Post
11785
از:
محرمانه
به:
1340-03-11- 1961-06-01
متن سند
گزارش اطلاعاتی حوزه مأموریت
تاریخ اطلاعات: ژوئیه - اکتبر 1961 - خرداد مهر 1340
محرمانه / غیر قابل رویت برای خارجیان / کنترل مستمر
کشور: ایران
شماره گزارش: 5728 -
تاریخ و مکان: تهران، ایران (23 - 18 مهر 1340)
منبع : عضو جبهه ملی که رهبران جبهه دسترسی دارد. (درباره موثق بودن نمی توان قضاوت کرد)
ارزیابی مفاد : احتمالاً حقیقی است.
موضوع: اختلاف بین کریم سنجابی و شاپور بختیار، رهبران جبهه ملی
1- زمانی قبل از تظاهرات 30 تیر 1340 جبهه ملی، کریم سجادی، رئیس کمیته اجرایی این جبهه، به شاهپور بختیار گفت مقرون به صلاح خواهد بود که او از سمت خود به عنوان سرپرست کمیته تشکیلاتی استعفا دهد، زیرا معلوم شده بود که بسیاری از اشخاص نسبت به کنترل کمیته های مهم جبهه ملی از سوی حزب ایران ایراد داشتند (این موضوع از سوی منابع مستقل موثق تأیید شده است). بختیار از این پیشنهاد دلخور شد بختیار از جمله آنهایی بود که به خاطر شرکتش در تظاهرات 30 تیر زندانی شده بود، ولی پس آزادیش ضمن بحثی با حضور اللهیار صالح، سنجابی اصرار کرد که بختیار استعفا دهد و بدین ترتیب راه دیگری برای بختیار باقی نماند. بختیار سخت خشمناک شد و تصور کرد که سنجابی به خود اجازه داده است که احساسات شخصی اش بر موضع او نسبت به این مسئله غالب شود. سنجابی معتقد بود که این قدمها صرفا به خاطر منافع جبهه ملی برداشته شد و اینکه او شخصا نسبت به بختیار علاقه دارد بختیار ابتدا از شرکت در جلسات کمیته اجرایی خودداری کرد، ولی در مهرماه باز در این جلسات حضور پیدا کرد و سنجابی احساس کرد که دلخوری بختیار به تدریج کاهش می یابد و به مرور زمان این حادثه فراموش خواهد شد. سنجابی کفیل ریاست کمیته سازمانی است (احتمالاً حقیقی).
2- اعضای جبهه ملی از دشواری روابط بین بختیار و سنجابی آگاهند و احساس می کنند که این دشواری از آن سرچشمه می گیرد که سنجابی می خواهد بختیار را از صفوف مقدم فعالیتهای جبهه ملی بر کنار کند، زیرا از قرار معلوم بین بختیار و شاه کدورتهایی وجود دارد و شاه شخصا مخالف بختیار است.
سنجابی احساس می کند که اگر بختیار در کانون دید واقع نشود جبهه ملی از نظر شاه کمتر قابل ایراد خواهد بود. سایر اعضای کمیته اجرایی کم و بیش در این باره عکس العملی نشان نمی دهند و از این اندیشه نه پشتیبانی می کنند و نه نسبت به آن مخالفت می ورزند. بختیار احساس می کرد که به خاطر تمایلات فعال بودن او را مجازات می کنند. بختیار حتی کنترل کمیته دانشگاهی را به دست نداشت و سنجابی متصدی آن بود. (احتمالاً حقیقی).
3- سنجابی در کمیته کارگری و همچنین کمیته تشکیلاتی و دانشجویی و کمیته اجرایی جبهه ملی بسیار فعال بود. سنجابی گفته است که جبهه ملی با کمیته کارگری سخت کار می کند و ممکن است در این زمینه موفق باشد. او این امر را لازم می دانست زیرا اغلب کارگران این احساس را داشتند که حزب توده (کمونیست) نجات دهنده کارگران است، زیرا جبهه ملی به اندازه کافی در زمینه کارگری کار نکرده است و بیش از این قادر به کار کردن نیست. جبهه ملی ممکن است تضمینی در مقابل رخنه توده ایها در زمینه های
ص: 656
کارگری باشد، بنابراین سنجابی احساس می کند که دولت باید به جبهه ملی اجازه دهد که توسعه یافته و در میان کارگران تحت نفوذ بیگانگان قرار گیرند. معذالک جبهه ملی نتوانست این موضوع را به دولت بفهماند و به محض اینکه جبهه ملی شروع به همکاری با یک رهبر کارگری کرد حکومت او را وادار کرد تا فعالیتهای خود را متوقف کند. جبهه ملی همچنین در کمیته کشاورزی فعال بود، ولی امیدی برای نتیجه به علت ماهیت طولانی و یکنواخت و مشکلات مبتلا به نداشت.
