در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

برنامه ریزی برای خاتمه دادن به گروگان گیری

موضوع سند

متن سند

صورتجلسۀ جلسۀ شورای امنیت ملی[1]

واشنگتن، 7 آوریل 1980، 9ـ۱۱:۳۰ صبح

شرکت‌کنندگان:

 

رئیسجمهور

معاون رئیسجمهور

 

وزارت امور خارجه

وزیر سایروس ونس

معاون وزیر کریستوفر

 

وزارت دفاع

معاون وزیر کلایتور

 

ستاد مشترک نیروهای مسلح

ژنرال دیوید جونز

 

وزارت دادگستری

دادستان کل سیویلتی

 

کاخ سفید

دکتر زبیگنیف برژینسکی

آقای دیوید آرون

آقای همیلتون جردن

آقای پلوید کاتلر

آقای جودی پاول

 

سازمان سیا

دریابُد استانسفیلد ترنر

 

شورای امنیت ملی

گری سیک (نویسنده)

 

صورت‌جلسه

رئیسجمهور پس‌از مطالعۀ جدیدترین گزارش دربارۀ تماس تلفنی با بورگه در تهران[2]، جلسه را با بیان این نکته آغاز کرد که تنها اولویت کنونی ما ایران است. هفتۀ گذشته نشاندهندۀ تغییری عمیق در شرایط بود. دانشجویان مبارز پیشنهاد دادند که مسئولیت گروگانها به دولت سپرده شود و دولت امتناع ورزید. ما به نقطهای نزدیک هستیم که باید به زور متوسل شویم. ما باید به متحدین به‌صورت محرمانه و سپس علنی اطلاع دهیم که باید روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کنند و نیز باید آمادۀ استفاده از زور باشیم؛ ازجمله مختلساختن روند تجارت ایران.

آن‌‌‌‌ها باید بدانند که ما با شرایط بسیار جدی‌‌‌ای روبه‌رو هستیم. ما تلاش زیادی به خرج دادهایم، صبر کردهایم و رنج کشیدهایم و بیشتر از این نمیتوانستیم منتظر اقدامی مسئولانه از ایران باشیم. رئیسجمهور هیچ راهی برای افزایش سطح اقدامات در جبهۀ دیپلماتیک یا مذاکراتی نمیدید؛ ازجمله فعالیتهای پنج نفر (کاپوچی، نولند، لانگ، ویلالون و بورگه) که یک کمیسیون بحران در تهران تشکیل دادند.

ما تعهدی نسبت‌به شهروندان خود در ایران داریم و باید به آن‌ها نشان دهیم که آن‌ها باید از این کشور خارج شوند. رئیسجمهور فهرست گزینههایی را که پیشتر در کمیتۀ هماهنگی ویژه بحث شده بودند، مطالعه کرد و از موارد توافق‌شده آگاه بود.[3] اولویت او رساندن مسئله به نقطۀ اوج، درخواست از دیگران برای همراهشدن با ما و نیز درصورت مخالفت آن‌ها، انجام اقدامات شدیدتر در آینده بود.

وزیر امور خارجه خاطرنشان کرد که پیشنویس یک بیانیه[4] بین همۀ اعضای جلسه پخش شده است و پیشنهاد کرد که این متن امروز منتشر شود، البته حدود ساعت 3 بعدازظهر تا زمان کافی برای آگاهساختن آن‌هایی که باید باخبر شوند، وجود داشته باشد؛ مانند سران کلیدی کنگره که نیاز است اطلاع قبلی داشته باشند. او همچنین اظهار داشت که گامهای احتمالی مضاعفی نیز در کمیتۀ هماهنگی ویژه مطرح شده است که باید علاوه‌بر موارد مطروحه، در پیشنویس بیانیه بررسی شوند.

رئیسجمهور گفت ما دیگر درگیر مذاکره با تروریستها نیستیم. مانع کنونی دولت است و خمینی مرجع نهایی قدرت در دولت ایران است.

دریابُد ترنر گفت بعید میداند که به این روشنی باشد. اگرچه این مسیری مناسب برای پیمودن در بین عموم است ـ و میتوان از آن دفاع کرد ـ ولی کاملاً روشن نبود که درصورت صدور دستور آزادی گروگانها توسط شورای انقلاب، دانشجویان چنین کاری را انجام میدادند.

رئیسجمهور گفت او خمینی را در دولت در نظر گرفته است. از این منظر، این موضوع یک عدول قابلتوجه نبوده است، بلکه دانشجویان متخاصم بایستی برای اولین بار تصریح میکردند که گروگانها را تحویل خواهند داد. ما باید این موضوع را از ذهن خود بیرون کنیم که مستقیم با تروریستها مواجه هستیم. باید دیپلماتهای ایرانی را در سریعترین زمان ممکن، از کشور اخراج کنیم.

وزیر ونس پیشنهاد کرد که بیانیه امروز منتشر شود و دیپلماتها نیز فرداشب کشور را ترک کنند.

دکتر برژینسکی پرسید: «آیا میتوان این کار را اجرایی کرد؟»

دادستان کل سیویلتی پاسخ داد: «بله! تنها مشکل این است که ممکن است با مقاومت مسلحانه روبه‌رو شویم.»

دکتر برژینسکی گفت: «باید با هرگونه مقاومت مسلحانه به‌شکلی محکم برخورد کنیم. این مقاومت باید فوری سرکوب گردد.»

دادستان کل گفت با این رویکرد مخالف است. اگر مقاومت مسلحانه ازسوی سفارت یا کنسولگریها باشد، ما باید نوعی از اقدامات را در پیش بگیریم که افبیآی معمولاً در چنین شرایطی انجام میدهد؛ بنابراین غذا، آب و برق آن‌ها را قطع نماییم و ظرف مدت سه تا پنج روز وادارشان کنیم که از آنجا بیرون بیایند. اگر ما به سفارت یورش ببریم و دهها نفر یا تعداد بیشتری را بکشیم، نتیجه فاجعهبار است و تبعاتی برای گروگانها در تهران خواهد داشت.

دکتر برژینسکی گفت: «اگر محاصرهای در اینجا اتفاق افتاد و تهدیدهایی از ایران بیاید مبنی‌بر کشتن یا آسیبرساندن به گروگانها، درصورت پایاننیافتن آن، شرایط به‌مراتب بدتر خواهد شد.»

وزیر ونس گفت با دیدگاه دادستان کل موافق است.

رئیسجمهور پرسید: «بهترین زمان برای اینکه وارد عمل شویم، چه زمانی است؟»

دادستان کل پاسخ داد: «عصر بهترین زمان است. نظارت و رصد فعالیتهای دیپلماتها آغاز شده است و حفاظت کامل از سفارت صورت خواهد گرفت. درعمل، ما مسئولیت و کنترل آن‌ها را به دست میگیریم، اگرچه آن‌ها آزاد هستند که در محدودهای بسیار کوچک، فعالیت داشته باشند. ما در کنار آن‌ها خواهیم ماند.»

آقای آرون خاطرنشان کرد که این کار شامل دستگیری نیست. آن‌ها 24 تا 36 ساعت فرصت دارند تا از کشور خارج شوند.

دادستان کل گفت: «اگر آن‌ها محدودیتها را نقض کنند و یا از کشور خارج نشوند، دستگیر خواهند شد.»

دکتر برژینسکی پرسید: «چه بر سر سفارت میآید؟»

دادستان کل در پاسخ اظهار داشت که پلمپ میشود و هیچکس اجازۀ ورود به آن را نخواهد داشت. ما امیدوار هستیم که یک کشور سوم، به‌عنوان حافظ منافع ایران تعیین شود و سپس به برخی از آن‌ها اجازۀ ورود به سفارت را خواهیم داد. گزارشهایی داریم که رقمی بین 15 تا 60 فرد غیردیپلمات یا در سفارت سکونت دارند و یا غالباً به آن رفتوآمد میکنند. برخی از آن‌ها مسلح هستند.

رئیسجمهور پرسید: «آیا این قضیه تنها در واشنگتن صادق است؟»

دادستان کل گفت: «در کنسولگری هیوستن نیز شرایط مشابهی حکمفرماست.»

آقای آرون پرسید: «درصورت بروز مقاومت آیا باید سفارت را تسخیر کنیم؟»

دادستان کل گفت: «این کار قانونی نیست تا زمانی که دستور خروج از کشور منقضی شود.»

آقای آرون گفت: «آیا میشود روابط دیپلماتیک را قطع نکرد؟ آیا این کار به ما آزادی عمل بیشتری نمیدهد؟»

دکتر برژینسکی یادآور شد که آن‌ها میتوانند در سفارت سنگر بگیرند و از ترک کشور امتناع کنند.

دادستان کل در پاسخ گفت: «این بدترین حالت است. انجام این کار ازسوی دیپلماتها بعید به نظر میرسد، ولی نسبت‌به بقیه اطمینان نداریم.»

دکتر برژینسکی پرسید: «آیا میشود از گاز اشکآور برای سرکوب آن‌ها استفاده کرد؟»

دادستان کل گفت: «بله! به نظرم بشود چنین کاری کرد.»

رئیسجمهور پرسید: «چه نوعی از اعلان جنگ، به ما قدرت و اختیار لازم را برای ورود به سفارت میدهد؟»

دادستان کل پاسخ داد: «بروز شرایطی که تحت کنترل نیروهای محلی نباشد، میتواند اعلام حالت اضطرار ملی و اعزام سربازان آمریکایی را توجیه کند.»

رئیسجمهور پرسید: «درصورتی‌که بیانیه امروز عصر منتشر شود، آیا دادستان کل پیشبینی بروز مشکل را میکند؟»

دادستان کل گفت به نظرش ساعت 3:00 بعدازظهر وقت مناسبی است. ما باید در ساعات اداری مرسوم کار را آغاز کنیم. پس‌از آن، سفارت را پلمپ خواهیم کرد. مردم را از آن بیرون می‌کنیم و به هیچکس اجازۀ ورود نخواهیم داد و امیدوار هستیم که تعداد افراد داخل سفارت بهتدریج کاهش پیدا کند.

وزیر امور خارجه پرسید که چه ارتباطی بین این اقدام و دانشجویان ایرانی که تصمیم به تظاهرات علیه شاه دارند، وجود دارد؟ این گروه بین ساعت 2 و 4 در کدام منطقه ممکن است باشند؟

دادستان کل گفت: «آن‌ها اجازه دارند تا در سه روز آینده، تظاهرات برگزار کنند. آن‌ها قرار است بین ساعت 2:00 و 4:00 برنامۀ عبادی داشته باشند. شروع راهپیمایی از مسجد و پایان آن نیز پارک لافایت[5] خواهد بود. آن‌ها دیروز با رئیس‌پلیس، کلاتز،[6] گفت‌وگو داشتند که نتیجۀ آن توافق بر سر اضافهکردن یک مکان دیگر برای تظاهرات پایانی بود. ورود به منطقۀ پارک لافایت برای آن‌ها ممنوع شد. ما میتوانیم آن‌ها را از نزدیکشدن به تمام مناطق اطراف سفارت، به اندازۀ ده بلوک، منع کنیم. انتظار میرود که حدود دویست نفر در تظاهرات شرکت کنند.

دکتر برژینسکی گفت: «به نظر من، هیچ‌چیزی بدتر از یک محاصرۀ طولانیشده نیست. ما باید از تاکتیک غافلگیری استفاده کنیم و آن‌ها را قبل‌از اینکه فرصت واکنش داشته باشند، از سفارت خارج نماییم. در غیر این صورت، اگر این جریان طولانی بشود، شرایط به ضرر ماست و دانشجویان در تهران میتوانند تهدید به کشتن گروگانها کنند.»

وزیر امور خارجه گفت: «نمیتوانیم آن‌ها را غافل‌گیر کنیم. آن‌ها ازقبل انتظار چنین شرایطی را داشتهاند و برخی از اسناد سفارت را به هیئت نمایندگی ایران در سازمان ملل منتقل کردهاند.»

دکتر برژینسکی گفت: «احتمالاً هیچ مقاومتی در کار نخواهد بود. اگر اینگونه باشد، بسیار خوب است؛ ولی درهرحال باید کنترل ساختمانها را بهسرعت به دست بگیریم.»

وزیر امور خارجه گفت: «به نظر من هیچ غافل‌گیری‌ای وجود نخواهد داشت.»

دکتر برژینسکی اظهار داشت که نباید به آن‌ها اجازه داد تا در داخل سفارت سنگر بگیرند.

آقای آرون خاطرنشان کرد که ما گزارشهایی داریم مبنی‌بر اینکه سفارت امروز بسته خواهد شد.

آقای سیک معتقد بود که گفت‌وگوی دیروز عصر کاردار، علی آگاه و فردی که هویتش نامعلوم است، حاکی از این بود که سفارت احتمالاً امروز و یا فردا در اعتراض به ورود رئیسجمهور سادات به واشنگتن بسته خواهد شد.

آقای کاتلر گفت: «بهترین زمان برای آغاز اقدام، عصر است. دیپلماتها را میتوان خارج از سفارت سوار کرد.»

آقای آرون اعتقاد داشت که براساس گزارشها، تعداد 30 نفر یا بیشتر در داخل سفارت زندگی میکنند.

معاون رئیسجمهور گفت: «عصر را بهترین زمان میداند.»

دادستان کل موافق این موضوع بود، ولی اضافه کرد که خود دیپلماتها هیچ مشکلی ندارند. پیشتر توافق شده بود که ما به هیچکدام از آن‌ها پناهندگی نخواهیم داد، ولی آن‌ها دستکم به 24 ساعت زمان برای خروج از کشور نیاز دارند. این زمان میتواند از ساعت 3 امروز تا نیمهشب فردا باشد. وی همچنین با دیدگاه دکتر برژینسکی مخالف است، مگر اینکه مقاومت مسلحانه اتفاق بیفتد. به نظر او، هجوم به سفارت اقدام مناسبی نیست.

دکتر برژینسکی پرسید: «آیا میتوان سرتاسر فضای سفارت را با گاز اشکآور پر کرد؟ این کار باید سریع صورت بپذیرد تا هیچ محاصرهای شکل نگیرد.»

معاون وزیر دفاع موافقت خود را با دکتر برژینسکی ابراز کرد. محاصرۀ طولانی بدترین سناریوی ممکن است.

آقای جردن پرسید: «آیا افرادی که مسلح هستند، نقض قانون نکردهاند؟»

دادستان کل در پاسخ گفت: «داشتن سلاح در سفارت، در زمان کنونی و تا پایان ضربالاجل ترک کشور، غیرقانونی نیست.»

رئیسجمهور گفت: «اگر ما کاردار را به وزارت امور خارجه فرابخوانیم و به او توصیه کنیم که از کشور خارج شود، ولی او در پاسخ بگوید که باید به سفارت برگردد و کارهای مربوط به اسناد و مدارک را انجام بدهد، چه موضعی باید بگیریم؟»

دادستان کل گفت: «به او اجازه میدهیم به سفارت برگردد. ما نمیتوانیم تا پیش‌از پایان مهلت 24ساعته، وارد محوطۀ سفارت بشویم. احتمالاً اگر روابط خود را قطع میکردیم و تنها یک ساعت به آن‌ها زمان میدادیم، میتوانستیم همۀ اقدامات لازم را انجام بدهیم؛ ولی این کار با رفتار و قوانین مرسوم دیپلماتیک منافات دارد.»

رئیسجمهور پرسید چه‌چیزی او را از بازگشت به سفارت و سنگرگرفتن در داخل آن بازمیدارد؟

آقای پاول گفت: «او فرد جسوری نیست و بعید به نظر میرسد که در مقایسه با دیگران، بیشتر احتمال انجام این کار را داشته باشد.»

وزیر ونس گفت افبیآی تجربۀ برخورد با چنین شرایطی را داشته است. او به تجربه و توان آن‌ها برای خارجکردن افراد از ساختمانها ایمان داشت.

آقای کلایتور اظهار داشت که افبیآی میتواند آن‌ها را با حربۀ گرسنگی، سرما یا گفت‌وگو بیرون بیاورد، ولی این کار دوسه روز زمان میبرد که این یعنی دانشجویان متخاصم فرصت برای استفاده از تهدید علیه گروگانها را دارند. این شرایط با محاصرههای معمول دیگر تفاوت دارد.

