در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

جمشید آموزگار

موضوع سند

جمشید آموزگار
مشخصات ارسال سند

از: سفارت آمریکا، تهران، 646 - A

محرمانه

به: وزارت امورخارجه، واشنگتن

1345-01-04- 1966-03-24

متن سند



آموزگار، جمشید - 18


تاریخ: 24 مارس 1966 - 1345/01/04


محرمانه - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان


از: سفارت آمریکا، تهران، 646 - A


به: وزارت امورخارجه، واشنگتن


موضوع : سخنرانی آموزگار، وزیر دارایی، برای گروه دانشکده ملی جنگ


به پیوست یادداشت گزارشی است در مورد بازدید آموزگار وزیر دارایی از گروه دانشکده ملی جنگ به تاریخ 20 مارس 1966.


سخنرانی نسبت به خطی که در هفته های اخیر توسط مقامات ایران از شاه به پایین به صورت مکرر دنبال شده بود، لحن وفادارانه ای داشت. مضمون اصلی این سخنرانی را می توان در این ضرب المثل قدیمی ایرانیان که اخیرا در مقاله ای در روزنامه پیغام امروز درج شده خلاصه نمود: «به هنگام دوستی از توقعات خود کم کن و برآنچه که می توانی ارائه دهی بیفزایی».


باتوجه به اینکه به دکتر آموزگار اطمینان داده شده بود که سخنرانی وی غیررسمی بوده و ضبط نخواهد


ص: 191




شد، مایه امتنان خواهد بود اگر تمامی خوانندگان به این محدودیت توجه داشته و از این سخنرانی وزیر دارایی مطلبی نقل قول نکنند.


برای سفیر                       


رابرت اچ. هارلان                   


رایزن امور اقتصادی سفارت            


       ضمیمه: صورت مذاکرات، 20 مارس 1966


 

محرمانه - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان


تاریخ: 20 مارس 1966 - 1344/12/29


مکان: USAFOOM، تهران


صورت مذاکرات


ایران در درک متحدین خود (عمدتا به معنی سیاست کمک های ایالات متحده)


موضوع : سخنرانی آموزگار، وزیر دارایی ایران، برای گروه دانشکده ملی جنگ درباره عدم توانایی


دکتر جمشید آموزگار، وزیر دارایی ایران، در یک سخنرانی بلیغ ضبط نشده که در عصر 20 مارس 1966 در مقابل 37 نفر از بازدیدکنندگان دانشکده ملی جنگ صورت گرفت، اوضاع فعلی اقتصاد ایران را تشریح نمود. وی بر عدم توانایی ایران در درک متحدین خود، بخصوص سیاست های ارائه مساعدت های ایالات متحده بشدت تأکید نمود. به هنگام این کار، صادقانه اظهارات علنی و خصوصی شاه را در هفته های اخیر منعکس کرد.


