Post
15242
تحلیل دولت شریف امامی
جلسه شریف امامی و اقبال
مقدمه و معرفی اسناد کتاب دوازده
مقدمه و معرفی اسناد کتاب دوازده
ملاقات های سفیر با شریف امامی و علی امینی
ارتباط شریعتمداری با سفارت آمریکا
دادگاه محاکم اعضای نهضت آزادی ایران
اشخاص صاحب قدرت در دوره پهلوی
تقسیم قدرت در ایران دوره پهلوی
دیدگاه ها و فعالیت های محمد درخشش
از:
محرمانه
به:
1357-07-30- 1978-10-22
متن سند
سند شماره (28)
یادداشت مذاکرات خیلی محرمانه
تاریخ و محل: 21 اکتبر 1978 برابر با 29 مهر 57 - اقامتگاه اقبال
شرکت کنندگان: خسرو اقبال - جرج لامبراکیس رایزن سیاسی سفارت آمریکا، تهران،
موضوع: اوضاع داخلی
اقبال روز قبل با شریف امامی نخست وزیر به تقاضای خود نخست وزیر ملاقات کرده بود. اقبال می گوید نخست وزیر از او پرسید که آیا او حاضر است با او (شریف امامی) همکاری کند (به عنوان عضو کابینه). اقبال می گوید که او این تقاضا را رد کرده وی در عین حال پیشنهاد کرده است که می تواند به انحاء دیگر کمک کند. او می گوید که به نخست وزیر گفته بود که به عقیده وی اوضاع بسیار دشوار است و همچنین پشتیبانی خود را از کوشش های نیرومند شریف امامی ابراز داشت. یکی از برادران اقبال تولیت آستان قم است. وی پیر و بیمار می باشد و شریف امامی می خواهد، او اگر با کس دیگری که بتواند نقش واسطه را بین حکومت و رهبران مذهبی در قم ایفا کند تعویض نماید. شاه قبلاً یک نفر را که شریف امامی نام او را برده بود، رد کرده است. اقبال گفت که شاه بایستی به شریف امامی کمک کند. او باید به میدان آمده و خطاب به مردم صحبت کند. شاه باید به طور مکرر در تلویزیون ظاهر شده و بگوید که برای بعضی از خطاهایی که روی داده متأسف است ولی به سختی می کوشد و خواستار وحدت مردم در آینده است و ایرانیان به آسانی کسی را که از آنها تقاضای پوزش می کند می بخشند. من در مورد اینکه این روش شاه باشد یا نه، اظهار شک و تردید کردم. اقبال پافشاری کرد که چهره گرم و صمیمانه ای از شاه در زمان ظاهر شدن در تلویزیون مورد لزوم می باشد. او حتی یکی از سردبیران سابق اطلاعات را برای فراهم کردن سناریو جهت چنین ظهوری در تلویزیون در نظر داشته است. نخست وزیر نیز می توانست به تناوب در تلویزیون ظاهر شود.
راه دیگری که شاه می توانست از آن طریق کمک کند این است که به اردشیر زاهدی و همپالگی های او از حوادث سال 1953 (1332) بگوید که اقداماتی را که آنها با حمله علیه مسجد کرمان آغاز کرده بودند، متوقف کنند. او نمونه مشابهی را در ری ذکر کرد و گفت نقشه هایی در نظر است که در مازندران، اصفهان و آنگاه تهران، در همین زمینه اتفاق افتد. نخست وزیر در این باره دل خوشی نداشت و این خود یک خط مشی احمقانه ای است.
اقبال همچنین پیشنهاد کرد که یک نوع «مخزن فکری» مرکب از پنج یا شش مشاور غیررسمی با نخست وزیر همکاری کنند تا به او و شاه در بنا نهادن چهره عمومی شان کمک کنند. (روشن است که اقبال خود را یکی از این اشخاص تصور می کند).
اقبال همچنین مدعی است که «رئیس دفتر» شریف امامی که یکی از دوستان قدیمی اوست به او گفت که پنجاه سرباز به دلیل خودداری از تیراندازی به سوی جمعیت در میدان ژاله در تاریخ 17 شهریور در بازداشت بسر می برند. (این یک گزارش هیجان انگیز، شبیه گزارش های دیگری است که ما قبلاً درباره آن نیز شنیده ایم. ما اساسی برای اینکه آنرا باور کنیم نداریم).
سرانجام اقبال درباره همه چیز اظهار سرخوردگی عمومی کرد. ارتش به وسیله ژنرال های فاسد اداره می شود (که بسیاری از آنها در زمین های ملی شده جنگلی که به آنها طبق نقشه های مختلف «فروخته شده
ص: 244
بود» سهیم شده اند) و نمی توانند در مقابل فشار مقاومت کنند. شاه در زیر فشار خم می شود. او فعلاً ضروری است ولی دیگر هرگز نمی تواند موقعیت قبلی خود را دوباره بر قرار کند و بهتر آن است که زمینه را برای جانشینی پسرش در چند سال آینده تهیه کند. اگر جانشینی با ملکه صورت بگیرد کاری از پیش نخواهد برد. ایرانیان درباره درستی انتخابات نظر عیب جویانه ای دارند و هرگز نمی توانند باور کنند که انتخاب واقعا «آزاد» است. آنها می دانند که پول آراء را خواهد خرید. در واقع اگر دولت می خواهد امروز پول خرج کند می تواند عده زیادی طرفدار به دست آورد. ایرانیان از قدیم الایام آموخته اند که در مور موضوعات سیاسی در جهت وزش باد بذل توجه نمایند.
در ضمن خسرو اقبال برادر تنی منوچهر اقبال است نه برادر ناتنی، پدر او چهارده فرزند از یک مادر داشته است.
اظهارنظر: اقبال به عنوان یک شایعه پراکن و یک مردی است که از شایعات مختلف با چابکی به نفع خود استفاده می کند. در عین حال روشن است که او به بخش های متعددی از دستگاه حاکمه ایران و همچنین عده ای از سفیران کشورهای اروپایی (فرانسه، ایتالیا و...) که او آنها را اغلب می بیند، دسترسی دارد. اطلاعات او را بایستی با مقداری شک و تردید نگریست.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!