Post
28307
حزب کارگر اسرائیل
معرفی شخصیت ابراهیم یزدی وزیر خارجه
گزارش تحولات انقلاب اسفند 57
سیاست های آمریکا نسبت به اسرائیل
تحلیل عواقب شهرک سازی صهیونیست ها
آمریکاستیزی
بدتر شدن جو مؤثر بر هیئت های دیپلماتیک غربی در تهران
نظر یزدی درباره لبنان و فلسطینی ها
جلسه موشدایان با طوفانیان
گزارش وضعیت امنیتی تهران
از:
سری
به:
1358-05-19- 1979-08-10
متن سند
سند شماره (6)
سری
10 اوت 1979- 19 مرداد 1358
یادداشت مکالماتی
1- شرکت کنندگان: هوشنگ نهاوندی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی ایران، ریچارد تی آرندت، وابسته فرهنگی سفارت آمریکا در پاریس
2- تاریخ و محل ملاقات: 10 اوت 1979، کافه پلاس دوترن
3- موضوع: فعالیت مهاجرین سیاسی ایرانی هوشنگ نهاوندی از وابسته فرهنگی خواست تا با او به طور خصوصی ملاقات نماید. او گفت در ملاقات قبلی به خاطر حضور نفر سوم تحت فشار بود. او می خواست مسائلی را روشن کرده و وارد جزئیاتش گردد.
برخورد ما در اولین ملاقات من را به یک سری تصورات غلط واداشت که ما فوراً مسئله را بیان کردیم. او از وقوع یک کودتای خاص در آینده نزدیک خبر نمی داد. با این حال او مطمئن است هنگامی که افکار عمومی از نتایج فاجعه انگیز هرج و مرج موجود آگاه گردد، فشارهای داخلی در آینده نزدیک موجب پدیدار گشتن تغییر کلی در ایران خواهد شد. اگر این جریان رهبری و هدایت نشود، ایران حتماً به سوی چپ خواهد رفت. کودتایی که او ذکر کرد یک سناریوی خیالی بوده است.
او گفت که اوضاع ایران چنان آشفته است که یک نیروی سازمان یافته خیلی کوچک می تواند اوضاع را دوباره تحت کنترل بگیرد و همین امر خود خطر بزرگی محسوب می شود. چون افراد جاه طلب بسیاری در قسمتهای مختلف دنیا هستند که قادرند اقداماتی را انجام دهند. او از خواهر شاه یعنی اشرف در این زمینه بیش از همه می ترسد، ولی بنابه گفته او افراد دیگری نیز هستند مسئله موجود از نظر او مسئله نحوه هدایت این انرژی به داخل یک کانال خاص و متحد ساختن عناصر سیاسی و نظامی است. در همان حال باید واقعیتهایی نیز در نظر گرفته شود تا حکومت جدید برای مردم قابل پذیرش باشد. با در نظر گرفتن وضعیت داخلی، در حال حاضر او هیچ راهی برای داخل کردن شاه نمی بیند. مسئله مهم دیگراین است که دولتی که بخواهد در ایران روی کار آید باید شامل افرادی فاقد سوابق و عملکرد مورد تقبیح باشد. اکثر کاندیداهای مهم آنقدر در گذشته سازشکار بودند که نمی توان گفت دارای حداقل صداقت مورد نیاز برای عضویت در دولت می باشند. او از بختیار دلخور شده بود، ولی او را به عنوان یک مرد با جرأت و با ایمان تحسین کرد که از صداقت ناشی از گذشته فاقد قدرتش برخوردار بود، ولی از طرف دیگر همیشه از سادگی بختیار که از بی تجربگیش ناشی می شود می ترسید. بدتر از همه کنفرانس مطبوعاتی او بود که در هفته گذشته انجام شد و چیزهای تأسف انگیزی را درباره او آشکار کرد. او گفت که کنفرانس از نظر حفظ وجهه و شهرت فردی بطور بدی اداره شده بود.
