در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

عملیات نجات گروگان ها

موضوع سند

متن سند

یادداشت ویراستار

مشاور امنیت ملی رئیسجمهور، زبیگنیف برژینسکی، در خاطرات خود نوشت: «در 23 آوریل، روز قبل‌از عملیات نجات، کارتر تصمیم گرفت که هیچ حملۀ دیگری به سایر اهداف انجام نشود.» وی افزود: «رئیسجمهور جیمی کارتر، همچنین تصمیم گرفته است که در طول روز بعد، او به انجام امور مربوطه و مرسوم خود در دفتر بیضی بپردازد. من خارج از دفترم مشغول باشم و براون از وزارت دفاع، با من در تماس باشد و همچنین ژنرال جونز عملیات را از مرکز ملی فرماندهی نظامی[1] پیش ببرد.»[2]

کارتر در خاطراتش نقل میکند که روز 23 آوریل «آخرین گزارش اطلاعاتی دربارۀ ایران را دریافت نموده است و همۀ اطلاعات دریافتی از منابع در دسترس را خلاصه کرده است. محتوا این بود که چشمانداز کمی نسبت‌به آزادی گروگانها در طول پنج یا شش ماه آینده وجود دارد و اینکه همه‌چیز حاکی از مطلوببودن انجام عملیات نجات است. مأمورین ما در داخل و اطراف تهران بسیار خوشبین بودند».

 او عصر همان روز با سناتور رابرت سیبرد دیدار کرد تا دربارۀ اعلام به کنگره تبادلنظر کنند. آن‌ها فهرست سناتورهای دو حزب را بررسی کردند که «باید از هرگونه عملیات سرّی اینچنینی آگاه شوند. من برنامه داشتم که آخر گفت‌وگو، او را از عملیات نجات قریبالوقوع باخبر کنم، ولی حالا تصمیم گرفتم تا او و دیگران را فرداشب از ماجرا آگاه کنم؛ پس‌از اینکه تیم ما در مکان موردنظر مستقر و آمادۀ ورود به تهران شد، بنابراین به او گفتم چنین عملیاتی نزدیک است، ولی به زمان انجام آن اشارهای نکردم».[3]

براساس یک یادداشت به تاریخ 28 آگوست، ارسالی از سرهنگ استبینز[4] و گزارش به روزی که به آن پیوست شده بود، گفت‌وگوی ضبط‌شدۀ زیر، روزهای 24 و 25 آوریل، بین فرماندهی نیروی رزمی مشترک در وادی قنا و کاخ سفید انجام گرفت. به‌دلیل اقتضای حفظ اسرار، از امکانات مرسوم برای ضبط استفاده نشد. در عوض، یک دستگاه ضبط کاست قابلحمل، به وسیلۀ امنی که برای ارتباط نقطهبهنقطه آماده شده بود، متصل شد. لازم بود که برای انتقال هر پیام، دکمۀ شروع و پایان را به‌صورت دستی فشار داد؛ بنابراین هیچ ابزار الکترونیکی برای ثبت زمان هر تماس و گفت‌وگو وجود نداشت. استبینز همچنین کدهایی را برای افراد دیگری که در تماسها شرکت داشتند، مشخص کرد.[5]

بخش زیر، صفحات 11 و 12 از متنی 24صفحهای است با عنوان کاست 2808#1 طرف اول. همۀ پرانتزها، به‌جز آن‌هایی که میگویند که متن از طبقهبندی خارج نشده است، در متن اصلی وجود داشته است:

کارتر: دیوید سلام.

جونز: بله، جناب رئیسجمهور. کاملاً واضح است.

کارتر: فاصله تقریباً زیاد است. این همان سؤالی بود که تصمیم داشتم بپرسم، ولی نتوانستم منتقلش کنم.

جونز: من اینجا کتاب نقشه دارم و ما تلاش میکنیم تا... میخواهیم بدانیم کدام روش... کامیون حرکت کرده است و اطلاعات دربارۀ ماهیت... و اگر 41 نفر... جایی که آن‌ها ممکن است رفته باشند، خانه را ترک کردهاند و به مکانی مانند تهران رفته باشند یا چیزی ممکن است در خانه موردانتظار باشد... ما تلاش داریم تا دریابیم که نزدیکترین ایستگاه ژاندرمری کجاست. گزارشی چند دقیقه قبل داشتیم مبنی‌بر اینکه حدود 40 دقیقه قبل، پس‌از آتشسوزی کامیون، ژاندارمری هنوز چندان از ماجرا آگاه نشده بود.

کارتر: بله، آیا گزارشی دربارۀ مکان بالگردها دارید؟

جونز: یک گزارش حاکی از این است که آن‌ها از نقطۀ بدون بازگشت عبور کردهاند و سوخت... که این یعنی آن‌ها تنها 30 دقیقه با نقطۀ فرود فاصله دارند، من گزارش دربارۀ بالگردها را دریافت میکنم... و نیز سوختگیری دوباره.

کارتر: بسیار خوب!

جونز: شهر کوچکی حدود پانزده‌مایلی جادهای که به‌سمت غرب میرود، وجود دارد... بیشتر به‌سمت شمال شرق است، بسته به اینکه کامیون به کدام سمت حرکت کند. هنوز... مسیرهایی به‌سمت (نائین) و (یزد) جایی که... انتظار ما این است که صد مایل آنطرفتر، ساختمان ژاندارمری وجود دارد. ما به همۀ آن‌ها گوش میکنیم و هنوز گزارشی وجود ندارد، ولی این شهر... ما تلاش میکنیم تا دریابیم آیا خبری از این شهر (علیآباد) به جای دیگر مخابره میشود یا خیر.

کارتر: دیوید! یک مورد دیگر... آیا به یاد دارید که چرا ما تصمیم گرفتیم که در مجاورت یک بزرگراه فرود انجام بشود؟

جونز: قربان این مسیر یک بزرگراه نیست، بلکه جادهای کوچک است... تنها مکانی که ما توانستیم پیدا کنیم که هواپیماهای 130 بتوانند در آن فرود بیایند... و ما بارهاوبارها جست‌وجو کردیم و اینجا تنها مکانی بود که یافتیم. ما نقطهای دیگر را پیدا کردیم و امید داشتیم که امکان فرود در آنجا باشد و... هیچ مکانی برای فرود نتوانستیم بیابیم. حدس ما این است که اگر تأخیری صورت گرفته بود، اوتر اعزام میشد تا شاید مکان دیگری را شناسایی کند، ولی ما مکان دیگری را برای فرود نتوانستیم بیابیم و گزینههای دیگر (نائین) عبارت بودند از پیشرفتن به جلو و اشغال منطقه یا رفتن به این مکان.

کارتر: بسیار خوب، اگر گزارش دیگری داشتید، برای دکتر برژینسکی ارسال کنید.

جونز: بله قربان! هارولد به من گفت بسیار خوب، این کار را انجام خواهم داد. هارولد به من گفت او را بیخبر نگذارم. به‌محض اینکه اطلاعاتی دریافت کنم، این کار را خواهم کرد.

کارتر: بله!... این را گفتم چون برای مدتی نیستم.

جونز: بله قربان!

کارتر: ازطریق برژینسکی در جریان قرار خواهم گرفت. متشکرم.

جونز: بله قربان! خدانگهدار.

(تماس جدید)

اینمن[6]... از بالگردها. دوباره، این در همان منطقهای است که آن‌ها معمولاً عملیات شبانه را انجام میدهند، البته با صحرا فاصلۀ زیادی دارد و دوباره بهترین برآورد ما این است که به‌خاطر موضوع عراق است که آن‌ها پروازها را انجام میدهند. در دو گزارش که خوشبختانه اکنون در اختیار شماست، در ژاندارمری یکی از آن‌ها بیشک... در منطقۀ 4 در مرز عراق است. [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است]. من احساس میکنم که اگر آن‌ها... اگر آنجا متمرکز میشد.[7]

متن زیر صفحات 4 تا 8 از یک متن 25صفحهای با عنوان کاست 2808#2 طرف اول است. همۀ پرانتزها به‌جز آن‌هایی که میگویند متن از طبقهبندی خارج نشده است، در نسخۀ اصلی وجود داشته است:

[تماس جدید]

جونز: ژنرال جونز.

صدای ب: بله قربان! من اپراتور کاخ سفید هستم. لطفاً چند لحظه صبر کنید تا رئیسجمهور پشت خط بیایند.

جونز: بله! [توقف]

کارتر: دیوید؟

جونز: بله قربان! خبرها به‌اندازه‌ای که چند دقیقه قبل به شما گفتم، خوب نیستند. یک فروند بالگرد آراچ ـ53[8]... هنگامی که قصد داشت از منطقۀ صحرای یک خارج شود، با یک هواپیمای سی ـ130 برخورد کرد. تنها گزارشی که ما داریم، این است که آتشسوزی صورت گرفته است و برخی نیز مجروح شدهاند... افراد ما.

کارتر: این اتفاق روی زمین افتاده است؟

جونز: روی زمین... آنطور که گزارش میگوید... در منطقۀ صحرای یک. هنوز گزارشها مبهم هستند. آتشسوزی و مجروحشدن نیروها... حدس ما این است که 130 بوده است، ولی هنوز نفهمیدهایم که آیا 130 بوده یا آراچ ـ53. افراد تلاش میکنند تا آن‌ها را خارج کنند و بر روی... [کلمات نامشخص]... سی ـ130 قرار دهند و به مصیره منتقل کنند. ما اصلاً نمیدانیم که چه تعداد و چقدر شدید بوده است. تلاش داریم تا از این موضوع دراسرع‌وقت آگاهی پیدا کنیم.

کارتر: وای!

جونز: نکتۀ دیگر در این رابطه این است که... گویا گزارشی که ما از ناو، دربارۀ شناسایی هشت خدمۀ پرواز دریافت کرده بودیم، دقیق نبوده است. پس‌از گفت‌وگو با وات، توانستیم تنها هفت نفر از خدمۀ بالگردها را با قطعیت شناسایی کنیم. احتمال دارد که یک بالگرد، احتمالاً به‌خاطر مشکلات فنی، در نقطهای در جنوب ایران سقوط کرده باشد. ما تمام تلاشمان را میکنیم تا آن یک مورد نیز وضعیتش مشخص شود... راهی برای نجاتدادن خدمه پیدا کنیم، ولی به نظر میرسد که نتوانیم خدمۀ بالگرد هشتم را شناسایی کنیم. آن‌ها با خدمۀ بالگرد در منطقۀ صحرای یک صحبت کردهاند و آن‌ها گفتهاند که شش بالگرد در اینجا وجود دارد. بالگرد هفتم نیز پس‌از فرود، در راه بازگشت به ناو است... آن‌ها معتقد هستند که بالگرد دیگر، به‌خاطر مشکلات فنی سقوط کرده است که احتمالاً یعنی خدمه در منطقهای روی زمین باشند و بتوان آن‌ها را نجات داد.

کارتر: میتوانیم آن‌ها را روی زمین پیدا کنیم؟

جونز: اگر آن‌ها به سلامت فرود آمده باشند، بله! میتوانیم... میتوان این کار را با استفاده از بیسیمها و دیگر امکانات انجام داد... تا آن‌ها را بیابیم. هرکاری که از دستمان بربیاید انجام خواهیم داد... تا مکان آن‌ها را شناسایی کنیم تا بالگردهایی که درحال بازگشت به ساحل هستند را نیز درگیر کنیم... آژانس امنیت ملی تلاش دارد تا هرگونه تماس رادیویی ازسوی آن‌ها را رهگیری کند. آن‌ها باید بتوانند مکان این افراد را بیابند، البته اگر همه‌چیز خوب پیش برود؛ ولی ما همۀ تلاشمان را به دو مسئله معطوف کردهایم؛ خارجکردن نیروها از منطقۀ صحرای یک و دو، شناسایی خدمۀ بالگرد هشتم و نجات آن‌ها.

من با دریابُد لانگ[9] صحبت کردم، کسی که با فرمانده نیروی رزمی ناو، مشغول گفت‌وگوست تا هر اقدام ممکن را برای اجتناب از کشتهشدن ایرانیها انجام بدهند و تنها وقتی چارهای نباشد، در این زمینه، به‌دلیل به‌خطرافتادن جان گروگانها، مداخله کنند. هنوز گزارش... و البته هنوز مبهم است تا زمانی که حقیقت ماجرا را دریابیم... در منطقۀ صحرای یک، هیچ ایرانی کشته یا زخمی نشده است، ولی درهرحال این موضوع را بعدتر میتوان با قطعیت گفت.

