Post
39446
از: گاست، هیأت مستشاری نظامی آمریکا، تهران
محرمانه
به: وزارت دفاع، واشنگتن دی.سی
1358-03-17- 1979-06-07
متن سند
سند شماره 152
محرمانه
7 ژوئن 1979- 17 خرداد 1358
از: هیأت مستشاری نظامی آمریکا، تهران
به: وزارت دفاع، واشنگتن دی.سی
موضوع: گفتگو و پیگیری برنامه پشتیبانی لجستیکی نیروی هوایی اسلامی ایران بین سرتیپ صفری، معاونت لجستیکی نیروی هوایی ایران و سرهنگ دوم رینکر، بخش نیروی هوایی هیأت مستشاری نظامی
1- این تلکس مکمل تلکس قبلی هیأت مستشاری به تاریخ 6 ژوئن است که جزییات بیشتری درباره موضوع پشتیبانی لجستیکی مطرح در آن ملاقات ارایه می دهد.
2- ناخدا سوم شیرر پس از آنکه درباره موضوعات اولیه با تیمسار صفری گفتگو کرد، دنباله گفتگو را به سرهنگ دوم رینکر واگذار کرد. سرهنگ دوم رینکر در آغاز ابراز امیدواری کرد که بتواند به تیمسار صفری و فرمانده بخش لجستیکی، سرهنگ وحدانی (که در جلسه حضور داشت)، کمک کند تا نیازهای آتی نیروی هوایی را مشخص کند و روش هایی برای کسب پشتیبانی لازم پس از تصمیم دولت آمریکا برای ادامه این نوع پشتیبانی ها پیدا کنند. سرتیپ صفری با آگاهی کامل از تأخیراتی که ممکن است در کار پیش بیاید، این امر را تصدیق کرد.
3- وقتی سرهنگ دوم رینکر از تیمسار صفری خواست تا توضیحی درباره نیازهای فوری نیروی هوایی ایران بدهد، تیمسار صفری خیلی بی پرده وضعیت موجود را توضیح داد. نیروی هوایی دایماً از موجودی قطعات یدکی خود استفاده کرده و دارد سریعاً به نقطه ای می رسد که
ص: 379
دیگر نخواهد توانست سورتی پروازهای کافی برای آماده نگاه داشتن خلبانانش انجام دهد. علاوه بر این، به موازات کاهش سطح موجودی انبارها، سطح توانایی تعمیر و نگهداری و تسلط نیروهای تعمیر و نگهداری نیز کاهش یافته است. تیمسار صفری اظهار داشت نیاز فوری آنها به قطعات یدکی و قطعات قابل تعمیر برای عملیاتی نگاه داشتن هواپیماهای اف-4، اف-5 و سی-130 در سطح حداقلی است که خدمه آنها بتوانند تسلط خود را حفظ کرده و یا بازیابند. صفری گفت قبلاً اهداف آمادگی عملیاتی بسیار بالایی داشته اند ولی او سعی دارد بیشتر به سطح 70 درصد پروازهای عملیاتی برسد، هر چند فکر نمی کند برای شروع به بیشتر از 60 درصد برسد.
4- برابر دستورات قبلی ژنرال گاست برای گرفتن تأیید درباره سطح مبالغی که در اختیار تیمسار صفری قرار دارد، سرهنگ دوم رینکر از ایشان پرسید آیا مبلغ 5 میلیون دلاری که قبلاً ذکر کرده بودند، مبلغ صحیحی است، و اگر پاسخ مثبت است، آیا احتمال افزوده شدن به این مبلغ وجود دارد. تیمسار صفری اظهار داشت که 5 میلیون مبلغ خوبی است که البته شاید اندکی به آن اضافه شود. ولی مشکل اینجاست که او باید این 5 میلیون دلار را از منابع نیروی هوایی کسب کند و همین امر انعطاف پذیری او را محدود می کند.
5- سرهنگ دوم رینکر پرسید آیا فرماندهی لجستیک در موقعیتی هست که بتواند فهرست اقلام مورد نیازش را نهایی کند. تیمسار صفری گفت قبلاً کارگروه هایی برای انجام این وظیفه تشکیل داده است. سرهنگ دوم رینکر سپس پرسید آیا می تواند با این گروه ها همکاری کند و ببیند که چه نیازمندی هایی مورد نظر است تا پس از مشخص شدن سیاست های آمریکا در موقعیت بهتری باشند. تیمسار صفری ابتدا قدری تأمل کرد و گفت شاید اعضای این گروه ها با دیدن رینکر فکر کنند که از قبل تصمیم ها گرفته شده است. تیمسار صفری سپس به فارسی با سرهنگ وحدانی صحبت کرد، و بعد گفت شاید بد نباشد که ما با اعضای این گروه ها همکاری کنیم و آمادگی بیشتری داشته باشیم و از این طریق در وقت صرفه جویی کنیم. او سپس از سرهنگ دوم رینکر پرسید چه زمانی برای کار آماده است. پاسخ ما هم این بود که در اسرع وقت، و همینطور هر وقت که تیمسار صلاح بداند. بعد از آن قراری برای یک جلسه در ساعت 8:30 روز چهارشنبه 5 ژوئن گذاشتیم و تیمسار صفری به سرهنگ وحدانی گفت که ترتیب این کار را بدهد. تیمسار صفری گفت در ابتدای جلسه توضیحاتی به اعضای گروه خواهد داد (احتمالاً جهت توجیه حضور نماینده نیروی هوایی آمریکا) و سپس از ما خواهد خواست کار را شروع کنیم.
