InternationalDocument
43506
متن سند
واشنگتن، 6 نوامبر 1979، 18:15 - 16:30
جلسۀ شورای امنیت ملی به ریاست رئیسجمهور در اتاق جلسات
شرکتکنندگان:
رئیسجمهور
معاون رئیسجمهور
وزیر ونس
وزیر براون
ژنرال جونز، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح
همیلتون جردن
جودی پاول
گری سیک
رئیسجمهور در آغاز جلسه اظهار داشت که مشکل ایران یکی از دشوارترین مسائلی است که ما از زمان حضور در کاخ سفید با آن مواجه شدهایم. تعدادی آمریکایی دستگیر شدهاند، هیچ دولتی وجود ندارد که بتوان با آن تعامل کرد و گویا هیچ تمایلی هم برای مذاکره وجود ندارد.
ما با این احتمال که آنها یکییکی یا همگی کشته شوند، مواجه هستیم. درصورت وقوع این اتفاق، انسجام ملت ما نوعی از اقدام تنبیهی را میطلبد. بههرحال، اولازهمه باید هر کاری میتوانیم برای نجات جان آنها انجام دهیم. اگر موفق شویم که آنها را از تهران خارج کنیم، آن موقع به فکر قطع روابط با ایران خواهیم بود. ابتدا بایستی راهی برای خارجکردن آنها پیدا کنیم. در گام بعدی باید جوانب انجام یک اقدام تنبیهی را درصورت نیاز بررسی کنیم.
رئیسجمهور بهطور جدی درمورد این مسئله فکر کرد و معتقد بود که نباید اقدامی انجام بدهیم که اوضاع را بدتر کند یا آزادی گروگانها را دشوار سازد و درپی آن، عقبنشینی یک شکست قلمداد شود.
دکتر برژینسکی یک دستور جلسه را پیشنهاد کرد:
اول: بازنگری وضعیت مذاکره با ایران و اقدامات بینالمللی که در دسترس هستند.
دوم: عملیات نظامی که در سه دسته قرار میگیرند؛ الف. عملیات آزادسازی گروگانها؛ ب. اقدام تنبیهی یا تلافیجویانه درصورت نیاز؛ ج. کارهایی که باید درصورت تجزیۀ داخلی یا سقوط ایران انجام دهیم.
او همچنین یادآور شد که با ساموئل لوئیس[2] سفیر آمریکا در اسرائیل صحبت کرده است و وی اظهار داشته است که اسرائیلیها با نگرانی، اوضاع ایران را رصد میکنند. این مسئله آزمونی برای شیوۀ واکنش ما بود.
معاون رئیسجمهور در این اثنا گفت که مسئلۀ بالا آزمون این هفته است.
وزیر ونس بهطور خلاصه به تشریح وضعیت پرداخت؛ ما توانستیم با آیتالله بهشتی در تهران ارتباط برقرار کنیم.[3] او معتقد بود که اعزام فرستادهها ایدۀ خوبی است و قول داد که این موضوع را در شورای انقلاب مطرح کند.
ما یک هواپیما را برای اعزام فرستادهها به آتن[4] آماده کردیم، جایی که آنها باید منتظر تصمیمگیری بمانند. آنها حامل نامهای کوتاه از رئیسجمهور خواهند بود. هواپیما بهاندازۀ کافی بزرگ بود تا بتواند شصت گروگان را درصورت آزادی به کشور برگرداند.
رئیسجمهور میخواست بداند که آیا خارجکردن آمریکاییها از ایران بهمعنای قطع روابط است یا خیر.
وزیر ونس گفت: «تنها درصورتیکه بگوییم روابطمان را قطع میکنیم، اینگونه خواهد بود. ما میتوانیم صرفاً بگوییم که تصمیم داریم همه را از آنجا خارج کنیم. اگر ایرانیها از کاردار بخواهند که در کشور بماند، رمزی کلارک گفته است که با او در تهران میماند.»
همیلتون جردن سؤال کرد که «آیا گستاخانه نیست که ما این فرستادهها را قبلاز دریافت یک پاسخ از ایرانیها اعزام کنیم؟»
وزیر ونس گفت: «بله، اینگونه است؛ ولی ما میخواستیم که آنها در دسترس باشند تا در موقع دریافت جواب مثبت بتوانیم از آنها استفاده کنیم. اگر آنها مستقیم پرواز کنند، فردا صبح به تهران میرسند و حدود ساعت 10 صبح نیز در قم خواهند بود. بسیار حائز اهمیت است که مردم از این ابتکار باخبر نشوند تا زمانی که ما پاسخ آنها را دریافت کنیم.»
همیلتون جردن اشاره کرد که فرانک مور[5] به او گفته است که کنگره از این قضیه باخبر است. این مسئله رازی بود که خوب از آن محافظت نشده است.
رئیسجمهور اظهار داشت که حضور فرستادهها در آتن ضرر ندارد و اگر پاسخ دریافتی منفی باشد، آنها میتوانند بهآسانی به وطن برگردند.
وزیر ونس دستوراتی را که برای دو فرستاده آماده شده بود، برای حاضرین خواند.[6] بخش اصلی دستورات شامل دو قسمت بود: اول اینکه مدت حضور شاه در ایالات متحده متناسب با دلیل ورودش به کشور خواهد بود و دوم اینکه سکونتش در آمریکا دائمی نیست.
دکتر برژینسکی معتقد بود که نکتۀ دوم چندان ضروری نیست؛ چراکه عبارت اول به آن اشاره دارد. بههرحال، فرستادهها را میتوان توجیه کرد که بگویند عبارت اول درواقع بدینمعناست که حضور شاه در آمریکا دائمی نیست.
وزیر ونس اظهار داشت که شاه نسبتبه مشکلاتی که بهخاطر حضورش در آمریکا به وجود آمده است، ابراز نگرانی کرده است و نمیخواهد عامل آسیبدیدن شهروندان آمریکایی باشد.