آقای پاول گفت مطمئن نیست که اگر آن‌ها داخل ساختمان و برخلاف قانون پناه بگیرند و ما جریان انرژی سفارت را قطع کنیم، این اقدام نامناسب قلمداد گردد. ما پس‌از گذشت دو یا سه روز، میتوانیم آن‌ها را خارج نماییم و زندانی کنیم تا زمانی که گروگانها آزاد شوند. هجوم به داخل سفارت تنها سبب کشتهشدن شهروندان ما میشود و حتی میتواند ما را احمقتر نشان بدهد.

آقای کاتلر گفت کشتن یک نفر گروگانها را در معرض خطر بیشتری قرار خواهد داد.

دکتر برژینسکی گفت گاز اشکآور سبب کشتهشدن فرد نمیشود. او گفت: «میتوانید تصور کنید که در جریان یک محاصرۀ مسلحانه، مجبور شدهاید خیابان ماساچوست[7] را چند روز مسدود کنید. آن‌ها ممکن است ذخایر غذا و آب داشته باشند. امکان دارد خارجکردن آن‌ها از سفارت زمان زیادی ببرد. اگر ما نتوانیم قانون را در داخل پایتخت کشور خودمان درست اجرا کنیم، به تمسخر گرفته میشویم. باید عصر، از گاز اشکآور استفاده کنیم، آن‌‌‌هم ترجیحاً در روز اول نه دوم.»

آقای پاول گفت: «وقتی شرایط جدید بروز پیدا میکند، باید فوری تصمیم گرفت.»

رئیسجمهور: «این گزینه را که شرایط امکان دارد به‌صورت مسالمتآمیز حل‌وفصل شود، نامحتمل نمیدانیم. اگر از همان ابتدا گامهای خشن را در دستور کار قرار دهیم، هیچ فرصتی به آن‌ها ندادهایم که خودشان از آن مکان خارج شوند. به هر صورت، اگر موضوع پناهگرفتن داخل سفارت پیش بیاید، منکر استفاده از زور نیستیم. اگر آن‌ها به گروگانها آسیب بزنند، خودشان بهشدت ضربه خواهند خورد. اگر ما در مقطع کنونی به آن‌ها ضربه و آسیب بزنیم، احتمال جدیدی برای زخمیشدن و آسیبدیدن گروگانهایمان به وجود آوردهایم. باید این کار را به‌صورت مسالمتآمیز ولی قاطعانه انجام بدهیم.»

وزیر ونس گفت: «از دیپلماتها خواسته شده است تا از فرودگاه دالس[8] کشور را ترک کنند.»

رئیسجمهور پرسید: «آیا بهتر نیست آن‌ها را تا پای پرواز همراهی کنیم؟»

دادستان کل پاسخ داد: «بله! خوب است. ما همچنین آماده هستیم که درصورت نیاز، داخل هواپیما نیز مراقب بگذاریم. به‌علاوه، هواپیمای نظامی برای پیشامدهای احتمالی نیز در دسترس است.»

معاون رئیسجمهور گفت: «مناسب است که اقدام در ساعات عصر و ابتدای شب باشد. در طول روز مردم به ساختمان رفتوآمد میکنند و آن‌ها شانس این را پیدا میکنند که افراد بیگانه را به گروگان بگیرند. اگر ما شب اقدام کنیم، افراد عادی در داخل ساختمان حضور ندارند.»

کاتلر گفت: «این کار همچنین سبب اجتناب از تلاقی با هرگونه تظاهرات خواهد شد.»

دکتر برژینسکی اظهار داشت که گردهمآمدن تظاهرکنندگان در جلوی ساختمان سفارت، امری ناگزیر است.

رئیسجمهور گفت باید از شکلگیری هرگونه تجمع یا تظاهرات اطراف سفارت یا کنسولگریها جلوگیری کنیم. او معتقد بود شاید بهتر باشد اعلام بیانیه تا ساعت 8 شب به تعویق بیفتد.

آقای پاول گفت گمانهزنیهای فراوانی در طول روز وجود خواهد داشت.

معاون رئیسجمهور گفت: «اقدام در آن زمان همچنین سبب اجتناب از ترافیک عصرگاهی و خطر وقوع تیراندازی میشود.»

آقای کاتلر گفت اگر اعلام شود که سفارت امروز تعطیل است، مشکل خودبهخود حل خواهد شد.

وزیر ونس اظهار داشت که بااین‌وجود همچنان موضوع کنسولگریها پابرجاست.

دکتر برژینسکی پرسید: «از کجا باید بفهمیم که آن‌ها مسلح هستند یا خیر؟»

دادستان کل پاسخ داد: «مأموران سرویس مخفی افراد مسلح را داخل سفارت مشاهده کردهاند. از بین کنسولگریها در هیوستن، سانفرانسیسکو، شیکاگو و نیویورک، بالاترین خطر گویا در هیوستن، به‌خاطر جمعیت قابلتوجه دانشجویان است و نیز شیکاگو، جایی که مسئول کنسولگری فردی تحریککنندۀ مردم و تقریباً متعصب است. سلاحها تنها در واشنگتن مشاهده شده است.»

رئیسجمهور گفت: «به موضوع زمانبندی برخواهیم گشت.» او خاطرنشان کرد که تحریمها باید پیش برده شوند. سؤال این است که آیا باید شامل غذا و دارو نیز بشوند یا خیر.

وزیر ونس گفت: «تاکنون موضع ما این بود که از مواد غذایی به‌عنوان یک حربه استفاده نمیشود. ما نمیتوانیم متحدین را برای اعمال تحریم غذایی با خود همراه کنیم. هرچقدر بیشتر به تحریمهایی که در سازمان ملل تصویب شده است پایبند بمانیم، شانس ما برای همراهساختن دیگران بیشتر خواهد شد.»

آقای کاتلر موافق این دیدگاه بود. اکثر مواد غذایی به‌‌شکلی مؤثر مشمول تحریم شدهاند. اگر تحریمهای مصوب سازمان ملل را اعمال کنیم، موضع ما دارای نیروی اخلاقی بیشتری خواهد بود. یک تحریم و ممنوعیت، هیچ دستاوردی جز سختگیرتر جلوه دادن ما در میان عموم مردم ندارد.

آقای پاول پرسید: «آیا متحدین کمک خواهند کرد؟»

آقای رئیسجمهور گفت: «تنها درصورتی‌که بدانند ما جریان تجارت را مختل خواهیم کرد.»

آقای کلایتور گفت: «محاصره نیز سبب اختلال در تأمین مواد غذایی و دارو خواهد شد.»

آقای آرون گفت بیانیۀ کنونی بایستی مشتمل بر یک بند «استثنا» باشد که نیازمند ارائۀ توضیح ازسوی ماست.

وزیر ونس معتقد بود پاسخ این است که ما تحریمهایی را اعمال میکنیم که در سازمان ملل به تصویب رسیده است.

آقای آرون گفت این کار، نظرها را به‌سمت این واقعیت جلب میکند که هیچ کشور دیگری این تحریمها را اعمال نمیکند.

آقای رئیسجمهور گفت: «از متحدین میخواهیم آن‌ها نیز تحریمها را اعمال کنند. ما ابتدا درخواست خود را به‌صورت محرمانه مطرح کردیم و سپس آن را علنی خواهیم کرد. او ترجیح میداد که حالا با تحریمهای سازمان ملل جلو برویم. باید به‌شکلی قاطعانه از متحدین بخواهیم تا ما را در این زمینه همراهی کنند. سپس ... (؟)[9] باید دیگران را نیز مشارکت دهیم؛ حتی اگر این کار، آن‌ها را ناراحت میکند. شرایط، غیرقابل تحمل است.»

دریابُد ترنر گفت: «بعید است که تحریم غذایی تأثیر بسزایی داشته باشد. قطع کامل جریان تجارت ایران چنین اثری دارد، ولی در غیر آن، آن‌ها میتوانند تأمینکنندگان جایگزین را پیدا کنند.»

رئیسجمهور گفت: «نکتۀ اصلی منفعت متقابل پنج یا هفت کشور نیست؛ بلکه این است که خمینی بفهمد نه‌تنها با ما بلکه با دیگران نیز با مشکل روبه‌روست. اقدامات ما سبب شده است که او نسبت‌به این موضوع قانع نشود. با نگاه به گذشته، درمییابیم که او معتقد است که ما به‌اندازۀ کافی قاطع نیستیم. ما بیش از حد مردد بودهایم. سپس او به موضوع احصا و تجمیع دعاوی پرداخت.»

آقای کاتلر گفت: «باید روشن کنیم که قصد ما پرداختن به دعاوی، بهویژه آن‌هایی است که توسط گروگانها و خانوادههایشان درمورد داراییهای مسدودشده مطرح شده است و اینکه قانونی برای این منظور وضع گردیده است.»

دادستان کل گفت: «این دعاوی و دادخواهی در دست بررسی هستند و میتوان آن‌ها را ازطریق توقیف اموال حل کرد، البته مصونیت حقوق حاکمیتی مانع از توقیف میشود. این مصونیت را میتوان با وضع قانون از بین برد یا اینکه آن را با حقوق دیگر و نیز طرح دعوی ترکیب کرد که حق ارائۀ درخواست برای تاوان و خسارت را تصدیق میکند.»

معاون رئیسجمهور گفت: «مسدودسازی هشت‌میلیارد دلار سرمایۀ ایران یکی از اقدامات ما بود که بسیار به آن‌ها ضربه زد. ما باید در جایگاهی باشیم که از این پول برای چانهزنی برای آزادی گروگانها استفاده کنیم. به‌محض اینکه سرمایۀ بالا توقیف گردد، کنترل اوضاع را از دست خواهیم داد.»

آقای کاتلر گفت: «اگر این دارایی را تملک نماییم و پرونده را به جریان بیندازیم، همواره در موضعی خواهیم بود که باید مشکل مابقی داراییها را حل کنیم؛ ولی همزمان میتوانیم گامهای شدیدتری را جلو ببریم.»

آقای رئیسجمهور پرسید: «چقدر پول در این قضیه مطرح است؟»

آقای کاتلر گفت: «حدود شش تا هشت‌میلیارد دلار در آمریکا و دوازده‌میلیارد دلار در سرتاسر جهان. ما باید تنها داراییهایی را که در کشور هستند واگذار کنیم، ولی این رقم بیشتر از مبلغ موردنیاز برای پوششدادن هرگونه دادخواست معقولی است که ممکن است ارائه گردد.»

رئیسجمهور پرسید: «وضع قانون چه زمان به پایان میرسد؟»

دادستان کل پاسخ داد: «خیلی زود، البته اگر بخواهیم از مصونیت حاکمیتی صرفنظر کنیم. اگر بخواهیم اقامۀ دعوی را به جریان بیندازیم، موضوع پیچیدهتر میشود. رویههای قضایی به‌اندازۀ کافی وجود دارند و ظرف یک هفته میتوان همۀ جایگزینها را کاملاً تبیین کرد.»

رئیسجمهور گفت: «ما نمیتوانیم بر سر حقوق گروگانها تسامح کنیم.»

آقای کاتلر گفت: «ما هرگز تصمیم نداشتهایم که همۀ داراییهای مسدودشده را بدون اینکه ابتدا دعاوی بررسی شوند، برگردانیم.»

دکتر برژینسکی اعتقاد داشت که میتوان پیامی با لحن گزینۀ «الف»[10] برای ایران ارسال کنیم، ولی این کار ما را به یک برنامۀ خاص محدود نمیکند. ما دوست نداریم تا با شرایطی روبه‌رو شویم که مجبور هستیم تا خودمان را از روند وضع قانون خلاص کنیم تا اهداف مذاکراتی محقق شوند.

معاون رئیسجمهور گفت: «باید کنگره را خارج از این جریان نگه داریم. آن‌ها میتوانند هرگونه توقیف اموال را وتو کنند و رأی مخالف علیه این موارد، غیرممکن است. احتمال دارد آن‌ها به اختصاص نیم‌‌میلیارد برای هر گروگان رأی بدهند.»

آقای کاتلر گفت: «صرف تجمیع دعاوی، اقدامی معقول بود. پنج سال طول میکشد تا افراد بتوانند دعاوی خود را ازطریق قانون پیگیری کنند.»

آقای کریستوفر از اینکه ما دقیق نمیدانیم مقصد کجاست، ابراز نگرانی کرد. او پرسید: «آیا میخواهیم به کنگره برویم و رویههای استماع را طی کنیم یا موارد دیگر؟»

آقای پاول گفت گزینۀ «الف» به‌اندازۀ کافی روشن نبود. باید چیزی دربارۀ پراکندگی دعاوی بگوییم. به نظر او، گزینۀ «ب»[11] مناسبتر است.

دکتر برژینسکی گفت: «میشود گزینۀ الف را اعلام کرد و در پسزمینه، سایر موارد را در نظر داشت.»

آقای کاتلر اظهار داشت: «دعاوی با استفاده از فرمان قبلی دولت باید از محل داراییهای مسدودشده، رفع گردد.»

رئیسجمهور بیشتر تمایل داشت تا گزینۀ «د» را عملیاتی کند.

آقای پاول گفت: «باید قاطعانه و با شدت برخورد کنیم. اگر لازم باشد، میتوان سران کنگره را به جلسه دعوت کنیم و بگوییم که چه‌چیزی نیاز داریم.»

رئیسجمهور گفت: «درصورت آزادی گروگانها باید اقدام سریع داشته باشیم. باید هر قانونی در این رابطه، خاص و کارآمد باشد. میتوان به کنگره هشدار داد که وضع قانون ناظر به یک منفعت خاص، قابل‌پذیرش نیست.» او نمیتوانست ببیند که گروگانها و خانوادههایشان پنج سال معطل و بلاتکلیف میمانند.

دکتر برژینسکی گفت: «این مسئله مذاکره برای آزادی گروگانها را دشوارتر میسازد.»

وزیر ونس معتقد بود گزینۀ «ج» به تدوین طرحی برای اقامۀ دعاوی کمک میکند.

آقای رئیسجمهور گفت: «همچنان باید برای تدوین پیشنویس قانون اقدام کنیم.»

آقای پاول گفت: «24 ساعت پس‌از آغاز کار، ماجرا علنی خواهد شد.»

آقای کاتلر گفت: «کنگره پیشنویس را آماده میکند، اگر ما این کار را نکنیم.»

رئیسجمهور اظهار داشت که هیچ مشکلی در تهیۀ پیشنویس قانونی در این رابطه نمیبیند.

دادستان کل گفت: «تنها یک مشکل سیاسی وجود دارد. آیا ما برای مثال باید هزاردلار هر روز به‌عنوان خسارت به‌خاطر اسارت هر گروگان، در نظر بگیریم؟»

آقای کاتلر گفت این کار مشکلی ندارد. پول به‌اندازۀ کافی هست تا بتوان با آن پاسخ همۀ دعاوی معقول را داد. اگر منابع مالی کفایت نکند، موضوع دیگری است.

رئیسجمهور اظهار داشت که چون ما باید قانون مربوطه را آماده کنیم، بنابراین باید موضوع را پیش ببریم. او معتقد بود اگر اینگونه به نظر آید که ما برای ایجاد تغییر به زور متوسل شدهایم، چنین نگرشی سبب میشود که کنگره تحت کنترل باقی بماند.

آقای جردن گفت از اینکه دو ماه بعد ببیند ما برای نیل به یک راهحل، وادار به تغییر قوانین شدهایم، متنفر است.

رئیسجمهور گفت: «درهرحال مشکلاتی پیش خواهد آمد. ممکن است با کنگره وارد چالش شویم.» او ترجیح میداد تا دادگاه بهسرعت به این موضوع رسیدگی کند. او یک حقوق‌دان نیست، ولی ظرف چند هفته پس‌از آزادی ـ یا کشتهشدن ـ گروگانها، باید فوری واکنش نشان دهیم.

