در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

گزارش فعالیت های کمکی کمونیستی در کشورهای غیر کمونیست در حال توسعه در سال 1978

جاسوسی از کشور های منطقه؛ سیاست‌های آمریکا در منطقه؛

گزارش فعالیت های کمکی کمونیستی در کشورهای غیر کمونیست در حال توسعه در سال 1978

گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی

جاسوسی از کشور های منطقه؛ شوروی؛

گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی

کتابچه زندگینامه سران شوروی

جاسوسی از کشور های منطقه؛ شوروی؛

کتابچه زندگینامه سران شوروی

گزارش پیرامون مهاجرت یهودیان شوروی

سیاست‌های آمریکا در منطقه؛ شوروی؛

گزارش پیرامون مهاجرت یهودیان شوروی

گزارش بازار نفت تا پایان سال 1985

اقتصادی؛ نفت؛ سیاست‌های آمریکا در منطقه؛

گزارش بازار نفت تا پایان سال 1985

گزارش پیرامون صنعت نفت و گاز شوروی

جاسوسی از کشور های منطقه؛ شوروی؛

گزارش پیرامون صنعت نفت و گاز شوروی

گزارشی پیرامون گسترش اقتصادی سیبری

اقتصادی؛ شوروی؛

گزارشی پیرامون گسترش اقتصادی سیبری

گزارشی پیرامون روابط ایران با کشورهای کمونیستی

ارتباطات با کشورهای همسایه؛ شوروی؛

گزارشی پیرامون روابط ایران با کشورهای کمونیستی

گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات

اقلیت‌های قومی و مذهبی؛ گروه‌های مخالف انقلاب؛

گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات

گزارش ارزیابی نفوذ شوروی در افغانستان

ارتباطات با کشورهای همسایه؛

گزارش ارزیابی نفوذ شوروی در افغانستان

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

کتابچه زندگینامه سران شوروی

موضوع سند

کتابچه زندگینامه سران شوروی
مشخصات ارسال سند

از:

سری

به:

1376-01-12- 1997-04-01

متن سند




کتابچه بیوگرافی




غیرقابل رؤیت برای بیگانگان


سری


آژانس مرکزی اطلاعات (CIA)


ایالات متحده آمریکا


آوریل 1977


اتحاد جماهیر شوروی، ضمیمه شماره 4


اطلاعات حفاظتی امنیتی ملی


استفاده غیرمجاز باعث محکومیت جنائی خواهد بود




مقدمه


برنامه کتابچه بیوگرافی، که توسط اداره مرکزی مراجعات دنبال می شود، هدفش این است که در مورد هر کشوری از زندگینامه و بیوگرافی اشخاص مهم کتابچه ای تهیه کند که به طور مستمر تجدید نظر گردد.


اهمیت زندگی جاری اشخاص تنها دلیل برای آوردن ایشان در کتابچه است. بسته به اهمیت منافع آمریکا در آن کشور مورد نظر، تعداد اشخاص نام برده شده متفاوت است. مثلاً در مورد شوروی و چین حدود 200 شخصیت را نام برده ایم که بیشترین رقم می باشد.


چنانچه امکانات پرسنلی داشته باشیم هر 3 سال یکبار کلیه کتابچه را تعویض خواهیم کرد. ضمنا ضمیمه هایی هم هرچند وقت یکبار اضافه خواهند شد که بسته به شرایط خاص یا تغییر و تبدیل شخصیت ها می باشد، به هنگام تجدید نظر کلی بسته به وضع شخصیتها در کشور مورد بحث بعضی شخصیتها حذف، بعضی ها تجدید نظر، و بعضی کلاً اضافه می گردند. اشخاصی که از این گزارشات استفاده می کنند بسته به فکر خودشان می توانند گزارشات قدیمی را نگهداری کنند یا از بین ببرند معذالک اداره مرکزی مراجعات پرونده های کلیه اشخاص را نگهداری می کند.


این ضمیمه از 21 شخصیت برجسته شوروی گزارشی داده است که به صورت ترتیب الفبایی منظم شده اند. در انتهای این نشریه یک فهرست اعلام نیزوجود دارد. استفاده کنندگان چنانچه اطلاعات بیشتر یا بهتری دارند یا اشخاصی برای الحاق در این گزارش به نظرشان می رسد گزارش کنند تا اقدام شود.


فهرست مطالب:




ویکتور گریگوریویچ افاناسیف سردبیر پراودا


آندره میخایلویچ الکساندرف - اگنتف. سرمنشی برژنف و آجودان حزب کمونیست شوروی (CPSU) ولادیمیر سرجیویچ آلخیموف. رئیس هیئت مدیره بانک دولتی.


آلکسی کنستانتینویچ آنتونوف، 31 کسی کنستانتینویچ آنتونوف، 3. وزیر کارخانجات و صنایع برقی ادوارد آساتورویچ آیکازیان. رئیس کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی، مدیریت روابط خارجی، قسمت آمریکا.


ایوان ایوانویچ بودیول. منشی اول کمیته مرکزی حزب کمونیست مولداویا.


کنستانتین اوستینویچ چرننکو منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی (CPSU) رئیس اداره کل کمیته مرکزی (CPSU) حزب کمونیست شوروی.


نیکولای تیموفیویچ گلاشکوف. رئیس کمیته دولتی قیمتها.


الکساندر اکیمویچ ایشکوف. وزیر صنایع شیلات لئونید ویتالیویچ کافتورویچ. رئیس دانشکده مدیریت اقتصاد ملی.


قسمت آزمایشگاه ریاضی - اقتصادی و تحقیق عملی.


ص: 553






میخائیل استپانویچ کاپیتسا. رئیس اداره خاور دور، وزارت امور خارجه گریگوری آرکادیویچ کاراوایف. وزیر ساختمان گریگوری مارکویچ کورنینکو. معاون وزارت خارجه آلکسی نیکلایویچ مانژلو. معاون وزارت بازرگانی خارجی ایگور دیمتریویچ مانژلو. معاون اول کمیته دولتی نیروی اتمی ویکتور نیکلایویچ پولیاکوف. وزیر صنایع متحرکه.


یاکوف پترویچ ریابوف. منشی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی.(CPSU) ادوارد آموروسیویچ شواردنادزه. منشی اول کمیته مرکزی حزب کمونیست گرجستان کیریل استپانویچ سیمونوف. رئیس اداره ارتباطات و ترابری، کمیته مرکزی (CPSU) نیکلای ایوانویچ اسمیرنوف. معاون اول فرمانده نیروی دریائی.


سمن کوزمیچ تسویگون. معاون اول رئیس کمیته دولتی امنیتی.


اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی خیلی محرمانه


ویکتور گریگوریویچ افاناسیف


سردبیر پراودا


نامبرده از سال 1976 سردبیر پراودا بوده است. پراودا ارگان رسمی حزب کمونیست شوروی است. او پس از اینکه میخائیل زیمیانین به سمت عضو کمیته مرکزی معاونت که بالاترین مقام اجرائی حزب کمونیست است ارتقاء یافت، به این سمت رسید. افاناسیف سابقا سمت سردبیری جریده تئوری حزب کمونیست را به نام کمونیست از سال 1974 داشته است. شغلی که بعد از 6سال کار زیر نظر زیمیانین با سمت معاون سردبیر به دست آورد. در سال 1976 افاناسیف به عنوان یک عضو رأی دهنده حزب کمونیست شوروی، کمیته مرکزی، درآمد. پس از زیمیانین به سمت رئیس هیئت مدیره اتحادیه روزنامه نگاران شوروی درآمد.


پاداش اعتدال و میانه روی


اگرچه از نظر شغلی افاناسیف هیچ ارتباطی با هیچ یک از هیئت های رهبری شوروی ندارد، ولی وی احتمالاً در بین ایشان چندین بدگو و افترازن دارد. وی در سالهای اخیر استوار و پابرجا بوده و عقایدش با توافقهای رسمی دولتی هماهنگ بوده است. این هماهنگی یا به علت عقاید شخصی وی و یا به علت پی بردن به حقایق سیاسی می باشد. یک نمونه از روش متعادل وی، استفاده از تکنولوژی در اقتصاد کشور می باشد. از جمله، وی شدیدا از نظریه استفاده از کامپیوتر در مدیریت حمایت می کند و معتقد است که تکنسینهایی که این کامپیوترها را اداره می کنند باید از نزدیک زیر نظر حزب کار کنند. وی همچنین نویسنده کتاب درسی اصول علم فلسفه که یک کتاب مارکسیستی است می باشد. از دیگر نوشته های وی رسالاتی است تحت عناوین: اداره علمی جامعه، مشکلات کمال در فلسفه و بیولوژی، کمونیسم علمی. او از سال 1972 یک عضو مکاتبه ای آکادمی علمی شوروی و یک عضو هیئت تحریریه ارگان همان آکادمی به نام سؤالات فلسفه بوده است.


ص: 554




سوابق حرفه ای و زندگی


وی در 18 نوامبر 1922 در روستای آکتانیش درجمهوری خودمختار تاتار متولد شد. او از 1940 تا 1953 در خدمت ارتش شوروی بود و در سال 1950 از مؤسسه آموزش و پرورش کودکان به نام چیتا فارغ التحصیل شد. بعد از فراغت از خدمت در ارتش، معلم مؤسسه آموزش کودکان به نام چلیا بینسک گردید. در سال 1960 به مقام معاونت مؤسسه رسید و از سال 1960 تا 1968 وی به عنوان رئیس قسمت کمونیزم علمی آکادمی علوم اجتماعی حزب کمونیست شوروی مشغول کار بود. در سال 1968 او معاون سردبیر پراودا برای سؤالات تئوری گردید؛ مقامی که ظاهرا فقط برای او به وجود آمده بود و سپس به مقام معاون اول سردبیر ارتقاء یافت.


مسافرتها


وی در سال 1970 و 1975 به ایتالیا و در 1971 و 1976 به فرانسه سفر کرده است. در 1975 جهت شرکت در سمینار بین آمریکا و شوروی که درباره برنامه ریزی بود به آمریکا آمد.


مشخصات فردی


بنابر گفته بوریس استرلینکوف، ناقد پراودا در امور آمریکا، افاناسیف سر زبانها است. طرز لباس پوشیدن، رفتار با زنان، سلیقه در غذا، رفتار کلی و ... سایر مشخصات وی نقل مجالس است. بوریس در عین حال اضافه کرد که وی سردبیر بسیار قابلی است.1 آوریل 1977 خیلی محرمانه




آندره میخایلویچ الکساندرف آگنتوف


آجودان دبیر کل حزب کمونیست شوروی (برژنف) می باشد و رئیس مشاورین برژنف در امور سیاست خارجی است. ضمنا یکی از پنج آجودان شناخته شده برژنف است. وی همچنین به عنوان یکی از برجسته ترین سخنرانی نویسهای برژنف است و در اکثر سفرهای خارج همراه وی است. از سال1971 به بعد الکساندرف در کلیه سفرهای برژنف به آمریکا، به انضمام کنفرانس سال1973، وی را همراهی کرده است. الکساندرف تقریبا 15 سال از نزدیک با برژنف کار کرده است و یک ناظر، این رابطه را جمع بین ضدین می داند. برژنف از فطرت آرام و متواضعی برخوردار است و الکساندرف خیلی مؤدب و مدل یک دیپلمات قرن 19 است.


در شبحی که از تقسیم کار بین آجودانهای برژنف به دست آمده است، الکساندرف ظاهرا به مسائل و امور آمریکا و مسائل بزرگتر بین شرق و غرب، به انضمام محدودیت سلاحها می پردازد. وی به عنوان رئیس مشاورین برژنف در امور سیاست خارجی، همچنان کلیه اطلاعات واصله از سازمانهای مختلف شوروی را هماهنگ می نماید. این سازمانها که به نحوی کارشان به سیاست خارجی مربوط می شود عبارتند از: وزارت امور خارجه، K.G.B، مؤسسه مطالعات خارجی و بعضی از سازمانهای مرکزی حزب کمونیست شوروی. نظر به اینکه وی در زمینه های وسیعی قدرت و اختیار دارد، به ناچار اصطکاکهایی بین وی و سایر مقامات وزارت خارجه به وجود آمده است. از جمله یکی از مقامات بالای سابق وزارت


ص: 555





خارجه لهستان گفته است که وی برای خود دشمنان زیادی درست کرده است. ولی در عین حال موقعیت وی نزد برژنف همچنان مستحکم و استوار است. مضافا اینکه در ماه مارس 1976 وی توسط برژنف به مقام (عضو بدون حق رأی) کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی ارتقاء یافت.


سوابق زندگی و حرفه ای


وی در 16 آوریل سال 1918 در آلتای کرای سیبری متولد شد و زبان آلمانی و اسکاندیناوی را در دانشگاه ایالتی لنینگراد آموخت. سپس در سال 1942 به وزارت خارجه ملحق شد. وی خدمت دیپلماتیک را در استکهلم آموخت. استاد وی الکساندرا کلونتای یکی از همکاران سابق لنین و اولین زن دیپلمات در شوروی بود. او از سال1950 تا سال 1958 یعنی زمانی که وی به عنوان یک مشاور و متخصص در کنفرانسهای مختلف بین المللی شرکت می کرد، مأمور به سازمان شماره 3 اروپا (اتریش و آلمان) در وزارت خارجه شد. به عنوان مثال در سال 1960 در کنفرانس بی نتیجه بین شوروی و آمریکا در پاریس شرکت کرد و سپس به همراه نخست وزیر وقت شوروی - خروشچف - به آمریکا جهت شرکت در 15 اجلاسیه عمومی سازمان ملل سفر کرد.


ملحق شدن به باند برژنف


الکساندرف مانند کنستانتین چرننکو، که یکی از یاران قدیمی برژنف می باشد، هنگامی که در سال 1960 برژنف به عنوان صدر هیئت رئیسه شوروی انتخاب شد، وی یکسال بعد از انتخاب برژنف به عنوان معاون هیئت رئیسه درآمد. در سال 1963 وقتی که برژنف به عنوان معاون دبیر کل حزب انتخاب شد، الکساندرف را به عنوان آجودان شخصی خود انتخاب کرد. در سال 1966 پس از بیست و سومین اجلاس حزب کمونیست شوروی، نام الکساندرف به عنوان یک عضو کنگره به مردم شناسانده شد. در اجلاس بعدی حزب در سال 1971 الکساندرف به عضویت کمیسیون مرکزی بازرسی حزب درآمد.


مشخصات فردی


الکساندرف ظاهرا شبیه به یک دانشمند ریاضت کشیده است ولی در باطن یک مصاحب ورزیده و خوش برخورد می باشد. او به زبانهای آلمانی، فرانسه و انگلیسی و سه زبان اسکاندیناوی بدون عیب و نقص صحبت می کند و از باله لذت می برد.


وی متأهل است. همسرش آنا واسیلیونا یک کارمند وزارت خارجه است که متولد 1920 می باشد.


آنها 2 دختر دارند که به ترتیب در سالهای 1945 و 1953 متولد شده اند. دختر جوانتر ویکتوریا نام دارد که در مؤسسه بین المللی حرکات کارگران تحقیق می کند. وی سمت راهنمای جوانان شوروی که از آمریکا در سال 1973 بازدید کردند را بر عهده داشت. در سال مشغول نوشتن یک تز در مورد اتحادیه های تجاری آمریکا بوده است.1 آوریل 1977




ولادیمیر سرجیویچ آلخیموف


رئیس هیئت مدیره بانک دولتی است و یک شخصیت مهم در وزارت بازرگانی خارجی برای بیش از


ص: 556





ده سال می باشد. وی در سال 1976 به این سمت منصوب شد. این انتصاب برای بعضی از مقامات شوروی و بعضی مقامات تجاری بین المللی تعجب آور بود. زیرا آنها انتظار داشتند که وی به جای وزیر تجارت خارجی - نیکلای پاتولیچف - یا معاون اول وزارت تجارت خارجی - میخائیل کوزمین - انتصاب شود.


وی علاوه بر نظارت بر اداره ارز خارجی و بانک تجارت خارجی به عنوان معاون وزارت تجارت خارجی از سال 1967 مسئول جنبه های بین المللی تجارت خارجی بوده است.


وی همچنین نقش مهمی در سال 1974 و 1975 در اعطای اعتبار به ژاپن و کشورهای اروپای غربی داشته است.


طرفدار روابط آمریکا - شوروی


آلخیموف رئیس انجمن اقتصادی و بازرگانی آمریکا - شوروی و عضو کمیسیون مشترک بازرگانی آمریکا - شوروی بوده است. وی یک فرد معتدل است و همیشه هوادار روابط گسترده بازرگانی با آمریکا بوده است. او به یک مقام بازرگانی آمریکایی گفته است که مهمترین مسئله در سال 1975 اعتباراتی است که به شوروی داده می شود و چند ماه بعد گفته است که شوروی با جلوگیری از مهاجرت مردم چیزی عایدش نمی شود و این قانون باید برداشته شود.


وی هم در مسکو و هم در آمریکا با مقامات رسمی آمریکا طرف بوده است. او در ماههای مه و ژوئن 1973 به آمریکا آمد تا مقدمات سفر دبیرکل حزب کمونیست شوروی - برژنف - را فراهم سازد. در همان زمان در مذاکراتی شرکت کرد که منجر به امضای عهدنامه های مالیاتی بین دو کشور شد و نتیجتا بانک صادرات و واردات آمریکا 180 میلیون دلار اعتبار به شوروی داد. او دوبار در سالهای 1974 و 1975 از واشنگتن به عنوان رئیس انجمن تجارت و اقتصاد شوروی - آمریکا از واشنگتن بازدید کرده است، در سپتامبر و اکتبر 1975 او در یک تیم مذاکراتی شوروی شرکت داشت که با مقامات آمریکایی در مسکو مقالات کرد و منجر به یک معاهده 5 ساله بازرگانی شد. مجددا در ژوئن سال 1976 در لندن در مذاکرات بیمه کالاهای دریایی با مقامات آمریکایی ملاقات کرد. در نوامبر سال 1976 با وزیر دارایی وقت آمریکا، ویلیام سیمون، قبل از شروع مذاکرات انجمن اقتصادی و بازرگانی در مسکو ملاقات کرد.