به نظر او تلاش بختیار برای اثبات این ادعا که در زمان تبعید با دوگل آشنا بود اشتباهی بسیار وحشتناک می باشد. موضوع جدی تر اینکه کنفرانس مطبوعاتی، بی پولی بختیار را دقیقا مشخص کرد و نشان داد که او برای پشتیبانی خود مجبور به کمک خواستن از افراد ناشایستی شده است. او گفت که اطراف بختیار از آدمهای نادرستی پر شده است. او به عنوان مثال جواد دولو علامیر رابط قبلی لوموند
ص: 389
را ذکر کرد که رابطه هایش با (سازمان آزادی بخش فلسطین) و واقعیتهای تلخ دیگر زندگیش بسیار است و نشان می دهد که انتخاب او به عنوان وابسته مطبوعاتی بختیار کار اشتباهی بوده است. او از اینکه امیر متقی را در اردوی بختیار دیده شدیداً نگران می باشد. متقی سالها رئیس چاپلوسها و حتی دلال محبت برای اسداللّه علم بود. اشخاصی از این قبیل باعث شکست بختیار قبل از شروع بازی می شوند.
او گفت در جهت هماهنگی کار مهاجرانی که جرأت فعالیتهای آشکار داشته اند، یک کمیته به نام آزادی ملی جدیداً شروع به کار خواهد کرد. به دنبال آن اولین مقاله خود او نیز با مطالب دیگر در مجله فیگاروی این هفته چاپ خواهد شد. او گفت گروههای ایرانی مهمی در بروکسل، مونیخ، نیویورک، واشنگتن و به علاوه در پاریس وجود دارند و همچنین یادآور شد که حدود 40 هزار ایرانی در تبعید در محله کان - نیس زندگی می کنند.
او وضع داخلی ایران را شکننده توصیف کرد و یادآور شد که وضع موجود حداقل پنج کشور (و شاید کشورهای دیگری مثل فرانسه) را که حمایتشان از بختیار عامل مهمی به حساب می آید، دچار وسوسه های خطرناکی کرده است. اسرائیل، عربستان سعودی، اردن و مصر به تنهایی و یا در رابطه با کشورهای دیگر منافع خود را در به ثبات رساندن ایران می بینند. برنامه عراق خیلی پیچیده تر از آن است که بتوان در حال حاضر آن را پیش بینی کرد، ولی منافع آن نیز بسیار آشکار و عظیم است. او گفت که عراق اشتباه بزرگی مرتکب خواهد شد اگر سعی بکند که به خوزستان حمله کند، زیرا حمله به شاهرگ حیاتی ایران بیش از هر عامل دیگر باعث ایجاد وحدت بین دولت فعلی و ملت و انسجام ارتش خواهد شد. او فکر می کند که در حال حاضر کمکهای خارجی به سوی کردستان سرازیر شده، ولی نمی داند که منبع آن کجاست. او معتقد است برای اینکه عناصر جدی بتوانند کنترل کشور را به دست گیرند نیازی به دخالت خارجی نخواهد بود، ولی از طرف دیگر قبل از اینکه ارتش در پشتیبانی از هر نوع نهضت سیاسی ایران وارد عمل شود لازم است حداقل توافقی که منجر به دادن چراغ سبز و یا ندادن چراغ قرمز شود انجام گیرد.
او کمی بیشتر درباره قدرت کردها شرح داد. آنها به اعماق کوهها رفته اند و بیرون آوردن آنها از آنجا تقریبا محال است. او از میزان آمادگی و مقدار مهمات موجود در اختیار آنها تعجب کرده بود. او غارهایی در کوه دیده بود که برای فرود و پنهان شدن سه هلیکوپتر در آن واحد تعبیه شده بودند و همچنین متذکر شد که توپهای سبک در همه جا وجود دارد. او هم چنین معتقد بود که تقاضای رهبران کردها معقول و توأم با میانه روی است. بعد از گفتگوی قبلی او از ناآرامیهای قابل توجهی در آذربایجان خبر می داد. نارضایتی آیت اللّه شریعتمداری نتایج مهمی برای آذربایجان به دنبال خواهد داشت، چون در آنجا او نفوذ بسیار زیادی دارد. تاریخ ایران در صدساله اخیر آذربایجان را ناحیه ای از کشور نشان داده که حرکتهای سیاسی خیلی مهم از آنجا آغاز شده است.