آقای آرون خاطرنشان کرد که رئیسجمهور پیشتر درصدد بوده است که موضوع متوقفکردن همۀ مبادلات مالی بین ایران و آمریکا را در شورای امنیت ملی مطرح کند. اثر اصلی این اقدام، قطع پشتوانۀ مالی دانشجویان ایرانی حاضر در آمریکاست. بسیاری مجبور به استفاده از حمایتهای دولتی میشوند. سایرین نیز احتمالاً کشور را ترک خواهند کرد.

 کمیتۀ هماهنگی ویژه تصمیم گرفت که اگر خواستیم از شر دانشجویان خلاص شویم، تنها کافی است که آن‌ها را از کشور بیرون کنیم، به‌جای اینکه از حربۀ قطع منابع مالی استفاده کنیم. این کار بدون شائبه خواهد بود. این اقدام بسیار نزدیک به قطع روابط دیپلماتیک است.

رئیسجمهور نیز موافق بود که احتمالاً این مسیر مناسبی نیست. درهرحال، او تمایلی نداشت تا دربارۀ احتمال قطع روابط بحث کند.

آقای کلایتور گزارشی دربارۀ تعداد دانشجویان نظامی ایرانی حاضر در کشور به رئیسجمهور داد.

وزیر ونس پرسید: «ما چه بهانهای برای نگهداشتن پانصد دانشجوی نظامی در کشور، در شرایط کنونی داریم؟»

دکتر برژینسکی گفت: «اگر آن‌ها با رژیم خمینی همراه نباشند، میتوانند در کشور بمانند.»

رئیسجمهور اظهار داشت که میتوانیم به آن‌ها پناهندگی بدهیم، البته اگر تمایل برای ماندن داشته باشند.

آقای کلایتور گفت: «ارتش ایالات متحده ترجیح میدهد تا اگر دیپلماتها از کشور اخراج شدند، آن‌ها نیز آمریکا را ترک کنند.» تعدادی از دانشجویان دانشکدۀ نیروی دریایی در کالجهای آمریکا، درست مانند دانشجویان بومی، حضور دارند. آن‌ها امور مالی خود را ازطریق بانکهای ایرانی انجام میدهند.

رئیسجمهور پرسید: «چه تعداد از آن‌ها توسط دولت حمایت مالی میشوند؟»

آقای کلایتور گفت: «تنها پانصد نفر از دولت ایران پول دریافت میکنند.»

رئیسجمهور ادامه داد که هزاران نفر دیگر هزینههای خود را از خانوادههایشان تأمین میکنند. او معتقد بود که درصورت درخواست پناهندگی توسط آن‌ها (دانشجویان نظامی)، باید اجازه بدهیم در کشور بمانند؛ در غیر این صورت به کشور خود برگردند. باید گزینۀ عملی برای قطع روابط دیپلماتیک داشته باشیم.

وزیر ونس گفت: «ابتدا باید اخراج از کشور انجام شود. اگر پس‌از آن بتوانیم متحدین را نیز با خودمان همراه کنیم، در آن صورت میتوان همزمان همۀ روابط دیپلماتیک با ایران را قطع نماییم.» بااین‌وجود، او اعتقاد داشت که متحدین احتمالاً روابط خود با ایران را قطع نخواهند کرد. ممکن است که همۀ شهروندان خود را از این کشور فرابخوانند.

دکتر برژینسکی گفت: «بهتر است هماکنون آشکارا اقدام به قطع رابطه کنیم.»

وزیر ونس گفت: «ما پیشتر به متحدین گفتهایم که اواسط ماه می در این مورد تصمیم میگیریم.»

دکتر برژینسکی در پاسخ، اظهار داشت که آن برای وقتی بود که ما دربارۀ انجام روند انتقال گروگانها صحبت میکردیم که اگر تا اواسط می اتفاق نیفتد، آن موقع روابط قطع بشود؛ ولی اکنون اوضاع تغییر کرده است؛ چراکه آن‌ها با انتقال مسئولیت گروگانها به دولت موافقت نکردند.

رئیسجمهور گفت: «اگر ما تصمیم به قطع روابط دیپلماتیک بگیریم، این کار چه اهمیتی برای متحدین دارد؟»

دکتر برژینسکی گفت: «باتوجه‌به شرایط سیاسی، قطع کامل روابط مناسبتر به نظر میآید.»

وزیر ونس اظهار داشت که برخی استدلال ضعیفی را مطرح میکنند که قطع روابط دیپلماتیک ممکن است سبب تغییر در جایگاه دیپلماتیک گروگانها بشود.

رئیسجمهور نیز موافق بود که این استدلال چندان قوی نیست؛ با توجه به اینکه آن‌ها نشان دادهاند که احترامی برای مصونیت دیپلماتیک قائل نیستند.

آقای کلایتور پرسید: «قطع روابط چه تأثیری بر روادید دانشجویان خواهد داشت؟»

دادستان کل گفت: «این اتفاق بهسرعت بر روند اقدام به لغو روادید نوع A-2 تأثیر میگذارد، ولی به‌هیچ‌عنوان، اثری بر سرعت اخراج آن‌ها از کشور ندارد؛ چراکه این رویه ممکن است ازطریق دادگاه به تأخیر بیفتد.»

رئیسجمهور گفت: «بهتر است به اخراج دانشجویان فکر نکنیم.»

دکتر برژینسکی گفت: «متحدین احتمالاً روابط خود با ایران را قطع نخواهند کرد. آن‌ها منافع بسیاری دارند که با این کار به خطر میافتد. اگر چند هفتۀ دیگر این گام را برداریم، ژستی توخالی و ازروی ضعف قلمداد میشود.» او دلیلی برای عدم انجام اقدام بالا در شرایط کنونی نیافت. بستهای که ما در نظر گرفتهایم، اندک است. نباید آن را به‌صورت قطرهچکانی پیاده کرد.

رئیسجمهور گفت: «اقدام ما پیش‌از قطع رابطه توسط ایران عملیاتی میشود، اقدامی که اگر آن‌ها انجام بدهند، سبب میشود که قاطعتر از ما به نظر بیایند. قطع روابط ازسوی ما باید حس بیشتری از مسئولیتپذیری به متحدین بدهد. ما خواهیم گفت که رابطۀ خود با ایران را قطع کردهایم و آن را به پایان رساندهایم.»

ژیسکار، اشمیت، تاچر و سایرین معتقد بودند که شرایط در کنترل ما نیست و وظیفه بیشتر، متوجه خود آن‌هاست. باید از متحدین بخواهیم تا تحریمهای مصوب سازمان ملل را رعایت کنند و ایران را باخبر سازند که اگر مشکل حل نشود، روابط دیپلماتیک خود با این کشور را قطع خواهند کرد. قطع روابط ازسوی ما نباید سبب تعجب هیچکس حتی سرسختترین منتقدین شود.

آقای کلایتور دربارۀ آثار فعالیتهای کشیشهای آمریکایی و دیگرانی که به تهران رفتوآمد داشتهاند، سؤال کرد.

وزیر ونس گفت: «از منظر بینالمللی، این کار هیچ تأثیری ندارد. بااین‌وجود، ازنظر روانی سبب میشود که آن‌ها تمایل کمتری برای ادامۀ تلاشها پیدا کنند.»

آقای پاول گفت: «تأثیر روانی قطع روابط دیپلماتیک نشاندادن این نکته است که این اولین گام است. میانگین شهروندان این کار را گام مقدماتی احتمالی برای نوعی اقدام نظامی قلمداد میکنند.»

معاون رئیسجمهور گفت: «اگر آن‌ها زودتر دست به قطع روابط بزنند، در آن صورت ما ضعیف و منفعل به نظر میرسیم.» او معتقد بود باید از این حالت که به نظر برسد همواره برای همراهساختن متحدین تلاش میکنیم، خارج شویم.

آقای پاول گفت: «مهم این است که نشان دهیم در کنار تلاش برای جلب حمایت متحدین، برای انجام آنچه که باید انجام بدهیم، مصمم هستیم. شاید این ترغیبکنندهترین نکتهای باشد که میتوان به متحدین گفت.»

دکتر برژینسکی اضافه کرد: «این کار به ایرانیها نیز نشان میدهد که ما همۀ راههای ممکن را پیمودهایم. او پیشنهاد کرد که آشکارا و به‌صورت محرمانه، این موضوع را به اطلاع ایران برسانیم. همچنین لازم است خاطرنشان کنیم که دوسه هفتۀ دیگر نیز منتظر میمانیم و پس‌از آن، اقدام شدیدتری را در دستور کار قرار خواهیم داد. احتمال دارد که آن‌ها تهدید به کشتن گروگانها بکنند. لازم است که دیدگاههای خمینی، شورای انقلاب، رئیسجمهور و دانشجویان تلفیق گردد.»

آقای کریستوفر معتقد بود که باید گزینۀ قطع روابط را جلو ببریم. در غیر این صورت، تنها چیزی که برای ما میماند، مشکل تلاش برای تشریح استدلال و فلسفۀ اینکه چرا این کار با روند مرسوم قطع روابط، تفاوت میکند.

رئیسجمهور نظر اعضا را جویا شد، سپس خاطرنشان کرد که گروه «دقیقاً مانند شورای انقلاب» اتفاقنظر دارد. او با قطع منابع مالی دانشجویان موافق نبود، ولی معتقد بود که باید همۀ روادید لغو گردد. نسبت‌به بند «پناهندگی ناشی از بیعدالتی» در بیانیه نیز اظهار داشت که تفسیر ما از موارد استثنا باید بسیار محدود و مقید باشد. ما نباید به آن‌ها اجازه بدهیم که وارد کشور شوند. اگر آن‌ها واقعاً از آزار و رنج فراری باشند، در آن صورت درخواستشان قابل‌قبول است.

آقای آرون پیشنهاد کرد که عبارات تغییر کند و اعلام شود که مسئولان کنسولگری اجازۀ ورود آن‌ها به کشور را نمیدهند، مگر اینکه دلایل الزامآوری وجود داشته باشد.

رئیسجمهور اضافه کرد: «مگر اینکه دلایل الزامآور و اثباتشدهای باشد. نکته این است که ما اقدام ناپسندی انجام ندادهایم. درست مانند اخراج 65 دیپلماتی که غیب شدند.»

دادستان کل گفت: «نزدیک به 1400 دانشجوی ایرانی کشور را ترک کردهاند و تقریباً از این بابت مطمئن هستیم، اگرچه هیچ سند امضاشدهای که این موضوع را برای هرکدام از این افراد تأیید کند، نداریم.»

رئیسجمهور گفت: «ما اظهارات شدید و محکمی را مطرح میکنیم و وقتی شواهد آشکار شوند...»

دکتر برژینسکی پیشنهاد کرد گفته شود: «دلایل الزامآور و قانعکننده....».

 رئیسجمهور گفت: «اگر واقعاً افراد درحال تحمل رنج و درد هستند، بله! در آن صورت باید اجازۀ ورود به کشور را به آن‌ها داد، ولی اگر زندگی راحتی در اروپا یا کشور دیگری دارند، بگذارید همان جا بمانند. دستورالعمل مربوطه باید بازنویسی شود.»

دکتر برژینسکی خاطرنشان کرد که باید دربارۀ به‌کارگیری اقداماتی فراتر از آن‌هایی که تاکنون اجرا میشده است، بحث کنیم.

آقای کریستوفر از زمانبندی انتشار بیانیه سؤال کرد.

رئیسجمهور گفت امیدوار است این خبر را نشنود که شورای انقلاب برای بازنگری نسبت‌به کل این جریان، تشکیل جلسه داده است.

آقای کریستوفر گفت به این اندازه شجاعت ندارد. او نمیخواست گزارش بدهد که سفارت ایران امروز بسته شده است. ازآنجاکه خطر بروز یک منازعه عمدتاً مشکلی در واشنگتن بود، او معتقد بود که انتشار یک بیانیه بلافاصله پس‌از جلسه مناسب باشد.

رئیسجمهور گفت: «نباید اجازه بدهیم تظاهرات به نزدیک سفارت کشانده شود.»

دادستان کل گفت: «آن‌ها برای بسیجشدن و سازماندهی به کمی زمان نیاز دارند.»

آقای آرون گفت: «احتمالاً تظاهرکنندگان اکنون درحال سازماندهی هستند.»

رئیسجمهور گفت: «باید به متحدین با ادبیاتی محکم و مجابکننده اطلاع دهیم که شرایط غیرقابل تحمل است و اینکه ما درصدد انجام اقدامات شدیدتر هستیم، مگر اینکه گروگانها آزاد شوند. ما باید از آن‌ها بخواهیم تا تحریمها را وضع نمایند، روابط دیپلماتیک خود با ایران را قطع کنند و همۀ ابزارهای ممکن را برای آزادی گروگانها به کار ببندند. ادبیات ما نباید حاکی از تردید باشد. این موضوع نباید به همین شکل ادامه پیدا کند.»

دریابُد ترنر گفت: «یکی از بخشهای اظهارنظر خمینی حائز اهمیت است.»

دکتر برژینسکی گفت: «خمینی به حق ملاقات با گروگانها اشاره کرده است.»[12]

دریابُد ترنر گفت: «همسران گروگانها میپرسند آیا ما تلاش میکنیم تا به داخل سفارت نفوذ کنیم؟ ما همچنین میتوانیم از روند ملاقات با گروگانها برای به‌دست‌آوردن اطلاعات بیشتر دربارۀ اینکه هرکس در چه مکانی نگهداری میشود، استفاده کنیم.»

آقای پاول پیشنهاد کرد که از ظرفیت سازمان ملل برای این کار بهره بگیریم.

رئیسجمهور گفت اهمیت چندانی برای آن اظهارنظر قائل نیست. او متن سخنرانی را مطالعه کرده است و آن را مبهم و دارای تردید یافته است.

آقای کریستوفر اظهار داشت براساس آخرین پیامی که از سفیر لانگ در تهران رسیده است، دانشجویان ستیزهجو از کاپوچی تعهد گرفتهاند که تعداد گروگانهایی را که ملاقات کردهاند، افشا نکند و اینکه او قرار است فردا برای موضوعی مهم بازگردد. این نشان میدهد که باید برای شناسایی مکان نگهداری گروگانها تلاش کرد.

رئیسجمهور زمان اعلام بیانیه را ساعت 3:00 مشخص کرد.

آقای کاتلر گفت: «اخبار رسیده از تهران حاکی از این است که دانشجویان نمیتوانند مکان همۀ پنجاه گروگان را مشخص کنند. احتمالاً باید به این نکته اشاره کنیم.»

رئیسجمهور گفت بسیار ناراحت میشود که تصدیق کند که شاید پنجاه نفر باشند. دانشجویان ستیزهجو میتوانند از این مسئله بهعنوان بهانهای برای خلاصشدن از شرّ برخی گروگانها استفاده کنند.

وزیر ونس ضمن موافقت با این نظر، خاطرنشان کرد که ما باید به واکنش خانوادههای گروگانها توجه کنیم.

(در این زمان، یعنی ساعت 10:36 صبح، جلسه به اعضای قانونی شورای امنیت ملی محدود شد.)

در ساعت 10:37 صبح، شورای امنیت ملی تنها با حضور اعضای قانونی به کار خود ادامه داد. اعضا در این زمان عبارت بودند از: رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور، وزیر امور خارجه، معاون وزیر دفاع، اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، دکتر برژینسکی و دیوید آرون.

رئیسجمهور گفت از تحولات اخیر بسیار ناامید شده است. درظاهر بنیصدر بسیار ضعیف و بدون شجاعت لازم برای اقدام است. وزیر امور خارجه با او همنظر بود.

رئیسجمهور در ادامه اظهار داشت که برآوردش این است که درنهایت و پس‌از احتیاط فراوان، فرایندی را به اجرا خواهیم گذاشت که در این هنگام همیلتون جردن، سخن او را با پرسیدن سؤالی دربارۀ آگاهساختن کنگره قطع کرد: «آیا سران کنگره باید به کاخ سفید آورده شوند؟» وزیر امور خارجه در پاسخ گفت: «کنگره این روزها فعالیت ندارد و سران آن در دسترس نیستند.» رئیسجمهور نتیجهگیری کرد که اگر قبل‌از ظهر پیشنویس بیانیه را آماده کنیم، میتوانیم به سران اصلی کلیدی نیز اطلاع بدهیم.

