Post
21117
از:
متفرقه
به:
متن سند
پیام امام امت به مناسبت روز جهانی قدس
بسم اللّه الرحمن الرحیم
جمعه آخر ماه مبارک رمضان روز قدس است و در دهه آخر ماه رمضان به احتمال زیاد شب قدر است، شبی که احیاء آن سنت الهی است و قدر و منزلت آن از هزار ماه منافقان اولاتر است که مقدرات خلق در آن شب پایه ریزی می شود.
روز قدس که هم جوار قدر است لازم است که در بین مسلمانان احیا شود و مبدأ بیداری و هشیاری آنان باشد و از غفلتهائی که در طول تاریخ خصوصا سده های اخیر شده است بیرون آیند، تا آن روز هشیاری و بیداری از دهها سال ابرقدرتها و منافقان جهان والاتر باشد و مسلمانان جهان مقدرات خود را خود و به دست قدرت خود پی ریزی و پایه گذاری کنند. در شب قدر مسلمانان با شب زنده داری و مناجات خود از قید بندگی غیر خدای تعالی که شیاطین جن و انس اند رها شده و به عبودیت خداوند در می آیند. و در روز قدس که آخرین روزهای شهراللّه اعظم است سزاوار است که همه مسلمانان جهان از قید اسارت و بردگی شیاطین بزرگ و ابرقدرتها رها شده و به قدرت لایزال اللّه بپیوندند و دست جنایتکاران تاریخ را از کشورهای مستضعفان قطع و رشته طمع آنان را بگسلانند.
هان ای مسلمانان جهان و مستضعفان گیتی به پا خیزید و مقدرات خود را به دست گیرید تا کی نشسته اید که مقدرات شما را واشنگتن یا مسکو تعیین کنند؟ تا کی باید قدس شما در زیر چکمه تفاله های آمریکا، اسرائیل غاصب پایکوب شود؟ تا کی سرزمین قدس فلسطین، لبنان و مسلمانان مظلوم آن دیار در زیر سلطه جنایتکاران به سر برند و شما تماشاچی باشید و بعضی حکام خائن شما آتش بیار آنان باشند؟ تا کی قریب یک میلیارد مسلمان در جهان و قریب صد میلیون عرب با کشورهای وسیع و ذخایر بی پایان شاهد چپاول گریهای شرق و غرب و ستمگریها و قتل عامهای غیر انسانی آنان و تفاله های آنان باشند؟ تا کی تحمل جنایات وحشتناک بر برادران افغانستان و لبنان را نموده و به ندای آنان جواب نمی دهید؟ تا کی به جای مقابله با دشمنان اسلام و برای نجات قدس از اسلحه گرم و قدرت نظامی و الهی غفلت نموده و با کارهای سیاسی و برخوردهای سازشکارانه با ابرقدرتها وقت گذرانده و به اسرائیل مهلت جنایتهای بی امان داده و شاهد قتل عامها باید بود؟ آیا سران قوم نمی دانند و ندیده اند که مذاکرات سیاسی با سیاستمداران قدرتمند و جنایتکاران تاریخ، قدس و فلسطین و لبنان را نجات نخواهند داد و هر روز بر جنایات و ستمگریها افزوده خواهد شد؟
ص: 427
باید برای آزادی قدس از مسلسلهای متکی بر ایمان و قدرت اسلام استفاده و بازیهای سیاسی را که از آن بوی سازشکاری و راضی نگه داشتن ابرقدرتها بر مشام می رسد، کنار گذاشت.