کارتر: آیا همه از منطقۀ صحرای یک خارج شدهاند؟

جونز: نه! آن‌ها مشغول هستند... به نظر من 15 یا 20 دقیقه قبل، با وات صحبت کردم... آن‌ها ممکن است از معرکه خارج شده باشند، ولی لازم بود تا همۀ افراد را از یک هواپیمای سی ـ130 به یک سی ـ130 دیگر منتقل کنند و بالگرد و هواپیمای حامل افراد از آنجا پرواز کند. انتظار من این است که این کار بهزودی انجام میشود. من از او خواستم تا به‌محض اینکه آن‌ها منطقه را ترک کردند و به‌سمت جنوب حرکت کردند، به من گزارش بدهد. من گزارشها را به اطلاع میرسانم.

کارتر: بسیار خوب، متشکرم دیوید.

جونز: بله قربان!

[تماس جدید]

لانگ: لانگ صحبت میکند.

جانسون: بله قربان! ژنرال جانسون هستم. رئیس از من خواست که تحقیق کنم آیا بالگرد توانسته است به ناو نیمیتز بازگردد یا خیر.

لانگ: هنوز هیچ گزارشی در این زمینه به دست ما نرسیده است... اولین بالگرد به نیمیتز برگشته است.

جانسون: بسیار خوب قربان! متشکرم.

لانگ: خداحافظ.

جانسون: خدانگهدار قربان.

[تماس جدید]

لانگ: ... مانند 2300Z

جانسون: بله قربان!

لانگ: برخورد هواپیمای سی ـ130/ بالگرد. همۀ بالگردها نابود/ رها شدهاند. همۀ خدمه با سی ـ130 از معرکه خارج شدهاند و تلفاتی نیز داشتهایم. تعداد نامعلوم است. این پاراگراف اول است. دریافت شد؟

جانسون: بله قربان! اینکه... من میدانم که آن‌ها همۀ بالگردها را نابود میکنند؟

لانگ: همۀ بالگردها نابود/رها شدهاند. موضوع این است که آن‌ها نابود شدهاند یا رها شدهاند؟

جانسون: آن‌هایی که نمیتوانستند پرواز کنند. بله قربان!

لانگ: ژنرال، من به شما چیزی را میدهم که [فرمان‌برداری] میگوید. من اطلاعی ندارم.

جانسون: بله قربان!

لانگ: همۀ خدمه با استفاده از هواپیمای سی ـ130 خارج شدهاند و تلفات داشتهایم. تعداد مشخص نیست. پاراگراف دوم. هیچ سوخترسان دیگری در پایگاه دیگو گارسیا موجود نیست. سوخترسان دیگر باید از وادی قنا بیاید. دو هواپیمای سوخترسان کیسی ـ 135[10] آماده هستند. یک لولۀ سوختگیری برای سی ـ130 تعبیه شد. یک حلقۀ مجهزشده برای پشتیبانی تاکتیکی با 28000 پوند وزن وجود دارد. حلقۀ کیسی ـ135 میتواند تا 250530Z در عمان بماند. پاراگراف سه. ریشآبی... ریشآبی 5 به نیمیتز رسید. درست است.

جانسون: بله قربان! متشکرم.

لانگ: پس اولین بالگرد به کشتی برگشته است. بلافاصله پس‌از اینکه این موضوع را به رئیس گفتید، با من تماس بگیرید. پیام دیگری برای شما دارم.

جانسون: بله قربان! متشکرم.

لانگ: خداحافظ.

[تماس جدید]

جانسون: ژنرال جانسون.

صدای ج: بله قربان! آیا ژنرال جانسون ازطرف رئیسجمهور آنجاست؟

جانسون: بله! ... [کلمات نامشخص].

صدای ج: ببخشید؟

جانسون: بله ژنرال جونز صحبت میکند.

صدای ج: متشکرم.

جونز: بله!

صدای ج: ژنرال جونز، یک لحظه منتظر رئیسجمهور باشید لطفاً.

جونز: بله! [توقف]

[صداهای نامشخص در زمینه شنیده میشود.]

صدای ج: ادامه بدهید آقایان.

کارتر: سلام؟

جونز: بله قربان! آقای رئیسجمهور.

کارتر: چیز دیگری شنیدهاید؟

جونز: بله قربان! من گزارشی از ژنرال وات دریافت کردهام. او پشت خط دیگر است، ولی اجازه بدهید تا خلاصهای را برای شما بیان کنم. او معتقد است که همۀ آمریکاییهایی که زنده هستند، از معرکه خارج شدهاند. این گزارش اوست.

کارتر: همۀ آمریکاییهایی که؟

جونز: او گفت همۀ آمریکاییهایی که زنده هستند. شواهد نشان میدهد که تلفاتی داشتهایم. گزارش او بدین‌ترتیب است. او گفت اطمینان نداریم که چه زمانی میتوانند مشکل را حل کنند... آنچه آن‌ها انجام دادهاند، به‌خاطر مشکل بالگرد و گذشت زمان بوده است... و پرواز خروج در طول روز. آن‌ها تصمیم گرفتند تا به‌خاطر خطر کشتهشدن نیروها، همه را با هواپیماهای سی ـ130 خارج کنند و بالگردها را همان جا رها نمایند.

کارتر: بسیار خوب!

جونز: برآورد آن‌ها این است که خدمۀ یک بالگرد... همان بالگردی که برخورد با آن اتفاق افتاده بود... خدمه... ناپدید... احتمالاً در جریان این برخورد، کشته شدهاند.

کارتر: بله! ... من...

جونز: احتمالاً پنج، آن‌ها فکر میکنند که یک نفر نجات یافته است و اینکه... در ایسی ـ۱۳۰[11]... وقتی بالگرد با آن برخورد کرد، خلبان گویا ناپدید شده است و فرض این است که کشته شده باشد. برخی مسافرین... بیشتر آن‌ها خارج شدند، ولی ممکن است که برخی نیز همچنان در داخل هواپیما گرفتار شده باشند.

 آن‌ها نتوانستند شمارش دقیقی از افراد داشته باشند. آن‌ها منطقه را جست‌وجو کردند تا مطمئن شوند که همه سوار هواپیما شده باشند. آن‌ها معتقد هستند کسی باقی نمانده است... به‌‌جز کشته‌‌ها..؛ ولی شمارش بسیار غیردقیق است. اکنون باید تلاش کنند تا راهی پیدا کنند برای... شرایط چگونه خواهد بود. اینکه... اگر آن‌ها همگی اکنون منطقه را ترک کنند... حدود دوونیم ساعت با ساحل فاصله دارند...که با هواپیمای امسی ـ130، خود را به آن برسانند و یک‌ونیم ساعت دیگر هم تا... مصیره راه است.

ما هواپیما را برای امداد پزشکی هوایی به مصیره میبریم... از ظهران پرواز میکند تا امکانات درمانی به‌محض رسیدن آن‌ها به منطقه فراهم باشد. ما... یک بالگرد به ناو برگشته است... همانی که من پیشتر گزارش دادم و نسبت‌به خدمۀ بالگرد هشتم نیز هنوز خبری در دست نیست. ما تمام تلاش خود را برای نجات آن انجام خواهیم داد. پایان.

کارتر: متوجه هستم.

جونز: و نیز سعی میکنیم تا تعداد دقیق را فوری اعلام کنیم... در برخورد و اینکه چند نفر از آنجا خارج شدند. خارجشدن با هواپیماهای سی ـ130 کمی متفاوت است... خروج به‌شکلی سریعتر... بهتر... و کمتر... تا خطر حمله احتمالاً کمتر شود... کمتر از اینکه دو بالگرد و هواپیماهای سی ـ130 هر دو از آنجا پرواز کنند.

کارتر: بله دیوید! متشکرم.

جونز: بله قربان!

[تماس جدید]

دیویس:... پس دستور این است که خدمه به نیمیتز برگردند... ریشآبی 5 باید فوری از اتفاقات در مسیر آگاه شود و اطلاعات باید به فرماندهی کل ناوگان اقیانوسآرام منتقل گردد. سؤالات خاص: آیا میتوان وضعیت همۀ خدمۀ هشت بالگرد را مشخص کرد؟ آیا در برخورد بالگرد/ سی ـ130 پرسنل نیز تلفات داشتهاند؟ شما پیشتر پاسخ دادهاید.[12]

متن زیر صفحات 17 تا 22 یک متن 25صفحهای با عنوان کاست 2808#2 طرف اول است. همۀ پرانتزها غیر از مواردی که میگوید متن از طبقهبندی خارج نشده است، در نسخۀ اصلی موجود بوده است.

اینمن: بله!

جونز: نکتۀ دیگر در این رابطه این است که ما میخواهیم تاحدامکان مسئله مخفی بماند. باید تاحدامکان کسی از این موضوع باخبر نشود... به‌ویژه ایرانیها... تا اینکه آن‌ها چیزی را کشف کنند؛ چراکه باید آن هواپیماهای سی ـ130 را خارج کنیم که ظرف چند ساعت آینده انجام میشود...، اما هنوز خدمۀ یک بالگرد وضعیتشان مشخص نیست و باید آن‌ها را نجات بدهیم [دو سطر از طبقهبندی خارج نشده است].

اینمن: [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [دو سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

اینمن: ما به انجام این کار ادامه خواهیم داد.

جونز: بسیار خوب.

اینمن: متشکرم.

جونز: خدانگهدار.

[تماس جدید]

صدای و: ... برای رئیسجمهور.

جونز: بسیار خوب. [توقف] بله قربان!

کارتر: سلام دیوید.

جونز: آخرین خبر این است که همۀ پنج هواپیمای سی ـ130 در مسیر بازگشت هستند. آخرین هواپیما ظرف 1 ساعت و 5 دقیقۀ دیگر از ساحل عبور میکند.

کارتر: حدود 8:10 به ساعت ما.

جونز: بله قربان! ظرف 2 ساعت و 40 دقیقۀ دیگر فرود میآید... حدوداً قبل‌از ساعت 10:00 به وقت ما در مصیره خواهند بود. اولین هواپیما کمی قبل‌از این ساعت فرود خواهد آمد. آن‌ها سریع از منطقه خارج شدند.

کارتر: پس آخرین هواپیما حدود ساعت 10 باید فرود آمده باشد؟

جونز: بله قربان! حدود ساعت 10. پنج هواپیما در مسیر برگشت‌اند. بهترین... آن‌ها باید همه‌چیز را برآورد کنند...، ولی معتقد هستند چهار خدمه در آراچ ـ53 بودند که در جریان برخورد ناپدید شدهاند، یک خلبان هواپیمای سی ـ130 و دیگری در قسمت پشتی و درمجموع شش نفر تقریباً تأیید شده است.

ممکن است افراد دیگری نیز از این گروه ناپدید شده باشند. ما هواپیماهای امداد هوایی را در اختیار داریم... یکی از آن‌ها را برای فردا در ظهران مستقر کردیم... و یک هواپیمای سی ـ 9 حامل خون نیز از آلمان به پرواز درآمده است و به‌سمت وادی قنا میرود. گزارشی به دست ما رسیده است از [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است]... ما مطمئن نیستیم... ممکن است از خدمۀ بالگردی باشد که گم شده است، به‌هرحال گزارش اولیۀ آن‌ها بدین‌قرار است که آن‌ها هنوز مکان این بالگرد را شناسایی نکردهاند؛ بنابراین ما با شتاب، بر روی این قضیه مشغول کار هستیم [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] و نیز کل فرایند نجات خدمهای که گرفتار شدهاند.

