Post
15063
زنگینامه مظفر بقایی
فعالیت مظفر بقایی و حزب زحمتکشان
نامه سرگشاده اخیر مظفر بقایی خطاب به شاه، در انتقاد از تأسیس حزب رستاخیز ایران
فعالیت های سیاسی دکتر مظفر بقایی بعد از آزادی از زندان
وضعیت سیاسی بقایی بعد از کودتا
حزب زحمتکشان
تحلیل شخصیت مظفر بقایی
دکتر مظفر بقایی
وضعیت سیاسی مظفر بقایی بعد از کودتا
نامه بقایی به کارتر
از:
سری
به:
1344-10-23- 1966-01-13
متن سند
حزب زحمتکشان - 18
13 ژانویه 1966 - 1344/10/23
سری / انتشار خارجی ممنوع
مظفر بقایی کرمانی
ایران
رئیس، حزب زحمتکشان و پاسداران آزادی
مظفر بقایی از سال 1328 مخالفی سرسخت بوده است. او شدیداً ملی گرا است و در او رنگی از سوسیالیسم به چشم می خورد. قلباً با کمونیست ضدیت داشته و شدیداً ضد انگلیس است، ولی نسبت به آمریکا احساسات خصمانه ای ندارد. بر اساس آنچه گفته شد، سیاست او همان سیاست باری به هر جهت بوده و بستگی به شرایط زمانی دارد. بقایی زمانی از حامیان نخست وزیر سابق مصدق به شمار می رفت و در یک زمانی دومین چهره محبوب ایران بود. ولی از آن پس سرمایه سیاسیش به میزان قابل توجهی رو به کاهش نهاد. در حال حاضر پیروان کمی دارد، که در پشت دو سازمان سیاسیش - حزب زحمتکشان و پاسداران آزادی - قرار دارند، هر دوی آنها (سازمان) بدون پایگاه مردمی عمده و با روحیه فرد پرستی می باشند.
دولت فعالیت های بقایی را خیلی محدود کرده است و حزب توده (کمونیست) و جبهه ملی مصدق نیز با او به مخالفت دست زده اند. نیروی او در تندگوییش بود که نتیجه عوام فریبی ماهرانه اوست. او در عزمش برای احراز نخست وزیری احتمالاً حاضر است چند چیز جزئی را فدا کند، ولی او در طول زندگی برای خودش چند دشمن سیاسی به وجود آورده است که شانس او را برای رسیدن به این هدف تقلیل می دهد.
یک منبع اظهار کرده است که شاه حاضر است به بقایی به عنوان مهاری برای دولت، آزادی عمل محدودی بدهد.
بقایی در سال 1287 در کرمان متولد شد. شهاب کرمانی، پدرش یک میهن پرست مشروطه خواه مشهور بود. مظفر تحصیلات ابتدایی را در ایران گذراند و از دانشگاه سوربن در سال 1314 درجه دکترا در رشته فلسفه و فن تعلیم و تربیت گرفت. پس از بازگشت به ایران، به هیئت علمی دانشگاه تهران پیوست و اکثر مواقع سخنرانی هایی بر اساس اخلاقیات ایراد می کرد. در سال 20-1318 خدمت سربازی را به صورت یک افسر احتیاط به پایان رسانید. بنا به گزارش، بقایی در سال 1321، به حزب توده پیوست، ولی
ص: 89
چندی نگذشت که از آن جدا گشت. در سال 1326 به عنوان نماینده مردم کرمان به مجلس راه یافت. اولین بار در سال 1328 به دلیل حمله اش به کمپانی نفتی ایران و انگلیس و ارتش محبوبیتی بین مردم کسب کرد.
در آبان 1328 او را به اتهام درج مطالب انتقادآمیز درباره ارتش در روزنامه اش به نام شاهد، توقیف کردند. یک دادگاه نظامی او را به یک سال حبس محکوم نمود، ولی دادگاه مدنی او را تبرئه نمود. بقایی در مجلس به جبهه ملی مصدق پیوست و در ماه اردیبهشت 1330 حزب زحمتکشان را به عنوان یک پاسخ از سوی جناح راست به محبوبیت حزب توده تأسیس نمود، بقایی حزب زحمتکشان را این گونه تعریف می کند: این حزب تا آنجا سوسیالیست است که سوسیالیسم لطمه ای به سیاست های حکومت وارد نیاورد.