باید ملتهای مسلمان خصوصا ملت فلسطین و لبنان کسانی را که با مانورهای سیاسی وقتگذرانی می کنند تنبیه نموده و زیر بار بازیهای سیاسی که نتیجه ای جز زیان و ضرر برای ملت مظلوم ندارند نروند، تا کی اسطوره های دروغین شرق و غرب مسلمانان قدرتمند را مسحور نموده و بوقهای تبلیغاتی میان تهی، آنان را وحشت زده می نماید؟ و تا کی مسلمین از قدرت اسلام بزرگ غافلند؟ مسلمانانی که در نیم قرن آن فتوحات عظیم و تحولات شگرف را با دست خالی از ساز و برگ جنگی و دلی آغشته به ایمان و زبانی متذکر به اللّه اکبر به دست آورده و اسلام و توحید را در جهان قدرتمند آن روز پایه گذاری نمودند. اگر آن پیروزیها و تحولاتی که در تاریخ ثبت است از چشم انداز مسلمانان درو است پیروزی ملت رزمنده ایران با انگیزه سربازان صدر اسلام که سلاحشان ایمان بود در پیش چشم همگان پرتو افکن است جهانیان و مسلمانان جهان دیدند که ملت غیور ایران با دست تهی از ساز و برگ، نبرد در مقابل ابر قدرتهای زمان و وابستگان خارج و داخل آنان نهضت کردند و انقلاب شکوهمند اسلامی را با همه مشکلات برق آسا به ثمر رساندند. و دست تمام جنایتکاران تاریخ را از کشور عزیز خود قطع کردند و توطئه های آمریکایی و گروهکهای چپ گرا و راست گرا را با قلبی سرشار از ایمان و عقیده یکی پس از دیگری خنثی نموده و زن و مرد و کوچک و بزرگ دلاورانه در صحنه و مقدرات کشور خود را در دست توانای خود تعیین نمودند و امروز با خواست خداوند متعال ارکان جمهوری اسلامی به دست متعهدین به مکتب و معتقدین به جمهوری اسلامی برقرار و فتنه انگیزان و توطئه گران را از صحنه خارج نمودند و امروز ایران به رغم بوق های خارج و دستگاههای تبلیغاتی آمریکا و صهیونیست و سیلی خورده های از انقلاب به سوی سازندگی نهایی پیش می رود و این درس عبرتی است برای کشورهای اسلامی و مستضعفان جهان که قدرت اسلامی خود را بیابند و از عربده های شرق و غرب و وابستگان و تفاله های آنان نهراسند و با اعتقاد به خداوند تعالی و اتکال به قدرت اسلام و ایمان بپاخیزند و دست جنایتکاران را از کشورهای خود کوتاه نمایند و آزادی قدس شریف و فلسطین را سرلوحه برنامه خود قرار دهند و ننگ سلطه صهیونیست، تفاله آمریکا را از دامن خود بزدایند و روز قدس را زنده نگه دارند، امید است با زنده نگه داشتن این روز بی تفاوتیها زائل شود و غفلتها مرتفع گردد و با قیام ملتهای شریف بعضی از سران خائن را که به رغم مسلمانان و اسلام دست در دست اسرائیل و چشم و فرمان آمریکا بر خلاف مصالح مسلمین به زندگانی سیاسی ننگین خود و به زندگی جنایت بار خویش ادامه می دهند از صحنه خارج و در گورستان تاریخ مدفون نمایند. حکام غاصبی که در جنگ بین کفاری چون اسرائیل و صدام با مسلمین طرف کفار را گرفته و به اسلام و مسلمین ضربه وارد می کنند، از صحنه اسلام باید خارج شوند و از حکومت بر مسلمین باید برکنار گردند.
ملتهای شریف مصر و عراق و دیگر کشورهای تحت سلطه منافقان باید قیام کنند و بلندگوهای فاسد که این جنایتکاران مسلمان جلوه می دهند، گوش فرا ندهند و از قدرتهای پوشالی این خائنان نهراسند.
