Post
18070
از: سفارت آمریکا - تهران
سری
به: وزارت خارجه - واشنگتن
1358-04-26- 1979-07-17
متن سند
سند شماره (45)
تاریخ: 17 ژوئیه 1979 - 27 خرداد 1358
سری
از: سفارت آمریکا - تهران
به:وزارت خارجه - واشنگتن
موضوع: فروش تجهیزات نظامی به ایران
1- تمام متن سری.
ص: 285
2- خلاصه: من با یزدی وزیر امور خارجه در 16 ژوئیه به تقاضای خود او برای بحث درباره فروش اقلام نظامی به ایران از جمله موضوعهای دیگر ملاقات کردم. یزدی سه مطلب را در میان گذاشت که عبارتند از لوازم یدکی که ایران پول آن را پرداخت کرده است و لوازمی که ایران می خواهد براساس جداگانه ای سفارش دهد و لوازم قابل تعمیر 747 که به ایالات متحده فرستاده شده ولی هنوز بازگشت داده نشده است. من نیاز مبرم حفظ تنخواه گردان ایران را به یزدی خاطرنشان ساختم و اقداماتی که ما برای تأمین این امر نموده بودیم به اطلاع وی رساندم. من اظهار امیدواری کردم که تصویب لوازم تکمیلی از سوی وزارت دفاع به ما اجازه خواهد داد که درباره مسائل ویژه مورد علاقه دولت ایران اقدام کنیم. ولی در ضمن به او هشدار دادم که این تصویب تنها مجال خواهد داد که در آن فرصت، همه قراردادهای معوقه حل و فصل شود. من همچنین به او هشدار دادم که انتظار نداشته باشد همه لوازم یدکی و حتی بعضی از آنهایی که ایران وجه آن را پرداخت کرده کاملاً در دسترس باشد. (پایان خلاصه)
3- یزدی در 16 ژوئیه برای مقصود اولیه بحث درباره سه مقوله لوازم یدکی که آگاه، کاردار ایران در آمریکا در تاریخ 11 ژوئیه (تلگراف مرجع) با پرشت در میان گذارده بود، از من دعوت به ملاقات کرد. من به یزدی گفتم که درباره این مسئله کلی بیش از هر جنبه دیگری از مناسبات دوجانبه دیگرمان وقت صرف می کنم و خاطرنشان ساختم که هدف اولیه ما در این مورد این است که مانع از به وجود آوردن اوضاعی شویم که در آن فرس ماژور مانع فراهم آمدن امکانات و راه حلهایی گردد که هم ما و هم ایرانیها میل داریم در جریان تجدید بنای مناسباتمان در قبال همدیگر در پیش بگیریم. من اظهار امیدواری کردم که با پایان موافقت آمیز کنفرانس مجلس سنا و مجلس نمایندگان درباره نیازهای تکمیلی وزارت دفاع ما و چشم انداز قریب الوقوع تصویب لایحه به شکل قانون، ممکن خواهد بود که درباره موضوعهای ویژه مورد علاقه ایران حرکت سریع تری به عمل آید. من همچنین به یزدی خاطرنشان ساختم که در بعضی موارد از قبیل دعاوی عقب افتاده حق العمل کار باری نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، حکومت ایالات متحده به طور مستقیم در حیف و میل مصالح ایران دست نداشته است، ولی مع ذالک ما کوشیده ایم از طریق به کار بردن هواپیماهای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران در حمل کالا به مک گویر کمک کنیم و این به نوبه خود پرداخت به حق العمل کار باری را که محموله لوازم یدکی را در اختیار داشت تسهیل کرد. من به او گفتم که حالا که ما اطلاعات دقیقی درباره مسئله لوازم قابل تعمیر 747 نداریم، ظن ما این است که این مسئله مستقیما به نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و پان امریکن یا بوئینگ یا هر دو مربوط است. با توجه به چنین اوضاع و احوالی حکومت ایالات متحده ممکن است بتواند یک نقش تسهیل کننده ای در نزدیک کردن طرفهای ذینفع به یکدیگر برای حل اختلاف بین آنها داشته باشد ولی دولت موقت ایران باید این موضوع را درک کند که حکومت ایالات متحده بموجب قانون نمی تواند نقش داور را ایفا کند. (یزدی گفت او می تواند جزئیات مربوط به لوازم قابل تعمیر 747 را فراهم کند و چنین کاری را خواهد کرد.)
