Post
26360
بررسی فعالیتهای آژانس ارتباطات بین المللی آمریکا در ایران
گزارشی پیرامون خط مشی جهانی آمریکا
یادداشت سفارت آمریکا در مورد تشکیل دفتر جدید رابط دفاعی بعد از انقلاب
شیوه نامه ارتباط با دولت انقلابی ایران
تحلیل طرز فکر ایرانیان در مورد خارجی های مقیم ایران
تصویب لایحه احیای کاپیتولاسیون
گزارشی پیرامون عملیات اطلاعاتی شوروی علیه آمریکایی ها و تأسیسات آمریکایی
مقدمه و معرفی اسناد کتاب 70
گزارش تحلیلی از ارتباط سیاسی نظامی و اقتصادی و فرهنگی آمریکا با ایران سال 1974
معرفی ایران برای کارمندان سفارت آمریکا
از:
متفرقه
به:
متن سند
سند شماره (7)
بررسی کلی
می 1973 - اردیبهشت 1352
ایران
بررسی اطلاعات ملی
هشدار
جزوه حاضر حاوی بررسی اطلاعات ملی است و نباید منتشر و یا در اختیار نمایندگان هیچ دولت خارجی و یا هیئت بین المللی قرار گیرد، مگر با کسب مجوز از رئیس سازمان اطلاعات، بر طبق مفاد مندرج در بخشنامه شماره 1 شورای اطلاعات امنیت ملی.
ولی مطالب طبقه بندی نشده بررسی اطلاعات ملی می تواند در جهت نیل به اهداف رسمی در اختیار اتباع خارجی و یا پرسنل غیر دولتی قرار گیرد، مشروط بر اینکه در آنها اشاره ای به اطلاعات ملی و بررسی اطلاعاتی ملی به عنوان مأخذ و مرجع نشده باشد.
مطالب فرعی و گراف ها جداگانه و برحسب موضوع طبقه بندی شده است / عناوین کنترلی عبارتند از:
(U/OU) - طبقه بندی نشده / فقط برای استفاده شخصی
( C) - خیلی محرمانه
(S) - سرّی
نگرشی جامع به کشور مورد نظر: تاریخ کشور، مختصر مطالب مربوط به کشور.
خلاصه نقشه
جامعه: ساختار اجتماعی، جمعیت، بهداشت، شرایط زندگی، مسائل اجتماعی، مذهب، آموزش و پرورش، فعالیت های هنری. اطلاعات عمومی.
دولت و سیاست: تکامل اقتصاد کشور. ساختار آن - کشاورزی، شیلات، جنگلداری، سوخت و نیرو، فلزات و کانی ها، صنایع و ساختمان سازی. تجارت داخلی، خط مشی اقتصادی و عمران، نیروی انسانی،
ص: 681
روابط اقتصادی بین المللی.
حمل و نقل و مخابرات: ارزیابی سیستم ها، تحرک استراتژیک، خط آهن شاهراه ها، آب های داخلی، خطوط لوله، بنادر، کشتی های بازرگانی، هواپیمایی داخلی، فرودگاه ها، سیستم مخابراتی.
جغرافیای نظامی: توپوگرافی و آب و هوا، مناطق جغرافیایی نظامی، مناطق استراتژیک، راه های داخلی.
مبادی ورودی: زمینی، دریایی، هوایی.
نیروهای مسلح: نهاد دفاعی، فعالیت های مشترک، نیروهای زمینی، نیروهای دریایی، نیروهای هوایی، شبه نظامی.
اطلاعات و امنیت: ساختار سازمان های مرتبط با امنیت داخلی و اطلاعات خارجی، مسئولیت ها و معیارهای حرفه ای و تداخل روابط آنها، مأموریت، سازمان، عملکرد، کارایی و روش های عملیاتی هر یک، بیوگرافی مقامات عالیرتبه.
این بررسی کلی جایگزین مجلد مورخ نوامبر 1969 که نسخ آن باید نابود گردد، می شود
نمای کشور : ایران
موانع موجود در برابر تغییر، سنت تفوق طلبی، انحصاری سازی قدرت سیاسی، انقلاب سفید، نفت و دیگر چه؟ نگاهی به غرب، شرق و به خاورمیانه، با رفتن شاه ایران بر باد می رود.
تاریخ کشور مختصر مطالب مربوط به کشور خلاصه نقشه این نمای کشوری توسط سازمان سیا برای بررسی اطلاعاتی ملی تهیه شده است. تحقیقات در ژانویه 1973 به پایان رسید.
تغییر از بالا در میان کشورهای کمتر توسعه یافته، مهمترین کوشش ها برای مدرنیزه شدن در کشور ایران جریان دارد. برخلاف سایر کشورهای آسیایی و آفریقایی، به خصوص کشورهای خاورمیانه، ایران در جهت مدرنیزه شدن گام هایی برداشته که ناشی از انقلاب یا واژگونی خشونت بار نظام اجتماعی نبوده بلکه از ابتکارات فرمانروای این کشور، محمدرضا شاه پهلوی سرچشمه می گیرد.(U/OU) محمدرضا همیشه پیشتاز حرکت نوگرایی کشور نبوده است. او در سال 1941، هنگامی که پدرش به خاطر مشکوک واقع شدن در زمینه همکاری با نازی ها توسط روس ها و انگلیسی ها - که ایران را اشغال نموده بودند تا از رشد و نفوذ نیروهای خط مقدم جلوگیری نمایند - مجبور به کناره گیری از حکومت شد، به تخت نشست. شاه جوان که در زمان نزول بر تخت سلطنت تنها 22 سال داشت مدتی از عمر خود را در سایه پدر قدرتمند و زیرک خود که مؤسس دودمان بود و چهره ای نیرومند و مسلط بر اوضاع، گذراند. به علاوه در 10 سال اول حکومت خود، محمدرضا از نقشی که می بایست در اداره کشورش ایفا کند، ظاهرا
ص: 682
آگاهی کافی داشت. او که در سوئیس تحصیل کرده و تحت تأثیر سنت های دموکراتیک غربی قرار داشت، تصور می کرد که باید مانند سلاطین اروپایی که در آنها یک دولت منتخب اهداف و خط مشی های ملی را تعیین می کند، انجام وظیفه کند.(U/OU) در دوران پرجنجال نخست وزیری محمد مصدق یعنی از سال 1951 تا 1953 نقطه عطفی در تحول سیاسی شاه پدیدار گشت که منجر به اتخاذ روش حکومتی کنونی وی گردید. مصدق هنگامی به قدرت رسید که تخاصم و منازعه میان دولت ایران و شرکت نفت انگلیس بر سر افزایش حق الامتیاز منجر به ملی شدن این شرکت شده بود. در اثر اقدامات اقتصادی متقابل انگلیس و قطع تولید نفت این شرکت، ایران مشکلات اقتصادی فزاینده ای را تجربه نمود.(U/OU) مصدق که قادر به اصلاح خرابی اوضاع اقتصادی نبود برای خاموش کردن و فرونشاندن منتقدین خویش، به اقدامات سرکوبگرانه متوسل شد. در نتیجه او بسیاری از حامیان محافظه کار خود را از دست داد و پس از کناره گیری آنها، حزب کمونیست توده به عنوان تنها حامی او باقی ماند. سپس مصدق بر آن شد تا با انحلال مجلس موقعیت خود را تحکیم بخشد. هنگامی که شاه خواست او را برکنار کند وی از مردم خواست که با ریختن به خیابان ها به نفع او تظاهرات کنند و شاه را از سلطنت خلع نموده و یک شورای نیابت سلطنت را تشکیل داد. شاه به بغداد و پس از آن به رم گریخت و سپس ارتشیان ایران با حمایت آمریکا در اوت 1953 طرح کودتا بر علیه مصدق را به مورد اجرا گذارده و شاه را دوباره بر تخت سلطنت نشاندند.
