Post
32299
از: سولیوان، سفارت آمریکا، تهران - 1701
سری
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی - فوری
1357-11-14- 1979-02-03
متن سند
سند شماره 28
سری
3 فوریه 1979 - 14 بهمن 1358
از: سفارت آمریکا، تهران - 1701
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی - فوری
موضوع: خمینی مصالحه را نمی پذیرد. رویارویی امشب صورت خواهد گرفت
1- (سری - تمام متن)
2- خلاصه: آیت الله خمینی در جلسه فشرده مورخ 2 فوریه دو راه حل مصالحه آمیز را رد کرده و گفت که در تاریخ 3 فوریه تشکیل دولت «موقت» اسلامی به سرپرستی نخست وزیر بازرگان را اعلام خواهد کرد. نهضت آزادی با انجام آخرین تلاش خویش سعی دارد بختیار را متقاعد کند تا سمت وزارت جنگ را بپذیرد و از ارتش نیز بخواهد که به همراهی تن دهد. در این میان اگر یکی از طرفین موضع خود را تعدیل نکند، آینده اسف باری در پیش رو خواهد بود. پایان خلاصه.
3- امیرانتظام، مقام برجسته نهضت آزادی در بعدازظهر 3 فوریه خواستار ملاقات فوری با مقام سیاسی استمپل گردید. انتظام در آغاز ملاقات گفت که در تاریخ 2 فوریه طی یک ملاقات دو ساعته با بختیار توانسته است موافقت وی را در رابطه با دو پیشنهاد مصالحه گرانه جلب نماید تا بن بست کنونی بین دولت ایران و خمینی از میان برداشته شود. طبق یکی از این پیشنهادات بختیار می باید به عنوان نخست وزیر ابقاء گردیده و فوراً رفراندومی را برگزار کند تا مشخص شود که آیا کشور ایران خواستار سلطنت است یا جمهوری اسلامی. بر اساس راه حل دوم بختیار باید از سمت خویش استعفا داده و در حین برگزاری رفراندوم موردنظر تنها به ایفای نقش ناظر بر جریانات اکتفا کند.
4- در ملاقات بعدی که در ساعت 10 شب همان روز با خمینی و حامیان مهم وی برگزار شد، مهندس بازرگان به عنوان رهبر نهضت آزادی خواستار پذیرش یکی از این دو راه حل پیشنهادی گردید. پس از ملاقاتی طولانی و طاقت فرسا (که انتظام نیز در آن حضور داشت) خمینی اعلام نمود که نمی تواند هیچ یک از آن دو راه را بپذیرد. از آنجا که بختیار توسط شاه به سمت کنونی منصوب شده نمی تواند به عنوان نخست وزیر قابل قبول واقع شود. دولت ایران باید به همراه شورای نایب السلطنه از صحنه کنار شود زیرا «نامشروع و غیرقانونی» می باشند. بنابراین تنها راه حل موجود اعلام دولت «موقت» اسلامی برای نظارت بر رفراندوم می باشد.
ص: 34
تشکیل این دولت در عصر روز 3 فوریه اعلام و بازرگان نخست وزیر آن خواهد بود، اعلام اسامی دیگر اعضاء کابینه تا زمان «مشورت» بازرگان با دیگر همکاران خویش به تعویق خواهد افتاد. ارتش نیز چاره ای جز همراهی نخواهد داشت.
5- مقام سفارت در عین آرامش به تندی عکس العمل نشان داد و یادآور شد که در این صورت یا جنگ داخلی رخ خواهد داد و یا اینکه حداقل ارتش علیه خمینی حرکت می کند. انتظام در پاسخ گفت «درست است اما از دست ما چه کاری برمی آید؟» در پاسخ به همین سئوال شخص انتظام اظهار داشت «در این جا تنها خمینی است که می تواند تصمیم بگیرد، او می داند که حداقل یکی از مشاورانش (یعنی یزدی) خواستار مصالحه است. دیگر رهبران مذهبی حاضر در جلسه سخنرانی مخالف مصاف و درگیری بودند، اما نیروی شخصیت خمینی و «لجاجت صرف» وی در نهایت بر نظریات دیگران غالب گردید. (نظریه: خمینی مهم ترین چهره مذهبی حاکم بر نهضت اسلامی است و با وجود مخالفان بسیار، تاکنون هیچ یک در برابر وی نایستاده اند.)
