در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

یادداشت؛

ساواک؛ دستگاه تولید خشونت و فساد

جمعی از نویسندگان

ساواک؛ دستگاه تولید خشونت و فساد

سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) اولین و مهمترین مولود کودتای ۲۸ مرداد 1332بود و مانند همان کودتا بیش از آنکه به فکر امنیت کشور باشد، به مدت بیش از دو دهه امنیت و آرامش و آسایش را از مردم سلب کرد. لایحه تأسیس ساواک در بهمن 1335 به تصویب سنا و در اسفند همان سال به تصویب مجلس شورای ملی رسید و این سازمان از فروردین 1336 کار خود را آغاز کرد. ساواک با مشاوره و برنامه‌ریزی و هدایت دو سازمان جاسوسی سیا و موساد شکل گرفت و از بدنام‌ترین سازمان‌های اطلاعاتی در قرن بیستم میلادی محسوب می‌شود.

ساواک در ساختار تصمیم گیری کشور تاثیر بسیار زیادی داشت و هیچ چیز بدون دخالت ساواک اتفاق نمی افتاد. در سندی می خوانیم:

«کارمندان متقاضی کار در وزارتخانه‌ها پیش از استخدام باید به حسب این‌که در کدام بخش وزارتخانه مشغول به کار می‌شوند فرم‌های مخصوصی را پر کنند و ساواک برای هر بخش از پیشخدمت و نظافتچی تا مدیرکل و معاون، فرم‌های ویژه‌ای را تنظیم کرده و هر متقاضی باید از این مرحله عبور نماید.»[1]

دخالت های ساواک حتی به زائران مکه هم می رسید:

«در زمینه اعزام زائران به حج باید پیشینه آنها از نظر امنیتی به تأیید ساواک برسد. یکی از رؤسای کاروان‌های حجاج که از این رهگذر درآمد زیادی به جیب زده می‌گوید: ساواک باید فهرست اسامی حجاج را برای خروج از کشور تأیید کند. وی می‌گوید همه رؤسای کاروان‌های حجاج چنین همکاری‌هایی را با ساواک داشته‌اند.»[2]

 

در مجموعه اسناد لانه جاسوسی سندهایی را می‌توان یافت که هم‌پیمانی موساد و سیا و ساواک در انجام فعالیت‌های مشترک را نشان می‌دهد. یکی از اسناد لانه جاسوسی تأیید می‌کند که ساواک توسط سیا به وجود آمده است:

«از آنجا که ساواک به‌وسیله سیا شکل گرفته، سفارت آمریکا با همکاری ساواک، دارای شبکه‌های جاسوسی و افراد خودی، وابسته، خبرچین، و انواع و اقسام منابع خبری بوده که اطلاعات جاسوسی و دست اول را در اسرع وقت به سفارت می‌رسانند.»[3]

یکی از اسناد لانه جاسوسی به فعالیت مشترک ساواک و موساد اشاره دارد:

«هدف اصلی روابط اسرائیل با ایران، ایجاد و توسعه سیاست‌های ضد عربی و موافق اسرائیل در تصمیمات مقامات ایران بود. از اواخر دهه ۱۹۵۰ به بعد در طی سال‌ها موساد در عملیات مشترک با ساواک همکاری داشته است. موساد به فعالیت‌های ساواک یاری داده است.»[4]

یک سند لانه جاسوسی می‌نویسد:

«در اواخر سال ۱۹۵۸ یک سازمان رسمی سه جانبه شامل موساد، سرویس امنیتی ترکیه و ساواک تشکیل شد. این سازمان که «نیزه سه‌سر» نامیده شد، علاوه بر تداوم مبادلات اطلاعاتی، جلساتی نیز در هر نیم سال در سطح رؤسای سرویس‌ها داشته است.»[5]

و سند دیگر، تعبیری این‌گونه از ساواک دارد:

