InternationalDocument
43969
متن سند
واشنگتن، بدون تاریخ
موضوع:
ایران ـ راهبردهای جایگزین مذاکراتی
در طول ماه آینده، یک شرایط سیاسی جدید بر ایران حاکم خواهد شد. هدف از این یادداشت، نگاهی اجمالی به یک رویکرد تازه درقبال مذاکره برای آزادی گروگانها در آن مقطع است.
چهارچوب زمانی
چهارچوب زمانی براساس مجموعهای از انتخابات که با اولین دورۀ انتخابات ریاستجمهوری که در تاریخ 25 ژانویه آغاز میشود، تنظیم میگردد. به نظر میرسد که بنیصدر پیروز این انتخابات است. انتخابات مجلس قرار است 15 فوریه برگزار شود، ولی ممکن است که به آخر ماه موکول گردد. مرحلۀ بعدی انتصاب نخستوزیر توسط رئیسجمهور و انتخاب اعضای کابینه توسط نخستوزیر است، ولی هیچکدام اختیاری برای این کار ندارند تا اینکه مجلس تازه انتخاب شده، تأییدیه بدهد.
در طول دوران گذار، یک مناسبت دینی مهم قرار است در هفتۀ منتهی به 10 فوریه برگزار شود که عبارت از گرامیداشت پانزدهمین سالگرد مناسبت اسلامی و نیز سالگرد وقوع انقلاب است. این مناسبتها میتواند شرایط و فضایی را برای آزادی گروگانها فراهم سازد.
دولت جدید زمانی قدرت را به دست میگیرد که مجلس جدید به آن رأی اعتماد بدهد که احتمالاً این کار اواخر فوریه صورت میگیرد.
تحلیل شرایط کنونی مذاکرات
ما تاکنون بهخاطر نبود یک تصمیم قاطع در ایران برای حل بحران و نیز طرفهای مذاکرهکنندهای که بتوانند با اختیار کامل و مستقیم و یا ازطریق یک واسطه گفتوگو کنند، سرخورده و درمانده شدهایم.
اگر گفتههای رابط فرانسوی ما درست باشد، قطبزاده و رئیسجمهور منتخب احتمالاً طرفهای مذاکره هستند. رابطین فرانسوی خبر دادهاند که قبلاز انتخابات، خمینی و شورای انقلاب موضوع گروگانها را به وزیر امور خارجه، قطبزاده سپردهاند، کسی که قرار است رئیسجمهور منتخب و خمینی را در جریان امور بگذارد؛[2] البته پیروزی بزرگ بنیصدر ممکن است سبب تغییر شرایط شود. در آن صورت، امکان دارد که او تصمیم بگیرد تا تمام مسئولیت حل موضوع گروگانگیری را به دست بگیرد و دیدگاههای شخصی خودش را که ممکن است با نظرات قطبزاده متفاوت باشد، تحمیل کند. بدینترتیب، اولین اقدام ما هماهنگکردن ایدهها دربارۀ روند پیشبرد امور و سناریوهای احتمالی خواهد بود.
علاوهبر رابطین فرانسوی، سایر میانجیها و واسطههای احتمالی نیز آمادهبهکار هستند.
رویکردهای جایگزین
دو دیدگاه دربارۀ چگونگی مذاکره درمورد آزادی گروگانها وجود دارد:
رویکرد 1: این نگاه در رویکردی که ما تاکنون داشتهایم و نیز موضعگیری که توسط والدهایم در 12 ژانویه به ایرانیها منتقل شد،[3] منعکس شده است. تاکنون تمرکز ما روی پایاندادن به بحران ازطریق تلاش برای تدوین یک بسته بوده است که در آن: الف. همۀ مواد و عوامل موردتوافق طرفین باشند؛ ب. آزادی همۀ گروگانها، همزمان با ژستهای ابتدایی نسبتبه ایرانیها صورت بگیرد.
