Post
38971
از: سولیوان
محرمانه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي ـ فوري
1357-10-05- 1978-12-26
متن سند
سند شماره 366
خیلی محرمانه
26 دسامبر 1978 - 5 دی 1357
از: سفارت آمریکا، تهران - 12597
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی - فوری
موضوع: جوّ حاکم بر سه شهر در استان خراسان
1- کارمند سفارت در سفر اخیر خود به مشهد فرصت یافت تا مدتی را نیز در شهرهای کوچکتر استان خراسان یعنی نیشابور، سبزوار و اسفراین بگذراند. روحیه حاکم بر هر یک از این شهرها متفاوت است لیکن دیدگاه در هر منطقه تابع رویدادهای محلی است نه سیاستهای ملی.
2- نیشابور: ارتش در عکس العمل نسبت به وضع بی ثبات ناشی از انجام تظاهراتی به طرفداری و علیه شاه (تلگرام مرجع) وسائط زرهی خویش را به داخل شهر منتقل نموده است. این تجهیزات جماعت کوچکی را به طرف خود جلب می کند زیرا بسیاری از روستاییان اطراف این شهر هرگز چیزهایی مانند آنها ندیده بودند.
با این حال احساسات ضدشاهی در این شهر کشاورزی فوق العاده آرام توسط سه تن از کارمندان محلی وزارت دادگستری دامن زده می شود. این افراد عبارتند از: غلامحسین دانش طلب، رئیس دفتر محلی وزارت دادگستری و رئیس سابق شعبه حزب رستاخیز در نیشابور؛ ایوب بهمنش، وکیل دعاوی محلی و یدالله سطوتی یکی از قضات محلی. این افراد ظاهراً بر اساس ترکیبی از فرصت طلبی مورد توافق با یکدیگر و همچنین انگیزه انتقام جویی به طرح و ترغیب دعاوی حقوقی علیه شهروندان حامی شاه پرداخته اند و به مجلس و دانش آموزان ضدشاه کمک کرده و با آنها مشورت می کنند. بنابراین نیشابوری ها نسبت به اینکه در حمایت از تاج و تخت سخنی به زبان بیاورند علاقه کمتری نشان می دهند.
3- سبزوار: ساکنین این شهر همیشه به عنوان افرادی که کله شان بوی قرمه سبزی می دهد مشهور بوده اند. در یک سری برخورد با نیروهای امنیتی و سربازان تعدادی بین 30 تا 70 نفر از اهالی این شهر کشته یا زخمی شده اند. در نتیجه حکومت نظامی در این شهر برقرار شده و فرماندار غیرنظامی آن توسط یک فرماندار نظامی جایگزین شد.
4- اسفراین: اهالی این شهر کوچک کشاورزی که در یک درّه وسیع شرقی - غربی قرار دارد که انتهای آن به سلسله جبال البرز در خراسان می رسد اصولاً طرفدار شاه می باشند. هیچ سربازی در خیابانهای اسفراین حضور ندارد و گروه کوچکی از جوانان تظاهرکننده نیز ظاهراً توسط اداره شکاربانی (یک نیروی محلی برای نظارت در مورد شکار) در محلی جمع آوری شده و پس از یک سخنرانی شدیداللحن روانه منزلهایشان شده اند.اسفراین و روستاهای تابعه آن را می توان بدین صورت توصیف نمود: «ما هم به شاه و هم به خمینی احترام می گذاریم و هیچ دلیلی در مورد اینکه چرا با هم می جنگند نداریم.» برخلاف آنچه که بسیاری از افراد به کارمند سفارت گفته اند مبنی بر اینکه مردم اسفراین از شاه به عنوان بهترین فرد در بین افراد نالایق حمایت می کنند به نظر می رسد حمایت از سلطنت در اسفراین دارای مبانی مثبتی می باشد. این مطلب به بهترین شکل توسط یک پیرمرد ناسازگار که از تبار کردها بود بیان شد.
وی به یک کلبه خرابه در روستا اشاره کرده گفت هنگامی که بچه بود به همراه پدرش زیرنظر مباشر خان (یعنی فرد مسئول در غیبت مالک اصلی) برای تعمیر و مرمت آن کلبه کمک می کرده تا سدی در مقابل مهاجمان ترکمن باشد. سپس ارتش شاه از راه رسید و ترکمن ها را تار و مار کرد (منظورش پدر شاه فعلی است). اما هنوز هم مجبور بودند اکثر محصول خود را به خان بدهند. سپس شاه خان را از بین برد. «حالا ما نه ترکمنهای سارق را داریم نه خان دزد. پس جاوید شاه!»
5- نظریه: متأسفانه در شرایط فعلی نمی توان این نوع احساس حمایت قلبی را به صورت قابل درکی بیان نمود. علت اصلی این است که فقط آنهایی که پیر هستند می توانند چنین روزهایی از فساد و عدم تأمین جانی را به خاطر داشته باشند. بیش از نیمی از جمعیت ایران و تقریباً تمام تظاهرکنندگان علیه شاه (اما نه رهبران مخالف شاه) زیر 25 سال دارند و از امنیتی که پهلوی ها برقرار کرده اند استفاده می کنند. در نتیجه به نظر می رسد که حمایت موجود در اسفراین فقط در محل کاربرد داشته باشد.
سولیوان
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!