سوابق حرفه ای و زندگی


آلخیموف در 25 اکتبر سال 1919 در سمولنسک ابلاست در جمهوری روسیه متولد شد. او در سال 1938 از مدرسه فنی اقتصادی و مالی سمولنسک فارغ التحصیل شد و سپس به مؤسسه اقتصادی و مالی لنینگراد رفت و تا شروع جنگ جهانی دوم آنجا بود. در طول جنگ به عنوان افسر توپخانه در جبهه های مختلف جنگید و در سال 1965 قهرمان شوروی شناخته شد.


پس از جنگ خواست که سمتی در بازرگانی خارجی داشته باشد. نتیجتا در آکادمی بازرگانی خارجی ثبت نام کرد و در سال 1950 فارغ التحصیل شد. سپس به مدت 7 سال به عنوان مؤسسه علمی برای تحقیقات بازاریابی وزارت بازرگانی خارجی مشغول کار بود. در سال 1956 به عنوان یک طرفدار تغییر سیستم قیمت گذاری شوروی، یک مقاله به چاپ رساند که باعث شد اذهان عمومی متوجه این مسئله شود. در همان زمان بود که وی تز دکترایش را درباره سیستم بانکی در انگلستان نوشت. در طول سال


ص: 557




1956 وی همچنین به عنوان یک عضو هیئت تحریریه روزنامه روسی به نام «اقتصاد جهان و روابط بین الملل» بود.


آلخیموف در بازرگانی خارجی شوروی دخالتی نداشت تا اینکه در دسامبر 1957 به عنوان سفیر تجاری شوروی به واشنگتن فرستاده شد. پس از مراجعتش از آمریکا به عنوان رئیس مدیریت ارز خارجی وزارتخانه منصوب شد (سال 1960). در سال 1963 او به انجمن بانک تجارت خارجی ملحق شد.


آلخیموف که در حیطه کارش بسیار مسافرت می کند، در جلسات مختلف تجارت خارجی سازمان ملل شرکت کرده است. او نوشته های زیادی در ارتباط با تجارت جهانی دارد و اخیرا در یک مقاله اش تکیه زیادی بر روشهای جدید تجارت خارجی و روابط اقتصادی نموده است.


مشخصات فردی


آلخیموف بسیار باهوش است و حافظه خوبی دارد. ضمنا خوش برخورد و خوشمزه هم می باشد. در ضیافتهای ناهار و شام خیلی کم مشروب می خورد و کلیه مذاکرات را دقیقا دنبال می کند. مقامات آمریکایی معتقدند که وی از آنچه که به آن معتقد است شدیدا طرفداری و حمایت می کند.


وی متأهل است. همسرش - آنتونیا - و خودش انگلیسی را به راحتی صحبت می کنند. آنها دو دختر و یک نوه دارند.1 آوریل 1977




آلکسی کنستانتینویچ آنتونوف


خیلی محرمانه وزیر صنایع و تجهیزات برقی. از سال 1965 وی به عنوان وزیر صنایع و تجهیزات برقی بر این قسمت از صنایع شوروی که مرتبا در حال توسعه و گسترش نیز می باشد، بوده است. یک مدیر قابل احترام باتجربه در رشته مهندسی است. کلیه امور مختلف وزارتخانه را زیر نظر دارد. مخصوصا در قسمتهای تولید و انتقال نیروی برق. مقالات وی در رابطه با مدیریت وزارتخانه در مطبوعات شوروی به چاپ رسیده اند.


وی به عنوان شخص مسئول در امور موفقیت آمیز و همچنین نارساییهای وزارتخانه شناخته می شود. وی از سال 1940 عضو حزب کمونیست شوروی بوده است و از سال 1971 یک عضو با حق رأی در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.


وزارت صنایع برق در اقتصاد شوروی نقش مؤثری دارد. پیشرفت این وزارتخانه در زمینه های توسعه و تولید و به مقدار زیاد وسایل و تجهیزات برقی نقش مؤثری در پیشرفت صنایع مخصوصا در مناطق سیبری و آسیای مرکزی دارد. تحت ریاستهای آنتونوف پیشرفت روشهای سنتی در صنایع برقی ادامه دارد. همچنان که تحقیقات در زمینه های جدید و مدرن نیز رو به جلو می رود. ارزیابی واقع بینانه آنتونوف از رقابت و استعداد و توانایی صنایع برق شوروی باعث شده است که وی با شرکتهای غربی تماس نزدیکی داشته باشد تا بتواند احتیاجات وزارتخانه اش را تأمین کند.


ص: 558





سوابق حرفه ای و زندگی


وی در 8 ژوئن 1912 در گرودنو در بلوروسیا متولد شد. فرزند یک معلم بود. در اوایل دهه 1930 وی به عنوان یک مکانیک مشغول کار بود. در سال 1935 از مؤسسه فنی لنینگراد فارغ التحصیل شد. از سال 1937 تا 1957 به ترتیب مشاغل زیر را در کارخانجات صنایع هواپیمایی عهده دار بود: مهندس، رئیس آزمایشگاه، معاون رئیس طراحان، رئیس کارگاه تولید و یک سرمهندس. هنگامی که نخست وزیر سابق، نیکیتا خروشچف در سال 1957 اکثر وزارتخانه ها را تعطیل اعلام کرد تا شوراهای محلی اقتصاد ملی تشکیل یابند، آنتونوف به عنوان سرپرست شورای مشهور لنینگراد منصوب شد. او در آنجا با عناوین زیر خدمت کرد: سرمهندس (سال 59 - 1957)، معاون رئیس (61 - 1959) و رئیس (65 - 1961). او همچنین در سالهای 61 تا 1964 یک عضو دایره حزب کمونیست لنینگراد ابلاست و از سال 1961 تا 1971 یک عضو بدون حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست بود. پس از مرگ خروشچف، جانشینان وی در سال 1965 دوباره نظام وزارتخانه ها را روی کار آوردند و آنتونوف به شغل فعلیش گمارده شد. در سال 1974 آنتونوف به عنوان رئیس انجمن بین المللی سازمانها برای تحقیقات علمی و اقتصادی در صنایع برق انتخاب شد.


مسافرتها


از زمانی که وی در سال 1965 وزیر شد، رئیس هیئتهای نمایندگی شوروی به بلغارستان، چکسلواکی، آلمان شرقی، مجارستان، لهستان و رومانی بوده است. خارج از بلوک شرق او از هندوستان (سال 69 و 1964) فرانسه (1967)، ژاپن (1975)، بازدید کرده است. وی فقط یک مرتبه به آمریکا مسافرت کرده است (1970)؛ زمانی که در صدر یک هیئت روسی از تأسیسات برقی دیدن به عمل آورد.


مشخصات فردی


مشخصه های فردی وی نقش مهمی در موفقیتهای شغلی وی داشته است. مطمئن، پرانرژی، پرقدرت با ظاهری سالم و سرحال است. یکی از مقامات سفارت آمریکا ذکر کرده است که وی در صحبت کردن آتشی و مختصر است. وی متأهل است و به نظر نمی رسد که انگلیسی صحبت کند. از جوایزی که وی برده است، جایزه درجه سوم استالین است. در سال 1950 به مناسبت ساختن لوازم جدید و اتوماتیک اندازه گیری، دیگر از مدالهای وی در سال 1957 مدال افتخار، در سال 1976 مدال لنین و مدال انقلاب اکتبر است. وی از سال 1962 به عنوان معاون شورای عالی شوروی بوده است.


1 آوریل 1977




ادوارد آساتورویچ آیکازیان


خیلی محرمانه رئیس قسمت آمریکا در اداره روابط خارجه، از کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی. وی در سال 1972 به این قسمت ملحق شد. در سالهای 73 - 1972 به عنوان معاون رئیس بود و اکنون به عنوان رئیس قسمت آمریکا می باشد. وی به عنوان رابط هیئتهای علمی و بازرگانی آمریکایی که به شوروی می روند


ص: 559





می باشد. او یک مذاکره کننده بسیار ماهری است و مسئول کلیه مدیریتها و تحولات روزانه بین آمریکا و شوروی که قرارداد همکاری در سال 1972 در این زمینه بسته اند می باشد. وظایف وی طیف وسیعی دارد، از مسائل پیش پا افتاده مثل رزرو هتل برای هیئتهای آمریکایی گرفته تا مذاکره در مورد خرید وسائل و تجهیزات پیچیده آمریکایی.


غالبا وی به عنوان میانجی و متعادل کننده خوبی در از بین بردن موانع و قوانین دست وپاگیر اداری در تبادل هیئتهای روسی و آمریکایی مورد استفاده قرار می گیرد. بسیار مشتاق است که روابط اداری و شغلی خوبی با همتاهای آمریکاییش داشته باشد و مصمم است که کاغذبازی و موانع اداری را از جانب روسها از بین ببرد و همیشه موقعی که آمریکاییها درخواست بازدید از تأسیسات تحقیقاتی روسها را کرده اند، سریعا و بی درنگ پاسخ داده است.


روابط سطح بالا


در طول خدمتش در قسمت آمریکا به عنوان رئیس، وی روابط نزدیک نفوذی و شغلی و شخصی خوبی با معاون رئیس کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی برقرار کرده است. این شخص ژرمن گیویشیانی نام دارد که داماد نخست وزیر شوروی - آلکسی کاسیگین - است. گیویشیانی نقش مهمی در ایجاد موافقتهایی بین شوروی و آمریکا در امور بازرگانی و فنی داشته است. بنابر اظهارات مقامات آمریکایی آیکازیان مرتب از جانب مربیش به قدرت و اقتدار بیشتری دست می یابد و معمولاً قبل از مذاکرات رسمی خلاصه نامه هایی برای گیویشیانی تهیه می کند.


آیکازیان همیشه از جزئیات و ریزه کاریهای مذاکرات مذاکرات فنی بااطلاع است. وی همیشه با زرنگی خاص از طرح سؤالاتی که موقعیت چانه زنانه شوروی را به خطر اندازد خودداری می کند و معمولاً بدون موافقت مقامات بالاتر، از طرح زمینه های خاص همکاری جدید خودداری می کند. وی به خوبی از خط مشی و تولیدات کمیته دولتی مطلع است و به سرعت خاطرنشان می سازد که کمیته نقش مؤثری در انتخاب پروژه های همکاری و تبادل موافقتنامه ها دارد. او خاطرنشان می سازد که همکاری، زیر چنین چتری بدون تأیید کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی امکان پذیر نیست.


سوابق حرفه ای و زندگی


آیکازیان در 7 اکتبر 1928 در شهر لنیناکان در ارمنستان متولد شد. از ابتدای زندگی شغلیش چیز کمی می دانیم. وی یک مهندس شیمی تجربی است و مقالات متعددی درباره الکتروشیمی از دانشگاه ایالتی مسکو (59 - 1954) و مؤسسه شیمی آلی در ایروان (65 - 1960) نوشته است. او کاندیدای مدرک علوم شیمی است. در ژانویه 1967 وی به عنوان مشاور هیئت نمایندگی بازرگانی شوروی در لندن، وارد خدمت دیپلماتیک خود شد. معذالک خدمت وی در انگلستان در سپتامبر 1971 پایان یافت. زمانی که وی به همراه گروه زیادی از مقامات رسمی شوروی به عنوان جاسوس از انگلستان اخراج شد، وی پس از مراجعت به پایتخت شوروی به کمیته دولتی برای علوم و تکنولوژی ملحق شد. وی در ملاقاتهای کمیسیونهای همکاری بین شوروی و آمریکا در زمینه های علوم و تکنولوژی از سال 1973 شرکت داشته است. در همان سال بود که وی به همراه ولادیمیر تراپزنیکوف معاون اول کمیته دولتی برای علوم و


ص: 560




تکنولوژی جهت شرکت در اولین جلسه کمیسیون همکاری به آمریکا سفر کرد. از آن تاریخ به بعد وی سه بار به آمریکا سفر کرده است که آخرین بارش در آوریل 1975 بود؛ زمانی که در جلسه انجمن اقتصادی و بازرگانی آمریکا - شوروی در نیویورک شرکت نمود.


مشخصات فردی


وی متأهل است و نام همسرش آدمینا کاروپتوونا می باشد. مقامات آمریکایی تشخیص داده اند که وی چشمش به دنبال خانمهاست. انگلیسی را به راحتی صحبت می کند. اگرچه در بحثهای ثقیل سیاسی وی وانمود می کند که زبان را خوب نمی داند.1 آوریل 1977




ایوان ایوانویچ بودیول


دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست مولداویا.


ایوان بودیول که متخصص در رشته کشاورزی است از ماه مه سال 1961 دبیر اول حزب کمونیست مولداویا بوده است. از نظر حرفه ای او و لئونید برژنف، دبیر کل حزب کمونیست شوروی، در سالهای 1950 زمانی که برژنف دبیر اول حزب کمونیست مولداویا بود و بودیول ریاست یکی از کمیته های حزبی محل را عهده دار بود، بین آنها همکاری و آشنایی نزدیک پیش آمد. امروزه بودیول به عنوان یکی از سرسخت ترین حامیان دبیر کل شناخته شده است و این اعتبار در سال1971 زمانی که وی برژنف را به عنوان «رهبر حزب کمونیست و دولت» توصیف نمود، فزونی گرفت (در حالی که نیکولای پادگورنی ریاست هیئت دولت را عهده دار بود).


مبتکر در رشته کشاورزی


مولداویا اصولاً دارای مدرک اقتصادی کشاورزی است و بودیول علیرغم محافظه کاریهایی که در مناطق دیگر به خرج داده است، یکی از مبتکرترین رهبران شوروی در امور کشاورزی به حساب می آید.


در سال 1969 وی پیشنهاد کرد که به جای بوروکراسی کشاورزی کنترل شده از مرکز، یک شورای منتخب محلی زراعی تولیدی در مولداویا ایجاد شود که این شورا از همان زمان در مولداویا مشغول به کار است. در سالهای 1970 به منظور بالا بردن میزان هماهنگی در بین شرکتهای مختلف کشاورزی وی به سازماندهی مجتمعهای کشاورزی - صنعتی شوراهای تولیدی جمعی و زراعت کاریهای دولتی دست زد.


در سال 1973 مقامات کنجکاو مناطق دیگر به بازدید از مولداویا پرداختند تا به بررسی و مطالعه شوراهای جمعی زراعی این جمهوری و دیگر ابتکارات کشاورزی بپردازند. بودیول نیز شاد از اینکه ابتکارات وی توجه ملی را جلب کرده اند آنها را همراهی می کرد. در ژوئن 1976 ابتکارات این جمهوری بسیار شایان توجه واقع گردید و کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به سازمانهای دولتی و حزبی دستور داد که هرچه سریعتر به ایجاد مجتمعهای کشاورزی - صنعتی و مؤسسات میان زراعی همت ورزند در این دستور از جمهوری بودیول به عنوان اولین منطقه از مناطق چندگانه ای که در آنها این گونه تجارب به آزمایش گذاشته شده است نام برده شده است.


ص: 561





محافظه کار از نظر ایدئولوژیک


در مقایسه با تندرویهایش در زمینه کشاورزی، نظریات بودیول پیرامون موارد دیگر خالی از ابتکار و ابداع است. او کومسومول (سازمان جوانان کمونیست - م) را متهم به کم کاری در زمینه آموزشهای سیاسی جوانان کرد و از آن خواست تا وطن پرستی روسی را با تلاش بیشتر در آنها به وجود بیاورد. بودیول نویسندگان لیبرال را نیز شدیدا مورد انتقاد قرار می داد، به طوری که در سال 1966 وی اظهار داشت که درست است که هنرمندان ادبی شوروی حق دارند به خلقِ آنچه که مایلند بپردازند، ولی سازمانهای حزبی و دولتی هم باید حق داشته باشند که به آنچه که مجاز می دانند اجازه چاپ بدهند.


مسئله بساراب


علاوه بر مسائل دیگر، این رئیس حزب مولداویا خود را ملزم به دفاع از هستی جمهوری خود می بیند.


مولداویا که در قرن نوزدهم متصل و متعلق به شوروی شده، در سالهای 40 - 1919 یکی از ایالات رومانی به حساب می آمد و زمانی که قرارداد عدم تهاجم بین آلمان و شوروی (41 - 1939) منعقد گردید، شوروی این بخش را به عنوان یک منطقه مورد معامله از نازیها تصاحب نمود. امروزه رهبران رومانی عدم مشروعیت این عمل نازیها را در این معامله متذکر می شوند، ولی بودیول همیشه به شرح روابط بین مولداویا و خلق شوروی و دولت شوروی پرداخته است.


ناظران خارجی غالبا از تکرار این نکات به وسیله او درباره این موضوع حساس به تغییر میزان تشنج در روابط شوروی و رومانی پی می برند.