سپس رئیسجمهور سخن قبلی خود را تکمیل کرد. ما بهاندازۀ کافی خاموش بودهایم. اگر به گذشته بنگریم، مشخص میشود که تأخیر زیادی در شروع اقدام داشتهایم؛ اگرچه در آن زمان این کار بهتر به نظر میرسید. اکنون ما نیازمند بررسی گامهای دیگر هستیم. باید متحدین را وادار به کمک کنیم. اگر آن‌ها حمایت نکنند، باید بدانند که ما دست به اقدامات شدیدتر خواهیم زد.

رئیسجمهور گفت: «آنچه ما امروز اعلام خواهیم کرد، سبب آزادی گروگانها نمیشود»؛ ولی همچنان اعتقاد داشت که آگاهی مقامات ایران، ازجمله چهرههایی همچون بهشتی، از اینکه ایران در رنج است و روزبهروز منزویتر میشود، گامی ضروری در راه آزادکردن گروگانهاست. او چنین تصور نمیکرد که اگر اقدام بنیصدر برای آزادی گروگانها با استقبال مردمی مواجه نشود، ما میتوانیم از او کمک بگیریم. بنیصدر جایگاهی بسیار متزلزل دارد.

رئیسجمهور با اشاره به گزینههای نظامی گفت که در طول ماههای گذشته، بیشتر نظرش روی گزینۀ مینگذاری بوده است. به اعتقاد وی، متوقفکردن کشتیها در دریا، به‌عنوان یک محاصره، ازنظر عملیاتی ادامهدار نیست. به‌علاوه، او معتقد بود این کار سبب میشود که متحدین بر ما فشار آورند تا از انجام آن دست برداریم؛ ولی اگر صرفاً بنادر را مینگذاری کنیم، میتوانیم این روند را ادامه بدهیم، حتی اگر گاهی مینها جمع‌‌آوری نیز بشوند.

مینگذاری واقعیتی مسلم است و به‌علاوه میتوان آن را بدون خطر جانی انجام داد که رئیسجمهور معتقد بود عامل مهمی برای حفظ جان گروگانهاست. همزمان، باید به ایرانیها بگوییم که اگر گروگانها آسیب ببینند، اقدام نظامی شدید و فوری خواهد بود.

رئیسجمهور گفت: «باید به اقدام متقابل در برابر تهدیدهای ایران علیه گروگانها نیز بیندیشیم، ولی مهمترین چیز متقاعدساختن متحدین نسبت‌به این موضوع است که ما و نه ایرانیها درصدد هستیم تا گامهایی برداریم.»

رئیسجمهور درمورد امکان انجام عملیات نجات نیز گفت احساس خوبی نسبت‌به این موضوع ندارد. او معتقد بود پنهانماندن، آن‌هم 24 ساعت در ایران، بسیار دشوار است. او میگوید این موضوع بهشدت او را میترساند.

وی در ادامه پرسید: «آیا ما گزینههای دیگر را نیز بررسی کردهایم؟ مانند چتربازان و نزدیکترکردن ناو هواپیمابر در خلیج‌فارس به ایران تا بالگردها بتوانند با انجام یک پرواز، گروگانها را خارج کنند؟»

ژنرال جونز گفت: «بله! ما به این گزینهها نیز فکر کردهایم، ولی آن‌ها عملی نیستند.» وی افزود: «اطمینان به انجام عملیات نجات، حتی پس‌از ارائۀ گزارش در کمپ دیوید، افزایش یافته است.»[13]

رئیسجمهور علت این مسئله را جویا شد.

رئیس ستاد مشترک گفت: «دو دلیل وجود دارد: اول، دو نفری که قرار شد به داخل ایران نفوذ کنند، وارد کشور شدهاند و اوضاع را بررسی کردهاند. آن‌ها میگویند که رفتوآمد در خیابانها کاملاً امن و آرام است. آنچه غیرعادی بوده است، اکنون عادی شده است. آن‌ها هرگز تهدید نشدند و یا تحت مراقبت قرار نگرفتند. آن‌ها وزارت امور خارجه را تحت رصد قرار دادند و سپس به بخش لابی آن وارد شدند. آن‌ها به‌شکلی مرسوم وارد آنجا شدند و راهنمایی لازم را از یکی از نگهبانان نیز دریافت کردند. جمعبندی آن‌ها این است که شرایط بسیار آرام و روان است، به‌نحوی که عملیات میتواند با کمترین خطر افشا انجام گردد.»

رئیس ستاد ادامه داد: «دلیل دیگر این است که مأموریت توئین اوتر موفقیتآمیز بوده است.[14] به‌علاوه، آن‌ها به‌دنبال اصلاح برنامه بودند تا سوخت را در مکانی دورافتاده پنهان کنند.» او گفت: «در آن شرایط، ما همچنان باید بالگردها را به‌مدت یک روز در آشیانه پنهان کنیم، ولی پنهانکردن سوخت بدین‌معناست که عملیات از پیچیدگی کمتری برخوردار است.»

او تشریح کرد که یک فروند هواپیمای سی ـ141 میتواند محمولۀ سوخت را در دوازده‌مایلی جنوب منطقۀ موردنظر رها کند؛ منطقهای که اوتر بررسی کرده است. اگر سوخت پیش‌از عملیات آنجا قرار بگیرد، بالگردهای حامل تیم دلتا میتوانند از ناو هواپیمابر به پرواز درآیند و اگر مأموریت لغو شود، میتوانند به ناو برگردند.

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «تردید اصلی ما این است که آیا گروگانها همچنان در سفارت هستند یا خیر.» او معتقد بود باید ریسک بیشتری بکنیم تا بتوانیم تصویر بهتری از آن شرایط داشته باشیم.

رئیس ستاد نسبت‌به موضوع جدول زمانی نیز اظهار داشت که روز هفدهم تاریخ احتمالی برای انجام عملیات نجات است، ولی بیست‌وچهارم ماه مناسبتر است. او قصد داشت که از شورای امنیت ملی بخواهد تا امکان گرفتن تصمیمی برای پنهانکردن سوخت، قبل‌از این تاریخ را بررسی کند.

 عملیات بدین‌ترتیب انجام خواهد شد: یک فروند سی ـ141 را وارد منطقۀ موردنظر خواهیم کرد، سپس چهار نفر کمی سوخت و یک خودروی جیپ را به همراه چند بیسیم در آنجا مستقر میکنند. آن‌ها به‌سمت دامنههای کوه میروند تا منطقه را بررسی نمایند و مکانی را برای پنهانکردن سوخت و فرود هواپیما پیدا کنند؛ اگر اثبات شود که این کار گزینۀ مطلوب برای تأمین سوخت است.

اگر آن‌ها با مشکل مواجه شوند، به‌وسیلۀ یک فروند اوتر و یا بالگرد از معرکه خارج میشوند و نیز میتوان آن‌ها را با استفاده از هواپیمای سی ـ130 خارج ساخت. به‌هرحال، این منطقه برهوت کامل است و گویا قرنهاست که هیچ بشری در آن پا نگذاشته است.

شب بعد، سه هواپیمای سی ـ130 وارد آنجا میشوند و نیروهای بیشتری به قسمت دامنۀ کوه میروند. آن‌ها سپس ادامۀ عملیات را به‌سمت تهران انجام خواهند داد، یا اینکه خارج میشوند و ما در حالت آماده‌باش باقی میمانیم.

با این سناریو ما همچنان 24 ساعت در اطراف تهران زمان انتظار داریم، ولی او اعتقاد داشت که خطر افشای عملیات در آن برهه چندان بالا نیست.

رئیسجمهور پرسید: «در طول روز انتظار، چه تجهیزاتی قابل‌مشاهده و دیدن هستند؟»

رئیس ستاد پاسخ داد که در آنجا هیچ هواپیمایی وجود نخواهد داشت؛ شش بالگرد در خارج از منطقه و بالای تپهها قرار میگیرند که استتار میشوند. صد نفر نیرو در انباری که دوازده مایل با تهران فاصله دارد، منتظر هستند.

اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی گفت: «مزیت اصلی این اقدام این است که دیگر نیازی نیست سی ـ130 دیگری شب اول بر فراز عربستان پرواز کند.» ژنرال جونز گفت: «تسخیر و اشغال نائین از دستور کار خارج شده است و پرواز بر فراز عربستان سعودی، تنها محدود به روز دوم شده است؛ البته اگر مشکل افشا نداشته باشیم.» دریابُد ترنر تأکید کرد که با این رویکرد، نیروها از ناوهای هواپیمابر وارد بالگردها میشوند، نه هواپیمای سی ـ130.

رئیس ستاد مشترک گفت آن‌ها هنوز دو روز دیگر زمان برای تکمیل برنامهریزی برای عملیات پنهانساختن سوخت نیاز دارند. به‌محض تکمیل این طرح، او نظر ما را در این رابطه جویا خواهد شد. در همین زمان، ما درحال بررسی مکانی هستیم که اوتر فرود آمد تا بتوانیم عملیات را کوتاهتر کنیم. او سپس فرایند فرود اوتر را تشریح کرد: این واقعیت که آن‌ها با سه کامیون مواجه شدهاند، ولی درنهایت اینگونه جمعبندی کرد که این عملیات از آنچه انتظار میرفت، سادهتر و آسانتر بوده است.

دریابُد ترنر گفت یکی از اعضای تیم همراه اوتر گزارش داده است که او در جاده نمیتوانست هواپیما را که در صدیاردی او فرود آمده بود، ببیند. او افزود: «سرگردی که عملیات را انجام داد، اطمینان داشت که میتوانیم از این معرکه جان سالم به در ببریم.» او گفت: «باید در عملیات واقعی مسیر را مسدود کنیم، ولی موفق شدهاند که یک باند فرود موقت برای هواپیماهای سی ـ130 آماده کنند.» به هر صورت، او معتقد بود که گزینۀ پنهانکردن سوخت و تنها استفاده از بالگردها به‌مراتب بهتر است؛ چون سبب میشود که از پرواز هواپیماهای سی ـ130 بر فراز عربستان سعودی اجتناب شود.

رئیس ستاد مشترک در ادامه اظهار داشت که بیشترین نگرانی ما افشای عملیات در طول زمان 24ساعته انتظار است. اگر چنین اتفاقی بیفتد، ما به‌دنبال نیروهایمان وارد آن منطقه خواهیم شد و یا اینکه در مکانی دورافتاده باقی میمانیم تا بتوانیم نیروها را با استفاده از هواپیماهای سی ـ130 پوشش بدهیم.

او گفت نمیخواهد خوشبین باشد، ولی اگر برنامهریزی ما خوب بود و تمرینات حاکی از این باشد که عملیات قابلیت اجرا را دارد، او تمایل دارد که دوباره به جلسه بیاید و درخواست تصمیمگیری دربارۀ امکان پنهانساختن سوخت را مطرح کند. رئیسجمهور گفت: «اولین تاریخی که میتوانیم فرایند پنهانسازی سوخت را انجام بدهیم، چه زمانی است؟» رئیس ستاد پاسخ داد: «حدوداً یک هفته، ولی بیست‌وچهارم ماه را به‌عنوان تاریخ نجات هدفگذاری کردهایم.»

دکتر برژینسکی پرسید: «اگر قصد انجام این کار را داریم، چه اقداماتی پس‌از آن باید صورت بگیرد؟ آمریکاییها ممکن است دستگیر شوند.» او اعتقاد داشت که شاید لازم باشد بهشدت نسبت‌به آسیبدیدن هر آمریکایی باقیمانده در تهران، تهدیدهایی را مطرح کنیم. او همچنین معتقد بود که نیازمند یک برنامه، پس‌از شکست هستیم. اگر پایان کار ما کشتهشدن یا دستگیری تعداد زیادی از شهروندان ما باشد، دوباره یک انتقام گسترده نیاز خواهد بود. وی افزود: «شکست، پیامدهای گستردۀ بینالمللی به دنبال دارد.»

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «آن‌ها معتقد هستند که امکان بروز یک نتیجۀ فاجعهبار بسیار کم است؛ عمدتاً به این دلیل که در طول مسیر عملیات، نقاطی را برای شکست امن در نظر گرفتهایم. البته احتمال به‌مراتب بیشتری وجود دارد نسبت‌به اینکه مجبور شویم از معرکه بدون انجام عملیات نجات، خارج شویم.»

دکتر برژینسکی گفت: «اگر قصد انجام چنین اقدامی را داریم، در آن صورت دیگر نیازی نیست که گزینۀ مین‌گذاری یا تهدیدهای نظامی را پیش ببریم. ما میخواهیم که سطح آگاهی و هوشیاری ایرانیها در پایینترین درجه باشد.»

معاون رئیسجمهور از رئیس ستاد، نظرش را دربارۀ میزان احتمال افشا از بین صفر تا صد پرسید. رئیس در پاسخ گفت: «بالاتر از 50 درصد». معاون رئیسجمهور پرسید: «اگر عملیات ما افشا شود، چقدر احتمال دارد که بتوانیم از آنجا خارج بشویم؟» رئیس ستاد پاسخ داد درصد این احتمال را 80 میداند. او همچنین گفت منطقۀ موردنظر آن‌قدر آرام و بدون سازمانبندی و تشکیلات است که او احتمال بروز مشکل را بسیار پایین میداند.

دکتر برژینسکی گفت: «انجام عملیات در مقایسه با مینگذاری، دارای مزیت سیاسی است. مینگذاری سبب میشود که ایرانیها به‌سمت شوروی تمایل پیدا کنند. عملیات نجات چنین پیامدی ندارد، مگر اینکه با شکست مواجه شود که در آن صورت، انتقام و تلافی لازم میآید.»

وزیر ونس گفت: «مینگذاری همچنین احتمال کشتهشدن گروگانها را افزایش میدهد»؛ بااین‌وجود، او نسبت‌به اثر این قضیه بر خاورمیانه ابراز نگرانی کرد. به نظر وی، امکان بروز یک واکنش شدید ازسوی کشورهای خاورمیانه، درقبال مینگذاری وجود دارد. در پایان، ونس موافق بود که این کار ایرانیها را به‌سمت شوروی میکشاند. او معتقد بود که ملاحظات منفی مهمی را در تصمیمگیری دربارۀ گزینۀ مین‌گذاری باید در نظر گرفت.

رئیسجمهور گفت: «محاصره نیز این تبعات را به دنبال دارد.» وزیر امور خارجه نیز ضمن موافقت با این نظر، اظهار داشت که محاصره شرایط را حتی پیچیدهتر میکند. دکتر برژینسکی گفت: «عملیات نجات در مقایسه با مینگذاری ازنظر سیاسی مناسبتر، ولی به‌مراتب خطرناکتر است.»

رئیسجمهور گفت: «آنچه ذهنش را مشغول کرده است، ریختهشدن خون و مرگ است.» او گفت: «ما نمیتوانیم این کار را بدون کشتهشدن افراد انجام بدهیم.»

رئیس ستاد سپس اظهار داشت، تلفات اصلی ایرانی هستند نه آمریکایی، البته به‌جز آن‌هایی که در مکانهای امن و زیرزمینهای برخی ساختمانهای سفارت که بهخوبی محافظت میشود، حضور دارند. او اعتقاد داشت که عملیات در وزارت امور خارجه چندان دشوار نیست.

دکتر برژینسکی گفت: «هیچ راهی نیست که عملیات بدون تلفات که در میان آن‌ها آمریکایی نیز هست، انجام بشود. گزارشهایی داشتهایم که برخی از دانشجویان تلاش خواهند کرد تا آمریکاییها را بکشند، حتی اگر خمینی دستور آزادی آن‌ها را داده باشد.»

دریابُد ترنر اعتقاد داشت که احتمال کشتهشدن آمریکاییها کمتر از این است که نتوانیم اصلاً آن‌ها را پیدا کنیم. او پس‌از مطالعۀ گزارشها دربارۀ مکان نگهداری از گروگانها، اینگونه جمعبندی کرده بود که با درنظرگرفتن ورود اخیر ملاقاتکنندگان، همۀ آمریکاییها به ساختمان سفارت بازگردانده شدهاند؛ بااین‌وجود، او دلیل محکمی برای این موضوع نداشت، ولی حتی اگر همۀ آن‌ها در سفارت حضور داشته باشند، تیم دلتا باید به پنج ساختمان وارد شود و پنجاه نفر را سرشماری کند و این کار را باید درحال حرکت و در تاریکی انجام بدهد؛ ازاینرو، در چنین شرایطی احتمال دارد که برخی افراد جا بمانند.

