Post
32575
از:
متفرقه
به:
متن سند
ص: 724
لایحه تصویب تحصیل 200 میلیون دلار کمک نظامی آمریکا، در جلسه 111 مجلس شورای ملی به تاریخ 14 آبان 1343 (5 نوامبر 1964)، مطرح و تصویب شد. در این جلسه تعدادی از نمایندگانی که علیه لایحه کاپیتولاسیون صحبت کرده بودند، طی نطقهایی تمامی مخالفتهای خود را پس گرفتند و شروع به تعریف و تمجید از این لایحه نمودند. آن گونه که در سندهای بعدی خواهد آمد این تغییر موضع در اثر تهدید شاه به عمل آمد و نشان داد که نمایش مضحک دمکراسی و بازی اکثریت - اقلیت در مجلس شورای ملی آن زمان تا چه حد بی پایه و مسخره بوده است. به همین خاطر متن سخنان نمایندگان مخالف در تأیید لایحه کاپیتولاسیون چاپ گردید.
بیانات قبل از دستور آقایان: رامبد - زهتاب فرد - دکتر شفیع امین رئیس - نطقهای قبل از دستور را شروع می کنیم. آقای رامبد تشریف بیاورید.
رامبد - در ابتدای این هفته به مناسبتی تصادفا در مجلس سنا بودم. جناب آقای نخست وزیر ضمن بیاناتی که در پیرامون لایحه تقویت قوای دفاعی می فرمودند، مطالبی هم بسیار مفصل و مشروح و جالب درباره لایحه ای که چندی قبل از مجلس گذشت، ایراد فرمودند. حزب و فراکسیون حزب مردم به بنده مأموریت دادند که نظرات حزب مردم و فراکسیون مردم را در این جلسه به عرض مجلس شورای ملی برسانم. استماع بیانات ایشان در پیرامون مطلب مورد بحث برای هر شنونده ای، تصور می کنم احساسی به وجود می آورد که من به سهم خودم باید عرض کنم که هم متشکر شدم و هم گله مند، هم خوشوقت و هم متأسف. متشکر گردیدم از این جهت که بیانات مشروح و مفصل و جالب ایشان حاکی از مطالبی بود که اطلاع از آن مطالب برای هر ذی علاقه، موجب رفع شبهه و ابهام و شک و تردید و گلایه و نگرانی می گردید که برای مثال جملاتی چند از عین بیانات آقای نخست وزیر را یادآور می گردد:
«چند ماه پیش لایحه ای بود تا برای اعطاء مصونیت سیاسی که خاص مملکت ما نیست که در کلیه کشورهای جهان مراعات می شود به عده ای از مستشاران نظامی آمریکا که در خدمت ارتش ایران هستند، اعطاء شود.»
ص: 725
همچنین در جای دیگر، بیانات ایشان حاکی از آن است:
«که علاوه بر کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی که بنده اسامی آنها را می گویم مانند کانادا - انگلستان - فرانسه - بلژیک - هلند - لوکزامبورک - جمهوری فدرال آلمان - دانمارک - ایسلند - نروژ - ایتالیا - یونان - ترکیه - پرتغال - که قراردادهای نظامی بسته شده است، به تمام افراد نظامی آمریکا و پرسنل آمریکا و کلیه افرادی که در خدمت آن دستگاه هستند، مصونیت کامل سیاسی داده شده است.
در صورتی که در این لایحه که به تصویب مجلسین رسید طبق معاهده وین که 68 مملکت زیر آن را امضاء کرده اند و باوجدان راحت و روشن آن را امضاء کرده اند، طبق آن ماده فقط یک مصونیت ناقص یعنی مصونیت در حین انجام وظیفه داده شده است، حتی مصونیت مدنی برای مستشاران آمریکایی در خدمت ارتش ایران اعطاء نشده است و کلیه مواردی که برای تأمین حقوق افراد ایرانی ضروری است، در اختیار محاکم صالحه ایران است. فقط این افراد در حین انجام وظیفه چون ما خواهان انجام وظیفه آنها هستیم و اگر اتفاقی بیفتد دارای مصونیت سیاسی هستند و از مصونیت سیاسی بین المللی استفاده می کنند».
ایشان در دنباله بیانات خود، چنین اضافه کردند.
«فرانسه - یونان - پاکستان - ژاپن - اندونزی - لیبی - اتیوپی - و سایر ممالک متشابه اینها در آسیای جنوب شرقی و آفریقا و غیره این قراردادها را بسته اند، حتی به معاهده بین المللی اشاره نکرده اند و قرارداد دو جانبه بسته اند و مصونیت کامل داده اند».
و بالاخره دیگر اظهارات جناب آقای نخست وزیر حاکی است:
«این امتیاز فقط به رئیس و اعضای هیئت مستشاری داده شده و شامل خانواده و کارمندان غیر فنی هیئتهای مستشاری نخواهد بود. بدین ترتیب حتی از اغلب کشورهایی که مصونیت کامل سیاسی داده اند بسیار کمتر، ساده تر و در چهارچوب یک معاهده بین المللی است و شامل مصونیت مدنی و مصونیت خارج از حین انجام وظیفه آنها هم نیست » آنچه بیان شد اظهارات آقای نخست وزیر بود که هر شنونده به اختصار سه مطلب را از آن به خاطر می سپارد.
اولاً - تنها ایران نیست و ممالک امثال فرانسه - انگلستان - آلمان غربی - ایتالیا - هلند - دانمارک و غیره قراردادهای متشابهی برای استفاده از مستشاران نظامی آمریکایی دارند.
ثانیا - شرایط و امتیازات مورد نظر در کشور ایران به مراتب کمتر، محدودتر و ساده تر از کشورهای نامبرده است.
