Post
19076
گزارش فعالیت های کمکی کمونیستی در کشورهای غیر کمونیست در حال توسعه در سال 1978
گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی
کتابچه زندگینامه سران شوروی
گزارش کلی در مورد مسئله کردستان و معرفی حزب دمکرات
گزارش پیرامون مهاجرت یهودیان شوروی
گزارش بازار نفت تا پایان سال 1985
گزارش پیرامون صنعت نفت و گاز شوروی
گزارشی پیرامون گسترش اقتصادی سیبری
گزارشی پیرامون روابط ایران با کشورهای کمونیستی
گزارش ارزیابی نفوذ شوروی در افغانستان
از: دبلیو. لیمبرگ، آر. اچ. بار از
محرمانه
به:
1358-02-24- 1979-05-14
متن سند
سند شماره (20)
خیلی محرمانه
24 اردیبهشت 58
شماره گزارش 1179
کردها و مسکو
خلاصه
(طبقه بندی نشده) ناآرامی های اخیر ایران بار دیگر توجه محافل بین المللی را بر کردها متمرکز کرده و سؤالاتی را در مورد حمایت شوروی از آرمان آنها برانگیخته است. از لحاظ تاریخی، هر گونه تحولی در جو سیاسی هر یک از پنج کشور سوریه، عراق، ایران و اتحاد شوروی که اقلیت کرد زیادی دارند، منجر به دگرگونی هایی در تمرکز فعالیت های عمومی اکراد می شود و علیرغم تقسیمات قبیله ای و ایدئولوژیکی، تحولات در یک کشور بر کردها در سایر نقاط تأثیر می گذارد.
(خیلی محرمانه) سقوط شاه موازنه سیاسی و نظامی در ایران و خلیج را تغییر داد و امید یک خودمختاری ملی وسیع تر را در میان کردهای ایران به وجود آورد. اکنون کشورهای همسایه در مورد امکان سرایت ناآرامی ایران به خّطه آنان نگران هستند. در عین حال نسبت به سیاست شوروی در قبال کردها تردید دارند.
(خیلی محرمانه) در حالی که شوروی ها در گذشته گاه به گاه به کردها کمک کرده اند، هیچ دلیلی برای اثبات این کار در حال حاضر وجود ندارد. در واقع، مسکو نهایت سعی خود را به عمل می آورد که از دور ناآرامی های کنونی اکراد دور بماند. به هر حال از اوائل دهه 1970، روابط شوروی با تمام دولت های کشورهای درگیر مداوما بر نیازها و منافع کردها اولویت داشته است.
شرح نقشه صفحه بعد:
مناطق کردنشین با خطوط مورب نشان داده شده است.
(طبقه بندی نشده) تاریخچه
ناآرامی های اخیر ایران بار دیگر توجه محافل بین المللی را بر کردها متمرکز کرده و سؤالاتی را در مورد حمایت شوروی از جنبش تجزیه طلبانه آنها مطرح ساخته است. تقریبا15-10میلیون کرد در مناطق کوهستانی که شامل مرزهای ترکیه، عراق، ایران، سوریه و اتحاد شوروی است، ساکن هستند. بیشترین تعداد یعنی 5 میلیون نفر در ترکیه کمترین تعداد یعنی 100/000 هزار نفر در ارمنستان شوروی زندگی می کنند. بسیاری از این قبیله نشینان تندخوی مستقل در دهکده های کوچک که بر روی تپه های پر خاک و خاشاک در کردستان سنتی واقع است، گرد آمده اند. لیکن تعداد روبه رشدی از آنها به ویژه در
ص: 779
عراق و ترکیه مجذوب و فور نسبی در زندگی شهری شده اند و به نیروی کار شهری ملحق گشته اند. در عراق بسیاری از کردها در دهکده هایی که دولت ایجاد کرده ساکن شده اند، جایی که نیروهای امنیتی و ارتش می توانند فعالیت های آنها را که از قدیم شامل حمل اسلحه، قاچاق و راهزنی بوده است به نحو بهتری کنترل کنند.
