Post
12131
از:
متفرقه
به:
1336-07-20- 1957-10-12
متن سند
استفاده اداری محدود
نامه هوایی
از : کنسولگری آمریکا اصفهان
12 اکتبر 1957
به : وزارت امور خارجه واشنگتن
برابر با 20 مهر 1336
موضوع : نظریات یک روشنفکر اصفهانی
طی یک مدت شش ماهه این گزارشگر و سایر مأموران کنسولگری با دکتر عبدالرحمن برومند از اعضای یک خانواده سرشناس و ثروتمند اصفهان آشنا گردیده اند، کنسولگری احساس می کند که بعضی از مشاهدات دکتر برومند ممکن است، برای وزارتخانه ارزش داشته باشد. زیرا او نماینده طرز فکر بسیاری از فرزندان خانواده های اصل و نسب دار است که در غرب تحصیل کرده اند. و ظاهرا به طور روزافزونی درباره شرایط ایران نگرانی پیدا می کنند.
دکتر برومند حدودا 33 سال دارد. وی متأهل است و یک فرزند به علاوه یکی دیگر در راه دارد.
همسرش از خانواده کازرونی است که یکی از ثروتمندترین خانواده های اصفهانی است. او در مدارس ولایت خود و دانشگاه تهران که در آن حقوق خوانده تحصیل کرده است پس از اخذ لیسانس وی عازم سوئیس شد و در آنجا در دانشگاه ژنو ثبت نام کرد و در سال 1335 در رشته حقوق بین الملل مدرک دکتری گرفت. رساله وی این عنوان را داشت: (متن اصلی به زبان فرانسه است - م) «ماهیت غیرمذهبی قانون اساسی» او از زمان بازگشت به ایران خود را مشغول به اداره املاک وسیع خانوادگی با همکاری چهار برادرش کرد، با مرگ ناگهانی پدرش محمد برومند در بهار گذشته این مسئولیت باز سنگین تر شد. به هر حال با بازگشت برادر پنجم وی از ایالات متحده که در آنجا کشاورزی می خوانده آقای برومند اینک قادر خواهد بود که از اصفهان به تهران بیاید تا پیش از شناخته شدن به طور رسمی به عنوان یک وکیل
ص: 694
واجد صلاحیت در دفتر حقوقی شهیدی (نام اول مشخص نیست) کارمندی کند. او و همسرش هر دو فرانسه را خوب تکلم می کنند، همسر وی در اروپا همراه شوهرش بود و برای وی معاشری مناسب و صمیمی است. آنها هیچ به انگلیسی صحبت نمی کنند.
پدر آقای برومند یکی از ملاکان مترقی ناحیه اصفهان دانسته می شد و مجتمع چهار دهکده ای که این خانواده داراست به عنوان نمونه ای برای سایر ملاکان نشان داده شده است. این گزارشگر چهار مسافرت به این دهکده ها داشته است آنها حدودا زمینی به مساحت 6000 جریب مربع را در حول جاده آسفالت جدیدی که از شمال منتهی به تهران می شود اشغال می کنند. تشکیلات این دهکده ها و کوششی که برای بهبود اوضاع زارعان به عمل آمده او را تحت تأثیر قرار داده اند.
زارعان آنجا از تمام زارعانی که این گزارشگر در جاهای دیگر دیده ظاهرا تمیزتر و شادتر بودند و صفوف خانه های دو اتاقه هر یک با باغ مخصوص و اصطبل های جداگانه اش برای احشام توسط ساکنینش در وضع خوبی حفظ شده اند. این ملک یک مسجد - مدرسه در خود دارد که خانواده برومند آن را بر پا داشته اند که از ساختمان خوبی برخوردار است. آب از یک قنات عظیم تأمین می شود و به یک خزینه جاری می شود، در آنجا برای توزیع به چهار دهکده که پدر خانواده به هر یک از چهار پسر بزرگتر خود اختصاص داده به چهار قسمت مساوی تقسیم می شود. او در نظر داشت دو دهکده دیگر نیز در زمین های جدیدی که پیش از مرگ خود خریده بود برپا کند. او امید داشت که این دو را قسمت دو پسر کوچکتر خود کند. از زمان مرگ وی، برادران برومند این طرح را ادامه داده اند. به هر حال، به استثنای بزرگترین برادر، بقیه پسرها در خارج تحصیل کرده اند یا خواهند کرد. اینکه آیا آنها حاضر خواهند شد در اصفهان بمانند و مقام آقایی ده را به خود گیرند یا نه باید منتظر ماند و دید. این واقعیت که دکتر برومند می خواهد هرچه زودتر عازم تهران شود ممکن است نشانه خوبی از طرز فکری باشد که بقیه به محض چشیدن مزه زندگی مجهزتر پیدا می کنند. مثلاً، برادری که به تازگی از ایالات متحده بازگشته خیلی ناراضی است و می خواهد به آنجا بازگردد تا تحصیلاتش را که با مرگ پدرش قطع شده بود، ادامه دهد. به این ترتیب، احساس متعبدانه اینکه طرحهای پدرشان باید به اتمام برسد ممکن است، در قبال خواستهای شخصی آنها ضعیف گردد.