کلید اصلی ارتش است. او گفت که ارتش برای عمل حاضر است، ولی باید بداند که چه موقع و چطور و در چه جهت عمل کند. او آرزو داشت که ارتش فرصت بیشتری برای مهیا کردن خود پیدا می کرد، ولی در زمان مناسب نیز می توان این کار را انجام داد و این موقع مناسب اکنون فرا رسیده است. او معتقد بود که مهره اصلی ژنرال اویسی است که الان در نیویورک ساکن است. ژنرال آزموده که
ص: 390
یک شخصیت خیلی پیرتر و مورد احترام در سلسله مراتب ارتش ایران است، هفته پیش حمایت خود را از اویسی اعلام کرد. او مطمئن است که ساختار سلسله مراتب ارتش ایران قدرت عظیم آن است و عامل اصلی در وحدت عمل آن بعد از تعیین اهداف. او معتقد است که خطر منحرف ساختن اعضاء مختلف ارتش به وسیله دولت فعلی جدی است، ولی هنوز گسترده نشده است که بتواند به عنوان یک عامل منفی تلقی گردد. او پادگانهای متعددی را متذکر شد که هنوز دست نخورده باقی مانده اند مانند پادگان لویزان که برای گارد سلطنتی تدارک دیده شده بود. این پایگاه آنقدر قوی است که رژیم موجود جرأت نکرده است که حتی به آن دست بزند و وفاداریش به ارتش قدیم خیلی شدید است. وی گفت از آنجایی که زنها و بچه های آنها در آنجا زندگی می کنند، دفاع از آن در موقع حمله خیلی سخت خواهد بود. او گفت که وضع ارتباطی در دوایر ارتشی درون و بیرون ایران عالی بوده و شخصیتهای مختلف ارتشی به راحتی و با پاسپورتهای متعدد از کشور خارج و یا به آن داخل می شوند. او گفت که یک هفته پیش یک گفتگوی طولانی با دو تن از نمایندگان اویسی داشته است و هنگامی که ژنرال آزموده پشتیبانی خود را از اویسی اعلام کرد او نیز در جلسه حضور داشته است. من از او پرسیدم که این افراد ارتشی چه کسانی هستند. او یادآور شد که آنها به او گفته اند که به خاطر تجارب تلخ گذشته نمی خواهند نامشان فاش شود. آنها معتقدند که علت شکست کودتای 5 سال قبل لیبی نیز این بود که کودتاچیان به سفارت آمریکا اعتماد کرده بودند و سفارت نیز به شخص قذافی. وقتی بحث شد که منبع این خبر فقط ساواک بوده، گفت برای من صحیح یا غلط بودن آن فرقی نمی کند، ولی ارتشیان این موضوع را باور دارند و لذا احتیاط زیادی به خرج می دهند. او در درازمدت بیش از همه به اویسی اعتبار می دهد و در مجموع فکر می کند که اویسی مناسب ترین شخص در زمان فعلی می باشد. شهرت او به عنوان «جلاد جمعه» جنبه های منفی و مثبتی داشته است. یعنی در ایران خیلیها از او می ترسند. برای این منظور داستانی بدین مضمون تعریف کرد که: در موقع مخفی بودنش در تهران (در خانه یکی از رؤسای کمیته انقلاب!) یک شایعه پخش شده بود که اویسی به سوی تهران حرکت کرده است و این باعث ایجاد اضطراب در میزبانش شده بود و صاحبخانه می گفت «اگر اویسی بیاید ما باید فرار کنیم، چون او همه را سر خواهد برید». این سابقه بی رحمی که خود نوعی رحمت است، عامل مثبتی در جریان کثیف برقراری نظم خواهد بود. او گفت که دوایر ارتشی اعتقاد پیدا کرده اند که تهران غنیمتی است که به آسانی به چنگ خواهد