از لحاظ تاریخی، هر تحولی در جو سیاسی هر یک از کشورهایی که اقلیت کرد قابل توجهی دارند، منجر به جابجایی کانون فعالیت های کردهای آن کشور می شود. علیرغم تقسیمات گوناگون قبیله ای و ایدئولوژیکی در میان خود اکراد، تحولات در یک کشور و کردهایی که در کشورهای مجاور زندگی می کنند، تأثیر می گذارد. در سال های 1920 و 1930 کردهای ترکیه به قیام های عظیمی علیه گرایش های مادیگرایانه و تمرکزدهنده آتاتورک دست زدند و خواهان حق خود مختاری و ایالتی کردن کردستان که در قرارداد «سورز» در سال 1920 به آنان وعده داده شده بود، گردیدند. از آن زمان تاکنون عراق تا حد زیادی نقطه مرکزی بوده است. در سال های 1930 و 1940 قبیله با نفوذ بارزانی علیه دولت عراق شورش کرد. حکومت بغداد به کمک انگلیسی ها شورش را سرکوب کرد. در سال 1943 ملا مصطفی بارزانی فقید به ایران گریخت، جایی که کردها در سال 1945 «جمهوری خلق کرد» را در استان کردستان اعلام کردند. با سقوط جمهوری در سال 1946 بارزانی به شوروی رفت و در آنجاپناهنده شد.
کردهای عراق تا سال 1958 بالنسبه خاموش ماندند تا آنکه سقوط رژیم سلطنتی عراق بار دیگر رؤیاهای خود مختاری را در آنها زنده کرد. دولت جدید که توسط ژنرال «عبدالکریم قاسم» رهبری و توسط روس ها حمایت شد، کردهای بارزانی را مورد عفو قرار داد و اجازه داد که ملا مصطفی به کشور باز گردد. معهذا، این آشتی دیری نپایید و در سال 1961 بارزانی بار دیگر طرفدارانش را به کوهستان ها برد.
کردهای عراق تحت فرماندهی بارزانی نسبتا در انزوا قرار گرفته بودند، تنها کمک محدودی از ایران دریافت می داشتند. علاوه بر اینکه در بین خود اکراد تفرقه ایجاد شده بود، بارزانی فرماندهی قبایل کوهستان های شمال را عهده دار بود و حزب شهرنشین تر دمکرات کردستان به فرماندهی «جلال طالبانی» مناطق جنوبی تر را، معهذا، خود دولت قاسم با مشکلات داخلی احاطه شده بود و قادر نبود توجه کاملی نسبت به اقلیت ها داشته باشد.
عدم توانایی قاسم در سروکار داشتن با کردها یکی از علل سقوط وی در سال 1963 بود. دولت بعث جدید قول خود مختاری بیشتری را به کردها داد و اشاره کرد که آن دولت احتمال دارد که بخواهد تقاضاهای کردهای را مبنی بر اینکه در قانون اساسی جدید، معاونت ریاست جمهوری و جانشینی فرماندهی نیروهای مسلح و یک سوم اعضای کابینه را به کردها اختصاص دهد، را بپذیرد. لیکن وقتی دولت بغداد سخنی از نوعی اتحاد با سوریه و یا مصر راند، کردها بر تقاضاهایشان پافشاری کردند، زیرا بیم آن داشتند که مبادا در کام اکثریت عرب فرو روند. در اواسط سال 1963 نیروهای عراقی به پناهگاه های کردها حمله کردند. نزاع و اختلاف داخلی بار دیگر بارزانی و پیروانش را نجات داد، و در پاییز 1963 دولت بعثی سقوط کرد و یک دولت ائتلافی به رهبری برادران عارف روی کار آمد.