بالاخره ثالثا - این شرط در استخدام از یک طرف، شامل خانواده مستشار نمی گردد و از طرف دیگر در مورد خود مستشار هم امتیازات مربوطه به کارمندان اداری و فنی مشروحه در قرارداد وین را محدود کرده اند به وظایف مربوط به خدمت آنها، نه در غیر خدمت است.
استناد به این توضیحات برای هر کس که وارد به مطلب نبوده باشد، بسیار مفید و از نقطه نظر اجتماع به نظر بنده لازم می بود و از این جهت است که به سهم خود از جناب آقای نخست وزیر تشکر می کنم. واقعا هم در خارج از مجلس در پیرامون این لایحه که خود ما در حدود هفت هشت ساعت موافق و مخالف، سطر به سطر، جمله به جمله بحث کردیم و کلمه به کلمه اطلاع داریم. مطالبی به گوش می رسد که به هیچ وجه من الوجوه ارتباطی با این لایحه ندارد (صحیح است).
ص: 726
اما بحث دوم، چرا گله مندم. من صورت مجلس مذاکرات جلسه مربوطه را در مجلس شورای ملی مجددا به دقت قرائت کردم. با آن سیاست و کیاستی که در کار هر دولتی لازمه پیش بینی و پیش گیری در امور اجتماعی و مملکتی است، می بایستی از ابتدا مورد نظر متصدیان امر قرار می گرفت و به ازای آنچه گذشت و تکرار و تجدیدش موردی ندارد، از ابتدا اذهان عمومی روشن و از امکان بروز هر شایعه ای خلاف واقع جلوگیری به عمل می آمد و هم اکنون با وجود آنکه احتمالاً نمایندگان محترم مجلس شورای ملی از مطالعه مشروح مذاکرات مجلس سنا اطلاع حاصل فرموده اند و در جراید هم درج گردیده، عنوان مطلب در مجلس شورا را نیز مفید می دانم، شاید هم تأخیر شده باشد، به هر حال بهتر است که چون مطالب دیگری در پیرامون همین مذاکرات آقای نخست وزیر دارم باب گلایه را به همین جا ختم نمایم و در تأیید همین مورد به سرمقاله روزنامه مهر ایران ارکان حزب مردم اشاره کرده که در این باب نیز چنین می نویسد:
«بسیار به جا و به موقع بود که دولت در مجلس سنا درباره دو مطلب مهم و حساس که به سرنوشت مملکت ما و نظم و آرامش خاورمیانه بستگی دارد، توضیحات کافی داد. اعتقاد ما بر این است که این قبیل مسائل را نباید از افکار عامه مکتوم داشت، زیرا آن وقت است که عناصر مغرض و دشمنان خارجی شروع به سوء استفاده و بهره برداری کرده و با تلقین نظریات غرض آلود خود، کاهی را کوه جلوه داده و مردم عادی کشور را از درک حقیقت باز می دارند». در ابتدای عرایضم عرض کردم خوشوقتی بنده از آن جهت است که از فحوای کلام آقای نخست وزیر چنین استنباط گردید که اظهارات ایشان در مجلس سنا قسمتی هم برای روشن شدن اذهان عمومی بوده است. جای بسیار خوشوقتی است و این خود موهبتی است که ملتی بدان پایه رشد و ترقی فکری و غرور و تعصب ملی برسد که کمترین توهمی در خدشه دار شدن منافع مادی یا معنوی کشورش جلب توجه و کنجکاوی عمومی را بکند. در این مورد جا دارد یک بار دیگر از بانیان و به وجودآورندگان این موهبت از دو ناجی نامدار ایران زمین یکی پادشاه فقید رضاشاه کبیر و یکی شاهنشاه عزیز ما که بانی چنین موهبتی که اشاره کردم، هستند حق شناسی و سپاسگزاری نماییم (صحیح است) که هر یک به سهم خود احیاء کننده کشوری که از هر جهت به سوی اضمحلال می رفت نیز هستند و هم خود به وجود آورنده چنین احساساتی در ملت خود که لبریز از هوشیاری و غرور و تعصب ملی و وطن پرستی و علاقه مندی به کوچکترین مسائل مملکتی خود می باشند. آری جا دارد یادآوری کنم خاندان پهلوی بود که قبح و معایب مطالبی مانند کاپیتولاسیون را به ملت ایران فهمانید و برای ابد چنین مسائلی را از تاریخ ایران حذف کرد و از بین برد(صحیح است) پس ملت ایران هم با هوشیاری آماده است که در پیروی از وجود چنین شاهنشاهی، خودش را در همه موارد آماده نشان بدهد. به طور قطع پس از تحولی که شاهنشاه بزرگ ما در امور اجتماعی، اقتصادی، کارگری، کشاورزی، فرهنگی، بهداشتی، نظامی و بالاخره کلیه شئون مختلفه مملکتی به وجود آورده اند و هر روز دسته ای از افراد ملت و طبقه ای از طبقات اجتماع ما از قید اسارت و بندگی آزاد و در راه سعادت و پیشرفت مادی و معنوی خود قدم برمی دارند.یقینا وظایف دولتها درباره توضیح و آشکار کردن اعمال و افکار خود در قبال ملت سنگین تر می گردد، زیرا به طور قطع و یقین، ملتی که افراد آن آزاد، سالم، باسواد بود از امنیت و آسایش برخوردار گردید، مایحتاج زندگی خود را تأمین شده یافت، به مملکت خود علاقه مندتر و
ص: 727
نسبت به سرنوشت آن و آنچه در آن می گذرد، با دقت و توجه و کنجکاوی بیشتری مراقبت خواهد کرد (صحیح است) و کنجکاوی درباره این لایحه نیز اگر ناشی از عواملی باشد که عرض کردم، جای بسیار خوشوقتی است و از طرفی تا موقعی که رهبری آن چنان دلیر و شجاع و از خود گذشته و عاشق ملت و مملکت خود چون شاهنشاه ما بر آن سلطنت می کند که از جمله در مورد آذربایجان می فرماید اگر دستم را قطع کنند سندی بر علیه منافع و تمامیت مملکتم امضاء نمی کنم، یاوه گویان باید بدانند که هر تبلیغ سوء، کمترین اثری در ایمان راسخ و اعتقاد کامل ملت ایران نخواهد کرد.(صحیح است - احسنت) و همچنان که در موارد دیگری پیش آمد و عرض کردم:
دنیا باید بداند که شاید تنها مملکت منحصر به فردی که در موقع مطرح شدن مصالح عالیه مملکتی، هیچ دسته و فرقه و صنفی با یکدیگر اختلاف پیدا نمی کند، ایران است (صحیح است - احسنت) آن چیزی که مربوط به قوای دفاعی مملکت می شود تمام بیست و چند میلیون ایرانی یک زبان دارند (صحیح است) (قراچورلو - خوشوقتیم که با ما همفکر شدید).