سوابق حرفه ای و زندگی


ایوان ایونویچ بودیول در 3 ژانویه 1918 در اوکراین متولد شد. پدرش اهل مولداویا و مادرش اهل روسیه بود. او از یک مدرسه کشاورزی فارغ التحصیل گردید و بعدها در یک کارخانه ماشین و تراکتورسازی به عنوان آگرونومیست (خاک شناسی کشاورزی - م) مشغول به کار گردید. پس از ورود به ارتش شوروی در سال 1938، از یکی از آکادمیهای دامپزشکی نظامی فارغ التحصیل شد و به عنوان سرپرست خدمات دامپزشکی چند واحد بزرگ ارتشی مشغول به کار گردید. بودیول زمانی که در این آکادمی به سر می برد به حزب کمونیست شوروی پیوست. پس از خاتمه خدمت نظام در سال 1946، بودیول معاون مدیر کشاورزی در شورای وزیران مولداویا شد. بعدها به عنوان نماینده جمهوری مولداویا در شورای امور جمعی زراعی شوروی (که اکنون منحل شده است) که سازمانی است که فعالیتهای همه آژانسهای دولتی را که در رابطه با زندگی و زراعتهای جمعی کار می کنند هماهنگ می کند، شرکت جست.


بودیول کار تمام وقت حزبی خود را از سال 1951 آغاز کرد. از ابتدا به عنوان دبیر اول تعدادی از کمیته های حزبی مولداویا فعالیت کرد. در سال 1958 او از مدرسه حزبی عالی مسکو در رشته علوم فلسفی، یک درجه تحصیلی کسب کرد و از عضویت در کمیسیون حسابرسی حزب مولداویا به عضو رأی دهنده در کمیته مرکزی ارتقاء یافت. سال بعد پس از آنکه مدت کوتاهی در یکی از دپارتمانهای نامعلوم کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی تدریس نمود، بودیول به عنوان دبیر دوم و عضو هیئت مدیره کمیته مرکزی حزبی مولداویا برگزیده شد و در سال 1961 یکی از اعضای دارای حق رأی در کمیته


ص: 562




مرکزی حزب کمونیست شوروی گردید و از سال 1958 وی معاونت ریاست دیوان عالی شوروی کمونیستی را عهده دار بوده است.


سفرها و سوابق شخصی


بودیول متأهل است. همسرش کلاودیا پترونا در دسامبر 1925 متولد شده است. خانم بودیول بنابه یکی از گزارشها بسیار زیباست و خیلی جوانتر از همسرش به نظر می رسد و به زبان انگلیسی نیز نسبتا مسلط است. خانواده بودیول دارای دو فرزند دختر هستند. مقاماتی که به جمهوری بودیول مسافرت کرده اند، این دبیر اول را مدیری بسیار هراس انگیز و رعب آور توصیف می کنند و معتقدند که شباهت زیادی به یک «گروهبان مشقی امریکایی» دارد. او بسیار سخت کوش است و علاقه دارد نتایج مثبت مشاهده نماید. بودیول به زبان روسی و رومانی صحبت می کند ولی هیچ کس ندیده است که او انگلیسی صحبت کند. بودیول در اروپا مسافرتهای زیادی نموده است، او از کانادا، مراکش، شیلی و برمه نیز بازدیدهایی به عمل آورده است. او چند جایزه نیز دریافت کرده که عبارتند: از دو ستاره سرخ، نشان افتخار و مدال لنین.اول آوریل 1977




کنستانتین یوستینویچ چرننکو مورخ حزبی


دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی، رئیس دپارتمان عمومی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی.


کنستانتین چرننکو که یکی از نزدیکان دبیر کل لئونیدبرژنف است، از ماه مارس 1976 سمت دبیری کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی را عهده دار بوده است. وی در ژوئیه 1965 ریاست دپارتمان عمومی کمیته مرکزی را نیز به عهده داشته است. مسئولیتهای چرننکو در سلسله مراتب ریاست حزبی در تعریف نمی گنجد ولی انتخاب وی در این هیئت احتمالاً اهمیت و اختیارات دپارتمان عمومی را که شاخص اصلی در ترکیب فرماندهی حزب کمونیست شوروی است افزایش داده است.


تسریع در اخذ تصمیمات در زمینه سیاستها


چرننکو به عنوان ریاست دپارتمان عمومی بر همه ارتباطات و مکاتباتی که از طریق هیئت سیاسی حزب کمونیست شوروی و دیگر سازمانهای مهم حزبی انجام می شود نظارت دارد. یکی از مهمترین مسئولیتهای او هماهنگ کردن یادداشتها، تهیه سخنرانیها و دیگر اسناد مهم از طریق مکانیزم تصمیم گیری حزبی است که البته در نظامی که تصمیمات اصولاً به مقامات بالا ارجاع می شود کاری آسان نیست.


دپارتمان چرننکو چند عمل حساس دیگر نیز انجام می دهد که عبارتند: از ارسال شکوائیه های شهروندان به مقامات بالای حزبی، صدور و حفظ کارت عضویت حزبی، و نگهداری و حراست از مواد آرشیوی حزب کمونیست شوروی.


مورخ حزبی


در سالهای اخیر چرننکو نقش مهمی در انتشار اکثر مجموعه اسناد رسمی حزب کمونیست شوروی


ص: 563





ایفا کرده است. او مهمترین عضو هیئت سردبیران نشریه راهنمای کارگران حزبی (یک نشریه مرجعی مهم است که اسناد مهم دولتی و حزبی فهرست وار در آن آورده می شود) از 1966 تا 1969 بود تا اینکه مسئولیتهای او به معاون اولش - کلاودی بوگولیوبو - محول گردید. یکی از دلایلی که برای این تغییر مسئولیت وی می آورند، ظاهرا این است که در سال 1970 چرننکو به پترفدوسیف رئیس وقت انستیتوی مارکسیسم - لنینیسم پیوست تا با وی در نشر قطعنامه ها، تصمیماتکنگره ها و کنفرانسها و صورت جلسه های کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی که یک نشریه غول آسای چند جلدی و مجموعه ای از اسناد منتشره حزبی از سال 1898 می باشد بپردازد. در سال 1974 چرننکو را «مسئول انتشار» یک جلد از سخنرانیهای برژنف دانستند که معمولاً به وسیله یاران شخصی برژنف این کار انجام می شد و در ژوئیه 1975 وی با برژنف به هلسینکی رفت تا ظاهرا به ضبط جلسه نهایی کنفرانس امنیت و همکاری در اروپا بپردازد.


سوابق حرفه ای و زندگی


کنستانتین یوستینویچ چرننکو در 24 سپتامبر 1911 در محلی که امروزه به نام کراسنویارسک شناخته می شود متولد گشت. در سن 18 سالگی به کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) پیوست و مدتی نگذشت که ریاست بخش را در رده های پایین سازمانی عهده دار شد. چرننکو در سال 1931 به حزب کمونیست شوروی پیوست. بنابه آنچه در یک بیوگرافی روسی آمده است، او منشی سازمان حزبی با تجارب نظامی مرزی در سالهای 1930 بود و بعدها به عنوان رئیس بخش یکی از رده های پایین کمیته حزبی برگزیده شد. در سال 1943 چرننکو به مسکو رفت تا در مدرسه عالی سازماندهی حزبی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی شرکت جوید. پس از فارغ التحصیلی در سال 1954 به عنوان دبیر کمیته حزبی پنزااوبلاست انتخاب گردید. در آن زمان فدورکولاکف عضویت دفتر سیاسی و سرپرستی دپارتمان کشاورزی اوبلاست را عهده دار بود.


روابط او با برژنف


در سال 1948 او رئیس دپارتمان تبلیغات و تظاهرات کمیته مرکزی حزب مولداویا شد و تا سال 1956 همان سمت را حفظ نمود و احتمالاً روابط او با برژنف نیز از همین زمان آغاز گردید. چون برژنف از سال 1950 تا 1952 دبیر اول کمیته مرکزی حزب مولداویا بود، در سال 1949 چرننکو به عنوان یک عضو دارای حق رأی در کمیته مرکزی انتخاب شد و تا سال 1956 نیز به وسیله کنگره حزبی دوباره انتخاب گردید. در همان زمان که در مولداویا به سر می برد از انستیتو پداگوژیکی (تعلیم و تربیتی - م) کیشینف نیز فارغ التحصیل گردید.


در 1956 چرننکو به عنوان رئیس بخش در دپارتمان تبلیغات و تظاهرات کمیته مرکزی به مسکو منتقل گردید و احتمالاً برژنف که خود چندی قبل در همان سال به عنوان دبیر و عضو پرزیدیوم حزب کمونیست شوروی به مسکو رفته بود، او را برای این کار انتخاب کرده است. چرننکو در سال 1960 دستیار برژنف در امور اجرائی در دستگاه اداری عالی شوروی گردید و در فوریه سال بعد به همراه یک هیئت نمایندگی به سرپرستی برژنف به گینه، مراکش و غنا سفر کرد. در ژوئیه 1965 کمتر از یکسال پس از


ص: 564




انتخاب برژنف به عنوان دبیر اول حزب کمونیست شوروی، چرننکو رئیس دپارتمان عمومی کمیته مرکزی شد و در سال 1966 به عنوان عضو فاقد حق رأی در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و در سال 1971 به عنوان عضو دارای حق رأی این کمیته برگزیده شد.


سفر به آمریکا


چرننکو یکی از معدود رؤسای دپارتمان های کمیته مرکزی است که به امریکا سفری داشته است. او در آوریل 1974 به عنوان یکی از اعضای هیئت نمایندگی شوروی در جلسه ویژه مجمع عمومی سازمان ملل به این کشور وارد شد. در زمان اقامتش به وزارت خارجه رفت تا از مراحل اداری، نحوه مدیریت سیستم اتوماتیک گردآوری اطلاعات و سوابق بازدید به عمل آورد. آن دسته از مقامات امریکایی که با چرننکو در آن زمان ملاقات کردند او را فردی متوجه محیط و خیلی ساده که حاضر است به صحبتهای جزئی نیز بپردازد، یافتند. او به زبان انگلیسی صحبت نمی کند.


پاداشها و جوایز


چرننکو از سال 1966 معاونت ریاست دیوان عالی شوروی را عهده دار بوده است. در سال 1949 و 1957 نشان کار پرچم سرخ و در سال 1971 نشان لنین را دریافت کرد. در مارس 1976 - یعنی چند روز قبل از انتخاب وی به عنوان دبیر حزب کمونیست شوروی - به خاطر «زحماتی که برای حزب کمونیست و دولت شوروی متحمل شده بود» دومین نشان لنین، مدال طلای داس و چکش و عنوان قهرمان کار سوسیالیستی را دریافت نمود.




لئونید ویتالیویچ کانتوروویچ


رئیس آزمایشگاه مسائل روشهای اقتصادی - ریاضی، انستیتو مدیریت اقتصاد ملی


لئونید کانتورووویچ آکادمیسین که در صحنه بین المللی به عنوان یک نابغه خلاق در امور ریاضیات و کاربرد کامپیوتر الکترونیک در امور اقتصادی شناخته شده از سال 1971 در انستیتو اقتصاد ملی به کار مشغول بوده است.


از 15 سالگی درگیر تحقیقات در امور ریاضی پیشرفته بوده است. وی در 1939 برنامه ریزی مستقیم یا خطی را که یکی از مهمترین ابداعات وی در مدیریت اقتصادی در قرن بیستم است اختراع نمود.


کانتوروویچ بخش اعظم زندگی خود را صرف مبارزه ای کرد تا از طریق آن بتواند فرضیه انقلابی خود را در زمینه بوروکراسی اقتصادی و آکادمیک شوروی مورد قبول واقع سازد؛ تا سال1965 که کانتوروویچ جایزه لنین را برای کارهایش دریافت نمود. مقامات کشورش نتوانسته بودند ارزش برنامه ریزی مستقیم یا خطی را در امور اقتصادی شوروی دریابند. در اکتبر 1975 نیز پس از اینکه کانتوروویچ جایزه نوبل را در اقتصاد به همراه تی سی کوپمان، اقتصاددان امریکایی هلندی الاصل که همان فرضیه وی را به طور مستقل چند سال بعد از کانتوروویچ کشف کرده بود دریافت نمود، دنیای بین الملل توانست ارزش او را بشناسد.


کانتوروویچ علاوه بر تحقیق ریاضیاتش مستقیما در تلاش بوده است تا طرح بهتری برای


ص: 565





کامپیوترهای دیجیتال سریع العمل ارائه نماید که البته می توان چنین نتیجه گیری کرد که انگیزه چنین تلاش وی نیاز شوروی به کامپیوترهای بهتر در حل مسائل عظیم مطروحه اقتصادی بوده است.


انستیتو مدیریت اقتصاد ملی


انستیتو اقتصاد ملی بدین جهت تأسیس گردید تا به آموزش مدیران صنعتی و اقتصادی در روشهای مدرن مدیریت، سازمانهای تولیدی و استفاده از روشهای ریاضی - اقتصادی و طرح ریزی به وسیله کامپیوتر بپردازد.


نخست وزیر آلکسی کاسیگین و آندره کیریلنکو دبیر حزب در گشایش این انستیتو در 1971 شرکت جستند تا اهمیتی را که دولت شوروی و حزب در کاربرد فنون مدیریت مدرن در رابطه با طرح ریزی اقتصادی و مدیریت صنعتی شوروی قائل هستند بیشتر نمایانگر سازند.


مختصری درباره برنامه ریزی مستقیم یا خطی


برنامه ریزی مستقیم یا خطی یک روش حل مسئله ریاضی است که سعی دارد مولدترین نحوه استفاده از منابع کمیاب و نادر را پیدا کند. در رابطه با کاربرد آن در کامپیوتر در زمینه مشکلات اقتصادی مناسب است و در غرب که مطالعه اقتصادی از همان ابتدا، مطالعه چگونگی تقسیم و توزیع منابع کمیاب بوده است، برنامه ریزی مستقیم یا خطی از اوایل سالهای 1950 مورد استفاده بوده است.


در شوروی تا مدتها چنین می پنداشتند که فرضیه ندرت اقتصادی تنها در مورد ساختمان طبقه بندی شده سرمایه داری و نه در جامعه شوروی، قابل کاربرد است. کانتوروویچ تلاش خود را بر آن داشت تا به رهبریت شوروی عکس این قضیه را ثابت سازد. علیرغم موفقیت ظاهریش هنوز هم روش او دارای مخالفین بسیار نیرومند است. اینها همان مقاماتی هستند که در رابطه با بوروکراسی برنامه ریزی اقتصادی کار می کنند و ترس از آن دارند که استفاده همه جانبه از روشهای مدرن در شوروی در زمینه تصمیم گیری اقتصادی این کشور، مقام و موقعیت آنها را به خطر افکند.


الطاف رسمی


کانتوروویچ از قوم یهود است، لیکن ارزش او برای دولت شوروی آنقدر زیاد است که او در حرفه اش حتی در دوران اوج احساسات ضدیهودی رسمی توانست محبوبیت به دست آورد. به طور مثال در 1949 او در قبال «کار در زمینه آنالیز عملی» جایزه استالین را دریافت کرد.


بنابر یک گزارش به هنگام بروز یک بحران اقتصادی ضدیهود در 1968، کانتوروویچ به عنوان مشاور طرح ریزی اقتصادی در «رتبه های بالای رهبریت شوروی» انتخاب گردید.


مانند همه آکادمیسین های شوروی کانتوروویچ از امتیازات مخصوص اعضای مهم جامعه شوروی برخوردار است. آپارتمان او در مسکو مملو از لوازم بسیار گرانبها، چینی های زیبا و یک دستگاه تلویزیون بزرگ است و بیشتر شبیه عکسهایی است که در مجله های دکوراسیون منازل مشاهده می شود.


کانتوروویچ خیلی سعی دارد که موقعیت و امتیازات خود را به خطر نیندازد. به هنگام ملاقات با امریکاییها در شوروی در سخن گفتن و در عمل کردن وی نوعی احتیاط و عصبیت مشاهده می شده است؛


ص: 566




ولی در 1973 و 1975 او در زمره آکادمیسین هایی بود که از امضای فرمان صادره از طرف آکادمی حزبی مبنی بر محکومیت فیزیکدان مخالف - آندره ساخاروف - امتناع ورزیدند.


مراحل اولیه زندگی


لئونید ویتالیویچ کانتوروویچ که فرزند یک دکتر است، در 19 ژانویه 1912 در سن پترزبورگ (لنینگراد کنونی) متولد گشت. در 1926 در سن 14 سالگی در دپارتمان ریاضیات دانشکده فیزیک ریاضی دانشگاه دولتی لنینگراد به تحصیل پرداخت، و یک سال بعد، اولین کار تحقیقاتی خود را آغاز کرد.


در سال 1930 پس از فارغ التحصیل شدن، کانتوروویچ جوان به تدریس در انستیتو مهندسین ساختمان صنعتی لنینگراد پرداخت. در 1932 به دانشگاه دولتی لنینگراد بازگشت تا در آنجا نیز به تدریس بپردازد.


در عرض 2 سال او به درجه پروفسوروی رسید و در 1935 بدون اینکه مجبور به دفاع از تز خود باشد، درجه دکترا را در رشته فیزیک در ریاضیات دریافت نمود. تا آن زمان (در سن 23 سالگی) 40 نشریه حرفه ای به نام او چاپ شده بود.


به استثناء سالهای 44 - 1941 کانتوروویچ تا سال 1960 در دانشگاه دولتی لنینگراد به تدریس مشغول بود. ولی در همان دوران با سازمانهای دیگری نیز وابستگی پیدا کرد. او در 1939 انستیتوی مهندسین ساختمان صنعتی لنینگراد را ترک گفت تا ریاست دپارتمانی را در مدرسه عالی فنی - مهندسی ایمنی پومان مسکو عهده دار شود. تا سال 1948 در آن سمت باقی ماند. وی در یکی از شعبه های انستیتو ریاضیات ایمنی استکلف در لنینگراد وابسته به آکادمی علوم شوروی در سالهای 1940 و 1941 نیز تدریس می کرد. در سال 1945 وی ریاست دپارتمان محاسبات تقریبی انستیتو استکلف را متقبل شد. در سال 1960 یعنی همان سالی که دانشگاه لنینگراد را ترک گفته بود، به همراه یک گروه از اقتصاددانان ریاضی که خود آنها را در لنینگراد آموزش داده بود، انستیتو استکلف را نیز ترک گفت و به نووسی بیرسک رفت.


