Post
10319
گزارش اوضاع اصفهان و شیراز بعد از انقلاب
از: لینگن
محرمانه
به: وزارت امور خارجه ـ واشنگتن دی ـ سی
1358-05-16- 1979-08-07
متن سند
موضوع : اوضاع اصفهان و شیراز
1- (تمام متن خیلی محرمانه است)
2- خلاصه: کارمند سفارت اسکاد (SKUD) اخیرا دو هفته در شیراز و اصفهان بوده است. او دریافت که فعالیت بازرگانی بسیار خوب است، ولی تعداد بیکاران بالا است. کمیته های انقلاب در هر دو شهر فعال باقی می مانند. قبایل استان فارس نسبت به موقعیت سیاسی جدید منتظر هستند تا ببینند چه می شود.
آمریکا هنوز به طور وسیعی به خاطر مشکلات ایران مورد سرزنش قرار می گیرد و این شامل خود انقلاب هم می شود. اسکاد رشد نارضایتی در بین طبقه متوسط و بالا را درک می کرد، ولی طبقه پایین به طور اصلی نسبت به خمینی و جنبش اسلامی وفادارند. تغییرات بسیار کمی در ارتش بوده است. (پایان خلاصه).
3- کارمند سفارت، اسکاد، اخیرا دیدارهایی از کنسولگری های شیراز و اصفهان انجام داد. اولین اثر شیراز این بود که شهر به حالت عادی برگشته بود. بازار فعال بود. اکثر رستوران ها و تئاترها دوباره باز شده و خیابان ها تا پاسی از شب شلوغ بودند. ولیکن کارخانجات و سازمان های ملی غیر فعال یا نیمه وقت بودند (که با نوشیدن چای و بحث وقت تلف می کنند تعداد بسیار زیادی از بیکاران در گوشه های خیابان ها دیده می شوند و یا در ادارات عمومی صدای اعتراضشان را به استانداری، اداره کار یا کمیته می رسانند. علامت دیگر انقلاب احیای کیوسک ها و دوره گردان کنار خیابان است، که قبلاً از این کار آنان جلوگیری می شد.
4- شهر به خاطر برگزاری جشن تولد امام غایب که توسط خمینی دستور داده شده، با شکوه بود. خیابان های شهر و مغازه ها، به طور ولخرجانه ای آذین بندی شده بود. یک بالن بزرگ با نام پیامبر در مسجدی در پایین شهر تزیین شده بود. جشن ها با تظاهرکنندگانی که فریاد می زدند «مرگ بر کمونیست ها» همراه بود و سخنانی توسط رئیس رادیوی تلویزیون ملی ایران، قطب زاده (در تکذیب آرزوی رئیس جمهور شدن صراحت کافی به خرج نداد) در شب تیراندازی وجود داشت و ساختمانی در مجموعه ارتش آتش گرفت.
5 - در ضمن کارمند سفارت توسط اعضایی از کمیته که مایل بودند از ارگان های کنسولی حمایت کنند، در کنسولگری شیراز ملاقات شد. این مسئله با تلفنی به مسئول استانداری انجام شد. یکی از کارمندان سفارت که با پلیس در ارتباط است، یکی از گردانندگان کمیته مهندس عبداللهی را به عنوان کسی که در ساواک کار می کرده و در دفتر استانداری بوده تشخیص داد، او ظاهرا تصمیم گرفته است که جهت حرکت خودش را به سوی دیگری عوض کند.
6- در شیراز ( و همچنین در اصفهان) بیمارستان مسیحیان توسط کمیته تصرف شده است. بیمارستان مسیحیان شیراز بیشتر یک مؤسسه خصوصی بود تا یک هیئت اعزامی مذهبی و توسط مسیحیان محلی اداره می شد. سایر بیمارستانها خصوصی مصادره نشده اند.
7- اگر چه شیراز فقط یک کمیته دارد، ولی توسط چندین آیت اللّه اداره می شود که برای قدرت در مجموعه تلاش می کنند، یک مالک محلی رستوران توضیح داد که روش ملاها برای تثبیت قدرت خویش، به استخدام درآوردن تعدادی بیشتر از پاسداران در گروه خود می باشد. کیفیت استخدام اهمیت کمتری از اضافه کردن یک سیاهی لشکر برای به کار بردن اسلحه دارد. نتیجتا هر جوانی که از کلاسهای درس یا کار کردن در مغازه بابا خسته شده است و یا در جستجوی کار باشد، می تواند حامی خدا و کشور شود. اداره شهرها توسط این جوانهای خام مانعی اصلی برای توسعه قدرت حکومت مرکزی و عادی کردن اوضاع است. اخیرا رهبر ملاها در شیراز آیت اللّه ربانی شیرازی است که گفته می شود شخصا به وسیله خمینی منصوب شده است.
