Post
15200
از:
محرمانه
به:
1357-02-25- 1978-05-15
متن سند
سند شماره (9)
خیلی محرمانه
یادداشت مذاکرات
شرکت کنندگان: هدایت اسلامی نیا نماینده سابق مجلس، سیمین هدایت، مترجم، جورج بی. لامبراکیس، کنسول سیاسی، جان دی استمپل، دبیر اول
زمان و مکان: 15 می 1978 - 25 اردیبهشت 57 - خانه اسلامی نیا
موضوع: وضعیت مذهبی
آقای اسلامی نیا فاش ساخت که یک فرستاده سری دو بار در چند روز گذشته با آیت اللّه شریعتمداری ملاقات کرده است. او بهبهانیان قائم مقام وزیر دربار است که مسئول دارایی های شاه می باشد و پس از 30
ص: 207
سال خدمت، به او خیلی نزدیک است و با سیاست هیچ میانه ای ندارد. از این حقیقت که چنین ملاقات هایی صورت گرفته فقط شریعتمداری، هویدا و اسلامی نیا مطلع می باشند. سری نگاه داشتن آنها در حال حاضر مهم می باشد. اسلامی نیا در این سفرها با بهبهانیان همراه بوده است.
درخواست های شریعتمداری
در اولین ملاقات در جمعه 12 می بهبهانیان در مدت 2 ساعتی که شریعتمداری صحبت کرد، عمدتا به او گوش داد. بهبهانیان در عصر دوشنبه به تهران رفت و بعد به قم بازگشت. موضوع اصلی پیام شریعتمداری این بود که دولت بایستی مسائل مذهبی را به حال خود بگذارد و مداخله مداوم در آنها را متوقف سازد. او با افرادی از دولت که راجع به قرآن صحبت می کنند و راجع به آن چیزی نمی دانند، مخالفت کرد. این موضوع شامل پرنسس اشرف نیز می شد. درخواست دوم شریعتمداری این بود که دولت 4 رهبر عالیمقام مذهبی را که در زندان هستند (برای حدود 2 ماه گذشته) آزاد سازد. موضوع سوم این بود که ملاقات های شریعتمداری با فرستاده شاه بدون تبلیغات انجام شود. اگر شریعتمداری ببیند که شاه درخواست های مختلف او را قبول می کند، وی سپس راجع به آن به مردم خواهد گفت.
اسلامی نیا گفت خود وی از شریعتمداری پرسید که آیا وی با گفته هایی که از طرف خمینی در مصاحبه با لوموند ابراز شده است موافقت دارد. شریعتمداری گفته بود که موافق نیست.
به او گفته شد که شریعتمداری انتظار ندارد شاه با 100 درصد تقاضاهای او موافقت نماید ولی خوشحال خواهد شد که با علایم کافی، شاه نشان دهد، همکاری می نماید. اسلامی نیا با خوشحالی ابراز امیدواری نمود که برخی افراد اطراف شاه از قبیل ژنرال نصیری ممکن است کنار گذاشته شوند.
