Post
9418
از: هنری پرشت
سری
به: ویلیام. اچ. سولیوان سفیر آمریکا در تهران
1357-09-28- 1978-12-19
متن سند
آقای سفیر عزیز
من متأسفم از اینکه فشارها در اینجا و در تهران حرکت و نقل و انتقال نامه ها را بین دو طرف تقلیل داده است. لحظه آرامی فرا رسیده و من از این لحظه استفاده کرده شما را در جریان بعضی امور بسیار حساس که من نمی توانم آنها را با تلفن یا تلگرام بگویم، قرار می دهم. شاید شما درباره این امور بهتر از من آشنایی دارید، ولی بگذارید من با شما سهیم باشم.
اولاً در این بحث نگرانی بسیار درباره مجرای محرمانه ارتباط مستقیم از کاخ سفید با ایرانیان و به ویژه مجرای برژینسکی - زاهدی وجود دارد. بن ریدیک هفته قبل با من تلفنی صحبت کرد تا درباره آنچه که من درباره این ارتباط می دانم بپرسد و از من تقاضا کرد که هرگاه من اطلاعاتی تهیه کردم او را در جریان بگذارم. از آنچه که من از منابع دیگر شنیده ام چنین برمی آید که نگرانی او منعکس کننده احساس آقای کریستوفر و وزیر امور خارجه است. من در واقع چیز زیادی درباره این مجرا نمی دانم و باید به بدگمانی خود که نتیجه تماس با ایران است تکیه کنم. من اطلاع دارم که برژنسکی جمعه یا شنبه گذشته با زاهدی تماس گرفته و این تماس باعث شده که سفیر به اصفهان برود تا به گروه خود در آنجا سرو صورتی بدهد.
من خودم دو یا سه هفته قبل در یک جلسه خصوصی با برژینسکی ملاقات کردم و در این ملاقات او درباره ایران به طور کلی، و نظریه بدبینانه من از آینده آن سئوالاتی کرد. من به او آنچه را که از آن زمان به بعد از طریق «گری سیک» ابلاغ کرده ام نگفتم و آن این است که من زاهدی را در مورد سر و کار داشتن با بحران ایران یک همتای فاجعه انگیز می دانم. به نظر من او کاملاً از منافع شخصی خود پیروی می کند و فاقد حسن قضاوت است و تمایل دارد به اینکه براساس اطلاعات نادرست و بد سریعاً اقدام کند. متأسفم از اینکه معتقدم که مشورت ها و توصیه های او یکی از عوامل نیرومند مؤثر بر نظریه های کاخ سفید بوده است.
از زمانی که گزارش بال به وزارت امور خارجه در یک نسخه تنها برای مشاهده کریستوفر فرستاده شد هیچ کس آن را ندیده است. من چند بار با آقای بال ملاقات کردم و معتقدم که نظریات او را به اندازه کافی درک می کنم. به نظر نمی آید که او معتقد باشد که شاه چندان آینده ای داشته باشد و معتقد است که ما باید خود را برای چیزهایی که غیرقابل تصور است آماده کنیم. برای افکار خودم در این باره من یک نسخه از یادداشتی را که برای هال ساندرز تهیه کرده ام به پیوست می فرستم. من مدتهاست این نظریات را داشته ام ولی هر اندازه که ما به روز رسیدگی نزدیکتر می شویم، من مصمم تر می شوم مقداری از این نظریات را روی کاغذ بیاورم. ممکن است شما با نظریات یا تجزیه و تحلیل من موافق نباشید، ولی به نظر من وظیفه ما عبارت است از پیدا کردن راه خروج شرافتمندانه شاه و در عین حال به دست آوردن اعتبار کافی برای ایالات متحده با این کار. به نظر من این یک وظیفه امکان ناپذیر است، ولی احتمالاً وظیفه ای است که باید به نحو دقیقی آماده شود، به ویژه با توجه به نظامیان ایران من فکر می کنم که ما نفوذ خود را در این گروه به مقدار زیادی دست کم گرفته ایم و به طور واقعی ارزیابی نکرده ایم. من گمان نمی کنم که ما خودمان باید نام وزیران را ببریم ولیکن نقش ما در این میان ممکن است بسیار فعالانه تر باشد. مثلاً ما می توانیم یک کمیته 6 یا 8 نفری از سرشناسان (شامل نماینده خمینی) دعوت کنیم تا یک راه حل ایرانی تهیه کننده و ما از آن پشتیبانی خواهیم کرد. اعم از اینکه این راه حل یک سلطنت مشروطه باشد یا یک نیابت سلطنت، ما باید حاضر باشیم که روی آن صحه بگذاریم.
تصور می کنم که شما از فهرست پرسش های فوق سری که در پایان هفته جاری برای شاه فرستاده شد، اطلاع دارید. این فهرست به من نشان داده نشده است. این نمایش سطح عدم اعتمادی است که در کاخ سفید نسبت به وزارت امور خارجه (و از نظر خودخواهی من فکر می کنم نسبت به خودم) وجود دارد. من متأسفم از اینکه ما وقت گرانبهایی را هدر می دهیم و سیل حوادث ممکن است ما را با خود ببرد و ایالات متحده آمریکا را از فرصت بازیابی موقعیت خود در ایران محروم کند.
من شاید بیش از آنکه باید و شاید به یک قطعه کاغذ اعتماد نشان داده ام، ولی به هر صورت شک دارم از اینکه آینده ای داشته باشم. من میل دارم از شما تقاضا کنم به خاطر پرورش جوانان از من حمایت کنید.
خطرات هرچه باشند من معتقدم که دادن ارزیابی صمیمانه من درباره شکل گرفتن اوضاع در جبهه ایران در این روزها از طرف من به شما حائز اهمیت است.
ضمیمه: نسخه یادداشت برای ساندرز
ارادتمند شما - هنری پرشت
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!