8 - قبایل در استان فارس کاملاً آرام باقیمانده اند. بزرگترین و پرقدرت ترین قبیله، قشقایی، که به وسیله که به وسیله ناصرخان و خسروخان که هر دو اخیرا از تبعید خارج برگشته اند، رهبری می شود. گفته می شود که آنها تا وقتی که اوضاع جدید مورد علاقه شان باشد، به قول خود وفادار باقی می مانند. گفته می شود که لرها تا اندازه ای نا امیدتر هستند، آنها از بیکاری، افزایش قیمتها و توقیف برخی از رهبرانشان ناراحت هستند. یک عضو خانواده رهبران لر به کارمند سفارت گفت که تمام آنها احتیاج دارند که ایالات متحده به آنها اسلحه و تجهیزات دهد.
9- مسئله نقش آمریکا در صحنه ایران هنوز باقی مانده. تقریبا تمام ایرانیانی که از اوضاع کنونی ناراضی هستند معتقدند، که خمینی توسط آمریکا حمایت می شود. این اعتقاد در طیف سیاسی پیدا می شود و به وسیله دکترها، تجار، کارمندان دولتی و غیره ارائه می شود.
10- نارضایتی از رژیم کنونی در طبقه های متوسط و بالا قویتر است، ولی به این دو محدود نمی شود. موارد آن شامل بیکاری، افزایش قیمت ها، ترس از کمیته ها و ممنوعیت الکل و اکثر تفریحات است. به هر حال بین بازاریها و طبقات پایین، خمینی هنوز از حمایتی بی چون و چرا برخوردار است. این حمایت از اعتقادات مذهبی مردم سرچشمه می گیرد و به مسئله ای غیر از اسلام و آزادی (که هر دو مفاهیم قابل تفسیری هستند) تعلق ندارد. برای یکی، ملی کردن صنایع اسلامی است و برای دیگری باز کردن دکه مواد غذایی در پارک عمومی، آزادی است. کسانی که از آیت اللّه ها حمایت می کنند، اکثرا بیسواد و کم سوادترین قشر ایرانیانی که آگاهی سیاسی نداشته و نسبت به جامعه خویش شناختی ندارند، می باشند. یک بازاری اصرار داشت که بیکارانی که خیابانهای شیراز را پر می کنند، اخراجی های ساواک هستند.
11- کارمند سفارت با افسر مرکز زرهی، ستوان کمال خاکسار (محفوظ بماند) و خانواده اش در خانه آنها در باشگاه افسران متأهل شام را صرف کرد. هنگامی که ستوان در کنسولگری کارمند سفارت را ملاقات کرد، در لباس یونیفورم بود. این با رفتارش در دو ماه پیش مغایرت داشت. در آن زمان هنگامی که کارمند سفارت او را در خیابان دید، او به وضوح عصبانی شد و ملاقاتی را در رستورانی ترتیب داد و با لباس شخصی ظاهر شد.
12- خاکسار گزارش داد که تعمیر و نگهداری تانک عادی چیفتن فعلاً در حال اجرا شدن است. او گفت که هنگامی که او و سایر افسران شروع به انجام کار کنند، مردانی که مشمول هستند، بنابراین ملحق می شوند. ولی فقط دستور انجام کار کافی نیست. او مدعی بود که پیاده و سوار کردن موتور عادی که آنها انجام داده اند، فقط پنج روز وقت گرفته است. با پیش بینی قبلی حتی با مشاوران انگلیسی بیست روز وقت گرفته است. به هر حال خاکسار گفت که او و سایر افسران احساس می کنند که بازگشت تعداد محدودی از تیم انگلیسی لازم است. مشاوران روسی در شیراز تا حدود اواسط ماه می باقی مانده بودند. آنها برای بازگشت در اوائل ژوئن برنامه ریزی کرده بودند ولی تا موقعی که اسکاد در شیراز بود، دو هفته به تأخیر افتاد. به طور کلی، خاکسار بیشترین حد بدبینی را در مورد آینده ارتش داشت. او عدم دیسیپلین درجه داران و روحیه ضعیف در بین افسران را تأیید کرد.
13- اف - 14.ها در آسمان شیراز یا اصفهان دیده نشده اند. کارمند سفارت خودش یک پسر نوجوان را در خیابان اصلی اصفهان دیده که در حال خواندن یک کتاب جزوه ای آبی با عنوان «غرنده» که با حروف سفید در روی جلدش نوشته شده بود، بوده است. (این می تواند مطلبی فنی و یا حساس باشد که در هر حال نشانگر امکان افشا و تبادل بعضی از مطالب را می رساند. برخی از هلیکوپترهای هوانیروز در اصفهان دیده شده اند که از راه هوایی نقل و انتقال یافته اند، ولی اکثرشان بیهوده بودند.