شاه که دریافته بود که در حکومت یا باید اقتدار بیشتری از خود نشان دهد و یا خطر از دست دادن مجدد تاج و تخت را به جان خریدار شود، درصدد تحکیم مقام و موقعیت خویش برآمد. پس از حل مسئله نفت با انگلیس، او بقیه سال های دهه 1950 را صرف تقویت حکومت خود در سراسر کشور و به ویژه در نظام ارتش و بوروکراسی دولت نمود. پس از انجام این کار او تلاش خود را به مدرنیزه کردن کشور معطوف داشت و برنامه وسیعی را برای ایجاد تغییر در نظام اجتماعی و اقتصادی کشور تهیه نمود.(U/OU) یکی از جنبه های تلاش شاه برای مدرنیزه کردن کشور همان هدفی را دنبال می کرد که پدرش نیز درصدد تحقق بخشیدن به آن بود: ایجاد ارتشی نیرومند برای کنترل اوضاع داخلی در سرزمینی با رقابت ها و خصومت های دیرین و کهنسال و گسترش نفوذ کشور در خاورمیانه. ولی مدرنیزه شدن ارتش و نیروهای مسلح به خودی خود امکان پذیر نبود و برای این کار باید ساختارهای اجتماعی و اقتصادی کشور نیز تغییر داده می شد. تأمین نیروی انسانی برای یک نیروی مسلح که در زمینه کاربرد سلاح های مدرن آموزش دیده و مجهز به آنها باشد، مستلزم وجودسربازانی آموزش دیده تر و سالم تر بود، و این تنها در صورتی امکان پذیر است که عموم مردم از آموزش وپرورش و بهداشت بهتر برخوردار باشند. عملکرد یک سیستم نظامی نیز محتاج یک دستگاه اداری پیچیده خواهد بود.(U/OU) شاه همچنین سعی داشت تا از طریق برنامه اصلاحات ارضی موقعیت خود را مستحکم نماید. ثروت زیاد تعدادی از خانواده ها را در ایران (احتمالاً، کمتر از 1000 تایی است که معمولاً ذکر می شود) قادر ساخته بود که به قدرت سلطنتی دست درازی نموده و گاه گاهی نیز با آن به مبارزه برخیزند. در ایران از دیرباز ثروت بر مالکیت زمین استوار بوده است. شاه با گنجاندن تقسیم مجدد اراضی در برنامه جدید خود دو هدف را دنبال می کرد: درهم شکستن قدرت سیاسی زمینداران به وسیله تقسیم املاکشان که منبع
ص: 683
درآمد آنها بوده و در عین حال جلب توجه و عطوفت رعایا. شاه امیدوار بود که از این توجه و حق شناسی رعایا برای ایجاد یک هم پیمانی سیاسی با آنها جهت مقابله با بقایای سلاطین که در اواسط دهه 1950 هنوز مجلس را در کنترل داشتند، استفاده نماید.(U/OU) نوعدوستی و ملی گرایی نیز سهم عمده ای در کوشش های شاه برای نوسازی کشور داشتند. او آشکارا متعهد شده است که اصلاحاتی را پدید آورد. در نطق تاجگذاری خود وعده داد که تمام تلاش خود را «صرف بهبود مستمر وضع ملت ایران خواهد ساخت تا هم سطح پیشرفته ترین و خوشبخت ترین جوامع دنیا گردد». او بر اهمیت تغییر نظام ملوک الطوایفی موجود تأکید نموده است. بدین ترتیب او در کتاب خود تحت عنوان «فلسفه انقلاب» که در سال 1967 در مورد برنامه اصلاحات نگاشته، اعلام داشته است که:
«نظام اجتماعی سابق که قرن ها در ایران رواج داشت و در آن امتیازات و برتری های طبقاتی کم و بیش در اصل و طبیعت مسائل در نظر گرفته می شد دیگر قابل قبول نیست. متعاقبا اگر ملت ما می خواهد که در مسیر حرکت و پیشرفت و جزء ملل آزاد دنیا باقی بماند هیچ راهی جز تغییر و اصلاح کامل نظام اجتماعی کهنه و قدیمی و ساختن آینده خود در یک نظام جدید و سازگار با نیازها و نگرش روز ندارد.» شاه در سال 1952 برای نشان دادن حقانیت کلامش، شروع به فروش املاک شخصی وسیعش نمود.
او زمین های خود را به صورت دراز مدت به روستاییانی که روی آن کار می کردند فروخت و تقسیم نهایی در ژانویه 1963 انجام شد. شاه همچنین مؤسسات دولتی را وادار نمود که اراضی مازاد خود را که جزء املاک عمومی می باشد بین مردم تقسیم نمایند، حرکتی که در سال 1958 شروع شد. در سال 1961 شاه اقدام به تشکیل بنیاد پهلوی نمود که سود سهام مؤسسات تجاری شاهی را دریافت کرده و آن را در جهت حمایت از خدمات اجتماعی گوناگون صرف می نماید شاه تاجگذاری خود را تا سال 1967 یعنی 26 سال پس از به قدرت رسیدن به تأخیر انداخت، چرا که معتقد بود اگر چه این تاج میراث اوست، ولی تا زمانی که شایستگی کافی برای این کار را به دست نیاورده نمی تواند آن را بر سر بگذارد.(U/OU)
دستیابی به تحول در ایران آسان نبوده و شاه مجبور بود با مشکلات زیادی که مستقیما بر میزان و جهت فعالیت های مربوط به نوآوری کشور تأثیر می گذارند، مقابله کند. نظر به نیاز یک ارتش مدرن به تحرک و دسترسی یک اقتصاد صنعتی مدرن به بازار و مواد خام می بایست با مشکلات محیط دست و پنجه نرم می شد.
ایران سرزمین صعب العبوری است مرکب از یک فلات مرتفع مثلث شکل محصور در میان کوه ها، این سرزمین گوناگون از لحاظ شرایط طبیعی به چهار منطقه تقسیم می شود. کوه های غربی و جنوبی، رشته کوه ها و سرزمین های کم ارتفاع اطراف دریای خزر، فلات خشک و لم یزرع مرکزی، مناطق مرتفع شرقی، محیط طبیعی کشور منجر به پیدایش آب و هوای مخالف می شود. میزان متوسط بارش باران در منطقه تحتانی دریای خزر به 50 اینچ در سال بالغ می شود. این مقدار با کمی تفاوت در کوه های شمالی و غربی نیز دیده می شود.ولی هر چه به طرف جنوب شرقی و مناطق مرکزی پیش رویم این میزان کاهش بیشتری نشان می دهد. کوه ها مانع از رسیدن ابرها به منطقه مرکزی که کویر بزرگی است و تقریبا نیمی از کشور را در بر می گیرد. می شوند. وجود آب یک عامل اساسی و عمده در مشخص کردن، اندازه و موقعیت و الگوی
ص: 684
سکونت انسان در ایران می باشد. در خارج از مناطق شمالی و غربی که بیشتر جمعیت 30/8 میلیونی ایران در آن زندگی می کنند روستاها در اطراف منابع آب متمرکز شده اند. در برخی مکان ها منابع آب آن قدر اندک است که مردم فقط در صورتی می توانند به زندگی خود ادامه دهند که به خصوصیات زندگی بادیه نشینی عادت نموده و از صحراهای کم ارتفاع به علفزارهای واقع در مناطق مرتفع تر کوچ کنند. راه هایی که قسمت های مختلف کشور را به یکدیگر متصل می کند از میان صحرا عبور کرده پس از چرخش در اطراف گذرگاه های کوهستانی به دره ها ختم می شود. در قسمت مرکزی کشور تنها یک جاده وجود دارد، که شمال را به جنوب وصل می کند و تنها دو جاده وجود دارد که از غرب به شرق می رود. سیستم راه آهن اندکی توسعه یافته و تنها شامل 3000 مایل خطوط آهن است که خلیج فارس را به بحر خزر و مراکز کشاورزی عمده شمال غرب و شمال شرق را به تهران وصل می کند. شهرهای بزرگتر از حمل و نقل هوایی برخوردارند، ولی مسافران معمولی برای سفر از پایتخت به استان ها باید از وسایط نقلیه مشکل تری استفاده کنند. این تنوع قسمت های مختلف کشور باعث تفرق مردم شده است. بسیاری از آنان اولاد و نوادگان کسانی هستند که قرن ها پیش به این سرزمین حمله کرده و اکنون به صورت اقلیت هایی باقی مانده اند که بزرگترین آنها ترک ها، اکراد و اعراب هستند. تنها در حدود 50 درصد از جمعیت کشور به زبان فارسی به عنوان زبان ملی خود تکلم می کنند. گرچه عده بسیار زیادتری این زبان را در مدرسه فرامی گیرند.
شهرنشینی باعث از بین رفتن موانع زبانی و ایجاد انسجام بیشتر شده ولی استانگرایی (تمایل به سکونت در استان ها - م) هنوز هم صفت مشخصه جامعه است. از نظر تاریخی به فرضیه کشور تحت حاکمیت ملت و برنامه هایی که کل کشور را تحت تأثیر قرار می دهد توجه چندانی نشده است. حتی امروز هم تنها جزء کوچکی از مردم ایران که در شهرها زندگی می کنند خود را بخشی از این ملت می دانند. بیشتر مردم در روستاها زندگی می کنند و زندگی آنها در درجه اول به خانواده و سپس به روستا وابسته است. آنها حتی به روستای مجاور خود کمک نمی کنند تا چه رسد به بقیه کشور و ملت. قبایل چادرنشین حتی بیشتر از این حد از شرکت در حیات ملی کناره گرفته اند. تلاش های دولت برای اسکان عشایر با موفقیت همراه بوده و سرشماری سال 1966 تعداد آنها را 500/000 و احتمال اندکی بیشتر نشان داده است. بسیاری از عشایر اسکان یافته شرکت در مسائل قبیله ای را همچنان حفظ نموده و به دولت و کشور جز به عنوان یک قدرت مرکزی که سعی در تغییر شیوه زندگی آنان دارد، نمی نگرند. حتی سوای مسائل استانگرایی شاه و حکومت او برای جلب حمایت توده های روستایی ازبرنامه های اصلاحی خود با مشکلاتی رو به رو خواهند بود. در نتیجه شیوه خاص زندگی خود، روستاییان نوعا محافظه کار می باشند آماده قبول تغییراتی که آنها را مجاز به تملک اراضیشان و یا افزودن املاکشان می کنند، هستند. ولی تمایل به قبول تغییراتی از قبیل بهبود وضع زنان که بر روی امور شخصی شان تأثیر گذارده ندارند. در بیشتر نقاط آنها در فقر و بی سوادی به سر می برند و از شرایط زندگی خود راضی بوده و از زندگی توقع چندانی ندارند و در درجه اول نگرانی آنها مسئله ادامه زندگی و بقا تشکیل می دهد.