خاتمه عرایض من مانند شروع بیانات خود آقای نخست وزیر در پیرامون مورد بحث، اظهار تأسف است. و اما تأسف من از آن جهت است که ضمن بیانات ایشان اشاره ای به دو جمله گردید، یکی به اغراض شخصی که در محافل و معابر یا منابر گفته می شود و یکی هم (به اعمال نظرات خارج به وسیله ستون پنجم) من به اختصار عرض می کنم ملت ایران با هوشیاری کامل از آنچه در نقاط دیگر دنیا خاصه بعضی کشورهای مجاور ما و بالاخص در خاورمیانه می گذرد، مطلع است و از وضع نابسامان و وحشت و دهشت عمومی، خونریزی و قتل و قتال و غارت که هر روز به صورتی در یکی از مناطق بر اوضاع حکومت می کند، اطلاع دارد لذا مقایسه وضع رقت انگیز و وحشتناک آنان نسبت به اوضاع کشور خودمان که در نهایت امنیت و آرامش و ثبات سیاسی، بهبود اقتصادی که هر روز پیشرفتهایی در یکی از شئون مملکتی به نفع ملت ایران در نهایت راحتی و آسایش مردم انجام می گیرد، در حالی که در بعضی کشورهای مجاور ما هر دسته ای که داعیه ای داشتند، با روی کارآمدن دسته بعدی خود جزو تسویه شدگان قرار گرفتند. شاید هم به دیار عدم رهسپار گردیدند. شاید باز هم این تشنجات و تغییرات همچنان ادامه یابد هر روز نوبت به دیگری برسد و به این ترتیب در آن دیار بر هیچ کس هیچ چیز ابقاء نشود. بنابراین هر فردی از افراد بشر که خون ایرانی در عروق او جاری است اعم از هر طبقه و صنف، غنی و فقیر، کشوری و لشگری، دولتی و غیردولتی، کارگر و کشاورز، استاد، شاگرد، بلا استثناء در راه یگانگی و وحدت ملی و تولید خوش بینی و امیدواری و به خصوص بقاء این ثبات و آرامش و آسایش هریک به سهم خود همکاری و مجاهدت نماید (صحیح است) و در بقاء سلامت و عظمت سلطنت شاهنشاه معظم و محبوب ما که تنها ضامن استقلال و آرامش و آسایش کشور است دعاگو باشد (احسنت) و با هر عاملی که کمترین خللی به این سعادت و سلامت و امنیت اجتماعی موجود ما وارد آورد، مبارزه کنند (صحیح است) و بالاخره در خاتمه عرایضم با استفاده از کلمه معابر یا منابر که ایشان اشاره نمودند، مطلب بسیار مهم لازمی به خاطرم آمد که از فرصت استفاده می کنم و در مورد منابر می خواهم به عرض مجلسین برسانم.
ما در آن مرحله ای از تاریخ بشریت رسیده ایم که بالاخره باید تفکیک قوای روحانی را از سیاست کاملاً رعایت کنیم، زیرا این امر هم به نفع دولت است و هم به صلاح دین و روحانیت (صحیح است)
ص: 728
من خدای ناخواسته به هیچ وجه نمی خواهم تعلیم دین و مذهب و خداشناسی را موقوف یا معطل بدارم بلکه معتقدم که امروز از هر وقت دیگر به این امر بزرگ و تعلیمات مذهبی و خداشناسی احتیاج بیشتری داریم. هر چه انسان بزرگتر می شود هر چه بشر جلوتر می رود باید ایمانش کاملتر شود. یعنی هر چه به خدا نزدیکتر می شود، باید خدا را بهتر بشناسد (صحیح است) به عقیده من در دوره ما یک بدبختی بزرگی نسل بشر را تهدید می کند و آن این است که تمام توجه و ذکر و فکر بشری متوجه زندگی مادی گردیده و همه چیز انسان را منحصر به این دنیا می دانند و این بدبختی بسیار بزرگی است چون این زندگی مادی که هدف و غایت آمال و آرزوی بشری گردیده، اگر عاقبتش به مرگ و فنا و عدم بینجامد به این ترتیب شدائد و ناراحتیها بیشتر خواهد شد، زیرا علاوه بر رنج و درد و محنت که لازمه بقاء حیات و امرار معاش است، ناامیدی هم علاوه می گردد و به تمام معنی زندگی درست جهنمی خواهد بود که بالاخره احوال مردم دستخوش تشنجات و انقلابات خواهد گردید.