با این وصف خانواده برومند همچنان یکی از خانواده های مهم اصفهان باقی خواهد ماند. یکی از عموهای آنها، محمدباقر برومند در حال حاضر نماینده اصفهان در مجلس است. یک خویشاوند نزدیک دیگر به نام سرهنگ ابوتراب برومند، اخیرا رئیس ستاد سرفرماندهی لشگر پنج پیاده بود و یکی دیگر از خویشاوندها هم به نام آقای سرهنگ سیف اله برومند در حال حاضر مسئول رکن 2 (اطلاعات و امنیت) همان لشگر است.
این گزارشگر احساس می کند آرایی که دکتر برومند در مذاکرات اظهار کرده در لفافه نمایانگر بسیاری از طرز فکر طبقه به اصطلاح روشنفکر و لیبرالی است که او در مسافرتش به اصفهان با آن مواجه شد. اینکه اکثریت افراد این گروه کوچک اما بالقوه با نفوذ از وضع موجود ناراضی اند امری شناخته شده است. به هر حال این واقعیت که بسیاری از آنها شروع کرده اند به اینکه با مقامات کنسولگری با صداقت و اشتیاق بیشتری حرف بزنند، ظاهرا حکایت دارد که آنها از وقوع هرگونه تغییر دارند ناامید می شوند، اگر رژیم فعلی قدرت خود را باز هم منسجم تر کند، در نتیجه آنها سعی می کنند با آمریکا بیشتر ارتباط داشته باشند
ص: 695
به این امید که از راه حل رادیکالی اجتناب کنند، بسیاری از ایشان می ترسند در صورتی که کاری صورت نپذیرد در چند سال آینده این راه حل جامه عمل به خود پوشد. ممکن است هنگامی که مثلاً آنها درباره نقش انگلیسی ها در امور خود بحث می کنند، استدلال این افراد ساده لوحانه یا بدون واقع بینی به نظر آید، اما به نظر این گزارشگر آنها آدمهای صادقی هستند و باید حرفشان را شنید. چون همانطور که خود آنها می گویند «شاید با تحلیل شما جور در نیاید، اما این شیوه ماست و در اوضاع حاضر هیچ چیز نمی تواند ما را از اشتباه عقایدمان بیرون آورد».
این نویسنده مدت کوتاهی است که آقای برومند را می شناسد و خانواده اش را از کمی جلوتر می شناسد. او خود یا خانواده اش را گروهی رادیکال نمی داند.
در عوض آنها از طبقه بالای ثروتمندی هستند که آنها را به داشتن افکار محافظه کارانه تری از الآن سوق می دهد.