آمد. او معتقد است که با پشتیبانی کردها، آنها می توانند با کمک 2000 نفر تهران را بگیرند و احتمالاً میزان تلفات نیز سنگین نخواهد بود. او سپس به ارائه پیغامی پرداخت که می خواست من پیک آن باشم. در سالهای آخر اقامت در تهران، او بیشتر از یک بار و به طور محرمانه با هلمز و سولیوان مذاکره داشته و به آنها اعتماد کرده است. او گفت که وی با آن دو طوری رفتار کرده است که با هیچ سفیر خارجی دیگری این طور رفتار نکرده است، زیرا آینده ایران خواه ناخواه تحت تأثیر عملیات آمریکا خواهد بود. به همان ترتیب و با همان روحیه او با من به عنوان یک کانال ارتباطی با واشنگتن سخن می گفت. کشور او به طور وحشتناکی محتاج کمک است و فقط آمریکاست که می تواند به آن کمک کند. علی رغم مخالفت من و اشاره ام به سیاستهای جدید «عدم دخالت» او بر موضع خود پافشاری نمود.
مسئله مهیا کردن نیرو نیست، بلکه ایجاد ائتلاف در میان نیروهای ضروری شامل ارتش و طبقه
ص: 391
سیاسی و احتمالاً کردها می باشد. در مرحله دوم فراهم آوردن نوعی رهبری و هدایت برای سایر مردم است که منافعشان در تغییر وضعیت ایران بر همگان آشکار است. او گفت ارتش حرکت نخواهد کرد مگر اینکه اطمینان به چراغ سبز و یا حداقل اطمینان به نبودن چراغ قرمز داشته باشد. خطر موفق نشدن خیلی عظیم است. او گفت که کنترل باید دوباره به دست گرفته شود، به طوری که ارتقاء تولید سریع نفت به اندازه 2 میلیون بشکه در روز انجام گیرد تا کشور بتواند سرمایه ها را جمع آوری کرده و دوباره اعتماد نهادهای سرمایه گذار ایران را جلب نماید تا چرخهای اقتصاد به حرکت درآید. یک بیانیه، هرچند خصوصی، مبنی بر پشتیبانی آمریکا یا حداقل دخالت نکردن آن، به اعضاء ایرانی اجازه خواهد داد که به هم بپیوندند.
نقش او نیز انجام حداکثر تلاش ممکن در این مسیر می باشد. او اصلاً خیال رهبر شدن ندارد، ولی می تواند نقش مهمی را ایفا کند. او گفت که می تواند پیروانش یعنی همانهایی را که از 1972 ساخته است با خود بیاورد. او یک تیم فکری مرکب از روشنفکران و چهره های سیاسی تشکیل داده بود که درباره مشکلات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور تحقیق کند. او گفت قادر است که مرکز ثقل رهبری ایران را در هر زمان که لازم باشد فراهم آورد. سؤال او این است که آیا بهتر نیست که در آینده نزدیک یک ملاقات سری بین مهره های اصلی مهاجر ایرانی و چند چهره از واشنگتن که بتوانند با اختیار تام حرف بزنند، انجام گیرد. برای یک چنین گردهمایی مهمی خوب است که یک یا چند تن از رؤسای کردها با هم دعوت شوند. او از سادگی و بی تجربگی من در این زمینه سخن گفت و اظهار داشت که خودش ساده تر از همه است.
او نمی داند در حال حاضر چطور این کار را شروع کند، ولی اعتقاد دارد که مذاکره با آمریکا عامل خیلی حیاتی خواهد بود و بدون آن هیچ چیز نخواهد توانست مانع از گسترش هرج و مرج و در نهایت سوق یافتن ایران به اردوی شوروی، شود.آرندت سری
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!