Post
18878
از: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
متفرقه
به:
متن سند
ص: 318
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، شرق و غرب را به حیرت افکند و آمریکا بیش از پیش به ضعف دستگاههای جاسوسی خود که برای تنظیم سیاستهای خویش و جلوگیری از وقوع انقلابها، بدانها متکی است پی برد. سازمان جاسوسی آمریکا «سیا» با همه پیچیدگی و وسعت امکانات و تجربیات چندین ساله نتوانست تحلیل به موقع و درستی از چگونگی رشد انقلاب اسلامی، تشکیلات آن، نحوه رهبری و چگونگی نفوذ آن در میان مردم ارائه دهد. اتحاد بی نظیر امت و ایمان آنها به پیروزی در پرتو درایت و هوشیاری حضرت امام مدظله، الگوی بی مانندی را برای پی ریزی و پیشبرد یک انقلاب اسلامی، به جهانیان عرضه کرد. در کتابهای مختلف اسناد منتشره، به وضوح این معنی که آمریکا دچار نوعی غافلگیری در مقابل حرکت انقلاب اسلامی شده بود، دیده می شود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکاییها تکانی خورده و به خود آمدند. ظاهرا کلیه کانالهای رسمی آنها شامل مقامات لشکری و کشوری رژیم طاغوت و دوستان قدیمی کارایی خود را از دست داده بودند.
دوستان دیگر امثال دار و دسته نهضت آزادی هم که دانسته یا ندانسته انواع و اقسام خبرها را طی ملاقاتها و برخوردهای رسمی و غیررسمی در اختیار آنها قرار می دادند، نتوانسته بودند نیازهای جاسوسی آمریکا را برآورده سازند.
دشمنی دیرین و افزایش یافته آنها با اسلام و انقلاب اسلامی لزوم اتخاذ تدابیری برای مقابله با آن را ایجاب می نمود و اتخاذ تدابیر و طرح نقشه های مدافعه، بیش از هر چیز نیاز به اطلاعات اساسی و جامع درباره کلیت انقلاب داشت.
شناخت شکافهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک در درون صفوف انقلاب، اولین قدم اساسی هر جریان ضد انقلابی است و به همین دلیل سعی اولیه زخم خورده درجه اول انقلاب بر آن بود تا این شکافها و تنشها را شناسایی نماید. این موضوع فقط در مورد انقلاب ما صادق نیست، بلکه هر قیام مردمی در سراسر گیتی با آن مواجه است و قدرتهایی که منافع آن ها به واسطه این قیامها در معرض تهدید قرار می گیرد، از انجام اقدامات فوق الذکر این اهداف را تعقیب می نمایند:
الف) شناسایی کامل چهره های انقلاب و سپس کسانی که به ظاهر در صف انقلاب قرار داشته، اما طرز فکری غیرانقلابی دارند.
ب) به کارگیری مجموع اطلاعات کسب شده در تمام زمینه ها برای طرح و نقشه ها و توطئه ها در جهت انحراف مسیر انقلاب در تلاشی که به این منظور انجام می گیرد. قاعدتا کسانی که همخوانی و هماهنگی بیشتری با باورهای غرب دارند، امیدهای درجه یک محسوب شده، روی آنها سرمایه گذاری زیادی
ص: 319
می شود تا مصادر و مناصب اجرائی و کلیدی انقلاب را به عهده گیرند.
ج) استفاده از اطلاعات برای برخوردهای حاد و حذفی با انقلاب که عمدتا شامل براندازی، تهاجم نظامی و ترور رهبران می شود.
