در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره 8

حکومت پهلوی از دید رحمت اللّه مقدم مراغه ای

موضوع سند

حکومت پهلوی از دید رحمت اللّه مقدم مراغه ای
مشخصات ارسال سند

از:

محرمانه

به:

1357-02-04- 1978-04-24

متن سند



سند شماره (8)


سفارت آمریکا تهران - ایران


، صورت مذاکرات


خیلی محرمانه


، زمان و مکان: 24 آوریل در خانه لامبراکیس (4 اردیبهشت 57)


شرکت کنندگان: رحمت اللّه مقدم مراغه ای از «نهضت رادیکال»، جرج لامبراکیس رایزن امور سیاسی سفارت آمریکا در تهران


موضوع: مکالمه دوم با مخالف ایرانی


آقای مقدم دعوت مرا به نهار در خانه من پذیرفت، زیرا آخرین نهار قبلی در خانه او در تاریخ 19 ژانویه بود. او پیامد آمد و ظاهرا تعقیب نمی شد.


بمب اندازی های اخیر و تهدیدها


هر چند مقدم ظاهر با شهامتی را نشان می داد مع ذلک وی حسابی تکان خورده بود، یک نوع تفاوت کوچک نسبت به بار گذشته وجود داشت (یعنی سه ماه قبل) و آن اینکه این بار او در اتهامات خود علیه شاه تیزتر و مشخص تر بود، در حالی که درباره نقشه های خود مربوط به آینده همچنان مبهم بود، من این امر را یک امیدواری کمتر و تلخی بیشتر تعبیر می کنم. از زمانی که خانه او هدف بمب اندازی در دو هفته قبل قرار گرفته بود او مرتب پیام های تهدیدآمیز تلفنی دریافت می کند. یکی از آنها را پسر 11 ساله او روز قبل دریافت کرده و این امر مقدم را بسیار ناراحت کرده بود. پیام دیگری را نیز آن طوری که من درک کردم یک پیر زن خانواده که با آنها زندگی می کند و دچار فشار خون است دریافت کرده بود و پس از آن بسیار بیمار


ص: 204




شده بود، بعدا در جریان مکالمه مقدم به من گفت که او به تازگی تقاضای گذرنامه کرده تا ببیند چه اتفاقی خواهد افتاد ولی بیشتر به آن خاطر او به طور جدی در نظر دارد کشور را برای مدت یک ماه یا بیشتر (به مقصد پاریس) ترک کند که فکر می کند ایران دیگر مکانی برای پسر او نیست (دختر بزرگترش گویا در آمریکا زندگی می کند). در ضمن مقدم خاطرنشان ساخت که او حدود 54 سال دارد و این سن کمتر از آنی است که ظاهرش نشان می دهد. او وضع نابسامان خود را به شرح زیر توصیف کرد، او قادر نیست به طور فیزیکی (جسمی) در مقابل حملات فیزیکی (جسمی) مبارزه کند، ولی در عین حال نمی خواهد اینجا بماند و آرام بنشیند. بنابراین ترک کشور ظاهرا برای او تنها راه دیگر برای آینده نزدیک است.


در نظر مقدم هیچ گونه شک و شبهه ای وجود ندارد که بمب اندازی ها به دستور صریح شاه توسط گروه معینی انجام می گیرد. مقدم (که خود یک نظامی باز نشسته است) ضمن گفتگو با یک افسر ساواک از او شنیده بود که این گروه ممکن است حتی به ساواک تعلق نداشته باشد، بلکه یک گروه فرعی جداگانه تحت دستور مستقیم شاه باشد. این گروه متشکل از جوانان کله شقی است مانند چهار نفری که در حول و حوش خانه او می پلکند و اینها اشخاصی هستند که دست مزد می گیرند و اتومبیل به آنها داده می شود و از لحاظ های دیگر نیز به خاطر به اصطلاح اجرای قانون به آنها کمک می شود ولی خود آنها شکننده قانون هستند. مقدم در ضمن خاطرنشان ساخت که یک افسر پلیس که بر ماجرای بمب اندازی خانه او رسیدگی می کرد وقتی که مقدم به او سوء ظن های خود را درباره اینکه چه کسی این کار را کرده است گفته بود او شدیدا تکان خورده بود و از قرار معلوم به مقدم با صدای بسیار دل آزرده ای گفته بود که اگر شخصا این افراد را در هنگام ارتکاب جرم می گرفت در جا آنها را می کشت. این مطلب از سوی مقدم به عنوان نشانه ای از واکنش حتی افسران ضابط قانون نسبت به این گونه حوادث نقل شده، در عین حال این اشخاص عاجزند و از اقدام ترس دارند.


