا علاقه واقعی به امور داخلی ایران را کنار گذاشته است، با این تصور که شاه هم اکنون در این امور به حد کافی مشاور دارد. بنا به قول استاندار، این طرز فکر آموزگار نهایتا او را به دردسر خواهد انداخت.
درباره تیمسار اسکندر آزموده (استاندار پیشین آذربایجان شرقی) - در درجه اول او هیچ گاه نمی بایست یک استاندار می شد و حتی قبل از شورش های تبریز بسیاری از مقامات دولتی را وادار به ترک نمود. معاشرت با وی مشکل بود و حتی به زبان فارسی درک منظور او آسان نبود. (این جمله ضمن بیان یک داستان طولانی درباره آزموده در یک ملاقات در تهران گفته شد).
درباره دلیل عدم رضایت شهربانو از تبریز - (تذکر: علیرغم نسب تبریزی خانواده دیبا، عموما تصور می شود که او (شهربانو) از شهر و ساکنان آن بدش می آید و ظاهرا استاندار تبریزی الاصل نیز همین طور فکر می کند) در سال 1909 طی قیام تبریز به طرفداری از قانون اساسی، پدر بزرگ شهربانو به نام نظام العلماء یک ملا و زمیندار شهر بود. در آن زمان تنها منبع ارتباطی و مرکز دائمی مورد توجه عوام در تبریز اداره تلگراف بود که با تهران و دولت مرکزی ارتباط داشت. یک روز پیامی رسید که در آن اعلام شده بود که رژیم قاجار فقط «نظامنامه» (یعنی «قوانین فرعی» به جای خود قانون اساسی) را تأیید کرده و متصدی تلگراف این خبر ناگوار را برای حاضران در اتاق شلوغ و پر سروصدا بلند خواند، مردم اشتباها حرف او را این طور فهمیدند که شاه قاجار نظام العلماء را تأیید می کند. در سروصدا و شلوغی احساسات جمعیت که از پیش تحریک شده بود، زیادتر شده و به صورت یک دسته خشمگین در آمدند و به منزل این شخص حمله نموده آن را آتش زدند و پدر بزرگ شهربانو را واداشتند که با خانواده خود از شهر فرار کرده و به تهران برود.
درباره تیمسار جعفر شفقت، استاندار جدید آذربایجان شرقی - او مردم خوب و شایسته ای است که با یک گروه مذهبی مهم تبریز پیوندهای عالی دارد. امیرپرویز خبر یافته بود که خود او قرار است به عنوان استاندار به تبریز فرستاده شود، اما بعد شاه با این فکر که یک فرد نظامی ضروری تر خواهد بود، تغییر نظر داد. درباره طرح ریزی شهری و «خواست مردم» - اکثریت تقاضاهایی که افراد در استان کرمانشاه به استاندار تسلیم می کنند (او به طور هفتگی ملاقات های آزادی دارد که ضمن آن به تمام تقاضاها از هر نوع که باشند گوش فرا می دهد) به گرفتن زمین محل سکونت یک مشکل عظیم است و دارای استعداد دردسرتراشی برای آینده نیز می باشد. وی ضمن یک تلاش برای تسریع توسعه شهر، بنگاه مشاور عمرانی که قبلاً در کرمانشاه کار می کرد و مرکزش در تهران بود را تعطیل کرد و می گفت که این شرکت صرفا مانع پیشرفت بوده و بر سر راه مردم مانع می تراشیده، علاوه برآن که قبل از اتخاذ تصمیمات کند و ملال آور خود، تقاضای رشوه های بالا می نموده است.
نتیجه گیری:
استاندار امیرپرویز یک ناظر باهوش در خصوص وقایع ایران است و از پیوندهای اداری خوبی در تهران و ارتباط های نزدیکی با همشهریانش در تبریز برخوردار است. اظهارات بی پرده او درباره احساس
ص: 275
بیگانگی که بخش بزرگی از مردم ایران نسبت به دولت مرکزی و حزب رستاخیز دارند، همراه با نتیجه گیری های بدبینانه او درباره ادامه مشکل ناشی از دلایل مذهبی که بدفعات در سایر مکالماتی که با وی در مورد شورش های تبریز داشته ام، تکرار شده اند، مرا به یک پیش بینی تأسفبار، می رساند که با در نظر داشتن ساخت طبقه زیر متوسط و محافظه کارانه پلیس محلی، ژاندارمری و جمع کثیری مشمولان خدمت وظیفه ارتش، تا چه حدی از موفقیت می توان از این گروه ها در تلاش های آینده جهت سرکوب شورشیان استفاده کرد؟ اگر استاندار درست گفته باشد و مردم واقعا احساس کنند که رژیم «به اسلام پشت پا زده است»، منطقی به نظر می رسد که همان احساس را همان گروه های پلیس و ارتش که وجودشان برای سرکوب اغتشاشات لازم است، داشته باشند. با داشتن نیروی پلیس و نظامیان ضد شورش سرکوب یک تظاهرات دانشجویی نسبتا ساده است، لیکن در این که واکنش آتی سربازان وظیفه و پلیس زمانی که رودروی گروهی قرار گیرند که ممکن است خود را از آن بدانند، چه خواهد بود، تردید وجود دارد.
ام. جی. مترینکو 15 مارس 1978 - 1356/12/24
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!