برادران عارف هم سعی کردند که با کردها مصالحه نمایند، لیکن احساسات پان عربی این امر را غیر ممکن ساخت پس از 18 ماه آتش بس دولت مرکزی به کردها حمله کرد. طی این مدت، بارزانی حزب دمکرات کردستان را پاکسازی کرد و بسیاری از مخالفانش را وادار ساخت که رهبری او را بپذیرند. در
ص: 780
عین حال او باب مذاکره را با کمونیست ها و بعثی ها که حالا از صحنه قدرت به دور و مایل به همکاری با کردها بودند، باز کرد. احتمالاً پاکسازی حزب دمکرات کردستان تلاش نظامی کردها را تضعیف کرد، به هر حال در طول تابستان و زمستان 1965 دولت مرکزی کردها را مجددا تا پناهگاه های کوهستانی شان عقب راند. معهذا، در بهار 1966 تهاجم به پایان رسید و هر دو طرف در مورد آتش بس توافق کردند. سپس دولت عارف پیشنهاد امتیاز جدیدی را به بارزانی داد که بلافاصله مورد قبول واقع شد. آتش بس 2 سال به طول انجامید.
در سال 1968 دولت عارف سقوط کرد و بار دیگر بعثی ها به قدرت رسیدند. آنها با توسل به جلال طالبانی تلاش کردند که میان کردها نفاق ایجاد کنند، و هنگامی که اقدام آنها با شکست مواجه شد، یک تهاجم جدید را آغاز کردند، که به سبب اختلافات داخلی و کمک ایرانیان به کردها عقیم ماند. در سال 1970 دولت مرکزی طرح 15 ماده ای خودمختاری قبایل را در مناطق شمال عراق ارائه کرد و قرار شد ظرف 4 سال به مرحله اجرا درآید.
معهذا در بین سال های 75 - 1970 بعثی ها بر آن شدند که نفوذ خود را در حومه کشور تحکیم بخشند و باب مذاکره با ایرانی ها را گشودند. هنگامی که زمان اجرای طرح 15 ماده ای فرا رسید، دولت بغداد از تعهد خود سر باز زد.
بنابراین بار دیگر کردها دست به اسلحه زدند، لیکن این آخرین بار بود. در سال 1975، ایران و عراق به توافق رسیدند. شاه مرزهای کشور خود را بست و حمایت از کردها را متوقف ساخت و در نتیجه تأمین اسلحه و مخفیگاه برای کردها از بین رفت. با آنچه که انجام شد، عراقی ها توانستند به راحتی مناطق کردنشین را تحت کنترل درآورند. در اوائل سال 1979 بارزانی که مدت 30 سال هسته مرکزی تجمع کردها بود در حال تبعید در واشنگتن درگذشت.
(خیلی محرمانه) فرصت های جدید
سقوط شاه از اریکه قدرت، توازن سیاسی و نظامی را در ایران و خلیج از اساس تغییر داد. و با این امر امید خود مختاری ملی بیشتر، اگر نه استقلال، را در میان کردهای ایران بارور ساخت.
با بالا گرفتن بحران آنها به طور فزاینده ای در تقاضاهایشان برای خودمختاری فعال و صریح شدند.
انبارهای قابل توجه اسلحه و مهمات به دستشان افتاد و در واقع نیروهای امنیتی و ارتشی در مناطق کردنشین از فعالیت بازماندند. در ماه مارس و آوریل در زد و خورد با حکومت مرکزی کردها نشان دادند که دولت ایران هنوز آنقدر ضعیف است که قادر به اعمال قدرت واقعی بر کردهای ایران نیست و احتمالاً مجبور خواهد بود که امتیازاتی را درنظر بگیرد.
معهذا، تاکنون کردها مدعی بودند که تنها طالب خود مختاری فرهنگی و مشارکت در امور روزانه خودشان هستند و استقلال نمی خواهند. لیکن در عین حال ممکن است با انبار کردن اسلحه و مهمات بپردازند تا در صورتی که مقامات سیاسی به تقاضاهایشان پاسخ مثبت ندهند، یک جنگ چریکی گسترده را آغاز نمایند. معهذا، به علت نداشتن رهبر برجسته از فعالیت باز ماندند.
به سبب رویدادهای ایران دولت های ترکیه و عراق نگران احیاء فعالیت کردها در کشورهایشان هستند. بعضی از ترک ها ادعا می کنند که کردهای ترکیه از جانب شوروی حمایت و مسلح می شوند و
ص: 781
تلاش می کنند به منظور بر پایی یک کردستان مستقل به رفقایشان در ایران بپیوندند.