کانتوروویچ تا سال 1971 در نووسی بیرسک به عنوان دستیار مدیر انستیتو ریاضیات دپارتمان آکادمی علوم سیبری و به عنوان رئیس این مؤسسه در دپارتمان اقتصادی - ریاضی به کار مشغول گشت.


او همچنین به عنوان رئیس دپارتمان ریاضی ارقامی دانشکده ریاضیات و مکانیک دانشگاه دولتی نووسی بیرسک انجام وظیفه می نمود. تا زمانی که به موقعیت کنونیش رسید، کانتوروویچ حدود 200 نشریه تولید کرده بود.


کانتوروویچ در سال 1958 به عنوان عضو مسئول آکادمی علوم شوروی و به عنوان یک عضو فعال در 1964 انتخاب گردید. وی که رسما یکی از اعضای دپارتمان ریاضیات این آکادمی است، در کار دپارتمان اقتصاد نیز شرکت می جوید.


سفرها


کانتوروویچ آکادمیسین، در چند اجلاس بین المللی اروپا در زمینه اقتصاد و ریاضیات شرکت جست که عبارتند: از اجلاسهای بوداپست (1963)، لندن (1966 و 1964) و ورشو (1966).


در سال 1975 دولت شوروی به وی اجازه داد تا برای دریافت جایزه نوبل به استکهلم سفر نماید. ولی


ص: 567




از آمریکا هیچ گونه بازدیدی به عمل نیاورده است.


سوابق شخصی


کانتوروویچ به زبان انگلیسی بسیار مسلط نیست و هنگام ملاقات با آمریکاییها به یک مترجم متکی است. او متأهل است. همسرش ناتالیا ولادیمیروفنا که در 1910 متولد شده یک پزشک است.


علاوه بر جوایز لنین و استالین، کانتوروویچ چند مدال و نشان دیگر نیز دریافت کرده است که شامل نشان لنین در سال 1967 در قبال تلاش وی برای بهبود بخشیدن به دپارتمان سیبریایی آکادمی علوم در نووسی بیرسک می شوند. او چند درجه دکترای افتخاری نیز از چند دانشگاه خارجی دریافت داشته است و عضو افتخاری آکادمی علوم مجارستان (بوداپست) و آکادمی هنر و علوم آمریکا (بوستون) می باشد.




الکساندر آکیموویچ ایشکف وزیر صنایع ماهی گیری


الکساندر ایشکف یکی از مهمترین مدیران صنایع ماهیگیری شوروی از سال 1939 بوده است. وی در مقام وزارت و یا نظیر آن مدت 30 سال باقی مانده است. در اکتبر 1965 برای سومین بار به عنوان وزیر صنایع ماهیگیری انتخاب شد. ایشکف از انتقادات عمومی بسیاری جان سالم بدر برد و هنوز ریاست صنعتی را عهده دار است که دارای یک نیروی کار انسانی 000/700 نفری و 000/18 دستگاه کشتی می باشد.


از سال 1956 یکی از اعضای فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.


توسعه عملیات


در دهه گذشته، صنعت ماهیگیری شوروی حوزه عملیات خود را دائما توسعه و گسترش بخشیده است. بخشی از این توسعه مرهون قراردادهایی است که با کشورهای کمتر پیشرفته بسته شده است که مسکو در ازای امتیازاتی که در زمینه کشتیرانی و ایجاد پایگاههای تعمیراتی دریافت کرده به آن کشورها وامها و اعتباراتی می دهد. این گونه اقدامات به شوروی اجازه داده است که وارد آبهای جدید و به خصوص در نیمکره جنوبی شود. در حالی که قراردادهای مناطق اقتصادی 200 میلی و حفاظتی سعی بر آن دارد که فعالیتهای شوروی را محدود به مناطق ماهیگیری سنتی نماید.


زندگی اولیه


الکساندر آکیموویچ ایشکف در 30 اوت 1905 در شهر استاوروپول که بین دریای سیاه و دریای خزر واقع شده متولد گردید. در 14سالگی او به عنوان شاگرد در یک فروشگاه الکتریکی به کار مشغول و بعدها به مقام دستیار سرپرست کارگران رسید. در سالهای 30 - 1924 ایشکف به عنوان دبیر اداره تبلیغات و تظاهرات یک کمیته حزبی محلی و به عنوان دبیر کمیته کومسومول (سازمان جوانان کمونیست) برگزیده شد.


ص: 568





ماهیگیری به عنوان یک حرفه


اطلاعات مفصلی درباره حرفه های اولیه ایشکف در دست نیست ولی بیوگرافی های روسی حاکی از آنند که وی در سال 1930 در سن 25 سالگی علاقه خود را به کار حزبی از دست داد و شروع به کار در صنعت ماهیگیری کرد. معلوم نیست که چطور شد که او به این رشته علاقه مند گردید شاید مسئولیتهای حزبی و کومسومولی او در منطقه ای در مجاورت دریا به عهده او گذاشته بود. بهرحال، در سالهای 1930 در سازمانهای محلی و اتحادیه ای صنعت ماهیگیری کار کرد و مدیریت چند تراست ماهیگیری را به عهده گرفت. او در منطقه دریای سیاه و شاید کراسنودارکری به همه موقعیتهای اولیه مدیریتی دست یافت؛ به عنوان معاون رئیس اتحادیه ماهیگیران شمال قفقاز، مدیر اتحادیه ماهیگیران کوبان، رئیس تراست اصلی ماهیگیری دریای آزو - سیاه و سرانجام به عنوان مدیر تراست ولگا - کاسپین کار کرد.


ایشکف نیز مانند بسیار دیگری از جوانان آن دوره که ظاهرا در وفاداریشان نسبت به نخست وزیر استالین نمی شد شک کرد، وارد یک بوروکراسی دولتی شد که ضداستالینی ها به دفع آن پرداختند. در سال 1939 او به سمت معاون کمیسر صنایع ماهیگیری خلق در مناطق غربی دست یافت. یک سال بعد ایشکف 35 ساله، به مقام کمیسری خلق که اصولاً یکی از مهمترین پستهای مدیریت دولتی در صنعت ماهیگیری و نظیر مقام کنونیش می باشد، دست یافت. او در جنگ دوم جهانی نیز در همین سمت باقی ماند و هنگامی که پستهای کمیسری خلق به نفع وزرا ملغی گردید، ایشکف نیز به عنوان وزیر صنایع ماهیگیری در مناطق غربی انتخاب گردید.


بین سالهای 1948 و 1946 دو وزارت صنایع ماهیگیری وجود داشت، ولی پس از ادغام این دو وزارتخانه در 1948 ایشکف باز هم به وزارت رسید. احتمالاً به علت گزارش عدم موفقیت وزارتخانه وی در تولید کافی در سال 1950 ایشکف به سمت معاونت وزیر در این صنایع پایین آورده شد. به دنبال فوت استالین در سال 1953 یک سازمان دولتی دیگر نیز وجود داشت که به حذف صنایع ماهیگیری پرداخت.


در اینجا ایشکف به سمت معاونت اول وزارت صنایع غذایی رسید. پس از آنکه وزارت صنایع ماهیگیری برای بار دیگر در سال 1954 گشایش یافت دیگر کسی نتوانست با ایشکف به رقابت برخیزد. بین همان سال و 1965 به ترتیب در چند سازمان دولتی دیگر نیز کار کرد و در سه پست او احتمالاً وظایف مشابهی را دارا بوده است: وزارت صنایع ماهیگیری (57 - 1954)، سرپرستی اداره ماهیگیریهای کمیته ژ دولتی (62 - 1957)، و سرپرستی کمیته دولتی صنایع ماهیگیری (65 - 1962)، و در اکتبر 1965 دوباره به سمت کنونیش دست یافت.


انتقادهای عمومی


ایشکف از سال 1941 توانسته است از دست انتقادهای عمومی جان سالم به در ببرد. از او انتقاد شده است که نتوانسته است طرحهای پیش بینی شده را جامه عمل بپوشاند و در همان حال متخصصین حفاظت محیط زیست و ماهیگیران شوروی وی را به نابودسازی منابع طبیعی در آبهای شوروی متهم کرده اند. در 1970 مطبوعات شدیدا به انتقاد از ایشکف پرداختند چون او 50 میلیون روبل را برای ساختن بزرگترین کشتی ماهیگیری روسی به نام وستوک که 600 خدمه دارد، صرف کرده بود. با این پول روسها می توانستند 15 یا 16 کشتی عظیم دیگر تولید کنند که بهتر از وستوک نیز به صید بپردازند.


ص: 569




سبک مذاکرات


بازرگانان امریکایی که با ایشکف در سالهای 1960 ملاقات کرده اند، او را یکی از مؤثرترین سخنگویان شوروی - توانا، دارای قابلیت تهاجمی، مطمئن و رک گو توصیف کرده اند. در سال 1973 چنین به نظر می رسید که ایشکف به جای اینکه ابتکار به خرج دهد در زمینه خط مشی ها تنها یک اجراکننده است. به هنگام مذاکراتش با مقامات خارجی اغلب او یک موضوع را کنار می گذاشت و می گفت که چون دارای یک جنبه سیاسی است، بنابراین در شایستگی و صلاحیت او نیست که درباره آن تصمیم بگیرد.


سوابق شخصی و سفرها


ایشکف به شرابهای گئورگیا علاقه دارد و ظاهرا می تواند به مقدار زیاد مشروب بنوشد بدون اینکه دچار ناراحتی شود. او متأهل است و سه فرزند دارد که شامل دو دختر و یک پسر می باشد. در سال 1965 ایشکف دچار یک حمله قلبی ملایم شد و در اواخر 1972 در بیمارستانی به خاطر یک بیماری فاش نشده بستری گردید.


در اوایل 1973 هنگامی که در حال بازدید از پایگاههای ماهیگیری شوروی بود، به علت بیماری مجبور شد سفر به اسپانیا را به تعویق بیندازد. به عنوان یکی از مذاکره کنندگان شوروی درباره قراردادهای متعدد ماهیگیری شوروی، ایشکف مجبور بوده به سفرهای زیادی مبادرت ورزد تا با همتاهای محض در کشورهای دیگر ملاقات نماید. او سه بار به آمریکا سفر کرده است که دو بار در 1958 و یک بار در سال 1971 به هنگام سفر بین شیلی و کانادا بوده است.1 آوریل 1977




میخائیل استپانوویچ کاپیتسا رئیس اداره اول خاور دور، وزارت امور خارجه


میخائیل کاپیتسا از سال 1970 رئیس اداره اول خاور دور در وزارت امور خارجه و نیز عضو هیئت طرح ریزان سیاست در این وزارتخانه بوده است. او که متخصص مهم در امور چین است، تجارب خود را در امور آسیایی در نتیجه بیش از بیست سال کار دیپلماتیک تحصیل نموده است. قبلاً او ریاست اداره امور آسیای جنوب شرقی وزارت امور خارجه را عهده دار بود (70 - 1966) و در طول 61 - 1960 سفیر شوروی در پاکستان بود.


کاپیتسا در حال حاضر مسئول بخش چین، کره و مغولستان است.


به عنوان عضو هیئت مذکور، وی به هماهنگی مسائل سیاست عمومی که به وسیله سه اداره آسیایی دیگر وزارت امور خارجه اداره می گردد، می پردازد.


دانشمند و دیپلمات حرفه ای


کاپیتسا که بیش از هریک از مقامات دیگر شوروی قابلیت ایجاد ارتباط دارد و دارای سبک شخصی خود است، سعی می کند بیش از موضع رسمی کشورش را بیان کند. از نظر جسمانی بسیار بزرگ است - حدود 2 متر قد دارد - و دارای حالتی مختار و پرخاشگر است. وی که از اعتماد به نفس بسیار بالا


ص: 570





برخوردار است، اغلب در مباحثات خود با مقامات آمریکایی به هنگام ارائه نظریات خود پیرامون چین و مسائل مربوط به چین دیدی وسیع و پرجنجال دارد. به گفته مقامات خارجی، کاپیتسا یکی از مهمترین متخصصین امور آسیایی شوروی، بسیار پرحرف و احساساتی است که ارزش دارد حرفهایش شنیده شود.


کاپیتسا که دکتر علوم تاریخی است، کار دیپلماتیک خود را با حرفه آکادمیک خود آمیخته است؛ در سال 1961 او پروفسور انستیتوی زبانهای شرقی در دانشگاه دولتی مسکو گردید. او در هیئت سردبیری مجله مشکلات خاور دور خدمت می کند و کتابها و مقالات زیادی در مورد چین نوشته است. کاپیتسا تحت نامهای مستعاری که یکی از آنها «ام. یوکرانتسف» است به نگارش می پردازد.


در سال 1968 اثری به نام «سمت چپ شعور جاری» نوشت که پیشرفتهای خط مائوئیستی را از سال 1949 بررسی می کند. در آن نشریه او به توصیف موضع دائما رو به تزاید ضد شوروی در رهبریت چین پرداخت و اظهار داشت که چین مهمترین مشکل اتحاد جماهیر شوروی است. در 1969 کاپیتسا تحت عنوان «PRC: دو دهه، دو خط مشی» به حمله شدیدی علیه چین دست یازید. کاپیتسا چندبار نامزد عضویت مسئول آکادمی علوم شوروی شد، ولی هیچ گاه انتخاب نگردید.


سوابق حرفه ای و زندگی


میخائیل استپانوویچ کاپیتسا در 5 نوامبر 1921 در یورکوفتسی (که امروز موگیلف - پودولسکی است) اوکراین متولد گشت. او از انستیتو زبانهای خارجی در 1941 فارغ التحصیل گردید و دو سال بعد وارد کارهای دیپلماتیک شد. از حدود سال 1944 تا 1946 به عنوان دبیر دوم سفارت شوروی در چین به کار مشغول و در یک دانشگاه چینی تحصیل کرد. کاپیتسا در سال 1948 از مدرسه عالی دیپلماتیک مسکو فارغ التحصیل گردید. احتمالاً در 6 سال بعدی در وزارت امور خارجه در زمینه امور آسیایی به کار مشغول بوده است. در سال 1954 پس از اینکه به عنوان یک فرد متخصص در هیئت نمایندگی شوروی در کنفرانس ژنو پیرامون آسیا شرکت جست به درجه دبیر اول ارتقاء یافت.


کاپیتسا در دپارتمان خاور دور وزارت امور خارجه، حداقل از سال 1954 تا 1960 و به عنوان معاون رئیس دپارتمان در 60 - 1956 مشغول به کار بوده است. در 1957 و 1958 به آمریکا سفر کرد تا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد شرکت جوید.


سفیر شوروی در پاکستان


انتصاب بعدی کاپیتسا به عنوان سفیر در پاکستان بسیار کوتاه (1961 - 1960) ولی واقعه برانگیز بود.


به محض ورود از چشم دولت میزبان خود افتاد؛ چون در یک کنفرانس مطبوعاتی به وزیر امور خارجه پاکستان حمله نمود. در یک برخورد بعدی با وزیر امور خارجه، او از معذرت خواهی امتناع ورزید و هنوز یک هفته از اقامت وی در آن کشور نگذشته بود که تقریبا پذیرش وی در حال لغو شدن بود. در طول یک سال و نیم بعدی او سعی کرد بین خود و مقامات پاکستانی صمیمیتی ایجاد کند، ولی اکثر پیشنهادات وی در زمینه کمک اقتصادی مورد قبول واقع نشد و سفر او در داخلپاکستان نیز با محدودیتهایی روبرو گردید.


هنگام اقامت در کراچی کاپیتسا سعی کرد دیپلماتهای آمریکایی را به کار گیرد. چون آنها او را علیرغم


ص: 571




مانورهایش فردی جالب می یافتند.


در مراجعت به مسکو، کاپیتسا در یک حرفه دوگانه آکادمیک - دیپلماتیک، عضو انستیتو زبانهای خاوری و مشاور وزارت امور خارجه در دپارتمان خاور نزدیک به کار مشغول شد. در سال 1966 به عنوان رئیس دپارتمان آسیای جنوب شرقی برگزیده شد. در 5 سال بعدی چند سفر تحقیقی از آسیای جنوب شرقی به عمل آورد و در سپتامبر 1969 با آلکسی کاسیگین به پکن رفت تا با چوئن لای ملاقات نماید. در سال 1970 دپارتمان خاور دور وزارت امور خارجه دوباره سازماندهی شد تا به توسعه روابط شوروی با ژاپن بپردازد. کاپیتسا به عنوان رئیس اداره اول خاور دور که امور مربوط به چین، کره و مغولستان را اداره می کند، انتخاب گردید.


سوابق شخصی


سفیر به زبان فرانسه، انگلیسی و چینی مسلط است. او به ورزش علاقه دارد. در طول اقامتش در کراچی اکثرا به شنا و ماهیگیری می پرداخت. در آوریل 1970 گزارش شد که او دچار یک حمله قلبی شده و بستری گردید، چون تا آن زمان کاپیتسا زیاد مشروب می خورد و سیگار می کشید.


کاپیتسا متأهل است. همسرش لیدیاایلینیچنا اهل ازبکستان است که در اوائل 1960 به عنوان کسی توصیف شده که بسیار اجتماعی است و به سبک غربی لباس می پوشد.


