Post
14762
از: سی.سی.فینچ،
متفرقه
به: آقای روی ام ملبورن ـ آقای جون اچ. استیوتسن
1330-09-18- 1951-12-10
متن سند
حزب زحمتکشان - 3
یادداشت
از: سی.سی فینچ
به: آقای روی ام ملبورن - آقای جون اچ. استیوتسن
تاریخ: 10 دسامبر 1951 - 1330/09/19
موضوع: گفتگوی سی.سی. فینچ با دکتر سپهبدی
روز 10 دسامبر من با دکتر سپهبدی گفتگویی داشتم. او از مأمورین حزب کارگران ایران و از دوستان نزدیک دکتر بقایی است. سپهبدی و بقایی هر دو از اعضای مدرس دانشگاه تهران در مدت چند سال بوده اند. آنها دارای روابط شخصی نزدیکی با یکدیگر هستند. بنابراین من معتقدم که می توان به طور یقین
ص: 65
تصور کرد که سپهبدی درباره حزب کارگران ایران به عنوان یک فرد مجاز صحبت می کند.
دکتر سپهبدی گفتگو را با اعلام این مطلب که حزب کارگران ایران از چهار کاندیدای تحت سرپرستی خود پشتیبانی می کند، آغاز کرد. این چهار نفر عبارتند از: آقای یاسری (حوزه اهواز)، دکتر گوشه گیر (حوزه دزفول)، دکتر بقایی (تهران) و دکتر سپهبدی (تهران).
دکتر سپهبدی چندین بار این مطلب را تکرار کرد که جبهه ملی به خودی خود یک حزب نیست، بلکه می توان گفت نماینده «منافع وسیع همه طبقات مردم» است. سپهبدی و بقایی هر دو در یک کوشش ظاهری برای پشتیبانی عملی سیاسی از جبهه ملی در تشکیل یک کمیته ویژه با عضویت بین 10 تا 12 نفر برای «نظر مشورتی دادن» به دکتر مصدق و پشتیبانی از او مؤثر بوده اند.چهار گروه عمده که در این کمیته نماینده دارند به ترتیبی که سپهبدی آنها را ذکر کرده است عبارتند از:
1- پیروان کاشانی 2- حزب کارگران ایران
3- حزب ایران 4- اصناف بازار
در میان آنهایی که در این جلسات شرکت می کنند آقایان: حسینی، اللهیار صالح، نریمان، مشاور، مکی و کاشانی هستند. این گروه دارای مأمورین منظم نیست و روند پارلمانی و مکان و زمان معینی برای تشکیل جلسه ندارد.
دکتر مصدق در جلسات این گروه شرکت نمی کند برای آنکه، طبق اظهار سپهبدی او رئیس حکومت است و نمی تواند در سیاست درگیر شود. هنگامی که ملا کاشانی در جلسات شرکت می کند او همیشه، با آراء علنی شرکت کنندگان در جلسه، به ریاست آن جلسه ویژه انتخاب می شود و این به علت موقعیت برجسته او در امور ایران است.
بعداً در جریان گفتگو سپهبدی به نحو غیر مستقیم به کمیته اشاره کرد و خاطرنشان ساخت که هدف بعدی این کمیته بر پا کردن یک «گروه از روشنفکران علاقمند به اصلاحات اجتماعی و اداری» است.
من همچنین با سپهبدی درباره نقشی که حزب کارگران ایران، در تظاهرات و آشوب 6 دسامبر (16 آذر) داشت، بحث کردم. او گفت که برای من حتماً لازم است که به این مطلب پی ببرم که مبارزه بین حزب کارگران ایران و حزب توده یک مبارزه ایدئولوژیک است، و مبارزه ای نیست که به نحو رضایت بخشی از طریق اعمال زور فیزیکی حل شود. دکتر سپهبدی همچنین مدعی شد که برنامه سیاسی حزب کارگران ایران بر اساس سوسیالیسم علمی استوار است، ولی او همچنین اعلام داشت که نیازهای اجتماعی در ایران به قدری زیاد و ضروری است که اقدامات «پویاتری» برای ایران لازم است. تا انگلستان. در واقع، هرچند او این کنایه ها را به کار برد، در عین حال روشن ساخت که فلسفه ادعایی سوسیالیستی حزب کارگران ایران اساسا چپ گراتر از فابیان ها و بیشتر شبیه فلسفه سوسیالیستی سندیکالیست های فرانسه و انگلیس در نیمه دوم قرن نوزدهم است.
پس از بحث و مجادله مفصلی درباره دشواری های روشنفکران در ایران امروز، دکتر سپهبدی ناگهان به مناسبت آشوب و تظاهرات 16 آذر گفت که حزب کارگران ایران البته نباید به عنوان یک حزب مسئول اقدامات افرادی از اعضای این حزب باشد و اگر هر عضوی در جریان تظاهرات دست به خشونت زده است قابل تأسف است، و آنهایی که مقصر هستند باید به مجازات برسند. او همچنین اعلام داشت که هر چند مسابقه بین حزب کارگران ایران و کمونیست ها ایدئولوژیکی است نه فیزیکی. در عین حال (بعداً)
ص: 66
ممکن است لازم باشد که همه نیروهای دموکراتیک در ایران، کمونیست ها را به طور فیزیکی مجازات کنند تا آنها را وادار به درک معتبر بودن ایدئولوژی، اهمیت، و قدرت مخالفانشان نمایند.
دکتر سپهبدی در تمامی جریان مصاحبه کاملاً آرام و با اعتماد به نفس و دارای زبان چرب و نرم بود. او با پاسخ های آماده خود تسلسل خط سؤالاتی را که ممکن بود از او بشود، پیش بینی می کرد. او از من خواست وقت ملاقات دیگری برای بحث درباره فعالیت های جاری حزب کارگران ایران به او بدهم. من به طور آزمایشی ترتیبی دادم که در منزل خودش روز 23 آذر با او ملاقات کنم، مگر اینکه سفارت ایران ایرادی در این باره داشته باشد.
سی.سی.فینچ
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!