د) هدف چهارم جاسوسی، مطلع ساختن متحدین سیاسی قدرتی است که منافع وی در معرض خطر قرار گرفته است. اشتراک منافع و اهداف سیاسی، منجر به ایجاد اتحادهای کوتاه مدت و در بسیاری مواقع بلند مدت، مابین کشورها و قدرتهای مختلف می شود. به تبع این اتحاد و تشکیل جبهه واحد بر علیه انقلاب است که نقشه ها و توطئه های مشترک چیده شده و این طرحها و نقشه ها می بایست تالی هماهنگیها و وحدت نظر پیشین باشد به منظور کسب این اتفاق، دشمنان اخبار خویش را با یکدیگر در میان گذاشته و دست به تبادل آنها می زنند. یکی از اسناد مندرج در این مجموعه بهترین مثالی است که موضوع فوق را روشن می کند. این سند مربوط به گزارش یک جلسه توجیهی است که برای شخصی به نام «زیوالون» نماینده موساد (سازمان جاسوسی اسرائیل) برگزار می شود. همبستگی نزدیک و تنگاتنگ سیا و موساد و اهداف مشترک آنها در جهت جاسوسی برای نابودی و به انحراف کشانیدن انقلاب فلسطین باعث می شود که مرزبندیهای ظاهری میان آمریکا و اسرائیل و آژانسهای جاسوسیِ هر یک برداشته شده و بسان یک تشکیلات واحد، اجزای مختلف خویش را جهت اجرای یک برنامه هماهنگ نمایند.
یکی از مؤثرترین روشهای جاسوسی از درون یک تشکیلات، داشتن منابع خبری در درون آن می باشد. کشف و شناسایی و استخدام منابع یکی از مهمترین و مؤثرترین اقداماتی است که سیا در جهت انجام آن ظریفترین و پیچیده ترین شیوه ها را به کار می گیرد. شناسایی یک منبع بالقوه، معمولاً توسط دیگر جاسوسان و منابع انجام می شود و بعد از تحقیقات لازم در مورد پیشینه فرد، اقدامات لازم برای شکار وی به مرحله اجرا درمی آید. علائمی هستند که سیا روی آنها حساس بوده و با مشاهده آن در افراد مناسب، نسبت به آنها علاقه مند می شود. این علائم خود نتیجه و نشانه وجودخصایص و ویژگیهایی در افراد مورد بحث هستند، که همینها نیز از طرفی شخص را وامی دارند تا اقدام به همکاری با کسانی بنماید که تا دیروز آنها را دشمن و رقیب خود می پنداشت. عمده این علائم به قرار زیر هستند:
1 - اشتراکها در عقاید سیاسی، در بسیاری موارد دلایل اساسی و شاید مهمترین آنها برای پیوستن افراد به سیا می باشند. اینها که به دلیل دلبستگی به مرام و مسلک سیاسی و طرز تفکر غرب بر آن باورند تا در جهت پیاده کردن آن ارزشها در جامعه خویش قدم بردارند، به عنوان گامی در این راه تن به جاسوسی و خبرچینی برای سیا می دهند. از میان افرادی که می شناسیم، امیر انتظام عضو و سخنگوی دولت موقت و مقدم مراغه ای از این دست افراد بودند که اطلاعات خویش را بیدریغ در اختیار مأمورین سیا می گذاشتند.
2 - سرخوردگیهای ایدئولوژیک. افرادی که در طرز فکر سازمان و یا ایدئولوژی خویش اشکالاتی مشاهده می نمایند و در صورتی که این اشکالات به حدی برسد که پاسخی برای آن نیابند، جذب قطب مخالف می شوند. تعداد زیادی از منابع سیا، کمونیستهای دو آتشه ای بوده اند، که بعد از بریدن توسط سیا جذب و استخدام شده اند.
3 - احتیاجات مالی. کمبودهای مادی و گاهی زیاده طلبیها باعث می شود که فردی برای رفع این مشکل خویش تن به جاسوسی بدهد. مأموران سیا در برخورد با اکثر منابعشان، حتی آنان کمبود مالی چندانی ندارند، سعی می نمایند تا با عادت دادن آنها به گرفتن هدیه و دستمزد، وابستگی مالی بین منبع و
ص: 320
خودشان به وجود آورده و به این ترتیب ضریب اطمینان لازم را برای ادامه همکاری منبع به دست آورند.
هرچند موارد بالا، تمامی شگردهای سازمانهای جاسوسی را در بر ندارند، اما زمینه مناسب را برای معرفی کتاب فلسطین (3) فراهم می سازند.