فلسفه مخالفین


مقدم علاقه مند است نظرهای خود را درباره اوضاع از لحاظ تئوریکی و عملی مورد بحث قرار دهد. او گفت ثروت نفتی ایران در زمین است و شاه آن را ایجاد نکرده است، ولی شاه قسمت اعظم این ثروت را به باد داده است و او و اطرافیانش از این ثروت فاسد شده اند، این فساد به مردم ایران رخنه می کند. مقدم و دیگران نظیر او به برنامه لیبرالیزه کردن اوضاع که از طرف شاه اعلام شده بود و کلمات الهام بخش که از سوی پرزیدنت جیمی کارتر ایراد شده بود، لبیک گفتند. مقدم و سایرین نظیر او علاقه مند به ترور فیزیکی (جسمی) نیستند، بلکه مایلند موضوعاتی که در سیاست تأثیر دارد با شاه و حکومت او و از طریق نمایندگان بیشتری مورد بحث قرار دهند و اگر پاسخ شاه بمب اندازی و تهدید و نقض قانون باشد مقدم و سایرین نظیر او دیگر محلی و نفوذی نسبت به دیگرانی که در جبهه مخالف قرار گرفته اند و بالنتیجه به سوی افراط بیشتری کشیده می شوند، ندارند. مقدم با به کار بردن کلمه «تروریست» از سوی من مخالفت کرد (همان طوری که متین دفتری نیز به مناسبت دیگری با بکار بردن این کلمه مخالفت کرد) و گفت اینها چریکها هستند که برای آرمانی مبارزه می کنند. آنها از خانه های خوب برخاسته اند و بیشتر آنها تحصیلات خوب دارند. در حالی که او پیوندهایی با آنها ندارد می تواند آنها را خوب درک کند.


مقدم چندین بار به موضوع خود مبنی بر اینکه آمریکایی ها شاه را به قدرت رسانده اند و از او از لحاظ


ص: 205




سیاسی پشتیبانی می کنند و به او اسلحه می فروشند و بنابراین نمی توانند از لحاظ اخلاقی خود را از مسئولیت در بدکاری های شاه عقب بکشند، اشاره کرد. او القاء کرد که احساسات ضد آمریکایی بدین مناسبت رشد پیدا خواهد کرد و اگر شاه القاء می کند که بعضی به خاطر اینکه او پیوندهایی با آمریکا دارد با او مخالفند این یک نظر نادرستی از حقیقت است. حقیقت بیشتر این است که از نظر ایرانیان معمولی آمریکایی ها به علت داشتن پیوند با شاه زیان می بینند. هنگامی که من اعتراض کردم که به عقیده من او میل آمریکا را درباره عدم مداخله در امور کشورهای دوست درک می کند. مقدم گفت او با من به عنوان یک دوست صحبت می کند و محدودیت های آن چیزی را که من می توانم به عنوان یک نماینده آمریکا انجام دهم یا بگویم می پذیرد. در عین حال مقدم مدام نظریه خود را به نحوی به من القاء می کرد که معلوم بود او علاقه مند است که ما کاری انجام دهیم. مانند گذشته او درباره ویژگی های برنامه فراتر از صحبت درباره لزوم یک گفت و شنود آزاد و بیان آزاد در کشور در چهارچوب سلطنتی که خود را به وسیله قانون اساسی محدود می کند صحبت می کرد.


شکنجه، دستگیری، دیدار از زندان


من از مقدم پرسیدم که آیا او اطلاعی درباره موارد ویژه ای از شکنجه از سوی مقام های امنیتی در ماه های اخیر دارد و به او یادآوری کردم که او گویا درباره دو مورد در دفعه گذشته ای که با هم ملاقات کردیم چیزی می دانست، ولی هرگز نام های مورد بحث را که قرار بود به من بدهد نداده است. مقدم گفت که فراموش کرده است که چه مواردی آن موقع مورد بحث بود. او درباره موارد ویژه چیزی نشنیده است هر چند امکان دارد همان طوری که شنیده می شود، شکنجه ادامه داشته باشد. مع ذلک با همین لحن او گو اینکه اعتراف کرد که معتقد نیست شکنجه وجود داشته باشد گفت مردم از شکنجه می ترسند، نه از زندانی شدن. تمام ایران به مفهومی به صورت زندان در آمده است و زندانی بودن واقعی لااقل این امتیاز را دارد که انسان می داند که خانواده او در امان به سر می برد. او بیان کرد که اکنون عقیده بر این است که دیگر شکنجه اعمال نمی شود و این خود توضیح دهنده آماده بودن مردمی مانند او به بیان صریح و امضاء کردن نامه ها است که ظرف یک سال گذشته صورت گرفته است.


