Post
39201
گزارشی پیرامون روندهای اقتصادی و سیاسی در شبه جزیره عربستان
تقاضای بحرین برای دریافت سیستم موشکی هاوک
گفتگوی دوجانبه ساندرز با شیخ محمد بن مبارک الخلیفه، وزیر خارجه بحرین
شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه فرمانروای بحرین
عکس العمل بحرین در قبال درخواست آیت الله روحانی مبنی بر سرنگونی امیر بحرین توسط انقلاب اسلامی
درخواست سیستم موشکی هاوک از سوی بحرین
بررسی درخواست سیستم موشکی هاوک از سوی بحرین
بحرین، ایران و همکاری امنیتی در خلیج فارس شمالی
ارزیابی اوضاع سیاسی ایران 1348
دستگیری محمدعلی العکری رهبر شیعیان بحرین بعد از سفر به ایران
از:
سری
به:
متن سند
سند شماره 108
سری
سپتامبر 1971 - شهریور 1350
سازمان اطلاعات مرکزی (سیا)
[موضوع]: بحرین و فرمانروای آن
یادداشت اطلاعاتی
شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه
فرمانروای بحرین جدیدالاستقلال
هشدار این سند حاوی اطلاعاتی است که به تعریف فصل 18 بخش های 973 و 974 مجموعه قوانین اصلاح شده ایالات متحده از دفاع ملی ایالات متحده تطبیق دارد. انتقال یا افشای محتویات آن به افراد فاقد صلاحیت یا دریافت آن توسط این افراد طبق قانون ممنوع است.
تعیین تاریخ خروج خودبخودی از طبقه بندی نامقدور است.
کشور بحرین
مساحت: 230 میل مربع به اضافه چند جزیره کوچک تر
جمعیت: 210000 نفر
مذهب: مسلمان
زبان: عربی
رهبر دولت: شیخ عیسی
ص: 259
بحرین
امیر عیسی بن سلمان آل خلیفه شیخ عیسی فرمانروای بحرین در تاریخ 14 اوت 1971 استقلال جزیرة کوچک خود را از انگلیس اعلام کرد. شیخ عیسی در نوامبر 1961 به عنوان امیر بحرین جانشین پدرش سلمان بن حمد آل خلیفه گشت. او نه به خاطر ابتکارات خود، بلکه به علت تغییر اوضاع خلیج فارس از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. پس از خروج بریتانیا در اواخر سال 1971، کشور نفت خیز وی در خلیج [فارس] موقعیتی مهم از نظر سیاسی و اقتصادی خواهد داشت.
پس از اعلام استقلال توسط شیخ عیسی، دو قدرت خلیج فارس یعنی ایران و عربستان سعودی با ارسال پیام های تبریک این کشور را به رسمیت شناختند. آمریکا نیز به دولت بحرین اطلاع داد که «... آمریکا از اعلامیه استقلال بحرین استقبال کرده و ... و در صورت درخواست، کشور بحرین را به رسمیت خواهد شناخت.» در تاریخ 18 اوت، شورای امنیت سازمان ملل به مجمع عمومی این سازمان توصیه کرد که درخواست عضویت بحرین را در این سازمان با نظر مثبت مورد ملاحظه قرار دهد.
شیخ عیسی که ظاهراً میل ندارد به عنوان وارث مسلم به فرمانروایی بپردازد، در به دست گرفتن ابتکار به عنوان فرمانروا تأمل بسیار نشان داده، لیکن میل نداشته است که اختیارات خود را نیز از دست بدهد. او با مشکلات و خطراتی که همیشه بر سر راه یک مدیر و سرپرست با نبوغ قرار دارد دست به گریبان است که عبارتند از: اختلافات مذهبی،نژادی و اقتصادی و عدم محبوبیت خود در میان توده های مردمی. بسیاری از زیردستان وی سرنگونی وی را با استقبال پذیرا خواهند شد. علاوه بر این شیخ عیسی به خاطر جاه طلبی های سیاسی احتمالی برادر و رقیب بالقوه خود یعنی شیخ محمد بن سلمان آل خلیفه که رئیس پلیس و امنیت عمومی است در معرض خطر قرار گرفته است. استقلال، هیچیک از مشکلاتی را که بحرین دچار آن شده، از بین نخواهد برد.