وی سخنان خود را با تشبیه ایران به یک جزیره در خاورمیانه شروع کرد. در حالی که با همسایگان خود مشکلات معمولی دارد، با این وجود تنها می باشد.(1) ممکن است مذهب مشترکی با همسایگان عرب داشته باشد، ولی آرزوهای آنان عمیقا متفاوت است. آنها اصولاً نسبت به همدیگر مظنون هستند. نسبت به افغانستان، ایران خصوصیات فکری و فرهنگی برتری دارد و افغان ها دارای خصوصیات فکری و فرهنگی پایین تری هستند. اتحاد جماهیر شوروی، همسایه بزرگ شمالی، دارای یک سیستم دولتی می باشد که با سیستم ایران کاملاً ناسازگار است. ترکیه متحد ایران می باشد، اما ایران مجبور است برآنچه که ترکیه در ناتو به آن تسلیم می شود، نظارت دقیق داشته باشد. ترک ها دائما دانشجویان ایرانی در آذربایجان (منطقه ای که زبان ترکی به طور گسترده رایج است) را اغوا می کنند و ایران مجبور است کاملاً مراقب اعمال ترک ها در رابطه با دانشجویان ایرانی باشد. از نظر نژادی، ایران مخلوطی از تمام همسایگان خود می باشد. با این وجود شاید لازم باشد برای این ضریب هوشی، شکرگزاری کرد (و بنابراین، از تفوق خصوصیات فکری و فرهنگی.) آنها امور را به نحوی اداره کرده اند تا در طول هشت سال گذشته به نرخ رشد سریعی دست پیدا کنند و در طی سال اخیر (1344: 20 مارس 1965 تا 21 مارس 1966) رشد تولید ناخالص داخلی به بیش از 10 درصد رسیده است. وی گفت این رقم از طریق کالاهای مصرفی و تولیدی مورد ارزیابی قرار گرفت و با این وجود در هر کدام از روش های ارزیابی به رقم 10 درصد رسیدیم. وی اضافه کرد که رشد تولید ناخالص داخلی ایران در طی سه سال گذشته به 32 درصد رسیده است. (تذکر تهیه کننده: ما در مورد چگونگی رسیدن به این رقم، هیچ نظری نداریم.)


ص: 192




1- آموزگار به هنگام بحث در مورد همسایگان ایران هیچ اشاره به پاکستان نکرد.

با اشاره به سیاست کمک های اقتصادی ایالات متحده، وی متذکر گردید که معیارهای اصلی امریکایی همواره برای ارائه این کمک ها ضروری بوده است. وی با آن مخالفتی نداشت و ارزش های اخلاقی و انسانی آن را تأیید نمود و قبول کرد که این کار با شیوه زندگی آمریکایی کاملاً سازگار است، اما سؤال نمود آیا بذل توجه بیش از حد به این معیارها منجر به ایجاد یک متحد قوی خواهد شد یا «نمایشی از دموکراسی» در خارج از ایالات متحده خواهد بود. وی با اشاره به هندوستان به عنوان یک نمونه گفت مشاهده کرده است که این کشور در سال های اخیر نرخ رشد سالانه ای معادل 4 درصد داشته است در صورتی که نرخ رشد جمعیت آن سالانه حدود 2/5 درصد می باشد و بنابراین نرخ رشد سالیانه آن به ازای هر نفر برابر 1/5 درصد خواهد شد. درآمد سرانه هند حدود 60 دلار در سال می باشد و به این معنی است که درآمد سالانه برای هر نفر حدود 90 سنت افزایش یافته است. باتوجه به این نرخ چند سال طول خواهد کشید تا هند بتواند به درآمد سرانه حداقل 500 دلار برسد؟ این رقمی است که گفته می شود کشورهای در حال رشد را از کشورهای پیشرفته مجزا می کند. (این درآمد در مقایسه با 1500 دلار درآمد سرانه هر سال در اروپای غربی و 3500 دلار درآمد سرانه در ایالات متحده هیچ حساب می شود.) در ایران نرخ رشد به مراتب بیشتر بوده است و همان طور که اشاره شد در سالی که تازه به پایان رسید برابر 10 درصد بوده است و دولت ایران در نظر دارد این شتاب را حفظ نماید. بنابراین هرکسی می تواند تصور کند ایران مکان خوبی خواهد بود که می توان اطمینان داشت کمک های آمریکا در راه های تولیدی استفاده می شود (مکان خوبی برای به «نمایش گذاشتن دموکراسی»).