کتاب 44 - فلسطین (3) این کتاب مجموعه اسنادی است در ارتباط با یکی از عملیات سیا برای جمع آوری خبر و اطلاعات از درون انقلاب اسلامی. عامل اصلی این قضیه شخصی است که هویت اصلی وی ناشناخته مانده است. اما در تشکیلات سیا به اسم رمز «ام. جی. بارج /1»(1) یا به اختصار «ب / 1» نامیده شده است. در مجموع، مطالب اسناد حاکی از اطلاعات زیر در مورد وی می باشند:
1 - عضویت در سازمان فتح. ب / 1 در تشکیلات فتح از اعضای بلندپایه بوده و شاید یکی از دلایلی که سیا به شکار نامبرده اقدام نموده است، همین مسئله باشد. تخصص وی در امور آموزش نظامی می باشد. در اسناد می بینیم:
«ب / 1 و ام / 1 قطعا در مقامی هستند که از هر گونه آموزش نظامی فتح مطلع باشند». ام/1 نام اختصاری جاسوس دیگری با اسم رمز «ام. جی. ماریتر / 1» بوده است که ارتباط وی با ب /1 را در قسمتهای بعدی خواهید دید.
2 - تاریخ استخدام نامبرده مشخص نیست اما نوع گزارشها می رساند که وی باید یکی از منابع قدیمی باشد. البته لازم به تذکر است که بخش عمده اسناد این کتاب به فعالیت این فرد در ایران اختصاص دارد و مدارک و گزارشهای وی در غیر این زمینه به خاطر آنکه ارتباطی به ایستگاه سیا در تهران نداشته است و به دلیل مرزبندی اطلاعاتی، در ایستگاه تهران وجود ندارد.
3 - چگونگی آمدن بارج به ایران به این قرار است: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، حمایتهای آشکار جمهوری اسلامی از انقلاب فلسطین، موجد همکاریهایی بین انقلاب اسلامی و سازمان آزادیبخش فلسطین گشت. به دلیل وجوب آموزش نظامی پاسداران انقلاب اسلامی و دیگر نیروهای انقلاب، هیئتی از طرف سازمان آزادیبخش فلسطین جهت آموزش نظامی به ایران اعزام می شود و در چند نقطه به آموزش پاسداران می پردازد. بارج یکی از اعضای بلندپایه این هیئت و احتمالاً مسئول آن بوده است.
4 - در یکی از اسناد آمده است که بارج دارای تعصب ضدکمونیستی می باشد. این گرایش وی در بعضی گزارشها قابل مشاهده می باشد. البته در اسناد، دلایل این تعصب و اینکه چه عواملی باعث ایجاد این روحیه در نامبرده شده اند، وجود ندارد؛ ولی به هر حال می توان حدس زد که این مطلب یکی از عو امل مؤثر در غلتیدن وی به دامان سیا بوده است.
5 - حقوق بارج قبل از اول خرداد 58، معادل 2000 لیره لبنانی بوده است. اما به دلیل مشکلات مالی که برای بارج پیش می آید، سیا حقوق او را به دو برابر یعنی 4000 لیره لبنانی و معادل 000/ 100 ریال افزایش می دهد، که البته مخارج دیگر وی برای انجام مأموریتهای محوله از طرف سیا پرداخت می شده است.
6 - به لحاظ حساسیت فوق العاده ارتباط بارج با سیا، با اینکه محل اصلی فعالیت وی در سال 58 ایران
ص: 321
بوده است، ولی وظیفه ارتباط با بارج به ایستگاه سیا در تهران واگذار نگردیده و ایستگاه بیروت از طریق فرد دیگری ارتباط با بارج را حفظ می نموده است. رابط بارج با سیا جاسوس دیگری به نام ام. جی.
مارتیر/ 1 بوده است. این شخص گزارشهای بارج را که با ادوات مخفی نویسی و یا دیگرشیوه ها نوشته می شده است، از وی تحویل می گرفته و سپس طی ملاقاتهای حضوری، به مقامات سیا مسترد می نموده است.
7 - بارج به دلیل مأموریت مهم خویش و اینکه از اعضای مهم فتح بوده است با سفارت فلسطین در تهران نیز ارتباط داشته است.
8 - ارتباطات کاری بارج باعث می شده است که وی با قسمتهای مختلف سپاه رفت و آمد داشته و در همین رابطه اطلاعات مورد نیاز سیا را نیز جمع آوری نماید.