رئیسجمهور گفت که رمزی کلارک میتواند این مسئله را به خمینی بگوید و دعوت مشتاقانۀ دولت مکزیک از شاه را بازگو کند.[7]
دکتر برژینسکی گفت: «من معتقد هستم که ایرانیها گفتههای رمزی کلارک را وعدۀ رئیسجمهور مبنیبر اینکه شاه آمریکا را ترک خواهد کرد تفسیر نمیکنند، حائز اهمیت است لکه آنها باید بگویند که دلایل محکمی برای اینکه انتظار بازگشت شاه را داشته باشیم، وجود دارد. هرچقدر ما شانس کمتری به ایرانیها برای بهرخکشیدن چیرگی خود بر ایالات متحده بدهیم، وضعیت ما بهتر خواهد بود.»
معاون رئیسجمهور موافق این قضیه بود. او معتقد بود بهتر است که وعده را مبهم مطرح کنیم؛ چراکه ممکن است علیه خودمان به کار گرفته شود.
دکتر برژینسکی یادآور شد که هرچقدر کمتر به آنها فرصت بدهیم، بهتر است.
وزیر ونس اظهار داشت که ما نباید توقعی برای بازگشت فوری شاه ایجاد کنیم؛ گرچه او ممکن است بخواهد چنین کاری انجام بدهد. در زمان حاضر، او سرطان گردن دارد و لولهای در بدنش گذاشته شده است؛ بنابراین امکان حرکت ندارد.
وزیر براون اظهار داشت که احتمالاً خارجکردن شاه از کشور چندان هم غیرممکن نباشد؛ ما همیشه انتقال بیماران را انجام میدهیم. بههرحال، این یک مشکل سیاسی جدی است.
رئیسجمهور پرسید که نظر خود شاه چیست؟
وزیر ونس پاسخ داد که شاه پذیرفته است تا پزشکان معالجش با پزشکان ایرانی درمورد وضعیت جسمانی او صحبت کنند، اما با معاینه توسط آنها موافقت نکرده است.
رئیسجمهور گفت که دستورالعملها خوب هستند و تنها یک مورد در آن باید حذف شود.
وزیر ونس درادامه اظهار داشت که سفیر پاکستان امروز به قم سفر کرده است تا با خمینی دیدار کند. مقامات الجزایر نیز احتمالاً تمایل دارند تا وارد عمل شوند. او همچنین گفت: «مشهور است که فردی به نام حسنعلی حسنی[8] در لبنان، بسیار به خمینی نزدیک است. [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] اگرچه آنها موفق نشدند که ازطریق سرکیس[9] با او تماس برقرار کنند.»
استانسفیلد ترنر گفت که بهتر است قضیه ازطریق سرکیس و وزارت امور خارجه پیگیری شود. با توجه به اینکه او میتواند یک دستور عزم ریاستجمهوری،[10] برای انجام این کار داشته باشد.
رئیسجمهور گفت که دستور عزم ریاستجمهوری ظرف پانزده دقیقه آماده میشود.
دکتر برژینسکی اظهار داشت که بنابر گزارش رسیده، آقای والریانی[11] از شبکۀ انبیسی[12]، از جریان سفر فرستادهها به ایران آگاه است و میخواهد خبر آن را امروز عصر منتشر کند. هادینگ کارتر[13] تلاش داشت تا او را از انجام این کار منصرف کند.
وزیر ونس گفت که والریانی مرد خوبی است و سخن منطقی را میپذیرد.
رئیسجمهور گفت: «اگر لازم شد، هادینگ کارتر، جودی پاول و نیز وزیر ونس باید با او صحبت کنند تا گزارش را پخش نکند.» او سؤال کرد که آیا بنگاههای خبری دیگر نیز از این قضیه باخبر هستند؟ همه موافق بودند که شواهد حاکی از این است که آنها اطلاعی از این موضوع ندارند.
وزیر ونس در ادامه اطلاع داد که پاکستانیها کمک بسیاری کردهاند و سفیر آنها برای دیدار با خمینی به قم سفر خواهد کرد.
ترکها از ورود به این مسئله شانه خالی کردهاند. آنها برای در اختیار قرار دادن سفارتشان، بهعنوان مکانی امن برای کاردار ما، تمایلی ندارند. دبیرکل سازمان ملل،[14] همۀ سفرای کشورهای اسلامی را فراخوانده است تا جدیبودن پیامدهای بینالمللی اقدامات ایران را به آنها یادآور شود.
استانسفیلد ترنر گزارشی مختصر دربارۀ گروهی که گروگانها را در اختیار دارند، ارائه کرد. آنها دراصل، احزاب اسلامی هستند که کاملاً به خمینی وفادار هستند. بهتازگی چپگراها نفوذ بسیاری در آنها پیدا کردهاند، اگرچه آنها همچنان به حمایت از خمینی ادامه میدهند.
چندی پیش آنها با حضور در رادیوتهران، به انتقاد از گفتوگوهای برژینسکی با بازرگان و یزدی در الجزیره پرداختند. آنها باهوش و سازماندهیشده هستند و به نظر میرسد که هدفشان تلاش برای خلع قدرت میانهروها در دولت باشد. تا جایی که ما اطلاع داریم، هیچ اثری از خشونت در سابقۀ آنها به چشم نمیخورد.
روشن است که خمینی اجازۀ تسخیر سفارت را صادر کرده است. شانس مذاکره با آنها زیاد نیست. وی همچنین اظهار داشت که امروز صبح فعالیت سکوهای نفتی جزیرۀ خارک متوقف شده است؛ بنابراین درحالِحاضر، ایران هیچ نفتی صادر نمیکند.
رئیسجمهور از نتایج کنفرانس خبری دانشجویان در تهران سؤال کرد.
دکتر برژینسکی گفت که مثل همیشه بوده است.
استانسفیلد ترنر اضافه کرد که آنها اظهار داشتهاند که هر اقدامی برای آزادساختن زندانیان منجر به کشتهشدن آنها خواهد شد.
وزیر براون گفت که پس باید از یک عملیات احتمالی نجات بحث کنیم. آنها این گزینه را بررسی کردهاند و دریافتهاند که برای انجام موفقیتآمیز این عملیات شانس بسیار کمی وجود دارد.
