Post
10888
گزارش فعالیت های کمکی کمونیستی در کشورهای غیر کمونیست در حال توسعه در سال 1978
گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی
کتابچه زندگینامه سران شوروی
گزارش پیرامون مهاجرت یهودیان شوروی
گزارش بازار نفت تا پایان سال 1985
گزارش پیرامون صنعت نفت و گاز شوروی
گزارشی پیرامون گسترش اقتصادی سیبری
گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات
گزارشی پیرامون روابط ایران با کشورهای کمونیستی
گزارش ارزیابی نفوذ شوروی در افغانستان
از:
محرمانه
به:
1358-07-23- 1979-10-15
متن سند
سند شماره (36)
خیلی محرمانه
تاریخ : 15 اکتبر 1979 (23 مهر 1358)
ایران
برای دومین ملاقات چهار جانبه
9 ماه پس از سرنگون شدن سلسله پهلوی، انقلاب ایران هنوز هم سیر کامل خود را طی نکرده است و قدرت همچنان منقسم است. اقتصاد در حال رکود است و نظامیان و نیروهای امنیتی متزلزل. ائتلاف سست نیروهایی که شاه را سرنگون کرده اند فرو ریخته است و رهبران آن بر سر نوع جامعه ای که آنها برای آینده پیش بینی می کنند، از همدیگر جدا شده اند. با وجود این آیت اللّه خمینی برجسته ترین چهره در ایران است و به احتمال قوی برای ماه های آینده نیز برجسته ترین چهره خواهد بود اوضاع سیاسی داخلی: سه نیروی عمده در حال حاضر در ایران بر سرکارند.
اول - خمینی قدرت خود و کنترل بر همه جنبه های جامعه ایران را تحکیم می کند. این کوشش به نحو هم زمان در چندین جبهه صورت می گیرد. مجلس خبرگان طرح نهایی قانون اساسی را آماده می کند که شالوده قانونی برای جمهوری اسلامی خواهد بود. در این فرآیند قانون اساسی بیشتر دقیقا اسلامی می شود. همه پرسی مربوط به قانون اساسی و انتخابات ملی که بعد از آن خواهد آمد احتمالاً تحت تسلط نیروهای مذهبیون خواهد بود. نیروهای مذهبیون خواهند توانست به آسانی در انتخابات برنده شده و بر حکومت جدید تسلط داشته باشند رهبران مذهبی کنترل خود را در زمینه های کلیدی دیگر افزایش می دهند:
- - با اخراج حسن نزیه رئیس شرکت نفت، مردی برکنار می شود که در مخالفت با روحانیون صریح تر از همه دیگران بود.
- - پاکسازی هایی که در شرکت نفت تهدید به انجام آن شده است و دیوانسالاری های نظامی و دولتی برای برکنار کردن پشتیبان های کم حرارت تر نظام جدید ایجاد شده است.
- - حتی اقدامات متوقف کننده به منظور مهار کردن یا برکنار کردن کمیته های محلی مستقل، جزئی از فرآیندی است که کنترل مذهبیون را تقویت می کند.
دوم - به موازات این سلطه فزاینده روحانیون، فرقه هایی در داخل دار و دسته حاکمه برای احراز قدرت و موقعیت، هنرنمایی می کنند. خمینی همچنان حکم نهایی در هرگونه اختلاف هایی بین این فرقه ها است. همراهان خمینی شامل سایر آیت اللّه می شوند که تا درجات مختلفی با او موافقت دارند و همچنین غیر روحانیون مانند بازرگان نخست وزیر و یزدی وزیر امور خارجه.این دو نفر همچنان سرگرم انجام یک
ص: 340
نبرد بی سروصدا علیه روحانیون و در راه حسن نیت خمینی هستند. هیچکدام از این همراهان به عنوان جانشین احتمالی خمینی پذیرفته نشده است. این واقعیت به اضافه سن خمینی (که اکنون 79 سال دارد) درباره خط مشی آینده رژیم بلاتکلیفی ایجاد می کند.
سرانجام، چندین گروه مخالف، رژیم جدید را به مبارزه می طلبند که از جمله عبارتند از:
- - اقلیت های قومی (بیش از همه کردها و اعراب).
- - بقایای رژیم سابق از جمله نظامیان و پرسنل ساواک.
- - نیروهای چپ گرا که مخفی و زیر زمینی هستند و خود مسلح می باشند ولی تهدید بلافاصله ای را تشکیل نمی دهند.
