Post
21034
گزارش فعالیت های کمکی کمونیستی در کشورهای غیر کمونیست در حال توسعه در سال 1978
گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی
کتابچه زندگینامه سران شوروی
گزارش پیرامون مهاجرت یهودیان شوروی
گزارش بازار نفت تا پایان سال 1985
گزارش پیرامون صنعت نفت و گاز شوروی
گزارشی پیرامون گسترش اقتصادی سیبری
گزارشی پیرامون روابط ایران با کشورهای کمونیستی
گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات
گزارش ارزیابی نفوذ شوروی در افغانستان
از:
سری
به:
1355-02-08- 1976-04-28
متن سند
سند شماره (24)
سرّی / غیر قابل انتشار برای بیگانگان
صورت مذاکره
شرکت کنندگان: دکتر گنادی کازانکین دبیر دوم سفارت روسیه - جان دی. استمپل، مقام سیاسی زمان و مکان: 28 آوریل 1976- 8 اردیبهشت ماه 1355، رستوران تیفانی و استیک هاوس تهران
موضوع: تبادل نظر پیرامون موضوعات سیاسی
کازانکین که در خارج از سفارت منتظر من بود، اظهار داشت که اشتباها کلید ماشین را در داخل ماشین گذاشته و درب آن را قفل کرده است و نمی تواند آن را باز کند. او از من خواست که به جای اینکه به سفارت تلفن بزنم تا کلید اضافی را بیاورند از مکانیک سفارت خودمان بخواهیم که درب ماشین را باز کند. پس از بررسی با OR از مکانیک خودمان خواستم که درب ماشین را باز کند. چون متخصص آنها برای صرف نهار رفته بود، کازانکین و من به رستوران تیفانی رفتیم. بعدا مکانیک درب ماشین را باز کرده بود و آن را به پارکینگ سفارت آورده بود و کلید را برایمان در آنجا گذاشته بود. در حالی که سوار ماشین می شد به او گفتم که حتما ماشین مورد بازرسی دقیق قرار خواهد گرفت. او با خنده گفت حتما.
کازانکین در طول نهار بسیار عصبی و دچار حواس پرتی شده بود. بعدا پیشنهاد کرد که پس از صرف نهار به استیک هاوس تهران رفته یک فنجان قهوه صرف کنیم. از آنجایی که من صورتحساب نهار را پرداخته بودم فکر می کنم او هم می خواست رسیدی به دست آورد تا عذری موجه برای بیرون ماندنش از ماشین داشته باشد. به هنگام جدایی، او با دقت تاریخ 12 ماه مارس را به عنوان روز ملاقات بعدی تعیین کرد و با خنده گفت که این بار حتما کلیدش را به همراه خواهد آورد. فکر نمی کنم که او داوطلبانه به سفارت خودش بگوید که چرا ماشینش از پارکینگ ما سر درآورده است.
نهار به خوبی صرف شد و صحبت با گفتگو درباره زندگی در تهران آغاز گردید. کازانکین از من پرسید
ص: 535
که چه موقع از تعطیلاتم استفاده خواهم کرد و من گفتم در اواخر ماه اوت. وی گفت که در ماه سپتامبر به روسیه خواهد رفت تا دو فرزند بزرگتر خود را در مدرسه بگذارد. بعد از اینکه فهمید که ما می خواهیم با قطار از ترکیه و اروپا بگذریم پیشنهاد کرد که حتما سری هم به مسکو بزنیم. از او پرسیدم که چقدر خرج برمی دارد او گفت که قطار درجه یک از مسکو به تهران 50 روبل هزینه برمی دارد و پیشنهاد کرد که با آژانس مسافرتی گلف که برای توریستها جا رزرو می کند مشورت کنم. گفتم بد نیست این کار را بکنم ولی ما بیشتر مایلیم ترکیه را ببینیم. واضح بود که کازانکین می خواست پیرامون دو موضوع مهم در طول نهار گفتگو کند.