دریابُد ترنر در ادامه گفت: «غافل‌گیری مؤلفۀ ضروری هر عملیات موفق است.» به اعتقاد وی، عناصری در اقداماتی که امروز بعدازظهر اعلام میشود، وجود دارد که احتمال افشا را بالا میبرند. او گفت: «این اقدامات سطح هوشیاری ایرانیها را افزایش میدهند. ما هرچقدر بیشتر منتظر بمانیم، اوضاع بدتر خواهد شد و احتمال افشا نیز بالاتر میرود.» وی افزود: «در مقطع کنونی، نظارت کم شده است، ولی به‌خاطر فشار اعمالشده، ایرانیها حالتی هوشیارتر به خود میگیرند.»

رئیسجمهور گفت: «میتوانیم نوعی دستاویز دیپلماتیک داشته باشیم.»

دریابُد ترنر پیشنهاد کرد که برای مثال اقدام دیگری را توسط والدهایم جلو ببریم.

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح معتقد بود که مینگذاری تأثیر منفی بر عملیات نجات ندارد؛ مگر اینکه ایرانیها، در نتیجۀ این اقدام، برخوردی با گروگانها کنند که توانایی ما برای آزادی آن‌ها را کاهش بدهد. دکتر برژینسکی پیشنهاد کرد که مینگذاری را به‌عنوان گزینهای برای پس‌از عملیات نجات در نظر بگیریم تا بدین‌ترتیب مانع اقدامات متعاقب علیه آمریکاییهای جامانده در تهران شویم. رئیس ستاد در جمعبندی گفت: «ما باید از تهدید برای بررسی گزینۀ عملیات نجات استفاده نماییم و پس‌از چند روز، نسبت‌به موضوع پنهانساختن سوخت، تصمیمگیری کنیم.»

رئیسجمهور گفت: «نمیتوانیم تهدیدهای توخالی کنیم. نمیتوانیم سه یا چهار هفته اینجا بنشینیم و فکر کنیم که چه باید بکنیم.» در سوی دیگر، او هنوز تمایلی برای انجام عملیات نجات نداشت مادامی که این کار سبب به‌خطرافتادن جان گروگانها بشود. او گفت: «تنها مسئلۀ موجود این است که ما سبب کشتهشدن بعضی از آن‌ها میشویم. همچنین نمیتوانیم همۀ گزینهها را از خود سلب کنیم.» او خاطرنشان کرد که وزیر امور خارجه با مینگذاری مخالف است و او نیز مخالف عملیات نجات است. به نظر میرسد که کاری از دست ما برنمیآید.

دکتر برژینسکی گفت: «میتوانیم به متحدین بگوییم که اواسط ماه می، اقدام شدیدتری را صورت میدهیم و سپس اگر لازم شد، میشود زودتر از آن عملیات نجات را آغاز کرد.» رئیسجمهور یک بار دیگر تأکید کرد که تا وقتی جان گروگانها در خطر باشد، با عملیات نجات موافقت نخواهد کرد. دکتر برژینسکی توضیح داد که ممکن است پس‌از قطع روابطی که امروز اعلام میکنیم، با این واکنش روبه‌رو شویم. دریابُد ترنر افزود: «مشکل این معیار این است که اگر گروگانها در خطر باشند، احتمال انجام عملیات نجات کاهش پیدا میکند.»

رئیسجمهور گفت: «گویا هیچکس مخالفتی با پنهانکردن سوخت ندارد.» رئیس ستاد مشترک یادآور شد که نیروهای زیادی هنگام عملیات در میدان حضور دارند. او همچنین اضافه کرد که این عملیاتی به‌نسبت گسترده است. به‌هرحال، اگر بتوانیم در آن موفق شویم، اطمینان خواهیم داشت که همچنین میتوانیم نجات را بدون اینکه کسی متوجه شود، به سرانجام برسانیم. او اینطور نتیجهگیری کرد که اگر قرار باشد تا وقتی جان گروگانها در خطر است، به سراغ آن‌ها نرویم، در آن صورت، مینگذاری گزینهای منطقی است.

رئیسجمهور مخالف این بود که مینگذاری منجر به گرایش ایران به‌سمت شوروی میشود.

دکتر برژینسکی گفت: «ما باید پیامی برای ایران بفرستیم و ضربالاجلی تعیین کنیم، بهگونهای که پس‌از آن، اقداماتی ازقبیل مینگذاری صورت بگیرد.» رئیسجمهور پرسید: «پیام را خطاب به چه کسی بفرستیم؟» دکتر برژینسکی در پاسخ گفت: «میتوان آن را برای خمینی ارسال کرد.» به اعتقاد او، سابقۀ رفتار خمینی حاکی از این است که در معرض فشار و تهدید بوده است.

اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی گفت: «ما از خمینی میخواهیم تا از مواضع اخیرش که به‌نسبت قاطعانه بود، عقب‌‌نشینی کند.» رئیسجمهور گفت: «او همواره میتواند با زیرکی، مشکل را ازطریق مجلس حل کند.» دریابُد ترنر خاطرنشان کرد که انتخابات آن‌ها هنوز به مرحلۀ پایانی نرسیده است.

رئیسجمهور از وزیر امور خارجه دربارۀ گزینههای موردنظرش پرسید.

وزیر ونس در پاسخ گفت که عملیات نجات را بر مین‌‌گذاری ترجیح میدهد، اگرچه احتمالاً تلفات قابل‌توجهی خواهیم داشت.

دکتر برژینسکی پیشنهاد کرد که طرحی منعطفتر را پیش ببریم. ما میتوانیم به خمینی بگوییم که در روز 15 می، اقدام نظامی را آغاز خواهیم کرد. میتوان به متحدین اطلاع داد که اگر ایران را تحت فشار قرار ندهند، ما اقدامی شدیدتر را در دستور کار قرار خواهیم داد. همزمان این امکان را داریم که فرمان پنهانکردن سوخت را صادر کنیم و سپس در هفتۀ سوم یا چهارم آوریل، دربارۀ اینکه کدام مسیر را میخواهیم طی کنیم، به جمعبندی برسیم.

رئیسجمهور گفت: «تعیین ضربالاجل در پیام ارسالی به ایران، اقدامی نسنجیده است. این کار سبب میشود که ملت آن‌ها هوشیار شود.» دکتر برژینسکی خاطرنشان کرد که این کار تأثیری بر گزینۀ مین‌گذاری نمیگذارد، ولی رئیسجمهور گفت: «بر عملیات نجات اثرگذار است.»

دکتر برژینسکی در پاسخ توضیح داد که ما بااین‌وجود میتوانیم عملیات نجات را زودتر و قبل‌از پایان ضربالاجل آغاز کنیم؛ درواقع، میتوان کار را با تعیین 1 ژوئن به‌عنوان ضربالاجل آغاز کرد. دکتر برژینسکی سپس پرسید: «با مشکل روشنایی روز چه باید کرد؟»

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «دو مشکل وجود دارد: اول، شبها روزبهروز کوتاهتر میشوند؛ بنابراین زمان ما برای انجام عملیات کاهش یافته است و مجبور میشویم که عملیات را سهروزه کنیم؛ دوم، در اواسط ماه می، دمای هوا به حدی افزایش مییابد که اعزام بالگردهای حامل تیم دلتا به بالای کوهها، دشوار میشود؛ بنابراین، ممکن است لازم باشد به استفاده از بالگرد یا سوخت بیشتر پنهانشده، بیندیشیم.»

رئیسجمهور پرسید: «چرا نمیتوانیم سوخت را همان شبی که بالگردها اعزام میشوند، به منطقۀ موردنظر بفرستیم؟»

رئیس ستاد در پاسخ گفت: «این امکان نیز وجود دارد و البته یکی از گزینههای ما نیز هست؛ بااین‌وجود، در آن صورت ما تعداد زیادی هواپیمای سی ـ130 و نیز سوخترسان خواهیم داشت که در طول روز اول عملیات، بر فراز آسمان عربستان سعودی پرواز میکنند.»

رئیسجمهور سؤال کرد که بالگردها پس‌از طی چه مسافتی باید سوختگیری کنند؟ رئیس ستاد در پاسخ گفت: «آن‌ها تنها نیمی از مسیر تا تهران را میتوانند بپیمایند.» رئیسجمهور پرسید: «آیا آن‌ها شب اول عملیات نیاز به سوختگیری دارند؟» در پاسخ، رئیس ستاد گفت: «بله! آن‌ها شب اول عملیات وارد ایران خواهند شد، سوختگیری میکنند و سپس به‌سمت تهران پرواز میکنند.»

رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح در ادامه تشریح کرد که آن‌ها همچنین مشغول بررسی امکان پرواز هواپیماهای سی ـ130 سوخترسان از دیگو گارسیا هستند، ولی این کار نیز نیازمند بهکارگیری تعداد زیادی از این نوع هواپیماست.

رئیس ستاد، ضمن اشارۀ دوباره به موضوع کوتاهشدن شبها، گفت: «در این شرایط، بالگردها تنها چند صد مایل پرواز میکنند تا به نقطهای برسند که درصورت افشاشدن عملیات، بتوانند به ناو بازگردند. آن‌ها شب را در همان مکان توقف مینمایند و شب دوم تا مکانی پرواز میکنند که بتوانند سوختگیری را انجام بدهند.»

رئیسجمهور گفت: «سوختی که در نظر گرفتهاید، چقدر است؟» رئیس ستاد گفت: «نه‌هزار گالن.»

دکتر برژینسکی از مخزنهایی که قرار است حاوی سوخت باشند، سؤال کرد. رئیس ستاد تشریح کرد: «آن‌ها اساساً حلقههای بزرگی هستند که هرکدام چهارصد گالن سوخت را در خود جای میدهند و میتوان آن‌ها را روی زمین چرخاند و در مکانی پنهان کرد. به‌هرحال، اگر بتوان سی ـ130 را فرود آورد، سوخت داخل آن‌ها هست و بالگردها به‌راحتی میتوانند از آن برای سوختگیری استفاده کنند. در این حالت، از سه هواپیمای سی ـ130 استفاده میشود.

بالگردها پس‌از سوختگیری، به‌سمت تپههای خارج از تهران میروند و در آنجا مخفی خواهند شد. مشکل این است که این کار نیازمند پرواز بر فراز عربستان سعودی در طول روز است؛ موضوعی که ممکن است ایرانیها را متوجه کند که عملیاتی درحال انجام است؛ بنابراین، ما در تلاش هستیم تا ترکیبی از هواپیماهای سی ـ130 و سی ـ141 را داشته باشیم که در دیگو گارسیا، سوختگیری میکنند.»

رئیس ستاد در جمعبندی گفت: «در روز سوم یا چهارم، تحلیل ما از گزینههای گوناگون تکمیل خواهد شد؛ به‌ویژه اینکه آیا ایدۀ پنهانساختن سوخت معقول است یا خیر. اگر در آیندۀ نزدیک عملیات را آغاز نکنیم یا اگر مشخص شود که ارسال مخازن سوخت، قبل‌از عملیات چندان مطلوب نیست، میتوان ظرف چند هفتۀ آینده، هواپیمای اوتر را برای یافتن مکان فرود دیگری که از جادۀ اصلی دور باشد، اعزام کنیم.»

آقای آرون پرسید: «چرا نمیتوانیم اوتر را اکنون برای انجام یک عملیات دیگر اعزام کنیم؟» رئیس ستاد گفت: «ما نیازمند نور کامل مهتاب برای این منظور هستیم.» دریابُد ترنر افزود: «خلبان دریافته است که خودش بهتر میتواند منطقه را رصد کند تا اینکه از دستگاههای دیددرشب اوتر استفاده نماید.»

دکتر برژینسکی پرسید: «اگر امروز تصمیم به انجام کار بگیریم، استقرار محمولۀ سوخت چقدر زمان میبرد؟»

رئیس ستاد درخواست کرد تا مشکل را از جنبهای دیگر بررسی کند: «اگر ما بخواهیم عملیات نجات را انجام بدهیم، فرماندهان توصیه میکنند که هدفگذاری برای 24 آوریل باشد؛ درحالی‌که میتوانیم ظرف مدت یک هفته پس‌از تصمیمگیری، سوخت را به آن منطقه برسانیم. نقشههای ما اقتضا دارند که یک شب قبل، سوخت را به آنجا ببریم و سپس بقیۀ عملیات ادامه پیدا کند.

در سوی دیگر، اگر بخواهیم توانایی برای انجام این کار را به‌شکل مخفیانه بسنجیم، میتوانیم محمولۀ سوخت را سه یا چهار روز زودتر از موعد به مکان موردنظر ببریم. در این شرایط، آن‌ها سوخت را استتار میکنند و ما افراد را خارج میکنیم.» دکتر برژینسکی پرسید که اگر عملیات را آغاز کنیم چه اتفاقی برای آن‌هایی که مأمور پنهانکردن سوخت هستند، میافتد؟ رئیس ستاد توضیح داد که این افراد نیز بخشی از تیم دلتا هستند. آن‌ها به حرکت به‌سمت تهران ادامه میدهند.

دکتر برژینسکی معتقد بود که انجام این عملیات ارزش دارد تا بدین‌وسیله بفهمیم که آیا خطر موجود به‌اندازهای که تصور میشد، بزرگ است یا خیر. رئیسجمهور افزود: «انجام عملیات استقرار سوخت، موجب افزایش خطر افشا خواهد شد، ولی اگر موفقیتآمیز باشد، اطمینان ما به توانایی برای پیش‌بردن عملیات اصلی را تقویت میکند.»

رئیس ستاد تشریح کرد که پرواز تعداد زیادی هواپیما در آسمان عربستان سعودی در طول روز ممکن است ایرانیها را هوشیار کند که عملیاتی در جریان است. دکتر برژینسکی نیز گفت: «اسرائیلیها ممکن است از آن باخبر باشند و احتمال جاسوسی از آن‌ها توسط شوروی وجود دارد.»

رئیس ستاد در ادامه افزود: «به‌دلیل اینکه روز موردنظر ما 24 ماه است، بهتر است که دوباره پنج یا شش روز دیگر در جلسۀ شورای امنیت ملی، دربارۀ اقدام به پنهانساختن سوخت تصمیمگیری شود.» دریابُد ترنر پرسید: «چه تعداد هواپیمای سی ـ130 در این عملیات مشارکت دارند؟» رئیس ستاد پاسخ داد: «سه فروند.» وی افزود: «شب اول، ما از پایگاه دیگو گارسیا خارج میشویم و در شب دوم، بر فراز عربستان سعودی پرواز خواهیم کرد.» رئیسجمهور گفت: «پرواز از دیگو گارسیا بهتر از مصر است.» رئیس ستاد نیز پاسخ داد: «بله! همینطور است.»

دکتر برژینسکی پرسید: «اگر آغاز عملیات 24 ماه است، تیم دلتا چه زمانی ایالات متحده را ترک میکند؟» رئیس ستاد گفت: «18 یا 19 ماه.»

رئیسجمهور پرسید: «ناوهای هواپیمابر تا کجا وارد خلیج‌فارس میشوند؟» رئیس ستاد گفت: «ما در شصت‌مایل دریایی تنگۀ هرمز مستقر میشویم، اگرچه معمولاً عملیات از نقطهای دورتر انجام میگیرند.»

آقای آرون پرسید: «آیا بریتانیا از آغاز عملیات از دیگو گارسیا باخبر میشود؟» رئیس ستاد، اینگونه پاسخ داد که میتوان راهی پیدا کرد که عملیات را بدون اطلاع بریتانیا آغاز کرد.