- - تبعیدی های اروپا و ایالات متحده که مرکب از افسران سابق ارتش، تکنوکرات ها، روشنفکران و سیاستمداران لیبرال هستند.
- - هیچکدام از این گروه ها نتوانسته است سازمانی را به هم جوش بدهد که به نحو مؤثری دستگاه خمینی را به مبارزه بطلبد. روحانیون به نحو بدون ملاحظه ای بر اقلیت های قومی غلبه کرده و مانورهای چپ گرایان را خنثی کرده اند. هر چند بسیاری از تبعیدی ها دلشان می خواست رژیم را سرنگون کنند، آنها ظاهرا علی رغم کوشش های شاهپور بختیار فاقد هماهنگی و سازمان هستند. ما معتقدیم که بختیار کمتر چشم انداز موفقیت سیاسی در ایران دارد.
سیاست خارجی : شکل و مضمون سیاست خارجی رژیم جدید هنوز به مرحله قطعی نرسیده است.
سیاست خارجی کنونی رژیم منعکس کننده اوضاع در هم و برهم داخلی است، ولی چند روند به تدریج روشن می شود.
- - ناسیونالیسم نفرت از بیگانه : این روند شامل سیاست های به طور کلی ضد غربی و به ویژه ضد آمریکایی است.
- - ماهیت بشارت دهنده اسلامی: خمینی می خواهد انقلاب را به گروه های اسلامی یا شیعه در خارج صادر کند. معذالک تاکنون به چنین گروه هایی چندان کمک مادی نکرده است. به جای آن خمینی اندیشه ای را صادر کرده است که حاوی تکنیک های انقلابی تئوری سازمان لازم برای اجرای این اندیشه است. مواضع ضد اسرائیلی و طرفدار «سازمان آزادیبخش فلسطین» ایران و همچنین فعالیت های طرفداری از شیعه در خلیج فارس تاکنون جزء بیان های کلیدی این تحرک بوده است. مع ذالک، ایرانیان در افغانستان خویشتن دار بوده اند.
- - شرکت در نهضت کشورهای
مسکو ایجاد رژیم جدید ایران را در ماه فوریه گذشته مورد استقبال قرارداد و شروع به تشویق سیاست های ضد غربی رژیم جدید کرد، تا بدین وسیله مانع سرکوبی گروه های طرفدار شوروی گردد و منافع اقتصادی اتحاد شوروی را حفظ کند. از آن زمان به بعد شوروی ها از ادامه جهت گیری ضد غربی ایران خرسند بوده اند ولی از عدم توانایی خود برای بهبود مناسبات اقتصادی و سیاسی با رژیم خمینی ناراحت به نظر می رسند.
سفیر شوروی دو ملاقات ناخوشایند با خمینی داشته است و خمینی به طور غیر مستقیم اتحاد شوروی را به دست داشتن در کشمکش کردها متهم کرده است.
راه های اختیاری مسکو در ارتباط با ایران محدود است. مادامی که هیچ گروهی که بتواند فرمانروایی خمینی را به نحو مؤثری به مبارزه بطلبد وجود نداشته باشد، اتحاد جماهیر شوروی همچنان خواهد کوشید با رهبران کنونی ایران روابط خوبی برقرار کند؛ هر چند شوروی میل دارد بالمآل یک حکومت بیشتر غیر روحانی و طرفدار شوروی سرکار آورد. برای این منظور شوروی «عناصر ترقیخواه» (اقلیت های
ص: 342
قومی و چپ گرایان و میانه روهای غیر مذهبی) را در یاران تشویق کرده است تا متحد شده «و برای فردا سازماندهی کنند».
مع ذالک پشتیبانی مستقیم شوروی از «ترقی خواهان» احتمالاً محتاطانه و دوراندیشانه خواهد بود.
شورویها به خوبی آگاهند که اگر کوشش های آنها مورد توجه قرار بگیرد، به روابط آنها با تهران لطمه وارد خواهد شد. آنها باید همچنین بدانند که پشتیبانی از اقدامات براندازی سوءظنهای منطقه ای را درباره مقاصد شوروی خواهد افزود و خطر ایجاد اقدامات متقابل از سوی سایر کشورهای منطقه وجود خواهد داشت.
شورویها شاید بیش از هر چیز دیگری نگران مشکلات اقتصادی دوجانبه هستند. در تابستان گذشته رئیس کمیته دولتی اتحاد شوروی برای روابط اقتصادی، دوباره با مقامات ایران برای کوشش ظاهر؛ ناموفق در متقاعد کردن ایران به پایبندی به تعهدات قراردادی با اتحاد شوروی شامل تحویل گاز طبیعی ملاقات کرده بود.تحمیل کاهش یافته گاز و تصمیم ایران به خودداری از ساختمان بخش صادراتی یک خط لوله گاز طبیعی به اتحاد شوروی برای این کشور، به ویژه وخامت بار است.
