Post
9131
از: SOA/RNA/INR-گریفین
گزارش سیاسی
به: وزیر
1357-08-11- 1978-11-02
متن سند
موضوع: بحران رو به تزاید ایران
این نوشته٬ رئوس مطالب نظریه ما را که مبنی برحوادث سریع التفاق در ایران است٬ نشان می دهد؛ و همچنین تصمیم هایی که شاه باید خیلی سریع اتخاذ کند. ما معتقدیم که فقط معیارهای جدی اتخاذ شده به وسیله شاه می تواند وعده جلوگیری از سقوط در سرازیری هرج و مرج را بدهد.
تلاش های شاه برای آرام کردن مخالفین خود بشکست انجامیده است. مخالفین به هم می پیوندند و از این حرکت سود می برند٬ در حالی که شاه قوه ابتکار را از دست می دهد. شاه خودش در مشورت هایش با سولیوان این موضوع را ابراز داشته است که اقدام سریع در خاموش سازی این اضطراب لازم است٬ اما به نظر می رسد٬ وی قادر نباشد که تصمیم بگیرد که چه باید کرد؟ حقیقتا در جریان مشورت با سولیوان و پارسونز (سفیر انگلیس ـ مترجم) کامل عدم قابلیت خود را در تسلط بر مشکلاتی که با آن رو به روست نشان داد. تاکنون٬ شاه نتوانسته است جز اقدامات ناقص برای اجتناب از تصمیمات سخت پیش بینی چیز دیگری را بنماید. اگر وی خودش را قانع کرده است٬ که عقایدش نشان دهنده حالت متهورانه یا تغییرات قاطع است در این صورت باید گفت وی جدا با صحنه سیاسی اخیر بدون تماس بوده است. بازگشت وی به حالت یأس و دودلی اوایل دهه ٬1950 باعث این شک می شود که وی قادر به نجات باقیمانده وحدت ملی باشد٬ مگر اینکه عده ای دیگر از طرفش دخالت کنند. به اعتقاد ما شاه فقط دو راه برای انتخاب دارد: وی می تواند به عنوان یک شاه سلطنتی مطابق قانون اساسی بامحدودیت هایی شدید در قدرت باقی بماند٬ این بدان معناست که به ترکیبی از سیاستمداران لیبرال با پشتیبانی رهبران مذهبی میانه رو اجازه داده شود که در کشور حکومت کنند. یا می تواند کناره گیری کند و احتمالا موجب قبضه قدرت به دست نظامیان بشود. مهم نیست که وی چه بکند٬ به هر حال از قدرت شاه کاسته خواهد شد. اگر هم هیچ کاری برای هدایت سیر حوادث انجام ندهد٬ احتمال دارد که اخراج شود. بدون توجه به چگونگی شکل گرفتن عمل انتقالی٬ مطمئنا سرکوب های کوتاه مدت برای پـایان
بخشیدن به نا آرامی ها ضروری است. این عمل٬ در هر حال جواب مشکل اساسی نیست٬ زیرا این سرکوب ها حتما به خشونت های وسیعتری تبدیل خواهد شد٬ و این عمل کل قدرت را به خطر می اندازد و میدان را برای رادیکالها در صحنه سیاسی ایران خالی خواهد گذاشت. برای باقی ماندن بر تخت سلطنتش٬ بدون توسل جستن به حکومت نظامی٬ شاه باید با رهبری مخالفین محافظه کار خود٬ به تفاهمی برسد و او باید این کار را هر چه زودتر انجام بدهد. برای آنکه تقرب خود به آنها را قابل قبول بسازد٬ این تفاهم باید انتخابات آزاد را به دنبال داشته باشد٬ که خیلی زودتر از تاریخ تعیین شده برای ژوئن 1979 برگزار گردد. تاکنون٬ شاه هیچ علاقه ای نشان نداده که این اقدامات افراطی مورد قبول وی باشد. گزارشهای سرویس اطلاعاتی٬ حکایت از این دارد که مخالفان سیاسی و رهبران مذهبی محافظه کار٬ سعی دارند به موافقتی بین خود در زمینه تشکیل حکومت با قدرت های بسیار افزونتر برسند٬ اما با باقی ماندن شاه به عنوان یک سلطنت مطابق با قانون اساسی. آن چه از تأثیر این مرهم می کاهد افکار آیت الله خمینی تبعیدی در پاریس است. رهبر کهنسال مذهبی کارآزموده ای که دهها سال مبارزه بر علیه سلطنت داشته٬ مصمم است که شاه باید برود (خمینی در حدود 15 سال در ایران نبوده است٬ و چندان اطلاعی از تغییر و تحولات انجام شده ندارد.) وی خواستار یک دولت ضعیف می باشد که به سلسله مراتب مذهبی محدود شود. او که فکر می کند شاه بر روی ریسمان قرار دارد٬ احتمال دارد که همچنان درخواست های رهبران مذهبی پائین تر از خـود و سیاستمداران محافظه کار را مبنی بر تصمیماتی برای جلوگیری از تجزیه سیاسی ایران نادیده بگیرد. نفوذ مرموز خمینی بر روی تظاهرکنندگان اخیر ایران٬ باعث شده که دیگران در انتخاب حرکتی که می دانند او با آن حرکت مخالفت خواهد کرد٬ بسیار اکراه داشته باشند. (برای مثال آیت الله شریعتمداری که یکی از رهبران مذهبی در ایران به شمار می رود٬ در تاریخ 1 نوامبر تهدید کرد که اگر شاه به صورت صلح جویانه به خواست های رهبران مذهبی تن در ندهد ـ یک جنبش مسلحانه را تشکیل می دهد.) در این شرایط٬ شاه باید به محافظه کاران پیشنهادی بدهد که آنها نتوانند رد کنند٬ تا بدین ترتیب خمینی تنها گذاشته شود. شاه ممکن است از این پیشنهاد رو بگرداند٬ اما فقط به از دست دادن قدرتش خواهد انجامید.
اگر شاه هر چه زودتر حرکت مهمی تا قبل از شروع ماه محرم ـ در تاریخ 2 دسامبر ـ انجام ندهد٬ مطمئنا یک سری خشونت های جدی به دنبال خواهد آمد. 10 محرم (1 دسامبر) روز به خصوص با شکوهی برای مسلمانان ایرانی است٬ و شریعتمداری و یکی از نخست وزیران پیشین اظهار داشتند که کار شاه تا آن وقت تمام خواهد بود. (دولت٬ همه زندانی های سیاسی درتاریخ 10 دسامبر آزاد می شوند و نکته اینکه این روز مصادف با سی امین سالگرد اعلام حقوق بشر در تهران است.) مگر اینکه شاه هر چه زودتر در این مورد اقدام کند٬ شانس مداخله نظامی بسیار قوی است٬ نظم اعمال شده به وسیله ارتش٬ به طور قطع بیشتر از 6 ماه طول نخواهد کشید٬ اقتصاد هم اکنون خسارت دیده است و مردم عادی ایرانی آموخته اند که حتی بدون اسلحه هم می توان در قدرت عظیم سیاسی نقش داشت. هیچ راهی موجود نیست که ارتش با زور بتواند میلیون ها ایرانی تازه آگاه شده را با رضایت خودشان برای سرافرازی رژیم پهلوی که به سختی لکه دار شده به سرکار بازگرداند.
تهیه شده توسط: SOA/RNA/INR-گریفین
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!