استقلال بحرین - گذشته و دورنما
بحرین از سال های 1850 یکی از نُه امارات خلیج فارس به شمار می رفت که با انگلیس روابط ویژه ای برقرار کرده بود. بر اساس هر یک از معاهده های منعقده، انگلیس روابط خارجی و دفاعی هر یک از امارات را اداره می کرد؛ حال آنکه خدمات داخلی دولتی آنها نیز توسط انگلیس رتق و فتق می گشت. در سال 1968 انگلیس اعلام کرد که قصد دارد تا پایان سال 1971 از خلیج[فارس] خارج گردد، و در همان حال پیشنهاد کرد که این نُه امارت فدراسیونی تشکیل دهند و فدراسیون امارات عربی خوانده شوند. هر یک از شیوخ از انزوای استقلال در جهان خصومت بار ترس به دل راه می داد... کویت و عربستان سعودی نیز در امور همسایگان کوچک خود مداخله کرده و از آنها می خواستند که سرانجام این فدراسیون را تشکیل دهند. لیکن هر یک از این شیوخ ترس از آن داشت که مبادا در نتیجه متحد شدن با شیوخ دیگر
ص: 260
اهمیت و قدرت خود را از دست بدهد. انگلیس معاونین فرمانروایان را در اکتبر 1970 به یک اجلاس سازمانی در ابوظبی دعوت کرد. هر یک از شیوخ در تلاش برای حفاظت از منافع خود و نفی دیگران بود، و در نتیجه مشاجرات حاصله پیرامون نمایندگی، رأی و بودجه، مسئله تشکیل فدراسیون لاینحل ماند.
بحرین پیشرفته ترین و از نظر اقتصادی در بین این نُه امیرنشین مهم ترین بوده و حدود نیمی از جمعیت آنها را در برگرفته است. پس از پیشنهاد شرایط تشکیل فدراسیون که مورد قبول دیگر امارات قرار نگرفت، بحرین توانست از آنها جدا شود. شش امارت از هشت امارات باقیمانده در تاریخ 18 جولای 1971 یعنی یک ماه قبل از اعلام استقلال توسط بحرین، تشکیل اتحادیه امارات عربی را اعلام نمودند. ولی بحرین در اعلامیه خود اظهار داشت که در آینده تحت شرایط صحیح و مناسب حاضر به تشکیل فدراسیون با دیگران خواهد بود. این بیانیه پاسخی در قبال تقاضاهای کویت و عربستان سعودی نیز به حساب می آمد.
سیاست ها و اوضاع داخلی
بحرین با وجود کوچکی یک تمامیت منسجم نیست. بیست درصد ساکنین آن را افراد غیر تبعه تشکیل می دهند؛ بعضی از آنها از کشورهای عربی آمده اند، لیکن بسیاری از آنها خود را تبعه ایران که یک کشور غیرعربی است، می دانند. جمعیت محلی نیز دچار اختلافات اجتماعی، اقتصادی و مذهبی است. از دو گروه مسلمان بحرین، سنی ها از نظر مذهبی خود را وابسته به شبه جزیره عربی و شیعیان خود را وابسته به شیعیان ایران می دانند.
به قدرت رسیدن شیخ عیسی با خوش بینی روبه رو گردید. طبقه تجار محافظه کار که تنها به وضع موجود انباشت ثروت وابسته است، اظهار همدردی می کرد. گروه های جوان و تحصیلکرده علاقه مند به اصلاحات اجتماعی، امیدوار بودند. شیخ عیسی نیز ظاهراً به روش های غربی علاقه داشت و مدرن تر از پدرش می نمود و اقداماتی در جهت اصلاحات اجتماعی انجام داد و احداث چند پروژه مسکن عمومی را نیز پایه گذاری کرد.
با این وصف، امیر، شخصی اساساً محافظه کار بود و الزاماً سیاستش بر این است که کاری انجام ندهد. با خروج انگلیس از مشارکت فعال در دولت، امیر محافظه کاری بیشتری پیشه کرد و در اتخاذ تصمیمات روزمره قاطعیت چندانی از خود نشان نمی داد او به هیچیک از گروه ها اجازه دخالت در امور دولت را نمی داد، و عدم اعتماد او به زیردستان خود مانند عدم اعتماد اعراب ناسیونالیست موجود در آنها نسبت به او بود. او شورش سال 1942 زنگبار را نمونه بارز تأسیس دموکراسی پارلمانی در یک جامعه ناآگاه ذکر می کرد.