سرخوردگی مسکو از عدم پیشرفت در مناسبات دو جانبه شوروی و ایران در تفسیرهای مطبوعاتی اخیر شوروی منعکس شده است. شورویها با استفاده نقل قولهایی از مقامات ایرانی شالوده ای انتقادی از دستگاه رهبری ایران و به ویژه دولت موقت بازرگان ایجاد کرده اند. مطبوعات شوروی از انتقاد مستقیم خودداری کرده اند ولی ناخرسندی خود را از بعضی از سیاستها و اظهارات خمینی ابراز داشته اند.
رسانه های گروهی شوروی به نحو آشکاری از حزب توده ایران و اقلیتهای قومی دفاع کرده اند. ولی در عین حال این رسانه ها لزوم فعالیت در چهارچوب یک وحدت ملی را برای این گروهها مورد تأکید قرار داده اند. این خط مشی محتاطانه القا کننده این نظر است که مسکو نمی خواهد بیش از این با خمینی در بیفتد یا اینکه به اندازه غیر ضروری موضع حزب توده را که هم اکنون در معرض دید قرار گرفته است، تقویت کند.
ـ ـ شرکت در نهضت کشورهای غیر متعهد: ایران در جستجوی یک چهارچوب جدید به جای پیوندهای نزدیک شاه با غرب است. نهضت کشورهای غیر متعهد امکاناتی را در این زمینه فراهم می کند، ولی به طور کلی ایران به عنوان یک گرگ تنها باقی خواهد ماند.
- - شناسایی واقعیت های ژئوپلتیک ایران: تشنج های اجتناب ناپذیری بین این عنصر و عنصر اسلامی وجود دارد این تشنجات به ویژه در خلیج فارس مشاهده شده است:«واقعگرایان» وزارت امور خارجه می خواهند مناسبات عادی داشته باشند. ولی روحانیون می خواهند انقلاب را صادر کنند.یکی از نتایج این تضاد عدم امنیت در منطقه بوده است. زیرا رژیم های خلیج فارس می کوشند آنچه را که ایران انجام خواهد داد، ارزیابی کنند. این کشورها قرار است یک کنفرانس امنیتی (بدون ایران) در ماه نوامبر تشکیل
ص: 341
دهند. نتیجه دیگر این بوده است که در میان اقلیت شیعه در خلیج فارس حالت ثبوت موجودیت خود، تشدید شده است.
اقتصاد: ایران با فشارهای ناشی از تورم و بیکاری دو سه میلیون نفری (20 درصد نیروی کار) و انحطاط درتورم و بیکاری تولید ناخالص ملی به میزان 20% مواجه است. مع ذالک اقتصاد ایران سرگرم کار است و حتی نشانه هایی آزمایشی (هرچند موقتی باشد) از بهبود آشکار می کند. بانک ها کار می کنند. چندین مؤسسه با سرمایه گذاری ایران و خارج فعالیت دارند و نفت همچنان روزانه بین 60 تا 70 میلیون دلار درآمد فراهم می کند و برداشت محصول گندم و برنج رضایت بخش به نظر می رسد.
مع ذالک چشم انداز درازمدت تر چندان تشویق کننده نیست. در افق اقتصادی چیزی به نظر نمی رسد که هنگامی که تولید نفت از اوائل سال های 1980 رو به انحطاط برود، وسیله ای برای رشد را به جای نفت جایگزین کند. علاوه بر این حکومت بازرگان اقتصادی را به ارث برده است که دارای نفرین دوگانه است :
یعنی میراثی از برنامه های غیر واقعگرایانه نمایشی که در زمان فراوانی محصول نفت آغاز شد و هرج و مرج ناشی از خود انقلاب.
لمحه نوید بخشی ممکن است وجود داشته باشد: انقلاب فرصت کمیابی به برنامه ریزان می دهد تا صحنه را کاملاً پاک کنند و افراط های گذشته را از میان ببرد و اقتصاد را بر روی یک شالوده عقلایی بنا نهند.
مع ذالک جو سیاسی کنونی به چنین تحولی راهنمایی نمی کند. علاوه بر این بلاتکلیفی درباره آینده باعث خروج جمعی آنهایی می شود که استعدادهایشان برای هرگونه بازسازی اقتصادی در ایران ضرورت اساسی دارد.