خانواده کاپیتسا یک فرزند پسر دارند که در سال 1949 متولد شده و دارای یک فرزند دختر به نام لاریسا هستند که در سال1944 متولد گشته است. لاریسا از انستیتو روابط بین الملل در 1967 فارغ التحصیل گشت و در سال 1970 به قاهره رفت تا پیرامون رساله خود تحت عنوان «اقتصاد کشورهای عربی» به تحقیق بپردازد.




نیکولای تیموفویچ گلوشکف رئیس کمیته دولتی قیمتها


نیکولای گلوشکف که قبلاً مدیر صنایع فلزات غیرآهنی شوروی بود، در اوت 1975 به ریاست کمیته دولتی قیمتها برگزیده شد. چون ولادیمیر استنین در اواسط 1974 از کار برکنار شده بود، لذا این سمت حدود یک سال توسط کسی اشغال نشده بود. گلوشکف احتمالاً از طرف ولادیمیر دولگیخ که یکی از دبیران حزب کمونیست شوروی در صنایع سنگین بود و با او در منطقه کراس نویارسک شوروی در سالهای 1960 خدمت می کرد، حمایت و پشتیبانی می شد.


این کمیته دولتی مسئول تعیین قیمتها با هماهنگی با کمیته طرح ریزی دولتی (گوسپلان) در مورد تولیدات اصلی صنایع سنگین، غذاها و پوشاک اصلی، و چند کالای مصرفی دیگر می باشد. این کمیته در سال 1965 در رابطه با یکی از اصلاحیه های ملی اقتصادی که سعی داشت علاوه بر چیزهای دیگر بر قیمتها به عنوان یکی از انگیزه های کارایی بهتر اقتصادی، بهبود تکنولوژیک و کیفیت کالا و تولیدات متکی باشد به وجود آمد.


کمیته دولتی قیمتها که قبلاً وابسته به گوسپلان بود، در اواخر 1969 تحت فرمان شورای وزیران درآمد.


ص: 572





کار در سیبری


در حال حاضر درباره میزان تحصیلات و کارهای اولیه و حتی سن گلوشکف نیز اطلاعاتی در دست نیست. برای اولین بار مطبوعات شوروی در سال 1961 از وی به عنوان معاون ریاست کراس نویارسک (سیبری مرکزی) شورای اقتصاد ملی که بخشی از یک نظام ناظر اقتصادی منطقه ای است - که در سالهای 65-1957 وجود داشت - نام بردند. گلوشکف حداقل تا سال 1974 در کراس نویارسک سونارخوز به سر برد تا اینکه به سمت معاونت اول در این سازمان رسید. احتمالاً او در همین زمان با دولگیخ که بعدها در منطقه کراس نویارسک به عنوان مدیر مجتمع معدنی و فلزات نوریلسک به کار مشغول شد، همکاری می کرده است.


تا سال 1968 گلوشکف به مسکو رفته بود و به عنوان رئیس اداره اصلی طرح ریزی اقتصادی وزارت فلزات غیرآهنی انتخاب گردید. در سال1974 وی به سمت معاون وزیر رسید. در این مقام او حداقل سه بار با نمایندگان کارخانه های امریکایی برای مذاکره پیرامون پروژه های فلزی در شوروی شرکت نمود.


این پروژه ها شامل پیشنهاد ایجاد کارخانه آلومینیوم سازی در شمال قزاقستان یا در شبه جزیره کولاویک، محل ذوب آلومینیوم در نزدیکیهای کراس نویارسک و ایجاد یک کارخانه کاهش دهنده میزان SO2 در کارخانه ذوب مس نوریلسک بود.1 آوریل 1977




گئورگی مارکویچ کورنیینکو معاون وزیر امور خارجه


در اکتبر 1975 گئورگی کورنیینکو که از سال1966 رئیس اداره مربوط به آمریکا در وزارت امور خارجه بود و حداقل از سال1968 عضو هیئت پایه گذاران سیاست این وزارتخانه بوده است، به مقام معاونت وزارت امور خارجه ارتقاء یافت و یکی از ده معاون این وزارتخانه است. ولی هنوز هم با امور مربوط به آمریکا سروکار دارد و دلیل این ارتقاء او نیز ظاهرا اهمیتی است که رهبریت شوروی در مورد روابط او با واشنگتن قائل بوده و می خواهد اهمیت نقش کورنیینکو را بالا ببرد.


ولادیمیر سیمینوف معاون وزیر امور خارجه، سرپرست هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک (سالت)، کورنیینکو را مردی «مبارز» که نفوذی بیش از مقام خود به عنوان ریاست این اداره دارد توصیف کرده است. می گویند که رهبران کمیته مرکزی و دفتر سیاسی حزب کمونیست به خاطر نحوه تفکر صحیح کورنیینکو در امور مربوط به آمریکا او را بسیار ستایش می کنند.


بنابر گزارشات، کورنیینکو در تصمیم گیریهای درونی شوروی پیرامون مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک نقش فعال داشته است.


کورنیینکو که به زبان انگلیسی خیلی خوب صحبت می کند، از زمان تصدی سفارت شوروی در واشنگتن در سالهای 65-1960 با مقامات امریکایی سروکله می زده است. او از سال 1972 در همه اجلاسهای ناگهانی بین آمریکا و شوروی حضور داشته و به کرّات در ملاقاتهای بین وزیر امور خارجه شوروی، آندره گرومیکو و وزیر امور خارجه وقت آمریکا، هنری کیسینجر شرکت داشته است. همکاران روسی اظهار داشته اند که از نظر کورنیینکو روابط بین آمریکا و شوروی حاکی از یک رقابت شدید است که در آن تغییر سیاستها تحت الشعاع منافع ملی بوده و هر کشور سعی دارد بدون دادن امتیازی یکجانبه


ص: 573





موقعیت و وضع خود را بهبود بخشد.


کورنیینکو مردی هوشیار و منطقی است و قدرت تمیز اطلاعات و تحلیلهای باارزش را دارد. در سال 1969 زمانی که کورنیینکو به عنوان سرپرست هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات «سالت» انتخاب شد، آناتولی دوبرینین سفیر شوروی در آمریکا او را مردی کم حرف توصیف کرد که بیانات همتاهای آمریکایی خود را پیرامون «سالت» به خوبی درک می کند.


چه بفهمد و چه نفهمد باید گفت که کورنیینکو یک مذاکره کننده سرسخت است، مقامات آمریکایی پس از مذاکراتی طولانی که با او در سال1974 داشتند او را فردی توصیف کردند که بر سر بعضی از مسائل «سرسختی معمولی خود را» حفظ کرده است.


سوابق حرفه ای و زندگی


گئورگی مارکویچ کورنیینکو در 13 فوریه 1925 متولد گشت. در سالهای 47-1943 در ارتش شوروی خدمت کرد و احتمالاً در موطن خود اوکراین نیز مبارزه کرده است. از سال 1947 زمانی که به وزارت امور خارجه پیوست تا زمانی که به واشنگتن به عنوان کنسول سفارت در سال 1960 فرستاده شد، درباره حرفه های او اطلاعاتی در دست نیست. او به عنوان مشاور هیئت نمایندگی شوروی در کنفرانس ژنو پیرامون آسیا (1954) و در چهاردهمین جلسه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک (1959) شرکت یافت. کورنیینکو می گوید که در دانشگاه دولتی مسکو قبل از انتصاب در آمریکا در رشته قانون نیز تحصیل می کرده است.


کورنیینکو در طول 5 سال اقامتش در واشنگتن به مقام وزارت رسید و در غیاب سفیر دوبرینین، در نقش کاردار انجام وظیفه می نمود (رئیس سابق او یعنی دوبرینین در حال حاضر مسئول ارسال گزارشات پیرامون آمریکا به معاون وزیر امور خارجه، کورنیینکو می باشد). اولین کار او در سفارت این بود که به امور مربوط به کنگره آمریکا و امور کلی داخلی این کشور بپردازد. ولی تا سال 1962 او ظاهرا یکی از متخصصین سفارت در امر خلع سلاح گردیده بود. اغلب به نقاط مختلف آمریکا برای گفتگو سفر می کرد.


کورنیینکو در سال 1965 به مسکو بازگشت تا به عنوان معاون وزارت امور خارجه در اداره مربوط به آمریکا انجام وظیفه نماید و در اوایل 1966 به ریاست این اداره رسید.


از سال 1969 کورنیینکو سمت سفیر را حفظ کرده است. او یکی از نمایندگان اصلی در مرحله اول اجلاس مقدماتی «سالت که در ماههای نوامبر و دسامبر 1969 در هلسینکی برگزار گردید، بود. در سال 1973 او به عنوان یک عضو هیئت نمایندگی شوروی به کنفرانس پاریس پیرامون مسئله ویتنام رفت.


اغلب به آمریکا می آمد تا در جلسات مجمع عمومی سازمان ملل شرکت جوید.


سوابق فردی


حداقل از سال 1967 وضع مزاجی سفیر چندان قابل تعریف نبوده است، در همان سال او بیمار گردید و یکی از همکاران گفت که او از فشار خون و یک مرض قلبی رنج می برد. فشار خون بالا و سنگ کلیه باعث شد که کورنیینکو، هلسینکی را در دسامبر 1969 ترک گوید و شرکت پیش بینی شده خود را در اجلاسهای بعدی «سالت» به تعویق بیندازد.


ص: 574




در اوایل 1976 نیز به مدت چند هفته به علت بیماری در سر کار خود نتوانست حاضر شود، و مشکلات مربوط به وضع سلامت وی احتمالاً مانع از آن خواهد شد که به خارج از شوروی فرستاده شود.


علاوه بر تخصص وی در امور مربوط به آمریکا کورنیینکو یک مدیر مجرب است. او در روابط اجتماعی خود با آمریکاییها دچار نوعی ناراحتی می شود و برایش مشکل است که در صحبتهای جزئی بخصوص با زنها درگیر شود.


سفیر متأهل است. همسرش لنینا نیکولایونا، در اواسط سالهای 1960 مریض شد و احتمالاً دچار خردشدگی عصبی شده بود. خانواده کورنیینکو دارای دو فرزند پسر هستند که یکی از آنها الکساندر است که در سال 1953 متولد شده و دیگری آندره که در سال 1961 در واشنگتن متولد گشته است.




گئورگی آرکادیویچ کاراوایف وزیر ساختمان


گئورگی کاراوایف که یک بوروکرات حرفه ای در امر ساختمان سازی است، از سال 1967 وزیر ساختمان بوده است. کاراوایف ابتدا در اوایل سالهای 1950 در سمت معاون وزیر و بعدها دوبار (67-1963 و 61-1953) به عنوان مرد شماره 2 کمیته دولتی در امور ساختمانی (گوستروی) انجام وظیفه نمود. او که از سال1940 عضو حزب کمونیست شوروی بود، در سال 1976 به عنوان یکی از اعضای دارای حق رأی کمیته مرکزی حزب برگزیده شد.


کاراوایف که بر یک نیروی کار نیم میلیون نفری سرپرستی دارد، در ضعیف ترین و بی کفایت ترین بخش اقتصادی کشورش مشغول به کار است. صنعت ساختمان سازی شوروی مملو از مشکلاتی از قبیل پروژه های به تأخیر افتاده، کمبود مهارت مدیریتی، بی توجهی در کار، مواد دارای کیفیت ضعیف، و عرضه کالاهای ساختمانی به مناطق به طور نامنظم می باشد. رکود سازمانی محل کار، مشکلات این سازمان را چند برابر کرده است. علاوه بر وزارتخانه کاراوایف، هشت وزارتخانه دیگر (وزارت ساختمان صنعتی، وزارت ساختمان صنایع سنگین، وزارت ساختمان روستایی، وزارت ساختمان صنایع نفت و گاز، وزارت راه و ترابری، وزارت نیرو و برق، وزارت کارهای ساختمانی ویژه و پایگاهها، وزارت زمین و منابع آبها) نیز در اجرای صنعت ساختمان سازی شرکت دارند. وظیفه گوستروی هدایت و هماهنگ ساختن کار این وزارتخانه هاست.


نحوه تقسیم کار و مسئولیت میان آژانسهای مختلف ساختمانی شوروی بسیار پیچیده است. به طور مثال وزارت ساختمان، وزارت ساختمانهای صنعتی، وزارت ساختمانهای روستایی هر سه سیلوی گندم هم می سازند. وزارت ساختمانهای صنعتی خانه های مسکونی می سازد، بیمارستانها به وسیله وزارت راه و ترابری ایجاد شده اند، معادن زغال سنگ وسیله وزارت ساختمان و بالاخره کودکستانها نیز به وسیله ساختمانهای صنعتی نفت و گاز ساخته شده اند.


در محیطی چنین وسیع از نظر برخوردهای درونی بوروکراتیک و ایجاد ساختمانهای عظیم و علیرغم کمبودهای این صنعت، کاراوایف توانسته است حداقل پست و مقام خود را به مدت یک دهه حفظ نماید.


در سال 1971 زمانی که به عنوان یک عضو فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی برگزیده شد اولین مسئولیتهای حزبی را نیز بدوش گرفت. دو سال بعد در شصتمین سال تولدش و در قبال


ص: 575





«خدماتش به دولت شوروی» نشان لنین را دریافت نمود.


سوابق حرفه ای و تحصیلی


گئورگی آرکادیویچ کاراوایف در سوم آوریل 1913 در شهر سن پترزبورگ (لنینگراد کنونی) متولد گشت، در سن 16 سالگی به کار مشغول شد. پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتو مهندسی حمل ونقل آب لنینگراد، در سال 1935 وارد کار ساختمانی شد. بین 1937 و 1951 در یک تراست ساختمانی مجهول الهویه به عنوان سرپرست کارگری مشغول به کار شد و تا سمت مدیریت این تراست ارتقاء درجه یافت.


در 1940 کاراوایف، به حزب کمونیست که در تلاش بود لنینیست های وفادار را به درون حزب جذب نماید ولی دراثر بحران سالهای 1930 موفق نشد، پیوست. فعالیتهای وی در طول جنگ جهانی دوم حائز اهمیت نبود ولی در بیوگرافی رسمی روسی او اشاره به آن نشده است که آیا در کار و حرفه ساختمانی وی انقطاع به وجود آمده است یا نه.


در سال 1951 کاراوایف در وزارت ساختمان صنایع سنگین ریاست اداره اصلی ساختمان سازی صنعتی در مناطق جنوبی را عهده دار شد.


در سال بعد او به سمت معاونت وزیر رسیده بود. در 1954 او معاون وزیر در بخش ساختمانهای فلزی و مواد شیمیایی شد. در همان سال وی به ورشو فرستاده شد تا در کار ساختمان قصر فرهنگی و علمی ایوسیف استالین نظارت داشته باشد که پس از اتمام منتقدان غربی این بنا را مخوفترین نمونه سبک «استالینی» معماری شوروی دانستند.


وظایف منطقه ای: ارتباط احتمالی با کیریلنکو


در 1957 کاراوایف شغل خود را ترک گفت تا پس از وزارت های ساختمانی، معاونت ریاست امور ساختمانی اسوردلوفسک سونار خوز (شورای اقتصاد ملی) را که یک سازمان ناظر اقتصادی منطقه ای و بخشی از چنین سازمانهای ملی است، در سالهای 65-1957 عهده دار شود. کاراوایف 2سال در این شغل باقی ماند و امکان دارد که در همین زمان با آندره کیریلنکو رئیس کمیته حزبی اسورد لوفسک اوبلاست در 62-1955 ارتباطهایی برقرار ساخته باشد. کیریلنکو در حال حاضر دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی و جانشین مسلّم دبیر کل حزب کمونیست شوروی لئونید برژنف می باشد.


مراجعت به مرکز


کاراوایف در سال 1959 به مسکو بازگشت تا معاون اول ریاست گوستروی شود. در اواخر 1961 او به عنوان ریاست بانک «آن یونیون» انتخاب شد تا در زمینه صنایع مادر به تزریق سرمایه بپردازد، پس از این مقام او به وزارت رسید. در 1963 او دوباره به سمت معاون اول ریاست گوستروی برگزیده شد. در 1965 دولت شوروی عنوان وزیر را از کسانی که مستقیما در وزارتخانه ها کار نمی کردند (از قبیل کاراوایف) گرفت، ولی در سال 1967 با ارتقاء یافتن به مقام وزارت ساختمانی، عنوان وزارت خود را دوباره دریافت نمود. کاراوایف از سال 1970 عضو دیوان عالی شوروی بوده است.




آلکسی نیکولاویچ مانزولو معاون وزیر تجارت خارجی


ص: 576





الکسی مانزولو از سال 1970 معاون وزیر تجارت خارجی بوده است. وی قبلاً از سال 1962 در این وزارتخانه به عنوان رئیس اداره تجارت با کشورهای غربی کار می کرده است. او که یکی از ده معاون این وزارتخانه است، بر امور تجاری مربوط به اروپای غربی، آفریقا، آمریکای جنوبی و شمالی و سازمان بین المللی اقتصادی نظارت دارد. وی همچنین مسئول نظارت بر قراردادهای تجاری دوجانبه با کشورهای سرمایه داری است. به علت داشتن مسئولیتی این چنین وسیع از نظر جغرافیایی، مانزولو بارها به کشورهای مختلف جهان سفر کرده است.


روابط او با آمریکائیها تلاشهای مانزولو در زمینه بالابردن روابط بین آمریکا و شوروی از سال 1959 آغاز گردید که در آن سال او سرپرست یک نمایشگاه علمی و فرهنگی شوروی در شهر نیویورک بود و شخصا پرزیدنت آیزنهاور را در این نمایشگاه مربوط به شوروی همراهی می کرد. چهار سال بعد، مانزولو در یک هیئت نمایندگی شوروی جهت خرید گندم از آمریکا وارد این کشور گردید. در سال1972 وی در جلسات گروه ویژه قراردادهای تجاری بین آمریکا و شوروی شرکت جست و در همان سال (در ماه ژانویه و دسامبر) دوبار به آمریکا سفر کرد تا با مقامات دولت آمریکا مذاکراتی انجام دهد.