کارتر: دیوید، این کار را چگونه انجام خواهیم داد؟

جونز: احتمالاً با همان بالگرد آراچ ـ53 که به ناو نیمیتز برگشته و سوختگیری کرده است. آن‌ها البته بالگردهای دیگر هم دارند. این سریعترین راه است. ما همچنین... ما یک هواپیمای سی ـ 5[13] را در نیومکزیکو آماده کردهایم... به پرواز درآوردن چند بالگرد آراچ ـ53 ویژه که پیشتر پرواز نکرده بودند تا از افشای عملیات جلوگیری شود. اگر عملیات خیلی دچار پیچیدگی شود، آن‌ها بهتر عمل میکنند، ولی به نظر میرسد که نیمیتز میتواند در نجات شرکت کند... از نیمیتز... با بالگردهایش، اگر بتوانیم مکان حضور خدمه را شناسایی کنیم. پس این جایی است که... اکنون به نظر میرسد که همه با هواپیما از منطقۀ صحرای یک خارج شده‌‌اند و به ساحل نزدیک هستند. تمرکز ما بر روی یافتن خدمه است و اینکه مطمئن شویم که آن پنج هواپیما بدون مشکل از خط ساحلی عبور میکنند.

کارتر: دیوید یک نکتۀ دیگر اینکه ما نمیخواهیم مشکل را با راهانداختن یک جنگ هوایی درستوحسابی در ایران، دوچندان کنیم.

جونز: بله قربان! به من گفته شده است که...

کارتر: بعداز اینکه مکان خدمه را شناسایی کردیم، باید به‌دنبال چارهای باشیم که چگونه آن‌ها را خارج سازیم.

جونز: بله قربان! وقتی به نتیجه رسیدیم، با شما یا هارولد صحبت میکنیم و آن موقع مطمئن خواهیم شد که یک برنامۀ منسجم برای ورود به آن منطقه و خارجکردن افراد داریم. من به هارولد گفتم که گزینۀ بهتری که ما داریم [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است]، سوارکردن خدمۀ این بالگرد است. هیچ گزارشی موجود نیست [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است]، هرگونه اطلاعی از هر فردی در هر مکانی.

کارتر: غیرقابل باور است، اینگونه نیست؟

جونز: بله قربان!

کارتر: فرد دیگری وارد دفتر شده است و تلویزیون را تماشا میکند. گویا آشوبها و درگیریهای گستردهای در خیابانهای تهران به‌خاطر منازعات دیگر، جریان دارد و آن‌ها میگفتند که خیابانها در تهران تقریباً وضعیتی مانند دوران سرنگونی شاه پیدا کردهاند.

جونز: من از این موضوع اطلاع نداشتم. من میدانم که درگیریهای زیادی در اطراف مرز عراق وجود دارد و افراد بسیاری نیز در این جریان کشته شدهاند. اوضاع اکنون آرامتر شده است؛ چراکه همۀ نیروهای ژاندارمی در کشور هستند.

کارتر: بگذار اینطور تمام کنیم؛ من هیچ‌چیزی نمیگویم تا اینکه با شما هماهنگ شویم. شما هم قبل‌از اینکه هر بخش از پیشروی دوبارۀ آن‌ها به داخل ایران را قطعی کنید، اطمینان حاصل کنید که از من یا هارولد تأییدیه گرفته شده باشد.

جونز: بله قربان!

کارتر: از هارولد میخواهم که اینجا در کنار من بماند.

جونز: بسیار خوب... ما این کار را خواهیم کرد... ما مشغول کار بر روی بخش، پس‌از بروز مشکل هستیم. همۀ همکاران من اینجا حضور دارند و... دستوری که من به فرماندهی کل ناوگان اقیانوس آرام دادهام، عبارت است از اینکه کشتیهایی که در... ما برنامهریزی کردیم تا این کار را پس‌از افشای عملیات انجام بدهیم... کشتیهایی که در خلیج‌فارس هستند، حرکت کنند...

کارتر: بله!

جونز: این کار زمان میبرد..؛ ولی لاسال[14] در بندر است و در بحرین میماند... برای مدتی نمیتواند حرکت کند و به نظر ما، بندر برای آن مکانی امن است... اما دیگران باید بیایند و تلاش کنند که تقابلی رخ ندهد. نکتۀ دیگری که به‌عنوان توصیه محسوب میشود... که من مخالف این هستم که... نابودکردن آن بالگردهاست...؛ مشکل این است که اگر تلاش کنیم که آن‌ها را نابود کنیم و برای این کار به مرکز کشور برویم، ممکن است قبل‌از اینکه مردم به آنجا برسند، برسیم، ولی نمیتوان مطمئن بود.

کارتر: نگران این مسئله نیستم. اگر یک کشتی جنگی اعزام کنیم، احتمالاً مشکلات بیشتری به وجود خواهد آمد.

جونز: احتمالاً یک جنگندۀ ای ـ6[15] خواهد بود قربان، ولی من توصیه نمیکنم...

کارتر: یک ای ـ6 یا هرچیزی... من...

جونز: ... توصیه...

کارتر: نباید این کار را انجام داد؛ چراکه اگر صدها ایرانی اطراف آن بالگردها با کنجکاوی مشغول نگاهکردن به آن‌ها باشند...، در این صورت تعداد زیادی از ایرانیها تلفات خواهیم داشت.

جونز: بله! موافق هستم.

کارتر: پس این کار را انجام نمیدهیم.

جونز: ما تمام تلاش خود را به خرج میدهیم... من این کار را پیشنهاد نمیکنم.

کارتر: بسیار خوب. بعداً برای بالگردها از آن‌ها حساب خواهیم کشید.

جونز: بله قربان!

کارتر: متشکرم دیوید.

جونز: این همۀ اطلاعات من بود.

کارتر: دیوید؟

جونز: بله قربان؟

کارتر: یک نکتۀ دیگر... ما دچار مشکل شدهایم و در رساندن پیام به قطبزاده و بنیصدر با تأخیرِ به‌نسبت زیادی مواجه شدهایم... آنچه میخواهیم که شما انجام بدهید...، ممکن است شما بخواهید در این مورد بهصورت مستقل فکر کنید... باید ازطریق سوئیس وارد عمل شویم و محتوا باید به فرانسه ترجمه شود و سپس...، بنابراین دستکم چند ساعت برای رساندن پیام به او، با تأخیر مواجه خواهیم شد. من باید دراسرع‌وقت به او اطلاع دهم که برنامه داشتیم گروگانها را نجات بدهیم... که لغو شد، به‌خاطر برخورد بین... حادثهای که بین هواپیما و بالگرد خودمان اتفاق افتاد. تا جایی که ما اطلاع داریم، هیچ ایرانی در این جریان کشته نشده است و اینکه ما... همۀ آمریکاییها، از منطقه خارج شدهاند. ما نمیخواهیم آن‌ها تصور کنند که ما به ایران حمله کردهایم و سبب شود که ناگهان آن‌ها حمام خونی علیه آمریکاییهای حاضر در کشورشان به راه بیندازند.

جونز: بله من فکر میکنم آن‌ها...، مدتی برای آن‌ها زمان میبرد که اگر خروج هواپیماهای سی ـ130 یا مانند آن را مشاهده نکنند... تا از آن بالگردها خارج شوند و سپس به آن‌ها نگاه کنند و هویت آمریکایی آن‌ها را تشخیص دهند... و نه...، همۀ آن‌ها نقاشی شدهاند... و برای ورود به آن‌ها...، ما مجبور بودیم برخی چیزها را رها کنیم... . ما اطمینان نداریم که آن‌ها... آنجا را رها کردهاند...، ولی به نظر من تا آگاهشدن آن‌ها زمان به‌نسبت زیادی فرصت هست. به نظرم چند ساعتی وقت داریم... .

کارتر: بله!

جونز: ... ما روی این موضوع کار میکنیم و هشیار هستیم.

کارتر: ... من را باخبر کنید به‌محض اینکه چیزی شنیدید دربارۀ... [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است]. دیوید، بهتر است تماس بگیرید...، همه در دفتر من حضور دارند... . سیگنال 176 است... و سپس به من بگویید که خط تلفن امن را پاسخ بدهم، اگر قصد تماس با من را داشتید.

جونز: بسیار خوب! سیگنال 176 و سپس درخواست کنم که شما خط تلفن امن را پاسخ بدهید.

کارتر: بله! یک نکتۀ دیگر دیوید، آیا اطلاع دارید که اجساد آمریکاییها در کدام منطقه قرار دارند؟

جونز: نه! اطلاع نداریم. ما... آن‌ها از یک جسد گزارش دادند، ولی مشخص نشد که آیا جسد از آنجا خارج شده است یا خیر. هدف این است که همۀ اجساد را برگردانیم.

کارتر: میدانم. میدانم که آن‌ها کامل سوختهاند.

جونز: آن‌ها گفتند که اجساد ناپدید هستند... . فکر کنم یک جسد برگردانده شده است و پنج جسد نیز مفقود شدند، اما هنوز کامل مشخص نیست.

کارتر: بسیار خوب. من اینجا منتظر تماس خواهم ماند.

جونز: بله قربان! متشکرم.

[تماس جدید]

جونز: ... یکی دیگر را ما برگرداندیم و نسبت‌به آن مطمئن نیستیم و این نشان میدهد که هفت فروند درحال بازگشت از منطقۀ صحرای یک هستند و یکی هم پیشتر به نیمیتز رسیده است. تصور میکنیم که خدمۀ یک بالگرد آنجا باقی ماندهاند. مسئلۀ اصلی... پس‌از بازگشت هواپیماهای سی ـ130 میپرسیم. گزارشی دریافت کردیم از [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است]. ما قصد نداریم با انجام یک مأموریت جست‌وجو، به خاک ایران نفوذ کنیم و یا از آن خارج شویم تا اینکه بتوانیم ابتدا کمی از مشکلات را حل کنیم... . بالگرد کجا سقوط کرده است؟ خدمه در چه موقعیتی قرار دارند؟ جمعآوری اطلاعات و آگاهییافتن از عملیات نجات. پایان.

لانگ: بسیار خوب، متوجه شدم. من پذیرفتم که تنها خدمۀ یک پرواز که به نیمیتز بازگشته است، در کشتی حضور دارند.

جونز: بله!

لانگ: ما... ما تلاش داریم تا ازطریق دفتر شما دریابیم که چه تعداد خدمه در هواپیماهای سی ـ130 هستند. ما انجام مأموریت جست‌وجو و نجات را پذیرفتیم و قرار است به او بگوییم که به ما برنامه بدهد... . حالا آن را اجرا نکنید...، ولی طرحهایی به ما دربارۀ جست‌وجو با درنظرگفتن خروج و عدم خروج از کشور ارائه کنید. اکنون ما تقریباً مجاب شدهایم...، یا ایران... که ماهیت بیپر اینگونه است که شناسایی آن در گسترهای بیشتر از پنجاه مایل غیرممکن است و احتمالاً از جایی که ما در خلیج هستیم، این عدد کمتر میشود. پس به نظر میرسد که اگر واقعاً یک بالگرد سقوط کرده باشد، تنها راه برای یافتن بیپر... غیر از سیستم اتاق بالگرد...، پرواز بر فراز آسمان ایران است. ما این کار را انجام نخواهیم داد، مگر اینکه شواهد دیگری به دست آید که این کار ضرورت دارد.

جونز: بسیار خوب، من موافق هستم. شاید آن‌ها با استفاده از تاریکی شب، بتوانند پنهان شوند؛ آن بالگرد آراچ ـ53 توانایی برای سپریکردن شب را دارد... توانایی برای عملکرد در شب ممکن است کمک کند. ممکن است هواپیماهای سی ـ130 که درحال خروج از منطقه هستند، بتوانند نشانهای از بیپرها پیدا کنند. همچنین وقتی خدمه رسیدند، میتوانیم اطلاعاتی راجع‌به زمان سقوط آن بالگرد به دست آوریم. اگر ناگهان در آسمان ناپدید شده است، به‌احتمال زیاد سقوط کرده است. اگر به‌خاطر مشکل فنی عملیاتش را لغو کرده بود، میبایست به یک نفر اعلام میکرد که درحال سقوط است.[16]

متن زیر صفحات 5 تا 8 یک نوشتۀ 23صفحهای با عنوان کاست 2808#3 طرف اول است. همۀ پرانتزها به‌جز آن‌هایی که میگویند متن از طبقهبندی خارج نشده است، در نسخۀ اصلی وجود داشته است:

صدای الف: بله قربان! میتوانیم.

جونز: بسیار خوب. [توقف] ... دو هواپیمای سی ـ130 به مصیره رسیدند...

کارتر: آها!