مسلمانان و جانیان دیدند که صدام عفلقی سرسپرده آمریکا به ایران که جز به اسلام و مصالح مسلمین نمی اندیشد، حمله کرد و آن چنان سرش به سنگ کوبیده شد که اکنون با توسل به سران عرب و پناه به اسرائیل دنبال مفری است که او را از سقوط حتمی نجات دهد و ملت ایران و قوای مسلح شجاع آنچنان ضربه ای به او و طرفداران جنایتکار او زدند که جز تسلیم یا سقوط، مفری ندارد و با حیله های ابلهانه او و
ص: 428
بوقهای تبلیغاتی صهیونیسم راهگشای او نخواهد شد. ملت و دولت و مجلس و ارتش و سایر قوای مسلح ایران که امروز با وحدت اسلامی و انسجام الهی صف واحد هستند، مصممند که در مقابل هر قدرت شیطانی و متجاوز به حقوق انسانها بایستند و از مظلومان دفاع نمایند و تا برگشت قدس و فلسطین به دامن مسلمین از لبنان و قدس عزیز پشتیبانی نمایند. مسلمانان جهان باید روز قدس را روز همه مسلمین جهان بلکه مستضعفین بدانند از آن نقطه حساس در مقابل مستکبرین و جهان خواران بایستند و تا رهایی مظلومان از زیر ستم قدرتمندان از پای ننشینند و مستضعفان که اکثریت قاطع جهان را تشکیل می دهند، مطمئن باشند که وعده حق تعالی نزدیک است و ستاره نحس مستکبران رو به زوال و افول است، ملت ایران، خواهران و برادران عزیز می دانند که انقلاب عظیم ایران که در نوع خود کم نظیر یا بی نظیر است از ارزشهای بزرگی برخوردار است که بزرگترین آن مکتبی بودن و اسلامی بودن آن است، همان ارزشی که پیامبران عالی مقام در پی آن قیام نمودند، امید است که این انقلاب جرقه و بارقه ای الهی باشد که انفجاری عظیم در توده های زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیه اللّه ارواحنا لمقدمه الفداء منتهی شود و باید ملت شریف که چنین انقلابی بزرگ را نموده است، در ادامه آن هر چه بیشتر کوشا باشد و حضور خود را هر چه والاتر در صحنه اقامه عدل الهی به ثبت رساند. عزیزان من باید بدانید که ارزش انقلاب هر چه بیشتر باشد فداکاری در راه تحقق آن ارزشمندتر و لازم تر است، انقلاب در راه هدف الهی و استقرار حکومت اللّه همان است که انبیاء عظام در راه آن فداکاریها نمودند و پیامبر عظیم الشأن اسلام تا آخرین لحظات زندگی پربرکت خود در راه آن با همه توان فداکاری و ایثار فرمود و امامان بزرگوار اسلام هر چه داشتند نثار آن کردند، ما نیز که خود را پیرو آنان و امت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم می دانیم باید اقتداء به آنان نموده و در سبیل حق مشکلات را با صبر انقلابی تحمل نماییم و از خرابکاریهای دغل بازان که آثار شکست و زبونی در آن مشاهد است نهراسیم و در راه هدف حق و اسلام بزرگ چونان انبیاء عظام و اولیاء معظم فداکاری و ایثار نماییم، خداوند تبارک و تعالی پشتیبان مجاهدین و یار مظلومان است.
درود بر اسلام عزیز، درود بر مجاهدین در راه حق، درود بر شهدا در راه خدا در طول تاریخ، درود بر شهدا ایران و فلسطین و لبنان و افغانستان، سلام بر رزمندگان جبهه های جنگ علیه باطل و سلام بر بندگان صالح خداوند.
روح اللّه الموسوی الخمینی 10/5/60
ص: 429
«اسرائیل باید از بین برود» امام خمینی تا وقتی که ملتهای مسلمان به آگاهی اسلامی نرسند و خود را مجهز به ایدئولوژی اسلام نکنند، باید انتظار داشت که همواره تحت ستم نظامی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی غرب قرار داشته باشند.
تا وقتی که حکومتهای کشورهای مسلمان، خود را تغییر ندهند و یا به دست مردم مسلمان آن کشورها سرنگون نشوند و به یک حکومت اسلامی و انقلابی مبدل نگردند، همواره باید انتظار داشت که سلطه های استکباری از طریق این حکومتهای وابسته بر سر ملتهای مسلمان تداوم داشته باشد، و برای مسلمان چه ننگی از این بالاتر که کفار بر آنان چیره شده و حکمروایی کنند.
تا وقتی که این مشکلات وجود دارد باید انتظار داشت که:
- نفت و کلیه ثروتهای خدادادی مسلمانان از طریق شیوخ و حکام مرتجع به رایگان به سوی امپریالیسم آمریکا و غرب ارسال گردد.
- مستشاران شرق و غرب همه کاره کشورهای اسلامی باشند.