رویکرد 2: ما بیشتر و بیشتر از ایرانیها میشنویم که روش خمینی کار را برای نیل به توافق ابتدایی بر محتوای یک سناریوی احتمالی، دشوار میسازد. آنها میگویند لازم است که چندین گام برای تغییر فضا در ایران برداشته شود و سپس با خمینی برای موافقت با آزادی گروگانها، گفتوگو صورت بگیرد. آنها اذعان دارند که او ممکن است این موضوع را نپذیرد؛ هیچ راهی برای حصول اطمینان از اینکه یک تصمیم مثبت گرفته خواهد شد، وجود ندارد؛ بنابراین این رویکرد متضمن این است که ما خطر کنیم.
ایرانیها خواستار بیشترین حرکات و اقدامات ممکن ازسوی ما قبلاز آزادی گروگانها هستند؛ برای مثال تکمیل یک تحقیق بینالمللی و پذیرش گزارش آن. رابطین فرانسوی معتقد هستند که ما باید کار را با گامهای ابتدایی سناریویی آغاز کنیم که دو طرف کاملاً با آن موافق هستند، ولی گامهای بعدی را موکول به گفتوگوها و توافقات بعدی نماییم. در ابتدا ما تنها به حصول یک درک کلی از گامهای بعدی اکتفا خواهیم کرد.
اگر بخواهیم بهشکلی جدی پیگیری رویکردی مانند این را مدنظر قرار بدهیم، سؤالات پیش روی ما عبارتاند از: الف. قبلاز اصرار بر آزادی گروگانها تا کجا میتوانیم پیش برویم؟ ب. چه ابزارهایی را میتوانیم در یک سناریو تعبیه کنیم که بتوان با استفاده از آنها در هر مرحله، توانایی ایران برای اقدام متقابل را بسنجیم و بدینترتیب اینگونه نشود که گامهای متعددی که برمیداریم بدون پاسخ بماند؛ ج. چگونه میتوانیم هر مرحله را برای مردم آمریکا توجیه کنیم؟ چراکه این رویکرد، حاکی از تغییر در برخی از موضعگیریهای محکم ما در گذشته است.
کانالهای ارتباطی
رابطین فرانسوی ما پیشنهاد موافقت با یک چهرۀ بینالمللی را مطرح کردهاند؛ برای مثال سین مکبراید تا نقشی دوگانه را بهعنوان رئیس کمیسیون و میانجی ایفا کند. آنها تصدیق میکنند که مکبراید ممکن است برای ما قابلقبول نباشد و آماده هستند تا پیشنهاد دیگری به ایرانیها بدهند. به نظر من، مکبراید فرد درستی برای این کار نیست؛ چراکه بیش از حد به دیدگاههای خود پایبند است و بعید است که به نگرانیهای ما توجه کند. من با والدهایم درمورد احتمالات دیگر صحبت خواهم کرد. رابطین فرانسوی آمادۀ کمک برای اجرای این سناریو هستند.
طیف کامل کانالهای فعال ارتباطی شامل موارد زیر میشود:
- پاناماییها و حقوقدانهای فرانسوی آنها: پاناماییها این کانال را پیچیده ساختهاند و دچار خطای بدی شدهاند، ولی با خردمندی خود را از بحثهای اخیر ما خارج کردهاند. ما احتمالاً میتوانیم آنها را به میزانی قابلتوجه از گفتوگوها با حقوقدانهای فرانسوی جدا کنیم. دو فرد فرانسوی، دو امتیاز دارند. آنها به قطبزاده و بنیصدر دسترسی دارند و مورداعتماد ایرانیها نیز هستند. اگرچه ما نمیتوانیم کاملاً مطمئن باشیم که آنها قابلاعتماد هستند، ولی شواهدی ارائه کردهاند مبنیبر اینکه قطبزاده آمادۀ همکاری با آنهاست. آنها متبحر هستند و یکی از آنها که سابقۀ فعالیت حقوق بشری دارد، به نظر میرسد که علاقۀ شخصی برای نیل به یک راهحل و البته موفقیت بلندمدت انقلاب ایران را دارد.
