در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

گزارش تحلیل وضعیت ایران از دید رحمت الله مقدم 1342

موضوع سند

تحلیل وضعیت ایران از دید رحمت الله مقدم 1342
مشخصات ارسال سند

از:

محرمانه

به:

1342-10-21- 1964-01-11

متن سند




نهضت رادیکال - 1


ص: 34





یادداشت مکالمه


خیلی محرمانه


شرکت کنندگان: مهندس رحمت اللّه مقدم از میاندوآب خلیل فلسفی، نماینده سابق مجلس از گرگان- فرناندو روندم دبیر سوم


محل: اقامتگاه مهندس مقدم


تاریخ 11 ژانویه 1964 برابر 21 دی 1342


پس از اینکه آقای مقدم را به مدت 9 ماه ندیده بودم او را به نهار دعوت کردم. آقای مقدم اکنون با وزارت کشاورزی سروکار دارد. او قبلاً سرهنگ ارتش ایران بود و بعداً در دوره بیستم به عنوان نماینده میاندوآب وارد مجلس شد. در آنجا من خلیل فلسفی را که زمانی نماینده مجلس از گرگان بود و اکنون با وزارت دادگستری سروکار دارد، ملاقات کردم. هر دو انگلیسی صحبت می کنند.


در جریان گفت گو اظهار نظرهای زیر درباره موضوعات مختلف به میان آمد.


1- محکومیت بازرگان. هر دو معتقد بودند که این موضوع وحشتناکی بود: «ضربه ای به آزادی در ایران».


2- اصلاحات ارضی. مقدم معتقد بود که همه اینها وقتی شروع شد که شاه از اصلاحات مورد انتظار کندی در ارتباط با اتحاد برای ترقی مطلع شد. مقدم گفت در آن زمان شاه تصمیم گرفت به عنوان اصلاح گر بزرگ و رهبر روشنفکران جلوه کند. پس از دیدار با کندی شاه اصلاحات خود را با سرعتی چنان زیاد که «حتی دانشجویان نمی توانستند پایه پای آن حرکت کنند» به راه انداخت.


مع ذلک علیرغم کف زدن های آمریکا هنگامی که شاه پی برد که ایرانی ها خودشان باید این اصلاحات را انجام دهند دچار سرخوردگی شد. این سرخوردگی هنگامی که شاه پی برد که ممکن است تاج و تخت را از بین ببرد، بیشتر هم شد.


هم فلسفی و هم مقدم، معتقد بودند که ایالات متحده «محرک» این اصلاحات ارضی بوده است.


هیچ کدام از آنها نمی توانستند تصور کنند که چرا، اگر ایالات متحده به عنوان محرک پشت سر اصلاحات ارضی قرار گرفته، این اصلاحات اکنون متوقف شده است. من در مقابل استدلال کردم که اصلاحات ارضی تا آنجا که من میدانم تمام نشده است. ولی آنها ظاهراً معتقد بودند که کنار رفتن ارسنجانی اصلاحات ارضی را به پایان رسانده است.


3- طرح های آبیاری. مقدم به عنوان شاهدی مبنی بر اینکه دولت پشتیبان اصلاحات ارضی نیست، این واقعیت را پیش کشید که برای سدهای بزرگ پول فراهم نمی شود و همچنین برای طرح های آبیاری که از آنها کشاورزان می توانند استفاده کنند، پولی فراهم نمی شود. (گمان می کنم مقدم در اداره آبیاری وزارت کشاورزی کار می کند.)


4- قانون اساسی. دکتر فلسفی گفت: آقای روندم اگر شما قانون اساسی ما را بخوانید خواهید دانست که چرا ما از حکومت خود ناراضی هستیم.


5 - انتخابات. اگر انتخابات قبلی آزاد بود هر دوی آنها انتخاب می شدند ولی مردم اجازه ندارند که نامزدهای خود را انتخاب کنند.


6- کمک نظامی آمریکا. هر دو درباره این موضوع دل چرکین بودند. آنها معتقد بودند که اگر ایالات متحده پول سربازان شاه را نمی داد، دیکتاتوری هم وجود نمی داشت. آنها گفتند هر چه باشد اگر پول ارتش


ص: 35




را شما نمی پرداختید، به طرف مردم ما شلیک نمی کرد (در اغتشاشات ماه ژوئن - 15 خرداد)


7- سرنگونی مصدق. من کوشیدم توضیح دهم که ایران متفق ماست و اینکه ما حکومت ایران را انتخاب نکرده ایم، ولی آنها و به طور اخص فلسفی به سرعت پاسخ دادند که ما (یعنی ایالات متحده) پس از آنکه مصدق را سرنگون کردیم دوباره شاه را به جای خود نشاندیم. آنها گفتند که خود آقای آیزنهاور در یک مصاحبه اعتراف کرده است که ایالات متحده مصدق را سرنگون کرد.


من تکذیب کردم که حکومت ما حکومت های دیگران را سرنگون می کند و گفتم که چنین کاری ما را بسیار نیرومند و قدرتمند جلوه گر می سازد ولی تا آنجایی که دانش من اجازه می دهد ما چنین قدرت مطلقی نداریم.


8- فسق و فجور. مقدم درباره افتتاح یک «باشگاه کلید» در دربند صحبت کرد و گفت که این بسیار ضداخلاقی است. ملک حسین و شاه در گشایش این باشگاه حضور داشتند. فلسفی در این باره چیزی نشنیده بود و بسیار علاقه نشان داد.


9- مهندس مقدم و دکتر فلسفی ظاهراً معتقدند که رژیم «ضد قانون اساسی»، فاسد و برخوردار از پشتیبانی دلارهای آمریکایی، پس از موقعیت جزئی در زمان رفراندوم بار دیگر همان رژیم سابق و قدیمی است.


من نکوشیدم با این «نمایندگان» حقیقی طبقه متوسط وارد جر و بحث شوم بجز آنکه اعتقاد خود را درباره آنچه که سیاست آمریکاست بگویم و آن عبارت است از اینکه سیاست آمریکا پشتیبانی از اصلاحات و تمامیت ارضی و عدم مداخله و غیره است. ولی همه اینها به این منتهی شد که «شما از شاه پشتیبانی می کنید، ما نمی کنیم. شما اشتباهاً فکر می کنید که حق با شماست ولی ما به طور ساده می خواهیم به شما بگوییم که حق با شما نیست.»




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 3 - کتاب 3 - صفحه 35
تصاویر سند