معهذا، کردهای ترکیه، جز در چند مورد ماجراجویی فردی نسبت به جنبش بارزانی در عراق، حتی در خلال دوره های خودمختاری وسیع ترش، واکنش نشان ندادند. خط مشی رسمی عراق این است که مسئله کردها کهنه شده، زیرا با سیاست دولت بغداد مبنی بر استقرار و اعطای امتیازات اقتصادی به کردها از بحران اوضاع کاسته شده است. سفارت آمریکا(دفتر حفاظت منافع آمریکا در بغداد) معتقد است که عراقی ها صرفا مشکلات را به امید از بین رفتن آن نادیده می گیرند.
اخیرا، دولت بغداد سربازان بیشتری را به مناطق کردنشین اعزام داشته تا مرز با ایران را بسته و بر جریان امور نظارت دقیق داشته باشد.
از نظرگاه شوروی
(طبقه بندی نشده) روابط شوروی با کردها هر چند سطحی، لیکن نسبتا قدیمی است. احتمالاً مسکو برای اولین بار در اوائل سال های 1920 روابط خود با کردها را شروع کرد معهذا نتیجه زیادی عایدش نشد.
زیرا در آن زمان اتحاد شوروی بیشتر به حفظ روابط صحیح با ترکیه و ایران و مقابله با نفوذ آمریکا در این منطقه علاقه مند بود. در جریان جنگ دوم جهانی، شوروی ها بخشی از ایران را اشغال کردند تا فعالیت آلمان ها را در آنجا متوقف سازند، راه های کمک رسانی را باز نگهدارند و بار دیگر با انگلیسی ها برابری کنند. در دسامبر 1945 شوروی ها حمایت خود را جهت ایجاد یک جمهوری مستقل خلق کرد اعلام داشتند و از عقب نشینی نیروهای خود از ایران طبق قولی که «در کنفرانس تهران» در سال 1943 داده بودند، سر باز زدند. لیکن در مواجهه با اعتراض بریتانیا و ایالات متحده، مسکو عقب نشست و جمهوری کرد سقوط کرد.
(طبقه بندی نشده) با سقوط رژیم سلطنتی در عراق در سال 1958، مسکو برای بازگشت بارزانی پافشاری کرد؛ شاید به این امید که احتمالاً وی پس از گذراندن سالیان طولانی تبعید در اتحاد شوروی یک سرمایه باارزشی در عراق باشد. در ابتدا، بارزانی - احتمالاً به توصیه شوروی - به نوعی اتحاد با کمونیست های عراق دست زد. معهذا، در اواسط سال 1959، این اتحاد از بین رفت و بارزانی نهضت کردی خود را از تمام کسانی که آلوده مسلک کمونیستی بودند، پاک سازی کرد.
هنگامی که دولت قاسم در عراق در سال 1961 سرکوبی اکراد را آغاز کرد، شوروی ها اقدامی در جهت کمک انجام ندادند، هر چند احتمالاً مسکو از دولت قاسم و جهتی که انقلاب عراق در پیش گرفته بود دلسرد گشته بود، لیکن روابط آن کشور با بغداد از اهمیت بیشتری نسبت به برقراری هر گونه رابطه با کردها برخوردار بود.
(طبقه بندی نشده) با سقوط دولت قاسم تلاش مسکو برای دور ماندن از صحنه به طور فزاینده ای مشکل شد. رژیم بعثی جدید شدیدا ضد کمونیست بود. هنگامی که در سال 1963 جنگ میان کردها و نیروی دولت مرکزی آغاز شد، اتحاد شوروی علنا جانب اکراد را گرفت. براساس پافشاری کردها مغولستان برون مرزی مسئله کردها را در دستورالعمل سازمان ملل گنجاند و در تاریخ 6 می 1963، «پراودا» از مبارزه کردها برای خود مختاری پشتیبانی و از سرکوبی عراق شکایت کرد. بعدها، در ماه ژوئن، نشریه «ستاره سرخ» دولت بغداد را متهم کرد که به قتل عام کردها پرداخته است. لیکن حمایت
ص: 782
روس ها عمدتا لفظی باقی ماند هر چند شوروی در آن مدت ارسال مقادیر زیادی اسلحه به بغداد را متوقف کرد.