در فوریه 1975 مانزولو به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی در اولین اجلاس «گروه ویژه قراردادهای تجاری بین آمریکا و شوروی» که در سال 1974 ایجاد شده بود تا همکاری اقتصادی، صنعتی و فنی بین دو کشور را ممکن سازد، در مسکو شرکت جست. دو ماه بعد او وزیر خزانه داری ویلیام سیمون را که به شوروی رفته بود در اجلاس بازرگانی مشترک همراهی نمود. در ماه اوت مانزولو در آمریکا با مقامات شرکت تجارت امریکا و شوروی (ساترا) که یک شرکت آمریکایی برای بهبود وضع تجاری با شوروی است ملاقات نمود. معاون وزیر در جلسات مجمع عمومی سازمان در آوریل 1974 و سپتامبر 1975 شرکت جست.


نظریات پیرامون تجارت بین امریکا و شوروی یکی از بازرگانان آمریکایی در سال 1975 مانزولو را مردی توصیف کرد که بسیار مایل است روابط تجاری با غرب برقرار گردد. در آوریل 1976 مانزولو مقاله ای در sovietskayaro تحت عنوان «تحقق دتانت» نوشت که در آن به دفاع از گسترش روابط و افزایش روابط اقتصادی با کشورهای سرمایه داری پرداخته بود. در این مقاله او به شِکوه از محدودیتهای اعتباری «بانک واردات و صادرات آمریکا» و عدم اعطای امتیاز مهمترین ملت به روسیه پرداخته است، ولی گفته است که «تحقق گسترش روابط نیاز مهم زمان ما است و کشور ما با صبر و پافشاری سعی خواهد کرد راههای جدیدتری بیابد» تا آن را بیشتر ممکن سازد.


ص: 577




زندگی اولیه


الکسی نیکولایویچ مانزولو در 15 سپتامبر 1913 در لوکانسک که در حال حاضر اوکراین است متولد گردید. بنابر گفته خودش والدین او کارگران کارخانه بودند و حتی قبل از انقلاب بلشویک در نوامبر 1917 عضو حزب کمونیست بوده اند. پدرش در سال 1941 فوت کرد. درباره زندگی اولیه مانزولو اطلاعات واضحی در دست نیست. او به دیپلماتهای غربی گفته است که هنگام برداشت محصول در 1929 او روی یک تراکتور جان دیر رانندگی می کرد. او در سال 1936 از انستیتو مهندسی مسکو فارغ التحصیل گردید و پس از آن در مسکو به عنوان یک مهندس ماشین آلات مشغول به کار گردید. به هنگام جنگ جهانی دوم به آکادمی تجارت خارجی وارد شد و زبان انگلیسی را فرا گرفت.


حرفه او در تجارت خارجی بعد از جنگ جهانی در سال 1945 مانزولو به همراه یک کمیسیون خریدار روسی از طریق آلاسکا به آمریکا فرستاده شد.


سه انتصاب خارجی دیگر نیز به وی واگذار گردید که عبارتند از: معاون نماینده تجاری در انگلیس در سالهای 51 - 1948، نماینده بازرگانی در بوینس آیرس از سال 1953 تا 1957، و کارمند نمایندگی تجاری شوروی در هاوانا از اوایل سال 1961 تا ژوئیه 1962. در زمان بین این سفرها او در مقّر وزارت تجارت خارجی در مسکو به عنوان معاون رئیس یک اداره مجهول الهویه (53 - 1951) و به عنوان معاون رئیس اداره ویژه تجارت با کشورهایی که مردمشان دارای مرام دموکراسی هستند، کار می کرد (1961 - 1957).


سوابق فردی


یکی از مقامات امریکایی مانزولو را فردی بسیار خوش برخورد و پیچیده توصیف کرده است. دیگر نمایندگان امریکا معتقدند که او مذاکره گری قابل اعتماد و مؤثر است. در خارج از خانه او دوست دارد به شکار، ماهیگیری و کوهنوردی بپردازد. او به موسیقی یونانی خیلی علاقه دارد و هوادار هنرپیشه یونانی ملینا مرکوری است. مانزولو دوبار ازدواج کرده است. همسر اولش برتا در سال 1955 به هنگام وضع حمل فوت نمود. از آن ازدواج یک دختر به نام مارینا باقی مانده است که در سال 1945 در نیویورک متولد شده است. نادژدا همسر کنونی مانزولو که یک پزشک است به ندرت در محافل دیپلماتیک مسکو دیده می شود. این دو دارای فرزند پسری هستند که در سال 1965 متولد شده است. مانزولو به زبان انگلیسی و اسپانیایی کاملاً مسلط است و قدری فرانسه هم می داند.1 آوریل 1977




ایگور دیمیتریویچ موروخوف


معاون اول ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی ایگور موروخوف که دارای درجه دکترا در علوم فنی است، یکی از مهمترین اداره کنندگان و سخنگوی اصلی برنامه های شوروی در زمینه انرژی اتمی داخلی و بین المللی است. وی از سال 1960 معاون اول ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی بوده و از سال 1966 به عنوان یکی از نمایندگان شوروی در هیئت مدیره، «آژانس انرژی اتمی بین المللی» شرکت داشته است.


ص: 578





موروخوف که 15ماه بیشتر از رئیس کمیته دولتی بهره برداری انرژی اتمی - آندرونیک پتروسیانتس - با این کمیته سروکار داشته، دارای منافع و مسئولیتهای بسیار وسیعی در امور مربوط به انرژی اتمی می باشد وی در غیاب پتروسیانتس به عنوان رئیس این کمیته فعالیت می کند. مسئولیتهای مهم او عبارتند:


از طرح و به اجرا درآوردن قراردادهایی در زمینه بهره برداری مسالمت آمیز از انرژی اتمی با حکومتهای خارجی که شامل مواردی چون انفجارات هسته ای مسالمت آمیز، عدم تکثیر سلاحهای هسته ای و محافظت از اطلاعات و مواد اتمی می باشد. او در برنامه های هسته ای شوروی دارای آن چنان نقش مهمی است که همکاران وی در شوروی او را «آقای انرژی اتمی» می نامند.


با وجود اینکه موروخوف علاقه مند به عدم تکثیر و محدودیت در ساختن سلاحهای هسته ای است، ولی یکی از حامیان سرسخت استفاده مسالمت آمیز از انرژی اتمی که شامل استفاده از انفجارات اتمی برای حفر کانالهای جدید و ایجاد شکافهای زباله دانی اتمی در مخازن یا ذخایر عظیم نمک می باشد. بنابه عقیده ای، بسیاری از نظریات پیرامون امور هسته ای که به وسیله موروخوف ارائه می شود، تحت نام الیاس. آی دیمتریف در مطبوعات شوروی به چاپ می رسد. نظریات و بیانات شخصی موروخوف احتمالاً یک معیار بسیار دقیق را در مورد موضع کرملین پیرامون اکثر امور هسته ای به دست می دهد، وی به هنگام بحث پیرامون سیاستهای انرژی اتمی کاملاً از خط مسکو پیروی می کند و بدون شک خود او نقش مهمی در ایجاد آن سیاستها دارد.


مذاکره گر ماهر


یکی از مهمترین کارهایی که موروخوف تا به امروزانجام داده این است که وی به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی در مذاکرات «قرارداد منع آزمایش های هسته ای» و «قرارداد انفجارات هسته ای صلح آمیز» بین آمریکا و شوروی که در ماه مه 1976 پس از 18 ماه مذاکرات وسیع در مسکو منعقد گردید، شرکت داشت. وی در حال حاضر مسئول مشارکت شوروی در مذاکراتی است که در لندن و وین میان تولیدکنندگان انرژی هسته ای به اصطلاح کلوپ لندن- جریان دارد تا شاید بتوان به یک قرارداد چندجانبه در مسائلی چون عدم تکثیر، حفاظت فیزیکی، بهره برداری دوباره از سوخت، مراکز سوخت منطقه ای، و مدیریت بین المللی پلوتونیوم دست یابد. با این حال موروخوف به مقامات آمریکایی گفته است که با وجود اینکه درگیر مذاکرات بین المللی است، باید به انجام وظایف خود در کمیته دولتی بهره برداری انرژی اتمی بطور تمام وقت نیز ادامه دهد، و معتقد است که این مذاکرات علاوه بر فراهم آوردن یک زمینه آموزشی مفید، باعث شده است که چیزهای زیادی را درباره سمبلها و زمینه های فنی و ریاضی جدید نیز فرا گیرد.


موروخوف که یک مذاکره گر بسیار ماهر است، بر دیگر اعضای گروه خود گذشته از رتبه و موقعیتشان تسلط کافی اعمال می کند. وی همیشه تأکید می کند که لحن و نحوه بحث آنها با همتاهای خارجی خود باید دوستانه و سازنده باشد و اغلب نظریات خود را حتی درباره موضوعاتی که در برنامه رسمی مطرح نشده نیز اعلام می نماید.


به دنبال خاتمه مذاکرات «منع آزمایشهای هسته ای» و «قرارداد انفجارات هسته ای صلح آمیز» او از اینکه روابط کاری آنچنان صمیمانه بین آمریکا و شوروی به وجود آمده بود قدردانی کرد. در مناسبتها و موارد دیگر نیز اظهار داشته است که باید در زمینه مسائل اتمیک مشورتهایی بین امریکا و شوروی انجام


ص: 579




گیرد و این تمایل خود را با این گفته نشان داده است که «با وجود اینکه با یکدیگر هماهنگی نداریم ولی معلوم است که همیشه تفاهم داریم.» ناظران آمریکایی معتقدند که موروخوف متوجه زمینه سیاسی چنین مذاکرات فنی مهمی است. در طول مذاکرات منع آزمایش هسته ای و انفجارات صلح آمیز وی گفته است که جنبه سیاسی این مذاکرات مهمتر از جنبه فنی آنهاست و بهتر است میزان تبلیغات کاهش داده شود تا رهبران سیاسی هردو ملت در انعقاد قرارداد نهایی فرصت کافی داشته باشند.


سوابق علمی


موروخوف علاوه بر مهارت در زمینه مذاکرات، مقامات آمریکایی را با اطلاعات دقیق و مفصل خود درباره تکنولوژی هسته ای نیز تحت تأثیر قرار داده است. ظاهرا تخصص وی در این رشته بیشتر از طریق تجربه کاری حاصل شده تا از طریق آموزشهای رسمی. با یک سری اطلاعات کلی در رشته مهندسی موروخوف کار خود را در انستیتو هوائی مسکو آغاز کرد و در موتورهای جت متخصص گردید. هنگامی که شوروی برای اولین بار برنامه های انرژی اتمی خود را آغاز نمود، افراد بااستعداد از رشته های مختلف بسیاری انتخاب شدند تا این برنامه را به راه بیندازند.


احتمالاً موروخوف نیز به همین ترتیب در طول جنگ جهانی دوم انتخاب شده بود. درباره فعالیتهای ابتدایی او در زمینه انرژی اتمی اطلاعاتی در دست نیست، ولی احتمالاً در تأسیسات طبقه بندی شده منطقه سیبری و اورال، قبل از انتخاب به عنوان معاون ریاست کمیته دولتی بهره برداری از انرژی اتمی در سال 1960، کار می کرده است.


در حال حاضر دکتر علوم فنی و پرفسور نیمه وقت (احتمالاً در انستیتو انرژی اتمی ایمنی کورچاتف مسکو) است. موروخوف در اموری چون، تکنولوژی رآکتور، جداسازی ایزوتوپها، عکس العمل ترمو هسته ای کنترل شده، هیدرودینامیک و مراحل سوخت هسته ای تخصص می بیند.


سوابق فردی


ایگور دیمترویچ موروخوف در 19 اوت 1919 در ایوانف متولد گردید. علاوه بر سفرهای متعدد وی به وین به منظور شرکت در اجلاس آژانس انرژی اتمی بین المللی وی اغلب به عنوان رئیس هیئت نمایندگی انرژی اتمی شوروی به کشورهای غربی و بلوک شوروی سفر می کند. تنها سفر وی به آمریکا در ژوئیه 1971 برای شرکت در سومین اجلاس مذاکرات فنی شوروی و آمریکا درباره انفجارات صلح آمیز هسته ای که در واشنگتن انجام شد صورت گرفت.


موروخوف که حتما دیدش در اثر سفرها و روابط خارجی و سمتهایش در «آژانس انرژی اتمی بین المللی» در وین وسیعتر شده بنابر گفته بسیاری ازمقامات غربی یک فرد مغایر با همه بوروکراتهای روسی است.


او قدری شوخ طبع است گرچه همیشه در زمینه مذاکرات فنی جدی و راستگو بوده است. او بیش از حد شراب می نوشد ولی گویا اصلاً تحت تأثیر واقع نمی شود. احتمالاً در حدود 1960 موروخوف دستخوش یک حمله قلبی شده بود. او به عکاسی خیلی علاقه دارد او و همسرش دو دختر و یک پسر


ص: 580




دارند. موروخوف تا حدی آلمانی و تا حد خیلی کمی انگلیسی می داند ولی به هنگام مذاکرات رسمی احتیاج به مترجم دارد.




ویکتور نیکولایویچ پولیاکوف وزیر صنایع ماشین آلات


ویکتور پولیاکف یکماه پس از مرگ الکساندر تاراسف وزیر پیشین به وزارت صنایع ماشین آلات در ژوئیه 1975 منصوب گردید. پولیاکف که مدت 10 سال به عنوان معاون وزیر خدمت می کرد، درست قبل از درگذشت تاراسف به سمت معاون اول وزیر ارتقاء یافت. شاید وی مهمترین نقش را در زمینه طرح ریزی، سازماندهی و هدایت کارخانه وسیله نقلیه موتوری ولگا در تولیاتی داشته باشد که در سال 1970 به تولید ماشینهای سواری پرداخت. در سال 1974 وی مدیر کل مؤسسه تولید ولگا که عبارت: از مجموعه ای از شرکتهای ماشین آلات روسی و نیز کارخانه تولیاتی است گردید.


اتکا به تکنولوژی غربی


پولیاکف ریاست وزارتخانه ای را عهده دار است که به طور عمده ای در چند سال گذشته متکی به تکنولوژی غربی در زمینه ایجاد تسهیلات تولیدی مدرن بوده است. به عنوان مدیر کارخانه ولگا وی در ایجاد طرح و فرضیه های تولیدی ایتالیایی وسیله شرکت فیات نظارت داشته است. مقامات این وزارتخانه با شرکتهای آمریکایی در مورد خرید تکنولوژی و تجهیزات کارخانه های عظیم وسیله نقلیه موتوری کاما در نبرژنیه چلنی مذاکره کرده اند. تزریق فنون غربی منجر به افزایش عجیب تولید اتومبیل شده است، طرحهایی در پیش است تا به وسیله آنها یک ماشین روسی به نام ژیگولی در بازارهای امریکا به معرض فروش گذاشته شود.


سوابق حرفه ای


ویکتور نیکولایویچ پولیاکف در تامسک - سیبری مرکزی - در تاریخ 3 مارس 1915 متولد گردید. او که یک مهندس آموزش دیده است، در ژانویه 1954 ریاست اداره تحقیق و طرح ریزی را در کارخانه وسیله نقلیه استالین موتور در مسکو عهده دار گردید. در سالهای 57-1954 مطبوعات شوروی پولیاکف را به عنوان مهمترین طراح کارخانه کوچک وسیله نقلیه موتوری که امروزه به نام کارخانه وسیله نقلیه موتوری مسکویچ معروف است معرفی کردند. او که به عنوان مدیر کارخانه مسکویچ جانشین وی. پی ایوانف شده بود، از سال1960 به مدت 4 سال تولید اتومبیلمسکویچ را اداره نمود.


در اوایل 1964 پولیاکف به طور موقت در شورای اقتصاد ملی مسکو (سونارخوز) که یکی از هیئتهای ناظر اقتصادی منطقه ای است که به وسیله نخست وزیر وقت نیکیتا خروشچف تأسیس شده بود، به کار اداری پرداخت. وی که به عنوان معاون اول رئیس سونارخوز مسکو به کار مشغول شده بود یک سال بعد ریاست آن را بر عهده گرفت که احتمالاً سبب شد وی نقش مهمی را در سیاست اقتصادی منطقه داشته باشد. ولی در اواخر 1965 شوراهای اقتصادی وسیله جانشین خروشچف ملغی گردید و پولیاکف به کار تمام وقت در کار اداری صنایع ماشین آلات پرداخت در سال1966 وی به سمت معاون وزیر در صنایع


ص: 581





ماشین آلات دست یافت و مسئولیتهایی به عنوان مدیر کل کارخانه وسیله نقلیه موتوری ولگا نیز بر دوش وی نهاده شد.


سفرها


پولیاکف در رابطه با وظایف خود سفرهای زیادی انجام داده است. در سالهای 1960 حداقل چهاربار از کارخانه اتومبیل سازی فیات واقع در تورین ایتالیا بازدید نمود. او در آوریل 1975 برای بازدید از تسهیلات تولیدی ماشین سازی و یک نمایشگاه ماشین آلات در نیویورک به آمریکا سفر نمود. پولیاکف از کشورهای اروپای غربی نیز چند بار دیدار کرده است.


نشریه ها و جوایز


پولیاکف در نشریات فنی شوروی درباره خصوصیات و عملکرد موتور اتومبیل مسکویچ چند مقاله نوشته است. وی عنوان قهرمان کار سوسیالیستی را دارا می باشد. و ظاهرا به زبان انگلیسی قادر به مکالمه نیست.




