Post
33743
وضعیت امنیتی در تهران
اوضاع تجاری رو به بهبود ایران
از: کاردار سفارت آمریکا، تهران
سری
به: معاون وزیر، نیوسن و دستیار وزیر، ساندرز
1358-02-05- 1979-04-25
متن سند
سند شماره 159
سرّی
25 آوریل 1979 - 5 اردیبهشت 1358
از: کاردار سفارت آمریکا، تهران
به: معاون وزیر، نیوسن و دستیار وزیر، ساندرز
موضوع: وضعیت امنیتی در تهران
1- (سری - تمام متن)
2- از ابراز نگرانی شما در تلگراف ها و تماس های تلفنی در مورد وضعیت اینجا بسیار سپاسگزارم. وضعیت خوبی در اینجا نداریم و ملاحظات امنیتی وقت و انرژی زیادی از ما می گیرد. با وجود این، مسئله اصلی این است که باید چه اقدامی، چه وقت و چگونه انجام شود بدون اینکه در واقع عدم امنیت خود را افزایش داده باشیم.
3- همه ما در اینجا کاملاً اتفاق نظر داریم که راه حل مطلوب استقرار یک نیروی بزرگتر و با انضباط تحت یک فرماندهی واحد است و در صدد هستیم به مرور زمان به این هدف برسیم. مشکلات امنیتی سفارت بازتاب کوچکی از وضعیت کلی تر در ایران است. هیچیک از گروه های سیاسی و یا شبه نظامی هنوز آنقدر بر دیگران تفوق نیافته است که بتواند اراده خود را بر آنها تحمیل کند. اگر فرض بگیریم که نیروی محافظ صرفاً یک نیروی بازدارنده کاذب نیست و در واقع می توان از آنها خواست تا تیراندازی کنند، حفاظت سفارت از سوی هر یک از آلترناتیوهای احتمالی دارای نقاط منفی و مثبت خاص خود است.
4- نیروهای ارتشی که روز گذشته به سفارت آمدند ظاهراً نیروی خوبی بودند، و می شد از آنها توقع نظم و استفاده خوب از اسلحه را داشت. ولی از سوی دیگر، انقلاب و متعاقب آن اعدام افسران و درجه داران مختلف به خاطر سرکوب تظاهرات روحیه ارتش را تقریباً نابود کرده است. مواردی را می شناسیم که در آن افسران ارتش از ترس آنکه مبادا وضعیتی پیش بیاید که مجبور به تیراندازی شوند و بعداً به محاکمه کشیده شوند، از اعزام نیروهایشان خودداری کرده اند. یک بار در اتفاقی که در سفارت افتاد، ارتشی ها تهدید کردند که نیروهای غیرمنظم محافظ ما را خلع سلاح کنند ولی وقتی فرمانده نیروهای غیر منظم آنجا را ترک نکرد، آنها دست از پا درازتر برگشتند. خلاصه اینکه به هیچ وجه مطمئن نیستم که در حال حاضر- تکرار می کنم در حال حاضر- اگر لازم باشد ارتش ریسک مقاومت مسلحانه را [برای حفاظت از ما] به جان بخرد. دوم اینکه، هنوز به ارتشی ها شدیداً بی اعتماد هستند؛ اعلام روز ارتش از سوی خمینی اولین قدم مثبت برای توانبخشی به ارتش بود، ولی همین بود و بس. از آن می ترسم که حضور نیروهای یونیفورم پوش در سفارت توجه تیراندازان و تظاهرکنندگان را به این سو جلب کند.
ص: 330
5- همافران و دانشجویان دانشکده افسری نیز بسیار بی انضباط بودند، مهارت استفاده از سلاح را نداشتند، و بسیار بداخلاقی می کردند. مطمئن هستم که تیراندازی های شدید شبانه در سفارت بعضاً نوعی آزار و اذیت گستاخانه بود. مسلماً نمی شد در صورت یک حمله جدی به سفارت از آنها توقع مقاومت داشت. به احتمال قوی آنها خودشان هم به مهاجمان می پیوستند!