- سازمان آزادیبخش فلسطین: دو مسیر وجود دارد: الف. ازطریق عرفات؛ ب. از راه یک مقام ارشد نزدیک به نمایندۀ سازمان آزادیبخش فلسطین در تهران که آمادگی خود را برای میانجیگری اعلام کرده است. سازمان آزادیبخش فلسطین دسترسی خوبی به خمینی دارد، ولی آنها برای ورود به ماجرا منتظر این هستند که شرایط نیل به یک توافق فراهم گردد. آنها اکنون دربارۀ 15 فوریه صحبت میکنند. همچنین در انتقال نتایج گفتوگوها بسیار کند عمل میکنند. ما اطلاعی از دامنۀ نفوذ آنها در اعضای شورای انقلاب نداریم.
- ریچارد کاتم، پروفسور شاغل در پیتزبرگ، بهخوبی با دیدگاههای قطبزاده آشنا بود و میتوانست نقطهنظرات ما را نیز کامل منتقل نماید، ولی ارتباطگیری ازطریق تلفن و «کد» قطبزاده برای مذاکرات کارساز نیستند.
- والدهایم کاملاً مورداعتماد ایرانیها نیست. او بهناچار، نقشی در اجرا و احتمالاً نیل به جزئیات نهایی توافق ایفا میکند؛ چراکه نوعی اجماع روزافزون به چشم میخورد مبنیبر اینکه کمیسیون تحقیق توسط دبیرکل تعیین میشود.
- محمد هیکل، روزنامهنگار مشهور مصری که مشغول تألیف کتابی دربارۀ خمینی است، در لندن منتظر خبر حسین خمینی (نوه) مبنیبر تاریخ سفر او به تهران است. او پیامی از نوۀ خمینی دریافت کرده است مبنیبر اینکه بهمحض ترخیص خمینی از بیمارستان به تهران بیاید.
- صادق المهدی، سفیر ایران در سازمان ملل، گویا مورداعتماد قطبزاده است، ولی گفته میشود که با نامزدهای اصلی ریاستجمهوری ارتباط بهتری دارد. او آمادۀ واردکردن تفسیر مدنظر خود در مذاکرات است.
هیئت اعزامی کنفرانس اسلامی: ما امیدواریم که آنها برای قانعکردن ایرانیها تلاش کنند، ولی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که به نمایندگی از ما مذاکره کنند.
- سفیر سوئیس، لانگ بسیار در برقراری ارتباط مداوم با ایرانیها موفق بوده است، ولی استفاده از او بهعنوان یک کانال مذاکره، ممکن است مفیدبودنش را در حمایت حقوق بشری به خطر بیندازد.
یک سناریوی محتمل
محتوای موضع ما در مذاکره همان است که شما برای ارائه به والدهایم در 13 ژانویه (پیوست) تأیید کردید.[4] مسئله این است که چگونه مجموعهای از گامها را ایجاد کنیم که به آزادی گروگانها و حلوفصل موضوعات بین ایران و آمریکا منتهی گردد.
ما براساس این فرض عمل میکنیم که همچنان وجود رویکردهای گوناگون درقبال ایرانیها، بهویژه خمینی البته درصورتیکه وضعیت جسمانیاش مساعد باشد، مطلوب است. برخی از رابطین میگویند هیچکس نمیتواند به خمینی بگوید چه کاری انجام بدهد. نیاز به ایجاد شرایطی داریم که او زمینۀ لازم برای برداشتن برخی گامها را حس کند. چندین تن از چهرههای برجسته تصمیم دارند به تهران سفر کنند. بهعنوان بخشی از این فرایند، افراد گوناگونی که به ایران میروند بر دو نکته تأکید خواهند کرد: نیاز برای گرفتن تصمیم نسبتبه آزادی گروگانها، یا دستکم انتقال آنها به مکانی که شرایط انسانی بهتری داشته باشد تا بدینترتیب فضای فکری تغییر کند. این افراد دستوری برای انجام مذاکره ازطرف ما ندارند. بیشتر آنها مشغول گذراندن مقدمات سفر به تهران هستند. این افراد شامل:
- هرکدام از نمایندگان سازمان کنفرانس اسلامی که تصمیم به برقراری ارتباط با ایرانیها میگیرد؛
- محمد هیکل میتواند با خمینی دیدار کند، البته اگر حال جسمانی او مساعد باشد. او همچنین این امکان را دارد تا با دانشجویان در سفارت و نیز بنیصدر ملاقات داشته باشد؛
- اندی یانگ[5] نیز احتمالاً با هر دو بتواند دیدار داشته باشد؛
- صادق المهدی با پیشینۀ اسلامی قابلتوجه خود به تهران میرود و میتواند خمینی را ملاقات کند.