6- انتظام سئوال کرد که چه باید کرد. مقام سفارت در پاسخ اظهار داشت که تنها راه حل این قضیه ظاهراً در این نهفته است که باید به طریقی خمینی را از ماهیت نیرویی که این حرکت در برابر وی خواهد داد و او را به مصالحه خواهد کشاند، آگاه گردانید. این امکان همیشه وجود دارد که بختیار و ژنرال ها به قبول این امر رضایت دهند، ولی مقام سفارت با صراحت به انتظام گفت که این کار نمی تواند آغاز خوبی باشد، زیرا استعفای نخست وزیر به معنی پایان حیات قانون اساسی و گشوده شدن راه برای اقدام مستقل نظامی خواهد بود. در پاسخ به این سئوال که آیا نهضت آزادی با قره باغی رئیس ستاد ملاقات های دیگری داشته یا نه، انتظام گفت نهضت آزادی سعی دارد این کار را امروز یا فردا انجام دهد. مقام سفارت گفت اگر امشب قرار به اعلام (دولت موقت اسلامی- م) باشد، برای ملاقات مزبور فردا خیلی دیر است. انتظام گفت که در اواخر بعد از ظهر امروز با بختیار ملاقات خواهد کرد و بین ارتش و بازرگان نیز تماسی برقرار خواهد ساخت. ارتش و نخست وزیر تن به همکاری دهند. انتظام قول داد که همگام با پیشرفت اوضاع با ما تماس بیشتری داشته باشد.
7- نظریه و تجزیه و تحلیل: آنچه در بالا گفته شد کاملاً با این پیش بینی که سرانجام مصالحه به طرز موفقیت آمیزی روی خواهد داد، مغایر است و چنین می نماید که یا مشورت های خمینی با ملاهای به اصطلاح میانه رو نمی توانسته است وی را در زمینه ضرورت استفاده از یک راه حل مطابق با قانون اساسی متقاعد سازد و یا اینکه صرفاً او حرف و نظر خویش را به کرسی نشانده است (که از شخصیتی چون او بعید نیست). انتظام چنین می نمود که توسل بیشتر به خمینی بی فایده است. البته یک احتمال هست که از نظر مقام گزارشگر بسیار کم اهمیت و ناچیز است و آن این است که انتظام سعی کرده برای پی بردن به عکس العمل ما این راه حل را با دولت آمریکا در میان بگذارد. اگر چنین بوده باشد، که هیچ، چون او نیز چنین
ص: 35
تصور می کند که در صورت اعلام تشکیل دولت جدید ارتش دست به اقداماتی خواهد زد. انتظام از ظاهری افسرده و خسته برخوردار بود. مقام سفارت شدیداً از وی خواست که بررسی کرده و ببیند که آیا اعلام دولت «موقت» اسلامی نمی تواند قدری به تأخیر افکنده شود و مذاکرات بیشتری انجام شود. وی پیشنهاد را رد یا قبول نکرد ولی بدبینی و یأس در او هویدا بود. ما نیز در این بدبینی با او شریک هستیم. اگر تشکیل دولت موقت اعلام شود و ارتش با دستگیری اشخاص دخیل در دولت موقت عکس العمل نشان دهد، سناریوی خشونت و جنگ داخلی به سرعت تحقق خواهد یافت. در صورتی که بختیار اعلام دولت موقت را نادیده بگیرد، باز هم به احتمالی سناریور درگیری و رویارویی در نتیجه با تلاش دولت موقت اسلامی برای به دست گرفتن کنترل تأسیسات مهم و اعمال قدرت به اوضاع چیره خواهد شد.
سولیوان
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!