مقدم درباره حادثه چند روز قبل در نزدیک دانشگاه ملی هنگامی که افراد گارد مقاومت (گویا نیروی پایداری باشد) و پلیس ضد اغتشاش با گروهی از دانشجویان در افتاده و باعث مجروح شدن بسیاری از آنها قبل از دستگیری عده ای از آنها شد چیز به خصوصی نداشت که اضافه کند. او معتقد بود که جراید در تعداد زخمی ها غلو کرده اند و او گفت که بعضی از این دانشجویان نیز تا ساعت 4 بامداد روز بعد نیز همچنان از سوی این گارد تحت تعقیب بودند، مع ذلک چند نفر از آنها توانسته بودند فرار کنند. او خاطرنشان ساخت که بعضی از اشخاصی که در این جریانات حضور داشتند لزوما جزو مخالفین نبودند، بلکه صرفا اشخاصی بودند که علاقه مند به آن بودند که ببینند چه جریانی روی می دهد و برای استماع سخنرانان و بحث ها حاضر شده بودند. مع ذلک این اشخاص نیز همان طوری که در این گونه موارد رخ می دهد همراه با دیگران مضروب شده و دستگیر شده اند و همه این وحشیگری نمونه دیگری از وسایلی است که شاه پس از آنکه تماس خود را با مردم از دست داده به آن متوسل می شود.


مقدم آگاه بود که یک نماینده از سازمان عفو بین المللی یا صلیب سرخ و هلال احمر بین المللی در


ص: 206




اواسط آوریل بلافاصله پس از پایان اعتصاب غذای زندان قصر از این زندان دیدن کرده است و این نماینده زن بوده است، او دیگر چیزی در این باره نمی دانست.


مخالفان مذهبی و جناح چپ


مقدم آشکار ساخت که او و تعدادی از رهبران همفکر او (بازرگان، سنجابی، لاهیجی و غیره) اخیرا با بعضی از رهبران مذهبی دیدار کردند. رهبران مذهبی از بمب اندازی ها و سایر انواع رفتارهای حکومت سخت بر آشفته بودند. یکی از آنان حتی پیشنهاد کرده بود که آنها نیز به نوبه خود بمب هایی در خانه های سه رهبر برجسته دولت کار گذارند. مقدم گفت مدتی طول کشید تا این شخص را از این نقشه به هنگام یک برداشت منفی منصرف کنند. او نتایج ملاقات را چنین خلاصه کرد که رهبران مذهبی چنان محو طرح های خود هستند که با استراتژی یا تاکتیک همکاران مقدم هیچگونه توافقی ندارند.


هنگامی که من درباره کمیته هماهنگ کننده هفت رهبر که او درباره آن با من دفعه گذشته صحبت کرده بود پرسیدم، مقدم خاطرنشان ساخت عدم توافق هایی در این گروه وجود دارد، ولی این گروه روی هم رفته حرکت هایی دارد. او داوطلبانه گفت که این گروه در اندیشه های چپ گرایانه و سوسیالیستی گروهی که به رهبری فروهر فعالیت می کند، سهیم نیست. فروهر تمایل به آن دارد که هواداران جبهه ملی قدیمی را سازمان دهد در حالی که اتحاد گردآوری شده به وسیله مقدم قصد دارد شبکه وسیع تری را ایجاد کند.


آموزگار


مقدم (مانند دیگر مخالفانی که ما با آنها صحبت کرده ایم) از آموزگار شدیدا انتقاد می کرد، او آموزگار را تکنوکراتی توصیف کرد که فاقد استعداد یک سیاستمدار است. و این به نحو اساسی او را از مسئله اصلی که مبتلا به کشور است بدور نگه می دارد.


نظریه: مقدم ظاهرا روحیه خود را از دست داده است و طبق ارزیابی من بیشتر از متین دفتری که من او را اندکی قبل و اندکی بعد از صحبت با مقدم دیده بودم. ما به طور موقت و آزمایشی نقشه هایی برای ملاقات با بعضی از رهبران دیگر که به طور نزدیک با مقدم کار می کنند تنظیم کرده ایم و من در انتظار این ملاقات ها هستم که به عقیده من آنها برای ارزیابی روحیه و کشش مخالفان به دنبال تدابیر متنوع و وسیعی که دولت درباره آن تصمیم گرفته است، اهمیت خواهد داشت.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 3 - کتاب 3 - صفحه 204
تصاویر سند