شک نیست که من هم مانند تمام همکاران عزیزم با نهایت علاقه و اشتیاق در کمال صمیمیت آرزو می کنم که به زندگی مادی افراد این ملت بهبودی داده شود و زحمتکشان و رنجبران از زندگی بهتری برخوردار گردند و تصور نمی کنم در این مجلس کسی غیر از این بخواهد (صحیح است) اما اولین دوای درد امیدوار داشتن افراد بشر است. ما همه خواه قانونگذار باشیم، خواه مجری قانون، خواه نویسنده باشیم، خواه روحانی، خواه قاضی باشیم، خواه معلم، با تمام قوا باید در تخفیف شدائد و ناراحتیهای اجتماعی مردم بکوشیم و آنها را امیدوار کنیم و این امید حاصل نمی شود تا علاوه بر همت خود ایشان، سرهای آنها به طرف آسمان بلند نشود و قلوب آنها به طرف خالق یکتا متوجه نگردد، همه باید در اعمال و کردار خود متوجه سرای جاودان باشند و بدانند که پس از این زندگی عاقبت و عقوبت و سزا و پاداشی هست. همه بدانند که مرگ عدم نیست، استرداد است و سرانجام هر چیز خداست و هر جا که سری هست، سری ز خدا هست.
واقعا اگر چنین نمی بود، این زندگی ارزشی نمی داشت و خود دوزخ موعود می گردید.
آری آنچه مشقت و زحمت را قابل تحمل و کار را مقدس و بشر را یاری می کند تا خردمند، مهربان، بردبار نیکوکار و دادگر گردد و در راه پیشرفتهای علمی و معنوی مستعد و متحمل باشد، این است که معتقد باشند از پس امروز موقت، فردای جاودانی است، و این دنیای ظلمانی به عالم نورانی منتهی می شود.
حال که چنین پیش آمد بر سبیل اتفاق رشته صحبت بدین جا کشیده شد که در مسائل بسیار عالی، مطالبی از زبان من جاری گردد، من با کمال صراحت اعلام می کنم که من خود به این عالم جاودانی معتقدم و حقیقتش را بسی بیش از این دنیای واهی که به آن گرفتاریم و اسمش را زندگی می گذاریم، می دانم و پس از همه مطالعات و تفکرات، تحقیق و تدقیق، تفحص و تعمق، تأمل عقلم به آن یقین دارد و روحم از آن تسلی می یابد. کسانی که با من سفر یا زندگی کرده اند به مناجات شب و دعای صبح من واقف هستند (قراچورلو - جنابعالی دائم السفر هستید) پس من تعلیم دیانت را صمیمانه، مشتاقانه، جاذمانه، مصرانه خواستارم اما آنچه ما می خواهیم، تعلیم حقیقت دین است نه خرافات و شایعات (صحیح است) صدق و صفا می خواهیم، تزویر و ریا نمی خواهیم (صحیح است) روحانیت می خواهیم، سیاست نمی خواهیم، آسمان می خواهیم (قراچورلو - مصداق پیدا کرده) زمین نمی خواهیم این مطلبی نیست آقای قراچورلو که با خنده توأم باشد (قراچورلو - فرمودید آسمان
ص: 729
می خواهیم، عرض کردم مصداق پیدا کرده) دست اندازی منبر روحانیت را بر مسند حکومت روا نمی داریم. به جای رهبر، روحانی نمی خواهیم به جای معلم ملا نمی خواهیم به جای قاضی، شیخ نمی خواهیم. اگر معلم و قاضی و روحانی هر سه را می خواهیم با نظارت کامل دولت می خواهیم که هر یک کار خود کنند. آن علم آموزد این مردم را به سوی خدای بزرگ راهنمایی کند (صحیح است).
برادری، محبت، یگانگی، وحدت، صمیمیت، حقیقت و بالاخره عظمت و ملیت را در مردم تبلیغ کنند. به ملت نعمت سلامت بیاموزند و در راه آسایش و امنیت قدم بردارند. آن منبری که به جای نور صدق و صفا، بوی تزویر و ریا از آن می آید، برای همیشه خاموش باد. آن زبانی که تخم نفاق و تفرقه، دوئیت و جدایی ناامنی و اغتشاش می پاشد، برای ابد بسته باد (احسنت) ای کاش همه روحانیون ما طبق قوانین و تعلیمات عالیه اسلامی در راه تحقق بخشیدن به بهبود زندگی بیچارگان و ضعفا با راهنمایی و تبلیغ مالکین و اغنیا، در تحول تاریخی شاهنشاه این مملکت سهیم و شریک می شدند (صحیح است).
من با کمال رشادت می گویم ایران تبلیغات مذهبی لازم دارد، اما تبلیغاتی که حقیقت و عدالت داشته، متضمن رشد و ترقی ملت باشد (صحیح است) هم به تنظیم امور کمک باشد هم به تنویر افکار.
عقل و روح و معرفت و صمیمیت و محبت و وحدت بپروراند، نه نفاق و دوئیت و تفرقه و سیاست.