نظری اجمالی بر مطالب اسناد می تواند فهرست زیر را از عمده اطلاعات مورد نیاز سیا برای ما فراهم آورد که به فراخور در مورد هر یک توضیح داده می شود:
الف - سپاه، سازماندهی آن، تعداد افراد، سلاحها، نوع آموزش، افراد برجسته، خاستگاه اجتماعی و جغرافیایی پاسداران. از آنجا که سپاه به مثابه خط مقدم جبهه انقلاب اسلامی در رویارویی با ضد انقلاب قرار داشته و دارد، هر نیرویی که قصد تهاجم، ضربه زدن و یا هر مقابله دیگری را با انقلاب اسلامی داشته باشد، در اولین مرحله حتی هنگام طرح نقشه، سپاه را چون خاکریزی استوار در مقابل خود می یابد و برای گذر از این خاکریز، چاره ای نمی بیند جز آنکه اطلاعات اساسی در مورد این ساختار را به دست آورد، سیا به عنوان فعالترین جبهه اطلاعاتی ضد انقلاب خارجی هر چه سریعتر می خواست درباره این نهاد تازه تأسیس آگاهیهای لازم را کسب نماید.
از این رو فرصت را غنیمت شمرده و از رابطه بارج با سپاه بهره برداری می نماید. البته اگر بتوان بر اطلاعات مبادله شده و موجود در این اسناد استناد نمود، باید گفت که کند ذهنی بارج، ناآشنایی وی با فرهنگ و روحیات انقلابیون مسلمان و عدم هدایت صحیح وی توسط سیا، باعث شده که سیا آنچنان که روی این جاسوس خویش در این مورد حساب باز نموده بود، نتواند کامیاب شود.
ب - سیستم قدرت و حاکمیت در ایران، اختلافات میان دولت موقت و رهبری انقلاب، نظر روحانیون بزرگ نسبت به امام. ساخت نوبنیاد جمهوری اسلامی و رهبریهای بی نظیر امام که باعث تثبیت آن گشت، به همراه آنچه که از سرعت انقلاب و پویندگی عجیب آن در دنیا منتشر شد همواره یکی از مایه های بروز شگفتی برای کسانی بوده است که قصد تحلیل این انقلاب را داشته اند. این عوامل از یک سو و از سوی دیگر اتحاد و یگانگی شگرفی که امت ما در عرصه های مبارزه برای پیروزی انقلاب به نمایش گذاشتند، طراحان براندازی انقلابها را در مورد طرحهای استاندارد و قدیمیشان به تجدید نظر واداشت. به همین خاطر است که تحلیلگران سیا برای سردرآوردن از این کلاف سردرگم خود دست به دامان بارج می شوند تا وی به سبب نزدیکی که با محافل انقلابی دارد بتواند دستمایه های لازم را برای آنان تهیه نماید. در همین رابطه موضوعاتی که در این بند ذکر شد جزء شرح وظایف اصلی وی قرار می گیرد. اما دقت در مطالب مطروحه مؤید این مطلب است که عدم برخورد پویا با رخدادها و تأثیر زیاده از حد دید شخصی بارج، باعث شده است که سیا در این مورد نیز چندان طرفی نبندد.
ج - گزارش عمومی از اوضاع ایران و انقلاب، مسائل خوزستان، اوضاع کردستان.
ص: 322
اگر از مسئله خوزستان که بارج به لحاظ ارتباط با دفتر ساف در آنجا، به گمان سیا می توانسته است مثمر ثمر واقع شود، صرف نظر نماییم، موارد دیگر این بند جزء دستور کار عادی ب / 1 قرار می گیرد. زیرا هر فرد مرتبط با سیا قاعدتا موظف است برداشتهای خود را از محیط فعالیت و آنچه در حول و حوش وی می گذرد، گزارش نماید. گزارشهایی که در این باره وجود دارد با توجه به برداشتهای شخصی بارج از وقایع و رویدادها تنظیم گشته اند و اشکالات زیادی در آنها وجود دارد.
تنها موردی را که می توان استثنا کرد تحلیلی از فعالیتهای حزب توده است که شاید با توجه به دقت بارج در این مورد که ناشی از تعصب ضدکمونیستی وی بوده است، بتوان ارزیابی دیگری برای آن ارائه داد.
