Post
30455
زندگینامه هوشنگ انصاری
تحلیل شخصیت هوشنگ انصاری رئیس شرکت ملی نفت ایران
هوشنگ انصاری سفیر در ایالات متحده
تحلیل وضعیت اعترضات مردم ا ایران از دید هوشنگ انصاری
دیدار هوشنگ انصاری از واشنگتن
فعالیت های سیاسی هوشنگ انصاری
گزارش اعتصاب در صنعت نفت ایران
تحلیل وضعیت حکومت پهلوی از دید دکتر سیروس الهی 1357
کتاب تشریح وضع کلی ایران نوشته سفارت آمریکا
گزارش اعتصاب در صنعت نفت ایران
از:
محرمانه
به:
1343-07-03- 1964-09-25
متن سند
انصاری، هوشنگ - 2
25 سپتامبر 1964 - 1343/07/03
خیلی محرمانه
احتمالاً توسط تام استیو نوشته شده است.
بیوگرافی هوشنگ انصاری(1)
وی با حدود 40 تا 45 سال سن، فردی است کوتاه، مقاوم، با ظاهری نسبتا کوچک و زرنگ، زیرک، باهوش و سخت کوش. سیگار نمی کشد و اگر مشروب بنوشد بسیار اندک می باشد. در طول یا قبل از جنگ جهانی دوم به عنوان نماینده جعفر اخوان، تاجر واردات و صادرات منسوجات در آن زمان (و در حال حاضر مالک شرکت های سهامی جیپ) بود. پس از آن اخوان او را برای اداره دفتر صادرات و واردات توکیو به آنجا فرستاد. طبق گفته اخوان، انصاری که تحصیلاتی بیش از دوره متوسطه ندارد، به نظر می رسید که به خوبی کار می کند، اما هنگامی که اخوان برای بازرسی به توکیو رفت، متوجه شد که انصاری با دست کاری در مدارک پول زیادی برای خودش دست و پا کرده است و بنابراین اخوان وی را از کار اخراج نمود. اخوان دست به کار اقدامات قانونی علیه انصاری شد که ممکن است هنوز در جریان باشد. (با این حال هم هوشنگ انصاری و هم برادرش در حال حاضر مالک کارخانه مجهز اتومبیل رامبلر هستند که آنها می توانند فقط آن را از اخوان خریده یا به دست آورده باشند.)انصاری پس از ترک کار اخوان در ژاپن ماند و دولت ایران که در حال باز کردن سفارت خود در ژاپن بعد از جنگ بود، او را به عنوان رایزن بازرگانی استخدام کرد. او برای چندین سال در توکیو ماند و متعاقبا تا سطح رایزن اقتصادی یا تجاری سفارت با مسئولیت های منطقه ای ارتقا یافت. وی در سال 1962 به تهران فرا خوانده شد و به سمت معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی منصوب گردید. وی با تغییر دولت وزارتخانه را ترک کرد و به تجارت آزاد پرداخت و مدیر کارخانه نساجی فخر شد. (خانواده رشیدیان در این کارخانه سهم اصلی را دارند.) این کارخانه تقریبا به طور کامل به ماشین آلات ژاپنی مجهز شده است. به نظر می رسد که این کار را بسیار عالی انجام داده و حداقل طبق برآوردهای خودش، برنامه سازنده خوبی داشته است که بسیاری از کارگران از آن سود برده اند. معاون وی برادر کوچکترش به نام «باری» می باشد که تحصیلکرده آمریکا است و چند سال در آنجا اقامت داشته است. هوشنگ انصاری یک همسر ژاپنی بسیار زیبا دارد که از زمان بازگشت انصاری به ایران از نظر سلامتی وضع خوبی نداشته است و از سردرد میگرن مداوم رنج می برد. به نظر می رسد او که به ندرت برای برنامه های اجتماعی از منزل خارج می شود. هوشنگ تصور می کند که سردرد وی ممکن است ناشی از ارتفاعات باشد، زیرا او در طول مسافرت به توکیو یا مناطق دیگر خوب بوده است. انصاری و یا همسرش اقوامی (والدین؟) در سانفراسیسکو دارند. در طی سفر اخیر انصاری به آفریقا، که وی با رده سفیری سرپرستی یک هیئت «حسن نیت» ایرانی را به عهده داشت، همسر وی در توکیو بود و از پارگی آپاندیس