روحانیون ما باید از آن کسانی باشند که برای ملک و ملت قدرت بخواهند، نه بندگی. عظمت بخواهند نه حقارت. بزرگی بخواهند نه کوچکی. هستی بخواهند نه نیستی. اگر بعضی از ایشان نمی خواهند چنین کنند آیا می خواهند ملت ایران را متوقف کنند؟ افکار بشری را متحجر سازند. بالاخره نورالهی را خاموش کنند، روح را آماده کنند. ربانیت را به مالکیت بفروشند اگر چنین باشد اگر مقتضیات زمان را نمی بینند پس در این دوره بیگانه هستند. در این عصر ترقیات و اکتشافات و اختراعات، نهضت توقف و بی حرکتی نمی توان خواست. در دوره امیدواری، نومیدی نمی توان اعلام کرد. عقل و فکر و ترقی و ملیت و وحدت ایرانی را نمی توان پایمال کرد. آیا هستند کسانی که بگویند پیش نباید رفت، پس به همین جا باید بمانیم. آیا نمی بینند که همه ذرات عالم در حرکت است رو به تبدل، تجدد و تمدن مسابقه گذارده اند. زیر و بالا، پس و پیش همه در تحول است. آیا می خواهند بایستند یا برگردند. ایران را از حرکت نمی توان بازداشت. مگر نمی بینیم که خدا جهان را می گرداند، جهانیان را می جنباند اگر ملتها نجنبند آنها را می جنبانند (احسنت) اما در مورد ستون پنجم چون در این باره بحث مفصلی دارم و تصور می کنم به اندازه کافی دوستان عزیز و سروران گرامی و یا حداقل شخص آقای قراچورلو را خسته کرده باشم. به عرایض خود خاتمه می دهم (احسنت) قراچورلو - ما عادت داریم.
رئیس - از وقت آقایان رامبد، مهندس بهبودی، دکتر رمضانی پنج دقیقه باقی مانده است که آقای زهتاب فرد استفاده می کنند، تشریف بیاورید.
زهتاب فرد - با کسب اجازه از مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی چندی پیش بنا به دعوت سنتو همراه چند نفر از شخصیتهای مطبوعاتی از ترکیه دیدن کردم. دیدار ترکیه به خصوص بعد از پیمان سه جانبه و عقد قراردادهای خاص برای من از هر لحاظ جالب بود. سنتو در قسمت راه و ارتباطات و
ص: 730
راه آهن قدمهای بسیار مؤثر و قاطع و مفیدی برداشته و بزودی ارتباطات از راه ترکیه توسعه بیشتری پیدا خواهد کرد. هم اکنون از طرفین مشغول جاده سازی هستند که راه ایران را به ترکیه و پاکستان ارتباط بدهند و در آینده بسیار نزدیکی این سه کشور خواهند توانست به وسیله ارتباطات وسیعی با تمام دنیا مربوط بشوند و این قدم بسیار بسیار مفید و مؤثری است که در روحیه ملتین ترکیه - ایران و همچنین پاکستان اثر بسیاری گذاشته است. این توفیق نصیب بنده شد که از نزدیک شاهد احساسات عمیق و روابط صمیمانه ملت ترکیه به ایران باشم. به خصوص در روز مبارک چهارم آبان روز میلاد مسعود شاهنشاه من از نزدیک دیدم که ملت و دولت ترکیه با چه احساسات و شور فراوانی به ما تبریک می گفتند و در محافل مطبوعاتی و سیاسی با آقایان نمایندگان و سناتورها که صحبتی پیش می آمد، متوجه عمق و اصالت نهضت ششم بهمن ما بودند و مکرر گفته می شد که امید است در آینده نزدیک دولت ترکیه در مورد اصلاحات ارضی از رویه ایران استفاده بکند و آن را عملی سازند. امروز وقتی که من می بینم نهضت ما و رهبری شاهنشاه، تحول خاورمیانه و پیشرفتهای کشورهای اسلامی را هدایت می کند به نوبه خود احساس غرور می کنم. در کشور ترکیه به تمام معنی موقعیت و وضع اقتصادی و سیاسی ما مورد توجه محافل عمومی هست و به خصوص پیام شاهنشاه در مورد مبارزه با بی سوادی یک خبری انبساط آور و یک خبر مسرت بخشی برای عموم تلقی گردید و ما دیدیم دانشجویان ترکیه و محافل سیاسی آنجا با چه وجد و شعفی از این خبر انسانی و از این خبری که دنیا را به راه سعادت و به راه حریت و به راه آزادی سوق می دهد و هدایت می کند، استقبال می کردند. ما هر چه بیشتر این روابط را و هر چه بیشتر این آمد و رفت ها را با کشورهای همسایه به خصوص با کشور هم مرز و هم دین ترکیه و پاکستان توسعه بدهیم، بیشتر همدیگر را خواهیم شناخت. موضوعی که بیشتر مورد توجه شخص بنده بود، اتحاد و اتفاق و غرور خاص ملت ترکیه بود. ملت ترکیه امروز دارای یک وضع خاصی است و این مورد برای نمایندگان شاید جالب باشد که گفته شود، دولت در برابر یک حزب قوی و مخالف قرار گرفته، اکثریت مردم به ملاحظاتی با دولت وقت مخالف می باشند اما وقتی که موضوع قبرس پیش می آید در آنجا متحد و متفقند. در آنجا حزب مخالف و افرادی که با دولت مخالفند این را بهانه قرار نمی دهند و این موضوع بسیار جالب و نکته بسیار حساسی است در آنجا حزب مخالف نمی خواهد که اگر از طرف قبرس، دولت ترکیه تهدید شد برای تضعیف دولت و برای تضعیف شخصیتهای مسئول از موقعیت سوء استفاده کند، متأسفانه واقعیتی که بنده هرگز نمی خواستم به آن اشاره کنم و قصدم فقط تجلیل از اقدامات سنتو بود، مرا وادار به این ملاحظه کرد. ما دیدیم