این گزارشگر در مقامی نیست که صریحا بگوید هرچه که آقای برومند و خانواده اش و دوستانش در مذاکراتی که داشته ایم اظهار داشته اند، طرز فکر هر یک از افراد مشمول این گروه به خصوص روشنفکر یا لیبرال را منعکس می سازد. او معتقد است که آنها نمونه نوعی خوبی برای گروه هستند و افکار و معتقدات یقینی این گروه را به خوبی نشان می دهند. بنابراین وی معتقد است که تماس بیشتر با دکتر برومند و آقای آتش (نام اول مشخص نیست) (این فرد توسط آقای برومند به آقای سالتزمن و گزارشگر معرفی شد) (پاورقی - دوست همفکر دکتر برومند از اهالی اصفهان) ممکن است. فقط برای اطلاع وزارت خارجه از فعالیتها و عاقبت گروهی که تا به حال حاضر نبوده خود را به کنسولگری نشان دهد. ارجمند باشد. حائز اهمیت است حداقل برای این گزارشگر که از بین گروه های مختلفی که کنسولگری در چند هفته گذشته در رابطه با موج بازداشتهای اعضای حزب ایران و نهضت مقاومت ملی تماس گرفته تنها آقای برومند و آقای آتش مطلع بودند و توانستند تخمین کلی از تعداد دستگیرشدگان بدهند. به طوری که گزارش شده این بازداشتها تحت یک پوشش فوق العاده مخفیانه صورت پذیرفتند.
کنسولگری وزارتخانه و سفارتخانه را از ملاقات های آینده با سایر کسانی که آقای آتش گفته، به مأمورین کنسولگری معرفی خواهد کرد و به احتمال قوی اعضاء یا سمپاتهای حزب ایران یا نهضت مقاومت ملی هستند، مطلع خواهد نمود.
لطفا سه یادداشت مذاکره را که ضمیمه شده اند و مبنای این نامه هستند، ملاحظه کنید. مذاکرات به فارسی و فرانسه صورت گرفتند.
فرانکلین جی کرافورد کنسول آمریکا ضمائم سه یادداشت مذاکره پخش به سفارت آمریکا تهران وزارتخانه لطفا به خرمشهر، تبریز و مشهد ارسال کنید
ص: 696
کنسولگری امریکا - اصفهان
استفاده اداری محدود یادداشت مذاکره بین آقای عبدالرحمن برومند و مأمور گزارشگر مذاکره ذیل بین آقای برومند و مأمور گزارشگر طی دیدار گروهی از مقامات کنسولگری و همسرانشان از ملک آقای برومند صورت پذیرفت.
آقای برومند پرسید آیا خبر فراخوانده شدن سفیر چین در آتیه نزدیک صحت دارد. هنگامی که گفته شد کنسولگری خبر از هیچ تعویض پست قریب الوقوعی ندارد برومند پاسخ داد که اصفهان پر از شایعات است و مشکل بتوان یکی از آنها را باور نمود. گزارشگر سپس پرسید آیا این شایعه که اعضای حزب ایران و نهضت مقاومت ملی اخیرا در اصفهان دستگیر شده اند، هیچ حقیقت دارد. برومند پاسخ داد که او نیز همین شایعه را شنیده بود، اما تا آنجا که اطلاع دارد این شایعه حقیقت ندارد. او افزود که شنیده است دستگیری ها در تهران بوده اند.
آنگاه مذاکره به بحث کلی درباره اوضاع داخلی ایران تبدیل شد. برومند گفت که اوضاع بد است و هیچ امیدی نیست که با وجود رژیم فعلی هیچ بهبودی حاصل شود، او گفت که افراد لیبرال ایران چشم به ایالات متحده دوخته اند تا به نحوی بر دولت حاضر فشار آورد و به اختناقی که ایران را دربرگرفته خاتمه دهد.
ایرانیان از تجارب گذشته انگلیسی ها و روس ها را می شناسند و نمی توانند انتظار داشته باشند که آنها در قبال شرایط داخلی ایران بی علاقه باشند. از طرف دیگر، ایالات متحده خواستار چیزی که ایران دارد نیست و به این دلیل ایرانیان می توانند به او اعتماد کنند بهر حال اگر ایالات متحده به همراهی خود با طبقه حاکم فعلی ادامه دهد، نظر مساعدی را که به آن مبذول می شود از دست خواهد داد.
هیچ ایرانی متفکری قادر نیست به سیاست خارجی فعلی اعتراض کند با این وجود اگر آزادی داخلی بیشتر اجازه داده نشود، ممکن است مردم ناامید شوند و برای حل مشکلات خود به رادیکالها روی آورند این به خوبی می تواند بر تعهدات بین المللی ایران تأثیر بگذارد.