یاکوف پترویچ ریابف دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی


یاکوف ریابف پس از آنکه از ژانویه 1971 به عنوان دبیر اول حزبی در اسورلوسک اوبلاست که یکی از مناطق مهم صنعتی دارای سازمان های حزبی وسیع شوروی است خدمت کرده بود، در اکتبر 1976 به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید. ظاهرا از وظایف ریابف در سمت دبیری حزبی نظارت بر صنایع دفاع می باشد. با انتخاب وی تعداد دبیران حزبی، به یازده نفر بالغ می شوند در حالیکه ریابف که متولد در سال1928 است جوانترین آنها می باشد.


پس از انتخاب ریابف به عنوان دبیر حزب باید او را دقیقا زیر نظر داشت. چون او نه تنها یکی از اعضاء والارتبه حزبی در هیئت اجرائیه است، بلکه یکی از دست پروردگان عضو دفتر سیاسی یعنی آندره کیریلنکو است که به نظر بسیاری جانشین لئونید برژنف به عنوان رهبر حزب کمونیست شوروی خواهد بود. خود کیریلنکو نیز در حزب اسورد لوسک اوبلاست به عنوان یکی از اعضای فاقد حق رأی حزب خدمت کرده است و هنوز هم با این منطقه در رابطه است.


روابط ریابف با کیریلنکو هرچه باشد وی به عنوان یک رهبر مستعد و توانا در مکان خود اعتباری به هم زده است. ریابف از طریق مدیریت مؤثر شرکتهای صنعتی اسوردلوسک میلیونها روبل صرفه جویی کرده است. او یکی از نویسندگان مهم پیرامون مواردی از قبیل مولد بودن کار، بهبود فنی، طرحهای مرکزی در مقابل طرحهای منطقه ای، مؤسسات تولیدی، و نقش سازمانهای حزبی در بازسازی صنایع شوروی می باشند.


وی از آوریل 1971 یکی از اعضای دارای حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است.


ص: 582





ابتکارات صنعتی و نظریات اقتصادی


در سالهای اخیر ریابف در رابطه با برنامه ای که برای افزایش تولیدات صنعتی از طریق تعویض مدل، و توسعه کارخانه های موجود با حداقل سرمایه گذاری داشته شهرت زیادی کسب کرده است. کیریلنکو این فعالیتها را در مقاله ای که در مارس 1975 در مجله کمونیست (که بوسیله کمیته مرکزی منتشر می گردد) مورد قدردانی قرار داد و خاطرنشان ساخت که ابتکارات ریابف از طریق یکی از فرامین کمیته مرکزی مورد تأیید قرار گرفته اند. در مصاحبه ای که ریابف با پراودا در سال 1976 انجام داد اظهار داشت که برنامه او در اوبلاست باعث شده است که در مدت 5 سال با تغییر مدل کارخانه ها به جای ایجاد کارخانه های جدید 600 میلیون روبل صرفه جویی شود.


ریابف پیرامون امور اقتصادی در نشریات مقاله های بسیار معتبری را منتشر ساخته است. یکی از برداشتهایی که از نوشته های اخیر وی می شود این است که مداخله حزبی در امور اقتصادی محلی در مقایسه با مدیریت دولتی تأثیر بیشتری دارد. مثلاً در سال 1975 او مقاله ای را در اکونومیچکایاگازتا پیرامون تغییر مدل چند شرکت کشاورزی و صنعتی بچاپ رساند که در آن چند وزارتخانه خاص را مورد انتقاد قرار داده بود. یک سال بعد ریابف درحالیکه از بیست و پنجمین کنگره حزبی سخن می گفت آشکارا به انتقاد از گوسپلان و وزارتخانه های مرکزی پرداخت که در مقایسه با کار مؤثر حزب، کار دولت در امور اقتصادی بسیار رضایتبخش نبوده است.


سوابق حرفه ای و زندگی


یاکوف پترویچ ریابف در 24 مارس 1928 متولد شد. او اکثر زندگیش را به کار در اسورلوسک اوبلاست پرداخت. در اواخر سال های 1940 و اوایل 1950 در کارخانه موتورهای توربینی اسوردلوسک به عنوان یک طراح کار می کرد و شبها در انستیتو پلی تکنیک اورال به تحصیل اشتغال داشت. در سال 1952 از انستیتو فارغ التحصیل و در کارخانه ابتدا به عنوان مهندس، و به عنوان رئیس فروشگاه و پس از سال 1957 به عنوان دبیر کمیته حزب مشغول به کار گردید. در سال1960 ریابف یکی از دبیران حزبی اوردژونیکی ایدزاسوردلوسک اوبلاست شد و از سال 1963 تا 1966 به عنوان دبیر کمیته حزبی شهر اسوردلوسک انتخاب شد و کار کرد. ریابف بخشی از اوقات خود را به کار با آندره کیریلنکو که از سال 1955 تا 1962 دبیراول حزب اسوردلوسک اوبلاست بود می گذراند. پس از رفتن کیریلنکو به مسکو، ریابف نیز زیرنظر جانشینی کیریلنکو یعنی کنستانتین نیکولایف پیشرفت کرد. نیکولایف چند روش و برنامه جدید را در رشته اقتصادی ایجاد کرد و ریابف نیز که به عنوان دبیر دوم اوبلاست از 1966 تا 1971 خدمت می کرد، ظاهرا مطالب زیادی از وی آموخت.


در اواخر 1960 ریابف بکرات درباره استفاده تجربی خود از یک برنامه در اوبلاست به منظور سازماندهی علمی کار سخن گفت. در 1970 او یک برنامه تجربی بسیار مهم را تحت بررسی قرار داد که با منطقه شبحنیکو رابطه داشت و در آن از کاهشهای تدریجی در نیروی کار کارخانه برای پرداخت به بقیه کارگرها به منظور افزایش تولید استفاده می شد. ریابف همچنین در کاربرد و به وجود آوردن مؤسسات تولیدی که یکی از تجارب اقتصادی مهم دیگر می باشد نیز سهمی به سزا داشته است. بنابراین پس از بازنشست شدن نیکولایف و انتخاب وی به عنوان جانشین او در اوبلاست در سال 1971 اسوردلوسک


ص: 583




در آن چنان برنامه ابتکاری و پیشرفتهای اقتصادی سرگرم بوده است که نظیر آن فقط در لنینگراد که یک منطقه دارای نفوذ سیاسی است دیده شده است. از سال 1971 تا زمانی که در اکتبر 1976 به عنوان دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید ریابف به روشهای ابتکاری خود در اسوردلوسک ادامه داد و اوبلاست به همین دلیل به رقابت با لنینگراد پرداخت. در اکتبر 1976 پس از انتخاب وی به سمت دبیری حزب، نشان لنین را در ازای کار خود در اسوردلوسک بخصوص به خاطر کمکهایش در دست یافتن به اهداف برنامه پنج ساله دریافت نمود.


سوابق فردی و سفرها


ریابف متأهل است. او عضو یا رئیس چند هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به کشورهای خارجی بوده است. در 1971 همراه برژنف به چکسلواکی و همراه کیریلنکو به مغولستان سفر کرد. در 1972 همراه دبیر حزب میخائیل سوسلو به فرانسه رفت و در سال 1973 به عنوان سرپرست یک هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به بلژیک سفر نمود.


در سال بعد ریابف به همراه همسرش به گذرانیدن تعطیلات در ایتالیا پرداخت، ظاهرا ریابف انگلیسی نمی داند.


این اسناد ترجمه نشده است




ادوارد آمورسیویچ شواردنادزه دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست گئورگیا


ادوارد شواردنادزه که یکی از جوانترین رهبران حزب منطقه ای شوروی است. در سپتامبر 1972 در سن 43 سالگی دبیر اول حزب کمونیست گئورگیا گردید. وی که قبل از تصدیِ این سمت 7 سال به عنوان وزیر این جمهوری در امور داخلی مسئولیت حفظ نظم و قانون را بر عهده داشت. در سلسله مراتب حزبی گئورگیا یک تازه وارد است. تجربه شواردنادزه به عنوان یک مدیر پلیس می تواند دلیل اصلی ارتقاء یافتن وی به سمت کنونی باشد.


در شوروی، گئورگیا به عنوان منطقه ای شناخته شده است که در آن سطح زندگی بسیار بالا بوده و روبل نیز از ارزش خوبی برخوردار است. مهمترین فعالیت اقتصادی گئورگیا که تولید شراب است، یکی از قدیمی ترین و دوست داشتنی ترین بخش کشاورزی این منطقه است. اهالی گئورگیا مردمی آزادی پرست و فردگرا هستند و برخلاف دیگر ملل روسیه آنها قانون را چندان محترم نمی شناخته اند، چون اولاً نخست وزیر پیشین آیوسف استالین (که خود نیز اهل گئورگیاست) آنها را این گونه بار آورده بود و ثانیا به خاطر اینکه این روش از دیرباز در آنجا جا افتاده بوده است.


فردی منظم در یک جمهوری نامنظم


شواردنادزه رئیس پلیس پیشین که همه او را به صورت فردی مصمم و منظم می شناسند (گئورگیائی ها او را رئیس صدا می زنند)؛ از سال1972 سعی داشت عادت سرسری گرفتن مسائل، فساد سیاسی، سرمایه داری زیرزمینی و مشروبخواری بی حدوحصر توسط نسلها را تغییر دهد. ولی اهالی گئورگیا به


ص: 584





آسانی دستخوش تغییرات نمی شوند. تلاش شواردنادزه جهت پاکسازی، اوایل با بی میلی روبه رو شد و در اولین سال رهبری وی در حزب گئورگیا وی با مخالفت بوروکراتیک زیادی روبرو شد. در مجمع حزبی در اوت 1973 سخنگویان اشاره به بی نظمی شدید عمومی کردند و شایعاتی مبنی بر وجود خطر علیه شوادنادز و خانواده اش در تمام طول سال 1973 به گوش می خورد.


اخیرا چند واقعه حاکی از آن است که تلاش شواردنادزه در جهت پاکسازی در گئورگیا، بسیار شدید، وسیع و مستمر بوده است. یکی از نشریات زیرزمینی شوروی که در سال1975 ظاهر شده بود، ادعا می کرد که در دو سال گذشته 25000 نفر توقیف شده اند. (یکی از افراد شوروی که به گئورگیا در سال 1974 سفری داشته بود گزارش داده است که 13000 عضو حزبی و کومسومولی بازداشت شده بودند.) علاوه بر اینها آلبرت چرکین دبیر دوم این جمهوری نیز در آوریل 1975 به دلایل خطاها و اشتباهات فاحش اخراج گردید.


در سال 1976 نیز به دنبال استمرار تلاش همه جانبه شواردنادزه علیه فساد، ناسیونالیسم و انحرافات ایدئولوژیکی در جمهوری، یک سری آتش سوزی و بمب گذاری انجام شد. ممکن است که با این حملات می خواسته اند ثابت کنند که شواردنادزه قادر نیست شرایط و اوضاع گئورگیا را تحت کنترل خود درآورد، شایعاتی نیز پخش شده بود که دبیر اول به علت این بی نظمی ها در حال اخراج است. گزارش تند و طویلی که در ژوئیه 1976 توسط شواردنادزه ارائه شد، نشان داد که علیرغم این آشوبها او هنوز هم آنجا را تحت کنترل دارد؛ ولی او که اغلب یادآور می شد که مقامات مسکو تلاشهای وی را تأیید نموده اند، سبب شد که در مورد قدرت وی در جمهوری قدری نگرانی پیش بیاید.


نظریات در مورد کشاورزی


در سال 1975 زمانی که گئورگیا نیز از کمبود محصولات عمومی شوروی رنج می برد، شواردنادزه چند ایده جدید را در مورد کشاورزی مطرح نمود، در گزارشی که به یک اجلاس حزبی محلی تسلیم داشت وی به حمله به برنامه موجود برای ساختن تسهیلات دامداری مکانیزه پرداخت - این پروژه مورد علاقه شدید مقامات مهم کشاورزی شوروی است - و پیشنهاد کرد که به جای آن بهتر است بخشی از بودجه و مواد برای ایجاد بهبود در اساس غذایی این منطقه مصرف گردد. شواردنادزه چند پیشنهاد نیز به منظور تقویت مواضع افراد زارع ارائه نمود. به طور مثال پیشنهاد کرد که تضمین شود به فردی که دامدار است، حتما علیق لازم رسانده خواهد شد، و آن قسمت از زمین (زمینهای باتلاقی و صخره ای) که دلخواه نیست همراه با کمکهای فنی و کودهای لازم به مردم داده شود و دیگر اینکه زارعین، یک مؤسسه تعاونی ایجاد نمایند. از سال 1975 در مورد این پیشنهادات چیزی شنیده نشد، ولی همین پیشنهادات حاکی از سبک پراگماتیک رهبری شواردنادزه است که در برابر مشکلات سیاسی روزافزون در این جمهوری می تواند باعث بقای وی شود.


سوابق حرفه ای و زندگی


ادوارد آمورسیویچ شواردنادزه در 25 ژانویه 1928 در گئورگیا متولد گردید. وی فرزند یک معلم بود و در یک انستیتو پداگوژیکی به عنوان یک مورخ تحصیل نمود، ولی در سال 1946 کار خود را در


ص: 585




کومسومول آغاز نمود. او پله های ارتقاء رتبه را سریعا پیمود و در دسامبر 1957 به عنوان دبیر اول کمیته مرکزی کومسول گئورگیا برگزیده شد و در سال 1958 شواردنادزه به عنوان عضو فاقد حقّ رأی هیئت کمیته مرکزی حزب گئورگیا انتخاب شد، و سه سال بعد عضو دارای حق رأی کمیته مرکزی تمام متّحد کومسومول گردید.


شکست سیاسی و بهبود


شواردنادزه در سال 1961 از سمت خود به عنوان رئیس کومسومول در هیئت حزبی بدون هیچ گونه توضیحی برکنار شد. وی که در سیاست شکست خورده بود مدت سه سال در موقعیت حزبی بسیار کم اهمیت در تبلیسی پایتخت گئورگیا به کار مشغول گردید. در سال 1965 رجعت سیاسی خود را با انتصاب به عنوان وزیر حفظ نظم عمومی در گئورگیا که بعدها این عنوان به وزیر امور داخلی تغییر داده شد، آغاز کرد.


ممکن است این رجعت مرهون رابطه وی با الکساندر شلپین که در آن زمان یکی از اعضای دفتر سیاسی حزب کمونیست شوروی بود، باشد.


زمانی که شواردزنادز رئیس کومسومول گئورگیا شد، شلپین دبیر اول تمام متحد کومسومول بود و هنگامی که شواردنادزه به وزارت رسید شلپین در اوج نفوذ خود در مسکو به سر می برد.


در ژوئیه 1972 شواردنادزه به عنوان یک عضو دارای حق رأی هیئت حزبی این جمهوری و دبیر اول کمیته حزبی شهر تبلیس برگزیده شد. شواردنادزه هنوز مدت زیادی به عنوان دبیر اول خدمت نکرده بود که پس از دو ماه به عنوان رئیس حزب گئورگیا برگزیده شد. وی از سال 1974 نماینده دیوان عالی شوروی بوده است.


سفرها


زمانی که شواردنادزه دبیر اول کومسومول بود برای شرکت در چند کنفرانس جوانان سفرهایی به بلژیک، تونس و فرانسه نمود. و از زمان اشغال تصدی دبیر اولی جمهوری روابط خود با مقامات خارجی را از طریق سفرها و بازدیدهای رسمی گسترش بخشیده است. در سال 1974 وی به عنوان رئیس هیئت نمایندگی شوروی به کنگره حزب کمونیست اطریش رفت و در ضیافت شامی که در مسکو توسط لئونید برژنف به مناسبت ورود رئیس جمهور فرانسه ترتیب داده شده بود، شرکت یافت.


با سناتور ادوارد کندی در گئورگیا ملاقات نمود و با عضو دفتر سیاسی یعنی نیکلای پادگورنی به صوفیا سفر نمود. وی در مارس 1975 به همراه برژنف در کنگره حزبی مجارستان شرکت جست.


شواردنادزه برادری به نام اییپوکرات دارد که در حزب گئورگیا بسیار فعال بوده است. در مورد شواردنادزه اطلاعات دیگری در دست نیست.




نیکولای ایوانویچ اسمیرنف معاون اول فرمانده نیروی دریایی


دریاسالار نیکولای اسمیرنف به عنوان معاون اول فرمانده نیروی دریایی شوروی در اکتبر 1974


ص: 586





انتخاب شد. به عنوان دومین شخصیت فرماندهی، اسمیرنف وظایف روزانه را نظارت می کند و بسیاری از تصمیمات عملیاتی را اتخاذ می نماید. اسمیرنف که در امور زیردریایی متخصص، است از سال 1969 تا سال 1974 به عنوان فرمانده ناوگان اقیانوس آرام نظارت و سرپرستی عظیم ترین ناوگان رودریایی و دومین ناوگان زیردریایی عظیم شوروی را بر عهده داشت. بسیاری از ناظران غربی معتقدند که پس از بازنشست شدن دریاسالار - شوروی سرگئی گورشکف - وی جانشین او خواهد گردید.


