در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره 37

تحلیل انقلاب توسط محمود فروغی

موضوع سند

تحلیل انقلاب توسط محمود فروغی
مشخصات ارسال سند

از: بروس لینگن

متفرقه

به: هنری پرشت

1358-07-18- 1979-10-10

متن سند




سند شماره (37)


سفارت آمریکا - تهران


تاریخ: 10 اکتبر 1979 - 24 آذر 58


طبقه بندی نشده


رسمی غیر اداری


هنری عزیز:


من از یادداشت مذاکره 17 سپتامبر شما متوجه شدم که گاه گاهی با محمود فروغی تماس دارید. وقتی که دوباره او را دیدید امیدوارم که با او خواهید گفت که من و پنی، او و همسرش را از روی بیشترین علاقه از روزهای قدیمی در کابل به یاد داریم.


من با شما موافقم، فروغی یک جنتلمن واقعی ایرانی است. امیدوارم که شما به او بگویید که این طریقی است که من او را به یاد می آورم. همچنین به او بگوید که خانواده اش که شامل چندین فرزند که با آمریکائی ها ازدواج کرده اند می باشد، خوشبخت و سعادتمند باشند.


با گرمترین درودها


دوستدار شما


بروس لینگن


 

آقای هنری پرشت مدیر امور ایران


اداره امور خاور نزدیک و آسیای جنوبی


وزارت امور خارجه، واشنگتن، دی - سی.         


  مکان: سالن پذیرایی وزارت خارجه


زمان: 17 سپتامبر 1979 - 26 شهریور 58                                 


 یادداشت مذاکره


محرمانه


شرکت کنندگان: سفیر کبیر محمود فروغی


هنری پرشت - بخش امور خاور نزدیک / ایران


فروغی یک جنتلمن کلاسیک ایرانی، متمدن، رفتار ممتاز، مغرور به خانواده و کشورش، و واقع گرا است. پدرش دو بار نخست وزیر رضا شاه بود و تنها فردی بود که شاه پیر توانست در سال 1941 وقتی که کشورش اشغال شده بود به او تکیه کند. برادرش وزیر فرهنگ شریف امامی بود و هم اکنون در زندان


ص: 467





است. محمود فروغی یک مقام ارشد وزارت امور خارجه ایران و سفیر کبیر در ایالات متحده (اوایل دهه شصت) و افغانستان بود. او چند سال پیش به خاطر اینکه نمی توانست فساد را تحمل نماید از وزارت خارجه استعفا کرد. پاییز گذشته هویدا از او خواست که وزیر دربار شود، چون که آنها به کسی احتیاج داشتند که به شاه نه گوید، فروغی این شرط را مطرح کرد که یک پاکسازی واقعی من جمله در مورد اعضای خانواده سلطنتی وجود داشته باشد، خلافکاران بزرگ باید محاکمه و اعدام شوند. فروغی انتخاب نشد و بعدا در آن سال ایران را ترک کرد. او برای به دست آوردن تبعیت ایالات متحده اقدام نموده است.


فروغی معتقد بود که برتری ملاها یک دوره گذرا است، ولی می ترسد که ممکن است کوتاه نباشد، ملاها برای اداره امور پیچیده کشور مجهز نیستند ولی سؤال این است که چه نوع دولتی جانشین آنها می شود. او ایمان دارد که ملی گراهای میانه رو غلبه خواهند کرد، ولی او همچنین از قدرت فزاینده کمونیست ها می ترسد. من گفتم که بزرگترین گناه شاه این بود که ایران را از یک نسل رهبران سیاسی محروم نمود. فروغی توافق داشت و اشاره کرد که پدرشاه هم چنین کاری را کرد. این غم انگیز است که هیچ شخصیت مردمی خارج از روحانیت وجود ندارد در 50 - 1949 سنجابی، بازرگان و دیگر جبهه ملی ها ناشناخته بودند. 3 سال طول کشید که پیروانی پیدا کنند. این احتیاج اکنون در ایران هست با 3 تا 4 سال دموکراسی که به گروهی از رهبران سیاسی اجازه دهد که خود را نشان دهند و در صحنه ملی آزمایش شوند. خطر این است که چپ یا راست راه توسعه سیاسی را ببندند.


من خطوط اصلی سیاستی که ما در قبال ایران دنبال می کنم را برای فروغی تشریح کردم. او فکر می کند که این مهم است که به مردانی نظیر بازرگان قدرت بخشیده شود برای اینکه آنها مردانی پاک و قابل هستند و تنها امید ایرانی در حال حاضر می باشند. ایالات متحده به طور بدی از شکست در انجام کامل سیاست حقوق بشر دولت در پاییز گذشته صدمه دید. حمایت ایالات متحده از حقوق بشر یک محرک بزرگ برای مخالفان بوده است، آنها وقتی که مخالفت شدت گرفت و حمایت آشکار وجود نداشت، ناامید شدند.


همچنین صدمه زیادی به وسیله زاهدی به آمریکا وارد شد. هر بار او به ایران بازمی گشت تا راهنمایی های بدی به شاه بکند. دوستان آمریکا چاپلوسانه فروتنی کردند چون که ایرانیان زاهدی را پیغامبر واشنگتن می دیدند. من به فروغی مشکل سختی را که ایالات متحده در درگیری با تمایل شاه به آمدن به اینجا روبرو بود گفتم. آیا امکان دارد که شاه ادعایش را از تاج و تخت انکار نماید؟ فروغی گفت ما می بایستی تشخیص می دادیم که شاه شخصی ضعیف بود که مقدراتش در هر بحرانی به وسیله دیگران نجات داده می شد. اگر دولت موقت ایران پیشنهاد معامله ای با او می کرد، وی ممکن بود که ادعایش را پس بگیرد. ولی هیچ دورنمایی برای این موضوع همان طور که در افغانستان بوده است وجود ندارد. شاه به سختی مورد تنفر است. ایرانی ها ممکن است فکر کنند که سه سال پیش وضعشان بهتر بود. ولی هیچ کس از عزیمت شاه پشیمان نیست. فروغی فکر می کند خیلی خیلی برای ایالات متحده و برای غرب بد خواهد بود اگر که شاه در اینجا سکنی گزیند. ایرانیان این را نخواهند فهمید. آنها قبولی ما را به عنوان عملی بر علیه ایران و بر علیه منافع دراز مدت خودمان خواهند دید. بگذار شاه به آفریقای جنوبی برود. هرکسی روابط نزدیک او را با آن رژیم می دانست. او یک دوست حقیقی ایالات متحده نبوده است و ما را برای مزیت خودش مورد استفاده قرار داده است.


فروغی گفت که وی با میانه روترین گروه از چهار گروه شورشی افغانستان در تماس است. نماینده آنها


ص: 468




از لندن به او برای صوابدید تلفن زد. نظر او این بود که «یک جمهوری اسلامی ترتیب ندهید.» او گفت بدبختانه، آن (جمهوری اسلامی - مترجم ) برای تمامی مخالفین افغانی الزامی به نظر می رسد.


پرشت




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 3 - کتاب 3 - صفحه 467
تصاویر سند