گامهای زیر تشریح رویکرد 2 هستند که در بالا بیان شد، در عین اینکه پیشنهادهای رابطین فرانسوی ما نیز مدنظر قرار گرفته شده است. آنها بهعنوان مجموعهای کنترلشده از گامها تدوین شدهاند تا بدینوسیله هر گام شامل اقدامی از هر دو طرف باشد و بتوان درصورت امتناع ایران از انجام تعهدش، جریان امور را قبلاز شروع گام بعدی متوقف کرد.
گام یک ترکیبی از اقداماتی است که با رئیسجمهور منتخب، بنیصدر و نیز قطبزاده، تأیید کند که یک کانال توافقشده برای تدوین یک سناریو وجود دارد و اینکه تصمیمی ازسوی طرفین برای انجام مجموعهای از اقدامات متقابل گرفته شده است که میتواند به رفع مشکل کنونی منتهی شود:
- قطبزاده با اعزام حقوقدانهای فرانسوی به واشنگتن با شواهد ملموسی از حسننیت، به سفر جردن و ساندرز به لندن واکنش نشان داده است. ایرانیها نیز پیام مکتوب شما به کنگره را اقدامی مثبت ازسوی ما قلمداد میکنند.[6]
- برای ایجاد کانال ارتباطی، دستکم در مرحلۀ آتی، ما میتوانیم ازطریق کاتم به قطبزاده پیامی از همیلتون بفرستیم مبنیبر اینکه گفتوگوها با حقوقدانهای فرانسوی در واشنگتن را جدی بگیرند و به همراه آنها، پیامی به تهران خواهیم فرستاد. آنها همچنین میتوانند حامل نامهای از همیلتون باشند.
- برای شروع فرایند میتوانیم پیامی ازطریق حقوقدانهای فرانسوی به هر دوی بنیصدر و قطبزاده ارسال کنیم، با این مضمون که آمادۀ آغاز مجموعهای از اقدامات دوسویه هستیم. ما با عقبنشینی از مخالفت با تشکیل کمیسیون تحقیق توسط والدهایم آغاز خواهیم کرد، مشروط به اینکه قطبزاده الف. از والدهایم بخواهد تا کمیسیونی برای «استماع دعاوی ایران تشکیل دهد و به تحقق پایانی زودهنگام برای بحران بین آمریکا و ایران کمک کند»؛ ب. اینکه او به والدهایم اطمینان کتبی بدهد که کمیسیون در طول تحقیقات خود، با همۀ گروگانها ملاقات خواهد کرد.
- ازآنجاکه ما موضع خود را تغییر دادهایم و اجازۀ سفر کمیسیون به تهران و شروع کار، قبلاز آزادی گروگانها را میدهیم، نیاز است تا به مردم اعلام کنیم که مأموریت این کمیسیون در سفر به تهران، کشف حقیقت، استماع نگرانیهای ایران، دیدار با گروگانها و نیز تهیۀ گزارش دربارۀ شرایط کنونی برای دبیرکل است. ما همچنین بهطور علنی، مخالفت خود را با هرگونه بازجویی از گروگانها در جریان تحقیقات اعلام میکنیم. لازم است بگوییم که سلامت گروگانها همچنان برای ما حائز اهمیت است. ایرانیها هم البته تشکیل این کمیسیون را یک پیروزی میدانند و دیدار با گروگانها را بخشی از تحقیق دربارۀ شکایات خود محسوب میکنند.