- افغانستان و ملت مسلمانش زیر پای قزاقهای روسی خرد شوند.
- منابع انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی به دست جهانخواران، و از طریق اذنابش امثال صدام، در جنگها و توطئه های محلی نابود گردد.
و از همه بدتر تا این شرایط وجود دارد باید انتظار داشت که بیش از صد میلیون عرب مسلمان اسیر دست یک مشت صهیونیست نژاد پرست شده و بیش از دو میلیون مسلمان فلسطینی آواره گردند و سرزمین مقدس بیت المقدس و مسجدالاقصی، قبله اول مسلمین، و فلسطین عزیز اشغال گردد. نگاهی به سیر تحولات قضایای صهیونیستها و فلسطین در طول قرن اخیر برای ما روشن می کند که تا هنگامی که مسلمانان در خواب بوده و رهبران آنها طوق ذلت و بندگی غرب را به گردن خود داشته اند، همواره طعم شکست را در برابر دشمنان اسلام و مسلمین چشیده اند. اما همین ملت ها هنگامی که قدری متکی به خود می شدند، توانایی لازم را برای تشخیص دشمنان و بالطبع توانایی مقابله با آن را پیدا می کردند.
روزی که خلیفه عثمانی نماینده صهیونیستها(1) را از اطاقش بیرون کرد و تمام وعده های او مبنی بر وام و هدیه و غیره را رد کرد، ناشی از همین اتکاء به خود و حداقل خود آگاهی بود. اگر عده ای از سران کشورهای عربی و غیر عرب، خلفای عثمانی را در کارهایشان سرزنش می کنند (که البته نسبت به بسیاری از کارهایشان باید آنها را محکوم کرد) ولی باید بدانند که خود این حکام را باید بیشتر سرزنش نمود، زیرا که خلفای عثمانی حداقل نه تنها ننگ سازش با صهیونیستها را نپذیرفتند، بلکه جرأت این را داشتند که رهبران آنها را به طرز ذلت باری از پیش خود برانند.
ننگ و ذلت بر رهبران فعلی اعراب که در بدر خواستار شناسایی دشمن اسلام و مسلمین و تضمین امنیت رژیم صهیونیستی هستند، تا بلکه باب گفتگو را با صهیونیستها جهت مشروعیت دادن به تجاوزات و جنایات یهود باز کنند.
حکام فعلی عرب باید بدانند که تا قبل از جنگ جهانی اول صهیونیستها برای مدت سی سال کوشیدند تا به داخل فلسطین عزیز نفوذ کنند، ولی توفیق نیافتند. ولی از روزی که اقتدار عثمانی جای خود را به
ص: 430
غربزدگانی چون آتاتورک داد و قومیت عرب به وسیله حسین شریفها (جد حسین اردنی) در مقابل عثمانی زنده شد، کشورهای عرب صد پاره گردیدند و دیدیم آنچه دیدیم.
پس از جنگ جهانی اول تا اعلام دولت صهیونیستی و آواره کردن یک میلیون فلسطینی و غصب اراضی آنان فقط سی سال طول کشید. در طول این مدت کشورهای اسلامی و عربی صد پارچه شدند و پدر انقلاب بزرگ اعراب یعنی جناب حسین شریف که با کمک انگلستان استعمارگر، پدر استعمار عثمانی!! را در آورده بود، بعد از مدتی در یک کشتی انگلیسی به قبرس فراری داده شد و پسرانش در عراق و اردن و دیگر ممالک عربی به عنوان مزدوران چشم و گوش بسته انگلیسی حکمرانی نمودند. اینان در سال 1948 با دست خود نصف بیشتر فلسطین عزیز و نیمی از قدس را تحویل صهیونیستها دادند و با نماینده آن یعنی گلدا مایر در بیت المقدس ملاقات نمودند. اما سناریوی قومیت و وابستگی به همین جا خاتمه نیافت و در سال 1967 تمام اراضی مقدس سینا و جولان را تحویل صهیونیستها داده و تعدادی فلسطینی دیگر را نیز آواره کردند و در سال 1970 نیز به دست نوه امیر عبداللّه و نبیره حسین شریف آوارگان را قتل عام نمودند. چه ساده اندیش بودند کسانی که فکر می کردند صهیونیستها به همین جا رضایت خواهند داد. دیدیم که آنها دست از لبنان هم نکشیدند و در سال 1982 با آنچه در توان داشتند جنایت آفریدند و اکنون نیز حکام عرب و شاه حسین اردنی جهت خوش خدمتی به ارباب خود یعنی آمریکا سعی دارند به این اعمال صهیونیستها وجهه قانون دهند و چه ساده اندیش هستند، آنها که منتظر صلح بوده و از اسرائیل توقع صلح دارند.