الف: کنفرانس اخیر عمران منطقه ای در ازمیر
کازانکین درباره ارزیابی ما از اجلاس اخیر کنفرانس عمران منطقه ای پرسید. جواب دادم که این کنفرانس جو خوبی را ایجاد کرده است ولی از محتوای مهمی برخوردار نیست. ظاهرا همبستگیهای متقابل میان سه کشور عضو زیاد بوده است ولی این سازمان نتوانسته است قدمهای جدیتری در جهت محکمتر کردن روابط بردارد. گفت که نظر روسها نیز همین است و پرسید که آیا موافقتهای نظامی جدیدی نیز از این کنفرانس حاصل شده است.
جواب دادم که شخصا فکر نمی کردم و فکر نمی کنم که یک چنین چیزی وجود داشته باشد. گفتم که سه کشور عضو مایل هستند باهم متحد باشند و حاضر نیستند گامهای جدیتری بردارند مگر آنکه تهدیدی متوجه آنها باشد. شاید از طرف یک همسایه بزرگتر. کازانکین لبخندی زده موضوع را رها ساخت.
ب: آینده ایران
در پایان صرف قهوه در استیک هاوس تهران، کازانکین درباره آینده روابط ایران و آمریکا سؤال کرد و بعد پرسید که در صورتی که شاه برود در ایران چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ گفتم که روابط ایران و آمریکا خوب است و به نظر ما خوب خواهد بود و اضافه کردم که ایران بدون شک آمریکا را وزنه ای در برابر نفوذ خارجیها در ایران می بیند. کازانکین گفت اما این شما آمریکاییها هستید که در ایران نفوذ دارید و به شاه می گوئید که چه باید بکند. باخنده گفتم که آیا او جدا این طور فکر می کند. با شرمساری گفت گاهی این طور به نظر می رسد. چون ایران پس از حمله شفاهی پرزیدنت فورد به کوبا ظرف دو روز روابط خود با کوبا را قطع کرد. گفتم که این صرفا یک تصادف بوده است ولی به نظر من این عمل غیرمنطقی نیز نیست، چون ایران از حضور خارجی کوباییها در مناطقی که منافع ایران در آنها تهدید می شود. نگران است.
بعد کازانکین به آینده ایران پرداخت. گفتم که اطمینان زیادی وجود ندارد که پس از ترک شاه چه اتفاقاتی در ایران رخ می دهد. کازانکین گفت: نه، نه، منظورم این است که اگر در صورت یک رخداد شاه از صحنه خارج شد چه اتفاقی خواهد افتاد. جواب دادم بسته به شرایط است. گفتم در صورتی که سوءظنی وجود نداشته باشد شهبانو و شورای سلطنتی زمام امور را به دست خواهند گرفت. آمریکا نیز جانشین مشروع بر تاج و تخت را مورد حمایت قرار خواهد داد.
کازانکین حرفم را قطع کرد و گفت: آیا شما در حال حاضر خودتان را آماده برای گام بعدی نکرده اید؟
ص: 536
جواب: البته که نه، ما آمریکاییها خیلی پراگماتیست هستیم. به عبارت دیگر آیا این مارکسیست - لنینیست ها نیستند که برنامه های دراز مدت را برای آینده تهیه می کنند؟ کازانکین پرسید که آیا به نظر ما شهبانو فرح قدرت کافی برای کنترل امور را دارد. گفتم که فرح بسیار مستعد است و اخیرا نیز بسیار در انظار عموم ظاهر می شود ولی نقش نهایی او بسته به شرایط است. در حقیقت مسئله جانشینی بیش از هر کشور دیگری با ابهام و پیچیدگی رو به روست.
در جواب به سؤال من در مورد نظر روسیه در باره آینده ایران کازانکین گفت شوروی می خواهد که مردم خودشان فرم حکومتی دلخواه خودشان را انتخاب کنند. من هم گفتم: « حتما با کمی کمک از طرف کوباییها»؟ کازانکین: «نه، ما مطمئن هستیم که اراده مردم در اتفاقات نقش تعیین کننده دارد.» وی اضافه کرد که شوروی واقعا نمی داند چه اتفاقی خواهد افتاد. به نظر من جواب وی بسیار تکراری به نظر می رسید.