و دیدیم و هم اکنون می بینیم شخصیتهایی را و روحانی نمایانی را که می خواهند از موقعیت خود سوءاستفاده کنند. این ننگ آور است، شرم آور است که یک عربده جوی معرب، یک مرد مالیخولیایی سیاسی یک حرفهایی زده و می زند و از آن طرف چند نفر از افراد و ورشکستگان سیاسی آن را بهانه برای تضعیف دستگاه و بهانه برای تضعیف رژیم و بهانه برای تضعیف دولت قرار بدهند. این ننگ آور است. ما در مبارزات کلی ممکن است با دولت وقت مخالف باشیم، من در جلسه چند روز پیش در همین مجلس و از پشت همین تریبون مطلبی بر علیه دولت گفتم و حرفهایی زدم و دولت هم آمد اینجا توضیحاتی داد، اکثریت رأی داد و آن اکثریت و آن رأی مورد تأیید و احترام اقلیت قرار گرفت. این شأن حکومت دمکراسی است، ولی ما اجازه نمی دهیم از موقعیت، بعضیها سوء استفاده کنند. مبانی
ص: 731
دینی، مبانی اسلامی چنین ایجاب می کند. ما روزی که اینجا آمدیم، در پشت این تریبون قبل از بیان هر مطلبی قسم یاد کردیم، قسم به قرآن مجید و به قرآن کریم یاد کردیم. چه کسی می تواند از ذهنش خدای نکرده بگذراند که آنهایی که مسئول امور هستند، نسبت به عقاید دینی خود بی قیدند. این تصور، مضحک است. مگر خدای نکرده مسلمین و معتقدین به مذهب همانهایی هستند که در چهاردیواری محدود زندگی می کنند. ایرانی این افتخار را دارد و شاهنشاه ما این افتخار را دارد که ریاست دارالتشیع را در جهان به عهده دارند، این افتخار مخصوص ماست. این روحانیتی که ما به آن احترام قائل هستیم، عمق و ریشه دارد. تاروپود ما را تشکیل می دهد اما هرگز به هیچ مدعی روحانیت اجازه داده نمی شود که در مصالح عالیه مملکتی خدای نکرده، اغراض شخصی را مورد توجه قرار بدهد (صحیح است) آقایان بهتر می دانند و من عرض کردم قصدم در مورد سنتو بود اما متأسف هستم آن شخصی که معرکه اخیر را راه انداخت شما را به خدا، شما را به شرافتتان، شما را به دینتان دو ماه قبل از 15 خرداد سال 42 اسم این شخص به گوش شما خورده بود؟ دو ماه قبل از 15 خرداد 42 قیافه این شخص را شما دیده بودید؟ فقط در یک روز، دو ماه به 15 خرداد 42 مانده دیدیم در همه جا عکس این شخص با چاپ افست با چاپ رنگی با ژستهای مختلف و پزهای مختلف و در تمام دکاکین زده شده، اینها برای این بود که صحنه ای به وجود بیاورند، اینها برای این بود که شخصی را برای ما بتراشند تا گوشها آشنا بشود و آن حادثه فجیع را به وجود بیاورند. ما هرگز به اینان اجازه نخواهیم داد، از موقعیت سوء استفاده کنند. امروز مملکت در یک مسیر خاصی قرار گرفته است. من چندی پیش به ایتالیا رفتم، در اغلب سازمانها و در اغلب کارخانجات عکس پاپ را گذاشته بودند و به روحانیت ارزش بیشتری قائل هستند، اما وقتی که کشور ایتالیا یا وقتی که چرچیل رهبر انگلستان می خواست به فلان نقطه حمله کند، دست بوس و پابوس پاپ بود و می رفت از او می خواست که دعا کند تا در خدمت به مردم توفیق پیدا کند. نه اینکه نقشه جنگ را پیش پاپ بگذارد و بگوید، آقا می خواهیم از این نقطه و یا از این جا حمله کنیم یا اینکه ما می خواهیم این قرارداد را با آن دولت ببندیم...
رئیس - آقای زهتاب فرد، وقت جنابعالی تمام شد.
اخذ رأی نهایی و تصویب لایحه قانونی راجع به تحصیل دویست میلیون دلار اعتبار از آمریکا جهت تقویت نیروی دفاعی کشور و ابلاغ به دولت.
رئیس - لایحه دویست میلیون دلار تحصیل اعتبار از مجلس سنا برگشته، قرائت می شود که نسبت به آن با ورقه رأی بگیریم.
(به شرح زیر خوانده شد) لایحه قانونی راجع به اجازه تحصیل دویست میلیون دلار اعتبار جهت تقویت نیروی دفاعی کشور.
ماده واحده - به منظور تقویت نیروی دفاعی کشور به دولت اجازه داده می شود به تناسب احتیاجات مزبور تدریجا ظرف مدت پنج سال تا مبلغ دویست میلیون دلار اعتبار با حداکثر بهره پنج درصد به مدت ده سال با تضمین دولت ایالات متحده آمریکا از بانکهای آمریکا تحصیل نماید و قراردادهای مربوطه را امضاء و به موقع اجرا بگذارد. مصرف اعتبارات مزبور مشمول آئین نامه معاملات دولتی و قانون محاسبات عمومی نخواهد بود:
ص: 732
وزارت جنگ مأمور اجرای این قانون است.
لایحه قانونی فوق مشتمل بر ماده واحده در جلسه روز شنبه 27 آبان ماه 1343 شمسی به تصویب مجلس سنا رسید.
رئیس مجلس سنا - مهندس شریف امامی.
رئیس - آقای مهندس بهبودی .
دکتر مهندس بهبودی - در مورد این لایحه بنده عرایضی دارم اجازه بفرمایید بعد از رأی عرض کنم.
رئیس - نسبت به این لایحه با ورقه اخذ رأی می شود.
(آراء مأخوذه شماره شد. نتیجه به قرار زیر اعلام گردید) آراء موافق 131 رأی .
رئیس - لایحه با 131 رأی موافق از 131 نفر عده حاضر در جلسه به تصویب رسید. به دولت ابلاغ می شود (مبارک است).