جلسه امنیتی
اسلامی نیا فاش ساخت که در روز شنبه 13 می جلسه ای با شرکت تمام روسای سرویس های امنیتی و پلیس ایران تشکیل شده است. این جلسه شامل افسران عالیرتبه نظامی نیز بوده است. نصیری از ساواک این نظریه را ارائه کرد که راه مقابله با آشوب ها بستن بازار شهرهایی نظیر قم و استفاده از تمام نیروی لازم از جمله کشتار مردم می باشد. ژنرال فردوست نظری مخالف ارائه نمود. او به اشکال روش نصیری اشاره کرد که اگر رهبران برجسته ای نظیر شریعتمداری در حال حمل قرآن در جلوی پیروان خود ظاهر شوند، چه واقع خواهد شد. او سؤال کرد، آیا سربازان حمله خواهند کرد، اگر یک نفر در چنان وضعیتی به یک رهبر تیراندازی کند، فاجعه به بار خواهد آمد. در ضمن اینکه شکست در سرکوبی تظاهرات ممکن است حتی منجر به پیوستن برخی از سربازان به طرف دیگر شود. او فکر می کرد به عنوان یک اصل کلی سربازان وظیفه اشخاص درستی برای چنین کاری نیستند و نبایستی به شهرهایی چون قم فرستاده شوند، برای نمونه فقط پلیس بایستی فرستاده شود. او علاوه بر این توصیه کرد که دولت گفتگویی را با مردم شروع کند و به جای اینکه فقط آنها را سرکوب کند، با آنها صحبت کند. به همان صورت که خود فردوست به اسلامی نیا گفت ممکن است به خاطر رابطه مشخصا نزدیک فردوست با شاه (او با شاه به مدرسه رفت و رئیس فعلی بازرسی سلطنتی است) یا به هر دلیل دیگری که باشد جلسه نظرات فردوست را پذیرفت. وی مأمور شد که آنها را به عنوان پیشنهادات جلسه به شاه گزارش کند. در گفتگوی بعدی (که به طور جداگانه
ص: 208
گزارش می شود) اسلامی نیا به ما گفت شاه این روش را پذیرفت و متعاقبا سربازانی که در شهر قم مستقر شده بودند، تخلیه شدند.
اسلامی نیا راجع به سوءاستفاده های مختلف ساواک صحبت کرد، او نمونه هایی از رشوه گیری ها را ارائه داد و سازمان اصناف (کنترل قیمت) را به عنوان گروهی دیگر که در فساد و رشوه خواری افراط می کند، ذکر کرد. او اشاره کرد که علی فرشچی کمونیست سابق رئیس سازمان اوقاف است. وی بایستی تغییر داده شود. شریعتمداری می خواست که به شاه بگوید اسلامی نیا، بایستی این شغل را داشته باشد، ولی اسلامی نیا به او گفت که چنین نکند چونکه نمی خواست به نظر آید که بخود خدمت می کند. اسلامی نیا مجددا اختلاس های شخصی نصیری را مورد حمله قرار داد. او گفت که وی دلایلی در دست دارد که نصیری مقادیر زیادی پول از ساواک دزدیده است. او یادداشتی برای شاه به هویدا داده بود که چندین نقل و انتقال پول را از لیست کرده بود که یکی 70 میلیون تومان، دیگری 60 میلیون تومان و مبالغ زیاد دیگری را شامل می شد.
اسلامی نیا جزییات بیشتری در مورد چیزی که وی به هویدا گفته بود، برای ما تشریح نمود. شاه به نظر می رسد که از عملکرد حزب رستاخیز خیلی ناراحت است. او به طور رسمی اظهار داشته است که حزب به خوبی فعالیت نمی کند. مردم به انصاری یا مجیدی اعتماد ندارند و آموزگار شخص بسیار ناراحتی است:
شاه مسائل صحیحی را در مصاحبه اش در 13 می اظهار نمود. او از خودش به عنوان یک فرد مذهبی صحبت کرد که خیلی ها را در میان مذهبیون خوشحال نمود، ولی وی می تواند عملکرد خودش را به صورت های مختلفی بهبود بخشد. یک طریقه این است که از یکی کردن مخالفین مذهبی با کمونیست ها دست بکشد. او فقط بایستی به کمونیست ها حمله کند. مسخره کردن افراد مذهبی با عنوان امل فقط تعداد زیادی از افراد را نسبت به او خشمگین می سازد، چون که بیشتر مردم در ایران امل هستند. مذهب بایستی به مذهبیون واگذار شود.