کازانکین در کمال آرامش به مقاله گزارش شده توسط آسوشیتد پرس درباره دپارتمان کشتار کا.گ.ب. پرداخت، وقتی که درباره حقیقت داستان از او پرسیدم و نیز خواستم بدانم که چه تعداد نفرات در واقع به این مأموریتها اعزام می شوند، کازانکین با آرامش (گویی جواب انکارآمیز قبل مورد تمرین قرار گرفته بود) گفت که البته یک چنین دپارتمانی در سازمان کا. گ.ب. وجود ندارد. از او پرسیدم که آیا می توانم به سفیرمان اطمینان بدهم که گفته او حقیقت دارد؟ وی پرسید که آیا من تمام ملاقاتهایمان را به سفیر گزارش می کنم. گفتم نه، گزارش به خصوصی نیست ولی مختصر گزارش برای به وجود آوردن یک بایگانی دیپلماتیک تهیه می شود تا در صورتی که با سفارت روسیه تماس گرفتم بدانم با چه کسی صحبت کرده ام. کازانکین مثل همیشه فورا این جواب را پذیرفت و گفت که او نیز از اطلاعات حاصله در گزارشات مختلف در مواردی چون «کنفرانس عمران منطقه ای» استفاده می کند و بالاخره موافقت کردیم که بله این کار از نظر دیپلماتیک بسیار عادی و معمولی است.
کازانکین گفت که از صرف نهار با من بسیار لذت برده است چون رابطهای او چندان خوب نبوده اند :
«ایرانیها نمی خواهند با ما صحبت کنند و شما با داشتن گروههایی مانند انجمن ایران و آمریکا کارتان بسیار ساده شده است.» گفتم از آنکه روسیه از این انجمنهای دوستانه در ایران ندارد تعجب می کنم چون اکثر کشورها از این گونه مؤسسات دارند.کازانکین گفت ایرانیها به این گونه انجمنها علاقه ندارند.
اظهار نظرات اضافی مختلف
در طول گفتگوهایمان، کازانکین موارد زیر را ارائه نمود:
الف: حدود 50 خانواده روسی در محوطه سفارت روسیه و حدود 10 خانواده خارج از محوطه زندگی می کنند و تعداد کمی از همسران کار می کنند.
ب: کازانکین و همکارانش اغلب اوقات در استیک هاوس تهران غذا صرف می کنند. او خدمتکاران و غیره را می شناسد و در جواب به سؤال من گفت که اغلب به اینجا می آید.
ج: او یک نسخه از کتاب CPSU را به من داد: مراحل تاریخ (CPSU)، یکی از انتشارات آژانس مطبوعاتی نوستی است که بر موفقیتهای حزب کمونیست از دیدگاه کنگره حزبی مروری دارد. از او پرسیدم که آیا وی یک حزبی فعال است و یا یک عضو معمولی. وی گفت او یک عضو عادی است چون
ص: 537
کارهای دیپلماتیک وقتی باقی نمی گذارد، و از من پرسید که آیا من در آمریکا عضو حزبی هستم. گفتم مفهوم «عضویت» در آمریکا فرق می کند چون صورت اسامی رسمی اعضاء در آنجا وجود ندارد و در موارد مختلف هم به عنوان یک دموکرات و هم به عنوان یک جمهوریخواه ثبت نام کرده ام تا در انتخابات ایالتی ایندیانا رأی بدهم. او پس از چند لحظه مکث پرسید چه کسی در انتخابات آینده آمریکا پیروز خواهد شد. گفتم هنوز نمی توان پیش بینی کرد ولی کارتر کاندید حزب دموکرات است و گفتم که به نظر فرقی نمی کند که کارتر و یا همفری از حزب دموکرات پیروز شوند ولی مسلم است که انتخابات نزدیک است.
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!