اما چه اتفاقی افتاد؟ چند سال پیش تمامی کمک های اعطایی ایالات متحده قطع گردید. در حال حاضر حتی وام جدیدی هم وجود ندارد. برای مدتی کالاهای 480 - ز س (کمک های فروش غله به کشورهای خارجی) با پرداخت ریال در اختیار ایران قرار می گرفت. هم اکنون این کار متوقف گردیده است و برای پرداخت آن دلار خواسته می شود. جانسون، رئیس جمهور آمریکا، در پیام خود تحت عنوان برنامه «غذا برای آزادی» به جای برنامه «غذا بر صلح»، برنامه جدیدی پیشنهاد نمود و در آن برتمایل ایالات متحده بر فروش هر چه سریع تر کالاهای کشاورزی براساس اصول تجاری اشاره کرد. اما ایالات متحده هنوز به ارائه مواد غذایی اضافه به کشورهایی نظیر هند ادامه می دهد. این کشورها حداقل تا این اواخر هیچ تلاش جدی برای افزایش محصولات کشاورزی خود انجام نداده اند بلکه به جای آن بر تولیدات صنعتی متمرکز شده اند و همواره به ایران پاسخ داده اند که «شما درآمدهای نفتی خود را دارید.» وزیر دارایی در ادامه گفت که ایران برای پذیرش این تغییرات آماده است، اما همچنان مصمم است شتاب رشد خود را حفظ نماید. با پذیرش این حقیقت که ایران نمی تواند برای همیشه به درآمدهای نفت متکی باشد، باید به سختی تلاش نماید تا سایر منابع خود را گسترش دهد و اقتصادی بسازد که بتواند مستقل از نفت باشد. با این حال هنگامی که به دنبال کمک اقتصادی هستیم، گفته می شود «شما درآمدهای نفتی خود را دارید.» اما هنگامی که در صدد افزایش این درآمدهای نفتی، که برای حفظ سرعت انجام کارهای عمرانی ضروری است، برمی آئیم، شرکت های نفتی غربی (آمریکایی، انگلیسی، آلمانی و سایرین) ظاهرا چنین ضرورتی را نمی پذیرند. آنها ظاهرا ترجیح می دهند. تولید را در سایر کشورهای خاورمیانه افزایش دهند، کشورهایی که جمعیت قابل توجهی نداشته و 95 - 90 درصد و شاید 99 درصد عایدات آنها صرف هزینه های جاری نظیر ماشین های بزرگ تر و حرم سراهای گسترده تر می شود. برعکس


ص: 193




در ایران، یعنی کشوری که از تمام کشورهای خاورمیانه جمعیت بیشتری دارد، درآمدها برای اهداف توسعه اقتصادی صرف می گردند، امسال 75 درصد درآمد نفتی ایران مستقیما به سازمان برنامه می رود.


دکتر آموزگار گفت که این سیاست را درک نمی کند، سیاستی که از یک طرف به بهانه اینکه ایران درآمدهای خارجی خود را دارد (درآمدهای نفتی)، از ارائه هر نوع مساعدت مالی بیشتر خودداری می کند، اما از طرف دیگر احتیاج ایران را به افزایش این درآمدهای نفتی به هیچ وجه نمی پذیرد. وی گفت می داند که دولت ایالات متحده عنوان می کند هیچ رابطه ای با شرکت های نفتی ندارد و نمی تواند در مورد رفتارشان به آنها دستوری بدهد، اما اضافه کرد که باید کلمه ای جادویی وجود داشته باشد تا دولت بتواند گاهی برای شرکت ها زمزمه نماید، زیرا متوجه شده که در سایر کشورهای تولیدکننده نفت افزایش ناگهانی و سریعی در تولید نفت صورت گرفته است که به نظر می رسد به نحوی ناشی از تمایلات دولت ایالات متحده باشد.


دکتر آموزگار گفت طی چند سال گذشته، مشکل ایران با ورود عنصر جدید پیچیده تر شده است. تا حدود دو سال قبل وی می توانست بگوید مشکلات ایران صرفا اقتصادی هستند. حال وی باید بگوید که مشکلات هم اقتصادی و هم دفاعی می باشند، زیرا با ساخت تجهیزات توزیع نفت خام در جزیره خارک (یک طرح 250 میلیون دلاری که نیمی از هزینه آن را ایران تقبل کرده است)، ایران یکی از بهترین تجهیزات را در جهان دارد، تجهیزاتی که آسیب پذیرترین هم می باشند. تجهیزاتی که در حال حاضر ایران در دفاع از آن کاملاً ناتوان است. یک هواپیما می تواند جزیره را بمباران کند و تهران تا پس از انجام این کار را از آن مطلع نخواهد شد. یک قایق با چند بسته دینامیت می تواند به این تجهیزات نزدیک شود و هیچ ترسی از دستگیری نداشته باشد، زیرا در حال حاضر هیچ ترتیبات پدافندی در اطراف آن مستقر نشده است.