صهیونیستها قبلاً هدف خود را بیان کرده اند و آن «از نیل تا فرات است» و تنها راه مقابله با این سیاست و هدف همان پیام امام عزیزمان است که «اسرائیل باید از بین برود» و اینکه اسرائیل یک جرثومه فساد است و بس.دانشجویان مسلمان پیرو خط امام معرفی کتاب کتاب حاضر که حاوی مجموعه ای از اسناد به دست آمده در لانه جاسوسی آمریکاست، نشانگر گوشه ای از فعالیتهای صهیونیستها و آمریکاییها در ایران می باشد. با مطالعه این کتاب می توان به اهمیتی که ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای رژیم صهیونیستی و آمریکا داشته پی برد و با توجه به مواضع جمهوری اسلامی ایران نسبت به مسئله خاورمیانه و فلسطین می توان به اهمیت تغییر استراتژیکی که در توازن قوا به نفع نیروهای انقلابی در اثر این انقلاب به وجود آمده پی برد.
کافی است که اوضاع فعلی خاورمیانه را با فرض وجود حکومت شاه در نظر بیاوریم تا متوجه عمق فاجعه ای گردیم که در صورت به وقوع نپیوستن انقلاب اسلامی گریبانگیر منطقه و مردم تحت ستم آن می گردید و از همین رهگذر است که می توان به جنایات و خیانتهایی که صدام بعثی و پشتیبانانش، از جمله حکام سعودی و کویت، نسبت به آرمان فلسطین از طریق حمله به جمهوری اسلامی ایران مرتکب می شوند، پی برد.
نگاهی به اسناد حاضر ما را بر اهمیت نقش رژیم شاه در تقویت رژیم صهیونیستی و نیز سیاستهایی که رژیم صهیونیستی در رابطه با ایران دنبال می نمود، واقف می سازد.
یکی از مسائل مبتلابه کلیه کشورها خصوصا کشورهای صنعتی مسئله انرژی و منابع تأمین آن است.
ص: 431
چه بسیار از کشورهایی که به علت عدم وجود منابع کافی انرژی، اقتصاد شکوفایی نداشته و یا دارای اقتصادی ضربه پذیر هستند. بنابر این نفت در سالهای اخیر یکی از مسائل مهم اقتصادی و سیاسی جهان بوده است، زیرا که این ماده مهمترین منبع انرژی فعلی در جهان می باشد. از آنجایی که اکثر نفت صادراتی جهان در منطقه خاور میانه، خصوصا کشورهای عربی و ایران استخراج می شود و فروش آن از طرف کشورهای عربی به اسرائیل تحریم گشته است، لذا مسئله نفت برای اسرائیل از اهمیت فوق العاده ویژه ای برخوردار شده است. اسرائیل نه تنها دارای منابع نفتی نیست، بلکه به علت وسعت کم، دارای منابع انرژی زای دیگر از قبیل سدهای رودخانه ای و ذغال سنگ هم نمی باشد. بنابراین اسرائیل در جهت تهیه نفت مورد نیاز خود با مقامات ایران وارد مذاکره شده بود و نفت خود را مستقیما و به طور مخفیانه از شرکت ملی نفت ایران تهیه می نمود. مجموعه اسناد 25 - 29 در این رابطه خود گویای این واقعیت می باشد.
نکته قابل توجه در این است که شاه رسما به مقامات اسرائیلی اعلام می کند که در صورتی که اسرائیل از مناطق نفتی صحرای سینا (چاههای ابورودیس) عقب نشینی کند، نفت اسرائیل را تأمین خواهد نمود.