14- به کارمندان پلیس در شیراز هنوز به طور منظمی حقوق پرداخت می شود، گرچه تعداد کمی از آنها واقعا انجام وظیفه می کنند افسران شهربانی آنهایی هستند که بیشتر از همه به طور عادی دیده می شوند. برخی از پاسبان های گشتی در حال کار کردن هستند، ولی با لباس شخصی، یک افسر توضیح داد که دو دلیل برای پلیس بودن وجود دارد:
(1) جمع آوری حقوق و (2) حمایت از مردم. او اشاره کرد که بعد از انقلاب ایران، مردم نمی خواهند از جانب پلیس حمایت شوند، بنابراین پلیس ها فقط حقوق را جمع آوری می کنند.
15- جاده شیراز - اصفهان - تهران تأثیر کمی از انقلاب پذیرفته بود. تعدادی از مجسمه ها سرنگون شده بودند ولی شهرضا، هنوز شهرضا خوانده می شد.
16- در اصفهان توریستها در مغازه ها و مکانهای دیدنی در طول میدان خمینی ( میدان شاه سابق) استقبال می شدند، ولی جوّ نا آرامتر از شیراز بود. دشمنی با خارجیان آشکار بود، پاسداران عمومی تر بودند و کمیته های محلی توجه بیشتری به کنسولگری نشان می دادند.
17- اصفهان توسط چهار کمیته محلی و کمیته مرکزی کنترل می شود. کنسولگری در حوزه ای قرار گرفته که توسط آیت اللّه خادمی کنترل می شود، ولی نزدیک به قلمرو آیت اللّه طاهری است که کلاه مشکلات خارجی را بر سر می گذارد. برای اجتناب ورزیدن از مشکلات در طی انتقال وسایل به تهران با هر دو گروه تماس گرفته شد و ترتیبات مساعدی انجام شد. بخش اموال کمیته نادیده گرفته شده بود، و لذا یک کار دو ساعته از صبح زود شروع شد و تا نیمه شب ادامه داشت، برای خواندن تمام آشغال هایی که به وسیله کنسولگری به دور ریخته شده بود، پافشاری می کرد (مطالب حساس مدتها قبل نابود شده بود) و توجه خاصی به تقویمهای قدیمی داشت - - شاید به تمام روزهای قدیمی خوب اشتیاق می ورزیدند.
18- به نظر می رسد که استانداری نفوذ بسیار کمی در اصفهان دارد. به دنبال تقاضایی برای کمک از استانداری، کمیته ما را به خاطر ایجاد مزاحمت برای استانداری در مسئله ای که کاملاً به کمیته مربوط می شد، سرزنش کرد.
19- یک بازاری اصفهانی و یک پیرو وفادار به آیت اللّه به کارمند سفارت گفتند که فکر می کنند که آمریکا با ایران باید روابط حسنه داشته باشد و اینکه برخی از مهندسان آمریکایی باید برگردند. کارمند سفارت پیشنهاد می کرد که بعید است که آمریکاییها بعد از ترتیبی که بیرون رانده شده بودند، برگردند!! او پاسخ داد که این به خاطر این است که به آنها چهار برابر آنچه که به ایرانیها پرداخت می شد، می پرداختند. کارمند سفارت جواب داد که شاید. آنها چهار برابر تجربه داشتند. بازاری می گفت که شاید، سپس او گفت که ایران مشکلی دارد که هیچ کس خیلی سخت کار نمی کند.
20- در مورد روابط حسنه با آمریکا، کارمند سفارت به حملاتی به آمریکا در صحبتها و مطبوعات اشاره کرد. بازاری پاسخ داد که این به خاطر این است که آمریکا در مورد اعدام القانیان که به وضوح مأمور اسرائیل بود، شکایت کرده است. او گفت که القانیان پولش را در ایران به دست می آورد و سپس آن را به اسرائیل که در حال دزدی از مردم ایران است، می فرستاد. او به بحث ضد اسرائیل خود چنین ادامه داد که یهودیان هیچ کاری انجام نمی دهند، آنها رباخوارانی هستند که با نزولخواری سود می گیرند و فقط به مردم خودشان کمک می کنند. او این را با اسلام مقایسه کرد که پول به طور رایگان در اختیار مستمندان قرار می گیرد و هیچ کس بیش از یک خانه ندارد.
لینگن
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!