Post
38363
از: مک گافی
محرمانه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي
1357-09-27- 1978-12-18
متن سند
سند شماره 336
خیلی محرمانه
18 دسامبر 1978 - 27 آذر 1357
از: کنسولگری آمریکا، اصفهان
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی.
موضوع: نجف آباد: روزی که ارتش آشوب به پا کرد
خلاصه: به دنبال گزارشات درگیریهای گسترده نجف آباد (که شهری در 25 مایلی غرب اصفهان است) مقامی از کنسولگری جهت تحقیق از این شهر دیدارکرد و خرابی و ویرانی گسترده ای را مشاهده کرد. پایان خلاصه.
نجف آباد:
نجف آباد شهری نیمه صنعتی با جمعیتی حدود 65 هزار نفر است که در 25 مایلی غرب شهر اصفهان قرار دارد. به دلیل وجود بهایی های زیادی که در آنجا هستند به عنوان شهری شناخته می شود که در آن درگیری های مذهبی مکرراً اتفاق می افتد. اخیراً به خاطر حمایت های سرسختانه اش از گروههای مخالف شاه معروف شده است. در نتیجه گزارشاتی که وجود مشکلات جدی را در منطقه در خلال عزاداری عاشورای حسینی در روزهای هفتم تا یازدهم دسامبر به همراه داشته است، افسر گزارشگر ما در هفدهم دسامبر از نجف آباد دیدار کرده و دریافت که شهر در سه شنبه دوازده دسامبر به وسیله عناصر ارتش ایران به معنی واقعی کلمه به «صُلابه» کشیده شده بود.
در حین عبور از شهر، افسر گزارشگر ما برآورد کرد که تا 90% از مغازه ها و خانه هایی که در خیابان های اصلی شهر قرار داشتند تنها پنجره هایشان شکسته شده بود و من خودم 18 مغازه و ساختمان که مورد اصابت بمب آتش زا قرار گرفته بود را شمردم. هیچ یک از آنها بانک و یا ساختمانهای دولتی نبودند. اهالی محل متفقاً خسارت های وارده را به ارتش نسبت دادند. یکی از ساکنین که حاضر شد ما را در شهر راهنمایی کند گفت که در طول روز مزبور سربازها 140 نفر را کشتند و حداقل 200 نفر دیگر را مجروح کردند. به علاوه او ما را به یک خانه شخصی که مورد هجوم سربازها قرار گرفته بود برد. آنها ابتدا با بمب آتش زا اتومبیل صاحبخانه را به آتش کشیده بودند، پنجره های جلو خانه اش را خرد کرده و سپس به داخل خانه رفته و همه چیزهای با ارزشی که در آن بود به شکل منظمی نابود کردند.
راهنمای من گفت که آنها در مجموع 24 خانه شخصی را مورد هجوم مشابه قرار داده بودند. از آنجایی که خانه های مجاور هم دست نخورده بودند و خانه هایی که مورد هجوم و غارت قرار گرفته بودند کاملاً جدا از هم و پراکنده در خیابان های فرعی کوچک قرار داشتند، ظاهراً آنها بویژه خانه های غارت شده را از پیش به عنوان هدف انتخاب کرده بودند. به دلیل نامشخصی اغلب خانه ها به پزشکانی تعلق داشت که در بیمارستان دولتی محلی کار می کنند ولی به عنوان حامی مخالفین شناخته می شدند.
راهنمای ما به منظور اثبات ادعایش ما را به دومین خانه ای که شبیه خانه اول بود هدایت کرد. خانه مذکور به چیزی شبیه یک موزه به هم ریخته مبدل شده بود که در آن بقایای سینی های برنجی سوراخ سوراخ شده همچون غربال به وسیله گلوله و لوازم و اثاثیه خرد شده به معرض نمایش گذاشته شده بود و همراه با آن یک نوشته ای (به فارسی) که می گفت (این کار شاه کثیف است) و همین طور شعارهای ضدشاه که بر در و دیوار نوشته شده بود.
نظریه:
با کمی تردید می توان گفت که نجف آباد قربانی یک حمله نظامی شده باشد. دلیل آن معلوم نیست. در مقایسه با آنچه که در اصفهان مشاهده شد من هیچ حرکتی یا فعالیت خرابکارانه ای توسط مخالفین به آن شدت ندیده ام (به تلگرام هوایی مراجعه شود).
در حقیقت به جز دو مجسمه سرنگون شده و اثر سوختگی بر روی دیوار یک بانک، هیچ اثری از حمله به ساختمانهای دولتی مشاهده نکردم. بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی حمله به نجف آباد را آغاز کرده، نجف آبادی ها شاه را مقصر می دانند و در نتیجه میزان مخالفتشان با او افزایش یافته است. نتیجه بالقوه شومی که بعد از این جریانات در نجف آباد پیش بینی می شود در اظهارات دوست ایرانی من در جریان دیدار از نجف آباد هویدا بود، وی گفت «بعد از حادثه نجف آباد، من معتقدم هر کاری که مردم انجام دهند حق دارند.» در نتیجه اقدامات شبیه حوادث نجف آباد، کاملاً محتمل است که تعداد بی شماری از توده مردم حداقل به سمت موضعی که پذیرش ضمنی و حمایت از همراهان مبارزی که آماده اند تا به اقدامات افراطی تروریستی دست بزنند کشانده شوند.
مک گافی
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!