اسلامی نیا سپس ایده خودش را با ما در میان گذاشت. او پیشنهاد کرد تعدادی از رهبران برجسته که از نظر مردم محبوب هستند بایستی در مقام های با اهمیت و قدرت گماشته شوند، شاید به عنوان جناح سوم حزب رستاخیز. او آقای فرهت پور و دکتر علی خانی (عضو حزب مردم، دوست نزدیک علم، پسر یک آیت اللّه مشهد و رئیس بنیاد پهلوی) را ذکر کرد. مردم به یک چنین رهبرانی اعتقاد دارند، هر روز 200 نفر به دیدار هر کدام از آنها می آیند. اگر 20 نفر نظیر این افراد در ساختمان مرکزی حزب قرار داده شوند هر روز4/000 نفر داخل و خارج می شوند و خواهند دید که حزب برای کمک به آنهاست. این رهبران قادر خواهند بود جناح هایی که به وسیله انصاری و مجیدی رهبری می شوند را به صورتی مؤثر مورد انتقاد قرار دهند. رستاخیز به صورتی که هست یک جسد می باشد.
فعالیت خمینی
اسلامی نیا سپس مورد دیگری از آشوبی که به وسیله افراد خمینی ایجاد شده بود را ارائه نمود. آنها چند روز پیش آیت اللّه خوانساری را که محترم ترین آیت اللّه در تهران می باشد، مورد تهدید قرار دادند و ا رفتن وی به مسجد برای اقامه نماز جلوگیری به عمل آوردند. متعاقبا از یکشنبه 14 می تمام مساجد در تهران بسته شدند. هویدا از بابت این موضوع نگران است (او زمانی که ما در آنجا حضور داشتیم به
ص: 209
اسلامی نیا تلفن زد) و با پیشنهاد اسلامی نیا موافقت کرده است که ملاهای برجسته دیگر بسیج شده و به پیش خوانساری که (یک شخص پیر و خارج از سیاست است) رفته و از او تقاضا کنند که بازگردد و از چهارشنبه نماز را اقامه نماید. در یک گفتگوی بعدی (که به طور جداگانه گزارش می شود) اسلامی نیا به ما گفت رهبریت مذهبی با موفقیت خوانساری را بازگردانده است و مساجد در چهارشنبه 17 می مجددا باز شده اند و علیرغم چیزی که افراد خمینی خواسته اند، تا آخر هفته باز می مانند.
اسلامی نیا صحبت هایش را با تشریح کوتاهی از چیزی که به خمینی قدرت می دهد، پایان داد. افراد او به وی اعتقاد دارند و برای این اعتقاد پاداش دریافت می دارند. افراد مذهبی دیگر هیچ گونه وفاداری مثبتی نسبت به دولت ندارند، چون که آنها توسط افرادی نظیر علم، نصیری و اعضای جورواجور سابق حزب توده که شاه به دستگاه وارد کرده است و جایگزین دوستان قدیمی او شده اند، کنار گذاشته شده اند.
اسلامی نیا به تجربه خودش به عنوان مشاور هویدا نخست وزیر و عضو مجلس از شهرری اشاره کرد. او به هویدا می گفت که به برخی از افراد واقعا فقیر مذهبی پول و کمک های دیگری بدهد که هویدا چنین می کرد و در نتیجه آنان که مدیون او شده بودند، پیروانش می شدند. زمانی که اسلامی نیا آن شغل را رها کرد این روش متوقف شد. مردم به تدریج بیگانه شدند.
نظریه: شکی وجود ندارد که اسلامی نیا در برقراری یک پل بین دربار و رهبریت محافظه کار مذهبی خیلی فعال و مؤثر بوده است. او جاه طلبی خودش برای بازگشت به موقعیتی از قدرت که بتواند حتی مؤثرتر واقع شود را خیلی کم پنهان می دارد. هر دو مأمور سفارت که با وی ملاقات می کنند تحت تأثیر توانایی های وی قرار گرفته اند. وی در یک دادگاه کشوری (یا خیلی بالاتر) در آمریکا یک سیاستمدار مؤثر و قوی خواهد بود. روش او به نظر می رسد که در اینجا هم مؤثر واقع شود.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!