امید اولیه ای که با ورود خمینی به ایران همراه بود جای خود را به سرخوردگی داده است، زیرا انتظارات تحقق نیافته باقی مانده است، برکناری حسن نزیه به عنوان رئیس شرکت ملی نفت نه تنها درباره توانایی سازمان نفت به انجام کار به نحو مؤثر شک و ترید ایجاد می کند، بلکه همچنین از سوی تکنوکرات ها و حرفه ای های مدرن به عنوان حمله ای علیه آنها تلقی خواهد شد.
مسکو ایجاد رژیم جدید ایران را در ماه فوریه گذشته مورد استقبال قرارداد و شروع به تشویق سیاست های ضد غربی رژیم جدید کرد، تا بدین وسیله مانع سرکوبی گروه های طرفدار شوروی گردد و منافع اقتصادی اتحاد شوروی را حفظ کند. از آن زمان به بعد شوروی ها از ادامه جهت گیری ضد غربی ایران خرسند بوده اند ولی از عدم توانایی خود برای بهبود مناسبات اقتصادی و سیاسی با رژیم خمینی ناراحت به نظر می رسند.
سفیر شوروی دو ملاقات ناخوشایند با خمینی داشته است و خمینی به طور غیر مستقیم اتحاد شوروی را به دست داشتن در کشمکش کردها متهم کرده است.
راه های اختیاری مسکو در ارتباط با ایران محدود است. مادامی که هیچ گروهی که بتواند فرمانروایی خمینی را به نحو مؤثری به مبارزه بطلبد وجود نداشته باشد، اتحاد جماهیر شوروی همچنان خواهد کوشید با رهبران کنونی ایران روابط خوبی برقرار کند؛ هر چند شوروی میل دارد بالمآل یک حکومت بیشتر غیر روحانی و طرفدار شوروی سرکار آورد. برای این منظور شوروی «عناصر ترقی خواه» (اقلیت های
ص: 342
قومی و چپ گرایان و میانه روهای غیر مذهبی) را در یاران تشویق کرده است تا متحد شده «و برای فردا سازماندهی کنند».
مع ذالک پشتیبانی مستقیم شوروی از «ترقی خواهان» احتمالاً محتاطانه و دوراندیشانه خواهد بود.
شوروی ها به خوبی آگاهند که اگر کوشش های آنها مورد توجه قرار بگیرد، به روابط آنها با تهران لطمه وارد خواهد شد. آنها باید همچنین بدانند که پشتیبانی از اقدامات براندازی سوءظن های منطقه ای را درباره مقاصد شوروی خواهد افزود و خطر ایجاد اقدامات متقابل از سوی سایر کشورهای منطقه وجود خواهد داشت.
شوروی ها شاید بیش از هر چیز دیگری نگران مشکلات اقتصادی دوجانبه هستند. در تابستان گذشته رئیس کمیته دولتی اتحاد شوروی برای روابط اقتصادی، دوباره با مقامات ایران برای کوشش ظاهر؛ ناموفق در متقاعد کردن ایران به پایبندی به تعهدات قراردادی با اتحاد شوروی شامل تحویل گاز طبیعی ملاقات کرده بود.تحمیل کاهش یافته گاز و تصمیم ایران به خودداری از ساختمان بخش صادراتی یک خط لوله گاز طبیعی به اتحاد شوروی برای این کشور، به ویژه وخامت بار است.
سرخوردگی مسکو از عدم پیشرفت در مناسبات دو جانبه شوروی و ایران در تفسیرهای مطبوعاتی اخیر شوروی منعکس شده است. شوروی ها با استفاده نقل قول هایی از مقامات ایرانی شالوده ای انتقادی از دستگاه رهبری ایران و به ویژه دولت موقت بازرگان ایجاد کرده اند. مطبوعات شوروی از انتقاد مستقیم خودداری کرده اند ولی ناخرسندی خود را از بعضی از سیاست ها و اظهارات خمینی ابراز داشته اند.
رسانه های گروهی شوروی به نحو آشکاری از حزب توده ایران و اقلیت های قومی دفاع کرده اند. ولی در عین حال این رسانه ها لزوم فعالیت در چهارچوب یک وحدت ملی را برای این گروه ها مورد تأکید قرار داده اند. این خط مشی محتاطانه القا کننده این نظر است که مسکو نمی خواهد بیش از این با خمینی در بیفتد یا اینکه به اندازه غیر ضروری موضع حزب توده را که هم اکنون در معرض دید قرار گرفته است، تقویت کند.
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!