Post
11203
از:
محرمانه
به:
1353-03-11- 1974-06-01
متن سند
سند شماره (۱۷)
محرمانه
تاریخ: ژوئن ۱۹۷۴ - خرداد ۱۳۵۳
اسرائیل - گزارش بیوگرافیک - اسحاق رابین - نخست وزیر
در ۲۲ آوریل ۱۹۷۴ حزب کارگر اسرائیل اسحاق رابین را نامزد نمود تا به عنوان نخست وزیر بر گلدامایر پیشی بگیرد. او مسئول تشکیل دولت شد تا جایگزین دولتی شود که ماه قبل وی به عنوان وزیر کار به آن پیوسته بود. رابین، ناتوان در رسیدن به موافقت با حزب ملی مذهبی، یک شریک ائتلافی سابق، کابینه ای متشکل از اعضای صف کارگر (ILP و - MAPAM حزب کارگران متحد)، حزب مستقل لیبرال و جنبش حقوق شهروندان (CRM ) تشکیل داد. ائتلاف جدید ۶۱ رأی از ۱۲۰ رأی کنیسه (پارلمان) را به دولت که آن را در سوم ژوئن تأیید کرد میدهد. مطمئناً رابین بیشتر از خیلی از اعضای ILP خودش با قراردادن CRM دست چپی در ائتلاف مخالف است و این کار تعدادی از همکاران منجمله نخست وزیر قبلی - گلدامایر - را رنجانیده است.
به خاطر اینکه او رئیس ستاد ارتش در جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل بود، رابین یک شخصیت محبوب عامه است، ولی قدرت سیاسی او از روابطش با اعضای اصلی نخبگان حاکم ناشی میشود تا از هر نوع پایگاه قدرت سازمانی، تأیید پینچاز ساپیر وزیر پرقدرت سابق مالیه در انتخاب شدن او اساسی بود. پس از بازگشت از یک مأموریت ۵ ساله به عنوان سفیر اسرائیل در ایالات متحده در اوائل ۱۹۷۳، رابین روی مبارزه انتخاباتی صف کارگر در ۱۹۷۳ کار کرد. او در ابتدا به نمایندگی در کنیسه در ۳۱ دسامبر ۱۹۷۳ به عنوان عضوی از MAPAI (حزب کارگران اسرائیل)، بزرگترین شاخه ILP انتخاب شد.
به خاطر اینکه او در دولت قبل از اکتبر شرکت نداشت، رابین نمی توانست به خاطر شکستهای دولت در انجام جنگ اکتبر ۱۹۷۳ در هیچ مسئولیتی شریک شود.
کمیته مرکزی ILP در انتخاب رابین به عنوان رهبرش خواست که تحت تاثیر این اتهامات که رابین در شب جنگ ۱۹۶۷ در یک حالت اضطراب حاد غش کرد، نباشد. این ادعاها که در یک یادداشت رسمی بود به وسیله معاون سابق رئیس ستاد او، سرلشکر عزر وایزمن درست قبل از رأی کمیته مرکزی فاش شد و یک عکس العمل منفی قوی در مدافعین رابین منجمله رهبران بلوک محافظه کار مخالف لیکود (اتحاد) به وجود آورد. برای چندین سال این سبب از پا درآمدن رابین (غش کردن) در آگاهی عمومی بوده است.
رابین به سادگی قبول میکند که او از وایزمن درخواست کرد که برای ۲۴ ساعت مسئولیت را به عهده بگیرد، ولی اظهار میدارد که فقط به این خاطر بود که او خسته بود و احتیاج به استراحت داشت.
رابین همچنین متهم شده بود که مبالغی برای حضور پیدا کردن (در مراسم) زمانی که او در ایالات متحده سفیر کبیر بوده، قبول کرده است. رابین اظهار داشته که این کار کلاً قانونی بوده و او به این خاطر سخنرانی میکرد که سیاست اسرائیل را تشریح کند و یا به منظور جمع آوری اعانه و بدون دریافت مبلغی این کار را انجام میداده است.
پسران نسل....