در آن زمان او دومین شخصیت محبوب بعد از مصدق در جبهه ملی به شمار می آمد و به همراه مصدق در مهر 1330 به سازمان ملل رفت تا جوابگوی شکوائیه بریتانیا علیه ایران در شورای امنیت درباره ملی کردن کمپانی نفت ایران و انگلیس باشد. در اوائل 1330 در حزب زحمتکشان بین بقایی و دسته ای افراطی تر به رهبری خلیل ملکی جدایی به وقوع پیوست. در مهر 1952 بعد از بازگشت بقایی از بیمارستان و به دست گرفتن رهبری حزب، رفع کدورت و خصومت غیر ممکن گردید. ملکی و یارانش سازمان خاص خود را تشکیل دادند. در همان حال بقایی بر سر نقش حزب توده در سیاست ایران با مصدق مخالفت کرد. او در روزنامه اش - شاهد - و در مجلس به انتقاد از خط مشی مصدق پرداخت. در فروردین 1322 بقایی متهم به دست داشتن در قتل رئیس پلیس مصدق ژنرال محمد افشار طوس گردید.
مصدق در تلاش بود تا مصونیت پارلمانی بقایی را از بین ببرد و او را به محاکمه بکشد، ولی در مرداد 1332، رژیم مصدق سرنگون گردید. بقایی این بار متوجه نیروهای طرفدار شاه به رهبری نخست وزیر جدید فضل اللّه زاهدی گردید. اما پس از اینکه معلوم گردید که که زاهدی درصدد ماندن در پست خود برای مدت نامعلوم می باشد، بقایی جاه طلب بنای مخالفت را گذاشت. در دی 1332، بی گناهی او را در ماجرای افشار طوس اعلام کردند، ولی روزنامه اش را به دلیل حمله به دولت توقیف نمودند. با انحلال مجلس در دی 1332 حرفه پارلمانی بقایی نیز پایان گرفت.
تلاش او برای راه یافتن دوباره به مجلس در 1333 و تلاش های دولت برای جلوگیری از این عمل باعث شد که انتخابات در کرمان چندین ماه به تعویق افتد. در تیر 1333 بقایی یک ماه به زندان رفت و در آذر همان سال دستگیر و برای یک سال به زاهدان تبعید گردید. در آذر 1334 آزاد گردید و دوباره در خلال بازپرسی در مورد قتل سال 1330 نخست وزیر پیشین، علی رزم آرا، یکی از مخالفین بقایی در دوره 30-1328 و کسی که بقایی بعد از مرگش جشن گرفته بود، دستگیر گردید. بقایی تبرئه شد و در آذر 1335 آزاد گردید. پس از آن چند سالی دست از فعالیت کشید، ولی در سال 1339 خود را دوباره کاندید ورود به مجلس نمود. او بنای انتقاد از حیله های انتخاباتی آن سال را گذاشت و پاسداران آزادی را تأسیس کرد که خواستار انتخابات منصفانه بودند. در آذر 1339 او را به جرم ایجاد اغتشاش دستگیر و در تهران تحت نظر قرار دادند. در اسفند 1339 وقتی که سعی داشت برای مبارزات انتخاباتی به کرمان بازگردد، دستگیر و زندانی گردید، ولی دوباره به حکم دادگاه مدنی تبرئه شد. از آن پس فعالیت او خیلی محدود گردید این بار به حکم دادگاه نظامی به دو سال محکوم گردید و در انتخابات 1342 بار دیگر به او دستور داده شد که در تهران بماند. حزب او که قادر به فعالیت در ایران نبود در اروپا و آمریکا شعبه هایی تأسیس نمود. در حال حاضر روزنامه شاهد در آمریکا چاپ می شود. بقایی مردی تنومند و ناطقی آتشین است. زمانی که به
ص: 90
نرمی سخن می گوید او را مردی روشنفکر و مطلع قلمداد می کنی. او از همسرش جدا شده است، چون معتقد است که سیاستمدار در تجرد بهتر می تواند عمل کند. در سال 1331 سخت مریض شد، او خود را مبتلا به شبه حصبه و مرض قند می دانست، اما بعضی از منابع آگاه معتقد بودند که او از اعتیاد به کوکائین و مشروبات الکلی رنج می برد. بقایی فرانسه را علاوه بر فارسی خیلی خوب دانسته و تا حدی عربی می داند.(1)
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!