ژنرال جونز معتقد بود که همتای اسرائیلی ایتان[15] اکنون در واشنگتن است و موضوع انجام یک عملیات نجات، بهطور طبیعی هنگام صرف ناهار مطرح شده است. ایتان اوضاع تهران را بهدلیل فضای شهری، فاصلهداشتن از فرودگاه و سایر پیچیدگیهای موجود، بهمراتب دشوارتر از انتبه[16] میدانست.[17]
در این زمان، ژنرال جونز تصاویری از فضای سفارت و اطراف آن را به نمایش گذاشت که مشخص میکردند که ورود به شهر از طریق راههای زمینی چقدر دشوار است. بهدستآوردن چنین روشی غیرممکن است و خمینی میتواند میلیونها نفر را در خیابانها قرار بدهد. بهصورت کلی، آنها گمان میکردند که بالگردها تنها راه ورود به آنجا هستند.
ما دقیقاً مطمئن نیستیم که گروگانها کجا نگهداری میشوند، گرچه گزارشها حاکی از آن هستند که در زیرزمین سفارت نگهداری میشوند. امکان دارد بتوانیم در طول شب، سه بالگرد در محوطۀ سفارت فرود بیاوریم. لازم است که دستکم 120 نفر را وارد آنجا کنیم که 30 نفرشان بلافاصله به قسمت مسکونی خواهند رفت.
در اطراف سفارت، چندین ساختمان مرتفع قرار دارد و افراد ما میتوانند از آنجا به داخل سفارت تیراندازی کنند؛ بنابراین، آنها پیشنهاد میکنند که سه فروند بالگرد دیگر نیز به آنجا اعزام شوند تا به روند تأمین امنیت فضای داخل سفارت کمک کنند.
آنها مناطق حومۀ تهران را بررسی کردهاند تا فرودگاههای دورافتادهای را پیدا کنند که کمتر احتمال حضور سلاح یا پرسنل در آنها باشد. آنها یک فرودگاه که کمتر مورد استفاده قرار میگیرد را در حدود شصت مایلی جنوب شهر پیدا کردهاند که بهعنوان یک پایگاه هواپیماهای سی ـ130[18] استفاده میشده است. آنها معتقد هستند که بالگردها و هواپیماها باید آنجا فرود بیایند و بدینترتیب بالگردها میتوانند از این مکان به داخل شهر پرواز کنند.
امکان انجام این عملیات بدون اطلاع ایرانیها، تقریباً صفر است؛ حتی اگر آنها ندانند که عملیات در کدام منطقه قرار است انجام شود.
ازسمت دریا نمیتوان بهآسانی به تهران دسترسی پیدا کرد. این کار احتمالاً نیازمند استفاده از پایگاههای عربستان سعودی یا ترکیه است. بالگردهای نیروی دریایی امکان سوختگیری در هوا را ندارند؛ بنابراین باید از بالگردهای نیروی هوایی استفاده کرد. شش فروند از آنها در بریتانیا هستند و بقیه هم در ایالات متحده و اوکیناوا[19] قرار دارند که این یعنی قراردادن آنها در نقطۀ موردنظر نیازمند طیکردن مسافتی طولانی است. این کار شانس انجام یک تمرین طولانی را از بین میبرد.
آنها اکنون درحال بررسی راهی هستند که بالگردها بتوانند به محل موردنظر بروند، بدون اینکه این کار با عملیات آزادسازی مرتبط باشد و برای مثال دلیل آن تمرین نظامی در دریای مدیترانه[20] اعلام شود.
اگر عملیات در طول روز انجام شود، نیروی هوایی ایران بهاحتمال زیاد وارد عمل خواهد شد. برآورد شده است که 50درصد نیروهای هوایی ایران قابلیت هوابرد دارند؛ بهشرطی که متوجه بالگردها شوند یا هواپیماهای سی ـ130 را ببینند.
این مکان پانصد مایل از خلیجفارس فاصله دارد؛ بنابراین توانایی برای انجام هواگرد ناو پایه، بهمنظور پوشش هوایی را طولانیتر میکند. امکان دارد بتوانیم این کار ازطریق ترکیه یا ظهران[21] انجام دهیم.
وزیر ونس به این نکته اشاره کرد که ترکها احتمالاً با خواستۀ ما موافقت نخواهند کرد.
ژنرال جونز اضافه کرد که هرگونه درز خبر قبلاز موعد، به آنها این امکان را میدهد تا گروگانها را به مکانی نامعلوم منتقل کنند.
وزیر ونس گفت نمیتواند درک کند که ما چگونه باید وارد عمل شویم، بدون اینکه به آنها فرصت کشتن گروگانها را بدهیم.
معاون رئیسجمهور یادآور شد که آنها احتمالاً یک ساعت قبلاز رسیدن بالگردها، آنها را خواهند دید.
ژنرال جونز اظهار داشت که حتی در بهترین شرایط نیز احتمال تلفات بسیار بالاست.
دکتر برژینسکی نیز معتقد بود که در چنین شرایطی انتظار تلفات میرود. او یادآور شد که این گروه سازماندهی ندارند و در ارتباطات نیز خوب نیستند. سیستم هشدار آنها ممکن است عمل نکند. فرصت خوبی برای انجام عملیات غافلگیرانه وجود دارد.
وزیر براون اینگونه اظهار داشت که فرود هواپیماها در عربستان سعودی ممکن است یک هشدار راهبردی به حساب بیاید. این بهمعنای آن است که چند ساعت زمان برای سازماندهی انجام یک عملیات در آنجا وجود دارد. بهعلاوه، فاصلۀ هوایی این منطقه تا تهران پنج ساعت است.
رئیسجمهور پرسید: «آیا بالگردی که تیم حمله را منتقل میکند، فضایی برای بازگرداندن تعدادی از گروگانها دارد؟»
وزیر براون معتقد بود که لازم است تعداد زیادی نیرو اعزام شوند تا بتوانند فرودگاه را حفظ کنند.