6- تیمسار صفری اظهار داشت علاوه بر وسایل یدکی و قطعات تعمیری بسیار واجب، نشریات نیز از جمله نگرانی های عمده او هستند. سرهنگ دوم رینکر توضیح داد که اشتراک فعلی دستورات فنی در روز 14 ژوئن به پایان می رسد و پس از این تاریخ باید اشتراک جدیدی با توجه به یک تجدید نظر کلی در نیازمندی ها شروع شود. با وجود این، او به تیمسار
ص: 380
صفری خاطر نشان ساخت که چنانچه بتوان یک قرارداد جدید را تا پیش از تاریخ 14 ژوئن در مرکز لجستیک هوایی در اُکلاهما به مورد اجرا گذاشت، شاید بتوان نیازمندی ها را در همان سطح گذشته نگاه داشت. از آنجایی که وقت بسیار ضیق بود، تیمسار صفری پرسید آیا می توان با تمدید قرارداد فعلی از طریق پرداخت پول از محل 5 میلیون دلار زمان بیشتری برای یک نامه جدید پیشنهاد و قبول، به دست آورد. سرهنگ دوم رینکر پاسخ داد که ما نمی توانیم بدون تأیید سازمان مساعدت های امنیتی دفاعی کاری انجام دهیم، ولی می توانیم پیامی برای آنها ارسال کنیم و موقعیت را به آنها توضیح دهیم و بپرسیم که چه کاری می توان در این باره انجام داد.
7- سرهنگ دوم رینکر سعی کرد با کشاندن صحبت به وضعیت صنایع هواپیمایی ایران اطلاعاتی درباره وضعیت موتورهای J-79 و قطعات یدکی به دست آورد. تیمسار صفری یک بار دیگر به فارسی با سرهنگ وحدانی صحبت کرد و سپس اظهار داشت که صنایع هواپیمایی ایران هنوز به کار خود ادامه می دهد و نیروی هوایی ایران و صنایع هواپیمایی ایران هر زمان که نیاز باشد به یکدیگر کمک می کنند. با وجود این، سرهنگ دوم رینکر احساس کرد که تیمسار صفری تمایلی به ادامه بحث ندارد، برای همین موضوع را عوض کرد.
8- آخرین موضوعی که سرهنگ دوم رینکر مطرح ساخت مسئله مرکز کنترل اولویت و پایانة سیستم برنامه ریزی تحلیل گزارش ها بود. سرهنگ دوم رینکر درباره وضعیت و قابل استفاده بودن این پایانه پرسید و توضیح داد که این پایانه می تواند به هنگام از سرگیری خطوط تدارکاتی حساس، بسیار مفید واقع شود. تیمسار صفری گفت که دارد به وضعیت AUTODIN رسیدگی می شود و ظاهراً توانایی و امکانات بالقوه پایانه سیستم برنامه ریزی تحلیل گزارش ها را برای انجام ارتباطات سریع نمی دانست. پس از گفتگوی کوتاهی درباره میزان خسارات وارد شده به AUTODIN و هزینه مالی و زمانی تعمیر آن، سرهنگ دوم رینکر خاطر نشان کرد که با داشتن پایانه سیستم برنامه ریزی تحلیل گزارش ها در اینجا و امکاناتی که در پایگاه هوایی رایت- پترسن وجود دارد، استفاده از آن برای درخواست قطعات ضروری بسیار با صرفه تر از به کار انداختن مجدد AUTODIN است. تیمسار صفری پاسخ داد صرفه جویی و زمان مهمترین عوامل هستند. او سپس به سرهنگ وحدانی دستور داد تا ترتیب بازدید سرهنگ دوم رینکر و ناخدا سوم شیرر را از مرکز کنترل اولویت داده شود.
9- در پایان گفتگوها، سرهنگ طوسی، رئیس بخش مرکز کنترل اولویت، سرهنگ دوم رینکر و ناخدا سوم شیرر را به ساختمان مدیریت تجهیزات که پایانه سیستم برنامه ریزی و تحلیل گزارش ها و مرکز کنترل اولویت در آن قرار دارند هدایت کرد. پیش از بازدید از تجهیزات، یک ملاقات دیگر نیز در دفتر مدیریت تجهیزات انجام شد و سرهنگ دوم رینکر و ناخدا سوم شیرر به سرهنگ پورنصیری، که جانشین سرتیپ تات شده بود، معرفی شدند. گفتگوهای مفصلی در ارتباط با پایانه سیستم برنامه ریزی تحلیل گزارش ها انجام شد. ظاهراً
ص: 381
سوءتفاهمی در ارتباط با قصد ما از استفاده از این پایانه ایجاد شده بود. با وجود این، در آنجا یک سروان نیروی هوایی به نام سروان جعفری حضور داشت که در ایالات متحده با سرهنگ دوم رینکر در برنامه اف-16 همکاری کرده بود، و بسیار تلاش کرد تا افسران جزء و همافرها را متقاعد سازد که بگذارند سرهنگ دوم رینکر شخصاً تجهیزات را وارسی نماید. سپس سرهنگ دوم رینکر و ناخدا سوم شیرر به محوطه مرکز کنترل اولویت راهنمایی شدند و در آنجا سرهنگ دوم رینکر برای آزمایش تجهیزات از طریق مرکز کنترل اولویت واقع در پایگاه هوایی رایت-پترسن یک پیام کوتاه برای فرماندهی لجستیک نیروی هوایی آمریکا فرستاد. پس از انجام این کار، سرهنگ دوم رینکر و ناخدا سوم شیرر آنجا را ترک کردند.
گاست
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!