خود رنج می برد و در شرایطی رو به موت شده بود. وی چهار هفته در بیمارستان بستری بود. او هنوز در توکیو است و به نظر می رسد رو به بهبود باشد. اگر انصاری پیشنهاد سرپرستی یک هیئت دیگر به خاور دور را که شامل ژاپن نیز می شود بپذیرد، همسرش با او به تهران بازمی گردد و در غیر این صورت به تنهایی به تهران باز خواهد گشت. ظاهرا ستاره اقبال هوشنگ انصاری ظرف دو یا سه سال گذشته رو به صعود بوده است. ظاهرا اطمینان شاه را را جلب کرده و در چندین سمت نسبتا مهم خدمت کرده است. هنگامی که سال گذشته یا حدود آن شورای صنایع به ریاست شریف امامی تشکیل گردید، وی معاون رئیس آن شد. وی در اوایل امسال هنگامی که آقای خسروشاهی به ریاست برگزیده شد، معاون رئیس اتاق بازرگانی تهران شد و در این سمت به طور جدی کار و تلاش می کرد. در واقع به نظر می رسد که وی در هر کاری شدیدا تلاش می کند و مطمئنا به هنگام تصدی معاونت وزیر بازرگانی ساعت های متمادی مشغول به کار بوده است. وی ظاهرا دوستان و آشنایان زیادی دارد. حداقل در زمانی وی از افراد بسیار نزدیک به حبیب ثابت، بوده است. (در آن زمان اخوان گزارش داد که ثابت، انصاری را فریب می دهد تا بتواند حمایت وی را برای درخواست مونتاژ فولکس واگن کسب کند. که این
ص: 377
کار لطمه بسیاری به فعالیت های کارخانه جیپ رامبلر اخوان می زند.) انصاری فرد باحیایی نیست و ادعا می کند که افراد بسیاری در داخل و خارج از دولت برای مشاوره به دنبال وی هستند. وی مدعی است که عالیخانی همان روزی که به سمت وزیر اقتصاد منصوب شد، برای مشاوره به وی مراجعه کرد و عالیخانی عملاً وی را به عنوان معاون عالیرتبه خود انتخاب نمود (البته این مطلب از طریق دولت ایران نیز به وزارت خارجه اطلاع داده شده است)، اما وی این سمت را نپذیرفته است، زیرا تازه شغل مدیریت کارخانه فخر را پذیرفته بود و می خواست بعضی از تغییراتی را که در آنجا شروع کرده بود به پایان برساند. وی می گوید که شاه نیز از او خواسته است تا به عنوان معاون وزیر به وزارت خارجه برود، اما او به همان دلیل عذرخواهی کرده است. ظاهرا وی روابط خوبی با احمد ضیائی دارد. نامبرده هم اکنون دارای همان سمت معاونت در وزارت اقتصاد است که خود انصاری زمانی آن را به عهده داشت. او همچنین مدعی است که از عالیخانی خواسته است تا حیدر غفاری را (که قبلاً موقعیت خود وی داشته است) در سمتی به عنوان مشاور عالیرتبه وزارتخانه منصوب نماید.
اگرچه انصاری هرگز از روش خود دست برنداشته است تا از منافع بازرگانی آمریکا حمایت کند (و اگر چنین کاری کرده، از منافع بازرگانی ژاپن حمایت کرده است)، با این حال وی در ظاهر بیشتر طرفدار آمریکا تلقی می شود تا ضد آمریکایی. وی اهمیتی نمی دهد که اگر زیاد از حد نباشد، کمی چاپلوسی کند.
وی به توانائی های خود کاملاً ایمان دارد و برای اقداماتی که به هر جهت صورت می دهد، مورد تشویق قرار می گیرد. وی حداقل در محافل خصوصی در مورد انتقاد از همکاران خود بسیار صریح می باشد.
به نظر می رسد که وی از زمان کناره گیری از مشاغل دولتی در سال گذشته، تمایل دارد که رابطه ای با دولت آمریکا داشته باشد و برای حفظ آشنایی با من روش گذشته خود را تغییر داده است.(2) زمانی وی به صراحت به من گفت که تصور می کند یک وزیر امورخارجه خوبی خواهد بود.
زمان یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!