نگاهی کلی به مسئله:
همان گونه که ذکر شد موضوع کلی کتاب «ماجرای جاسوسی یک عضو سازمان آزادیبخش فلسطین، شاخه الفتح، برای سازمان جاسوسی آمریکا است. دقت پیرامون این موضوع به همراه یادآوری شرح فعالیتهای بارج و مرتبه وی در ساف ذهن را به کند و کاو پیرامون علت اصلی قضیه وامی دارد. چرا فردی در شعار و حرف مبارزه با صهیونیزم و حامی آن آمریکا را می پروراند، ولی در عمل جاسوسی مستقیم برای آمریکا و غیرمستقیم برای صهیونیزم را پیشه خود قرار می دهد؟ تفاوت حرف تا عمل در کجاست؟ مگر صهیونیزم دشمن اصلی ملت فلسطین و غاصب سرزمینهای آنها نیست؟ اگر بخواهیم علاوه بر دلایلی که در ابتدای این مقدمه صحبت آن رفت، کنکاش بیشتری پیرامون موضوع داشته باشیم، محور عمده بحث ما «عمل زدگی یک فرد در جریان فعالیتهای بی هدفش» خواهد بود. در مقدمه کتاب شماره 42 فلسطین (1) - و در اسناد آن کتاب عملکرد ساف و طرز فکر حاکم بر رهبریت آن مشاهده شد. سیاست زدگی، وابستگی، بی هدفی و تلاشهای عبث افراد و گروههای سازشکار حاکم بر رهبری ساف دیده شد که به جای در پیش گرفتن مبارزه مستقیم و رویارو با دشمنان مردم فلسطین به بند و بستهای سیاسی دل خوش کرده و دنباله روی از سیاستهای دول مرتجع عرب را در پیش گرفته اند.
واقعیت آن است که تا روندهای سیاسی گروههای فلسطینی این گونه است، ملت فلسطین باید مطمئن باشد که اینها بزرگترین ضربه را بر انقلاب رهایی بخش قدس وارد خواهند ساخت. رخنه سیا و عناصری چون بارج در رده های بالای تصمیم گیری این گروهها نتیجه نهایی فقدان ایمان اسلامی در آنهاست.
اگر بازنگری و تجدید نظری اساسی از جانب مسلمانان انقلابی فلسطین در مورد گروههای بناحق حاکم بر سرنوشت آنها صورت نگیرد و اگر اقدامی در جهت تصفیه و پالایش اساسی این گروهها صورت نگیرد، ملت فلسطین باید مطمئن باشد که این گروهها لانه های امنی برای فعالیت و توطئه عناصر نابابی همچون بارج و ماریتر باقی خواهند ماند.
در چند سال اخیر ادامه فعالیتهای این گونه عناصر تأثیرات بسیار نامطلوبی را بر انقلاب فلسطین به جای گذاشته است. موارد زیر نشانه های بارز و آشکار به سازش کشانیده شدن این انقلاب است:
- کنار نهادن تدریجی مبارزه مسلحانه و تن دادن هر چه بیشتر به بازیهای سیاسی - عدم برخورد قاطع با توطئه کمپ دیوید و منحصر کردن برخورد به سخن پراکنیهای سیاسی - پذیرفتن طرح فهد به مثابه قبول تلویحی توطئه کمپ دیوید
ص: 323
- مذاکرات نزدیک با عمال مستقیم آمریکا نظیر ملک حسین در مورد تشکیل کنفدراسیون مشترک اردنی - فلسطینی - ترک بیروت و واگذاری آن به صهیونیستها - روابط بسیار نزدیک با حاکمیت مصر، امضاء کننده قرارداد کمپ دیوید و واسطه گری برای بازگرداندن مصر به جرگه کشورهای اسلامی - ضدیت با کشورهای مترقی عضو جبهه پایداری یقینا ملت فلسطین از نگرش به افق تیره و تاری که این تلاشها برایش تصویر کرده است بسیار دل نگران است. ولی بی شک وعده نصر خداوند تبارک و تعالی تحقق خواهد یافت و فرزندان دلاور وقهرمانان گمنام این ملت راه واقعی خویش را که به تعبیر امام عزیزمان «استفاده از مسلسلهای متکی بر ایمان» است، خواهند یافت.
به امید آن روز و به امید پیروزی نهائی اسلام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
تجهیزات یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!