4- بحث مفصلی درباره دو مسئله اساسی درگرفت: الف - نظر دولت موقت ایران درباره اینکه تنخواه گردان و برنامه هایی که ایران دیگر نیازی به آنها ندارد و یا میل ندارد با نیازهای جاری و مشروع ایران آمیخته شود. ب - سوءظن مداوم ایرانی که ما تا اندازه ای مصمم هستیم که وجه تمایز بین این دو مسئله را مشاهده کنیم. من با زحمات زیاد توضیح دادم که ما وجه تمایز بین شرایط صرفا فنی را درک می کنیم و اینکه ما بین این دو هیچ گونه ارتباط آشکار سیاسی قائل نیستیم، ولی اینکه ما به چنین نتیجه ای
ص: 286
رسیده ایم که هیچ کدام از آنها را نمی توان از چهارچوب مناسبات کلی سه جانبه ما جدا کرد و به همین جهت من به او گفتم که ما کوشیده ایم که چشم انداز هدف نهایی خود را که عبارت است از عادی کردن مناسبات بین دو کشور از نظر دور نداریم و اجازه ندهیم که هیچ کدام از مسائل انفرادی مانع تحقق این هدف از طریق عدم درک این واقعیت باشد که در آخرین تحلیل، همه جنبه های مناسبات ما بر روی یکدیگر اثر می گذارد. من این قسمت از بحثهایمان را با تذکر دادن این نکته پایان داده ام که در حالی که دولت موقت ایران باید تشخیص نحوه فروش لوازم نظامی به ایران را بر طبق نیازهای سیاسی داخلی آمریکا به خود آمریکا واگذار کند، ما به هیچ وجه تمایلی برای ایجاد مانع در این گونه فروشها در حدود امکانات مالی تنخواه گردان نداریم. من از او تقاضا کردم که در این موضوع صبر و شکیبایی داشته باشد و یزدی در پاسخ گفت که دولت موقت ایران نیز ملاحظات سیاسی داخلی خود را دارد، که باید در نظر گرفته شود. در عین حال او گفت که اگر ظرف ده روز آینده درباره مسائلی که او در میان گذارده است، اقدامی صورت گیرد، او قادر خواهد بود که با آن مقابله کند.
5 - قبل از خاتمه دادن به این موضوع من توجه یزدی را به این موضوع معطوف کردم که تصویب برنامه تکمیلی وزارت دفاع آمریکا تنها مجالی خواهد بود که مسائل مربوط به قراردادها حل و فصل گردد. من به او اخطار کردم که این موضوع بدان معنا نخواهد بود که همه لوازم یدکی که در ابتدا برای ایران تهیه شده بود و به احتمال قوی شامل اقلامی خواهد بود که ایران پول آن را قبلاً پرداخته است تماما و بلافاصله در دسترس خواهد بود. من تذکر دادم که به منظور جاری نگهداشتن تنخواه گردان بعضی از اقلام از سوی نیروهای مسلح ما خریداری شده یا به طرفهای سوم فروخته شده است. من گفتم که هنگامی که ما گزارشی از وزارت دفاع بعدا دریافت کنیم بهتر خواهیم توانست درباره آنچه که قابل عمل است بحث کنیم. من همچنین تکرار کردم که اگر دولت موقت ایران هیئتی برای گفتگوی مستقیم با آنهایی که جزئیات اقدامات به عمل آمده حکومت ما را در اختیار دارند به واشنگتن بفرستد این امر کمک بزرگی خواهد بود.