- ما باید اطمینان داشته باشیم که والدهایم آمادۀ همکاری با ما در این چهارچوب است. من ساندرز را برای دیدار با رفیع احمد فرستادم و احتمالاً خودم نیز به سراغ والدهایم میروم. ما باید مطمئن شویم که والدهایم فردی مسئولیتپذیر را به ریاست کمیسیون گماشته است و اینکه با نظارت توافقشده بر محدودههای عملیاتی کمیسیون موافق است. ما با او در چهارچوب مرزهای کاری مدنظرش همکاری خواهیم کرد؛ زیرا ایرانیها تأکید کردهاند که مخالفت ایالات متحده با ایجاد کمیسیون، سبب افزایش اعتبار این نهاد در ایران خواهد شد. باید این مسئله را با والدهایم بررسی کنیم.
- گام دو کمیسیون تحقیق را تنها زمانی به منصۀ ظهور میرساند که ایرانیها درخواست رسمی خود از والدهایم را براساس گام یک مطرح کرده باشند.
- والدهایم تشکیل کمیسیون را اعلام خواهد کرد. او براساس اختیارات خود، براساس گفتوگوهایش در تهران و درخواست ایران عمل میکند او قبلاز صدور بیانیه، باید رئیس کمیسیون را تعیین نماید و نسبتبه زمانبندی ارائۀ گزارش و محدودۀ آن به جمعبندی برسد. دستور تضمین میکند که این کمیسیون در مسیر مأموریت حقیقتیاب خود برخلاف یک محاکمۀ قضایی، باقی خواهد ماند.
- مقامات ایران با گرفتن اجازۀ امام اعلام خواهند کرد که کمیسیون میتواند روی همکاری ایران در تلاش برای نیل به یک راهحل برای بحران کنونی حساب کند و امکان ملاقات با همۀ گروگانها را فراهم خواهند نمود.
- کمیسیون تنها زمانی نیویورک را ترک میکند که ایرانیها این بیانیه را صادر کنند.
- گام سه میتواند متضمن تحکیم و مهار موضع پاناما درقبال برگزاری دادگاه استرداد باشد. این کار درحال انجام است. ازآنجاکه این کار ترفند قطبزاده بود، بنیصدر ممکن است چندان با آن موافق نباشد. ما نیز تمایلی به آن نداریم، ولی اگر برخی تحرکات ضرورت یابد، اقدامات زیر میتواند پاسخگوی نیازهای ایرانیها باشد و از میزان خطرات بکاهد:
- مقامات ایران اعلام خواهند کرد که بهدنبال استرداد شاه در چهارچوب قانون کشور پاناما هستند؛
- ایران یک وکیل پانامایی را برای حضور در دادگاه استرداد تعیین میکند؛
- دولت پاناما از شاه درخواست میکند تا «خود را در اختیار دولت این کشور» قرار بدهد. شاه دستگیر نخواهد شد؛
- سپس طرح شکایت حقوقی بدون نتیجه به درازا خواهد کشید.
گام چهار بر فعالیت کمیسیون در تهران تمرکز خواهد داشت:
- درحالیکه اقدامات کمیسیون علنی و عمومی خواهند بود، ولی گفتوگوهای آن بهصورت محرمانه در تهران پیگیری میشود. کمیسیون در اولین زمان ممکن به سفارت خواهد رفت تا شواهد را بررسی و بهصورت خصوصی با هریک از گروگانها ملاقات کند؛ درظاهر بهعنوان بخشی از تحقیق، ولی دراصل با هدف شناسایی شرایط حبس و سلامت آنها.
- کمیسیون الف، اعلام خواهد کرد که آمادۀ بازگشت به نیویورک به همراه گزارشی برای دبیرکل دربارۀ دعاوی ایران است؛ ب، به شورای انقلاب گزارش میدهد و شورا هم آن را به خمینی منتقل خواهد کرد مبنیبر اینکه شرایط حبس گروگانها غیرانسانی است و هیچ گزارشی به دبیرکل دارای اعتبار نخواهند بود، مگر اینکه شرایط بالا تغییر کند.
- خمینی خواستار انتقال گروگانها به بیمارستان با نظارت مقامات کشور و نمایندگان کمیسیون خواهد شد.
- تا زمانی که گروگانها از سفارت به بیمارستان منتقل نشوند، کمیسیون گزارش خود را به نیویورک نمیبرد.
