در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

عملیات آزادسازی گروگان ها

موضوع سند

متن سند

یادداشت ویراستار

در 16 آوریل 1980، رئیسجمهور جیمی کارتر، با مشاورین ارشد خود و نیز فرماندهان مأموریت، دیدار داشت تا دربارۀ جزئیات عملیات نجات گفت‌وگو کنند. جلسه در اتاق وضعیت برگزار شد و از ساعت 7:36 تا 10:05 شب ادامه داشت.[1] برخی از حاضرین در جلسه عبارتاند از: مشاور امنیت ملی رئیسجمهور، زبیگنیف برژینسکی، وزیر امور خارجه، سایروس ونس، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، ژنرال دیوید جونز، وزیر دفاع، هارولد براون، فرمانده تیم دلتا، سرهنگ چارلی بکویث،[2] رئیس عملیات ستاد مشترک، سپهبد فیلیپ گست،[3] فرمانده کل عملیات نجات، سرلشکر جیمز وات[4] و مسئول دفتر رئیسجمهور همیلتون جردن.[5] فرانک کارلوتچی، معاون اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی، به نمایندگی از دریابُد استانسفیلد ترنر، اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی در جلسه شرکت داشت.[6]

همانگونه که بعد برژینسکی نقل کرد، در طول این دیدار، کارتر تأکید داشت که در تصمیمات عملیاتی مداخله نمیکند و بیشترین آزادی عمل را در چهارچوب برنامههای تأییدشده به ارتش خواهد داد. کارتر تصریح کرد که نباید از هیچ تلاشی برای اجتناب از «کشتار بیدلیل» دریغ کرد. او و برژینسکی همچنین با افزایش تعداد بالگردها از هفت به هشت فروند موافقت کردند، ولی تعداد را در همان اندازه ثابت نگاه داشتند، به‌جای اینکه غافل‌گیری و سرّیبودن عملیات را با یک ناوگروه بزرگتر به خطر بیندازند.[7] براساس نقل جردن از جلسه، موضوعی که کارتر اقدام به صدور دستور مستقیم عملیاتی دربارۀ آن کرد، تلفات احتمالی بود. جردن از کارتر اینگونه نقل میکند:

«به نظر من، مهم است که عملیات را ساده جلو ببرید. برای نیروهای شما آسان و وسوسهانگیز است که دست به شلیک شوند و درگیری مسلحانه با دیگران داشته باشند و به‌خاطر ملت ما تلاش کنند برخی را مجازات نمایند. این کار با هدف شما که خارجساختن شهروندان ما از آنجا با سلامتی کامل است، منافات دارد. در نگاه جهانیان، مهم این است که گسترۀ این عملیات تنها خارجکردن اتباع ما باشد. اگر در این بین مردم بیگناه کشته بشوند، ایرانیها آن را به یک نمایش بزرگ عمومی تبدیل میکنند و میگویند که ما، زنان و کودکان را به قتل رساندیم.»[8]

کارتر در نقل از این جلسه، اینگونه نوشته است که او به‌طور خاص تحت تأثیر فرماندهان مأموریت وات گست و بکویث قرار گرفت. او به آن‌ها نسبت‌به عدم مداخله در مأموریت، اطمینان کامل داد. کارتر همچنین خاطرنشان کرد که بالگردها و هواپیماهای انتقال افراد در مکان موردنظر مستقر شدهاند و برای اولین بار، اطلاعاتی از شاهدان عینی دربارۀ مکان گروگانها به دست آوردهاند.[9]

کارتر در خاطرات خود دربارۀ روز بعد، 17 آوریل، نوشت: «ونس بهتازگی بسیار ناامید و افسرده شده است و من امروز صبح، با وارن کریستوفر تماس گرفتم تا دربارۀ اینکه چه باید کرد، صحبت کنم. او توصیه کرد که من عصر امروز با سایروس دیدار کنم و برخی ملاحظات شخصی را برای کمک به حل مشکل مطرح نمایم.»