6- واکنش یزدی ساکت تر از آن بود که من انتظار داشتم. شاید از آن جهت که اطلاعاتی درباره آنچه که ایرانیان خریداری کرده و پول آن را پرداخته بوده اند، همان طوری که او گفت «بسته بندی و منتظر حمل» نبود این امر برای او یک حالت غیر مترقبه بود. من بار دیگر به توجیه و تشریح رفتار گذشته خود پرداختم و خاطرنشان ساختم که اگر ما آن طوری که رفتار کرده ایم رفتار نمی کردیم تنخواه گردان چند هفته قبل از حیّز انتفاع ساقط می شد. یزدی اندکی گله کرد از اینکه چرا درباره طرز مصرف پول ایران از سال 1966 ببعد توضیحاتی به ایران داده نشده است و مدعی شد که در ماه ژانویه به ایران اطمینان داده شده بود که تتمه 800 میلیون دلاری ایران در تنخواه گردان «برای پوشش همه چیز کافی خواهد بود» ولی به این نتیجه رسید که اوضاع به طور کلی «درهم و برهم »است و من گفتم که به «ظرفی پر از کرم» شباهت دارد.
7- بعد از آن بحث ما درباره این بود که چگونه ما می توانیم به اتفاق یکدیگر کار کنیم تا همه کس حداکثر ممکن اطلاعات را درباره تحولات ویژه مربوط به همه جنبه های تنخواه گردان و فروش مصالح نظامی و اقلام در دسترس داشته باشد (من پیشنهاد کردم که به عنوان اولین گام، ملاقاتی بین ژنرال گست و سرهنگ کامکار از وزارت دفاع ایران و بایندر از اداره سیاسی وزارت امور خارجه تشکیل شود). یزدی این قسمت از بحث ما را با گفتن این موضوع پایان داد که دولت موقت ایران باید درباره این موضوع به مردم ایران توضیح دهد و اظهار امیدواری کرد که ما بتوانیم در این مورد کاری انجام دهیم.
ص: 287
8 - تأثیری که من از این ملاقات داشتم این است که عملکردها در این زمینه ممکن است بحق محک آزمایشی در نظر مقامات رسمی ایران درباره صمیمت ما از لحاظ «آغاز جدیدی» در مناسبات ما با ایران باشد. یزدی داوطلبانه اظهار داشت که او سرگرم کسب آموزش برای متعادل کردن ایده الیسم انقلابی خود با واقعگرایی ناشی از مقتضیات سمت خود است. من تصور می کنم که او به احتمال چنین کاری را انجام می دهد و من تصور می کنم ما می توانیم تا اندازه ای به نحو موجهی افتخار کنیم از اینکه در این روش به او کمک کرده ایم. مع ذالک من اعتقاد دارم که ما باید کوششهای بیشتری از آنکه تاکنون انجام داده ایم، برای آموزش دستگاه رهبری ایران درباره پیچیدگیهای روابط مربوط به فروش لوازم نظامی خارجی با ایالات متحده انجام دهیم. ما باید آماده باشیم تا جزئیات بیشتری تا آن اندازه ای که آنها بتوانند جذب کنند در اختیار آنها بگذاریم و ما بایست آماده باشیم که این جزئیات را به موقع خود در اختیار آنها بگذاریم. من یقین دارم در گزارشی که برای این ماه به ما وعده داده شده است تأخیری حاصل نخواهد شد. علاوه بر این اقدام سریع درباره مسئله فروشهای نظامی خارجی 5/5 میلیون دلاری نیروی هوایی شاهنشاهی ایران و از سرگرفته شدن جریان آنچه که در خطوط لوله باقی بماند به نحو محسوسی ثابت خواهد کرد که ما نمی کوشیم در راه حل و فصل مشکلات مربوط به فروش مصالح نظامی به ایران موانعی ایجاد کنیم.
لینگن