در سطوح بالاتر جامعه ایران، بیشتر افراد در فکر بهبود موقعیت و افزایش ثروت خود می باشند. البته خودپسندی و خودبینی امر تازه ای نیست، ولی جامعه ایرانی به طور سنتی خود بزرگ بین را یک فضیلت می داند. شخصی که با توسل به طرق مختلف راه ترقی را می پیماید در این جامعه مورد تمجید و تحسین واقع می شود. بنابراین و به همین دلیل هنگامی که جیمز موریس انگلیسی کتاب طنز خود را تحت عنوان
ص: 685
حاجی بابای اصفهانی نوشت که در آن یک فرد حقه باز و بی قید نسبت به موازین اخلاقی شخصیت اول داستان بود. به جای تقبیح یک خصوصیت غیر قابل قبول، این کتاب به عنوان داستان یک قهرمان ملی در میان ایرانیان محبوبیت یافت. در نتیجه همین کردار رایج بسیار به ندرت می توان فردی را یافت که مایل به شرکت در برنامه های ملی باشد، حال چه به عنوان مجری و چه به عنوان شرکت کننده، مگر در صورتی که نفع شخصی خود را در این مسئله بیابد.
از سویی، بخشی از تاریخ کشور مانع از مقبول واقع شدن برنامه های آینده نگر شاه می گردد. موجودیت 2500 ساله ایران باعث بروز مقاومت عمومی در برابر تغییر سریع شده مگر آن که این تغییر جنبه تحمیلی داشته باشد. در بخش عظیمی از تاریخ ایران این تمایل نوعی فضیلت به شمار می رفته، چرا که خطر جدی از بین رفتن هویت فرهنگی ملت در اثر حمله و اشغال اعراب، ترک ها، مغول ها، تاتارها و افغان ها مطرح بوده است. اکنون بخش هایی از جمعیت ایران شاه را به خاطر گسستن پیوستگی فرهنگی و همچنین مقابله اش با مذهب که به نظر آنها در سیاست های وی نهفته است مورد انتقاد قرار می دهند.
اعتراضات شدید نسبت به برنامه های اصلاحی شاه به خصوص از جانب مذهبیون که از قدیم الایام قدرتمندترین گروه موجود در ایران بوده اند، سرچشمه می گیرند. برای پی بردن به اهمیت رهبران مذهبی و روحانیون در ایران کافی است بدانیم، که اسلام تنها یک مذهب نیست. اسلام یک نظام مذهبی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و معنوی است که کلیه جنبه های زندگی را از نماز و عبادت گرفته تا قوانین ارشاد و روابط بین افراد در بر می گیرد. مذهبیون به خاطر علم و قدرت تفسیر قوانین اسلامی از دیر باز خواستار برخورداری از حق وتو در مورد هرگونه فعالیت دولت که متناقض با اسلام است، بوده اند.
مذهبیون از یک قرن پیش تاکنون نسبت به دخالت دولت در مسائلی از قبیل آموزش و پرورش، الگوهای مالکیت زمین و وضع زنان اعتراض نمود و مخالفت نشان داده اند، رهبران مذهبی به درستی می دانستند که نتیجه نهایی رویه دولت در صورت عدم کنترل توسط آنان چیزی جز دنیا پرستی و مادی گرایی نبوده و مسائل شخصی توسط قوانین دولتی و دادگاه های دولتی اداره خواهند شد، نه با قوانین و مقررات اسلام. بنابراین هنگامی که برنامه اصلاحاتی شاه در ژانویه 1963 به صورت قانون درآمد، چهره های ارتجاعی مذهبیون اولین کسانی بودند که علنا به مخالفت با آن برخاستند. آنها همچنین شورش هایی را که در برخی از مراکز شهری در ژوئن 1963 رخ داد رهبری می کردند. اگر چه بعدا دولت نفوذ مذهبیون را در شهرهای ایران محدود نمود ولی رهبران مذهبی در مناطق روستایی همچنان تأثیر عمده خود را بر روی روستاییان که عمیق؛ تحت تأثیر مذهب قرار داشتند، حفظ کردند. شاه برای آرام کردن و ساکت نمودن مخالفت مذهبیون تأکید می کند که ملت با اسلام رابطه نزدیکی دارد و خود را در انظار مردم از لحاظ عمل به وظایف مذهبی مقید می نمایاند.
ماهیت گریز از مرکز نیروهای مؤثر در امور ایران تا اندازه ای به لحاظ جنبه دیگری از تاریخ این کشور محدود می شود، که سنت وجود یک حکمران نیرومند است که در رأس یک حکومت مقتدر، بر ملت حکومت می کند. در طول تاریخ در جریان حملات و پیروزی ها، وجود یک رهبر نیرومند همواره عاملی ضروری بوده و احتمالاً عامل مهمی در حفظ فرهنگ آن سرزمین ایران در برخی ادوار حتی قرن ها تحت
ص: 686
تسلط بیگانگان قرار گرفته، ولی هرگز شیوه های زندگی فاتحان خود را به طور کامل نپذیرفته، بلکه در عوض، گاهی اوقات اعقاب همین فاتحان خود فرمانروایان ایرانی نیرومندی شده اند.
شاهنشاه - شاه شاهان در نظر مردم تجسم عینی قدرتی مهربان و حکومتی پایدار و بسیار برتر و والاتر از آنان است. اگرچه روستاییان ممکن است از اوضاع مملکت آگاه نباشند ولی حکمران آن را می شناسند، چرا که از شکوه و عظمت تاریخی کشورشان از طریق اشعار شعرای گذشته و سابقه تاریخ این کشور چه از طریق نوشته جات و چه از طریق نقل داستان های سینه به سینه آشنا شده اند. کورش کبیر(1) با شکست مادها و سایر پادشاهان در سرزمین بین ساحل مدیترانه ای سوریه و رود اکسوس(OXUS) در آسیای مرکزی در قرن ششم قبل از میلاد اولین امپراطوری ایرانی را بنا نهاده و نوه او داریوش این امپراطوری را به 20 قلمرو یا استان که توسط شبکه های از راه های شاهی به یکدیگر متصل می شدند، تقسیم نمود. پس از پیروزی اسکندر و قرن ها سلطه یونانیان، سلسله پارت ها روی کار آمد و سپس نوبت به سامانیان رسید که ایرانیان امروز آن را بلافاصله بعد از هخامنشیان می دانند. ساسانیان در خلال 400 سال سلطنت خود که از قرن سوم تا اواسط قرن هفتم میلادی به طول انجامید، قدرت دولت مرکزی را تقویت نمودند. آنها دست به اقدامات اصلاحی در سرزمینی که هم اکنون ایران نامیده می شود زدند، و نقشه آن را تهیه کردند. با شکست آخرین پادشاه ساسانی توسط اعراب مهاجم در سال 651 میلادی ایران پای به دوره ای نهاد که 9 قرن به درازا کشید و شاهد تسلط بیگانگان بود. به هر حال با به قدرت رسیدن صفویان در سال 1501 میلادی بار دیگر یک سلسله ایرانی حکومت را به دست گرفت. شاه عباس بزرگترین حکمران صفویان، پادشاهی بی نظیر بود و در زمان حکومت وی (1569) امپراطوری ایران مجددا تحت کنترل یک حکومت مرکزی مقتدر قرار گرفت. پس از دو قرن سلسله صفویه توسط پادشاه کشور افغانستان که در همسایگی ایران قرار داشت، منقرض گردید.
افغان ها نیز به نوبه خود توسط نادرشاه که از قبایل ترک زبان بودند سرنگون شدند. نادرشاه آخرین فاتح بزرگ آسیایی به شمار می رود. او که شاهی مستبد بود به هندوستان حمله برد و گنجینه وسیعی شامل تخت طاووس معروف و الماس کوه نور را با خود به ارمغان آورد. آخرین سلسله خاندان ترک قاجار بود که دوران دراز حکومتش نمایانگر دخالت سیاسی و اقتصادی اجانب و علی الخصوص روس و انگلیس بود.
انقراض قاجاریان در سال 1921 توسط رضاشاه، پدر شاه فعلی باعث شد که مجددا یک حاکم نیرومند بر تخت نشیند. قبل از اینکه رضا شاه توسط و روس و انگلیس مجبور به استعفا شود توانست کمبودهایی را که در دوران قاجار ایجاد شده بود، اصلاح نماید. رضاشاه با قدرت تمام حکومت را متمرکز نمود و ارگان های جدا و پراکنده ارتش را در قالب ارتشی یکپارچه درآورد، اولین گام ها را برای درهم شکستن قدرت مذهبیون برداشت.
