Post
15454
از: سولیوان، سفارت آمریکا در تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه ـ واشنگتن دی. سی.
1357-10-28- 1979-01-18
متن سند
سند شماره (27)
خیلی محرمانه
از: سفارت آمریکا در تهران
تاریخ: 18 ژانویه 1979 - 28 دی 57
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن دی. سی.
گزارشگر: اسکودرو، پرت
موضوع: نظر مخالفین
خلاصه: گروه های انتخابی مخالفین 3 ساعت به صدای بلند برای کارمندان سفارت صحبت نمودند، و دولت آمریکا را به خاطر شاه و گرفتاری های ایران سرزنش نمودند.
1- مأموران سفارت، اسکودرو و پرت، در روز 12 ژانویه با گروه های انتخابی مخالفین، تقریبا حدود 12 نفر که شامل مردان سرشناس و مشهوری از جمله حاج سید جوادی، دکترها، وکیلان، استادان دانشگاه، یک بازاری و یک کشاورز بودند، در منزل دکتر هوایی ملاقات کردند. (حدود 3 تا 4 خانم پوشیده (دارای روسری) برای آخر ملاقات در گوشه اتاق با هم صحبت می کردند. آنها چیزی نمی گفتند تا اینکه یکی از آنها در حالی که خیلی عصبانی بود به جمع غوغاها و صداها پیوست. اما مردها اهمیتی به او ندادند). کمیت این گردهمایی از صحبت صمیمانه جلوگیری نمود، اما هوایی می خواست که جمع وسیعی از مخالفین را جمع آوری نموده تا بتواند آنها را به سفارت ببرد. علیرغم تعدد افراد حرفه ای و وجود یک فرد بازاری، این گردهمایی یک گردهمایی جبهه ملی بود و آنها در مورد اسلام و آیت اللّه حاکم صحبت می نمودند.
2- بجز مسأله درگیری که در مورد صحبت کردن در بین آنها وجود داشت، این گروه اوقات خوبی را گذراندند. آنها مؤدب بودند، اما در مورد خط مشی دولت آمریکا و دست نشانده ها بیرحمانه حمله می نمودند. مأمور سفارت پیام نیمه رسمی سفارت را مطرح کرد که اگر شاه کشور را ترک کند قوای نظامی و ارتش تحریک پذیر خواهند شد بنابراین جمعیت ها نباید کاری کنند که آنها را خشمگین نمایند و در این بین ما تا آنجا که بتوانیم به منظور مستحکم تر و آرامتر نمودن ارتش نفوذ و اقدام خواهیم نمود. رهبران میانه روی مذهبی قبلاً این پیام را با تأیید خود پذیرفته اند، همچنان که چندین نفر از رهبران بازاری هم آن را قبول کرده اند. این گروه به هر حال به تندی هرکسی می داند که تمامی مسئولیت سوختن بانک ها و غیره به عهده ساواک است. بنابراین چرا ما این پیغام را برای مخالفین می آوریم؟ علاوه بر این هرکسی می داند که ارتش در کنترل دولت آمریکا است بنابراین سلاح ها و قوای نظامی آتش نخواهند نمود مگر اینکه، به آنها اجازه بدهیم. مأموران سفارت به مدت 2 ساعت کلنجار رفتند تا اینکه این نکات را بفهمانند که اشتباه است. خصوصا نکته دوم را، اما کوچکترین شانسی در این مورد پیدا ننمودند. اتهامات استاندارد شده جلوتر آورده شده بود: دولت آمریکا شاه را روی کار آورد و به ساواکی ها تعلیم داد و با شاه در غارت نفت ایران به وسیله قیمت بسیار ارزان همکاری نمود و غیره.
3- زمانی که آنها به خط مشی آمریکا حمله می نمودند، گروه مشخص نمود که مذهب (و بنابراین خمینی) تنها عنصر برجسته و مسلط در این جنبش ملی نبوده است. در حقیقت با رفتن شاه آنها انتظار ندارند که حتماً یکی از آیت اللّه ها نقش بزرگی داشته باشد. مأمور سفارت پرسید که اگر انتخابات آزاد یک گروه از نمایندگان تأیید شده خمینی را روی کار آورد چه می شود؟ آنها گفتند که این طور فکر نمی کنند
ص: 375
مگر در بعضی از روستاها. یکی از مخالفین گفت که 4/5(چهار پنجم) مردم شهرها تحصیلکرده هستند و در نتیجه آنها به جای آنکه کورکورانه به دنبال خمینی بروند خود انتخاب خودشان را می کنند.
4- نظریه: به طور خلاصه این عقیده جبهه ملی و دانشگاهیان بود که مردم مذهبی از دست رژیم آسوده خواهند شد و بعد آنها (یعنی جبهه ملی) وارد معرکه شده و اوضاع را در دست می گیرند. آنها این طور فکر می کنند که آنها تنها گروه سیاسی تعلیم دیده و منظم در شهر می باشند. درست وقتی پیش بینی آنها جامه عمل می شود و اجتناب ناپذیر خواهد بود که ایران به طرف یک دموکراسی پارلمانتاریستی سوق پیدا کند.
این محل سؤال است.
سولیوان
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!