کارتر همچنین از صحبت با ونس نوشته است؛ کسی که «برای سومین یا چهارمین بار، خاطرنشان کرده است که شاید استعفا بدهد». کارتر سپس نوشت: «بعداز اینکه او [ونس] مرحلهای از تردید و مخالفت را طی کرد، با حمایتی کافی وارد عمل میشود. او گفت که ونس باقی میماند، ولی این حق را برای خود حفظ میکند که بگوید با برخی از سیاستهای من درقبال ایران مخالف است.»[10] کارتر و ونس از ساعت 5:30 تا 6:40 بعدازظهر جلسه داشتند.[11]

برژینسکی نقل کرد که گروهی کوچک، به ریاست خودش، جلسات روزانه را برای نهاییسازی مأموریت نجات برگزار میکنند. او خاطرنشان کرد که آن‌ها «تلاشها برای فریبدادن ایرانیها، به‌وسیلۀ آغازکردن دور جدیدی از مذاکرات و درعین‌حال درخواست از همۀ آمریکاییها برای ترک ایران» را سرعت بخشیدهاند.[12]

به‌عنوان بخشی از برنامۀ انتشار اطلاعات غلط، پیامی به وزیر امور خارجه، قطبزاده، در روز 23 آوریل ازطریق سفیر سوئیس، اریک لانگ، در تهران ارسال شد که براساس آن ایران و ایالات متحده «مواضع یکدیگر در این بحران را برآورد میکنند» و اینکه دولت کارتر «تمایل دارد تا دربارۀ گامهای عملی برای حل بحران در اولین زمان ممکن گفت‌وگو کند».[13]

همانطور که جردن در خاطرات خود بیان میکند، او داوطلب شد تا دوباره با وزیر امور خارجۀ ایران، قطبزاده، دیدار کند. جلسه توسط کریستین بورگه و هکتور ویلالون هماهنگ شد. جردن و مترجم، استفانی ون رابزبرگ،[14] 18 آوریل واشنگتن را ترک کردند و روز بعد، در پاریس با قطبزاده دیدار نمودند.[15]

قطبزاده تأکید داشت که قطع روابط کار خوبی نبوده است و در پاسخ به سؤال جردن گفت: «”گروگانها دیگر مهم نیستند“ ولی هنوز «ماهها و ماهها» با بازگشت آن‌ها به وطن فاصله داریم. او همچنین به جردن گفت: «من تنها امیدوار هستم که اقدام عجولانهای مانند حمله به ایران یا مینگذاری بنادر ما ازسوی رئیسجمهور شما سرنزند.» جردن به او اطمینان داد که چنین اتفاقی نمیافتد. در 19 آوریل، کارتر گزارشی را که جردن در پرواز برگشت نوشته بود، مطالعه کرد و سپس با براون تماس گرفت تا بگوید «آخرین تردید من نسبت‌به عملیات نجات، از بین رفت. به سرهنگ بکویث بگویید که اقدام کند».[16]

کارتر به یاد میآورد که جمعبندی جردن از دیدارش با قطبزاده این بوده است که «بیشک هیچ شانسی برای آزادی گروگانها در طول دوونیم تا سه ماه آینده وجود ندارد و حتی احتمال زیادی هست که این زمان به پنج یا شش ماه نیز کشیده شود. این مسئله تنها تصمیم غیرقطعی‌ای را که شما گرفته بودید، تقویت میکند». کارتر همچنین خاطرنشان کرد که تحت تأثیر گزارش مسئول گروگانها، بروس لینگن قرار گرفته است و اقدام شدید علیه ایران را خواستار شده است.[17] تلگرام ارسالی از لینگن، ازطریق سفارت بریتانیا در تهران دریافت شد.[18]



[1]. Carter Library, President’s Daily Diary

[2]. Charlie Beckwith

[3]. Philip C. Gast

[4]. James Vaught

[5]. Jordan, Crisis, p254–264.

[6]. Turner, Terrorism and Democracy, page 110.

[7]. Brzezinski, Power and Principle, pages 495–497.

[8]. Jordan, Crisis, p254.

[9]. Carter, Keeping Faith, p507–509.

[10]. Carter, Keeping Faith, p511.

[11]. Carter Library, President’s Daily Diary.

[12]. Brzezinski, Power and Principle, p495–497.

[13]. Carter Library, National Security Affairs, Brzezinski Material, Country File, Box 33, Iran Update 4/80.

[14]. Stephanie van Reigersberg

[15]. Jordan, Crisis, p264–267, and Saunders, “Diplomacy and Pressure,” American Hostages in Iran, p135.

[16]. Jordan, Crisis, p265–267.

[17] Carter, Keeping Faith, pages 511–512.

[18] Department of State, Records of David D. Newsom, Under Secretary of State for Political Affairs, Subject Files, 1978–1981, Lot 81D154, Iran NODIS Cables Apr 1980.

تصاویر سند