ژنرال جونز گفت که یک بالگرد برای 25 نفر فضا دارد. تیم حمله 120 نفر هستند و تنها سه بالگرد میتوانند همزمان فرود بیایند. عملیات خطر بالایی دارد. این کار نیازمند یک یا دو ساعت باقیماندن روی زمین داخل سفارت است؛ آنهم بهشرطی که همهچیز خوب پیش برود. مسئلۀ دیگر اینکه چگونه باید مطمئن شویم که آنها همۀ گروگانها را برمیگردانند؟
دکتر برژینسکی اعتقاد داشت که مزایایی نیز وجود دارد؛ چراکه یک گروه از افرادی که نظم و هماهنگی ندارند، ممکن است هنگام مواجهه با سربازان منظم و سازمانیافته، دچار وحشت و اضطراب شوند. چنین عملیاتی زمانی باید انجام شود که تمامی گروگانها کشته شده باشند.
همیلتون جردن گفت که آنها ممکن است شروع به کشتن گروگانها کنند، بهگونهای که هر روز یک نفر یا هر ساعت یک نفر را بکشند؛ در این صورت شرایط برای ما بسیار دشوار خواهد شد.
دکتر برژینسکی اظهار داشت که ارتش باید این گزینه را اصلاح کند. اگر آنها کشتن گروگانها را شروع کنند، ما باید کاری بکنیم.
استانسفیلد ترنز پیشنهاد کرد که یک ناو هواپیمابر به شرق مدیترانه اعزام کنیم.
ژنرال جونز گفت که احتمالاً نیازمند یک ناو هواپیمابر تهاجمی نیروی دریایی[22] در خلیجفارس خواهیم بود.
همیلتون جونز به این نکته اشاره کرد که بهاحتمال فراوان، کشور سومی حرکات ما را رصد و مشاهده خواهد کرد.
ژنرال جونز با این مسئله موافق بود که احتمال رصدشدن فعالیتهای ما، در یک فرودگاه غیرنظامی مانند ظهران بسیار بالا است.
دکتر برژینسکی پرسید که سعودیها چقدر سریع میتوانند واکنش نشان دهند و اطلاعات را به تهران منتقل کنند؟
استانسفیلد ترنر گفت که ممکن است بتوانیم با اعزام یک ناو هواپیمابر و کشتی تهاجمی آبیخاکی[23] مجهز به بالگرد به مدیترانۀ شرقی، سوخترسانی را در قبرس[24] انجام دهیم؛ آنها نزدیکتر به منطقۀ عملیاتی هستند.
وزیر براون ضمن اعلام موافقت کلی اظهار کرد که راهحل، استفاده از آسمان ترکیه است. این اقدام مشکلی ایجاد نمیکند؛ چراکه شوروی نیز همین کار را انجام میدهد حتی بدون اینکه اجازه بگیرد.
رئیسجمهور گفت که برنامه نیازمند بررسی بیشتر است. در نظر او، این طرح بیشتر شبیه حملۀ مصر به قبرس بود.[25]
ژنرال جونز معتقد بود که عملیات موفق، همواره بارهاوبارها شبیهسازی میشود، ولی درمورد ما فرصت برای آمادگی تفصیلی فراهم نیست؛ ولی بااینحال، کار را پیش میبریم و جزئیات را بررسی میکنیم.
رئیسجمهور گفت که اگر آنها گروگانها را بکشند، ما باید آمادۀ یک اقدام تنبیهی باشیم که تمام ایران را به آتش خواهد کشید.
دکتر برژینسکی تردید داشت که بتوانیم چنین عملیات تلافیجویانهای را انجام بدهیم.
وزیر براون ضمن اشاره به بحث قبل، اظهار داشت که میتوانیم از سفارت برای یک ساعت دفاع کنیم.
همیلتون جردن تأکید کرد که خبرگزاریها در برابر این مسئله سکوت نخواهند کرد و اینکه بخواهیم اعلام کنیم که تصمیم به انجام کاری داریم نیز ریسک بالایی به همراه دارد.
رئیسجمهور گفت که ایرانیها احمق نیستند. آنها منتظر نمیمانند که ما بیاییم و آنها را از بین ببریم. آنها گروگانها را از سفارت به مکان دیگری منتقل خواهند کرد. او نسبتبه اینکه غیرنظامیها بتوانند از آنجا خارج شوند، ابراز تردید کرد.
وزیر ونس گفت که درحالِحاضر این مسئله برای ما روشن نیست. هیچکسی را نداریم که با او گفتوگو کنیم؛ بااینحال، پروازها براساس روال عادی در جریان هستند.
رئیسجمهور پرسید که آیا انگلیسیها میتوانند با شهروندان ما در سفارت ارتباط برقرار کنند؟
دکتر برژینسکی نیز پرسید آیا میتوانیم از شرکتها بخواهیم تا به کارمندانشان بگویند که از کشور خارج شوند؟
وزیر ونس گفت که من این موضوع را پیگیری میکنم. او گمان میکرد که این کار اتفاق افتاده است، اما بااینحال مطمئن نبود.
ژنرال جونز یادآور شد که برای یک حملۀ تلافیجویانه، جزیرۀ خارک احتمالاً حیاتیترین تأسیسات ایرانیهاست. ابتدا آنها تصور میکردند که برای تسخیر جزیره به نیروهای زیادی نیاز ندارند، اما امروز آنها دریافتند که حدود 25 سرباز، 250 پرسنل دفاع هوایی و چند صد (تا 500) کادر نظامی در یک برنامۀ هواناو، در آن منطقه حضور دارند.
تاکتیک ما یا باید تسخیر جزیره باشد یا محاصرۀ آن؛ درواقع ما نمیتوانیم کل خلیجفارس را محاصره کنیم؛ چراکه تمایزگذاشتن بین کشتیها و مقاصدشان غیرممکن است. بهعلاوه، جزیرۀ خارک، مکانی نیست که بهآسانی بتوان آن را محاصره کرد؛ این جزیره بسیار به ساحل نزدیک است و هواپیماهای زیادی در آن منطقه وجود دارند.
