InternationalDocument
44312
گروگان ها و سیاست داخلی ایران
شرایط مذاکره با ایران
بررسی راه های فشار به ایران از داخل
گزارش برنامه های نجات گروگان ها
بررسی گزینه ها علیه ایران در شورای امنیت ملّی
گزارش وضعیت سیاسی و گزینه های آمریکا در قبال گروگان گیری
بررسی حضور نظامی آمریکا در منطقه
جلسه شورای امنیت ملّی آمریکا برای بررسی تسخیر سفارتخانه در تهران
برنامه ریزی برای خاتمه دادن به گروگان گیری
راهبرد برای مرحله جدید در ایران
متن سند
یادداشت ویراستار
در روز 10 سپتامبر 1980، مجلس ایران با اکثریت قریب به اتفاق آرا، به دولت محمّدعلی رجایی رأی اعتماد داد و وی در ماه آگوست به عنوان نخست وزیر کشور منصوب شد. همچنین مجلس به 14 عضو کابینه که او معرفی کرده بود نیز رأی اعتماد داد.[1] محمّدکریم خداپناهی، وزیر امور خارجه شد. به دنبال انتصاب اعضای کابینه، شورای انقلاب اسلامی که از ژانویه 1979 مدیریت کشور را به عهده داشت، منحلّ گردید. اختیارات قانون گذاری شورا در ماه می به مجلس واگذار شد و قدرت اجرایی آن نیز در 10 سپتامبر به دولت جدید منتقل شده است.[2]
هم زمان، کمیته روابط خارجی مجلس، به رئیس مجلس ،حجت الاسلام علی اکبر هاشمی رفسنجانی، پیشنهاد کرد که مجلس بحث درباره موضوع گروگان گیری را آغاز کند.[3] آیت الله محمّد خمینی، راهنمای معنوی دانشجویان مهاجم و معاون رئیس مجلس، در گفتگو با خبرنگاران اظهار داشت که ایران «هیچ خصومتی با گروگان ها ندارد»؛ بنابراین پیشنهاد داد که تسخیر سفارت باید به عنوان «صرف یک واکنش حداقلی» به سال ها ظلم آمریکا تلقّی گردد.
خمینی گفت: ایالات متحده به عنوان پیش شرط آزادی گروگان ها باید ضمن عذرخواهی، از جرائم گذشته خود توبه کند، از دارایی های ایران رفع مسدودی نماید، آزار دانشجویان ایرانی ساکن آمریکا را متوقف کند و به وضع تحریم های اقتصادی علیه ایران پایان بدهد.[4]
اظهارات او بازتاب کامل سخنان 8 سپتامبر رجایی در قم بود که پاسخی به نامه وزیر امور خارجه ،ادموند موسکی، به حساب میآمد.[5] رجایی با تکرار تجاوزات آمریکا، تصریح کرد که «ما مصالحه و توافق نمی کنیم»؛ با این وجود، او پیشنهاد داد که «اگر اطمینان پیدا کنیم که شما توبه کرده اید، مذاکرات را آغاز خواهیم کرد».[6]
کاردار بروس لینگن با ملاحظه ارتباطات دیپلماتیک آمریکا با ایران و آشکارشدن شرایط سیاسی ایران، این گونه نوشت: «ما شاهد کورسویی از خوش بینی محتاطانه هستیم».[7]
به نظر می رسد منظور از شخصی که در سند با عنوان «آیت الله محمد خمینی» از او یاد شده است همان مرحوم حجت الاسلام سید احمد خمینی فرزند حضرت امام خمینی رحمه الله بوده است که سهوا یا عامدانه نام «محمد» برایش درج شده است.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!