(طبقه بندی نشده) موضع شوروی ها بار دیگر با سقوط بعثی ها در نوامبر 1963 تغییر کرد.حمایت تبلیغاتی برای آرمان کردها تا حدی کاهش یافت. علاوه بر این، مسکو شروع به تأمین اسلحه به مقدار نسبتا زیاد برای رژیم عارف کرد. سراسر دوران حکومت 5 ساله عارف، مسکو روز به روز به بغداد نزدیک تر شد و متقابلاً توجه کمتری نسبت به کردها معطوف داشت.
(طبقه بندی نشده) هنگامی که بعثی ها در سال 1968 مجددا به قدرت رسیدند، روابط جاری مسکو با بغداد - به ویژه با تشکیل دولت جبهه متحد، که شامل کمونیست های عراق بود، رو به بهبود نهاد. مسئله کردها اجازه نیافت که روابط بین دو کشور را به مخاطره اندازد. هر چند «پرسودا» در شماره 3 اکتبر 1968، از مبارزه کردها برای «خود مختاری بزرگتر» به عنوان عملی «درست» دفاع کرد و در بهار سال بعد تأکید کرد هر سلاحی که به عراق داده می شود نباید علیه کردها به کار رود. لیکن با امضای پیمان دوستی میان شوروی و عراق در سال 1972، حمایت روس ها از کردها پایان گرفت. بارزانی بیش از پیش به شاه متکی شد و در سال 1975، مسکو کمترین کمکی به کردهای عراق نمی کرد.
(خیلی محرمانه) تا آنجا که به اتحاد شوروی مربوط می شد تا زمان سقوط شاه، کل مسئله کردها جدی به نظر نمی رسید. بنابر این بسیاری از رهبران اکراد از جمله «جلال طالبانی» که در گذشته تماس هایی با شوروی داشت به ایران بازگشت. علاوه بر آن در، حزب توده، یعنی حزب کمونیست ایران که از جانب شوروی به رسمیت شناخته شده، تعداد زیادی کرد هست و یکی از مراکز قدرتش کردستان ایران است.
(خیلی محرمانه) علیرغم ادعاهای مطبوعات ترکیه در مورد اینکه شورویها از طریق هوا به کردهای ایران اسلحه تحویل می دهند، هیچ گونه شواهدی در دست نیست که ثابت نماید روسها در حال حاضر به کردها کمک می کنند. رسانه های شوروی به ویژه فرستنده های مخفی رادیویی یعنی «صدای ملی ایران» و «رادیو بیزیم» که برای کشور ترکیه برنامه پخش می کند نسبت به آرمانهای اکراد همدردی نشان می دهد لیکن مسکو خود را از تجزیه طلبی کردها محتاطانه دور نگهداشته است. این کشور تأکید می کند که با هر اقدامی جهت تجزیه ایران مخالف است. به عنوان مثال در تاریخ 24 فروردین صدای ملی ایران تأکید کرد که جمهوری جدید اسلامی حقوق کلیه اقلیتها را تضمین خواهد کرد. روز بعد روزنامه «پراودا» پیام مشابهی درج کرده و هرگونه ارتباط شوروی را با ناآرامی ملی در ایران تکذیب کرد. شوروی در گزارش خود در مورد آشوب در کردستان کلاً مدعی شد که این امر در نتیجه عدم آگاهی اقلیتها از سیاستهای حکومت جدید و مداخله سازمان «سیا» به وجود آمده است.
چشم اندازها
(طبقه بندی نشده) اگر تاریخ چیزی به کردها آموخته باشد، آن درس این است که دیگران منافع آنان را وجه المصالحه قرار می دهند و هرچند ممکن است که شوروی گاهی از خودمختاری وسیعتر کردها حمایت کند، لیکن این کشور رابطه خود با ایران، عراق، ترکیه و یا سوریه را در مقابل کمک به کردها به مخاطره نخواهد افکند.