«ساواک ترکیبی از سازمان‌های سیا(CIA)، اف.بی.آی(FBI)،  ان.اس.ای(NSE) و شورای امنیت ملی است و مانند زمان داریوش به عنوان چشم و گوش شاه عمل می‌کند.»[6]

 

 

در یکی از نامه‌های «جان.ال.واشیورن» منشی سفارت آمریکا به «ریچارد هلمز» رئیس سابق سازمان سیا و سفیر وقت آمریکا در تهران به خدمات گسترده ساواک به سیا اشاره شده است. در این نامه که تاریخ ۱۱ اوت ۱۹۷۳ را دارد، می‌خوانیم:

«ایران کمک‌های فراوان و امکانات وسیعی برای کارهای جاسوسی و اطلاعاتی برای آمریکا فراهم کرده و از جمله به ایالات متحده اجازه داده است که از طریق ایران استراق سمع از کشورهای همسایه بکند و اینکه ارتباط کاری نزدیکی بین سیا و ساواک وجود دارد.»[7]

مطالعه این اسناد نشان می دهد که ساواک تا چه اندازه متاثر از سازمان های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل بوده است و تا چه اندازه  به آنها خدمت می کرده است.

خشونت در ساواک و جنایات ساواک در یک نوشته جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. اما نکته ای که نباید از آن غافل شد آن است که فساد در سراسر سیستم ساواک گسترده بود و روسای ساواک افراد به شدت فاسدی بودند.یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ 2 خرداد ۱۳۵۷ با عنوان «سیاست داخلی و مذهب» می‌نویسد: «نصیری رئیس ساواک گفت که به نظر او تمام بازار در سراسر کشور باید بسته شود و آنهایی که شلوغ‌کاری می‌کنند باید به رگبار بسته شوند. ولی ژنرال فردوست رئیس بازرسی شاهنشاهی می‌گوید ارتش امتناع خواهد کرد از تیراندازی به مردم، و بهتر است که از ارتش فقط در موارد اضطراری علیه تظاهرکنندگان استفاده شود.»[8]

در آن زمان «دادستان دادگاه اداری کشور اعلام کرد اتهامات تیمسار نصیری رئیس پیشین ساواک به زندان انداختن‌های غیرقانونی افراد، کتک زدن، شکنجه، فساد، رشوه‌گیری، و افتضاحات مالی است.»[9]

 

اسناد لانه جاسوسی در ارتباط با مقطع انقلاب و دوره پس از پیروزی انقلاب نیز خواندنی است. یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ ۱۴ آبان ۱۳۵۷ تصریح دارد که عامل بسیاری از خرابکاری‌ها و ناامنی‌ها در ایران اقدامات تحریک‌آمیز ساواک است:

 

«این تلاش‌ها جدا از اقدامات تحریک‌آمیز ساواک است که عامل بسیاری از خرابکاری‌ها و برخوردها در کرمان، راور، کرمانشاه، همدان، گرگان، رضاییه، آمل، بانه، مراغه، سنندج و غیره بوده است. شخص پرویز ثابتی زمانی گفته بود عازم کردستان است. از ادای این مطلب چیزی نگذشته بود که به طرفداری از شاه تظاهرات و حملاتی متقابل آغاز شد.»[10]

 

یک سند به تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۵۷ تصریح دارد که در سال ۵۷ بعضی از اقدامات سیاسی علیه دولت شریف امامی یا حتی بعضی تظاهرات سازمان یافته به حمایت از حکومت شاه، کار ساواک بوده است. در این سند می‌خوانیم:

 

«پاکسازی ساواک به دنبال آگاهی نخست‌وزیر شریف‌امامی از اینکه تظاهرات خشونت‌بار اخیر به طرفداری از دولت کار ساواک بوده صورت گرفت. همچنین ساواک برخی نمایش‌های ضد رژیم را نیز خود اجرا کرده است برای مثال عباس اخباری نماینده مجلس شورای ملی که موضوع سانسور را علیه شریف امامی مطرح کرده، خود یک عنصر با سابقه ساواک است.»[11]

 

پس از سقوط حکومت شاه، ساواک تا مدت‌ها مرکزی برای توطئه و برنامه‌ریزی علیه انقلاب اسلامی بوده است.