رابین نمایانگر یک انقطاع مشخص با نسل گذشته رهبران اسرائیلی میباشد و تغییرات زیادی را که جامعه مصرانه خواستار آن بوده عینیت میبخشد. او اولین نخست وزیر سابرا (متولد اسرائیل) میباشد و در ۵۲ سالگی جوانترین است. خود جریان انتخابات مثل جزء جزء شدن سیاست در ILP طوفانی شد (برای اولین بار ماشین حزب نتیجه را از پیش تعیین نکرد). رابین و مخالفش از RSFI و بعد وزیر اطلاعات شیمون پرز بر یک اساس شخصی و بدون رجوع به وابستگی فرقه ای شان به ILP ، فعالیت نمودند، و رأی گیری به صورت مخفی بود. رابین در قبول نامزدی گفت، "پسران نسل سر راهی رشد کرده اند و با آنها، مهاجرینی که از زمان استقلال ملی آمدند.... نسلی که به دنبال استمرار است ولی یگانگی خود را دارا میباشد. "ژنرال مرتب و منظم سابق همچنین قبول کرد که او شخصاً دو سخنرانی آماده کرده بود.
شاهین نظامی - فاخته سیاسی
امنیت اسرائیل برای رابین از سند واقعی صلح مهمتر است چون که او به امنیت به عنوان کلیدی برای به دست آوردن تشخیص رسمیت بدون شرط از جانب اعراب، نظر دارد. به نظر او اسرائیل برای به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک کشور مستقل جنگ میکرده است نه برای قلمرو. نخست وزیر جدید به عنوان یک شاهین نظامی و یک فاخته سیاسی توصیف شده است (متعهد جستجو برای یک صلح گفتگو شده و لیکن آماده برای استفاده از زور برای محافظت از امنیت اسرائیل میباشد. ) او معتقد است که مذاکرات با کشورهای عربی زمان میبرد و فکر میکند که اسرائیل باید در یک حالت همیشه آماده برای هر نوع اضطرار نظامی باقی بماند. او واقع بین و کمتر از رهبران قبلی اسرائیل اصولی میباشد. رابین احساس میکند که دولت باید برای صلح مجالی بدهد و قابلیت انعطاف نشان دهد. رابین توجه کمی به سودمندی سازمانهای بین المللی در مذاکرات صلح دارد. در ژوئیه ۱۹۷۱ او سازمان ملل را محل عوام فریبی خواند و آن را متهم نمود که برای ۱۵ سال یک نقش منفی درباره اسرائیل بازی کرده است. پیش از جنگ اکتبر ۱۹۷۳ اعراب و اسرائیل رابین معتقد بود که اسرائیل میتواند بیشتر قلمروهای اشغالی را بازپس دهد و فقط شرم الشیخ و قسمتهای استراتژیک بلندیهای جولان و ساحل غربی را حفظ کند. از زمان جنگ او به طور رسمی از جداسازی بلندیهای جولان و سینا به سه منطقه (یکی تحت حاکمیت اسرائیل، یکی با حضور نظامیان اسرائیل و یکی به صورت غیرنظامی در آمده ولی تحت کنترل اعراب) طرفداری میکرد.
رابین از بازگشت مناطق عرب نشین ساحل غربی به اردن و تجدید اسکان و تجدید استقرار پناهندگان طرفداری میکند و معتقد است که این اعمال سرانجام به فلسطینی کردن اردن منجر میشود. در عین حال او معتقد است که استقرار غیرنظامیان در ساحل غربی یک جزء جداناشدنی اسرائیل میباشد.
در خلال یک مصاحبه در مارس ۱۹۷۴ با یک خبرنگار انگلیسی، رابین گفت اسرائیل نمی تواند یک کشور جداگانه فلسطینی را بپذیرد. بعداً در بین یک مکالمه محرمانه با همان خبرنگار، رابین گفت او احساس میکند که تاریخ در جهت یک کشور جداگانه حرکت میکند و اسرائیل ممکن است، مجبور باشد که با آن حرکت کند. رابین متمایل است که به یک توافق با مصر قبل از شروع هر نوع مذاکره ای با اردن برسد.