(خیلی محرمانه) اگر دولت تهران در اعمال کنترل در مناطق دور افتاده ایران شکست بخورد و یا اینکه کشور به دامن یک جنگ داخلی و یا هرج و مرج سقوط کند، احتمالاً شوروی ها مایل به ارابه نوعی کمک مخفیانه خواهند بود. معهذا این کار را صرفا به خاطر افزایش نفوذشان در ایران به عنوان یک کل، نه به عنوان ایجاد یک کردستان مستقل انجام خواهند داد. همان طور که در روزهای قبل از سقوط شاه ظاهرا مسکو تشخیص می دهد سرمایه اصلیش، حزب توده، بسیار کوچک و ضعیف تر از آن است که بتواند به خودی خود یک نیروی عمده به شمار رود و اتحاد تاکتیکی با بعضی از گروه های ملی گرا از جمله کردها ممکن است، معقول به نظر آید.
(خیلی محرمانه) معهذا در حال حاضر به نظر نمی رسد شوروی آمادگی طرح تعهدات واقعی را داشته باشد؛ بیشتر بدین خاطر که هنوز مطمئن نیست انقلاب ایران در چه جهتی پیش می رود. آنها نمی خواهند که دولت کنونی را در انزوا قرار دهند و یا آینده حزب توده را با عمل نابهنگام تباه کنند. بنابراین مسکو احتمالاً کماکان به حمایتش از ایده خودمختاری بزرگتر کردها در ایران ادامه خواهد داد، اما بیش از حمایت لفظی از آن پیش نخواهد رفت.
(خیلی محرمانه) اگر ترکیه وارد یک دوره بی ثباتی اقتصادی و سیاسی شود، احتمال دارد مسکو به مسئله بهره گیری از کردها در این کشور کشانده شود، لیکن این عمل را با احتیاط فوق العاده ای انجام خواهد داد. انتظار می رود که دولت آنکارا حتی از کوچکترین اشاره شوروی ها در مورد دخالت در این
ص: 783
کشور به شدت آزرده شود. از قرار معلوم «اجویت» نخست وزیر ترکیه در سفر سال گذشته خود به مسکو برنامه های کردی رادیو بیزیم را با «کاسیگین» نخست وزیر شوروی مطرح ساخته است. از سوی دیگر ظرف چند سال گذشته مسکو نهایت تلاش خود را به کار بسته تا از سوءظن ترکیه در مورد طرح های شوروی بکاهد.
(خیلی محرمانه) از اوائل سال 1970 روابط شوروی با عراق پیوسته بر منافع کردها اولویت داشته است. با توجه به پیمان مصر و اسرائیل و ظهور بغداد به عنوان رئیس «جبهه پایداری» احتمالاً این خط مشی سیاسی ادامه خواهد داشت. معهذا اگر بحران موجود در روابط عراق و شوروی رو به افزایش نهد و دولت بعثی کماکان به مبارزه ضد کمونیستی خود ادامه دهد، و آن را شدت بخشد، مسکو می تواند مجددا موضوع کردها را به منزله یک اقدام متقابل مورد بررسی قرار دهد. لیکن احتمال نمی رود که چنین کند. به ویژه از این نظر که کردها با از دست دادن بارزانی رهبر بلامنازع، نقطه تمرکزی ندارند و همچنین بدین دلیل که به نظر می رسد برنامه مسالمت جویانه عراق کاملاً با موفقیت انجام گرفته است.
(طبقه بندی نشده) علت احتیاط بیش از حد شوروی در رابطه با کردهای خارج از کشور، در آگاهی رو به ازدیاد مسکو از مسئله بالقوه اقلیت های خود در آسیای مرکزی مستتر است. در حالی که 100/000 کرد روسی خودشان چنین تهدیدی برای این کشور به شمار نمی روند، لیکن می توانند نمونه ای نامطلوب برای مسلمانان شوروی باشند.
تهیه شده به وسیله دبلیو. لیمبرگ
تصحیح شده بوسیله آر. اچ. بار از
زمان یافت نشد!