گام پنج: گزارش و آزادی.
- کمیسیون دو روز قبلاز مناسبت دینی ایران که در هفتۀ 10 فوریه است، به دبیرکل گزارش خواهد داد.
- کمیسیون میتواند پیشنهاد کند که ایالات متحده و ایران یک کمیسیون مشترک ایران ـ آمریکا را بهمنظور حلوفصل مسائل اساسی بین خودشان تشکیل بدهند؛ ازجمله رفع مسدودی داراییهای ایران و طرح دعاوی. این پیشنهاد ممکن است یک بازۀ زمانی را نیز برای این کار در بر داشته باشد.
- خمینی ضمن «عذرخواهی»، گروگانها را به مناسبت برگزاری آیین دینی از کشور خارج میکند.
- گفتوگوهای ایران ـ آمریکا تنها پساز آزادی گروگانها، آغاز خواهد شد.
هر مرحله بهگونهای طراحی شده است که دربردارندۀ گام بعدی است؛ بهشکلی که ایرانیها باید برای آغاز گام بعدی، ابتدا مرحلۀ پیشین را تکمیل کنند.
عامل دیگری نیز میتواند در سناریوی بالا گنجانده شود. اگر در مقطعی مفید به نظر آید، میتوانیم اعمال تحریمهای اقتصادی را به تعویق بیندازیم.
نظارت و مذاکره دربارۀ سناریوی تفصیلی
اجرای این سناریو نیازمند وجود فردی در تهران است تا بتواند به درکی از آن بهعنوان یک هدف دست یابد، آن را در مسیر اصلی حفظ کند و هرچقدر که سناریو پیش میرود، تغییرات لازم در آن را اعمال نماید.
رئیس کمیسیون باید در این جریان مشارکت داشته باشد، ولی حضور یک فرد دیگر هم لازم است. ما همچنین نیازمند ارتباطات سریع هستیم.
به نظر من برای شروع، باید رابطین فرانسوی خود را به همراه نسخۀ اصلاحشدۀ سناریوی بالا، براساس نقطهنظر شما، به تهران بازگردانیم. اگر بنیصدر موافق پیشبرد این کار باشد، وقتی کمیسیون به تهران سفر میکند، ما میبایست فوری با فرانسویها ارتباط برقرار کنیم و یا بهاحتمال زیاد، یکی از افراد خودمان را البته با موافقت بنیصدر، در سفارت سوئیس در تهران یا جایی مانند پاریس یا کویت به همراه امکان دسترسی سریع به آنها مستقر کنیم.
توصیه: اینکه شما دیدگاه ما را دربارۀ امکان تحقق یک درک مشترک با مقامات ایران دربارۀ یک سناریو در چهارچوب خطمشیهایی که بیان شد را تأیید کنید.
[1]. Department of State, Records of David D. Newsom, Under Secretary of State for Political Affairs, Subject Files, 1978–1981, Lot 81D154, Diplomatic Strategy for Iran .
سرّی؛ حساس، تنها برای مشاهدۀ گیرنده.
[2]. خلاصۀ گفتوگو با رابطین فرانسوی در قالب سند 164 منتشر شده است.
[3]. نک: سند 144.
[4]. در قالب سند 137 منتشر شده است.
[5]. Andy Young
[6]. برای آگاهی از «شواهد حاکی از حسننیت»، نک: سند 165. منظور از پیام مکتوب کارتر احتمالاً اشاره دارد به پیام او دربارۀ اوضاع کشور که در تاریخ 21 ژانویه به کنگره ارسال گردید. کارتر در این پیام نوشت که ایالات متحده «اساساً هیچ تقابلی» با انقلاب ایران ندارد و تهدید ایران از آمریکا نشئت نمیگیرد؛ بلکه اقدامات شوروی در منطقه عامل آن است. او همچنین نوشت: «ما آمادۀ همکاری با دولت ایران، برای برقراری روابط جدید و تأمینکنندۀ منافع دو طرف» هستیم؛ البته بهمحض اینکه گروگانها آزاد شوند.
Public Papers: Carter, 1980–81, Book I, p163–164.
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!