سیاست داخلی
شیخ عیسی خشم جوانان ناسیونالیست و تندرو را برانگیخت و او را آلت دست انگلیس و مرتجع قلمداد می کردند. بعضی از رفتار شخصی او نیز تنفر دیگر بحرینی ها را نسبت به او برانگیخته است: او به جمع آوری ثروت و زن علاقه بسیار دارد و معمولاً مردم به
ص: 261
او دسترسی ندارند. تمام این عوامل دست به دست هم داده، فعالیت های مخرب پنهانی را در جهت سرنگون کردن خانواده حاکمه موجب شده است.
سیاست خارجی در سال 1968 و قبل از اعلام خروج انگلیس از خلیج [فارس]، عیسی در اداره امور خارجی تجربه بسیار محدودی داشت. در آن زمان انگلیس امور خارجی و دفاعی کشور را اداره می کرد و عیسی نیز اجازه می داد که توسط آنها هدایت شود. از زمان انتشار اعلامیه انگلیس، شیخ عیسی لزوم به دست گرفتن ابتکار و استقلال عمل را دریافته است. ولی او که نمی داند چطور باید این کار را انجام دهد تنها به شکوه و شکایت پرداخته است. او از انگلیسی ها ناراضی است و ادعا می کند که آنها مسئولیت های خود را نادیده می انگارند. (اشاره بدین مطلب که اداره بحرین از مسئولیت های انگلیس است موجبات رنجش خاطر ناسیونالیست های عربی را فراهم آورده است). شیخ عیسی به عنوان نمونه عدن را ذکر می کند: خروج سریع انگلیس در نوامبر 1967 از عدن سبب شد که جبهه آزادی بخش ملی چپگرا با توسل به زور در یمن جنوبی به قدرت برسد. او با اشاره به وضع خود می گوید که اینگونه اقدامات انگلیس سبب می شود که مردم با توسل به خشونت به قدرت برسند. مهم ترین عامل نگرانی شیخ عیسی این بود که ایران ادعا می کرد بحرین از آن ایران است، تا اینکه پس از تحقیقات سازمان ملل پس از می 1970 ایران دعوی خود را پس گرفت. (ایران بر سر بحرین حدود یک قرن با انگلیس اختلاف داشت؛ ولی اکثر بحرینی ها ترجیح می دادند مستقل باشند.) شیخ عیسی برای از بین بردن این خلاء قدرت در سال 1972 فعالانه از تشکیل فدراسیون امارات عربی حمایت می کرد. ولی مشکلات موجود بر سر راه تشکیل فدراسیون سبب شد که وی نیز استقلال را انتخاب کند.
طرز تلقی نسبت به آمریکا
شیخ عیسی تنها فرمانروای عربی بود که در طول جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1967 اجازه داد نفت این کشور توسط نیروهای آمریکا در ویتنام مورد استفاده قرار گیرد. او گفته است که میل دارد آمریکا حضوری قابل رؤیت، به شکل یک حضور در حکومت، در بحرین داشته باشد. پس از تکمیل مراحل به رسمیت شناسی، سفیر آمریکا در کویت نیز احتمالاً با حفظ سمت به سفارت این کشور در بحرین منصوب خواهد شد. سفارت آمریکا در منامه نیز در اواسط سپتامبر 1971 افتتاح خواهد شد.
سوابق و مشاغل پیشین
شیخ عیسی بن سلمان آل خلیفه بزرگ ترین فرزند از سه فرزند فرمانروای اسبق در تاریخ 3
ص: 262
ژوئن سال 1933 در «جرا» متولد شد. (خانواده خلیفه در سال 1782 بحرین را فتح و از آن زمان در آنجا فرمانروایی کرده است.) شیخ عیسی نزد معلمین خصوصی توانست تحصیلات دوره ابتدایی را بگذراند. در سال 1952 او در شورای سلطنت خدمت نمود و در سال 1955 ریاست شورای شهرداری و کمیته آب را به عهده گرفت و در سال 1957 عضو شورای سلطنتی گردید. چون استعدادهای وی در زمینه مدیریت درخشان نبود، وظایف تشریفاتی به عهده او گذارده شد، که از جمله آنها شرکت وی در مراسم تاجگذاری شاه عراق در سال 1952 را می توان نام برد. او اصلاً به نحوه عملی اداره امور دولت توسط پدرش توجه نمی کرد. در سال 1957 بنا به توافق خانوادگی، وی وارث مسلم فرمانروایی اعلام گردید و در سال 1960 به محض فوت پدر، امیر بحرین شد.