جونز: ... و سوم... همان نوع... حدود 15 دقیقۀ دیگر از ساحل عبور کرده است و حدود ۱ ساعت و 45 دقیقۀ دیگر فرود میآید... آخرینها. ما یک هواپیمای امدادرسان نیز پیشبینی کردهایم که زودتر از آن‌ها فرود خواهد آمد... هنوز تردید داریم نسبت‌به تعداد... تلفات در منطقۀ صحرای یک. این... آن‌ها مطمئن نمیشوند مگر بعداز فرود هواپیماها در مصیره و شمارش همۀ افراد. درحال‌حاضر ما معتقد هستیم..؛ ولی احتمال زیادی هست که خدمۀ بالگرد هشتم در هواپیمای سی ـ130 باشند. آن‌ها هنوز نتوانستهاند این موضوع را تأیید کنند... مرتباً ضدونقیض میشود... ازطریق یک کانال، ما تأییدیه را دریافت کردیم، ولی کانال دیگر حاکی از تردید بود... اما وقتی ۱ ساعت و 45 دقیقۀ دیگر فرود بیایند، کمی بعداز آن میتوان از این موضوع آگاه شد؛ بنابراین من میگویم بهتر است پنجاه‌پنجاه در نظر بگیریم که خدمۀ بالگرد هشتم... پس ما قرار نیست مأموریت نجات انجام بدهیم؛ البته هنوز مشخص نیست.

کارتر: اگر این اتفاق بیفتد، اولین خبر خوبی است که امشب دریافت کردهایم.

جونز: بله قربان!

کارتر: آیا اختلال و ناآرامی در ایران مشاهده شده است؟

جونز: چند لحظه پیش با دریابُد اینمن صحبت کردم و او گفت که همه‌چیز آرام است. هیچ...

کارتر: متوجه نمیشوم.

جونز: هیچ خبری نیست.

کارتر: دیوید، آیا میتوانید به من توضیح بدهید... ما درحال نزدیکشدن به نقطهای هستیم که من وادار به اطلاعرسانی شوم... اعضای کنگره... و حتی به مردم آمریکا. این قضیه کم‌کم درحال... حیاتی نیست، ولی بیشتر و بیشتر ضرورت مییابد. [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: من منتظر میمانم.

جونز: تصور در اینجا این است که آن‌ها... امروز با یکدیگر همکاری میکنند و... آنجا حالا روز است...

کارتر: اینگونه است؟

جونز: [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [چهار سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [هشتونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [هفت سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [سهونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [هفت‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [دو سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [نه سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: [سه‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

جونز: [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: بله، متوجه شدم. اگر به من نیاز داشتید، من آمادۀ کمک هستم.

جونز: نکتۀ دیگر این است که ما چه‌چیزی باید به عمانیها بگوییم...؟

کارتر: بله، سایروس و وارن مشغول کار روی این موضوع هستند.

جونز: برنامۀ ما عبارت بود از تلاش برای انتقال اتباعمان... به‌ویژه در شرایطی که برخی دچار سوختگی شدهاند و زخمی هستند... انتقال افراد به وادی قنا... پس آن‌ها دیگر در آن منطقه روی زمین نیستند... تا مراقبت و درمان آن‌ها انجام گردد... و اینکه آن‌ها از مصیره خارج شوند..؛ ولی احتمال دارد که... با نوعی افشای عملیات مواجه شویم.

کارتر: بسیار خوب. دو نکته وجود دارد... خلاصه این است... من باید از دو نکته آگاه شوم. یکی بالگرد هشتم... خدمه و دیگری اینکه آیا زنگ خطر برای سایرین به صدا درآمده است یا خیر.

جونز: [شش‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

کارتر: بسیار خوب.

جونز: ... به‌صورت خاص بهتر میتواند باشد.

کارتر: [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.] من خودم مشاورین را مدیریت میکنم.

جونز: بسیار خوب، قربان.[17]

متن زیر صفحات 15 تا 18 یک نوشتۀ 23صفحهای با عنوان کاست 2808#3 طرف دوم است. همۀ پرانتزها به‌جز آن‌هایی که میگویند متن از طبقهبندی خارج نشده است، در نسخۀ اصلی وجود داشته است:

براون: ما این موضوع را در نظر نمیگیریم، دستکم نه زیاد... نه بهزودی..؛ ولی نمیتوانید این‌ها را برگردانید.

جونز: دوباره... دیدهشدن آن. من ترجیح میدهم که با این موضوع موافقت کنم که...

براون: بسیار خوب.

جونز: ... اینکه پیش رفته است و بازگرداندن آن‌ها را فردا آغاز کنیم، اگر اقدام درستی باشد.

براون: بله... اجازه بدهید بررسی کنم، این ترجیح من است. بسیار خوب... معاون رئیسجمهور اینجاست و میخواهد با شما صحبت کند. سپس، پس‌از آن شاید بتوانید با جان مرتبط شوید تا دوباره با من تماس بگیرید... من در کاخ سفید و در دسترس خواهم بود... با دیدگاههای او دربارۀ پوشاندن اشیا که او به‌عنوان پیامهایی که ما ارسال خواهیم کرد، فرستاده بود. تنها پیامی که من ارسال آن را پیشنهاد میکنم و به‌شکلی مناسب اصلاح شده است، پیام هشدار فرمانده کل است. به نظر من درحال‌حاضر منطقی نیست که به پاکستان، عمان و ایران بگوییم که از کشتیهای ما فاصله بگیرند.

جونز: موافق هستم.

براون: بسیار خوب. با معاون رئیسجمهور صحبت کنید.

ماندیل: دیوید، تنها به اطلاعاتی دربارۀ برخی موارد نیاز دارم. اگر ازنظر عملیاتی درگیر هستید، دوباره با من تماس بگیرید.

جونز: نه، فعلاً فرصت گفت‌وگو دارم. اگر تماس اضطراری دریافت کردم... [کلمات مبهم هستند.]

ماندیل: مشکلی نیست. آنطور که من فهمیدم، هواپیماهای ما آن قسمت از خاک ایران را پاک‌سازی کردهاند.

جونز: بله، درست است. ما هنوز نسبت‌به خدمۀ یکی از بالگردها تردید داریم.

ماندیل: آها، ولی همۀ افرادی که در منطقۀ صحرای یک بودند، سوار هواپیماهای سی ـ130 شدند... آنجا را ترک کردند و دیگر در خاک ایران نیستند.

جونز: بله قربان! ما اتفاقی ناگوار در منطقۀ صحرای یک داشتیم، جایی که یک بالگرد با یک فروند هواپیمای سی ـ130 برخورد کرد و هر دو آتش گرفتند و به نظر میرسد که به‌جز یک خدمه در بالگرد، همه کشته شده باشند و تعداد کمی هم... شاید خلبان و یک یا دو نفر... ما مطمئن نیستیم... در قسمت عقبی سی ـ130 که در برخورد بود؛ ولی تا وقتی هواپیماها برنگردند، نمیتوان به قطع چیزی گفت؛ ولی تعداد کمی هم... ناشی از برخورد در آنجا، چراکه آن‌ها درحال آمادهشدن برای ترک آن منطقه بودند.

ماندیل: برآورد شما چند نفر است؟ شش کشته؟

جونز: ... حالا مشخص نیست. من میگویم... این چیزی است که تا حالا میدانیم، ولی ممکن است تعدادی از افراد نیز به‌خاطر آن حادثه، مفقود یا کشته شده باشند.

ماندیل: بله... دربارۀ خدمۀ بالگردی که ما در یافتنش مشکل داریم، چه میگویید؟

جونز: فکر میکنیم در هواپیمای سی ـ130 باشد، ولی مطمئن نیستیم. نوعی تردید و سردرگمی وجود داشت که... گزارش داشتیم که تنها شش خدمه، از منطقۀ صحرای یک خارج شدند. سپس گزارش دیگری رسید... خیر! هفت خدمه بودند و نیز فردی که سوارش کرده بودند. ما یک نفر دیگر را داریم، هشتمی که فرود آمده بود و سپس به نیمیتز برگشته بود.

ماندیل: آها!

جونز: حدود یک ساعت قبل به نیمیتز رسید. او گزارش داد که تصور این است که هفت نفر بودهاند و سپس یک نفر دیگر نیز به داخل هواپیما منتقل شده است. ما هنوز اطمینان نداریم... و من بهتر از پنجاه‌پنجاه میتوانم بگویم که سرنشین بالگرد هفتم سوار سی ـ130 شده است، ولی بیشک اطمینان بالایی در این رابطه وجود ندارد.

این هواپیما... سی ـ130 حدوداً 40 دقیقۀ دیگر در مصیره فرود خواهد آمد و سپس آن‌ها... ژنرال گست قرار است ملاقات کند با... هنگام پیادهشدن همۀ افراد را بررسی کند و دریابد که چه کسی مفقود است و... یکی از اولین اقدامات ما این است که بفهمیم آیا سرنشین آن بالگرد آنجا هست یا خیر؟ اگر نباشد، در آن صورت ما... یک نجات... مشکل، یافتن این فرد بدون اینکه وارد خاک ایران شویم... آن موقع ما تلاش میکنیم تا کارها را ازطریق آژانس امنیت ملی و دیگر نهادها انجام بدهیم... شواهدی به دست آوریم در این زمینه... برجهای رادیویی... ما پیشتر علامتها و سیگنالهایی از یک برج رادیویی داشتیم... اما ممکن است ساختگی باشد. چندین نمونه از این مورد را داشتهایم.

ماندیل: اگر سرنشین در هواپیما باشد، احتمالاً هواپیما باید فرود بیاید، چراکه او مصدوم است... یک بالگرد دیگر آن‌ها را سوار کرده است و به منطقۀ صحرای یک برده است، درست است؟

جونز: اینگونه حس میشود. اکنون محتملترین حالت این است که... اما هنوز قطعی نیست.

ماندیل: آها!

جونز: وقتی آن‌ها با یکدیگر برخورد کردند و تأخیرهایی که داشتند [کلمات نامشخص هستند به‌خاطر نفسکشیدن ماندیل]، همۀ آن‌ها تصمیم گرفتند که سوار هواپیمای سی ـ130 بشوند... قرار بود که بالگردها را به پرواز درآورند...

ماندیل: آن‌ها بالگردها را رها کردند... آیا آن‌ها را منفجر کردند؟

جونز: نه!... به چند دلیل: یکی اینکه آن‌ها وقت نداشتند... دلیل اصلی همین بود. حدس من این است که دلیل دیگر... دستکم اینکه اگر من با مشکل هواپیمای سی ـ130 مواجه بوده و مجبور به بازگشت بودم...

ماندیل: شما... شما ممکن است به آن‌ها نیاز پیدا کنید، بله؟

جونز: پس‌از فاجعه اینطور به نظر میرسد که همه‌چیز خوب پیش رفته است... ما از منظر اعتماد و اتّکا جایگاه خود را از دست دادیم... سه فروند از هشت بالگردمان را... و پیشتر تعیین شده بود که اگر بیشتر از دو فروند از هشت بالگرد را قبل‌از منطقۀ صحرای یک، از دست دادیم... احتمال ازدست‌دادن یک بالگرد دیگر بسیار زیاد بود... و بنابراین مأموریت موفقیتآمیز پایان نمییافت... پس بهخاطر یک مسئلۀ جزئی، سه بالگرد از هشت فروند [صدا به‌خاطر نفسکشیدن ماندیل مبهم بود]... مأموریت.

ماندیل: ما این بالگردها را بر فراز کشور با موفقیت به پرواز درآوردهایم، درست است؟

جونز: بله، ... آن‌هایی که از دسامبر گذشته یا قبلتر، در نیمیتز بودهاند، ولی آن‌ها از نیمیتز پرواز کردهاند و سرنشینان یک هفته زودتر، پروازهایی با این بالگردها داشتهاند. آن‌ها با بالگردهایی که ما در آمریکا داریم، متفاوت هستند؛ چراکه ماهها قبل، آن‌ها را با کشتی از کشور خارج کردهایم. ما مدتها روی آن‌ها کار کردهایم و با آن‌ها پرواز انجام میشده است و... یکی از این موارد است... قابلیت اعتماد بر مأموریت تأثیر گذاشت...

ماندیل: ما تنها دو وقفه و خرابی بد داشتیم، همین!