شاه فعلی سعی کرده تا با تحریک غرور مردم کشورش نسبت به عظمت پادشاهی ایران قدیم و قابل
ص: 687
قبول بودن وجود و استقرار یک پادشاهی نیرومند بر روابط و وابستگی خود به اجداد تاریخی اش تأکید نماید. جدیدترین و معروف ترین کوشش وی در بها دادن به این سنت، نمایش مضحک جشن بزرگداشت دو هزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران در تخت جمشید در سال 1971 بود که پادشاهان، رؤسای جمهور و سران بیش از 60 کشور در آن حضور داشتند.
در قالب افراد کابینه، کارمندان غیرنظامی سطح بالا، مقامات نظامی بلند پایه، رهبران پارلمانی، متخصصین، تجار و اعضای خانواده سلطنتی، درباریان و افراد مورد اعتماد، گرد خود جمع نموده است.
شاه عده ای دیگر را نیز برای خدمت به خود به عنوان عوامل سیاسی اش در استان ها در قالب سطح دومی از کارمندان دولتی و مقامات محلی که در درجات پایین تری قرار دارند به کار گماشته است. شاه برای اطمینان از ادامه سلطنت خود و اطمینان از اینکه هیچ کس بر علیه وی قیام نخواهد کرد به هیچ فرد یا گروهی فرصت ایجاد پایگاه قدرت مستقلی نمی دهد. معمولاً کسی که مظنون به داشتن چنین تمایلی است از موقعیت خود به حوزه نامربوطی انتقال داده می شود.
اگر چه نیروی امنیتی کشور هر گونه مخالفت با انحصار گرایی قدتر توسط شاه را در هم کوبیده ولی مواردی از اغتشاش و ناامنی وجود داشته تا به دنیا نشان داده شود که در کشور هنوز مخالفانی که قادر به اقدامات سریع و عجولانه هستند، وجود دارند. یکی از این قبیل حوادث در ماه می 1972 هنگام دیدار پرزیدنت نیکسون از تهران به وقوع پیوست، که طی آن چندین بمب در این شهر منفجر شد. در خلال همان سال مقامات ایرانی اعلام کردند که در رابطه با اقداماتی چون حمله به پلیس و نیروهای امنیتی و ترور و آدم ربایی 28 تن دیگر را زندانی کرده اند.
بیشتر افراطیون سیاسی که تعداد آنها حداقل چند صد نفر می باشد، جوان تحصیلکرده از طبقه متوسط جامعه ایرانی می باشند. از جانب اینها هیچ گونه خطر جدی متوجه حکومت نیست.
به هر حال می توان گفت که آنها تا اندازه ای اقدامات سیاسی و اقتصادی کنونی شاه را در معرض تهدید قرار می دهند، چون که تنها عده قلیلی از آنها ممکن است از طریق اقدامات انتحاری اقدام به ترور شاه بنمایند. از آنجایی که شاه معمار و پیشتاز حرکت های اصلاحی و توسعه اقتصاد کشور است، ترور وی ادامه این حرکت ها را غیرممکن خواهد ساخت.
دستگاه امنیتی به واسطه نفوذی که توسط شاه کنترل می شود قادر به کاهش و تنزل این خطر و همچنین سرپوش گذاردن بر هرگونه قدرتی که نظم و آرامش عمومی را به میزان بیشتر تهدید کند، می باشند.
شاه برای نشان دادن این مطلب که تغییراتی را که قصد انجام آن را در ایران دارد بدون خونریزی به به دست خواهد آمد، این انقلاب را انقلاب سفید نامید. او همچنین گفته است که اصلاحات ارضی هسته این تغییرات می باشد. زمانی که این انقلاب رسما در سال 1963 به وقوع پیوست اقتصاد ایران، اقتصادی کشاورزی بود. اگرچه هم اکنون محصولات کشاورزی تنها در حدود 16 درصد از تولید ناخالص ملی را تشکیل می دهد، ولی وجود این محصولات همچنان برای تهیه غذای مورد نیاز جمعیت رو به رو شد و مواد خام صنعت رو به توسعه این کشور یک مسئله حیاتی به شمار می آید. به همین دلیل طرح های شاه در جهت افزایش محصول دهی و تولید مزارع صورت گرفته است. در سیستم سنتی مالکیت زمین به این مسئله توجه چندانی نمی شد. طبقات صاحب زمین و ملاکین تنها به فکر سرمایه گذاری در مسائلی از قبیل خرید و فروش اراضی شهری بودند، و توجهی به تکنیک های جدید برای مدرنیزه کردن کشاورزی نداشتند.
روستاییان هیچ سهمی در زمین نداشتند و در حقیقت حاضر بودند که زمین های اجاره ای خود را ترک کرده و در جستجوی کار پردرآمدتر به مراکز شهری مهاجرت کنند. امید آن می رفت که با سهیم کردن روستاییان
ص: 689
در زمین ها می توان علاقه به تولید بیشتر را در آنان کم کم ایجاد نمود.
قبل از به اجرا درآمدن قانون اصلاحات اراضی تنها یک درصد از مردم - که بیشتر آنها ملاکین غایب بودند - مالکیت بیش از نصف زمین های زراعی کشور را در اختیار داشتند. این قانون آنان را مجبور کرد که به استثنای مقداری خاص کلیه املاک خود را بفروشند و برای روستاییان شرایطی فراهم کرد که بتوانند پول زمین را در مدت 15 سال بپردازند. اداره اوقاف مذهبی که 15 تا 25 درصد دیگر زمین ها را در اختیار داشت موظف شد، که این زمین ها را 99 ساله به مستأجرین خود اجاره دهد. در سال 1971 دولت اعلام داشت که کار تقسیم اراضی پایان یافته است. اگر چه آمار دقیقی در مورد مقدار ملاکینی که مشمول این قانون شده بودند در دست نیست، ولی دولت ادعا می کند که کلیه 52818 روستای موجود در ایران تحت پوشش این قانون قرار گرفتند و هم اکنون 1850000 مالک جدید وجود دارد. به هر حال منافع اقتصادی حاصله به میزان مورد انتظار نبوده است.
روستاییانی که در سیستم گذشته زمینداری تنها قوت لایموتی برای ادامه زندگی به شدت می آوردند برای خرید بذر و سایر مایحتاج هنوز محتاج پولند و به علاوه حالا فشار مالی برای پرداخت پول زمین ها نیز دامنگیر آنها شده است.
از نظر دولت بازدهی کشاورزی به میزان مورد نظر افزایش نیافته است. روستاییان همچنین سرمایه لازم جهت خرید تجهیزات مکانیزه و کودهای شیمیایی که می تواند تولید و بازدهی را بالا ببرد در اختیار ندارند. دولت معتقد است که مکانیزه کردن کشاورزی تنها در صورتی امکان پذیر است که خرده مالکین شرکت تعاونی تشکیل دهند، و هم اکنون سرگرم ترویج تشکیل چنین تعاون هایی در این مرحله از برنامه اصلاحات ارضی است. ایران برای اداره شرکت های تعاونی هم که قبلاً تشکیل شده اند نیروی انسانی تعلیم دیده کافی در اختیار ندارد. آنهایی که برای تشکیل شرکت تعاونی گرد هم آمده اند از کمبود سرمایه و عدم کارایی مدیریت رنج می برند. مشکلات و مسائل روستاییان تنها در اثر کمبود پول نیست. جهالت، بیماری و عدم آگاهی از روش های دیگر زراعتی که کارایی بیشتری دارند نیز از دیگر مسائلی است که گریبانگیر آنان است. هر یک از این نقایص به نظر می رسد که در تقویت سایر مشکلات برای بازداشتن کشاورز از ادامه راهی که خود را در آن یافته، مؤثر می باشد، انقلاب سفید درصدد توسعه آموزش در جهت تعلیم سواد خواندن و نوشتن، بهداشت و پیشرفت جامعه است. اقدام دولت در این زمینه شامل تشکیل گروه های سربازان وظیفه به نام سپاهی است که براساس خط مشی های نظامی سازماندهی می شوند. تشکیل این سپاه ها به فارغ التحصیلان مدارس متوسطه و دانشگاه ها این فرصت را می دهد که در عوض خدمت سربازی در زمینه آموزش خود به روستاها رفته و به مردم این مناطق خدمت کنند. موفق ترین این گروه سپاهیان دانش بوده اند که در روستاهایی که در آنها هیچ مدرسه رسمی تشکیل نشده، فعالیت دارند. آمار دولتی نشان می دهد که تا سال 1971 سپاهیان بهداشت 1/4 میلیون نفر را در زمینه خواندن و نوشتن مقدماتی تعلیم داده اند. کمی پس از روشن شدن موقعیت سپاه دانش، سپاه بهداشت را به عهده داشت. در جریان اجرای این برنامه 6600 سپاهی از میان اطباء و پرسنل بهداشتی در کلینیک ها و خانه های بهداشت و 500 واحد سیار در سرتاسر کشور به کارگماشته شدند. بنا به گفته شاه تعداد روستاییانی که به خدمات این سپاهیان دسترسی داشتند، از یک میلیون در سال 1962 به 8 میلیون یعنی تقریبا 50 درصد جمعیت روستایی در سال 1971 افزایش یافته است. در این میان سپاهیان ترویج به دلیل کمبود پرسنل ورزیده در
ص: 690
زمینه های کشاورزی، دامپزشکی و مهندسی کمترین موفقیت را در این جمع دارا بوده اند. سایر موانع موجود بر سر راه فعالیت ایشان عبارت از کمبود سرمایه و کمبود منابع در روستاهایی که قرار است تحت پوشش کمک قرار گیرند، بوده است. برخی از این سپاهیان قادر به پر کردن جای خالی گردانندگان شرکت های تعاونی در این مرحله از برنامه اصلاحات ارضی بوده و برخی از کشاورزان را به استفاده از تکنیک های مدرن کشاورزی تشویق می کنند. برای رسیدن به اهداف انقلاب سفید حرکت خوبی آغاز شده است. با این وجود برخی از مشکلات کلیه ابعاد برنامه را تحت تأثیر قرار داده که واضح ترین و مبرم ترین آنها کمبود پرسنل متخصص می باشد. پس از این کمبود سرمایه برای تأمین اعتبار پروژه ها از آغاز شروع آنها را باید ذکر نمود. تا اندازه ای می توان گفت که دولت با اصرار بر پیشرفت بیشتر این مشکلات را رو در روی خود قرار داده، ولی پیش از این که به تقویت هدف های نایل آمده بپردازد به توسعه عجولانه پروژه ها دست زده است.