عدم قاطعیت شیخ عیسی پس از رسیدن به قدرت، وی را آماج انتقادات مخالفین قرار داد و مهاجرین عربی نیز فعالانه از آنها بهره برداری می کردند. او در سال 1962 با کمال قاطعیت و عزمی راسخ تعدادی از معلمین مصری را که دانشجویان را برای اتحاد اعراب به تظاهرات تحریک کرده بودند، اخراج کرد. عکس العمل وی در قبال اعتصاب شرکت نفت بحرین در سال 1974 کاملاً فاقد کفایت و لیاقت بود. در طول همین اعتصاب و تظاهرات دانشجویی متعاقب آن، برای اولین بار صدای اعتراض و مخالفت علیه خود فرمانروا شنیده شد. در حالیکه نحوه کنترل و اداره شورش های داخلی توسط شیخ عیسی در طول جنگ اعراب و اسرائیل یعنی دو سال پس از اعتصاب مزبور، تمجید و تحسین ناظران غربی را برانگیخت.
در مارس 1968 فرمانروا تشکیل گارد ملی را (که اکنون نیروی دفاعی بحرین خوانده می شود) به فرماندهی فرزند و وارث فرمانروایی، شیخ حمد بن عیسی که اخیراً از دانشکده افسری «مونس» در «الدرشات» انگلیس فارغ ا لتحصیل شده است، اعلام نمود. گارد ملی تحت کنترل رئیس پلیس و امنیت عمومی نبوده و محمد برادر شیخ عیسی نسبت به تشکیل آن روی خوشی نشان نداده است.
سفرها
شیخ عیسی مسافرت های بسیاری انجام داده است. او در سال 1952 به انگلیس، فرانسه و ایتالیا و در سال 1954 به انگلیس و آمریکا از طرف شرکت «بَک» سفر نمود، و در سال 1955 و 1957 نیز در اروپا به سر می برد.
از زمان رسیدن به قدرت وی در سال های 1963 و 1966 به انگلیس سفر کرد و چند بار نیز از عربستان سعودی و کویت بازدید به عمل آورد.
در اوایل سال 1967 شیخ عیسی سعی داشت به استحکام روابط در منطقه بپردازد؛ و به همین منظور به قطر، کویت، عربستان سعودی و دوبی سفر کرد. سفر او به قطر در سال 1967 سفر اولین فرمانروای بحرین به این کشور در 100 سال گذشته به حساب می آید. در سال
ص: 263
1968 وی به عنوان میهمان شرکت نفت کالتکس («بَک» نیز احتمالاً یکی از شاخه های کالتکس است) به آمریکا سفری داشت. در طول همین سفر وی از پاریس نیز بازدید کرد. در سال 1969 او به قاهره رفت تا در تشییع جنازه ناصر، رئیس جمهور متحده عربی شرکت جوید و پس از آن برای ملاقات با شاه به تهران سفر کرد.
خصوصیات فردی
شیخ عیسی مردی کوتاه قد (5 پا و 5 اینچ) و چاق بوده و معمولاً لباس عربی به تن می کند. او خجول و خوش برخورد بوده و از سرگرمی های غربی و کلوب های شبانه خوشش می آید. او در انظار مشروب نمی نوشد لیکن در کوکتل پارتی ها شرکت می کند. او زمانی از طرفداران ماشین های اسپورت بود و در سال 1960 در یک سانحه شدید اتومبیل زخمی شد.
فرمانروا یک مسلمان سنی مذهب است. او و همسرش «هیسا» در سال 1949 ازدواج کردند. او حداقل چهار فرزند پسر به نام های صمد، رشید، عبدالله و محمد و یک فرزند دختر به نام منیره دارد. شیخ عیسی علاوه بر زبان اصلی خود یعنی عربی به زبان انگلیسی نیز صحبت می کند.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!