جونز: اینگونه به نظر میرسد که... هنوز هیچ خبری دربارۀ این منطقه از صحرا فاش نشده است و ما شگفتزده شدیم؛ ولی این وسایل نقلیه... و وسیلۀ نقلیهای که به آن سمت آمد، گویا هیچ به کسی خبر نداده است.

ماندیل: باورکردنش سخت است.

جونز: اگر من آنجا بودم و مطمئن نبودم که اگر سر خود را از زیر آب بالا بیاورید، ممکن است سرتان قطع شود... اینکه من یک فرد بیچاره و فقیر در این کشور بودم، مطمئن نیستم؛ ولی به‌سمت خانه نمیرفتم... شما نمیدانید که چه کسی آنجاست و قضیه چیست.

ماندیل: بله!

جونز: پس من... ما فکر میکنیم احتمال بالایی هست که او گزارش نداده باشد. اکنون اتوبوس حامل 41 مسافر... نمیدانیم که آیا این اتوبوس هنوز سالم است و اینکه آیا به‌سمت شهر حرکت میکند... اتوبوس خراب شده بود و آن‌ها منتظر ماشین بعدی بودند. خودروها بیشتر از آن چیزی بودند که انتظار داشتیم. ما میدانستیم که از آن جاده، خودروهایی عبور میکنند. ما انتظار این را در شب جمعه داشتیم... تعطیلات آخر هفته... خودروها در اواسط شب. انتظار نداشتیم که چندین خودرو آنجا باشند و مانع مسدودکنندۀ جاده برای متوقفساختن خودروها ایجاد شده بود. درهرحال، او هنوز به کسی خبر نداده است، پس تا حالا مخفی ماندیم و کارها درحال انجام است؛ اما قابلیت اعتماد... به‌محض اینکه عملیات لغو شد، وقتی شما آنگونه کارها را انجام میدهید... سردرگمی افزایش پیدا میکند و حادثه تأسفبار.

ماندیل: تصور میکنم که افراد بسیار ناامید و مستأصل شدهاند که گاهی کارآمدی خود را نیز از دست میدهند، درست است؟

جونز: ممکن است هرگز متوجه نشویم، ولی تلاش میکنیم مشخص کنیم که چه اتفاقی افتاده است...

ماندیل: بله، البته.

جونز: بالگرد با سی ـ130 آنجا برخورد کرد. به نظر میرسید که... اگر تردید آن بالگرد را بپذیریم... که تصور میکنیم اکنون در آن سی ـ130 است، میتوانستیم همۀ افرادمان را از آنجا خارج کنیم. هیچ شاهدی وجود ندارد که ثابت کند که ایرانیها تلفات دادهاند...

ماندیل: بسیار خوب، بسیار متشکرم دیوید.

جونز: خواهش میکنم قربان.

ماندیل: بسیار خوب، خدانگهدار.[18]



[1]. National Military Command Center

[2]. Brzezinski, Power and Principle, page 496.

[3]. Carter, Keeping Faith, p513–514.

[4]. Stebbins

[5]. Department of Defense, Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–19 Telephone Conversations.

[6]. Inman

[7]. Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–19 Telephone Conversations.

[8]. RH–53

[9]. Long

[10]. KC–135

[11]. EC–130

[12]. Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–9 Telephone Conversations.

[13]. C–5

[14]. LaSalle

[15]. A–6

[16]. Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–19 Telephone Conversations.

[17]. Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–19 Telephone Conversations.

[18]. Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–02–0007, J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, L14–19 Telephone Conversations.

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند

    زمان یافت نشد!

    اتفاق و وقایعی یافت نشد!

    قرارداد یافت نشد!

    سایر کلمات یافت نشد!