تا این اواخر دوستان آمریکایی ایران از فهمیدن این که تهدیدی یا خطری متوجه (خارک - م) است امتناع می ورزیدند، اما اخیرا شاه به وی گفته است که آمریکائی ها هم اکنون پذیرفته اند که چنین خطری وجود دارد و به نظر می رسد ایران اجازه خواهد داشت پول های خود را برای خرید تجهیزات دفاعی مورد نیاز خود مورد استفاده قرار دهد. این موضوع نیز به مقدار زیادی مشکلات وی را به عنوان وزیر دارایی افزایش می دهد.


دکتر آموزگار در ادامه گفت ایران از تجربه پاکستان در تابستان گذشته و به هنگام مناقشه هند و پاکستان بسیار متعجب شده است. این مسئله برای پاکستان تجربه تلخی بود که مشاهده کند علیرغم اتحاد با دو گروه مختلف به هنگام بروز مناقشات منطقه ای، چنین اتحادی هیچ ارزشی ندارد و این در حالی بود که طرف دیگر این مناقشه به اصطلاح یک کشور «بی طرف» بود که برای پیوستن به چنین اتحادیه هایی تمایل نداشت. تمامی این جریانات به سادگی نشانگر ضرورت نیاز ایران به تأمین دفاع از خود در مناقشات منطقه ای می باشد. وزیر دارایی می گوید با چنین فشارهای اضافه ای بر اقتصاد ایران، اگر قرار باشد هیچ مساعدت مالی دریافت نکند، این کشور ناچار شد جستجو برای یافتن اقلام ارزانتر را شروع نماید، حتی اگر این اقلام از نظر کیفیت به طور قابل ملاحظه ای نامرغوب باشند. چطور می توان در ازای هر تراکتور مسی فرگوسن، مبلغ 5000 دلار نقد پرداخت نمود در حالی که می توان 15000 تراکتور رومانیانی را به قیمت 1500 دلار برای هرکدام با یک وام هفت ساله به نرخ بهره 2/5 درصد خریداری


ص: 194




نمود؟ وی گفت چنین پیشنهادی توسط دولت رومانی ارائه شده است. این تراکتورها از طرف رومانی و با تأمین مالی شوروی برای فروش به چین کمونیست تولید شده بود، ولی معامله آن برهم خورده و تراکتورها هم اکنون آماده می باشند. دکتر آموزگار در ادامه سوالات صریح خود پرسید علیرغم این که می داند تراکتورهای رومانیایی به خوبی تراکتورهای به جای یک تراکتور ولی آیا وی به عنوان وزیر دارایی می تواند از تأیید خرید سه تراکتور آمریکایی نیستند، آن هم با وام های کم بهره خودداری نماید؟ وی گفت ایران به واسطه سیاست های غربی، بخصوص سیاست ایالات متحده، به صورت غیرمستقیم مجبور شده است در این زمینه به سمت شرق تغییر جهت دهد. همین ملاحظات در مورد کارخانه ذوب آهن نیز مدنظر قرار گرفتند. وی گفت می تواند از جانب دولت ایران و به عقیده خودش از جانب شاه اعلام نماید که آنها (شاه و دولت - م) برای ساخت کارخانه ذوب آهن با اکراه به اتحاد جماهیر شوروی روی آورده اند. این کار فقط در زمانی صورت گرفت که آمریکائی ها، فرانسوی ها، آلمانی ها و سایر غربی ها، هر سال علاقه ایران به داشتن یک کارخانه ذوب آهن را سرکوب کردند.