شاه برای حرکت هر چه سریع تر در جهت صنعتی کردن ایران بشدت به نفت متکی بوده است. از آنجایی که ذخایر نفتی حتی با میزان استخراج فعلی تنها برای استفاده 42 سال دیگر کافی خواهد بود شاه درنظر دارد از صنایع به عنوان عاملی برای عدم اتکای به نفت استفاده کند. به دلیل هزینه کلانی که ایجاد صنایع مختلف مدرن در مراحل ابتدایی در بر دارد دولت مجبور بوده که بار عمده این هزینه های مورد نیاز را به دوش خود گیرد. بخش خصوصی عمدتا فعالیت های مجتمع مانند را در بر می گیرد که سود سریع و زیادی را در بر داشته باشد. بیشتر این شرکت ها چندان بزرگ نیستند: بنا به آمار دولت ایران 91 درصد از شرکت های ایران تنها 9 نفر یا عده کمتری را در استخدام خود دارند. اگر چه دولت مایل است که صنایع فرعی که توسط بخش خصوصی اداره می شود وابسته به صنایع مادر نظیر کارخانه ذوب آهن و پتروشیمی است رشد کند، لیکن بخشی خصوصی نیز با همان موانعی که در سر راه مدرنیزه شدن صنایع و برنامه های اصلاحی دولت وجود دارد رو به روست. هر دو بخش دولتی وخصوصی دچار کمبود پرسنل متخصص و مدیر برای رفع نیازهای خود بوده و در عین حال کمبود سرمایه نیز به چشم می خورد. دولت برای حل مشکل سرمایه اقدام به قرار دادن منابع مالی بیشتر در اختیار بانک های سرمایه گذاری نموده و برای حل مشکل نیروی متخصص و کاهش این کمبود نیز طرح تعلیم در حین کار را به مورد اجرا گذارده است. حداقل شرکت های بزرگ تر از این اقدامات سود می برند. علیرغم این حقیقت که صنایع بخش خصوصی بر خلاف انتظار دولت چندان سریع رشد ننموده، ولی آنها مانند بخش صنایع (دولتی) رو به رشد بوده و سریع ترین رشد در میان دیگر اجزا اقتصاد کشور دارا می باشند. پیشرفت های جدید، مانند طرح های دولت برای کار بر روی معادن عظیم مس و همچنین سنگ آهن که به تازگی کشف شده باعث تقویت و توسعه مستمر صنایع در ایران می شوند. به هر حال تا به امروز شاه توانسته است که برنامه مدرنیزه کردن اقتصادی و اجتماعی خود را اجرا نموده و به علاوه توانسته یک ارتش مدرن ایجاد نماید و اینها بیشتر در اثر وجود نفت بوده است. تولید ناخالص ملی در حال حاضر در ایران از کلیه کشورهای خاورمیانه بیشتر بوده و از دو برابر میزان تولید ناخالص ملی مصر و اسرائیل زیادتر است. در 7 سال گذشته این تولید، رشد متوسط سالانه 11 درصد را نشان داده است. صنعت نفت بزرگترین سهم را در تولید ناخالص ملی داشته و تنها عامل افزایش روزافزون
ص: 691
آن می باشد. درآمد ایران از نفت در سال مالی که در مارس 1972 پایان پذیرفت 2/2 میلیارد دلار ارز خارجی بوده و میزان این درآمد سال مالی جاری به 2/7 میلیارد دلار خواهد رسید. در دهه 1961 تا 1971 میزان تولید متوسط سالانه نفت ایران 14/5 درصد افزایش یافت در همین مدت میزان افزایش تولید جهانی 8 درصد و افزایش تولید بقیه کشورهای خاورمیانه 10 درصد بوده است. امروزه ایران پس از ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی و عربستان سعودی چهارمین تولیدکننده بزرگ نفت در جهان می باشد. میزان تولید آن در سال 1/7،1971 میلیارد بشکه بوده که ده درصد تولید کل جهان را تشکیل می دهد. وجود ذخایر نفتی معادل حدود 70 میلیارد بشکه که 10 درصد ذخایر نفتی دنیا را تشکیل می دهد، اهمیت ایران را به عنوان یک تولید کننده بین المللی نفت نشان می دهد. افزایش درآمد نفت ایران تنها به خاطر افزایش تولید نبوده است، چرا که گاهی اوقات شاه و یا نمایندگان وی با زیرکی با شرکت های نفتی خارجی درباره افزایش سهم ایران از سودی که این شرکت ها از صادرات نفت ایران کسب می کند، به مذاکره نشسته اند. میزان واقعی سود به وسیله ایجاد یک قیمت ثابت مصنوعی که ایران برای نفت دریافت می دارد، مشخص می شود. از ابتدای امضای قرارداد اولیه، هم درصد سود و هم قیمت ثابت به نفع ایران افزایش یافته است. براساس قراردادهای جدیدی که به امضا رسیده است، انتظار می رود که ایران بتواند حدود 14 میلیارد دلار درسال های 72-1971 تا 76-1975 از طریق نفت کسب نماید.به علاوه، در اواسط سال 1972 ایران برای تهیه ترتیبات بیشتر جهت مجاز نمودن شرکت ملی نفت ایران به صدور زیادتر در چهارچوب فروش نامحدود در بازار جهانی وارد مذاکراتی شد. تهران همچنین خواستار اعمال کنترل عملیاتی بر روی تأسیسات پالایشگاهی و همچنین سرمایه گذاری بیشتر از جانب شرکت های خارجی در زمینه مسائل پالایشگاهی و سایر فعالیت ها شده است. شاه برای وادار کردن شرکت های نفت به قبول طرح های خویش در تاریخ 23 ژانویه 1973 تهدید به فسخ قراردادهای جاری نمود و این در حالی بود که مذاکرات با کنسرسیوم در این زمینه در جریان بود. به هر ترتیب ایران همچنان خواستار به دست آوردن درآمد بیشتر از نفت جهت تأمین اعتبار برای طرح های شاه می باشد. ایران همچنین سرگرم توسعه سایر منابع درآمد می باشد. ایران از لحاظ حجم ذخایر گاز طبیعی سومین کشور دنیا بوده و میزان این ذخایر معادل 200 تریلیون فوت مکعب برآورد شده است. در حال حاضر بزرگترین خریدار گاز ایران اتحاد شوروی است که در سال 1971 حدود 200 میلیارد فوت مکعب گاز به ارزش 37 میلیون دلار از ایران خریداری کرده است. ایران با مسکو قراردادی برای فروش 5000 میلیارد فوت مکعب گاز منعقد نموده است. همچنین مذاکراتی جهت تولید گاز مایع در جریان است. با شروع سال 1973 طرح کارخانه های جدیدی با سرمایه گذاری سه میلیارد دلار و با مشارکت شرکت های ژاپنی و سایر شرکت های خارجی جهت احداث آماده شد. البته درآمد حاصل از نفت به تنهایی قادر نبوده است که راه را برای تمامی اصلاحات موردنظر شاه و برنامه های مدرنیزه کردن و صنعتی کردن کشور هموار نماید. به هر حال اعتبارات خارجی حدود یک چهارم از بودجه لازم برای طرح های ایران را در برنامه 5 ساله جاری تأمین خواهند نمود.
ایالات متحده از سال 1946 با در اختیار قرار دادن حدود 1/1 میلیارد دلار در قالب وام های بلاعوض و اعتبارات برای اقتصاد و 1/7 میلیارد دلار برای ارتش ایران یکی از منابع اصلی این کمک ها می باشد سایر اعتبارات بزرگ عمرانی توسط آلمان غربی، فرانسه، انگلیس، ایتالیا و ژاپن ارائه شده، و کشورهای کمونیستی نیز از سال 1958 بیش از یک میلیارد دلار اعتبار اقتصادی در اختیار این کشور قرار داده اند که
ص: 692
منبع بیش از نیمی از آن شوروی بوده که بین سال های 1967 و 1971 نیز حدود 325 میلیون دلار اعتبار برای مصارف نظامی در اختیار ایران گذاشته است.