(Barbara Watson) (Chadli Benjedid) (Charles Kimball) (Dodson) (Edward Streator) (Ermarth) (Fahd) (Frigyes Puja) (George Wald) (John Derrase) (John Walsh) (Kamal Hassan Ali) (Kay Camp) (Lennox Hinds) (Leonard Weinglass) (Lori Damrosch) (Mary Anderson) (Nikita Khrushchev) (Paitilo Hospital) (Paul Washington) (Raymond Probst) (Richard Burt) (Richard Lehman) (Robert Gates) (Sadat) (Sol Linowitz) (Steve Oxman) (Susan Clough) ( Alfred Kamal Hassan Ali) (برژینسکی) (بورگت) (هنری اوون) 101st Airborne (Air Assult) 2 50 گروگان آمریکایی 53 آمریکایی 53 گروگان آمریکایی 75th Ranger Regiment 8 82d Airborne A. M. Gray Abdelkrim Gheraieb Abu Sayeed Chowdhury Aeroflot Aguilar Alan B. Golacinski Aldo Beckman Alfred Friendly Aligned Amadou Ambler Moss Andy Young Angus Ward Ann Swift Aristides Royo Arnold Raphel Arthur A. Hartman Association of Catholic Jurists Aubert Australian Wheat Board Azerbaijani Democratic Party Barbara Bergman Barbara Rosen Barry Rosen Barzan Ibrahim Al Bayh Bedjaoui Begin Bellmon Ben Huberman Benelux Benjadid. Benjamin Civilett Berenice Bill Bader Bill Bowdler Bill Miller Bob Ames Bob Carswell Bob Gates Bob Komer Bob Owen Bolsheviks Bonn Botha Boutros Ghali Brandt Bremer Brian Atwood British Foreign Office Broomfield Brunner Bruno de Leusse Brzezinski Byrd CENTO Capucci Carrington Carter Castro Charles Bray Charles Cogan Charles Duncan Charles Jones Charles Kirbo Charles Renfrew Charlie Beckwith Charon Chase Bank Chase Manhattan Bank Chatti Chemical Bank Cheron Christian Bourguet Christopher Claude Paye Clem Zablocki Communications Satellite Corporation Contadora Island Cooper Counterterrorist Joint Task Force Cyrus Vance Dale Hathaway Daoudi David Andelman David F. Trask David Frost David Jones David Mark David McGiffert David Newsom David Rubenstein De la Espriella DeBakey Dean Hinton Denend Denis Clift Dick Cooper Diego Cordovez Dietrich Stobbe Dobrynin Don McHenry Doughty Dr. Gharahi Dr. Kean EURODIF Edward Fried Edward Walsh Egyptian General Intelligence European Court of Human Rights Evans Exxon Faisal Far East Fascell Felipe Gonzalez Francois Frank Carlucci Frank Church Frank Kramer Frank Moore Frank Press Fred Bergsten Fritz Ermarth Gabriel Lewis Gabriel Robin General Bolibzan General Grigorenko General Haig General Torrijos George Ball George Vest George Walden Ghotbzadeh Gilman Goldwater Gorgas Graham Group of Seven Guyer H. Ross Perot Hamilton Hamilton Jordan Hani al Hansen Hanson Harold Brown Harry Jayewardene Hassan Head of Union of Syrian Bar Associations Hector Villalon Heikal Helman Henri Servant Henry Geller Henry Kissinger Henry Owen Henry Precht. Homer Meyer Homer Moyers Horelick Hottinger Houston Howard Baker Howard Hjort Howland Huyser ICA INTELSAT Implementation Coordination Group Inman International Commission of Jurists International Scientific Union Iran Freedom Foundation Islamic Front for the Liberation of Bahrain Islamic Guerrillas in America J. L. Piotrowski J.H. Rixse J.R. Jayewardene Jack Javits Jackson James L. Holloway James McIntyr James Vaught Jasper Welch Jean Jerrold Schecter Jerry Schecter Jewish Labor Committee Jim Schlesinger Jim Williams Joan Walsh Jody Powell John Chancellor John Goshko John Harmon John Kifner John McMahon John McMurray John Pustay John Sawhill John Shenefield John White Joint Task Delta Jordan Jorge Illueca Joseph Onek Kaiser Kalaris Katherine Keough Keystone Kops Khalid al King Constantine Kingman Brewster Kitty Hawk Klutz Kraft Kreisky LaSalle Laingen Lamsdorff Lang Larry Simms Leroy J. Manor Linowitz Lloyds Long Lopez Lopez Portillo Lopez Portillo Robert Armao Louisa Kennedy Luther Hodges MIT Mahi Mahtar M'Bow Marcel Salamin Marcel Saliman Mark Morse Marshall Brement Marshall Shulman Martin Ennals Marwan Mathias Matt Nimetz Mattingly Maynes McHenry McMahon Michael Alexander Mihri Mike Metrinko Mister Moore Molavi Moorhead Kennedy Morgan Guaranty Moslem Peoples Republican Party Muhammad al Muskie Naik National Academy of Science National Command Authority National Resistance Movement of Iran Nelson Dong Nicholas Henderson Noland Non Noriega Norman Rich Novak OECD OPEC OSTP Ohira Olof Palme Oplan I Oxman O’Dwyer Paris Bar Association Paris Coordinating Group Paul F. Gorman Paul Findley Paul Henze Paul Kreisberg Peacock Pearl Golacinski Peron Petitti Philip C. Gast Phillip Klutznick Piatilla Pittman Plotkin. Polisario Front Politburo Poncet Portillo Qudhi Harakat Rae Huffstutler Rafi Ahmad Rafiq Ahmed Rafiuddin Ahmed Ramsey Clark Ray Jenkins Reagan Reed Reg Bartholomew Reynolds Richard Cottam Richard David Vine Richard Falk Richard N. Cooper Richard Queen Ricks Ritzel Robert Blackwill Robert D. Blackwill Robert Dean Robert Mundheim Robert Murray Robert Owens Robert T. Curran Rockefeller Roger Fisher Romulo Escobar Ronald Spiers Rory Gonzalez Rosalynn Roy Ruegg SARESHTAHDARZADEH MOHSTOFI (SHAHPAR) SASC SEALS Sabah el Rikabi Sadeq alTuhani Saeb Salaam Salah Mohtadi Salim Samuel V. Wilson Sandinistas Sandjabi Sardar Jaf Saud al Saunders Sayyid Abbas al Schmidt Secretary to the Cabinet Shahi Sheikh Eziddin Hoseini Sheldon Krys Shell Shutler Simonin. Sir Frank Cooper Sir Michael Palliser Sir Robert Armstrong Snowbird Son Tay Spain Special Operations Review Group Stan Pottinger Stanley T. Escudero Stansfield Turner Stebbins Stephanie van Reigersberg Stephen Larrabee Stevens Stevenson Stoessel Strauss Stuart E. Eizenstat Suleyman Demirel Tarnoff Taylor Thatcher Thomas B. Hayward Thomas Thornton Tikriti Tim Deal Timm Tip O’Neill Tito Tomseth Tony Solomon. Turner UK Treasury UN Charter USMC University of Pittsburgh Utaibi Vasev Videla Viktor Sukhodrev W. Graham Claytor Walter Cronkite Walter Mondale Warren Christopher Warren G. Magnuson Wehner West German Socialist Party White Russian William Anawaty William D. Krimer William Odom William Perry William Webster Willy Brandt [8] ساندرز vanden Heuvel «آقای و» «ب» «حزب‌الله» «دانشجویان پیرو خط امام در لانه جاسوسی» «دانشجویان پیرو خط امام» «روری» گونزالز «فدائیان اسلام» «مهدی» «گروه اروپایی» «گروه ویژه 5421» آترتون آتگف (Utgoff) آذربایجان آذربایجانی­ ها آذربایجانی‌ها آذری‌ها آر وی سیکمن آرتور هارتمن آرمائو آرمائو (Armao) آرنولد رافائل آرنولد هورلیک آرون آریستیدس رویو آسترمن آقا شاهی آقای «م» آقای «و» آقای آرون آقای آگاه آقای ابتهاج آقای ایکس و وای آقای ایکس کریستین بورگت (Christian Bourguet) آقای برونو دو لوس آقای بلاکر آقای سالومون آقای سجادی آقای ص آقای فرانک کارلوتچی آقای فرهنگ آقای والریانی آقای وای هکتور ویلالون (Hector Villalon) آقای کریستوفر آقای کومر آقای کیربو آلبرایت (Albright) آلدو بکمن آلفا آلفرد (روی) آترتون آلفرد آترتون آلفرد فرندلی آلمانی آلمانی‌ها آلمان‌ها آلن دالس آلن گلانسینکسی آلن گولاچینسکی آمبلر موس آمریکا آمریکایی‌ها آن سوئیفت آنتونی دوبرینین آنتونی سالومون آنتونی لیک آنتونی کواینتن آندرس آگیلار آندری گرومیکو آنگوس وارد آنیبال بوگنینی (Monsignor Annibale Bugnini) آواکس آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آژانس امنیت ملّی آژانس بین‌المللی انرژی آکسمن آگوست آگیلار آیت ­الله آیت ­الله بهشتی آیت ­الله حجّت آیت ­الله خلخالی آیت ­الله خمینی آیت ­الله روح ­الله خمینی آیت ­الله شریعت­مداری آیت ­الله کاظم شریعت­مداری آیت­ الله آیت­ الله خمینی آیت­ الله صادق خلخالی آیت­ الله محمّد خمینی آیت‌الله آیت‌الله بهشتی آیت‌الله خلخالی آیت‌الله خمینی آیت‌الله خوئی آیت‌الله خوئینی آیت‌الله روح الله خمینی آیت‌الله روح‌الله خمینی آیت‌الله سید محمّد بهشتی آیت‌الله شریعت‌مداری آیت‌الله صادق خلخالی آیت‌الله صادق روحانی آیت‌الله طالقانی آیت‌الله پسندیده آیزنهاور آیوا ابو سعید چودری ابو ولید ابوالحسن بنی­ صدر ابوالحسن بنی‌صدر اتباع آمریکا اتباع آمریکایی اتحاد جماهیر شوروی اجساد نظامیان ارتش آمریکا احمد احمد خمینی احمد فرزند آیت الله خمینی احمد مختار امبو اخوان المسلمین اداره عملیات­ سیا (CIA Office of Current Operations) ادموند موسکی ادوارد استریتور ادوارد ساندرز ادوارد فرید ادیب داوودی ارتش آزادی­ بخش خلق (People’s Liberation Army ) ارتش آمریکا ارتش ایالات متحده ارتش ایران ارتش عربستان ارتش پاکستان اردشیر زاهدی ارمارث ارنست (Ernst) ارنوف اروپایی ­ها اروپایی‌ها اروپای‌غربی اریک لانگ اریک لانگ (Erik Land) استاندار خراسان استاندار خوزستان استانسفیلد استانسفیلد ترنر استخبارات استراوس استفان لارابی استفانی ون رابزبرگ استنلی اسکودرو استنلی پوتینجر استوارت ایزنشتارت استورات ایزنشتارت استوسل استیو آکسمن استیون لاوترباخ استیون کرتلی استیونز اسرائیل اسرائیلی‌ها اسقف اعظم اسقف توماس کلی (Thomas C. Kelly) اسقف توماس گامبلتن (Thomas Gumbleton)کاردینال اتین دوال (Etienne Duval) اسقف اعظم شهر الجزیره اسقف گامبلتن اسقف‌ اعظم اسنوبیرد اسپانیایی‌ها اسپاین اسپیرز اشرف اشمیت اصغر موسوی‌خوئینی اعتصام اعراب اعراب خوزستان اعضای اینتل‌ست اعضای سندیکا اعضای شورای انقلاب اعضای کمیته دائمی افغانستان اف ­بی ­آی اف بی آی (FBI) اف­ بی ­آی اف­ بی­ آی افسر میز ایران افسران سیا افسران نیروی دریایی ایران اف‌بی‌آی اقلیت بلوچ اقلیت‌های قومی اقلیت‌های کُرد الجزایری­ ها العتیبی المدحی الکسیس جانسون الیزابت سوئیفت الیزابت مونتاگن امام امام خمینی امام موسی صدر امبلر ماس امینی انتظام انجمن حقوقدانان کاتولیک اندرو یانگ اندی یانگ انقلابیون اسلام ­گرا انقلابیون مسلمانف ایرانی‌ها انور سادات انگلیسی انگلیسی‌ها اوبرت اوتو بورچ (Otto R. Borsch) اودوم اودویر اورودیف اولوف پالمه اوهیرا اوون اوپک اوکیتا (Okita) اویسی اپک اکبر گودرزی. اکسان ایتالیا ایتالیایی‌ها ایتان ایران ایر ایرانی ها ایرانی­ ها ایرانی‌ها ایرانی‌های غیرمهاجر ایرانی‌های یهودی ایزنشتات ایلتس ایل‌های قشقایی و بختیاری ایمز اینمن ایوانز باب اوون باب ایمز باب کارسول باب کومر باب گیتز باربارا برگمن باربارا روزن باربارا واتسون بارزانی بازرگان باند هشت بانک اگزیم‌ بانک صادارت بانک فدرال رزرو نیویورک بانک لویدز بانک مرکزی ایران بانک چیس بانک‌های آمریکا در فرانسه بانک‌های آمریکایی بانک‌های ایرانی بانک‌های بریتانیا بانک‌های ژاپن بانک‌‌ چیس بانک‌‌های آمریکا بای بتز(Betts) بجاوی بختیار بختیاری‌ها برادر خمینی برادرزاده خمینی براندت ونر براون برایان آتوود برت مور برزان ابراهیم التکریتی برمر برمنت برنر