وزیر براون اظهار داشت که جزیرۀ خارک یک اهرم فشار برای ما محسوب میشود. ما میتوانیم به ایرانیها نشان دهیم که اگر آنها نفت ما را قطع کنند، ما نیز میتوانیم نفت آنها را قطع کنیم؛ البته این کار بسیار خطرناک است. وی نسبتبه اینکه چنین اقدامی به تعطیلی سایر میادین نفتی خلیجفارس منجر میشود یا خیر، ابراز تردید کرد. شوروی چه واکنشی نشان خواهد داد؟
دکتر برژینسکی معتقد بود که واکنش بستگی به شرایط دارد. اگر ما چنین اقدامی را اکنون انجام بدهیم، بسیار برای ما بد تمام میشود و واکنشهای جهانی را برخواهد انگیخت؛ اما اگر در آینده گروگانها کشته شوند، امکان دارد که جهانیان این کار را درست قلمداد کنند؛ بهویژه اگر ایرانِ درحال تجزیه را ببینند.
رئیسجمهور از امکان حملۀ هوایی به جزیره سؤال کرد.
وزیر براون در پاسخ گفت این کار دوام بیشتری خواهد داشت؛ چراکه تأسیسات را نابود میکند.
دکتر برژینسکی اظهار داشت که تسخیر جزیره، درواقع یک امتیاز برای ماست. ما میتوانیم آن منطقه و ساکنینش را در اختیار داشته باشیم و بدینوسیله امتیاز بگیریم.
استانسفیلد ترنر گفت که نمیشود بهسادگی جزیره را برای مدت طولانی تعطیل کرد.
دکتر برژینسکی سؤال کرد که بهدستآوردن آمادگی برای انجام چنین حملهای چقدر زمان میبرد؟
وزیر براون پاسخ داد یک هفته.
ژنرال جونز پیشنهاد کرد که وارد عمل شویم و در زمان صرفهجویی کنیم. درحالحاضر، نیروی دریایی ما برای انجام تمرین نظامی، در اسپانیا[26] به سر میبرند و انتقال آنها به مدیترانۀ شرقی یا اقیانوس هند[27] یک حرکت سیاسی معنادار تلقی خواهد شد.
رئیسجمهور معتقد بود که اشغال خاک ایران سبب برانگیختهشدن مخالفتهای جهانی خواهد شد.
ژنرال جونز جزایر کوچک ابوموسی و تنبهای نزدیک دهانۀ خلیجفارس را پیشنهاد کرد که سالها قبل، توسط ایران اشغال شده بود و چندین امیر امارات[28] مدعی مالکیت آنها هستند. جمعیت آنها کم و سطح دفاع از آنها نیز پایین است؛ همچنین آنها ارزش راهبردی چندانی ندارند، غیر از اینکه بهخاطر نزدیکی به دهانۀ خلیجفارس، به مالکیت آنها ازنظر روانی اهمیت میبخشد.
همیلتون جردن پرسید که آیا جزیرۀ خارک برای خمینی و گروهش اهمیت دارد؟
وزیر براون گفت که در وهلۀ اول ممکن است چندان مهم نباشد، اما درواقع حیات و اقتصاد مردم وابسته به صادرات نفت از این جزیره است.
رئیسجمهور اظهار داشت که ما برای انسداد نفت خارک مشکلی نداریم و میتوانیم آن را انجام دهیم، البته وی چندان مطمئن نبود که فرانسویها، انگلیسیها، ژاپنیها و دیگر دولتها نیز بتوانند در این قضیه ما را همراهی کنند؛ بهویژه اگر کشورهای تولیدکنندۀ نفت برای اعلام همراهی با ایران، روند صادرات نفت خود را متوقف کنند.
ژنرال جونز اعتقاد داشت که جزایر کوچک دهانۀ خلیج، دقیقاً برعکس جزیرۀ خارک هستند. خارک اهمیت اقتصادی و عملی بسیار زیادی دارد، اما جزایر کوچک بیشتر اهمیتی نمادین دارند.
امکان دیگر، انجام حملات هوایی، بهویژه حمله به هواپیماهای اف ـ14 آمریکایی در ایران است. البته او یادآور شد که بسیاری از این هواپیماها در آشیانههایی نگهداری میشوند که ما خودمان برای حفاظت از آنها ساختهایم؛ بنابراین انتظار داریم که تعدادی از آنها را بتوانیم نابود کنیم.
راه دیگر بندرعباس است. شهری در جنوب ایران که محل تمرکز بیشتر نیروی دریایی کشور است. درهرحال، بهاحتمال فراوان حمله به نیروهای نظامی ایران سبب میشود که آنهایی که بعدها به کمک ما خواهند آمد، اکنون به دشمنان ما تبدیل شوند.
وزیر براون گفت که دستگیری خود خمینی آسانتر است.
استانسفیلد ترنر از امکان مینگذاری آبهای جزیرۀ خارک سؤال کرد.
دکتر برژینسکی در پاسخ اظهار داشت که نتیجۀ این کار چیزی جز مجازات دوستان ما نخواهد بود. او معتقد بود که تسخیر جزایر کوچک خلیج ارزش و نفع بیشتری دارد.
رئیسجمهور گفت که آنها احتمالاً میگویند که جزایر را بگیرید و نگران آنها نخواهند بود.
دکتر برژینسکی اعتقاد داشت که این کار آنها را نگران و ناراحت میکند. آنها غیرت شدیدی به سرزمین خود دارند. رفتن به سراغ جزیرۀ خارک یک بحران نفتی جهانی ایجاد میکند.
وزیر براون گفت سه جزیرۀ کوچک هیچ امتیاز ویژهای برای ما به همراه نمیآورند.
دکتر برژینسکی گفت که اگر آنها چند نفر از گروگانها را بکشند، ما به یک اهرم فشار نیاز داریم و اگر همه را بکشند، ما نیازمند یک اقدام تنبیهی هستیم.
وزیر براون معتقد بود که اگر ما هر اقدامی بکنیم، آنها احتمالاً همۀ گروگانها را خواهند کشت.
وزیر ونس از گامهای اقتصادیای که میتوانیم در نظر بگیریم، سخن گفت.
