Post
26504
از: مشاور سیاسی٬ جان د. استمپل
محرمانه
به: سفیر
1355-02-07- 1976-04-27
متن سند
سند شماره (5)
از: مشاور سیاسی، جان د. استمپل
تاریخ: 27 آوریل 1976 - 7 اردیبهشت 1355 بیگانگان
به: سفیر
طبقه بندی: خیلی محرمانه / غیر قابل رؤیت برای
موضوع: طرز فکر ایرانیان در مورد خارجی های مقیم ایران
همان طور که می دانید در مورد طرز فکر ایرانیان در رابطه با خارجی های مقیم ایران با عناصر ایرانی سطوح مختلف جامعه ایران در حال گفتگو و نظرخواهی بوده ایم. بیست و شش مورد مصاحبه ای که تا به حال انجام شده و توسط اینجانب مرور گردیده و می تواند نتایج کلی را در مورد این طرز فکر ارائه کند.
به نظر من این یادداشت و متن مصاحبه ها می تواند در مورد توجه و استفاده بسیاری از افسران منتخب هیئت و کنسولگری هایمان قرار گیرد و از آنجایی که نتایج جالب توجهی نیز پدیدار گشته در نظر دارم یک نسخه از این مطالب را در اختیار آنان قرار دهم.
ص: 752
1- نمونه
تعداد افراد شرکت کننده در مصاحبه (26 نفر) بسیار کم بوده، و اکثر آنها عضو نخبگان طبقه بالا و یا متوسط جامعه ایران می باشند. این افراد بیش از اکثر ایرانی ها تحصیل کرده و مطلع می باشند، به همین دلیل نظراتشان نیز بااهمیت تر از افراد عامی است، زیرا آنها در زمینه های مختلف صاحب نظر می باشند. شایان توجه است که نگرانی های ابراز شده توسط این افراد تحصیلکرده ایران هیچ گاه در پاسخ های کسانی که خود را نماینده درصد بیشتری از مردم ایران می دانند منعکس نمی باشد. مسلم این است که مسئله حضور بیگانه تنها بر کسانی تأثیر می بخشد که تا حدود زیادی با بیگانگان یا خارجی ها در تماس می باشند.
بسیاری از مصاحبه شدگان به طور کلی نگران حضور بیگانگان و نه آمریکاییان در ایران هستند. نکته قابل توجه دیگر این است که دو سوم اعضای این گروه از پاکستانی ها، هندی ها، و آسیای شرقی ها، مانند فیلیپینی ها و اتباع کره جنوبی بعنوان گروه هایی یادکرده اند که بیشترین رشد حضوری را داشته (و بیشترین تأثیر را بر آنها داشته اند. تنها یک سوم اعضاء این گروه اظهار داشته اند که حضور آمریکایی ها طی دو یا سه سال گذشته رشد سریعی داشته است. برآورد تعداد آمریکایی ها در تهران بین چهار هزار تا چهل هزار نفر بوده و برآورد معتدل تر آن 10 هزار تا 15 هزار بوده است. تنها هشت نفر از افراد مصاحبه شده خود را آگاه نسبت به حضور خارجی ها بر خلاف دو سال قبل می دانند. چند نفر از مصاحبه شدگان در خارج از کشور تحصیل کرده و یا دارای همسر خارجی می باشند، اما این موضوع در میان طبقه بالا و متوسط امری غیر عادی نیست.
2- تأثیرات ناشی از حضور بیگانه
هفت تن از پاسخ دهندگان گفته اند که حضور کنونی بیگانگان هیچ گونه تأثیری در وضع آنها نداشته است. بقیه آنها یا با این موضوع مخالفت کرده و یا به طور ضمنی معترف بر تأثیر حضور بیگانه بر وضع خودشان شده اند. چند نفر نیز به جنبه های مثبت حضور بیگانه از قبیل افزایش مهارت های تکنولوژیکی، و نیروی انسانی مجرب تر، اشاره کرده اند. بیش از نیمی از اعضاء این نمونه اظهار داشتند که خود و دوستانشان معتقدند که آمریکایی ها و اروپایی ها عامل اصلی افزایش اجاره بها طی دو سال گذشته می باشند.