یکی از اقدامات عناصر پیشین ساواک پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایفای نقش رابط میان بعضی شخصیت‌ها و گروه‌های ناراضی ایرانی با سازمان سیا بود. در یکی از اسناد لانه جاسوسی به تاریخ 20 اردیبهشت 1358 می‌خوانیم:

 

«در پى تصمیمات سیا براى یافتن یک کانال رضایت‌بخش با آیت‌الله شریعتمدارى، سرلشکر فرازیان (عضو ارشد ساواک) به عنوان یک احتمال در نظر گرفته مى‌شود. اما دادن اطلاعات از طریق یک مقام سابق ساواک و ارتباط بین او و شریعتمدارى با توجه به حساسیت جامعه نسبت به ارتباط یک ساواکى با شریعتمدارى و احتمال لو رفتن این رابطه، سیا را در صحیح بودن این رابطه به تردید مى‌اندازد. هرگونه تصمیم‌گیرى در مورد نحوه ارتباط با شریعتمدارى براى سیا مستلزم داشتن اطلاعات کافى در مورد کلیه جوانب و آمادگی‌هاى بالقوه و بالفعل شریعتمدارى براى تکیه به وى به عنوان عنصرى که کارایى لازم را در آینده داشته باشد و بتواند منافع آمریکا را تضمین کند، بوده است. حزب شریعتمدارى ـ حزب خلق مسلمان ـ به عنوان یکى از راه‌هاى نیل به این اهداف و دسترسى به اطلاعات مورد نظر سیا قرار مى‌گیرد و باز هم فرازیان به خاطر ارتباط و کسب اطلاعات از این حزب، فرد مفیدى تشخیص داده مى‌شود.»[12]

در ادامه این سند، حزب خلق مسلمان همکاری با آمریکایی‌ها از طریق کانال ساواک را تأیید کرده است:

«سیا، گرفتن خبر در مورد حزب جمهورى خلق مسلمان از طریق فرازیان (عضو ساواک) را تأیید مى‌کند و از فرازیان مى‌خواهد که بفهمد آیا شریعتمدارى ایجاد این کانال را تجویز کرده و تأیید مى‌کند یا نه. در 7 خرداد طى یک جلسه‌اى با مأمور سیا، فرازیان اظهار مى‌دارد که وى بار دیگر با سران حزب جمهورى خلق مسلمان تماس گرفته بود و این افراد فکر همکارى با آمریکایی‌ها را تأیید کرده بودند.»[13] فرازیان در تمام اسناد لانه جاسوسی با نام رمز «ای.دی.جانوس/1» شناخته می‌شود.[14]



[1] - همان، ص 643، مبحث «امنیت پرسنلی».

[2] - همان، کتاب دهم، ص ۴۷۴ (سند شماره ۲۱۵).

[3] - همان، کتاب اول، ص ۳۷.

[4] - همان، کتاب اول، ص ۶۲۱، مبحث: «روش‌های عملیاتی».

[5] - همان، ص ۵۹0.

[6] - همان، ص ۲۷۳، مبحث: «بخش سیاسی استمپل».

[7] - همان، ص ۳۷۵ (سند شماره ۱۱).

[8] - همان، ص ۲۱۲ (سند شماره ۱۰).

[9] - همان، کتاب دهم، ص ۲۰۲ (سند شماره ۹۷).

[10] - همان، ص ۱۶ (سند شماره ۳).

[11] - همان، کتاب نهم، ص ۲۵0 (سند شماره ۱۲۲).

[12] - همان، کتاب ششم، ص 261، مبحث: «خط میانه ـ 5».

[13] - همان، ص 262.

[14] - همان، ص 306 - 307 (اسناد شماره 34 - 35).

  • ساواک
  • پهلوی

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!