موافقین: بانو دکتر دولتشاهی - دکتر ضیائی - بوشهری - دکتر شفیع امین - دکتر اعتمادی - دکتر عدل طباطبائی - مهندس عبداللّه ریاضی - رامبد - محسنی مهر - مهندس صائبی - مهندس کمانگر- زهتاب فرد- قراچورلو - مهندس مجتهدی - دکتر رضوانی - سرلشگر نکوزاد - مجد - مهندس کیا - مهندس جلالی نوری - روحانی - مصطفوی نائینی - باغمیشه - دکتر فرخ روپارسای - ثامنی - زرگرزاده - حاجی باغلو - دکتر سعید - فهیمی - هیراد - نوربخش - رجائی - ارسنجانی - توسلی - مهندس اسدی - سمیع - بهادریبهادری، 1 - کسرائی - یعقوب تهرانی - ایلخان - مهندس عدلی - دکتر حکمت - موسوی کبیری - دکتر سامیراد - یغمائی کیهان - دکتر رهنوردی - تبریزی - دکتر اسدی - جهانگیری - بانو ابتهاج سمیعی - دکتر یزدان پناه - دکتر معتمد وزیری - مافی - موسوی ماکوئی - دکتر امامی خوئی - معتمدی - خواجه نوری - مهندس ریاحی - بانو جهانبانی - حیدر صائبی - صائب - سیفی - بالاخانلو - نیری - ساگینیان - دکتر قراگزلو - پاینده - مبارکی - لفوطی - موسوی - غلام نیاکان - محدث زاده - پزشکی - دکتر خطیبی - ریگی - دکتر مهدی زاده - دکتر صاحب قلم - دکتر مدنی - مهندس بهبودی - مهندس برومند - سرتیپ پور - میرهادی - اقبالی - میرافضل - امینی خراجی - سعید وزیری - مهندس اخوان - مهندس زنجانچی - حاذقی - حسینی - کلانتر هرمزی - جهانشاهی - اولیاء - حکمت یزدی - دکتر کیان - بدر صالحیان - ضابطی طرقی - امام مردوخ - فولادوند - پرویزی - علی مرادی - قلعه جوقی - دکتر بقائی یزدی - روستا - مهندس جلالی - ناروئی - کمالوند - ذبیحی سلطان احمدی - پژند - شفیعی پور کرمانی - دکتر موثقی - ابراهیمی - پاک ذات - آموزگار - زند - سرلشگر همایونی - دکتر صالحی - طالب زاده رودسری - دکتر وحیدنیا - احتشامی - دکتر مهندس بهبودی - کسروی - ظفر - ملک زاده آملی - مهندس مالک - مهندس والا - دکتر رمضانی - دکتر الموتی - دکتر عدل - صفی پور - کشفی - پور ادبی - حق شناس - امیر احمدی - قاسم مرادی.
رئیس - آقای مهندس بهبودی بفرمائید.
دکتر مهندس بهبودی - آراء صددرصد موافقی که به لایحه اعتبار دویست میلیون دلار برای تقویت ارتش، مجلس شورای ملی یعنی نماینده حقیقی و واقعی افکار اجتماعی که در واحد جغرافیایی ایران زندگی می کند، داد، مرا وادار کرد که چند لحظه ای مزاحم همکاران ارجمند گردم. در شأن حکومت
ص: 733
دموکراسی است که نمایندگان مختلف ملت در نظارت بر قوه مجریه و همچنین در راه رسیدن به هدفی که جز سعادت و عظمت ایران و ایرانی نیست، سلیقه های مختلف و نظریات گوناگون داشته باشد، چه اگر غیر از این بود، نامش را حکومت مشروطه پارلمانی نمی گذاشتند و این محل مقدس به وجود نمی آمد و لزومی نداشت که پیشوایان آزادی برای رسیدن به هدف مقدس خود حتی از جان خود بگذرند. حکومت مشروطه در عهد شاهنشاهی اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه پهلوی به اوج قدرت خود رسیده است که وجود این مجلس با نمایندگان واقعی از هر تیپ و دسته و صنفی و وجود احزاب، بهترین نمودار آن می باشد. لازمه هر پارلمانی در هر مملکت آزادی آن است که عده ای طرفدار دولت و عده دیگر منتقد آن دولت باشد، تا مشروطه قوام یابد و این دو دسته را معمولاً به نام اکثریت و اقلیت نام می گذارند و هیچ یک از این دو دسته که عقیده دارم در شاه پرستی و میهن دوستی رجحانی بر دیگری ندارند. چه همه ایرانیان شاه پرست و میهن دوست می باشند، وظیفه ای جز آنچه که در خیر و صلاح مردم و مملکت می دانند، انجام ندهند. اگر زمانی خدای ناکرده عده قلیلی از نمایندگان در مظان این تهمت بوده اند که منافع شخصی را بر منافع اجتماع ترجیح می دهند، چه سربلندند زنان و مردانی که در این مجلس اجتماع کرده اند که همه متفق القولند که هیچ یک جز خدمت به شاهنشاه و میهن وظیفه ای برای خود نمی شناسند (صحیح است) و نه آجیل می دهند و نه آجیل می گیرند و همه می خواهند صداقت خود را در خدمتگزاری نشان دهند (احسنت) یکی دیگر از مظاهر این دوره قانونگذاری آن است که دولت متکی به یک اکثریت عظیم حزبی و برگزیده از یک حزب با یک مرامنامه و ایدئولوژی مدونی می باشند و اقلیت متشکل مجلس، متحدالفکر و مجتمع در یک حزب آن هم با یک مرامنامه و ایدئولوژی مدون (صحیح است) بدیهی است، عده ای از آزاد مردان نیز در این مجلس مقدس وجود دارند، که یا به علت تعهداتی که در حزب سومی دارند یا به علت آنکه می خواهند آزادتر