وزیر براون به این نکته اشاره کرد که ما میتوانیم یک کشتی ایرانی را توقیف کنیم.
معاون رئیسجمهور پیشنهاد داد که بیشتر بر گامهای اقتصادی تمرکز کنیم؛ در نظر وی، آن کار یک رویۀ وحشتناک است. او درادامه، این سؤال را مطرح کرد که جایگاه قانونی اقدامی مانند به گروگان گرفتن دیپلماتها چیست؟ آیا این نوعی اعلام جنگ است؟
دکتر برژینسکی پاسخ داد که این اقدام برخلاف بسیاری از توافقاتی است که ایران نیز در آنها حضور دارد؛ اما دلیل برای آغاز جنگ نیست، مگر اینکه آنها گروگانها را بکشند. او همچنین پیشنهاد کرد که شاید بتوان مسئله را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح نماییم و تلاش کنیم تا اقدام ایران در شورا محکوم شود.
وزیر براون گفت که جهان سوم[29] درمقابل ما خواهد ایستاد.
معاون رئیسجمهور ابراز تردید کرد؛ برای مثال، در مواردی همچون دزدی دریایی و تروریسم، تنها چند کشور افراطگرا هستند که چنین اقداماتی را محکوم نمیکنند.
دکتر برژینسکی توضیح داد که واکنش عراق و کویت جالبتوجه بوده است. هر دو کشور ابراز نگرانی کردهاند و این مسئله ممکن است در هر بحث جاری در سازمان ملل، نمود داشته باشد.
معاون رئیسجمهور گفت که دوست دارد تا تحلیلی حقوقی از وضعیت داشته باشد. او حدس میزد که چنین قضیهای در گذشته نیز بارها اتفاق افتاده است.
دکتر برژینسکی پیشنهاد کرد که باید نگاه دقیقتری به موضوع گزینۀ نظامی بیندازیم:
اول اینکه بایستی یک اقدام تنبیهی صرف را در دستور کار قرار دهیم که اثرگذار است، اما سبب ورودمان به یک نبرد نظامی بلندمدت نمیشود.
دوم، باید به دنبال اقداماتی باشیم که اهرم فشار محسوب میشوند تا بدینوسیله از پاسخهای آتی ایران جلوگیری کنیم. او معتقد بود که تسخیر سه جزیره فرصتهای خوبی را فراهم میآورد.
در این زمان، یک استراحت طولانی در جلسه اعلام شد و در این اثنا، رئیسجمهور با رمزی کلارک و ویلیام میلر، دو فرستادهای که قرار بود آن روز عصر به تهران بروند، گفتوگو کرد.[30]
بعداز شروع دوبارۀ جلسه، رئیسجمهور پیشنهاد داد که اگر ایرانیها پاسخ مثبت به فرستادههای ما بدهند، ما باید از انجام هر کاری که این فرایند را دچار اختلال کند، اجتناب کنیم.
رمزی کلارک معتقد است که رفتن بهسمت گزینۀ سازمان ملل پیشنهاد خوبی است، اما درحالِحاضر باید دست نگه داریم؛ مگر اینکه آنها فرستادههای ما را دستخالی برگردانند.
رمزی کلارک نیز توصیه کرد که کاردار ایران فراخوانده شود تا بهعنوان مترجم به کار گرفته شود؛ سپس رئیسجمهور با خمینی تماس تلفنی برقرار میکند و با استفاده از مفاهیم و اصول دینی درخواستش را مطرح میکند؛ البته این درصورتی است که ایرانیها به فرستادههای ما اجازۀ ورود ندهند. نسبتبه سازمان ملل نیز باید بر نقض قوانین بینالمللی تمرکز کنیم.
وزیر براون یادآور شد که ما با معلقنگهداشتن تمامی گزینهها، ممکن است زمان را برای تلافی، البته درصورت ضرورتش، از دست بدهیم.
رئیسجمهور گفت که در این اثنا باید تمامی احتمالات را بررسی کنیم.
وزیر براون اعلام کرد که فردا صبح نیز جلسهای برگزار میشود تا درمورد مسائل جاری، ازجمله آغاز حرکت بالگردها و ناوهای هواپیمابر، بحث و تبادلنظر شود. او با اشاره به اظهارنظر رئیسجمهور، ادامه داد که اگر ایرانیها با پذیرش فرستادههای ما موافقت کنند، هیچ اقدامی انجام نخواهیم داد.
رئیسجمهور نیز این نکته را تأیید کرد؛ ازآنجاکه این افراد جان خود را به خطر انداختهاند، پس ما نباید کاری کنیم که مأموریت آنها به خطر بیفتد. البته رئیسجمهور اطمینان نداشت که آیا راهی وجود دارد که بتوانیم ناو را بدون اینکه خبرش در صفحۀ اول نیویورکتایمز[31] منتشر شود، به حرکت درآوریم یا خیر.
وزیر براون خاطرنشان کرد که ناو 9 نوامبر به مومباسا[32] میرسد؛ اگر این اتفاق نیفتد، توجهات جلب خواهد شد. او گمان میکرد که اگر در گفتار این قول را بدهیم، بازهم امکان دارد که بتوانیم مسیر ناو را تغییر بدهیم؛ بهگونهای که تا دوسه روز تیتر خبرگزاریها قرار نگیرد.
جودی پاول گفت که بهنظر من، این یکی از مواردی است که دبیر مطبوعاتی مجاز است دربارۀ آن دروغ بگوید.
دکتر برژینسکی پیشنهاد کرد که تصمیمگیری به فردا موکول شود. اگر آنها فرستادههای ما را نپذیرفتند، در آن صورت، تغییر مسیر ناو اقدام خوبی است.
وزیر براون گفت که میتوانیم برای دیررسیدن ناو به مومباسا داستان بتراشیم. او سپس درخواست کرد که اقدامات احتمالی کشور، درصورت قطع رابطه با ایران بررسی شود. وی همچنین یادآور شد که هرگونه حمله به تأسیسات نظامی ایران، بهعنوان یک مجازات، اقداماتی را که درصورت تجزیۀ ایران ممکن است انجام دهیم، با مشکل مواجه میکند.