سیاست خارجی ایران رابطه نزدیکی با اوضاع داخلی آن دارد، از زمان مصدق به بعد شاه از نظر کمک های اقتصادی و تسلیحاتی بشدت به ایالات متحده متکی شد. در همین راستا وی هم پیمانی نزدیکی با غرب پیدا کرد. در سال 1955 ایران به پیمان ضد شوروی، بغداد پیوست و در 1959 یک موافقتنامه دو جانبه با ایالات متحده به امضاء رسانید. وقتی که اقتصاد ایران در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 به طور روز افزونی قوی تر شد، شاه خواهان کنار کشیدن خود از رابطه نزدیک با آمریکا و به طور کلی با غرب شد. او هم اکنون به نظر می رسد که خواستار میدان عمل بیشتری در روابطش با شرق و غرب می باشد.
روابط تهران با اتحاد شوروی از سال 1963 به طور مستمر گسترش یافت. مدت ها پیش از آنکه شاه ازاتحاد شوروی به خاطر حمایت از مصدق در دهه 1950 خشمگین شود، روابط ایران با همسایه شمالی اش تیره و تار بود. در بیشتر سال های قرن 19 ایران شاهد تعدیات اتحاد شوروی به خاک خود بوده و گرچه دولت بلشویک سیاست های امپراطوری تزاری را مردود اعلام کرد با این حال سربازان روسی دوبار خاک ایران را به اشغال خود درآوردند. در سال 1920 روس ها برای حمایت از «جمهوری سوسیالیستی گیلان» که در کناره جنوب غربی دریای خزر برپا شده بود وارد این کشور شدند. روس ها زمانی که پدر شاه از امضای قراردادی با مسکو امتناع نمود و آن خطه به سرزمین ایران بازگشت از ایران عقب نشینی کردند.
پس از جنگ جهانی دوم هنگامی که سربازان روس و انگلیس، ایران را در تصرف خویش داشتند، روس ها از خارج شدن از این کشور خودداری نموده و حضور آنان باعث ایجاد دو جمهوری مستقل در قسمت هایی از کشور که کردها و ترک های آذربایجان در آنها زندگی می کردند شد، ولی سرانجام به دلیل فشار سازمان ملل، اتحاد شوروی نیروهای خود را از ایران خارج نمود.
به هر حال از اواسط دهه 1960 اتحاد شوروی به صورت یک منبع مهم کمک های اقتصادی برای ایران درآمده است. بسیاری از کارخانجات صنایعی سنگین ایران توسط اتحاد شوروی و اقمارش در اختیار دولت این کشور قرار گرفته اند. مسکو همچنین خریدار عمده گاز طبیعی ایران بوده است. میان سران دو کشور دیدارهایی به عمل آمده و به طور کلی دو کشور مواضع خصومت آمیز گذشته نه چندان دور خود را تغییر داده اند.
به طور طبیعی شاه نگرانی خاصی نسبت به موقعیت ایران در خاورمیانه نشان داده است. تأکید اخیر وی هنگامی بروز نمود که وی تصمیم گرفت پس از خروج نیروهای نظامی انگلیس از منطقه در سال 1971 ایران را به صورت قدرت حاکم بر خلیج فارس درآورد. او برای پر کردن خلاء موجود به سرعت وارد کار شد و به هدف خود دست یافت.در سال 1971 برای پایان دادن و حل مناقشات دیرینه ایران با دو شیخ نشین بر سر تصاحب و مالکیت جزایر استراتژیکی که در مدخل خلیج فارس قرار داشتند، شاه اقدام به یک نمایش قدرت نمود. او نیروهایی برای در دست گرفتن کنترل این جزایر و تحمیل شرایط ایران به آنجا گسیل داشت. ایران همچنان با همسایه عرب خود عراق که در غرب آن واقع است، مناقشاتی دارد.
ص: 693
مهمترین مسئله موجود در مناقشات دو کشور مربوط به ادعا و کشمکش عراق در زمینه مرز مشترک خود با ایران در طول شط العرب، که یک آبراه بین المللی است که دسترسی به بندر آبادان را امکان پذیر می سازد بوده و عراق ادعا می کند این مرز در ساحل ایران قرار دارد نه در خط میانی این آبراه. عراق همچنین ایران متهم به حمایت از شورشیان مناطق کرد نشین شمال عراق که در خلال 10 سال گذشته شورش های متناوبی بر علیه دولت بغداد برپا کرده اند، نموده است. ایران نیز به نوبه خود از اخراج متناوب ایرانیان از شهرهای مذهبی عراق خشمگین است ادامه این کشمکش بین یک رژیم پادشاهی غیرعرب و یک رژیم تندرو عرب چندان شگفت آور نیست. ولی بزرگ کردن این اختلافات و تبدیل آن به بحران نظامی موضوع دیگری است که هر دو طرف به دلایلی مجبور به اجتناب از آن می باشند. هیچ یک از دو طرف حاضر نیست که برای دست یافتن به مقاصد خود دست به مبارزه بزند، لااقل عراق حاضر به این کار نیست، چرا که نیروی نظامی ضعیف تری دارد.
در مدت ده سالی که شاه برنامه های اصلاحی خود را آغاز نمود، موفقیت هایی به دست آورده است.
اقتصاد ملت شاهد یک رشد واقعی بوده و صنعت رو به رشد آن به نظر می رسد میزان سالمی از رشد را دنبال خواهد کرد. در مناطق روستایی، انقلاب سفید، املاک فراوان ملاکین ثروتمند را از آنان گرفته و در اختیار کسانی قرار داده که زمینی نداشته و یا تنها قطعه کوچکی زمین در اختیار داشتند. برنامه های سوادآموزی شاه به روستاییان بی بضاعت امکان بیشتری برای دسترسی به آموزش داده است.
فارغ التحصیلان دانشگاه ها نیز در این میان سود برده اند، بسیاری از آنان برای اداره برنامه های اصلاحی مختلف تکنوکرات شده اند، ثروتمندان در رشد اقتصاد شرکت داشتند و از آن سود برده اند. مخالفان پیشرفت های دهه اخیر عمدتا از تحصیل کرده های طبقه متوسط می باشند که ندای سیاسی آنها مطابق با چشمداشت هایشان نیست. ایران بدون ضعف نیست، به عنوان مثال مسئله افزایش میزان زاد و ولد در دراز مدت تهدیدی نسبت به موفقیت انقلاب سفید به حساب می آید. میزان رشد جمعیت بیش از یک میلیون نفر در سال است. جمعیت ایران در سال 1973 سی و یک میلیون نفر بود در سال 1989 به پنجاه میلیون نفر خواهد رسید بیشتر این جمعیت از نظر اقتصادی تولیدکننده نخواهند بود. در حال حاضر در حدود پنجاه و هفت درصد جمعیت ایران زیر 20 سال هستند و همچنان که جمعیت افزایش می یابد میانگین سنی نیز کاهش می یابد.
چون میزان ورود جوانان به نیروی کار بیش از حد توانایی جذب اقتصاد است. ایران علیرغم بزرگترین رشد و توسعه اقتصاد خود با بیکاری روز افزون رو به روست. در شهرها که افراد از مناطق روستایی برای یافتن کار به آنها هجوم می آورند میزان بیکاری به 12 درصد نیروی کار بالغ می شود. در اثر توسعه اقتصاد، توانایی های عده ای برای تحرک اجتماعی رو به افزایش است. ولی هیچ نشانی از کمتر شدن شکاف میان طبقه ثروتمند و فقیر به چشم نمی خورد. ایران ضرورتا به خاطر تولید ناخالص ملی سرانه آن ( در حدود 400 دلار در سال) باید هنوز در جرگه کشورهای توسعه نیافته در نظر گرفته شود.
با این وصف ثبات کشور و چشم انداز اقتصادی آن دورنمای کلی این کشور را خوب و آینده آن را اطمینان بخش می سازد. روابط کشور با غرب مستحکم است به علاوه در قبال مسئله اعراب و اسرائیل
ص: 694
موضع تشنج آفرینی نداشته و از طرف دیگر به ترک مخاصمه با اتخاذ جماهیر شوروی تمایل نشان داده است.
هیچ خطری موقعیت شاه را تهدید نمی کند و موقعیت وی امن است. او بر ایران حکومت می کند. او تغییرات مهیج و مسالمت آمیزی را در رده های بالای جامعه به وجود آورده است. ضعف عمده سیستم شاه از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی - که هنوز به قوت خود باقی است این است که این سیستم هنوز به صورت نهادی در نیامده است. و چنین به نظر می رسد که در رابطه با انگیزه ها، جهت ها و نظرها تنها به او وابسته است. اگرچه برای اجرا پروژه ها و طرح های وی دستگاه اجرائی دست اندرکار است، ولی فقط جزء کوچکی از تصمیمات وجود دارد که اشخاص دیگری جز شاه در اتخاذ آنها دخالت دارند.