مصدق میهن پرست حقیقی بود، ولی در طول مدت خیلی کوتاهی بسیار سریع حرکت کرد. او همچنین دربار را که هنوز هم قدرتی است که باید در ایران آنرا به حساب آورد پشت سر گذاشت. بهر صورت اگر اوضاع بهتر نشود شاه ممکن است حمایت عمومی را از دست بدهد.
او ادامه داد و افزود که آمریکائیان بایستی با ایرانیان لیبرال بیشتری تماس بگیرند و به آنها کمک کنند. او در خواست کرده بود که گزارشگر وی را به بعضی از دوستانش در سفارت معرفی کند تا اینکه وی بتواند در طول مدتی که در تهران است تماسش را با آمریکائیان حفظ کند. در عوض اگر کارمندان سفارت مایل باشند که ایرانیانی که همانند او فکر می کنند ملاقاتی داشته باشند وی از فراهم کردن ترتیبات آن خوشحال خواهد شد.
گزارشگر به آقای برومند خاطر نشان کرد که هر تغییری در وضع موجود ممکن است که احتمالاً موقعیت اجتماعی مالی خانواده اش را تحت تأثیر قرار دهد. برومند جواب داد که متوجه این مطلب شد، ولی به عنوان یک میهن پرست خالص، وی باید حقایق را آن طوری که هست بیان دارد.
او چنین نتیجه گیری کرد که شاه بایستی یک پادشاه ملزم به قانون اساسی باشد و دولت را به افراد جوانتر و
ص: 697
صادق تر بسپارد.
او گفت که اعضاء حزب ایران و نهضت مقاومت ملی میهن، پرستان واقعی هستند که می توانند و باید به ایران حکومت کنند. آنها کمونیست نیستند، افراطی هم نیستند. دولت حاضر می خواهد مانند گذشته پیش برود و این بتدریج می رود که امید رهبران بالقوه جوانتر را از اینکه بدون انقلاب می توان تغییراتی ایجاد نمود از بین برد.
از کنسولگری امریکا - اصفهان استفاده اداری محدود یادداشت مذاکره بین دکتر عبدالرحمن برومند، آقای جوزف ساتزمن، مأمور سیاسی کنسولگری و مأمور گزارشگر مذاکره ذیل به تاریخ 13 مهر 1336 بین دکتر عبدالرحمن برومند، جوزف سالتزمن، مأمور سیاسی کنسولگری و مأمور گزارشگر در محل کنسولگری صورت پذیرفت. پس از تعارفات معمول دکتر برومند بحث پیشین خود را با اظهار این نکته ادامه داد که ارتش اگر واقعا بخواهد می تواند داد شاه(1) را به تصرف خود درآورد اما سیاست خارجی ارتش را از به راه انداختن یک مبارزه تمام عیار علیه اشرار باز می دارد. این برای دلسرد کردن امریکائیها و سلب حیثیت مردم ایران در نظر ایالات متحده است.
هنگامیکه گزارشگر در مورد درستی این تبیین اظهار تردید کرد، برومند پاسخ داد که شاید این تبیین اشتباه باشد اما او و بسیاری دیگر همین را باور دارند و باور مردم از آنچه که واقعا حقیقت دارد مهمتر است.
او ادامه داد که فساد گسترده است اما هیچ کس اهمیت نمی دهد چون دولت می داند قدرت های زورمندی که نمی خواهند ناظر ترقی ایران باشند از او حمایت می کنند. خواسته شد که این قدرتها را مشخص کند او جواب داد با اینکه از انگلیسیها بدش نمی آید ولی احساس می کند که آن قدرتها انگلیسی ها و تا حدی هم روسها باشند. وی افزود این فساد به نفع افراطیون تمام می شود.
دکتر برومند در ادامه حرف هایش گفت که در حال حاضر ایران تعداد کمی کمونیست دارد که اکثر آنها در تهران، اصفهان و شمال هستند. اگر انتخابات آزاد برگزار شوند هیچ کمونیستی به مجلس راه نخواهد یافت. قدرتهای کشاورزی انتخابات را کنترل خواهند کرد و این گروهها قویا مخالف کمونیست هستند.
حتی در شهرها عناصر لیبرال با کمونیسم مخالفند و از طرفداران آن حمایت نخواهند کرد. اگر اکنون بتوان رهبران میانه رو را بر مسند قدرت نشاند، آنها خواهند توانست برنامه دولت خوبی را به اجرا درآورند. این برنامه شامل اخراج مقامات فاسد دولتی و گردآوری مالیات با مراعات درستکاری و عدل خواهد بود.