ژنرال به عنوان سفیر کبیر تنها مأموریت دیپلماتیک رابین یعنی سفیر کبیر در ایالات متحده با یک بهبود بی سابقه در روابط ایالات متحده - اسرائیل و بدتر شدن روابط شخصی او با وزیر خارجه - آباابان و سلسله مراتب وزارتخانه مشخص شد. رابین با روش ساده و بی پرده خود به دنبال هدفهای اولیه اش در ایالات متحده یعنی تسلیحات و حمایت اقتصادی برای اسرائیل و اطمینان از اینکه ایالات متحده یک بازدارنده اتحاد شوروی در مدیترانه باقی بماند، بود. رابین احساس میکرد که یک سفیر کبیر باید کمک کند که به سیاست شکل بدهد نه اینکه فقط دستورات را اجرا نماید. او از نیرنگهای تشریفاتی وزارتخانه انتقاد میکرد. او اغلب از ابان میگذشت که مستقیماً در مورد موضوعات مهم با نخست وزیر روبرو شود و نخست وزیر به او به خاطر داشتن درک عمیق سیاستهای آمریکا و فهم خوب روابط اسرائیل - ایالات متحده اعتبار میداد.
در ژوئن ۱۹۷۲ رابین با عباراتی به کاندیداهای ریاست جمهوری ایالات متحده رجوع کرد که هیچ شکی باقی نمی گذاشت که او فکر میکرد، ریچارد نیکسون تا جایی که مربوط به اسرائیل میشود بهترین رئیس جمهور خواهد بود. ابان حس میکرد که اسرائیل باید خارج از سیاستهای ایالات متحده باقی بماند. رابین همچنین بعضی اعضای مؤسسه یهودیان آمریکایی را به واسطه امتناع از استفاده از آنها به عنوان واسطه در رودررویی با دولت آمریکا از خود رنجاند. یک مقام ایالات متحده گفت که رابین میتواند گاهی اوقات یک B O. S. به نظر آید ولی او یک O. S. B مؤثر میباشد. یک مقام عالی رتبه ایالات متحده به رابین با نیرومند بودن در مبادلات دو طرفه دیپلماتیک و استاد حقایق بودن اعتبار میدهد، با استعداد در تحلیل، ماهر در ارائه نظرات و متقاعد کننده در بحث.
قهرمان مهاجرت دسته جمعی
اسحاق رابین در اول مارس ۱۹۲۲ در اورشلیم متولد شد. او میخواست که یک کشاورز شود.
بنابراین به کالج کادوری که یک مدرسه شبانه روزی کشاورزی است وارد شد. به محض فارغ التحصیل شدن در سال ۱۹۴۰ رابین یک جایزه بورس از کمیسیونر انگلیسی فلسطین دریافت نمود. بعداً در همان سال ایگال آلون فرمانده پالماچ (گروه حمله هاگانه، سازمان زیرزمینی یهودی) او را استخدام نمود که به سازمان ملحق شود. در طول جنگ جهانی دوم جهانی رابین برای انگلیسیها جنگید و در مناطق ویشی فرانسه در لبنان و سوریه در جنگهایی شرکت کرد.
در ۱۹۴۶ یک بار دیگر با پالماچ او به مدت شش ماه به وسیله انگلیسیها به اتهام قاچاق پناهندگان به فلسطین زندانی شد. کارهای برجسته او در طول ۴۸-۱۹۴۶ شامل حملاتی برای آزادی بازداشتیهایی که به طور غیرقانونی مهاجرت کرده بودند، خیلی از وقایعی را که بعداً لئون اوریس کاراکتر داستانی آری بن - کانن را در کتابش به نام مهاجرت (دسته جمعی یهودیان) توصیف کرد القاء نمود.
در طول جنگ ۱۹۴۸ اعراب - اسرائیل رابین فرماندهی یک تیپ که جاده منتهی به اورشلیم را حفاظت میکرد برعهده داشت. او همچنین افسر اجرائی ستاد برای آلون و بعداً رئیس پالماچ بود. در زمانی در طول جنگ در نژو، رابین و رئیس جمهور مصر جمال عبدالناصر و بعد یک افسر ارتش ملاقات کردند و راجع به موقعیت نظامی بحث کردند و ظرف میوه ای را تقسیم نمودند. رابین نماینده ای در گفتگوهای صلح موقت اعراب و اسرائیل در جزیره رودز در ۱۹۴۹ بود. در آن مناسبت گمان میرود که اولین باری بود که رابین کراوات میزد.