سوابق حرفه ای و زندگی


اسمیرنف که در یک خانواده روستایی روسی در دهم سپتامبر 1917 متولد گردیده بود، در سال 1937 به نیروی دریایی پیوست. وی در سال 1939 از مدرسه عالی نیروی دریایی ایمنی فرونز (آکادمی نیروی دریایی شوروی) فارغ التحصیل گردید و به انجام وظایف در خط مقدم که عبارت بود از فرماندهی زیردریایی در ناوگان اقیانوس آرام در جنگ جهانی دوم، پرداخت. او در سال 1942 به حزب کمونیست شوروی پیوست. درباره محلهای خدمت وی پس از جنگ جهانی دوم اطلاعی در دست نیست. بین او و یک کاپیتان دوم (به نقل از معاون فرمانده دریایی آمریکا) با همان نام که در ناوگان دریای سیاه شوروی در سواستپول در ژوئیه 1947 خدمت می کرد شباهت زیادی وجود دارد. بیوگرافی روسی اسمیرنف حاکی از آن است که وی پس از جنگ در ناوگان های دریای سیاه و بالتیک سمت فرماندهی داشت و از سالهای 1945 تا 1957 از سمت فرماندهی یک زیردریایی به سمت رئیس ستاد یک واحد زیردریایی ارتقاء یافته است. مقاله ای که در یک روزنامه استونیا در سال 1966 به چاپ رسیده بود از وی به عنوان عضو پیشین شورای نظامی «جبهه بالتیک» که در هنگام جنگ به دفاع از شهر پایتختی تالینن مشغول بود، نام برده است.


اسمیرنف احتمالاً در سالهای 1950 در یک آکادمی عمومی ستادی (یک دانشکده جنگ خدمات مشترک با دوره دوساله در آموزشهای مقدماتی و کلی)در مسکو به تحصیل مشغول بوده است. در حدود سال 1960 به عنوان ریاست ستاد ناوگان دریای سیاه منصوب گردید، وی زمانی که گواهینامه فوت افسری را که فرمانده این ناوگان بود امضاء کرد به فرماندهی این ناوگان برگزیده شد. اسمیرنف تا سال 1964 در ناوگان دریای سیاه باقی ماند تا اینکه به عنوان معاون دریاسالار به پایگاه ستادی نیروی دریایی در مسکو فراخوانده شد، تا احتمالاً به عنوان معاون عملیاتی به کار بپردازد. او تا ماه مه 1966 در پایگاه ستادی نیروی دریایی باقی ماند تا اینکه مطبوعات شوروی از او به عنوان فرمانده کل ناوگان اقیانوس آرام در خاباروسک یاد کردند. اسمیرنف در سال 1970 به درجه دریاسالاری و در نوامبر 1973 به درجه دریاسالاری ناوگان ارتقاء یافت. او تا سال 1974 در ناوگان اقیانوس آرام باقی ماند تا اینکه به سمت معاون فرمانده کل نیروی دریایی شوروی منصوب گردید.


یک دریاسالار سیاسی


نوشته ها و بیانات اسمیرنف بیشتر جنبه کلی، تاریخی و تبلیغاتی دارند تا اینکه به تاکتیکها و استراتژی های خاص نیروی دریایی بپردازد. در سال 1970 به عنوان نماینده دیوان عالی شوروی انتخاب شد و در سال 1971 هنگامی که فرماندهی ناوگان اقیانوس آرام را بر عهده داشت به عنوان عضو فاقد حق


ص: 587




رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی انتخاب گردید. در کنگره حزبی بعدی اسمیرنف به هنگام تصدی امور به عنوان معاون فرمانده کل نیروی دریایی دیگر به عنوان عضو کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی برگزیده نشد. (معمولاً افرادی که در موقعیت او قرار دارند به عضو کمیته مرکزی حزب در نمی آیند در حالی که فرمانده ناوگانها برای عضویت انتخاب می گردند).


سفرها


گذشته از سفرهای دریایی، اسمیرنف به ندرت به خارج از شوروی سفر کرده است. او در سال 1967 به عنوان عضو هیئت نمایندگی نیروی دریایی شوروی به یوگسلاوی سفر کرد و با وزیر دفاع وقت آندره گرچکو در مارس 1969 به پاکستان و هند سفر نمود. اسمیرنف در ماههای آوریل و مه 1972 در یک مأموریت حسن نیت از سری لانکا دیدار به عمل آورد.


سوابق فردی


بنا به گزارش وابسته نظامی آمریکا در مسکو، اسمیرنف دارای قدرت ابتکاریه ای است که وی را از فرماندهان دیگر شوروی متمایز می سازد. در سال 1965 هنگامی که در پایگاه ستادی نیروی دریایی در مسکو به سر می برد بسیاری از وابستگان نظامی خارجی او را فردی خوش برخورد، تیزهوش و قابل اعتماد توصیف کرده اند؛ یکی از دریاسالارهای وقت شوروی از او به عنوان یک جوان مطلع یاد کرده است.


وابستگان نظامی آمریکایی که توانسته اند با وی گفتگوهایی انجام دهند معتقدند که او درباره سوسیالیزم شوروی قدری ایده آلیست است، ولی علیرغم کم حرفی و انزواطلبی اش بسیار رک گو و خوش برخورد می باشد. او ظاهرا آمریکایی ها را دوست دارد و به آنها به دیده احترام می نگرد.


اسمیرنف بسیار تنومند و دارای بدنی مستحکم است. او متأهل است و یک دختر دارد. به زبان انگلیسی نیز نمی تواند صحبت کند.




سمن کوزمیچ تسویگون معاون اول ریاست کمیته امنیت دولتی


سرهنگ تمام سمن تسویگون که یک مقام اطلاعاتی است، از سال 1967 معاون اول ریاست کمیته امنیت دولتی یعنی ک.گ.ب. بوده است. به عنوان مهمترین معاون رئیس ک.گ.ب. - یوری آندروپف - او فرمانده دوم سازمانی است که مسئول امنیت داخلی (شامل پلیس مخفی) و فعالیتهای جاسوسی خارجی می باشد. از سال 1971 تسویگون عضو فاقد حق رأی کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی بوده است که بسیاری از پیشینیان او نتوانستند این عضویت را دارا شوند.


جانشین آندروپف؟


بسیاری از ناظران معتقدند که تسویگون جانشین مسلم آندروپف رئیس ک.گ.ب. می باشد.


تسویگون که یکی از «افراد مورد علاقه برژنف می باشد (چون از نظر شغلی و احتمالاً از نظر خانوادگی با


ص: 588





دبیرکل لئونید برژنف وابسته است)، در غیاب آندروپف به عنوان رئیس ک.گ.ب. فعالیت می کند و معمولا به عنوان یک مقام ک.گ.ب.در ضیافتهای عمومی شرکت می کند و حتی اخیرا به نوشتن کتاب نیز دست زده است. ولی برخلاف معمول تسویگون ارتقاء نیافت، چون آخرین رئیسی که برای ک.گ.ب. از میان این سازمان انتخاب گردید یعنی لاورنتی بریا به خاطر جاه طلبی های سیاسی در سال 1953 اعدام گردید.


همبستگی ظاهری تسویگون با برژنف نیز می تواند مانع از این انتخاب شده باشد. اگر رهبری جمعی خواهان آن بوده باشد که مقامات مهم ک.گ.ب. از نظر سیاسی خنثی باقی بمانند.


رمان نویس و ناظر


تسویگون که در میان مقامات مهم ک.گ.ب. به نگارش علاقه بسیار دارد در نوشته هایش تنها از یک روش طرفداری می کند. چالاکی در برابر خرابکاریهای داخلی و خارجی. گرچه دیگر مقامات این سازمان نیز طرفدار این آهنگ هستند ولی گویااو بیشتر و با عدم تردستی آنرا اعلام می کند. در سالهای اخیر تسویگون کمک بسیاری در نشر یک مجله حزبی به نام liticheskoye - Samoobrazovaniye (خودآموز سیاسی)، آشوبگر و کمونیست نموده است. او مؤلف دو کتاب با نامهای MyVernemsya(ما باز خواهیم گشت) در سال 1971 و یک کتاب نیمه اتوبیوگرافیک درباره جنگ پارتیزانی در اوکراین و کتاب TaynyyFront(جبهه مخفی) در سال 1973 که گویای عملیات جاسوسی غرب علیه شوروی است می باشد. در سال 1971 یکی از مخالفین در مسکو هنگام توصیف آندروپف به معنی «لیبرال» با استانداردهای ک.گ.ب، درباره تسویگون گفت: «جانشین آندروپف چیز دیگری است ... اگر او جانشین شود یک جو شدیدتر به وجود خواهد آمد.» سوابق حرفه ای و زندگی سمن کوزمیچ تسویگون در 27 سپتامبر 1916 در اوکراین متولد گشت. پس از فارغ التحصیل شدن از انستیتو تعلیمی آموزشی اودسا در سال 1937 مدّت کوتاهی به عنوان دبیر و مدیر یک دبیرستان در اودسا اوبلاست - قبل از اشتغال به کار اطلاعاتی در سال 1939 - پرداخت. تسویگون در سال 1940 به حزب کمونیست شوروی پیوست. گذشته از خدمت در ارتش شوروی (45-1941) درباره فعالیتهای دیگر وی در دهه بعد اطلاعی در دست نیست.


بین سال 1951 و 1967 تسویگون در سه جمهوری شوروی موقعیتهای اطلاعاتی مهمی را اشغال نمود. از سال 1951 تا 1955 به عنوان معاون ریاست اطلاعاتی مولداویا (که هم مرز رومانی است) کار کرد در حالی که سال اول، دبیر اول حزبی این جمهوری برژنف بود.


تسویگون بعدها پس از آنکه برژنف دبیر حزب کمونیست شوروی در مسکو گردید و به حمایت او در مولداویا پرداخت به عضویت هیئت حزبی مولداویا درآمد. تسویگون در سال 1955 به عنوان رئیس ک.گ.ب به جمهوری تاجیکستان (هم مرز افغانستان و چین) رفت و دو سال بعد سمت ریاست را بدست آورد. در سال 1963 تسویگون رئیس ک.گ.ب در آذربایجان هم مرز ایران شد و تا سال 1967 همین سمت را حفظ کرد تا اینکه به مسکو رفت تا به سمت معاونت آندروپف درآید. در نوامبر 1967 تسویگون معاون اول ریاست این سازمان گردید.


ص: 589




جوایز و پاداشها


تسویگون از سال 1966 نماینده دیوان عالی شوروی بوده است. او دو جایزه دریافت کرده است: یک مدال کار، که در سال 1957 زمانی که وی معاون ریاست ک.گ.ب در تاجیکستان را عهده دار بود به او داده شد، و یک تقدیرنامه که در سال 1966 در پنجاهمین سالگرد تولدش به وی داده شد.


سوابق خانوادگی


بنابه گزارشات تأیید نشده، تسویگون یکی از خویشاوندان سببی همسر برژنف می باشد. او و همسرش روزا میخایلونا دو فرزند دارند: که یکی از آنها دختری است به نام ولا و دیگری پسری است به نام میخائیل که ازدواج کرده است. این پسر که حدودا در سال 1944 متولد شده بود و در سال 1968 از دانشکده روابط بین المللی دانشگاه دولتی مسکو فارغ التحصیل شده بود. به عنوان وابسته و مترجم در سفارت شوروی در بیروت در سالهای 1968 تا 1972 خدمت می کرده است.




کیریل استپانویچ سیمونف رئیس اداره حمل و نقل و ارتباطات


کیریل سیمونف پس از آنکه 20 سال در راه آهن شوروی کار کرد؛ به ریاست اداره حمل ونقل و ارتباطات کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در ژوئن 1962 رسید؛ وی که در اوایل سالهای 1940 یک مهندس و سرپرست ایستگاه بود، در میان محققین و مدیران راه آهن شوروی، با فرا رسیدن سالهای 1960 اهمیت ویژه ای پیدا کرد. سیمونف در موقعیت کنونیش به عنوان یک کانال حزبی در پیاده کردن سیاست حزبی در زمینه خطوط دریایی، راه آهن، حمل ونقل خشکی و دریایی و سیستمهای ارتباطی چون رادیو، تلفن و تلویزیون عمل می کند. او که از سال 1943 عضو حزب کمونیست شوروی بوده است، در سال 1966 به عضویت کمیسیون حسابرسی مرکزی درآمد.


کارهای اولیه در راه آهن


کیریل استپانویچ سیمونف در 17 آوریل 1917 در پتروگراد (که اکنون لنینگراد است) متولد گردید.


بنابه گزارشها در سال 1939 در جنگ بین روسیه و فنلاند او یک افسر سیاسی بوده است، ولی محتمل تر این است که او در آن زمان در انستیتو راه آهن لنینگراد که از آن در سال 1940 فارغ التحصیل شده بود، مشغول تحصیل بوده است. سال بعد برای کار عازم راه آهن اکتبر همان شهر گردید و حرفه خود را در زیر بمبارانهای زمان جنگ فراگرفت. در سال 1947 رئیس قسمتی از راه آهن شده بود. کمی بعد از وزارت راه آهن، یک پست اداری را اشغال نمود. وی که در سال 1949 جهت دیدن آموزشهای بیشتر انتخاب شده بود، از آکادمی حمل ونقل راه آهن مسکو در سال 1951 فارغ التحصیل گردید و درجه علوم فنی و عنوان استادیار را دریافت کرد. سیمونف در سال 1951 به وزارت راه آهن بازگشت. یک سال بعد به عنوان رئیس بخش انستیتو تحقیقات مرکزی علمی این وزارتخانه انتخاب شد. در سال 1955 وی سرپرست مهندسین اداره مرکزی ترافیک راه آهن گردید.


ص: 590





گسترش نفوذ


در 1957 کار سیمونف در وزارت راه آهن بالا گرفت. او ابتدا به عنوان معاون رئیس و کمی بعد درهمان سال به عنوان معاون اول رئیس در شورای فنی و علمی وزارتخانه انتخاب شد. در همان زمان به سفرهای رسمی خارجی پرداخت. در یکی از همین سفرها یکی از همکاران اعلام داشت که نفوذ سیمونف بیشتر از موقعیت شغلی اوست و او را «شخص شماره 3» وزارت راه آهن که مسئول انستیتوهای آموزش عالی در زمینه تربیت و آموزش مهندسین راه آهن و انستیتو تحقیقات علمی این وزارتخانه و صدها آزمایشگاه تحقیقاتی و تجربی راه آهن می باشد، توصیف نمود. نوشتارهای سیمونف در آن زمان نیز حاکی از حوزه وسیع نفوذ اوست.


در 1958 و 1960 مقالاتی درباره سیستم راه آهن انگلیس و سوئد نوشت و کارهای مهمی در زمینه مشکلات سازمانی ترافیک راه آهن در 1961 انجام داد.


در کار حزبی


در سال 1961 سیمونف بدون هیچ گونه توضیحی از وظایف وزارتی خود برکنار شد و به عنوان رئیس راه آهن گورکی انتخاب شد که مسئولیتهای سنگینی را متوجه او می ساخت که امتیازات موقعیت پیشین او در مسکو را دارا نبود، ولی در سال بعد پیشرفت از طریق دیگری حاصل شد و سیمونف به عنوان معاون ریاست اداره حمل ونقل و ارتباطات در کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی به پایتخت فراخوانده شد، و کمی بعد ریاست همین اداره را عهده دار شد. پیشرفت سریع سیمونف خیلی عجیب است، چون او هیچ گاه به عنوان رئیس یک وزارتخانه یا معاون وزیر عمل نکرده بود ولی یک سال پس از آنکه مسئولیت یک شبکه راه آهن ایالتی را عهده دار شد او ناظر حزبی در کل سیستم حمل ونقل و ارتباطات شوروی گردید که شامل وزارت راه آهن، صنایع اتومبیل سازی، ناوگانهای دریایی، ارتباطات و ناوگانهای رودخانه ای می باشد.


چنین پیشرفتهایی اکثرا از طریق خویشاوندی با یکی از اعضای مهم گروه رهبری حاصل می شود، در حالی که سیمونف دارای چنین امتیازی نیست.


سفر و سمتهای


سیمونف به عنوان عضو نمایندگی راه آهن شوروی در نوامبر و دسامبر 1960 از آمریکا بازدید کرد و از کانادا در سال 1967 دیدار نمود. در اوایل سالهای 1970 سیمونف به مغولستان رفت تا کارهای حزبی را مطالعه نماید (1971) و ریاست هیئت نمایندگی حزب کمونیست شوروی به مجارستان را نیز بر عهده داشت (1972). اخیرا وی به همراه دبیر اول حزب پترماشروف از بلوروسیان برای شرکت در کنفرانس اروپایی وحدت با دموکراتهای شیلی به پاریس رفت. (1974) وی که یکی از نمایندگان دیوان عالی شوروی و پارلمان از سال 1967 بوده است، به عنوان عضو کمیسیون حمل ونقل و ارتباطات از سال 1971 تا 1975 نیز عمل می کرده است.


ص: 591




یک بورکرات فعال


ناظران سیاسی با سیمونف برخورد زیادی نداشته اند. یکی از میزبانان آمریکاییش در سال 1960 او را فردی مطلع، مدیری با استعداد و دارای نیروی محرکه قوی توصیف کرده است.


سیمونف در آن زمان خیلی به گفتگو تمایل نشان می داد گرچه درباره خودش حرفی نمی زد. او قدری انگلیسی می دانست و خیلی زود دچار هیجان می شد و گاهی هم صدایش را بلند می کرد. یکی از مقامات که با سیمونف به زبان آلمانی صحبت کرده بود گفت: «تکلم خوب وی به این زبان باید حاصل اقامت طولانی وی در آلمان بوده باشد».


سیمونف و همسرش، که معلم زبانهای انگلیسی و آلمانی در سال 1960 بود، یک دختر دارند که در سال 1944 متولد شده است.




منبع: اسناد لانه جاسوسی - جلد 48 - کتاب 48 - صفحه 553
تصاویر سند

    تجهیزات یافت نشد!

    قرارداد یافت نشد!

    سایر کلمات یافت نشد!