رئیسجمهور گفت که ما بهاندازۀ کافی همۀ فرضیههای موجود درمورد توقیف داراییهای ایران و نیز گامهای اقتصادی را ارزیابی نکردهایم. او معتقد بود که ایرانیها در این زمینه بسیار آسیبپذیر هستند. اگر قرار باشد کاری بکنیم، باید دامنۀ عمل ما گسترده باشد و حوزۀ اقتصاد را هم در بر بگیرد و تا جایی که امکان دارد، باید از کشتهشدن افراد جلوگیری کنیم. گزینههای اقتصادی بهصورت بالقوه، بهمراتب بهتر از حملۀ نظامی هستند.
دکتر برژینسکی سؤال کرد که درصورت کشتهشدن شهروندان آمریکایی، آیا ایالات متحده صرفاً با برداشتن گامهای اقتصادی غائله را فیصله میدهد؟ رئیسجمهور بعداز مکثی طولانی، ابراز تردید کرد. احتمالاً باید اقدامی تنبیهی را در دستور کار قرار دهیم؛ اما او تصمیم داشت تا کاری کند که سبب تحمیل هزینههای سنگین و مشکلات بلندمدت نجات از این مخمصه نشود.
استانسفیلد ترنر در این هنگام اضافه کرد که ما واقعاً تمایل داریم تا ایران را منزوی کنیم و مانعش شویم.
رئیسجمهور ضمن تأیید این نکته، اظهار داشت که ما باید اصرار کنیم تا متحدین اروپاییمان درزمینۀ محاصرۀ هوایی و نیز دریایی در کنارمان باشند. آنها امکان دارد موافقت نکنند، اما باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم.
جودی پاول نیز محاصره را یک اهرم فشار دانست، ولی بااینحال پرسید اگر این کار یک اقدام تنبیهی باشد، چه زمانی پایان مییابد؟
دکتر برژینسکی در پاسخ گفت که احتمالاً ما به هر دو نیازمند هستیم؛ حتی اگر آنها گروگانها را بکشند، بازهم به یک اهرم فشار برای جلوگیری از اقدامات بیشتر علیه شهروندان ایالات متحده که در ایران هستند، نیاز داریم.
همیلتون جردن نسبتبه اینکه بتوان شهروندان آمریکایی را شناسایی کرد، ابراز تردید کرد.
وزیر براون اظهار داشت که ما باید روی خط لولهای که فرآوردههای نفتی ایران را از محل استخراج به بازار منتقل میکند، متمرکز شویم.
معاون رئیسجمهور در همین زمینه یادآور شد که هوا رو به سردی است و این میتواند یک آسیبپذیری جدی به حساب آید.
وزیر براون گفت که بهگونههای مختلف این مسئله جالبتوجه است؛ چراکه سبب میشود تا آنها برای فرآوردههای نفتی به ما متکی باشند.
همیلتون جردن این نکته را مطرح کرد که برای تدارک چنین حملهای چقدر زمان لازم است.
ژنرال جونز در پاسخ اظهار داشت که ناو میدوی[33] حدوداً پنج روز با ما فاصله دارد. گزینۀ دیگر این است که هواپیماهای بی ـ52[34] را از گوآم[35] بیاوریم که حداکثر حدود 48 یا 72 ساعت زمان میبرد.
آنها نمیتوانند در جزیرۀ دیهگو گارسیا[36] فرود بیایند. ما عمداً باند فرود این جزیره را بیشتر از حد معمول باریک ساختیم که بی ـ52 نتواند در آن به کار گرفته شود؛ بااینوجود، هواپیمای سوخترسان میتواند از این جزیره به انجام عملیات بپردازد. درصورت وقوع هر اتفاقی، ما احتمالاً نیازمند ناو میدوی در نزدیکی یا داخل خلیج هستیم تا بهوسیلۀ آن بتوانیم از هواپیماهای بی ـ52 پشتیبانی هوایی داشته باشیم. راه دیگر، اعزام جنگندههای اف ـ15[37] به پایگاههای عربستان سعودی است.
دکتر برژینسکی تصمیمگیری درمورد میدوی را به فردا موکول کرد.
استانسفیلد ترنر گفت که هدف قرار دادن پالایشگاهها به خودمان نیز آسیب میرساند، اما دیگران با این نظر مخالفت کردند؛ با این استدلال که این تأسیسات، تا حدودی نیازهای ایران را برطرف میکنند نه نیازهای ما را.
رئیسجمهور معتقد بود که اگر آنها شصت شهروند آمریکایی را بکشند، ما باید ایران را مجازات کنیم. یک راه برای انجام این کار قطع تأمین سوخت موتورهای دیزلی و نفت سفید است. همچنین بایستی آغاز وضع تحریمها را نیز اعلام کنیم.
معاون رئیسجمهور این نکته را یادآور شد که وزیر دانکن، امروز صبح، در شورای امنیت ملی، اظهار داشته است که بخش عظیمی از نفت تأسیسات آرامکو[38] و سایر کمپانیهای نفتی آمریکایی به اروپا میرود؛ چراکه سود بیشتری دارد. براساس دیدگاه وی، اینکه به کمپانیهای بالا اعلام شود باید هرگونه کمبود در تولیدمان را جبران کنند، ایدهای عالی است. ما باید بفهمیم آنها واقعاً چقدر آمریکایی هستند؟!
وزیر ونس گفت سفیر وست[39] اعتقاد دارد که سعودیها بسیار خوشحال میشوند که درصورت تحریم آمریکا توسط ایران، کسری بهوجودآمده را جبران کنند.
وزیر براون پرسید آیا آنها با نابودی یک سکوی نفتی در ایران توسط آمریکا نیز موافقاند؟
دکتر برژینسکی گفت جلسۀ کمیتۀ ویژۀ هماهنگی ساعت 8:30 صبح برگزار میشود و وزیر دانکن قرار است که گزارشی درمورد وضعیت انرژی و پیامدهای آن ارائه دهد.