رئیسجمهور پرسید: «آیا ملاحظۀ دیگری نیز وجود دارد که باید مطرح شود؟» دریابُد ترنر گفت: «اکنون زمان تشدید اقدامات سیاسی در ایران است. [چهار سطر از طبقهبندی خارج نشده است] دریابُد ترنر اعتقاد داشت در بلندمدت، [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] نه خمینی و نه بنیصدر هیچکدام دوام ندارند و درنهایت جای خود را به فرد دیگری خواهند داد. [یک‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است].»

دریابُد ترنر همچنین خاطرنشان کرد که ما در طول رایزنیها، مؤدبانه و محترمانه رفتار کردهایم [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است]. به نظر او، اکنون بهتر است که قاطعانهتر و شدیدتر برخورد کنیم.

رئیسجمهور در پاسخ گفت: «ما مانع هیچ گروهی برای اقدام نمیشویم؛ اقداماتی که خودمان درهرحال از انجام آن‌ها ناتوان هستیم.» وزیر امور خارجه پرسید: «آیا پس‌از اینکه چنین گروههایی علامت را ازسوی ما دریافت کنند، انتظار کمک مالی خواهند داشت؟ [یک‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است

این قسمت از جلسه در ساعت 11:30 ظهر به پایان رسید.



[1]. Carter Library, National Security Council, NSC Institutional Files (H–Files), Box 57.

به‌کلی سرّی؛ حساس. جلسه در اتاق جلسات کاخ سفید برگزار شد.

[2]. یافت نشد. کاردار سوئیس، کایسر، گزارش داد که بحثهای نهایی در شورای انقلاب «دربارۀ بدترشدن چشمگیر روابط با عراق که موضوع اصلی اخبار بعدازظهر بود»، جریان داشت. او همچنین خاطرنشان کرد «این تحولات نسبت‌به عراق که در پشت آن امپریالیسم آمریکا دیده میشود، حاکی از این است که این مسئله درحال‌حاضر نگرانی اصلی است.»

Message from Kaiser to the Department of State, April 7; Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Middle East File, Box 32, Subject File, Iran [Retained] 4/80

[3]. نک: سند 236.

[4]. نک: سند 244.

[5]. Lafayette Park

[6]. Klutz

[7]. Massachusetts Avenue

[8]. Dulles

[9]. در سند اصلی به همین صورت نوشته شده است. گویا سیک همۀ اظهارنظر رئیسجمهور را نشنیده است.

[10]. نک: سند 244.

[11]. برای آگاهی از گزینههای «ب»، «ج» و «د» نک: سند 244.

[12]. خمینی در سخنرانی که 7 آوریل و قبل‌از اعلام وضع تحریمها ازسوی آمریکا (نک: سند 246) انجام داد، اظهار داشت که گروگانها در اختیار دانشجویان باقی میمانند تا وقتی مجلس تشکیل جلسه دهد و تکلیف آن‌ها را مشخص کنند. او خاطرنشان کرد که «شرایط گروگانها و مکان نگهداری آن‌ها از هر نظر خوب است.»

William Branigan, “Khomeini Bars Hostage Transfer Until Parliament Decides Issue,” Washington Post, April 8, 1980, pA1.

[13]. نک: سند 217.

[14]. نک: سند 217.

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند

    زمان یافت نشد!

    قرارداد یافت نشد!