بروس جرمن بروس لینگن بروس کلارک بروستر برونر برچ بای برژنف برژینسکی برژینکسی برگت برگلند بری روزن بری گلدواتر بریتانیایی‌ها بلشویک‌ها بلمون بلوچ بلوچ­ های داخل ایران بلوچی بلوچ‌ها بلک ­ویل بلک­ویل بن برادلی (Ben Bradlee) بن هابرمن بنجامین سیویلتی بنه‌لوکس بنک آو آمریکا بنک آو امریکا (Bank of America) بنی ­صدر بنی احمد بنی صدر بنی­ صدر بنی­­ صدر بنیاد ضدخمینی آزادی ایران بنیامین سیویلتی بنیامین هابرمن بنیامین گیلمن بنی‌صدر بن‌جدید بهشتی بوتا بودلدر بودلر (Bowdler) بورگت بویراحمدی بک ویث بک­ویث بگین بیضی بیل بیل اودوم بیل بودلدر بیل جکسون بیل میلر بیمارستان مشهور پاناما (پیاتیلا) بیمارستان نظامی آمریکا (گورگاس) بیمارستان پایتیلو بین بیدر بیوک صابر تأسیسات نفتی ایران تاجران غلّات تارنوف تام تورنتون تامست تاچر تبعیدی­ های ایرانی تجّار ایرانی تراون ترنر ترودو ترودو (Trudeau) ترومن ترکمن­ ها ترک‌ها تری تدفورد تفنگداران دریایی ایالات متحده تنیسون گایر تورنتون توریخوس توماس آهرن توماس اونیل توماس تورنتون توماس شافر تونی سالومون تونی سولومون تُرک‌ها تُرک‌های آذربایجان تیتو تیلور تیم دلتا تیم دیل تیم نیروها و تجهیزات آمریکا تیم پزشکی فرانسوی تیمسار اویسی تیمسار جم تیپ اونیل تیپ ویژه 23 جاسپر ولش جان دراسه جان دراسه (John Derrase) جان دین جان دین (John Dean) جان ریکسی جان ریکسی. جان ساهیل جان شانافیلد جان شنفلید جان شنفیلد جان فینی (John Finney) جان لیمبرت جان مک­ ماهون جان مک‌مورای جان مک‌کیل جان هارمون جان والر جان والش جان وایت جان پاستی جان کندی جان کنسلر جان کیفنر (John Kifner) جان گریوز جان گوشکو جانسون جانسون لیلیان جایواردنه جبهه آزادی­ بخش ملّی الجزایر جبهه دموکراتیک ملّی جبهه ملّی جبهه ملّی ایران جبهه پولیساریو جردن جرولد شکتر جری شکتر جری میل جری پلاتکین جمال شمیرانی جمعیت خورشید و شیر قرمز جمعیت شیر و خورشید جمعیت شیر و خورشید سرخ جمهوری اسلامی ایران جنبش غیرمتعهدها جنرال جان پاستی جنرال دیوید جونز جهیمان بن محمّد بن سیف العتیبی (Juhaiman ibn Muhammad ibn Saif al جو هال جوانان ایرانی جودی جودی پاول جورج بال جورج هانسون جورج والد جورج والدن جورج وست جورج کالاریس جوزف استافورد جوزف اونک جوزف رید جوزف سوبیک جوزف هال جونز جونیوس ریچارد جایواردنه جک یاویتس جکسون جی جیم شلسینگر جیم ویلیامز جیمز رنچلر (James Rentschler) جیمز شلسینگر جیمز لوپز جیمز مکینتایر جیمز هیوز جیمز وات جیمز ویلیامز جیمی کارتر جین فرانسوا پونست حائری حافظ اسد حامیان خمینی حبیب شطّی حبیب شطی حبیبی حبیبی (سخنگوی شورای انقلاب) حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی حجت الاسلام علی ­اکبر هاشمی رفسنجانی حزب (کمونیست) توده حزب توده حزب جمهوری اسلامی حزب جمهوری خلق مسلمان حزب دموکرات حزب دموکراتیک آذربایجان حزب دموکراتیک کُردستان حزب سوسیالیست آلمان‌غربی حسن بنی‌صدر حسن نزیه حسن‌علی حسنی حسین خمینی حسین منتظری حقوقدان ­های فرانسوی حقوقدان فرانسوی هکتور ویلالون حقوقدانان ایرانی حقوقدانان فرانسوی حقوقدان‌های ایرانی حقوقدان‌های فرانسوی حکومت خمینی حکومت پهلوی خالد الحسن خاندان پهلوی خانم تاچر خانم تیم خانم نوبری خانم کیئو خانواده آر وی سیکمن خانواده آلن گلانسینکسی خانواده استیون لاوترباخ خانواده استیون کرتلی خانواده الیزابت سوئیفت خانواده برت مور خانواده بروس جرمن خانواده بروس لینگن خانواده بری روزن خانواده توماس آهرن خانواده توماس شافر خانواده جان لیمبرت خانواده جان مک­کیل خانواده جان گریوز خانواده جری میل خانواده جری پلاتکین خانواده جوزف سوبیک خانواده جوزف هال خانواده جیمز لوپز خانواده دوآن جیلت خانواده دونالد شارر خانواده دونالد هوهمن خانواده دونالد کوک خانواده دیوید روئدر خانواده رابرت انگلمن خانواده رابرت اود خانواده رابرت بلاکر خانواده ریچادر مورفیلد خانواده سلطنتی خانواده سلطنتی آل سعود خانواده فردریک کوپکه خانواده فیلیپ وارد خانواده للند هالند خانواده مالکوم کالپ خانواده مایکال ریگان خانواده مایکل مترینکو خانواده مایکل مولر خانواده مایکل هاولند خانواده مورهد کندی خانواده ویلیام بلک خانواده ویلیام داگرتی خانواده ویلیام رویر خانواده ویلیام کیئو خانواده ویلیام گالگوس خانواده ویکتور تامسث خانواده پائول لوئیس خانواده پائول نیدهام خانواده چارلز اسکات خانواده چارلز جونز خانواده کاترین کوب خانواده کلایر بارنز خانواده کوین هرمنینگ خانواده گری لی خانواده گریگوری پرسینگر خبرنگاران آمریکایی خبرنگاران ایتالیایی خرازی خلبانان نیروی هوایی خلخالی خلیل الوزیر خمینی خوئی دادستان کل بنیامین سیویلتی دادسون دادگاه حقوق بشر اروپا داریوش اول داماد خمینی دان مک‌هنری دانته فاسیل دانشجویان آمریکایی دانشجویان ایرانی دانشجویان ایرانی ساکن آمریکا دانشجویان میامی و لس آنجلس (LA ) دانشجویان نظامی ایرانی دانشگاه پیتزبرگ دانکن داوودی دبیرکل سازمان ملل دبیرکل عفو بین‌الملل دتانت در وزارت امور خارجه آمریکا دریابد دریابُد استانسفیلد ترنر دریابُد اینمن دریابُد ترنر دریابُد توماس هایوارد دریابُد توماس هیوارد دریابُد جیمز هالووی دریابُد لانگ دریابُد مدنی دریابُد هالووی دلتا دنند دنیس کلیف دنیس کلیفت دوآن جیلت دوبرینین دولت آمریکا دولت انقلابی ایران دولت ایالات متحده دولت ایران دولت بازرگان دولت جانسون دولت جدید نیکسون دولت فورد دولت مرکزی تهران دولت مصدّق دولت پاناما دولت پرون دولت کابل دولت کارتر دولت کانادا دونالد شارر دونالد مک‌هنری دونالد هوهمن دونالد کوک دونووان دپیلمات‌های ایرانی دکتر برژینسکی دکتر دی‌بیکی دکتر زبیگنیف برژینسکی دکتر قرحی دکتر قرهی دکتر مایکل دی‌بیکی دکتر نورمن ریچ دکتر کین دیتریش اشتوبه دیل دیل هاتاوی دین هینتون دیوان بین ­المللی دادگستری دیوان بین­ المللی دادگستری دیوان بین‌المللی دیوان بین‌المللی دادگستری دیود آرون دیوید دیوید آرون دیوید اف تراسک دیوید جونز دیوید راکفلر دیوید روئدر دیوید روبنستین دیوید فراست دیوید مارک دیوید مک‌گیفرت دیوید نیوسام دیپلمات ­های آمریکایی دیپلمات­ های ایران دیپلمات‌های آمریکایی دیپلمات‌های ایران دیپلمات‌های ایران در آمریکا دیپلمات‌های ایرانی دیپلمات‌های کانادایی دیک کاتم دیک کوپر دیگو کوردوز رئیس ­جمهور اسد رئیس ­جمهور الجزایر رئیس ­جمهور ایران رئیس اتحادیه کانون‌های وکلای سوریه رئیس سابق کانون وکلای پاریس رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلّح رئیس سرویس اطلاعاتی مصر رئیس شاخه نظامی فتح رئیس فدرال رزرو رئیس موقّت مجلس ایران رئیس یونسکو رئیس­ جمهور یوگسلاوی رئیس­ مجلس ایران رئیس‌جمهور (برژینسکی) رئیس‌جمهور ایران رئیس‌جمهور رویو رئیس‌جمهور سابق بنگلادش رئیس‌جمهور سادات رئیس‌جمهور سریلانکا رئیس‌جمهور عراق رئیس‌جمهور فرانسه رئیس‌جمهور پاناما رئیس‌جمهور کارتر رابرت آرمائو رابرت آندرز رابرت استراوس رابرت انگلمن رابرت اود رابرت اوونز رابرت ایمز رابرت برگلند رابرت بلاکر رابرت بلک‌ویل رابرت دین رابرت فیتس رابرت ماندیم رابرت مورای رابرت نواک رابرت کارسول رابرت کندی رابرت کوران رابرت کومر رابرت گیتز رابرتز اوون رابطین ایرانی پاناما رابطین فرانسوی راجر فیشر رادیکال‌های مارکسیست راس پروت رافائل رافل رانک چرچ راکفلر راکی سودارث رای هافستاتلر رجایی رجوی رسول پاپ رضا پسندیده رضا پهلوی رضوانی رفسنجانی رفیع احمد رفیع‌ احمد رفیع‌الدین احمد رفیق احمد(Rafiq Ahmed) رمزی کلارک رهبر ایران رهبر نظامی پاناما رهبران ایران رهبران جبهه ملّی رهبران شیعیان لبنان رهبران عراق رهبران کُرد رهبری ایران روئگ روحانی روری گونزالز روزالین روزنامه­ نگاران آمریکایی روزنامه‌نگار سوئیسی روزنامه‌نگار مصری روزنامه‌نگار مصری هیکل روزنامه‌نگاران آمریکایی روزنامه‌‌نگار مصری روزول گیلپاتریک روس‌ها رولاند ایوانز روملو اسکوبار رونالد اسپیرز روی جنکینز رویو رژیم بعث بغداد رژیم خمینی رژیم شاه رژیم کاسترو رگینالد بارتولومیو ریتزل رید رید (Read) ریموند پرابست رینولدز ریچارد برت ریچارد سالومون ریچارد فالک ریچارد مورفیلد ریچارد نیکسون ریچارد واین ریچارد کاتام ریچارد کاتم ریچارد کوئین ریچارد کوپر ریچارد  لیمان ریکاردو دلا اسپریلا ریگان زارت امور خارجه ایران زبیگنیف زبیگنیف برژینسکی زیبگنیف برژینسکی سادات سادات (Sadat) سازمان آزادی­ بخش فلسطین سازمان آزادی‌بخش فلسطین سازمان رادیو تلویزیون ملّی ایران سازمان سیا سازمان سیا (والر) سازمان سیا (کارلوتچی) سازمان ملل سازمان ملل متحد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی سازمان پیمان مرکزی سازمان کنفرانس اسلامی سازمان‌ آزادی‌بخش فلسطین سالوادور آلنده سالومون ساموئل لوئیس ساندرز ساواک سایروس سایروس ونس سران افغانستان سران ایران سران بعث سران عراق سران کشورهای اسلامی سربازان آمریکایی سربازان عراقی سرتیپ ادوارد جی لانسدال سرتیپ اودوم سرتیپ سعد صایل سرتیپ ویلیام اودوم سردار جاف سرشته ­دار زاده مستوفی (شاه­پر) سرلشکر آلفرد گری سرلشکر جاسپر ولش سرلشکر جیمز وات سرلشکر وات سرلشکر پیوتروسکی سرهنگ آریانا سرهنگ استبینز سرهنگ انصاری سرهنگ اویسی سرهنگ جم سرهنگ جهان‌بینی (سرتیم ایرانی محافظان شاه) سرهنگ جونز سرهنگ داتی سرهنگ دوم یوناتان نتانیاهو (Yonatan Neta) سرهنگ زاهدی سرهنگ غلام­علی اویسی سرهنگ غلام‌علی اویسی سرهنگ فتح الله مین­باشیان سرهنگ فضل­ الله زاهدی سرهنگ نوریگا سرهنگ هوشیار سرهنگ ویلیام اودوم سرهنگ پیتمن سرهنگ چارلی بکویث سرهنگ کینگ سرکیس سرگروهبان جوزف وینسنت سرگروهبان دیوید واکر سعودی‌ها سفارت آمریکا سفارت آمریکا در تهران سفارت کانادا سفرای اروپایی سفیدهای رودزیا سفیر آلمان در تهران سفیر آمریکا سفیر آمریکا در اتریش سفیر آمریکا در اسرائیل سفیر آمریکا در فرانسه سفیر استرالیا سفیر ایران در سازمان ملل سفیر ایرلند سفیر بروستر سفیر بریتانیا سفیر ترکیه سفیر دانمارک سفیر دانمارک در ایالات متحده سفیر دانمارک در تهران سفیر سریلانکا سفیر سوئیس سفیر سوئیس در ایران سفیر سوئیس در ایران (لانگ) سفیر سوئیس در ایراگروگان‌های آمریکایین (لانگ) سفیر سوئیس در تهران سفیر فرانسه سفیر لانگ سفیر مک‌هنری سفیر نروژ سفیر وست سفیر پاناما در پاریس سفیر پاکستان سفیر کانادا در تهران سفیران سوریه و سوئد در ایران سفیرایران سلاماتین (Salamatin) سلامتیان سلطان عمّان سلطان قابوس سلطان قابوس بن سعد عمّان سلیم سلیمان دمیرل سنا سناتور ادموند موسکی سناتور استیونسن سناتور جکسون سناتور رابرت سی‌برد سناتور سی­برد سناتور متیاس سناتور چرچ سنای آمریکا سنجابی سودابه سدیفی سودارث سودارث (Suddarth) سوزان سوزان کلاف سول لیونیتز سِر رابرت آرمسترانگ سِر فرانک کوپر سِر مایکل پالیسر سِر نیکولاس هندرسون سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده سپاه پاسداران سپهبد جان پاستی سپهبد ساموئل ویلسون سپهبد فیلیپ گست سپهبد لئوری مانور سپیرز سیا سیا و شورای امنیت ملّی سیتی­بنک (Citibank) سیتی‌بنک لندن سید عباس المهری سیمونین سین مک‌براید سیویلتی سیک سی‌برد شاذلی بن جدید شالمن (Shulman) شاه شاه رضا دوم شاه سابق شاه سابق ایران شاهزاده خانم شاهزاده سعود الفیصل شاهزاده فهد شاهزاده فهد بن عبدالعزیز آل سعود شاهزاده‌خانم اشرف شاپور بختیار شاید نولند شبح الرکابی شرکای شارون شرکت آئروفلوت شرکت آترتون شرکت دیتا سیستمز (Electronic Data Systems) شرکت شل شرکت فلوریت در اصفهان شرکت ملّی نفت ایران شرکت ملّی گاز ایران شرکت نفت ایران شرکت کروپ شرکت کشتی‌رانی ایران شرکت