دهه ای که او برای مدرنیزه کردن کشور گذرانده ممکن است وفاداری ها و پویایی هایی را برای خودش ایجاد کرده باشد و سن شاه (که در اکتبر 1973 وارد 54 سالگی خواهد شد) و همچنین سلامتی وی به او اجازه می دهد، سال های دیگری را برای تقویت سیاست های خود و ایجاد ریشه های عمیق تر برای آنان سپری کند. ولی از آنجایی که سیستم فعلی به این صورت تک قطبی شده و ابزارهای سیاسی تنها در دست یک نفر که در رأس سیاست قرار دارد می باشد، برای آزمایش کامل قدرت دوام ایران باید منتظر از بین رفتن وی باشیم.
ص: 695
1906 - دسامبر
قوانین بنیادین (قانون اساسی ملی) در زمان سلطنت دودمان قاجار به تصویب پارلمان ایران می رسد.
1907 - اکتبر
بخش متمم قانون اساسی نیز تصویب می گردد.
1921 - فوریه
رضاخان سرکرده تیپ قزاق ارتش ایران و سید ضیاءالدین طباطبائی که بعدا نخست وزیر شد با موفقیت علیه خاندان قاجاریه کودتا می کنند. پیمان دوستی بین ایران و جمهوری سوسیالیستی فدرال روسیه شوروی منعقد می گردد.
1925 - دسامبر
تاجگذاری رضاخان که از این پس به رضاشاه پهلوی مشهور می گردد.
1941 - اوت
انگلستان و شوروی به ایران حمله می آورند تا مانع گسترش نفوذ آلمان شوند.
سپتامبر
رضاشاه به نفع پسرش محمدرضا شاه از سلطنت کناره می گیرد.
1946 - می
شوروی نظامیان خود را پس از طرح شکوائیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر عدم خروج شوروی از ایران پس از پایان جنگ جهانی دوم، خارج می سازد.
1949 - فوریه
حزب توده، حزب سیاسی کمونیست ایران، به خاطر دست داشتن در طرح سوء قصد علیه شاه غیرقانونی اعلام می شود.
1951 - مارس
صنعت نفت انگلیس ملی اعلام می شود، تظاهرات خیابانی ضدانگلیس، امنیت ملی کشور را در معرض تهدید قرار می دهند.
آوریل
محمد مصدق نخست وزیر می شود.
1953 - اوت
مصدق به دنبال یک کودتا از کار برکنار و شاه که پس از تلاشی ناموفق علیه مصدق چند روز قبل از آن به اروپا گریخته بود به ایران بازمی گردد.
1955 - نوامبر
ایران به پیمان بغداد که در سال 1959 عنوان سازمان پیمان مرکزی (سنتو) را یافت، می پیوندد.
1959 - ژوئیه
قرارداد دفاعی دوجانبه را با آمریکا منعقد می سازد.
1960 - ژوئیه
ایران و جمهوری عربی متحده به دنبال مناقشه مربوط به اسرائیل روابط دیپلماتیک خویش را قطع
ص: 696
می کند.
اکتبر
وارث ذکور شاه متولد و رضا کورش علی نام می گیرد.
1961 - می
علی امینی نخست وزیر می شود و از طرف شاه مأمور انجام اصلاحات وسیع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می گردد.
1962 - سپتامبر
اعلامیه یک جانبه ایران به نفع شوروی مبنی بر اینکه قلمرو ایران به پایگاه هیچ یک از قدرت های خارجی تبدیل نخواهد شد.
1963 - ژانویه
رفراندوم ملی در مورد برنامه اصلاحی شش ماده ای شاه سبب می شود که همگان به این برنامه رأی مثبت بدهند.
سپتامبر
انتخابات پارلمانی مجلس بیست و یکم برگزار می شود.
1964 - ژوئیه
ایران، پاکستان و ترکیه سازمان همکاری های عمران منطقه ای را تشکیل می دهند.
1965 - ژانویه
نخست وزیر حسن علی منصور توسط یکی از اعضای گروه متعصب مسلمان به قتل می رسد، امیرعباس هویدا به نخست وزیری می رسد.
آوریل
یکی از سربازان وظیفه گارد سلطنتی به جان شاه سوءقصد می کند.
ژوئن
شاه رسما به شوروی سفر می کند.
1966 - ژانویه
ایران و شوروی در مورد احداث کارخانه ذوب آهن، توسعه معادن آهن و زغال سنگ و احداث یک لوله جهت انتقال گاز طبیعی ایران به شوروی، توافق می کنند.
1967 - ژانویه
شوروی یک اعتبار نظامی 110 میلیون دلاری در اختیار ایران قرار می دهد.
اوت
انتخابات پارلمانی مجلس بیست و دوم برگزار می شود.
سپتامبر
مجلس مؤسسان قانون اساسی را اصلاح می کند تا جانشین شاه مشخص شود، ملکه نیز عنوان نائب السلطنه می گیرد.
ص: 697
اکتبر
تاجگذاری محمدرضا شاه .
نوامبر
کمک اقتصادی آمریکا به ایران رسما پایان می یابد.
1968 - ژانویه
انگلستان اعلام می کند که در پایان سال 1971 نیروهای خود را از خلیج فارس خارج خواهد ساخت.
1968 - فوریه
شاه سفر به عربستان سعودی جهت گفتگو در مورد وضعیت بحرین را لغو می کند زیرا رقابت موجود در خلیج فارس افزایش می یابد.
سپتامبر
شاه به شوروی سفر می کند.
اکتبر
انتخابات شوراهای شهری در شهرهای بزرگ و شهرک ها برگزار می شود.
نوامبر
شاه به عربستان سعودی و کویت سفر می کند.
1969 - آوریل
از آنجا که لبنان از استرداد سپهبد تیمور بختیار به ایران امتناع می ورزد، چون باید در ایران محاکمه شود، ایران با لبنان روابط دیپلماتیک خود را قطع می کنند.
ایران قرارداد 1937 خود با عراق را در مورد مرز شط العرب زیر پا می گذارد، زیرا معتقد است که عراق از آن سرپیچی کرده است.
اکتبر
شاه به آمریکا سفر می کند.
1970 - ژوئیه
سپهبد تیمور بختیار توسط عوامل ایرانی در عراق به قتل می رسد.
1971 - ژوئیه
انتخابات پارلمانی مجلس بیست و سوم برگزار می گردد.
اکتبر
مراسم بزرگداشت 2500 سال شاهنشاهی ایران نوامبر نیروهای ایران جزایر ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ در خلیج فارس را اشغال می کند.
1972 - اکتبر
شاه و ملکه به شوروی سفر می کنند
ص: 698
مشخصات کشور(1)
زمین:
636000 مایل مربع، 14% کشاورزی، 11% جنگلی، 16% قابل کشاورزی و دارای آب کافی، 51% کویری، لم یزرع، یا شهری، 8% مراتع مهاجرتی و غیره
مرزهای خشکی: 3305 مایل
آب:
محدوده قلمرو آبی (مورد ادعا ): 12 مایل دریایی
خط ساحلی: 1560 مایل ( شامل جزایر دورافتاده)
مردم:
جمعیت 30/805/000 نفر طبق برآورد یکم ژانویه 1973، پراکندگی جمعیت، 48 نفر در هر مایل مربع، 43% شهری، 57% روستایی.
ترکیب نژادی: بیش از 50% جمعیت را می توان فارس نامید، در حالی که 22% دیگر از جمله کردها (6%) نژاد ایرانی هستند. مردم ترک زبان 22%، اعراب 5% و دیگر نژادها 1% می باشند.
مذهب : 90% رسما مسلمان شیعه می باشند، 8% مسلمان سنی، 2% مسیحی، یهودی، زردشتی و غیره.
زبان ها: پارسی (فارسی)، ترکی، کردی، عربی سطح سواد، حدود 33 % جمعیت 10 ساله به بالا (آمار 1972)
نیروی کار: 8/3 میلیون نفر
شامل: 37% در بخش کشاورزی، 27% در بخش صنعت و 25% در بخش خدمات.
سطح بهداشت، تغذیه و بهزیستی: پایین.
حکومت:
نام حقوقی: امپراطوری ایران
نوع: سلطنت مشروطه تحت کنترل شاه
پایتخت: تهران
تقسیمات فرعی سیاسی: 14 استان و نه فرمانداری مستقل که به حوزه، حومه، بخش و روستا تقسیم بندی شده اند. قرار است تقسیمات استانی جدیدی در این کشور انجام شود. (خیلی محرمانه)
نظام حقوقی: استوار بر مجموعه قوانین فرانسه همراه با عناصری از مجموعه قوانین جهانی و قانون
اسلام: قانون اساسی در سال 1906 به تصویب رسید، دیوان عالی برترین مرجع قضایی کشور است، منبع تحصیلات حقوقی دانشگاه تهران است، حیطه قضایی دادگاه بین المللی قضات را نپذیرفته است.
شعبات: شاه قوه مجریه را در اختیار دارد، نخست وزیر توسط شاه منصوب و باید توسط مجلس تأیید شود، ولی کابینه در حیطه مسئولیت های نخست وزیری است و شاه در انتخاب وزراء نفوذ شدیدی را اعمال می کند، قوه مقننه دوگانه، مجلس دارای 268 کرسی است (که دو کرسی خالی برای جزایر خلیج فارس در نظر گرفته شده است) که نمایندگان آن برای یک دوره چهارساله برگزیده می شوند نیمی از اعضای مجلس
ص: 699
سنا را شاه منصوب می کند و نیمی دیگر انتخابی هستند.