سند قبلی سند بعدی
(Barbara Watson) (Chadli Benjedid) (Charles Kimball) (Dodson) (Edward Streator) (Ermarth) (Fahd) (Frigyes Puja) (George Wald) (John Derrase) (John Walsh) (Kamal Hassan Ali) (Kay Camp) (Lennox Hinds) (Leonard Weinglass) (Lori Damrosch) (Mary Anderson) (Nikita Khrushchev) (Paitilo Hospital) (Paul Washington) (Raymond Probst) (Richard Burt) (Richard Lehman) (Robert Gates) (Sadat) (Sol Linowitz) (Steve Oxman) (Susan Clough) ( Alfred Kamal Hassan Ali) (برژینسکی) (بورگت) (هنری اوون) 101st Airborne (Air Assult) 2 50 گروگان آمریکایی 53 آمریکایی 53 گروگان آمریکایی 75th Ranger Regiment 8 82d Airborne A. M. Gray Abdelkrim Gheraieb Abu Sayeed Chowdhury Aeroflot Aguilar Alan B. Golacinski Aldo Beckman Alfred Friendly Aligned Amadou Ambler Moss Andy Young Angus Ward Ann Swift Aristides Royo Arnold Raphel Arthur A. Hartman Association of Catholic Jurists Aubert Australian Wheat Board Azerbaijani Democratic Party Barbara Bergman Barbara Rosen Barry Rosen Barzan Ibrahim Al Bayh Bedjaoui Begin Bellmon Ben Huberman Benelux Benjadid. Benjamin Civilett Berenice Bill Bader Bill Bowdler Bill Miller Bob Ames Bob Carswell Bob Gates Bob Komer Bob Owen Bolsheviks Bonn Botha Boutros Ghali Brandt Bremer Brian Atwood British Foreign Office Broomfield Brunner Bruno de Leusse Brzezinski Byrd CENTO Capucci Carrington Carter Castro Charles Bray Charles Cogan Charles Duncan Charles Jones Charles Kirbo Charles Renfrew Charlie Beckwith Charon Chase Bank Chase Manhattan Bank Chatti Chemical Bank Cheron Christian Bourguet Christopher Claude Paye Clem Zablocki Communications Satellite Corporation Contadora Island Cooper Counterterrorist Joint Task Force Cyrus Vance Dale Hathaway Daoudi David Andelman David F. Trask David Frost David Jones David Mark David McGiffert David Newsom David Rubenstein De la Espriella DeBakey Dean Hinton Denend Denis Clift Dick Cooper Diego Cordovez Dietrich Stobbe Dobrynin Don McHenry Doughty Dr. Gharahi Dr. Kean EURODIF Edward Fried Edward Walsh Egyptian General Intelligence European Court of Human Rights Evans Exxon Faisal Far East Fascell Felipe Gonzalez Francois Frank Carlucci Frank Church Frank Kramer Frank Moore Frank Press Fred Bergsten Fritz Ermarth Gabriel Lewis Gabriel Robin General Bolibzan General Grigorenko General Haig General Torrijos George Ball George Vest George Walden Ghotbzadeh Gilman Goldwater Gorgas Graham Group of Seven Guyer H. Ross Perot Hamilton Hamilton Jordan Hani al Hansen Hanson Harold Brown Harry Jayewardene Hassan Head of Union of Syrian Bar Associations Hector Villalon Heikal Helman Henri Servant Henry Geller Henry Kissinger Henry Owen Henry Precht. Homer Meyer Homer Moyers Horelick Hottinger Houston Howard Baker Howard Hjort Howland Huyser ICA INTELSAT Implementation Coordination Group Inman International Commission of Jurists International Scientific Union Iran Freedom Foundation Islamic Front for the Liberation of Bahrain Islamic Guerrillas in America J. L. Piotrowski J.H. Rixse J.R. Jayewardene Jack Javits Jackson James L. Holloway James McIntyr James Vaught Jasper Welch Jean Jerrold Schecter Jerry Schecter Jewish Labor Committee Jim Schlesinger Jim Williams Joan Walsh Jody Powell John Chancellor John Goshko John Harmon John Kifner John McMahon John McMurray John Pustay John Sawhill John Shenefield John White Joint Task Delta Jordan Jorge Illueca Joseph Onek Kaiser Kalaris Katherine Keough Keystone Kops Khalid al King Constantine Kingman Brewster Kitty Hawk Klutz Kraft Kreisky LaSalle Laingen Lamsdorff Lang Larry Simms Leroy J. Manor Linowitz Lloyds Long Lopez Lopez Portillo Lopez Portillo Robert Armao Louisa Kennedy Luther Hodges MIT Mahi Mahtar M'Bow Marcel Salamin Marcel Saliman Mark Morse Marshall Brement Marshall Shulman Martin Ennals Marwan Mathias Matt Nimetz Mattingly Maynes McHenry McMahon Michael Alexander Mihri Mike Metrinko Mister Moore Molavi Moorhead Kennedy Morgan Guaranty Moslem Peoples Republican Party Muhammad al Muskie Naik National Academy of Science National Command Authority National Resistance Movement of Iran Nelson Dong Nicholas Henderson Noland Non Noriega Norman Rich Novak OECD OPEC OSTP Ohira Olof Palme Oplan I Oxman O’Dwyer Paris Bar Association Paris Coordinating Group Paul F. Gorman Paul Findley Paul Henze Paul Kreisberg Peacock Pearl Golacinski Peron Petitti Philip C. Gast Phillip Klutznick Piatilla Pittman Plotkin. Polisario Front Politburo Poncet Portillo Qudhi Harakat Rae Huffstutler Rafi Ahmad Rafiq Ahmed Rafiuddin Ahmed Ramsey Clark Ray Jenkins Reagan Reed Reg Bartholomew Reynolds Richard Cottam Richard David Vine Richard Falk Richard N. Cooper Richard Queen Ricks Ritzel Robert Blackwill Robert D. Blackwill Robert Dean Robert Mundheim Robert Murray Robert Owens Robert T. Curran Rockefeller Roger Fisher Romulo Escobar Ronald Spiers Rory Gonzalez Rosalynn Roy Ruegg SARESHTAHDARZADEH MOHSTOFI (SHAHPAR) SASC SEALS Sabah el Rikabi Sadeq alTuhani Saeb Salaam Salah Mohtadi Salim Samuel V. Wilson Sandinistas Sandjabi Sardar Jaf Saud al Saunders Sayyid Abbas al Schmidt Secretary to the Cabinet Shahi Sheikh Eziddin Hoseini Sheldon Krys Shell Shutler Simonin. Sir Frank Cooper Sir Michael Palliser Sir Robert Armstrong Snowbird Son Tay Spain Special Operations Review Group Stan Pottinger Stanley T. Escudero Stansfield Turner Stebbins Stephanie van Reigersberg Stephen Larrabee Stevens Stevenson Stoessel Strauss Stuart E. Eizenstat Suleyman Demirel Tarnoff Taylor Thatcher Thomas B. Hayward Thomas Thornton Tikriti Tim Deal Timm Tip O’Neill Tito Tomseth Tony Solomon. Turner UK Treasury UN Charter USMC University of Pittsburgh Utaibi Vasev Videla Viktor Sukhodrev W. Graham Claytor Walter Cronkite Walter Mondale Warren Christopher Warren G. Magnuson Wehner West German Socialist Party White Russian William Anawaty William D. Krimer William Odom William Perry William Webster Willy Brandt [8] ساندرز vanden Heuvel «آقای و» «ب» «حزب‌الله» «دانشجویان پیرو خط امام در لانه جاسوسی» «دانشجویان پیرو خط امام» «روری» گونزالز «فدائیان اسلام» «مهدی» «گروه اروپایی» «گروه ویژه 5421» آترتون آتگف (Utgoff) آذربایجان آذربایجانی­ ها آذربایجانی‌ها آذری‌ها آر وی سیکمن آرتور هارتمن آرمائو آرمائو (Armao) آرنولد رافائل آرنولد هورلیک آرون آریستیدس رویو آسترمن آقا شاهی آقای «م» آقای «و» آقای آرون آقای آگاه آقای ابتهاج آقای ایکس و وای آقای ایکس کریستین بورگت (Christian Bourguet) آقای برونو دو لوس آقای بلاکر آقای سالومون آقای سجادی آقای ص آقای فرانک کارلوتچی آقای فرهنگ آقای والریانی آقای وای هکتور ویلالون (Hector Villalon) آقای کریستوفر آقای کومر آقای کیربو آلبرایت (Albright) آلدو بکمن آلفا آلفرد (روی) آترتون آلفرد آترتون آلفرد فرندلی آلمانی آلمانی‌ها آلمان‌ها آلن دالس آلن گلانسینکسی آلن گولاچینسکی آمبلر موس آمریکا آمریکایی‌ها آن سوئیفت آنتونی دوبرینین آنتونی سالومون آنتونی لیک آنتونی کواینتن آندرس آگیلار آندری گرومیکو آنگوس وارد آنیبال بوگنینی (Monsignor Annibale Bugnini) آواکس آژانس اطلاعات دفاعی (DIA) آژانس امنیت ملّی آژانس بین‌المللی انرژی آکسمن آگوست آگیلار آیت ­الله آیت ­الله بهشتی آیت ­الله حجّت آیت ­الله خلخالی آیت ­الله خمینی آیت ­الله روح ­الله خمینی آیت ­الله شریعت­مداری آیت ­الله کاظم شریعت­مداری آیت­ الله آیت­ الله خمینی آیت­ الله صادق خلخالی آیت­ الله محمّد خمینی آیت‌الله آیت‌الله بهشتی آیت‌الله خلخالی آیت‌الله خمینی آیت‌الله خوئی آیت‌الله خوئینی آیت‌الله روح الله خمینی آیت‌الله روح‌الله خمینی آیت‌الله سید محمّد بهشتی آیت‌الله شریعت‌مداری آیت‌الله صادق خلخالی آیت‌الله صادق روحانی آیت‌الله طالقانی آیت‌الله پسندیده آیزنهاور آیوا ابو سعید چودری ابو ولید ابوالحسن بنی­ صدر ابوالحسن بنی‌صدر اتباع آمریکا اتباع آمریکایی اتحاد جماهیر شوروی اجساد نظامیان ارتش آمریکا احمد احمد خمینی احمد فرزند آیت الله خمینی احمد مختار امبو اخوان المسلمین اداره عملیات­ سیا (CIA Office of Current Operations) ادموند موسکی ادوارد استریتور ادوارد ساندرز ادوارد فرید ادیب داوودی ارتش آزادی­ بخش خلق (People’s Liberation Army ) ارتش آمریکا ارتش ایالات متحده ارتش ایران ارتش عربستان ارتش پاکستان اردشیر زاهدی ارمارث ارنست (Ernst) ارنوف اروپایی ­ها اروپایی‌ها اروپای‌غربی اریک لانگ اریک لانگ (Erik Land) استاندار خراسان استاندار خوزستان استانسفیلد استانسفیلد ترنر استخبارات استراوس استفان لارابی استفانی ون رابزبرگ استنلی اسکودرو استنلی پوتینجر استوارت ایزنشتارت استورات ایزنشتارت استوسل استیو آکسمن استیون لاوترباخ استیون کرتلی استیونز اسرائیل اسرائیلی‌ها اسقف اعظم اسقف توماس کلی (Thomas C. Kelly) اسقف توماس گامبلتن (Thomas Gumbleton)کاردینال اتین دوال (Etienne Duval) اسقف اعظم شهر الجزیره اسقف گامبلتن اسقف‌ اعظم اسنوبیرد اسپانیایی‌ها اسپاین اسپیرز اشرف اشمیت اصغر موسوی‌خوئینی اعتصام اعراب اعراب خوزستان اعضای اینتل‌ست اعضای سندیکا اعضای شورای انقلاب اعضای کمیته دائمی افغانستان اف ­بی ­آی اف بی آی (FBI) اف­ بی ­آی اف­ بی­ آی افسر میز ایران افسران سیا افسران نیروی دریایی ایران اف‌بی‌آی اقلیت بلوچ اقلیت‌های قومی اقلیت‌های کُرد الجزایری­ ها العتیبی المدحی الکسیس جانسون الیزابت سوئیفت الیزابت مونتاگن امام امام خمینی امام موسی صدر امبلر ماس امینی انتظام انجمن حقوقدانان کاتولیک اندرو یانگ اندی یانگ انقلابیون اسلام ­گرا انقلابیون مسلمانف ایرانی‌ها انور سادات انگلیسی انگلیسی‌ها اوبرت اوتو بورچ (Otto R. Borsch) اودوم اودویر اورودیف اولوف پالمه اوهیرا اوون اوپک اوکیتا (Okita) اویسی اپک اکبر گودرزی. اکسان ایتالیا ایتالیایی‌ها ایتان ایران ایر ایرانی ها ایرانی­ ها ایرانی‌ها ایرانی‌های غیرمهاجر ایرانی‌های یهودی ایزنشتات ایلتس ایل‌های قشقایی و بختیاری ایمز اینمن ایوانز باب اوون باب ایمز باب کارسول باب کومر باب گیتز باربارا برگمن باربارا روزن باربارا واتسون بارزانی بازرگان باند هشت بانک اگزیم‌ بانک صادارت بانک فدرال رزرو نیویورک بانک لویدز بانک مرکزی ایران بانک چیس بانک‌های آمریکا در فرانسه بانک‌های آمریکایی بانک‌های ایرانی بانک‌های بریتانیا بانک‌های ژاپن بانک‌‌ چیس بانک‌‌های آمریکا بای بتز(Betts) بجاوی بختیار بختیاری‌ها برادر خمینی برادرزاده خمینی براندت ونر براون برایان آتوود برت مور برزان ابراهیم التکریتی برمر برمنت برنر بروس جرمن بروس لینگن بروس کلارک بروستر برونر برچ بای برژنف برژینسکی برژینکسی برگت برگلند بری روزن بری گلدواتر بریتانیایی‌ها بلشویک‌ها بلمون بلوچ بلوچ­ های داخل ایران بلوچی بلوچ‌ها بلک ­ویل بلک­ویل بن برادلی (Ben Bradlee) بن هابرمن بنجامین سیویلتی بنه‌لوکس بنک آو آمریکا بنک آو امریکا (Bank of America) بنی ­صدر بنی احمد بنی صدر بنی­ صدر بنی­­ صدر بنیاد ضدخمینی آزادی ایران بنیامین سیویلتی بنیامین هابرمن بنیامین گیلمن بنی‌صدر بن‌جدید بهشتی بوتا بودلدر بودلر (Bowdler) بورگت بویراحمدی بک ویث بک­ویث بگین بیضی بیل بیل اودوم بیل بودلدر بیل جکسون بیل میلر بیمارستان مشهور پاناما (پیاتیلا) بیمارستان نظامی آمریکا (گورگاس) بیمارستان پایتیلو بین بیدر بیوک صابر تأسیسات نفتی ایران تاجران غلّات تارنوف تام تورنتون تامست تاچر تبعیدی­ های ایرانی تجّار ایرانی تراون ترنر ترودو ترودو (Trudeau) ترومن ترکمن­ ها ترک‌ها تری تدفورد تفنگداران دریایی ایالات متحده تنیسون گایر تورنتون توریخوس توماس آهرن توماس اونیل توماس تورنتون توماس شافر تونی سالومون تونی سولومون تُرک‌ها تُرک‌های آذربایجان تیتو تیلور تیم دلتا تیم دیل تیم نیروها و تجهیزات آمریکا تیم پزشکی فرانسوی تیمسار اویسی تیمسار جم تیپ اونیل تیپ ویژه 23 جاسپر ولش جان دراسه جان دراسه (John Derrase) جان دین جان دین (John Dean) جان ریکسی جان ریکسی. جان ساهیل جان شانافیلد جان شنفلید جان شنفیلد جان فینی (John Finney) جان لیمبرت جان مک­ ماهون جان مک‌مورای جان مک‌کیل جان هارمون جان والر جان والش جان وایت جان پاستی جان کندی جان کنسلر جان کیفنر (John Kifner) جان گریوز جان گوشکو جانسون جانسون لیلیان جایواردنه جبهه آزادی­ بخش ملّی الجزایر جبهه دموکراتیک ملّی جبهه ملّی جبهه ملّی ایران جبهه پولیساریو جردن جرولد شکتر جری شکتر جری میل جری پلاتکین جمال شمیرانی جمعیت خورشید و شیر قرمز جمعیت شیر و خورشید جمعیت شیر و خورشید سرخ جمهوری اسلامی ایران جنبش غیرمتعهدها جنرال جان پاستی جنرال دیوید جونز جهیمان بن محمّد بن سیف العتیبی (Juhaiman ibn Muhammad ibn Saif al جو هال جوانان ایرانی جودی جودی پاول جورج بال جورج هانسون جورج والد جورج والدن جورج وست جورج کالاریس جوزف استافورد جوزف اونک جوزف رید جوزف سوبیک جوزف هال جونز جونیوس ریچارد جایواردنه جک یاویتس جکسون جی جیم شلسینگر جیم ویلیامز جیمز رنچلر (James Rentschler) جیمز شلسینگر جیمز لوپز جیمز مکینتایر جیمز هیوز جیمز وات جیمز ویلیامز جیمی کارتر جین فرانسوا پونست حائری حافظ اسد حامیان خمینی حبیب شطّی حبیب شطی حبیبی حبیبی (سخنگوی شورای انقلاب) حجت الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی حجت الاسلام علی ­اکبر هاشمی رفسنجانی حزب (کمونیست) توده حزب توده حزب جمهوری اسلامی حزب جمهوری خلق مسلمان حزب دموکرات حزب دموکراتیک آذربایجان حزب دموکراتیک کُردستان حزب سوسیالیست آلمان‌غربی حسن بنی‌صدر حسن نزیه حسن‌علی حسنی حسین خمینی حسین منتظری حقوقدان ­های فرانسوی حقوقدان فرانسوی هکتور ویلالون حقوقدانان ایرانی حقوقدانان فرانسوی حقوقدان‌های ایرانی حقوقدان‌های فرانسوی حکومت خمینی حکومت پهلوی خالد الحسن خاندان پهلوی خانم تاچر خانم تیم خانم نوبری خانم کیئو خانواده آر وی سیکمن خانواده آلن گلانسینکسی خانواده استیون لاوترباخ خانواده استیون کرتلی خانواده الیزابت سوئیفت خانواده برت مور خانواده بروس جرمن خانواده بروس لینگن خانواده بری روزن خانواده توماس آهرن خانواده توماس شافر خانواده جان لیمبرت خانواده جان مک­کیل خانواده جان گریوز خانواده جری میل خانواده جری پلاتکین خانواده جوزف سوبیک خانواده جوزف هال خانواده جیمز لوپز خانواده دوآن جیلت خانواده دونالد شارر خانواده دونالد هوهمن خانواده دونالد کوک خانواده دیوید روئدر خانواده رابرت انگلمن خانواده رابرت اود خانواده رابرت بلاکر خانواده ریچادر مورفیلد خانواده سلطنتی خانواده سلطنتی آل سعود خانواده فردریک کوپکه خانواده فیلیپ وارد خانواده للند هالند خانواده مالکوم کالپ خانواده مایکال ریگان خانواده مایکل مترینکو خانواده مایکل مولر خانواده مایکل هاولند خانواده مورهد کندی خانواده ویلیام بلک خانواده ویلیام داگرتی خانواده ویلیام رویر خانواده ویلیام کیئو خانواده ویلیام گالگوس خانواده ویکتور تامسث خانواده پائول لوئیس خانواده پائول نیدهام خانواده چارلز اسکات خانواده چارلز جونز خانواده کاترین کوب خانواده کلایر بارنز خانواده کوین هرمنینگ خانواده گری لی خانواده گریگوری پرسینگر خبرنگاران آمریکایی خبرنگاران ایتالیایی خرازی خلبانان نیروی هوایی خلخالی خلیل الوزیر خمینی خوئی دادستان کل بنیامین سیویلتی دادسون دادگاه حقوق بشر اروپا داریوش اول داماد خمینی دان مک‌هنری دانته فاسیل دانشجویان آمریکایی دانشجویان ایرانی دانشجویان ایرانی ساکن آمریکا دانشجویان میامی و لس آنجلس (LA ) دانشجویان نظامی ایرانی دانشگاه پیتزبرگ دانکن داوودی دبیرکل سازمان ملل دبیرکل عفو بین‌الملل دتانت در وزارت امور خارجه آمریکا دریابد دریابُد استانسفیلد ترنر دریابُد اینمن دریابُد ترنر دریابُد توماس هایوارد دریابُد توماس هیوارد دریابُد جیمز هالووی دریابُد لانگ دریابُد مدنی دریابُد هالووی دلتا دنند دنیس کلیف دنیس کلیفت دوآن جیلت دوبرینین دولت آمریکا دولت انقلابی ایران دولت ایالات متحده دولت ایران دولت بازرگان دولت جانسون دولت جدید نیکسون دولت فورد دولت مرکزی تهران دولت مصدّق دولت پاناما دولت پرون دولت کابل دولت کارتر دولت کانادا دونالد شارر دونالد مک‌هنری دونالد هوهمن دونالد کوک دونووان دپیلمات‌های ایرانی دکتر برژینسکی دکتر دی‌بیکی دکتر زبیگنیف برژینسکی دکتر قرحی دکتر قرهی دکتر مایکل دی‌بیکی دکتر نورمن ریچ دکتر کین دیتریش اشتوبه