دکتر آموزگار در ادامه ادعا کرد که ایران برای اجرای برنامه ای عمرانی اقتصادی خود چندین راه جایگزین را پیش رو دارد. وی تذکر داد که دولت وی در حقیقت برای سال آتی با شرایط بودجه ای سختی مواجه می باشد. چنین شرایطی شامل وام 180 میلیون دلاری (توضیح: عملاً 190 میلیون دلاری) برای تأسیسات نفتی فلات قاره ایران که بهار گذشته گرفته شد، نمی باشد. این (تأسیسات - م) در سالی که اخیرا خاتمه یافت با شرایط ناگواری مواجه بوده اند. یکی راه های جبرانی، کاهش هزینه های دولت است. وی از نقطه نظر نظام بودجه ای سعی کرده است شدیدترین نظم را به کار ببرد. در بودجه سال 1945 به جز مسائل دفاعی، فقط سه درصد افزایش در بودجه عملیاتی دولت وجود داشته است. برای امور دفاعی، افزایش 60 میلیون دلار (توضیح: 21 درصد بیش از سال 1944) اجتناب ناپذیر بوده است. بنابراین در این مورد، محل چندانی برای سخت گرفتن به منظور صرفه جویی وجود ندارد. تنها محل در بودجه های عمرانی می باشد و ایران مصمم است سرعت برنامه های عمرانی را حفظ نماید. راه دوم عبارتست از افزودن بردرآمدهای نفتی، اشاره به این مطلب وی را به مسئله افزایش درآمدهای نفتی برگرداند، که به نظر می رسد به نحو روزافزونی برای پیشرفت آتی ایران حیاتی می باشد. آموزگار احتمال قرض گرفتن سرمایه توسط ایران از سایر منابع را به طور جدی منتفی دانست.


دکتر آموزگار با لحنی نسبتا مزاج گونه، اما حاکی از احساسات قابل ملاحظه ای، مساعدت های فنی گسترده ای را که ایران در اختیار ایالات متحده قرار داده است، تشریح نمود. وی گزارش داد که در حال حاضر تعدادی در حدود یک هزار نفر از پزشکان ایرانی که اکثر آنها تحصیلات مقدماتی خود را در آموزشگاه های ایران گذرانده اند، در آمریکا مشغول طبابت می باشند. وی گفت ایجاد چنین شرایطی مستلزم ده ها هزار دلار سرمایه گذاری می باشد.


دکتر آموزگار وزیر دارایی ایران در فاصله زمانی سؤال و جواب، در پاسخ به سؤالی درباره نقش بخش خصوصی، به طور مفصل درباره تأکیدی که دولتش بر بخش خصوصی دارد صحبت کرد. وی گفت منظورش این نیست که اظهارات خود را نادیده گرفته است و افزود که منظور وی در مورد 10 درصد رشد تولید ناخالص داخلی و رشد بیشتر و کار بیشتر به این معنی نیست که چنین کاری توسط دولت به اجرا درخواهد آمد و در بخش دولتی پیاده خواهد شد. وی سپس مالیات های تشویق کننده را یادآوری نمود. وی


ص: 195




در مورد این مالیات ها که هم اکنون در مورد سرمایه گذاری های بخش خصوصی اعمال می شود، به تشریح عوامل تشویق کننده مطلوب تری که در قانون مالیاتی وجود دارد، پرداخت و گفت که چنین قانونی را چند هفته قبل تقدیم مجلس کرده است.


دکتر آموزگار در حین سخنرانی خود چندین بار با صدای بلند خندید. وی ادعا کرد که ایران به نقطه جهش اقتصادی رسیده است و اقتصاد ایران همچون یک هواپیمای جت می باشد که به انتهای باند پرواز رسیده است و بایستی یا پرواز کند و یا سرنگون شود.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 191
تصاویر سند