این سیاست در جهت ترغیب اسرائیل به قبول سیاستهای کیسینجر و به عنوان مقدمات کمپ دیوید بوده است و این نکته را نیز شخص خود شاه گفته است که در نظر دارد سیاست فروش نفت را به اسرائیل با سیاست فروش تسلیحات آمریکا به اسرائیل هماهنگ کند.
از مسائل دیگر مربوط به نفت که از اهمیت ویژه ای برخوردار است، موضوع خط لوله بندر ایلات اشکلون می باشد.
کانال سوئز که اکثریت قاطع کشتیهای باری و نفت کشها و غیره در جهت حمل کالا و سوخت بین اروپا و آسیا از آن استفاده می کردند، به علت جنگ بین اعراب و اسرائیل به طور کامل بسته شد و کلیه این کشتیها مجبور شدند که برای رفت آمد از دماغه امید نیک در جنوب آفریقا عبور کنند، که با این حساب بیش از چند هزار کیلومتر به طول مسیر افزوده می شد. صهیونیستها طرحی را ارائه دادند که به موجب آن کشتیهای نفتکش وارد بندر ایلات در خلیج عقبه شوند و نفت آنها به وسیله خط لوله به بندر اشکلون در مدیترانه و از آنجا با کشتی به کشورهای اروپایی حمل گردد. اما جهت اجرای این پروژه می بایست منبع فروشنده نفت را پیدا کرده تا تضمین لازم جهت استفاده از این خط توسط آنها داده می شد. طبیعی بود که موافقت شاه را جلب کردند و شاه علاقه خاصی نسبت به اجرای این طرح پیدا کرده بود. اهمیت این طرح به میزانی بود که حتی آمریکا نیز از ترس عکس العمل اعراب در این طرح دخالتی نکرد، اما شاه وابستگی هر چه بیشتر خود را به رژیم صهیونیستی نشان داد و در اجرا و بهره برداری از آن همپای صهیونیستها فعالیت نمود. در کتاب حاضر تعداد زیادی از اسناد حاوی مطالبی در این خصوص می باشد.
اسناد شماره 2 و 3 و 5 و 21 مربوط به روابط ایران - اسرائیل و فعالیتهای اسرائیل در ایران است و در اهمیت این روابط همین بس که سفیر اسرائیل در ایران یکی از اعضای مهم حکومت اسرائیل و مشاور نخست وزیر سابق صهیونیستها بوده است (23) و تعداد متخصصین اسرائیلی در ایران بیشتر از هر کشور دیگری در دنیا ذکر شده است (5).
البته این متخصصین عمدتا در شرکتهای وابسته به دربار پهلوی مشغول خدمت به صهیونیستها و چپاول مردم ایران بوده اند. با این حال و با وجود گستردگی و عمق این روابط اسناد 2 و 4 نشان دهنده ترس
ص: 432
رژیم شاه از علنی شدن روابط ایران با اسرائیل است، زیرا شاه از آن می ترسد که این مسئله مخالفتهای علنی و همه جانبه مردم ایران و در رأسشان روحانیت متعهد را برانگیزاند.
سند شماره یک از فعالیتهای سرویس اطلاعاتی اسرائیل در خرید نویسندگان مزدور در جهت سیاست کلی صهیونیستها پرده بر می دارد. اصولاً صهیونیستها با تکیه بر همین نویسندگان و خبرنگاران مزدور و وابسته بر خود بود که توانستند صهیونیسم خبری را خصوصا در خبرگزاریها و تلویزیونهای غرب و آمریکا گسترش داده و تحت کنترل گیرند.
در میان کشورهای اسلامی بعد از ایران، رژیم آمریکایی حاکم بر ترکیه بیشترین روابط را با اسرائیل بر قرار کرده و این موضوع در هماهنگی و در تمامی زمینه ها، خصوصا اطلاعاتی (مراجعه به اسناد گذشته) وجود داشته است و سند شماره 4 هم یک نمونه از نزدیکی دیپلماتهای این دو رژیم را نمایان می سازد.