برای بررسی قضایی لوایح قانونگذاری هیچ شرطی در نظر گرفته نشده است.
رهبر دولت: محمدرضا شاه پهلوی
حق رأی: برای تمام افراد 20 ساله به بالا آزاد است.
انتخابات : مجلس هر چهار سال یک بار: سنا هر چهار سال یک بار، آخرین انتخابات ملی در ژوئیه 1971، و انتخابات محلی در اکتبر 1972 برگزار گردید.
احزاب سیاسی : حزب ایران نوین، حزب مردم، حزب ایرانیان،
قدرت رأی : مجلس - حزب ایران نوین، 230 کرسی، حزب مردم، 37 کرسی، حزب ایرانیان 1 کرسی، سنا - حزب ایران نوین، 28 کرسی، حزب مردم، 2 کرسی، ب اضافه 38 کرسی موجود برای نمایندگان انتصابی توسط شاه، تمام نامزدهای مجلسین باید مورد تأیید دولت باشند.
کمونیست ها: 500 الی 4500 (هسته اصلی، تقریبی)، دارای هوادارانی در میان کارگران و روشنفکران می باشند، اکثرا طرفدار شوروی هستند، ولی جناح طرفدار چین نیز رو به گسترش است. (سرّی) دیگر گروه های سیاسی یا صاحب نفوذ: حزب توده (کمونیست، غیر قانونی) کنفدراسیون دانشجویان ایرانی (غیرقانونی).
عضویت در : سنتو، طرح کلمبو، سازمان خواروبار و کشاورزی، سازمان انرژی اتمی بین المللی، بانک بین المللی بازسازی و عمران، سازمان هوانوردی غیرنظامی بین المللی، IHB,IDA ، سازمان کار بین المللی، IMCO، صندوق بین المللی پول، اتحادیه تجاری بین المللی OPED، سازمان همکاری عمران منطقه ای، سازمان ملل، یونسکو، UPU، سازمان بهداشت جهانی.
اقتصاد:
تولید ناخالص ملی : 12 میلیارد دلار (تقریبی در سال مالی 72-1971 ایرانی)، 400 دلار سرانه، رشد واقعی تولید ناخالص ملی 14% در سال مالی 72-1971 ایرانی.
کشاورزی و دامداری: گندم، جو، برنج، چغندر، پنبه، خرما، کشمش، چای، تنباکو، پرورش گوسفند و بز.
صنایع مهم : تولید نفت خام (1655 میلیون بشکه در سال 1971) و پالایش، منسوجات، سیمان و دیگر مصالح ساختمانی، تهیه مواد غذایی (به خصوص قند و تولید روغن نباتی) مصنوعات فلزی (خیلی محرمانه)
نیروی برق: 2/800/000 کیلو وات ظرفیت (1972)، 8/3 میلیارد کیلو وات ساعت سطح تولید (1971).
صادرات : 356 میلیون دلار (غیرنفتی در سال مالی ایرانی 72-1971)، 89% نفتی، فرش، پنبه خام، میوه، خشکبار، پوست و اقلام چرمی، سنگ های معدنی، کشورهای کمونیست (به خصوص شوروی) 31% صادرات غیرنفتی کشور را دریافت داشته اند.
واردات: 1872 میلیون دلار سال مالی ایرانی (72-1971)، ماشین آلات، آهن و محصولات فولادی، شیمیایی، دارویی، تجهیزات برقی، کشورهای کمونیست منبع تأمین 13% از کالاهای وارداتی این کشور می باشند.
ص: 700
مهمترین طرفین تجاری: صادرات - آلمان غربی، آمریکا، ژاپن شوروی و دیگر کشورهای کمونیست، واردات - آمریکا، آلمان غربی، انگلستان، ژاپن، شوروی.
کمک:
اقتصادی: 1029 میلیون دلار اعتبار اقتصادی توسط کشورهای کمونیست از سال 1958 تا 1971 (601 میلیون دلار توسط شوروی)، کل کمک های آمریکا (سال های مالی 71-46) 1131 میلیون دلار، برنامه کمک، که معادل 603 میلیون دلار (در سال های مالی 71-46) بود در نوامبر 1967 خاتمه یافت.
دریافت کمک از سازمان های بین المللی معادل 682/1 میلیون دلار بود (سال های مالی 71-49).
نظامی: 325 میلیون دلار کمک توسط شوروی (1967 71-)، کل کمک های نظامی آمریکا در سال های 71-1946 معادل 1700 میلیون دلار بود. (سرّی)
نرخ تبدیل پول ایران: 75/75 ریال = 1 دلار آمریکا (1972)
سال مالی: از 21 مارس الی 20 مارس
ارتباطات:
راه آهن: 2875 مایل با اندازه 4 فوت و8/5 اینچ، 57 مایل با اندازه 5 فوت و 6 اینچ شاهراه ها: 26500 مایل، 7100 مایل آسفالته، 12900 ایل شوسه و 6500 مایل خاکی.
راه های آبی: 565 مایل به استثنای دریای خزر، شط العرب و دریاچه ارومیه.
خط لوله: نفت خام، 3300 مایل، فرآورده های پالایشگاهی، 2785 مایل گاز طبیعی 1760 مایل.
بنادر: 7 بندر بزرگ، 6 بندر کوچک
ناوگان تجاری : 15 کشتی (1000 تنی و بیشتر ) معادل 150399 تن یا 219075 تن، ظرفیت کامل، شامل 11 کشتی باری و 4 تانکر.
هواپیمایی کشوری: 18 هواپیمای بزرگ ترابری
پایگاه های هوایی: 148 پایگاه قابل استفاده، که شش تای آنها باند فرود بالغ بر 12000 فوت، 15 تا باندهای فرود بین 8000 الی 11/999فوت، 49 تا باندهای فرود بین 4000 الی 7999 فوت دارند و 49 پایگاه دیگر دارای باندهای دائمی می باشند و 82 پایگاه هوایی دیگر نیز در دست احداث است.
مخابرات راه دور: سیستم پیشرفته رابط های رله رادیویی، خطوط با سیم، کابلی، و رابط های ماهواره زمینی، تهران مهمترین مرکز آن است، مراکز ثانوی عبارتند از اصفهان، مشهد و تبریز، 307/500تلفن (1971)، 3 میلیون گیرنده رادیویی (1970) و 700/000 گیرنده تلویزیونی (1972)، 24 موج 1 - ام، امواج اف - ام و 18 ایستگاه تلویزیونی (ژانویه 1973)، ایستگاه ماهواره های زمینی.
نیروهای دفاعی:
نیروهای انسانی نظامی: ذکور 49-15 ساله، 7255000 نفر، حدود 59% مناسب برای خدمات نظامی، حدود 317000 نفر سالانه به سن مناسب برای ورود به خدمت نظام وظیفه (21 سالگی) می رسند.
پرسنل: 298300 نفر به شرح زیر: نیروهای زمینی 165000 نفر، نیروی دریایی،13000 نفر (شامل 3000 نفر نیروی پیاده دریایی)، نیروی هوایی 50000 نفر (461 خلبان)، ژاندارمری، 70300 نفر (سرّی).
ص: 701
واحدهای مهم زمینی: 5 لشکر (2 پیاده، 3 زرهی)، یک ستاد فرماندهی هوایی ارتش، 4 تیپ مستقل (2 تیپ پیاده، 1 تیپ هوابرد پیاده، 1 تیپ نیروهای ویژه (سرّی)
ناوها: یک ناوشکن حامل موشک های هدایت شونده، 2 ناو اسکورت حامل موشک های هدایت شونده، 12 قایق گشتی، 6 مین جمع کن، 4 قایق آبی - خاکی، 21 ناو خدماتی، 2 قایق، 10 فروند هاورکرافت (سرّی).
هواپیما :508 فروند شامل 320 فروند (212 جت) در نیروی هوایی، 52 هواپیمای ملخی در ژاندارمری، 117 فروند ملخی در نیروهای زمینی و 19 هواپیمای ملخی در نیروی دریایی (سرّی)
تدارکات : بخش کوچکی از مهمات سلاح های کوچک و مهمات 105 میلی متری را تولید می کند، بخش اعظم تجهیزات آمریکایی است، قسمتی از موشک های ضد تانک فرانسوی است، بخشی از موشک های زمین به هوا و ناوهای دریایی انگلیسی است، و هلیکوپترهای آن ایتالیایی است از سال 1967 مقادیر زیادی وسایط نقلیه، زرهی، توپخانه (از جمله توپ های خود کششی ضدهوایی) و وسایط نقلیه ترابری از شوروی دریافت کرده است، اخیرا نیز توپ های ضد هوایی و رادارهای مربوط را از سوئیس و تانک های مورد نیاز خویش را از انگلستان دریافت کرده است (سرّی)
بودجه نظامی: برای سال مالی که در 20 مارس 1973 خاتمه می یابد حدود 1470/2 میلیون دلار درنظر گرفته شده که حدود 20% کل بودجه کشور را تشکیل می دهد.
زمان یافت نشد!