رابین، جوانترین سرهنگ ارتش اسرائیل به مسئولیت مدرسه آموزش فرماندهان ارتشی گمارده شد، او همچنین به عنوان رئیس عملیات در ستاد کل ارتش عمل مینمود. پس از حضور در کالج ستاد در کمبریج - انگلستان بین ۵۳-۱۹۵۲ رابین به عنوان رئیس آموزش نظامی منصوب شد. او به عنوان فرمانده فرماندهی شمال از ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ خدمت نمود که در آن موقع او رئیس عملیات ستاد کل شد. او در ۱۹۶۰ قبل از اینکه به اسرائیل بازگردد ۲ ماه یک دوره آشنایی با سلاحهای مدرن را در تگزاس گذراند که پس از آن به قائم مقامی رئیس ستاد منصوب شد. در ۱۹۶۴ رابین به مقام ریاست ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل ترفیع پیدا نمود. او که یک متخصص فنون جنگی با استعداد است مدرنیزه کردن نیروهای دفاعی اسرائیل را هدایت نمود و استراتژی اساسی که با موفقیت در جنگ ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل به کار گرفته شد را تهیه نمود.
رابین مردی که بندرت احساسات خود را بروز میدهد عمیقاً به وسیله مسئولیتهایش در ۱۹۶۷ تحت تأثیر قرار گرفته بود. فشار ناشی از تقاضاهایی که در روزهای سخت پیش از جنگ از او میشد شروع به ظاهر شدن روی رئیس ستاد کردند: او کم میخوابید و به طور مداوم سیگار میکشید. در ۲۳ میرابین دیگر قادر به انجام وظایفش نبود (یا به خاطر از حال رفتن و غش کردن که از طرف وایزمن ادعا شد، یا به خاطر مسمومیت از نیکوتین که به وسیله کارمندان او گزارش شده و یا به خاطر خستگی فوق العاده که به وسیله خود او قبول شده است و یا مجموعه ای از هر سه) و او از معاون خود خواست که مسئولیت را به عهده بگیرد. عصر روز بعد رابین فرماندهی را مجدداً از سرگرفت و اعتبار نهائی برای پیروزی اسرائیل در جنگ ژوئن ۱۹۶۷ به نیروهای نظامی که به وسیله او بنیاد نهاده و هدایت شد داده شده است.
اعتقاد قوی و احتیاط فوق العاده شخصیت نخست وزیر به عنوان مجموعه ای از اعتقاد قوی و احتیاط فوق العاده توصیف شده است. او معروفیتی برای درون گرایی و برای مشاهده یک مشکل به طور دایره وار و برای گرایش به نگران بودن دارد، ولی برای اقدام به طور مصمم وقتی که تصمیمی گرفته شده است نیز معروف است. رابین که یک فرد سمج در مورد جزئیات و یک کمال گرای باحافظه ای نظیر دائره المعارف است اصرار دارد وقتی که متقاعد میشود که حق با اوست کارها به طریق او انجام شوند و او شخصاً آنها را چنین میبیند (که به طریق او انجام شوند). در عین حال او حتی از نظر دادن در مورد موضوعاتی که او با آنها آشنا نیست خودداری میورزد. رابین در پست جدیدش که تلفن را برای ارتباط ترجیح میدهد، معمولاً در حدود ساعت ۷ صبح به دفترش وارد میشود و یکسره تا ساعت ۱۱ شب کار میکند. رابین که یک درون گراست در اجتماعات ناراحت است. او در محفلهای اجتماعی کم حرف است و در حرفهای بیهوده مشارکت نمی جوید، اگرچه در جمع دوستان نزدیک او مرکز توجه، پرحرف و اجتماعی است. وقتی فرزندانش متولد شدند به طوری که گفته شده، رابین تمام شب را خارج از بیمارستان صبر کرد و خجالت میکشید که وارد شود. او از تشریفات خوشش نمی آید و پیراهنهای یقه باز و سیب خوردن، سمبولهای او به عنوان متصدی ریاست ستاد شد. رابین از شوخیهای بی مزه متنفر است و مشروبات الکلی نمی خورد. قبلاً یک سیگارکش قهار بود که تلاش نموده است این عادت را کم کند. او یک عکاس آماتور تربیت شده است و از فیلمهای پرهیجان لذت میبرد ولی به ندرت وقت آن را دارد که که فیلم ببیند.
فوراً پس از جنگ ۱۹۶۷ یک دکترای افتخاری از طرف دانشگاه هیبرو به او اعطاء شد. او همچنین ۴ درجه افتخاری از مدارس ایالات متحده دریافت کرد. او دوست دارد که شنا کند و تنیس بازی کند. رابین انگلیسی را بجز مواردی که عصبی است به طور سلیس صحبت میکند.
زمان یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!