4- شاپور بختیار بامداد روزهای جمعه جلساتی در منزل خود به طور عمده برای اعضای جوانتر حزب ایران تشکیل می داد. ظاهرا بختیار از این جلسات به عنوان بهانه برای حمله علیه دستگاه رهبری جبهه ملی یا شخص سنجابی استفاده نمی کرد و سنجابی معتقد نبود که بختیار چنین کاری خواهد کرد. به عقیده سنجابی حزب ایران نبایستی در خارج از چهارچوب جبهه ملی فعالیت زیادی داشته باشد، بنابراین در آغاز تابستان 1340 وی از عضویت در کمیته اجرایی حزب ایران استعفا کرد و کاندیدا برای احراز سمت رهبری نبود و به چنین سمتی انتخاب نشد. از آن زمان به بعد حزب ایران تحت کنترل احمد زیرک زاده و اللهیار صالح درآمد. به علت قدرت سیاسی این دو شخص سنجابی معتقد بود که نفوذ بختیار در حزب ایران رو به کاهش است. رهبران حزب ایران درباره نقشه های خود با سنجابی مشورت کرده اند، ولی وی در امور حزبی فعالیت نداشته است.
نظرهای حوزه مأموریت
1- بختیار یکی از اعضای کمیته منطقه ای و کمیته بازرسی و کمیته انتشارات و تبلیغات و کمیته دانشگاه و کمیته سازمانی و همچنین کمیته اجرایی و شورای مرکزی بوده است.
2- یک عضو (درباره موثق بودن آن نمی توان قضاوت کرد) شورای مرکزی جبهه ملی همچنین خاطرنشان ساخت که اختلاف نظر بین بختیار و سنجابی از روز 30 تیر رو به رشد گذاشته است و اینکه هنگامی که بختیار از زندان آزاد شد. وی طرفدار یک سیاست فعال بود و سنجابی را فردی ضعیف تلقی می کرد در حالی که سنجابی طرفدار سیاست اعتدالی تر بود. سید محمد علی کشاورز صدر، سخنگوی جبهه ملی اسما کمیته دانشجویان را اداره می کرد، ولی کارهای این کمیته را عملاً سنجابی بر عهده داشت.
3- طبق اظهار یک مأمور سابق (معمولاً قابل اعتماد) در حکومت مصدق که تماسهای خوبی با رهبران ملی گرا داشت و دارای پیش داوری به نفع ملی گرایان است، اختلاف بین بختیار و سنجابی تا اواسط اکتبر جدی به نظر نمی رسد. آنها نسبت به یکدیگر ملاطفت داشتند، هرچند بختیار می کوشید برای خود یک موضع قدرتمندتری کسب کند. او برای سازمان دادن حزب ایران کار می کرد. سنجابی کم و بیش حزب ایران را طرد کرده بود، زیرا تمامی انرژی خود را صرف جبهه ملی می کرد هر چند هنوز عضو (حزب ایران) بود، ولی منافع او در این حزب طرف حمایت نبود. بختیار که از لحاظ طبیعت شخصی تند و انقلابی بود، این روحیه انقلابی را برای آرام کردن جوانانی که تمایل به فعالیتهای شدید داشتند، به کار می برد. بختیار اظهار داشته است که سپهبد تیمور بختیار که سابقا رئیس سازمان امنیت بود چندین بار به او پیشنهاد کمک کرده است، ولی هر بار او یعنی شاپور بختیار این پیشنهاد را رد کرده است. بختیار همچنین گفته است که حزب ایران قرار است علیه آزمایش بمب اتمی شوروی که گویا در تاریخ 8 مهر 1340 انجام گرفته اعتراض کند.
مکان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!