رئیسجمهور گفت ما نیازمند راهی برای مجازات ایران، بدون مجازات بقیۀ جهان هستیم.
همیلتون جردن اظهار داشت که اگر ایرانیها یکییکی آمریکاییها را بکشند، مردم ایالات متحده از ما انتظار دارند تا آنها را نجات دهیم؛ حتی اگر شانس موفقیت یک به صد باشد.
دکتر برژینسکی نیز اضافه کرد که آدمربایان معمولاً همۀ گروگانهای خود را نمیکشند. آنها آموزشدیده نیستند. این گروه، بهصورت ویژه هیچ آموزش جنگی را نگذرانده است.
با پایانیافتن جلسه، رئیسجمهور با اعلام خبر برگزاری جلسۀ شورای امنیت ملی به خبرگزاریها موافقت کرد. همچنین گروه موافق بود که درصورت عدم پذیرش فرستادهها، بسیار خوب است که رئیسجمهور با خمینی مستقیم تماس بگیرد.
[1]. Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Middle East File, Box 97, Meetings File, 11/6/79: NSC re Iran.
هیچ علامت دال بر سند طبقهبندی در آن وجود نداشت. برژینسکی نیز در جلسه حاضر بود.
[2]. Sam Lewis
[3]. طی یک تماس تلفنی که 6 نوامبر انجام شد، پرکت به بهشتی اطلاع میدهد که ایالات متحده قصد دارد تا کلارک و میلر را به تهران یا قم اعزام کند تا «بهمحض اینکه آمریکاییها آزاد شوند، دربارۀ تمامی مسائل باقیمانده بین دو دولت» گفتوگو کنند و اینکه فرستادهها حامل نامهای از کارتر به خمینی هستند. همچنین پرکت تقاضا میکند که نمایندهای از جمعیت شیر و خورشید سرخ (Red Lion and Sun) یا یکی از سفارتخانههای کشورهای اسلامی با گروگانها دیدار کند. بهشتی موافقت میکند که موضوع را با شورای انقلاب در میان بگذارد
Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Middle East File, Box 30, Subject File, Iran 11/1/79–11/10/79.
[4]. Athens
[5]. Frank Moore
[6]. براساس این دستورالعمل، هدف اصلی دو فرستاده آزادی سریع تمامی شهروندان آمریکایی محبوس در ایران است و هدف بعدی هم دیدار با شخصیتهای مذهبی ایران و «شنیدن دیدگاههایشان درمورد راههای رفع مشکلاتی که بر سر راه روابط دو کشور وجود دارد» است. همچنین براساس مفاد دستورالعمل ایالات متحده، به شاه برای انجام درمانهای پزشکی اجازۀ ورود داده است. او هیچ فعالیت سیاسی در آمریکا نخواهد داشت. دولت آمریکا اطلاعات کمی درمورد داراییهای وی در این کشور دارد. دولت آمریکا در کردستان دخالتی نداشته است و از تمامیت ارضی ایران حمایت میکند. توافقاتی با برخی مقامات ایرانی دربارۀ مسائل پشتیبانی نظامی حاصل شده است و اینکه دولت آمریکا خبرگزاریهای این کشور را کنترل نمیکند
Telegram 290407 to Clark and Miller in Istanbul, November 7; Department of State, Records of David D. Newsom, Under Secretary of State for Political Affairs, Subject Files, 1978–1981, Lot 81D154, Iran NODIS Cables Nov 1979.
[7]. Foreign Relations, 1977–1980, vol. XXIII, Mexico, Cuba, and the Caribbea0n, Document 166.
[8]. Hosan ala Hasani
[9]. Sarkis
[10]. Presidential Determination
[11]. Valeriani
[12]. NBC
[13]. Hodding Carter
[14]. UN Secretary General
[15]. Eitan
[16]. Entebbe
[17]. در 4 جولای 1976، کماندوهای اسرائیلی نزدیک به صد گروگانی را که توسط آدمرباهای حامی فلسطینیان، در فرودگاه انتبه اوگاندا (Uganda) به اسارت گرفته شده بودند، آزاد کردند. این عملیات بر حملۀ هوایی سریع، خارجکردن افراد، بازگشت و اطلاعات بهدستآمده از گروگانهای غیریهودی آزادشده متمرکز بود. هر هفت آدمربا، سه گروگان، بیست سرباز اوگاندایی و سرهنگ دوم یوناتان نتانیاهو (Yonatan Neta) فرمانده نیروهای اسرائیل، در این عملیات کشته شدند.
[18]. C-130
[19]. Okinawa
[20]. Mediterranean
[21]. Dhahran
[22]. U.S. Navy Attack Aircraft Carrier
[23]. Amphibious Assault Ship
[24]. Cypress
[25]. در 19 فوریه 1978، عملیات 58 کماندوی مصری برای نجات ۱۶ گروگان از دست دو تروریستی که یوسف الصبای (Youssef Sebai)، رئیس و سردبیر روزنامۀ الاهرام و دوست سادات (Sadat) را ترور کرده بودند، با شکست مواجه شد. گروگانها در یک هواپیمای خطوط هوایی قبرس، در فرودگاه لارناکا (Larnaca) که توسط تروریستها ربوده شده بود، نگهداری میشدند. کماندوهای مصری به هواپیما یورش بردند، اما گارد ملی قبرس بهسمت آنان تیراندازی کردند. آنها پناه گرفتند؛ سپس تسلیم شدند و هواپیماربایان خودشان را تسلیم کردند. پانزده مصری کشته شدند و هواپیما در آتش سوخت.
[26]. Spain
[27]. Indian Ocean
[28]. UAE
[29]. Third World
[30]. کارتر و ونس با کلارک و میلر از ساعت 17:40 تا 18 در دفتر بیضی (Oval Office) گفتوگو کردند و سپس به اتاق جلسات برگشتند.
[31]. New York Times
[32]. Mombasa
[33]. Midway
[34]. B–52
[35]. Guam
[36]. Diego Garcia
[37]. F–15
[38]. ARAMCO
[39]. West
زمان یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!