پرسیده شد چگونه ارتش با طرح های افراد دارای طرز فکر لیبرالی در ایران تطابق می یابد، اوجواب داد که ارتش در کشور هیچ نفوذ حقیقی ندارد، اکثر افسران فاسدند و هرچه را که شاه به آنها بگوید، انجام خواهند داد. بقیه مثل لیبرال ها فکر می کنند و از هر دولت درستکار حمایت خواهند کرد.
سؤال شد از او آیا چیزی از رخنه کمونیست ها به حزب ایران یا نهضت مقاومت ملی خبر دارد او جواب داد که سران آنها از تاکتیک های کمونیست ها خبر دارند و چند کمونیستی که هستند، شناخته شده اند. او شخصا با بسیاری از اعضاء حزب ایران و نهضت مقاومت آشناست و مطمئن است که آنها کمونیست نیستند. او خودش عضو حزب نیست، اما نسبت به مقاصد این گروه ها همفکری دارد. پرسیده شد که او چه
ص: 698
کسانی را نماینده همکاران این گروه ها می داند، او پاسخ داد الهیار صالح، عزالدین کاظمی، معظمی (نام اول مشخص نیست) و تیمسار ریاحی، فرمانده پیشین سپاه شیراز که اینک در ستاد مشترک مقامی دارد.
در حال حاضر 95% طبقه تحصیلکرده مردم طرفدار آمریکا هستند، ایالات متحده باید از این گروهها حمایت کند وگرنه این گروهها توهماتشان از بین خواهد رفت. آمریکاییها نباید از تغییرات بترسند، چون تغییرات فقط ایران را قویتر خواهد کرد که این مقصود سیاست آمریکا در خاورمیانه است. به هر صورت، اگر آنها از این افراد حمایت می کنند باید این کار را حالا کنند نه بعد از اینکه آنها به قدرت رسیدند.
از دکتر برومند سؤال شد آیا می تواند ترتیب ملاقاتی با بعضی دوستانش که زندگی مشابه او دارند و همین طور فکر می کنند، بدهد. در آغاز او نسبتا بی میل بود، اما عاقبت موافقت کرد که درباره آن فکر کند و کنسولگری را در جریان بگذارد
از کنسولگری آمریکا - اصفهان استفاده اداری محدود یادداشت مذاکره بین دکتر عبدالرحمن برومند، آقای آتش (نام اول مشخص نیست)، سه تن از برادران برومند، آقای جوزف سالتزمن و مأمور گزارشگر.
مذاکره ذیل به تاریخ 18 مهر 1336 در منزل برومند در اصفهان بین آقای عبدالرحمن برومند، آقای آتش (نام او مشخص نیست)، سه تن از برادران برومند، آقای جوزف سالتزمن و مأمور گزارشگر صورت پذیرفت.
دکتر برومند پس از معرفی آقای آتش و برادرانش تحت همان لفافه مذاکرات قبل شروع نمود، او گفت مردم ایران رو به ناامیدی می روند، در آینده نزدیک یا در دوران زندگی فرزندانشان اوضاع بهبود خواهد یافت. از آنجایی که دولت جوابگوی مردم نیست، مردم نیز به نوبه خود برای دولت هیچ احساس علاقه یا احترام ندارند. اگر رهبران فعلی عوض شوند، آنگاه این امر به زیردستان در ادارات مختلف تأثیر خواهد گذاشت. مثلاً اگر وزیر مالیه کاملاً درستکار باشد. آنهایی که زیردست او هستند خواهند ترسید که مرتکب اعمال غیر درستکارانه بشوند. با این وجود، مصادر قدرت اکنون فاسدند و تا زمانی که سیاست خارجی بریتانیا به طور ملموس و یا به صورت دیگری آنها را سرکار نگهدارد، فاسد باقی خواهند ماند. در گذشته ایالات متحده دلسردیهایی از ایران داشته و به نظر برومند و آتش همه اینها کار انگلیسیها بود. او بیشتر توضیح داد که شکست هیئت شوستر، قتل معاون کنسول در سالهای 20 و اخیرا نیز قتلهایی که در دادشاه روی داده بودند نمونه هایی از فعالیتهای طرفداران انگلیسیها بود که نمی خواهند ایالات متحده در اینجا بماند مبادا که موقعیت ایشان متأثر گردد. اگر ایالات متحده برای تغییر اوضاع کاری انجام ندهد، خیلی امکان دارد که ایران تبدیل به یک سوریه گردد. ایالات متحده باید از وقوع این امر جلوگیری کند.