از مسائل اساسی که رژیم صهیونیستی و آمریکا در سالهای اخیر با آن سر و کار داشته اند، مسئله صلح اسرائیل با مصر معروف به کمپ دیوید می باشد. آمریکا در این مورد گوشه ای از اقدامات پیشگیرانه در قبال فعالیتهای به اصطلاح تروریستی بر علیه منافعش را به سفارتخانه تذکر می دهد و عواقب تحریم مصر و لزوم کمک به این رژیم را مورد ارزیابی قرار می دهد. اصولاً مشخص شده است که رکن اساسی در کمپ دیوید کمکهای آمریکا به هر دو رژیم مصر و اسرائیل جهت برقراری این صلح، خائنانه می باشد به طوری که مطابق آمار در سال 1983 کمکهای آمریکا به این دو رژیم وابسته در مجموع بیش از 50 درصد کل کمکهای خارجی آمریکا را تشکیل می دهد. هر چند که چنین قراردادی بین سه طرف منعقد شده است، ولی آمریکا در نهان ناراحتی خود را در مورد سیاستهای خرید اراضی اعراب و شهرک سازی اسرائیل در نوار غزه و کرانه غربی پنهان نمی کند و خطرات آن را برای اجرای کمپ دیوید در نظر قرار داده است، غافل از آنکه سادات خیلی بیشتر از حدی که آمریکاییها تصور می کردند در لجن زار این صلح فرو رفته بود که با این اعمال تجاوزگرانه اسرائیل دست از این به اصطلاح صلح بر دارد.
هر چند که مقامات آمریکا حاضر نیستند که جنایات صهیونیستها را علنا به زبان آورند، ولی در این اسناد محرمانه می توان به گوشه ای از اعترافات آنها در این زمینه پی برد. مثلاً در سند 35 صریحاً گفته اند که اسرائیل به طور یک جانبه آتش بس را در جنوب لبنان نقض نمود و دست به حملات هوایی بر علیه اردوگاه شهر البار در شمال طرابلس زد و یک جشن عروسی را با کشتن 6 نفر و مجروح کردن 30 نفر به عزا تبدیل نمود. در اسناد 46 و 48 گوشه ای از جنایات یک افسر صهیونیست را در جنوب لبنان روشن می کنند و مشخص می سازند که چگونه تهدیدی از سوی آنها متوجه این افسر اسرائیلی شده باشد و چگونه حکم دادگاه از 12 سال به 2 سال تقلیل می یابد و مقامات آمریکایی رندانه می کوشند تا این جنایات را در قالبهای خاص خودشان توجیه کنند. در سند 49 این جنایات به حدی علنی می شود که وزیر دادگستری رژیم صهیونیستی به شکنجه زندانیان اعتراف نموده است و البته وی تأکید کرده است که به شین بث اطلاع داده است که چنین روشهایی برای بازپرسی تحمل نخواهد شد...
اسناد شماره 34 - 39 - 41 و 42 نشان دهنده یک واقعیت مسلم می باشد که اسرائیل امکان ندارد یک لحظه بدون حمایت آمریکا و متحدان غربی اش به زندگی خود ادامه دهد و از همین روست که در منطقه مشغول حمایت از منافع امپریالیسم آمریکا می باشد. این کمکها حتی تا آن حد غیر قابل تصور می شود که روزنامه صهیونیستی هآرتز می نویسد، مالیات دهندگان آمریکایی می خواهند بدانند که تا چه حد باید
ص: 433
سطح بالای زندگی غیر طبیعی اسرائیل را از نظر مالی تأمین کنند.
در اسناد دیگر این کتاب متوجه وضعیت بد اقتصادی رژیم صهیونیستی می شویم - طبق اسنادی که در دیگر کتابهای لانه جاسوسی آمده کشورهای آمریکا و متحدان غربی اش در طی سالهای 76 - 1970 به ترتیب 7/7482 میلیون دلار و 9/562 میلیون دلار کمک نظامی و اقتصادی به اسرائیل نموده اند. میزان این کمکها در سال 1983 فقط از طرف ایالات متحده بالغ بر 2485 میلیون دلار گردیده است.
به امید روزی که همه مسلمین عالم متحد شوند و این جرثومه فساد و پشتیبانانش را از صحنه روزگار محو نمایند.
کلمات کلیدی یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!