گاز طبیعی ایران شرکت‌های آمریکایی شرکت‌های نفتی آمریکا شرکت‌های نفتی ژاپنی شریعت­مداری شریعتمداری شریعت‌مداری شطی شلدون کریس شهبانو شهبانو (فرح) شهردار اشتوب شهردار برلین شهروندان آمریکا شهروندان آمریکایی شهروندان آمریکایی در ایران شهروندان اسرائیلی و تایوانی­ شهروندان ایران شهروندان تهران شورای امنیت سازمان ملل شورای امنیت ملّی شورای ملّی کلیساها شورشیان افغانستانی شورشیان کُرد شوروی شیخ عثمان نقشبندی شیخ عزّالدین حسینی شیرازی شیعیان بحرین شیعیان عراق شیعیان عراقی شیعیان عربستان شیعیان لبنان شیعیان هزاره شیعیان کویت صائب سلام صادق ­المهدی صادق التهنی صادق المهدی صادق المهدی سودانی‌ها صادق قطب­ زاده صادق قطب‌زاده صدراعظم اشمیت صدراعظم کرایسکی صدّام حسین صلاح مهتدی صلیب سرخ ضیاء طباطبایی عبدالرحمان برومند عبدالکریم غرایب عراقی­ ها عراقی‌ها عرب عرفات عفو بین ­الملل علی آگاه علی شریعتی علی طباطبایی عمّانی­ ها غلام­علی اویسی فتح فدائیان خلق فدائیان خلقِ فرانسوا پونست فرانسوی­ ها فرانسوی‌ها فرانک رینولدز فرانک مور فرانک پرس فرانک کارلوتچی فرانک کارلوتچی (سیا) فرانک کارمر فرانک کرامر فرد برگستن فردریک کوپکه فرزند آیت‌الله خمینی فرزند خمینی فرست بوستون (First Boston Co) فرستاده پاپ فرمانده ارتش ایران فرمانده نیروی دریایی ایران فرماندهان نظامی ایران فرندلی فرهنگ فریتز فریتز ارمارث فلسطینی­ ها فلسطینیان فلسطینی‌ها فورد فیلیپ شاتلر فیلیپ وارد فیلیپ کلوتزنیک فیلیپه گونزالس قاضی حرکان قاضی ویلیام وبستر قاضی چارلز رنفرو قبایل قشقایی قبیله قشقایی قذّافی قشقایی قشقایی­ ها قشقایی‌ها قطب ­زاده قطب زاده قطب­ زاده قطب‌زاده قطب‌زاده پسر (احمد) قمی لئونارد وینجلاس لاسال لامسدورف لانگ لاینگن لدل میپلز لرد کرینگتون لری سیمز لشکر 101 هوابرد لشکر 77 لشکر 82 هوابرد للند هالند للوید رولینز لنوکس هیندز لوئیز ادموند پتیتی لوئیزا کندی لوتر هاجز لوری دامروش لوپز پارتیلو لوپز پورتیلو لوپز پورتیو لیبیایی‌ها لیمان لیمن لیمنیتزر لیندا قائم‌مقامی لینگن لیونیتز لیک مؤسسه فناوری ماساچوست مائو تسه ­تونگ (Mao Zedong) مارتین انالز مارسل سالامین مارسل سالیمن مارشال مارشال برمن مارشال برمنت مارشال شولمان مارشال و فریتز مارک مارک لیجک مارک مورس مارکسیست­ های سکولار مارکسیست­ های مسلمان مارکسیست‌های اسلامی مارکسیست‌های سکولار مارگارت تاچر ماری اندرسون ماریون باری (Marion Barry) مازندرانی‌ها مالکوم کالپ مام موسی صدر ماندل ماندیل مانور ماینس مایک مترینکو مایکل الکساندر مایکل ریگان مایکل مترینکو مایکل مولر مایکل هاولند مبارزین آموزش‌دیده فتاح مبارک مت نیمتز متحدین عضو ناتو متحدین ناتو مترینکو متینگلی مجارستانی مجاهدین مجاهدین خلق مجتمع فلوریت مجلس ایران مجلس شورای اسلامی ایران مجلس مؤسسان مجمع عمومی سازمان ملل مجمع‌عمومی سازمان ملل محمد داوود خان محمدرضا شاه محمّد محمّد بجاوی محمّد رضا پهلوی محمّد مصدق محمّد هیکل محمّد گلپایگانی محمّدرضا پهلوی محمّدعلی رجایی محمّدکریم خداپناهی مدنی مذاکره‌کنندگان ایرانی مرجع فرماندهی ملّی مردم ایران مروان مرکز ملّی ارزیابی خارجی مسئول میز ایران مسئولین نظامی ایرانی مستخدم شاه مسلمانان تکنوکرات مسلمانان حنفی مشاور رئیس‌جمهور سوریه حافظ اسد مشاور شاه سابق ایران مشاوران سازمان آزادی‌بخش فلسطین مصری‌ها معین­ فر مقامات آلمان مقامات آمریکا مقامات آمریکایی مقامات ارشد ایران مقامات الجزایر مقامات ایران مقامات ایرانی مقامات بریتانیا مقامات تهران مقامات سعودی مقامات شوروی مقامات عالی­رتبه ایران مقامات عربستان مقامات مصری مقامات مکزیک مقامات کاخ سفید مقدّم مراغه‌ای ملون بنک (Mellon Bank) ملّاها ملّی‌گراهای ایران ملکه منتظری منصور فرهنگ منگیستو هایله ماریام (Mengistu Haile Mariam) مهدی بازرگان مورای (Murray) مورهد کندی موس موسکی مولوی مژده مهرآفرین مک ­ماهون مک ­هنری مک جورج باندی مک­ براید مک­ ماهون مک­ هنری مک­­ هنری مکینتایر مک‌براید مک‌ماهون مک‌هنری میستر مور میلر ناتو ناوگان اقیانوس آرام نایک نخست­ وزیر جامایکا میخائیل مانلی (Michael Manley) نخست‌وزیر بازرگان نخست‌وزیر بریتانیا نخست‌وزیر تاچر نخست‌وزیر ژاپن نزیه نشست اسلام‌آباد نلسون دانگ نلسون لدسکی نماینده آمریکا در سازمان ملل نماینده دائم الجزایر در سازمان ملل نماینده سیاسی پاپ نمایندگان مجلس ایران نمایندگان کامست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل نمایندگی ساندینستاس نهاوندی نهضت مقاومت ملّی ایران نواک نور محمد تره­کی نولند نوه خمینی نیامین سیویلتی نیروهای امنیتی عربستان نیروهای امنیتی پاناما نیروهای دلتا نیروهای زمینی آمریکا نیروهای زمینی و هوایی ایالات متحده نیروهای مسلّح شاه نیروهای ناتو نیروهای نظامی ایران نیروهای پاسدار نیروهای چپ‌گرای ایران نیروهای گردان 148 نیروی دریایی آمریکا نیروی دریایی ایالات متحده نیروی دلتا نیروی رزمی مشترک ضدتروریسم نیروی زمینی ایران نیروی هوایی ایالات متحده نیروی هوایی ایران نیمیتز نیوسام نیکسون نیکیتا خروشچف هاتینگر هادی قربانیار هادینگ هادینگ کارتر هارتمن هارولد هارولد براون هارولد ساندرز هارگراهام کلایتورولد ساندرز هاشمی هال هال ساندرز هالووی هانتر هانتینگتون هانسن هانسون هانی الحسن هاوارد بیکر هاوارد جورت هاولند هایزر هایگ هدایت آیت­الله خلخالی هدایت‌الله متین دفتری هدلی دونووان هرمان ایلتس هریس هلال‌احمر هلمن هلموت اشمیت همافران همسر بروس لینگن همسر شاه هملیتون هملیتون جردن همیتلون جردن همیلتون همیلتون جردن هنری {پرچت} هنری اوون هنری جایواردنه هنری راس پرو هنری سرونت هنری شاتز هنری پرچت هنری پرکت هنری کیسینجر هنری گلر هنز هنگ 75 تکاوران هود هورلیک هومر مویرس هومر میر هویسر هکتور ویلالون هکلر هیئت اعزامی کشیش‌های مسیحی هیئت الجزایری هیئت مدیره گندم استرالیا هیئت نمایندگی سازمان آزادی‌بخش فلسطین هیئت پنتاگون هیلاریون کاپوچی هیملتون جردن هینتون هیوز رایان هیوستن هیکل وات واردات وارن وارن مگنوسون وارن کریستوفر واسف والتر بدل اسمیث والتر ماندیل والتر کرونکیت والدهایم والدهایم(Waldheim) والر والری والری ژیسکار دستن واندن هوول واین وبستر وران کریستوفر وزارت امور خارجه آمریکا وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا وزارت امور خارجه ایران وزارت امور خارجه بریتانیا وزارت امور خارجه فرانسه وزارت خزانه‌داری بریتانیا وزارت دفاع ایران وزلی ویلیامز وزیر امور خارجه آمریکا وزیر امور خارجه ایران وزیر امور خارجه بریتانیا وزیر امور خارجه مجارستان فریگیس پوجا وزیر امور خارجه ونس وزیر امور خارجه پاکستان شاهی وزیر امور خارجه ژاپن وزیر براون وزیر دانکن وزیر سایروس ونس وزیر هارولد براون وزیر ونس وزیر ویلیام میلر وزیر چارلز دانکن وست ولش ولکر ولیعهد ونس وکیل سابق شاه ویدلا ویلالون ویلسون ویلی برانت ویلیام آناواتی ویلیام اسلوآن کافین (William Sloane Coffin) ویلیام اودوم ویلیام برومفیلد ویلیام بلک ویلیام جکسون ویلیام داگرتی ویلیام رویر ویلیام لیک ویلیام میلر ویلیام هووارد (William M. Howard) ویلیام پری ویلیام کریمر ویلیام کوآرلز ویلیام کیئو ویلیام گالگوس وین ویکتور تامسث ویکتور سوخودروف ّسایروس ونس پائول پائول فایندلی پائول لوئیس پائول نیدهام پائول هنز پائول واشنگتن پائول کریسبرگ پادشاه تبعیدی یونان پارلمان اتریش پاستی پاسداران انقلابی خمینی پاسداران ایرانی پالاسیوس پالاسیوس (Palacios) پاناما پانامایی­ ها پانامایی‌ها پاول پاپ پاپ جان پل دوم (Pope John Paul II) پتیتی پرتغالی‌ها پرتینی پرتینی (Pertini) پرل گولاچینسکی پروبست پروفسور ریچارد فالک پروفسور ریچارد کاتم پروفسور ریکز پروفسور فالک پروفسور کاتم پرچت پرکت پزشکان آمریکایی پزشکان پانامایی پسر امام پسر برادر بزرگ خمینی پسر خمینی پسندیده پطرس غالی پلاتکین پلوید کاتلر پلیس آمریکا پلیس نیویورک پلیس پارک (Park Police) پلیس کاپیتول (Capitol Police) پلیس‌های کی‌استون پلیود کاتلر پنتاگون پهلوی پولیت بورو پولیت‌بورو پیاتیلا پیتر پیتر تارنوف پیتر کانستبل پیمانکاران آمریکایی پیوتروسکی پیکاک چارلز اسکات چارلز بری چارلز جونز چارلز دانکن چارلز رنفرو چارلز کوگان چارلز کیربو چارلز کیمبل چارلی چارلی بکویث چرون چریک ­های مسلمان چریک‌های فدایی خلق چمران چپ ­گراهای ایرانی چپ رادیکال چپ­ گراها چپ‌ها چپ‌گراها چیس چیس بانک ژان کلود پای ژاندارمری ایران ژاندارمری تهران ژاندارمری طبس ژاپنی‌ها ژنرال ­های ایرانی ژنرال توریخوس ژنرال تیلور ژنرال جاسپر ولش ژنرال جان پاستری ژنرال جان پاستی ژنرال جانسون ژنرال جونز ژنرال دیوید جونز ژنرال رابرت هویسر ژنرال راجرز ژنرال عمر توریخوس ژنرال محمّد الماحی ژنرال مکس‌ول تیلور ژنرال هایگ ژنرال وات ژنرال ویلسون ژنرال ویلیام اودوم ژنرال پائول گورمن ژنرال پاستی ژنرال پالیزبان ژنرال گریگورنکو ژنرال گست ژوآن والش ژیسکار ژیسکار دستن (Giscard d’Estaing) کاترین کوب کاترین کیئو کاتز کاتز (Katz) کاتلر کاتلین استافورد کاتلین راسموسن کاتم کاخ سفید کارتر کاردار آمریکا کاردار سوئیس در ایران کاردار فرانسه و الجزایر کاردار یونان کارسول کارشناسان ایران کارشناسان ایرانی کارلوتچی کارمندان آمریکایی کارمندان شرکت نفت کارکنان آمریکایی سفارت تهران کارکنان شورای امنیت ملّی کارگروه ایران کارگروه ویژه آپلن یک کارینگتن کارینگتون کاستاندا کاسترو کالاریس کالدول (Caldwell) کانادایی‌ها کانتیننتال ایلینوی (Continental Illinois) کانستابل کانستبل کاپوچی کاپیتالیست‌ها کاپیتان نیل (تری) رابینسن کاپیتان گری سیک کایسر کتی گراس کخ کرایسکی کرفت کرونکیت کریستوفر کریستین بورگت کریستین بورگه کریم سنجابی کرینگتون کسینجر کسیگا کسیگا (Cossiga) کشتیرانی ایران کشورهای اسلامی کشیش هووارد کشیش ویلیام اسلوآن کافین کشیش‌های آمریکایی کشیش‌های مسیحی کلاتز کلارک کلایتور کلایر بارنز کلمنت کلوتزنیک کلیمنت زابلوکی کمال حسن علی کماندوهای ارتش آمریکا کماندوهای اسرائیلی کماندوی مصری کماندوی ویژه فرانسوی کمونیست ­ها کمونیست­ ها کمونیست‌ها کمپ سان­تای کمپانی‌های نفتی آمریکایی کمیته المپیک کمیته بین‌المللی صلیب سرخ کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی کمیته مشترک ایران کمیته کار یهودیان کمیته‌های کلیسا و پایک کمیسیون بین‌المللی قضّات کمیسیون سازمان ملل کمیسیون مشترک ایران کمیکال بانک کندی کنستانتین کنفرانس غیرمتعهدها کنگره آمریکا کنگره ایالات متحده کورا لیجک کومر کومله کوپر کوگان کوین هرمنینگ کُردها کی کمپ کیتی هاک کیربو کیسینجر کینگمن بروستر گابریل رابین گابریل لوئیس گارد ملّی عربستان گراهام گراهام کلایتور گراهام کلایتون گراهاموزارت امور خارجه آمریکا گرومان (Grummon) گرومن گرومیکو گرومیگو گروه آرون گروه اروپایی گروه بررسی عملیات ویژه گروه تبعیدی ایران گروه ترور فرقان گروه خمینی در پاریس گروه راکفلر گروه غنی‌سازی اورانیوم اروپا گروه هالووی گروه هفت گروه هماهنگی پاریس گروه ویژه 2/5412 شورای امنیت ملّی گروه‌های لیبرال اروپایی گروگان ­های آمریکا گروگان­ های آمریکایی گروگان­ های ایران گروگان­ های غیر یهودی گروگان‌ها گروگان‌های آمریکایی گروگان‌گیرهای «کمونیست» گری گری سیک گری لی گریفیث گریفیث (Griffith) گریگوری پرسینگر گست گلدمن (Golman) گلدواتر گنشر گنشر (Genscher) گورگاس گولاسینزکی گیتز گیلمن یاسر عرفات یانگ (Young) یاویتس یدالله سحابی یروهای دریایی ایالات متحده یزدی یوسف الصبای (Youssef Sebai) یگان آموزش افسران احتیاط ‌ براون