هرگاه که یک نفر در ایران فکر خود را ابراز می کند، دولت فورا او را متهم به کمونیست بودن می کند، اما بسیاری از مردمی که در حال حاضر در تهران دستگیر می شوند، کمونیست نیستند. اگر آنها کمونیست بودند، دولت مانند گذشته آن را در روزنامه ها اعلام می کرد. به این جهت این کار را نمی کند که از نظر مردم می ترسد. هنگامی که پرسیده شد، تعداد افراد درگیر در جریان چند نفر است برومند جواب داد که او رقم
ص: 699
50 نفر را شنیده اما آتش حرف او را قطع کرد و گفت که صبح شنیده که تاکنون 70 نفر بازداشت شده اند.
برومند حرف خود را از سر گرفت که اگر این سرکوب ادامه پیدا کند و اگر ایرانیان مشاهده کنند که ایالات متحده به تسکین آن توجهی ندارد، ممکن است که در دو یا سه سال آینده آنها به دیگرانی که در مورد آن کاری می کنند، روی بیاورند.
برومند پرسید در رابطه با تمام پولی که آمریکا به ایران سرازیر نموده چه نتایج مثبتی را می توان انتظار داشت. برادر برومند حرف او را برید و گفت اگر این پول در مبالغ کوچک به افراد مشخص داده می شد، از آن استفاده بهتری به عمل می آمد. اگر او از این پول می داشت، می توانست پنج ده دیگر مانند آنکه الآن دارد بین اصفهان و مورچه خورت در جاده تهران بسازد.
برومند آنگاه گفت: بریتانیا و آمریکا باید در غرب با هم دوست باشند، اما در خاورمیانه ایالات متحده باید سیاست جداگانه ای را دنبال کند. پرسیده شد سیاست آمریکا در قبال ایران چه باید باشد برومند جواب داد، که آمریکا باید افراد لیبرالتری را مسئول دولت کند. سؤال شد که برای نیل به این از چه روش باید استفاده جست، او جواب داد همان روش که چهار سال پیش برای به قدرت رساندن زاهدی به کار گرفته شد، حالا هم باید از آن استفاده گردد.
سپس آتش گفت که خیلی افراد در ایران از اظهار نظریات حقیقی خود به آمریکاییها یا معاشرت با آنها واهمه دارند. مثلاً از او خواسته شده بود که هنگام گشایش انجمن ایران و آمریکا به آن بپیوندد اما او امتناع ورزید، همان طور که از پیوستن به هر جای دیگر امتناع می ورزد. او می داند همان گروه کوچک همه چیز را کنترل می کند و آنها حقیقت را از زبان کسی نمی شنوند و نخواهند شنید. آقای برومند در این اثنا گفت که افراد خوبی دور آمریکاییها نیستند و در نتیجه آنها حقیقت را نمی شنوند. آنگاه گزارشگر جواب داد که آمریکاییها به خوبی اطلاع دارند که وضع فعلی چگونه است و چه کسی به طور صحیح آن را ارائه می کند و چه کس نمی کند. با این وجود آمریکاییها خود را در یک موقعیت بسیار سخت مشاهده می کنند و فرق بین توصیه و دخالت، کوچک اما بسیار خطیر است. برومند جواب داد که میانه روهای ایران از آمریکاییها نمی خواهند که دخالت کند، بلکه آنها می خواهند که به جای رهبری فعلی افرادی بیایند که به آمریکاییها نه به عنوان کارفرما بلکه دوست بنگرند. تفاوت بین یک مستخدم حقوق بگیر با یک دوست نیز مبهم است.
خصوصا امروز که ایالات متحده در سازمان ملل و سایر جاها به دوستان حقیقی نیازمند است.
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!