فکر کنند تا به حال وابستگی خود را به هیچ یک از این دو دسته اعلام نکرده اند و عده ای از آنان متمایل به گروه اکثریت و عده دیگرشان متمایل به گروه اقلیت می باشند. بنابر آنچه که عرض شد، اکثریت فعلی مجلس به علت حزبی بودن، به علت تماسی که در حزب و در فراکسیون خود با افراد قوه مجریه دارند، به علت همبستگی که مرامنامه آنان برایشان به وجود آورده است، آنچه که دولتیان مطرح بکنند آشناتر و عالمترند و این آشنایی و عالم بودن خود را دلیل بر آشنایی و اطلاع بقیه همکاران عزیز غیر حزبی خود می دانند و بدین دلیل سعی نمی کنند که بقیه رفقایشان را ارشاد نمایند (احسنت) عرض کردم که اکثریت و اقلیت متشکل هر دو حزبی و از افرادی تشکیل شده است که معتقد به مرامنامه های خود می باشند. چه خوب است آنهایی که می خواهند در افکار عمومی مجلس شورای ملی مطالعه کنند یا مغرضینی که می خواهند غرض ورزی نمایند و از کاه، کوهی بسازند، آن قسمت از مرامنامه این دو جمع را که مربوط به سیاست خارجی و روابط خارجیان و مربوط به قوای تأمینیه و نیروی دفاعی کشور است، مطالعه نمایند. در آنجا خواهند دید هر کسی که در این واحد جغرافیایی که نامش ایران است، زندگی می کند و خود را ایرانی می داند، در بالابردن عظمت و قدرت ارتش و در مورد مسائل خارجی متفق القولند (صحیح است) من با اجازه همکارانم از پشت تریبون مقدس به دنیا اعلام می کنم که برای حفظ حدود و ثغور مملکت برای بالا بردن نیروی معنوی و نیروی مادی ارتش و برای اقتدار نیروی دفاعی مملکت ایرانی در هر لباسی که باشد، هر دین و آئین
ص: 734
که داشته باشد، از هستی خود و از جان خود خواهد گذشت (صحیح است) و در این مورد خود را اسیر چهارچوب کلمات و الفاظ نمی کند. او می داند که در این دنیا باید با شرف زندگی کند و ایمان دارد، کسی که رهبری او را در دست دارد شرافت او را حفظ خواهد کرد. چون این اعتقاد را دارد، یک دل و یک جان آنچه که باید در راه تقویت نیروی دفاعی و آنچه که وابسته به آن است، انجام دهد، انجام می دهد و بهترین دلیل آن آراء صد در صد بوده است، این مجلس ملی به لایحه دولت رأی داده است (احسنت) من اینجا ناگزیر به ذکر جمله ای هستم. اگر راهزنان و آشوبگران بین المللی تصور کرده اند، می توانند با تقویت مالی مغرضین و خائنین و جاسوسان، ثبات سیاسی این مملکت را بر هم زنند و کشت و کشتار و جنایات و آدم کشی که در سایر ممالک توانسته اند ایجاد کنند، ایجاد نمایند، اشتباه کرده اند. آنان نمی دانند که سابقه دو هزار و پانصد سال حکومت شاهنشاهی در این مملکت، روشن بینی و کیاست و فراست شاهنشاه ما پاسخ کوچکترین بی نظمی در این مملکت می باشد. اگر چند صباحی عده ای بی وطن توانسته بودند، نظم این مملکت را مختل سازند. علت بی لیاقتی و بی کفایتی رئیس دولت بوده، ولی از زمانی که سلطنت این ودیعه آسمانی به خاندان پهلوی منتقل شد، ناامنی و بی عدالتی و جاسوسی و اموری که با شرافت ایرانی بستگی دارد، مثل کاپیتولاسیون در این مملکت دیگر تجدید نخواهد شد (صحیح است، احسنت) در پایان عرایضم ناچارم گله هایی کنم، اول از رئیس محترم دولت که در بین فرمایشات خود از ستون پنجم اسم بردند و آنان را گروهی شناخته شده نامیدند. به این جمله ایشان معترضم زیرا ایرانی هیچ گاه در پیشرفت سیاست خارجی کمکی نمی کند (صحیح است) بنابراین اگر اخلالگرانی در اجتماع هستند، مانند کلیه اجتماعات، اینان ایرانی نیستند و نمی توان به آنان نام ستون پنجم داد بلکه خائن و بی وطن و جاسوس می باشند (صحیح است، احسنت) و قوانین موجود وظیفه دولت را در قبال خائنان و جاسوسان معلوم کرده است و من به عنوان نماینده مجلس شورای ملی از رئیس دولت می خواهم در اینجا جاسوسان را معرفی کنند و تسلیم پنجه عدالت نمایند تا دنیا بداند در ایران جاسوسی مثل سایر امور تخریبی از بین رفته است (صحیح است) گله دیگری که می خواهم بکنم از رکن چهارم مشروطیت است. اگر من باب مثال یک جلسه هشت ساعته مجلس شورای ملی را لااقل در هشت سطر شرح می دادند و ملت می دانست که اکثر بحثها ارائه طریق و اخطار نظامنامه ای و نظایر آن بوده است، هیچ گاه غرض ورزان نمی توانستند بگویند در کار مربوط به امور دفاعی مملکت صف بندی شده است و جمع کثیری مخالف بوده اند. از اینکه وقت ذی قیمت نمایندگان محترم را تضییع کردم، معذرت می خواهم. (احسنت)
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!