6- نیروی پلیس دارد خیلی آهسته توان خود را باز می یابد. دو هفته پیش این شایعه را شنیدیم که پلیس دوباره مسئولیت محافظت از سفارت را برعهده خواهد گرفت و فرمانده سابق بر سر کارش باز خواهد گشت. هنوز هیچ چیزی در این ارتباط اتفاق نیفتاده است، علاوه بر اینکه واقعاً دوست نداریم خودمان را به دست کسانی بسپاریم که یکبار- آن هم به بهانه های شخصی که برای خودشان مهم بود- ما را تنها گذاشتند.
7- نیروهای غیرمنظم به فرماندهی ماشاءالله نیز غالباً مایه دردسر ما هستند، در کارهایی که به آنها مربوط نمی شود دخالت می کنند، مراجعان را آزار می دهند، و در واقع طوری با ما رفتار می کنند که گویی تحت نظر هستیم (که واقعاً هم همینطور است). البته این گروه شدیداً کمبود پرسنل دارد، به ویژه در طول روز. با وجود این، ماشاءالله اعتبار انقلابی خوبی دارد و او و اعضای گروهش دارای کارت سپاه پاسداران هستند.
خلاصه اینکه در حال حاضر او حمایت سیاسی لازم برای تیراندازی [به مهاجمان] را دارد. علاوه بر این، او مدعی است، و احتمالاً هم راست می گوید، که به محض شروع دردسر می تواند از کمیته های مساجد نزدیک به سفارت نیروی کمکی بگیرد. ولی این مسئله که آیا او و گروهش و نیروهای کمکی آنقدر نسبت به ما احساس تعهد می کنند که واقعاً از ما دفاع کنند و یا اینکه اصلاً توانایی دفاع از ما را در مقابل نیروهای تعلیم دیده فداییان و یا سازمان آزادی بخش فلسطین دارند یا خیر برای هیچکس معلوم نیست. خلاصه اینکه، راه حل مطلوبی وجود ندارد، چه رسد به یک راه حل ایده آل، و ما چند هفته آینده را باید با آنچه داریم بسازیم و در پی فرصت مناسب باشیم تا بتوانیم موقعیت خود را بهتر کنیم.
8- در عین حال، باید هر آنچه از دست خودمان برمی آید برای بهبود وضعیت امنیتی انجام دهیم. داریم تا آنجا که تولید داخل اجازه می دهد سریعاً ساختمان سفارت را تقویت می کنیم: درب های جدید و فولادی بهتری نصب کرده ایم، برای تمام پنجره های طبقه اول نرده گذاشته ایم، داریم گزینه های مختلف را برای محافظت از پنجره های طبقات پایین در مقابل گلوله بررسی می کنیم (که فعلاً گذاشتن کیسه های شن پشت یک ورقه فولادی در پشت پنجره ها بهترین گزینه به نظر می رسد)، و دوباره به تفنگداران دریایی که در کیوسک کنترل در لابی سفارت مستقر هستند، اسلحه داده ایم. نگهبانان تفنگدار شبانه در محل اقامت من (که به محض ورود سفیر جدید به آنجا منتقل خواهند شد) نیز مسلح هستند. فعلاً قصد ندارم اقدام بیشتری برای مسلح ساختن تفنگداران انجام بدهم. در صورت وقوع حمله به سفارت، این اقدامات گوناگون می تواند فرصت ارزشمندی تا رسیدن نیروهای کمکی به ما بدهد. و
ص: 331
در واقع، این تنها دفاع واقعی ماست.
9- نهایتاً اینکه افسران امنیتی بسیار کارکشته ما در حال آموزش تعقیب خودرو به مجاهدین هستند و آنگونه که در گردش هایم در شهر شاهد بوده ام، آنها دارند درسشان را خیلی سریع یاد می گیرند.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!