دیل دیل هاتاوی دین هینتون دیوان بین ­المللی دادگستری دیوان بین­ المللی دادگستری دیوان بین‌المللی دیوان بین‌المللی دادگستری دیود آرون دیوید دیوید آرون دیوید اف تراسک دیوید جونز دیوید راکفلر دیوید روئدر دیوید روبنستین دیوید فراست دیوید مارک دیوید مک‌گیفرت دیوید نیوسام دیپلمات ­های آمریکایی دیپلمات­ های ایران دیپلمات‌های آمریکایی دیپلمات‌های ایران دیپلمات‌های ایران در آمریکا دیپلمات‌های ایرانی دیپلمات‌های کانادایی دیک کاتم دیک کوپر دیگو کوردوز رئیس ­جمهور اسد رئیس ­جمهور الجزایر رئیس ­جمهور ایران رئیس اتحادیه کانون‌های وکلای سوریه رئیس سابق کانون وکلای پاریس رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلّح رئیس سرویس اطلاعاتی مصر رئیس شاخه نظامی فتح رئیس فدرال رزرو رئیس موقّت مجلس ایران رئیس یونسکو رئیس­ جمهور یوگسلاوی رئیس­ مجلس ایران رئیس‌جمهور (برژینسکی) رئیس‌جمهور ایران رئیس‌جمهور رویو رئیس‌جمهور سابق بنگلادش رئیس‌جمهور سادات رئیس‌جمهور سریلانکا رئیس‌جمهور عراق رئیس‌جمهور فرانسه رئیس‌جمهور پاناما رئیس‌جمهور کارتر رابرت آرمائو رابرت آندرز رابرت استراوس رابرت انگلمن رابرت اود رابرت اوونز رابرت ایمز رابرت برگلند رابرت بلاکر رابرت بلک‌ویل رابرت دین رابرت فیتس رابرت ماندیم رابرت مورای رابرت نواک رابرت کارسول رابرت کندی رابرت کوران رابرت کومر رابرت گیتز رابرتز اوون رابطین ایرانی پاناما رابطین فرانسوی راجر فیشر رادیکال‌های مارکسیست راس پروت رافائل رافل رانک چرچ راکفلر راکی سودارث رای هافستاتلر رجایی رجوی رسول پاپ رضا پسندیده رضا پهلوی رضوانی رفسنجانی رفیع احمد رفیع‌ احمد رفیع‌الدین احمد رفیق احمد(Rafiq Ahmed) رمزی کلارک رهبر ایران رهبر نظامی پاناما رهبران ایران رهبران جبهه ملّی رهبران شیعیان لبنان رهبران عراق رهبران کُرد رهبری ایران روئگ روحانی روری گونزالز روزالین روزنامه­ نگاران آمریکایی روزنامه‌نگار سوئیسی روزنامه‌نگار مصری روزنامه‌نگار مصری هیکل روزنامه‌نگاران آمریکایی روزنامه‌‌نگار مصری روزول گیلپاتریک روس‌ها رولاند ایوانز روملو اسکوبار رونالد اسپیرز روی جنکینز رویو رژیم بعث بغداد رژیم خمینی رژیم شاه رژیم کاسترو رگینالد بارتولومیو ریتزل رید رید (Read) ریموند پرابست رینولدز ریچارد برت ریچارد سالومون ریچارد فالک ریچارد مورفیلد ریچارد نیکسون ریچارد واین ریچارد کاتام ریچارد کاتم ریچارد کوئین ریچارد کوپر ریچارد  لیمان ریکاردو دلا اسپریلا ریگان زارت امور خارجه ایران زبیگنیف زبیگنیف برژینسکی زیبگنیف برژینسکی سادات سادات (Sadat) سازمان آزادی­ بخش فلسطین سازمان آزادی‌بخش فلسطین سازمان رادیو تلویزیون ملّی ایران سازمان سیا سازمان سیا (والر) سازمان سیا (کارلوتچی) سازمان ملل سازمان ملل متحد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی سازمان پیمان مرکزی سازمان کنفرانس اسلامی سازمان‌ آزادی‌بخش فلسطین سالوادور آلنده سالومون ساموئل لوئیس ساندرز ساواک سایروس سایروس ونس سران افغانستان سران ایران سران بعث سران عراق سران کشورهای اسلامی سربازان آمریکایی سربازان عراقی سرتیپ ادوارد جی لانسدال سرتیپ اودوم سرتیپ سعد صایل سرتیپ ویلیام اودوم سردار جاف سرشته ­دار زاده مستوفی (شاه­پر) سرلشکر آلفرد گری سرلشکر جاسپر ولش سرلشکر جیمز وات سرلشکر وات سرلشکر پیوتروسکی سرهنگ آریانا سرهنگ استبینز سرهنگ انصاری سرهنگ اویسی سرهنگ جم سرهنگ جهان‌بینی (سرتیم ایرانی محافظان شاه) سرهنگ جونز سرهنگ داتی سرهنگ دوم یوناتان نتانیاهو (Yonatan Neta) سرهنگ زاهدی سرهنگ غلام­علی اویسی سرهنگ غلام‌علی اویسی سرهنگ فتح الله مین­باشیان سرهنگ فضل­ الله زاهدی سرهنگ نوریگا سرهنگ هوشیار سرهنگ ویلیام اودوم سرهنگ پیتمن سرهنگ چارلی بکویث سرهنگ کینگ سرکیس سرگروهبان جوزف وینسنت سرگروهبان دیوید واکر سعودی‌ها سفارت آمریکا سفارت آمریکا در تهران سفارت کانادا سفرای اروپایی سفیدهای رودزیا سفیر آلمان در تهران سفیر آمریکا سفیر آمریکا در اتریش سفیر آمریکا در اسرائیل سفیر آمریکا در فرانسه سفیر استرالیا سفیر ایران در سازمان ملل سفیر ایرلند سفیر بروستر سفیر بریتانیا سفیر ترکیه سفیر دانمارک سفیر دانمارک در ایالات متحده سفیر دانمارک در تهران سفیر سریلانکا سفیر سوئیس سفیر سوئیس در ایران سفیر سوئیس در ایران (لانگ) سفیر سوئیس در ایراگروگان‌های آمریکایین (لانگ) سفیر سوئیس در تهران سفیر فرانسه سفیر لانگ سفیر مک‌هنری سفیر نروژ سفیر وست سفیر پاناما در پاریس سفیر پاکستان سفیر کانادا در تهران سفیران سوریه و سوئد در ایران سفیرایران سلاماتین (Salamatin) سلامتیان سلطان عمّان سلطان قابوس سلطان قابوس بن سعد عمّان سلیم سلیمان دمیرل سنا سناتور ادموند موسکی سناتور استیونسن سناتور جکسون سناتور رابرت سی‌برد سناتور سی­برد سناتور متیاس سناتور چرچ سنای آمریکا سنجابی سودابه سدیفی سودارث سودارث (Suddarth) سوزان سوزان کلاف سول لیونیتز سِر رابرت آرمسترانگ سِر فرانک کوپر سِر مایکل پالیسر سِر نیکولاس هندرسون سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده سپاه پاسداران سپهبد جان پاستی سپهبد ساموئل ویلسون سپهبد فیلیپ گست سپهبد لئوری مانور سپیرز سیا سیا و شورای امنیت ملّی سیتی­بنک (Citibank) سیتی‌بنک لندن سید عباس المهری سیمونین سین مک‌براید سیویلتی سیک سی‌برد شاذلی بن جدید شالمن (Shulman) شاه شاه رضا دوم شاه سابق شاه سابق ایران شاهزاده خانم شاهزاده سعود الفیصل شاهزاده فهد شاهزاده فهد بن عبدالعزیز آل سعود شاهزاده‌خانم اشرف شاپور بختیار شاید نولند شبح الرکابی شرکای شارون شرکت آئروفلوت شرکت آترتون شرکت دیتا سیستمز (Electronic Data Systems) شرکت شل شرکت فلوریت در اصفهان شرکت ملّی نفت ایران شرکت ملّی گاز ایران شرکت نفت ایران شرکت کروپ شرکت کشتی‌رانی ایران شرکت گاز طبیعی ایران شرکت‌های آمریکایی شرکت‌های نفتی آمریکا شرکت‌های نفتی ژاپنی شریعت­مداری شریعتمداری شریعت‌مداری شطی شلدون کریس شهبانو شهبانو (فرح) شهردار اشتوب شهردار برلین شهروندان آمریکا شهروندان آمریکایی شهروندان آمریکایی در ایران شهروندان اسرائیلی و تایوانی­ شهروندان ایران شهروندان تهران شورای امنیت سازمان ملل شورای امنیت ملّی شورای ملّی کلیساها شورشیان افغانستانی شورشیان کُرد شوروی شیخ عثمان نقشبندی شیخ عزّالدین حسینی شیرازی شیعیان بحرین شیعیان عراق شیعیان عراقی شیعیان عربستان شیعیان لبنان شیعیان هزاره شیعیان کویت صائب سلام صادق ­المهدی صادق التهنی صادق المهدی صادق المهدی سودانی‌ها صادق قطب­ زاده صادق قطب‌زاده صدراعظم اشمیت صدراعظم کرایسکی صدّام حسین صلاح مهتدی صلیب سرخ ضیاء طباطبایی عبدالرحمان برومند عبدالکریم غرایب عراقی­ ها عراقی‌ها عرب عرفات عفو بین ­الملل علی آگاه علی شریعتی علی طباطبایی عمّانی­ ها غلام­علی اویسی فتح فدائیان خلق فدائیان خلقِ فرانسوا پونست فرانسوی­ ها فرانسوی‌ها فرانک رینولدز فرانک مور فرانک پرس فرانک کارلوتچی فرانک کارلوتچی (سیا) فرانک کارمر فرانک کرامر فرد برگستن فردریک کوپکه فرزند آیت‌الله خمینی فرزند خمینی فرست بوستون (First Boston Co) فرستاده پاپ فرمانده ارتش ایران فرمانده نیروی دریایی ایران فرماندهان نظامی ایران فرندلی فرهنگ فریتز فریتز ارمارث فلسطینی­ ها فلسطینیان فلسطینی‌ها فورد فیلیپ شاتلر فیلیپ وارد فیلیپ کلوتزنیک فیلیپه گونزالس قاضی حرکان قاضی ویلیام وبستر قاضی چارلز رنفرو قبایل قشقایی قبیله قشقایی قذّافی قشقایی قشقایی­ ها قشقایی‌ها قطب ­زاده قطب زاده قطب­ زاده قطب‌زاده قطب‌زاده پسر (احمد) قمی لئونارد وینجلاس لاسال لامسدورف لانگ لاینگن لدل میپلز لرد کرینگتون لری سیمز لشکر 101 هوابرد لشکر 77 لشکر 82 هوابرد للند هالند للوید رولینز لنوکس هیندز لوئیز ادموند پتیتی لوئیزا کندی لوتر هاجز لوری دامروش لوپز پارتیلو لوپز پورتیلو لوپز پورتیو لیبیایی‌ها لیمان لیمن لیمنیتزر لیندا قائم‌مقامی لینگن لیونیتز لیک مؤسسه فناوری ماساچوست مائو تسه ­تونگ (Mao Zedong) مارتین انالز مارسل سالامین مارسل سالیمن مارشال مارشال برمن مارشال برمنت مارشال شولمان مارشال و فریتز مارک مارک لیجک مارک مورس مارکسیست­ های سکولار مارکسیست­ های مسلمان مارکسیست‌های اسلامی مارکسیست‌های سکولار مارگارت تاچر ماری اندرسون ماریون باری (Marion Barry) مازندرانی‌ها مالکوم کالپ مام موسی صدر ماندل ماندیل مانور ماینس مایک مترینکو مایکل الکساندر مایکل ریگان مایکل مترینکو مایکل مولر مایکل هاولند مبارزین آموزش‌دیده فتاح مبارک مت نیمتز متحدین عضو ناتو متحدین ناتو مترینکو متینگلی مجارستانی مجاهدین مجاهدین خلق مجتمع فلوریت مجلس ایران مجلس شورای اسلامی ایران مجلس مؤسسان مجمع عمومی سازمان ملل مجمع‌عمومی سازمان ملل محمد داوود خان محمدرضا شاه محمّد محمّد بجاوی محمّد رضا پهلوی محمّد مصدق محمّد هیکل محمّد گلپایگانی محمّدرضا پهلوی محمّدعلی رجایی محمّدکریم خداپناهی مدنی مذاکره‌کنندگان ایرانی مرجع فرماندهی ملّی مردم ایران مروان مرکز ملّی ارزیابی خارجی مسئول میز ایران مسئولین نظامی ایرانی مستخدم شاه مسلمانان تکنوکرات مسلمانان حنفی مشاور رئیس‌جمهور سوریه حافظ اسد مشاور شاه سابق ایران مشاوران سازمان آزادی‌بخش فلسطین مصری‌ها معین­ فر مقامات آلمان مقامات آمریکا مقامات آمریکایی مقامات ارشد ایران مقامات الجزایر مقامات ایران مقامات ایرانی مقامات بریتانیا مقامات تهران مقامات سعودی مقامات شوروی مقامات عالی­رتبه ایران مقامات عربستان مقامات مصری مقامات مکزیک مقامات کاخ سفید مقدّم مراغه‌ای ملون بنک (Mellon Bank) ملّاها ملّی‌گراهای ایران ملکه منتظری منصور فرهنگ منگیستو هایله ماریام (Mengistu Haile Mariam) مهدی بازرگان مورای (Murray) مورهد کندی موس موسکی مولوی مژده مهرآفرین مک ­ماهون مک ­هنری مک جورج باندی مک­ براید مک­ ماهون مک­ هنری مک­­ هنری مکینتایر مک‌براید مک‌ماهون مک‌هنری میستر مور میلر ناتو ناوگان اقیانوس آرام نایک نخست­ وزیر جامایکا میخائیل مانلی (Michael Manley) نخست‌وزیر بازرگان نخست‌وزیر بریتانیا نخست‌وزیر تاچر نخست‌وزیر ژاپن نزیه نشست اسلام‌آباد نلسون دانگ نلسون لدسکی نماینده آمریکا در سازمان ملل نماینده دائم الجزایر در سازمان ملل نماینده سیاسی پاپ نمایندگان مجلس ایران نمایندگان کامست نمایندگی آمریکا در سازمان ملل نمایندگی ساندینستاس نهاوندی نهضت مقاومت ملّی ایران نواک نور محمد تره­کی نولند نوه خمینی نیامین سیویلتی نیروهای امنیتی عربستان نیروهای امنیتی پاناما نیروهای دلتا نیروهای زمینی آمریکا نیروهای زمینی و هوایی ایالات متحده نیروهای مسلّح شاه نیروهای ناتو نیروهای نظامی ایران نیروهای پاسدار نیروهای چپ‌گرای ایران نیروهای گردان 148 نیروی دریایی آمریکا نیروی دریایی ایالات متحده نیروی دلتا نیروی رزمی مشترک ضدتروریسم نیروی زمینی ایران نیروی هوایی ایالات متحده نیروی هوایی ایران نیمیتز نیوسام نیکسون نیکیتا خروشچف هاتینگر هادی قربانیار هادینگ هادینگ کارتر هارتمن هارولد هارولد براون هارولد ساندرز هارگراهام کلایتورولد ساندرز هاشمی هال هال ساندرز هالووی هانتر هانتینگتون هانسن هانسون هانی الحسن هاوارد بیکر هاوارد جورت هاولند هایزر هایگ هدایت آیت­الله خلخالی هدایت‌الله متین دفتری هدلی دونووان هرمان ایلتس هریس هلال‌احمر هلمن هلموت اشمیت همافران همسر بروس لینگن همسر شاه هملیتون هملیتون جردن همیتلون جردن همیلتون همیلتون جردن هنری {پرچت} هنری اوون هنری جایواردنه هنری راس پرو هنری سرونت هنری شاتز هنری پرچت هنری پرکت هنری کیسینجر هنری گلر هنز هنگ 75 تکاوران هود هورلیک هومر مویرس هومر میر هویسر هکتور ویلالون هکلر هیئت اعزامی کشیش‌های مسیحی هیئت الجزایری هیئت مدیره گندم استرالیا هیئت نمایندگی سازمان آزادی‌بخش فلسطین هیئت پنتاگون هیلاریون کاپوچی هیملتون جردن هینتون هیوز رایان هیوستن هیکل وات واردات وارن وارن مگنوسون وارن کریستوفر واسف والتر بدل اسمیث والتر ماندیل والتر کرونکیت والدهایم والدهایم(Waldheim) والر والری والری ژیسکار دستن واندن هوول واین وبستر وران کریستوفر وزارت امور خارجه آمریکا وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا وزارت امور خارجه ایران وزارت امور خارجه بریتانیا وزارت امور خارجه فرانسه وزارت خزانه‌داری بریتانیا وزارت دفاع ایران وزلی ویلیامز وزیر امور خارجه آمریکا وزیر امور خارجه ایران وزیر امور خارجه بریتانیا وزیر امور خارجه مجارستان فریگیس پوجا وزیر امور خارجه ونس وزیر امور خارجه پاکستان شاهی وزیر امور خارجه ژاپن وزیر براون وزیر دانکن وزیر سایروس ونس وزیر هارولد براون وزیر ونس وزیر ویلیام میلر وزیر چارلز دانکن وست ولش ولکر ولیعهد ونس وکیل سابق شاه ویدلا ویلالون ویلسون ویلی برانت ویلیام آناواتی ویلیام اسلوآن کافین (William Sloane Coffin) ویلیام اودوم ویلیام برومفیلد ویلیام بلک ویلیام جکسون ویلیام داگرتی ویلیام رویر ویلیام لیک ویلیام میلر ویلیام هووارد (William M. Howard) ویلیام پری ویلیام کریمر ویلیام کوآرلز ویلیام کیئو ویلیام گالگوس وین ویکتور تامسث ویکتور سوخودروف ّسایروس ونس پائول پائول فایندلی پائول لوئیس پائول نیدهام پائول هنز پائول واشنگتن پائول کریسبرگ پادشاه تبعیدی یونان پارلمان اتریش پاستی پاسداران انقلابی خمینی پاسداران ایرانی پالاسیوس پالاسیوس (Palacios) پاناما پانامایی­ ها پانامایی‌ها پاول پاپ پاپ جان پل دوم (Pope John Paul II) پتیتی پرتغالی‌ها پرتینی پرتینی (Pertini) پرل گولاچینسکی پروبست پروفسور ریچارد فالک پروفسور ریچارد کاتم پروفسور ریکز پروفسور فالک پروفسور کاتم پرچت پرکت پزشکان آمریکایی پزشکان پانامایی پسر امام پسر برادر بزرگ خمینی پسر خمینی پسندیده پطرس غالی پلاتکین پلوید کاتلر پلیس آمریکا پلیس نیویورک پلیس پارک (Park Police) پلیس کاپیتول (Capitol Police) پلیس‌های کی‌استون پلیود کاتلر پنتاگون پهلوی پولیت بورو پولیت‌بورو پیاتیلا پیتر پیتر تارنوف پیتر کانستبل پیمانکاران آمریکایی پیوتروسکی پیکاک چارلز اسکات چارلز بری چارلز جونز چارلز دانکن چارلز رنفرو چارلز کوگان چارلز کیربو چارلز کیمبل چارلی چارلی بکویث چرون چریک ­های مسلمان چریک‌های فدایی خلق چمران چپ ­گراهای ایرانی چپ رادیکال چپ­ گراها چپ‌ها چپ‌گراها چیس چیس بانک ژان کلود پای ژاندارمری ایران ژاندارمری تهران ژاندارمری طبس ژاپنی‌ها ژنرال ­های ایرانی ژنرال توریخوس ژنرال تیلور ژنرال جاسپر ولش ژنرال جان پاستری ژنرال جان پاستی ژنرال جانسون ژنرال جونز ژنرال دیوید جونز ژنرال رابرت هویسر ژنرال راجرز ژنرال عمر توریخوس ژنرال محمّد الماحی ژنرال مکس‌ول تیلور ژنرال هایگ ژنرال وات ژنرال ویلسون ژنرال ویلیام اودوم ژنرال پائول گورمن ژنرال پاستی ژنرال پالیزبان ژنرال گریگورنکو ژنرال گست ژوآن والش ژیسکار ژیسکار دستن (Giscard d’Estaing) کاترین کوب کاترین کیئو کاتز کاتز (Katz) کاتلر کاتلین استافورد کاتلین راسموسن کاتم کاخ سفید کارتر کاردار آمریکا کاردار سوئیس در ایران کاردار فرانسه و الجزایر کاردار یونان کارسول کارشناسان ایران کارشناسان ایرانی کارلوتچی کارمندان آمریکایی کارمندان شرکت نفت کارکنان آمریکایی سفارت تهران کارکنان شورای امنیت ملّی کارگروه ایران کارگروه ویژه آپلن یک کارینگتن کارینگتون کاستاندا کاسترو کالاریس کالدول (Caldwell) کانادایی‌ها کانتیننتال ایلینوی (Continental Illinois) کانستابل کانستبل کاپوچی کاپیتالیست‌ها کاپیتان نیل (تری) رابینسن کاپیتان گری سیک کایسر کتی گراس کخ کرایسکی کرفت کرونکیت کریستوفر کریستین بورگت کریستین بورگه کریم سنجابی کرینگتون کسینجر کسیگا کسیگا (Cossiga) کشتیرانی ایران کشورهای اسلامی کشیش هووارد کشیش ویلیام اسلوآن کافین کشیش‌های آمریکایی کشیش‌های مسیحی کلاتز کلارک کلایتور کلایر بارنز کلمنت کلوتزنیک کلیمنت زابلوکی کمال حسن علی کماندوهای ارتش آمریکا کماندوهای اسرائیلی کماندوی مصری کماندوی ویژه فرانسوی کمونیست ­ها کمونیست­ ها کمونیست‌ها کمپ سان­تای کمپانی‌های نفتی آمریکایی کمیته المپیک کمیته بین‌المللی صلیب سرخ کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی کمیته مشترک ایران کمیته کار یهودیان کمیته‌های کلیسا و پایک کمیسیون بین‌المللی قضّات کمیسیون سازمان ملل کمیسیون مشترک ایران کمیکال بانک کندی کنستانتین کنفرانس غیرمتعهدها کنگره آمریکا کنگره ایالات متحده کورا لیجک کومر کومله کوپر کوگان کوین هرمنینگ کُردها کی کمپ کیتی هاک کیربو کیسینجر کینگمن بروستر گابریل رابین گابریل لوئیس گارد ملّی عربستان گراهام گراهام کلایتور گراهام کلایتون گراهاموزارت امور خارجه آمریکا گرومان (Grummon) گرومن گرومیکو گرومیگو گروه آرون گروه اروپایی گروه بررسی عملیات ویژه گروه تبعیدی ایران گروه ترور فرقان گروه خمینی در پاریس گروه راکفلر گروه غنی‌سازی اورانیوم اروپا گروه هالووی گروه هفت گروه هماهنگی پاریس گروه ویژه 2/5412 شورای امنیت ملّی گروه‌های لیبرال اروپایی گروگان ­های آمریکا گروگان­ های آمریکایی گروگان­ های ایران گروگان­ های غیر یهودی گروگان‌ها گروگان‌های آمریکایی گروگان‌گیرهای «کمونیست» گری گری سیک گری لی گریفیث گریفیث (Griffith) گریگوری پرسینگر گست گلدمن (Golman) گلدواتر گنشر گنشر (Genscher) گورگاس گولاسینزکی گیتز گیلمن یاسر عرفات یانگ (Young) یاویتس یدالله سحابی یروهای دریایی ایالات متحده یزدی یوسف الصبای (Youssef Sebai) یگان آموزش افسران احتیاط ‌ براون