هفت نفر در مورد مشکلات ناشی از رانندگان خارجی سخن گفته اند. شگفت آورتر اینکه تنها هشت نفر به ذکر وقایع ناپسند پرداخته و اکثر آنها مربوط به آمریکایی های طبقه پایین اجتماع بود که علنا به شرابخواری و عربده کشی می پردازند.
این افراد از تسهیلات ویژه خارجیان بطرز غریبی بی اطلاع بودند، اکثر اعضای این گروه در حمایت از برنامه های رادیو و تلویزیون نیروهای آمریکایی سخن گفتند؛ بسیاری از آنها که این برنامه را دنبال کرده و یا به آن گوش می دهند آن را یکی از تسهیلات مخصوص بیگانگان نمی دانند. تنها دو نفر از آنها خواستار کنترل آن توسط ایرانی ها شده، ولی یکی از آنها هشدار داد که اگر اصطکاک بین ایرانی ها و خارجی ها افزایش یابد رادیو و تلویزیون نیروهای آمریکا در آینده به صورت آماج منطقی حملات در خواهد آمد. تنها 5 نفر به ذکر تسهیلات ویژه خارجی ها (مانند کمیسری و حوزه خلیج) پرداختند و تنها دو نفر اعلام داشتند که این تسهیلات حسادت هیچ کس را بر نمی انگیزد. سه تن از آنها گفتند که اگر روابط ایران و آمریکا روبه وخامت نهد، این تسهیلات به صورت آماج حملات در خواهند آمد.
ص: 753
3- ایجاد محل های مخصوص زندگی خارجی ها در مقابل نظریه انطباق حیات
هیچ یک از افراد موردنظر در حمایت از نظریه ایجاد جوامع خاص خارجی ها در ایران سخن نگفت، ولی دو نفر از آنها گفتند که انجام آن در موارد خاص، (از جمله برای اتباع بلوک شوروی و دیگران در شهرهای دیگر) مانعی ندارد. بیش از نیمی از افراد مصاحبه شده (از تمام سطوح اجتماع) معتقدند که گسترش یکسان حضور بیگانه در اجتماع هم به نفع آنها و هم به نفع خارجی هاست: تنها سه نفر از این افراد به ذکر مشکلات مربوط به ایجاد محیط زیست های خاص به خصوص تهدیدات امنیتی ناشی از همزیستی پاکستانی ها و هندی ها پرداختند.
تنها سه نفر از این افراد معتقدند که مضاعف یا سه برابر شدن جامعه آمریکایی در ایران مشکلات جدی را به دنبال خواهد داشت و دو نفرشان معتقدند که علت این امر نیز فقدان مسکن و فروشگاه های کافی است. پنج تن از پاسخ دهندگان معتقدند که ایران از حضور بیشتر آمریکایی ها به خصوص در زمینه فنی فواید بسیار کسب خواهد کرد.
4- نتیجه گیری
در مورد افزایش حضور خارجی نگرانی هایی ابراز شده، اما هیچ کس مشکل و خطر جدی را پیش بینی نمی کند. چند تن از پاسخ دهندگان متذکر شدند که گسترش حضور خارجی ها همگام با رشد موجود در زمینه ملی است. افزایش مشکلات زندگی شهری بر خارجی ها و ایرانی ها تأثیرات یکسانی را اعمال می کند، اگر چه در اکثر موارد خارجی ها مقصر این مشکلات شناخته می شوند، باید گفته شود که آنها در تمام موارد مقصر نیستند و ایرانی ها نیز به این معترف هستند.
آنهایی که بیش از همه تحت تأثیر قرار می گیرند، اعضای طبقه متوسط طیف اجتماعی و اقتصادی ایران می باشند. آنها بیش از همیشه با خارجی ها سر و کار داشته، و موقعیت حرفه ای و شخصی آنها نیز با پروژه هایی که خارجی ها بر روی آنها کار می کنند مرتبط است. نخبگان طبقه بالای اجتماع کمتر با خارجی ها سر و کار دارند. ایرانی های طبقه پایین اجتماع نسبت به حضور آمریکایی ها توجه چندانی نشان نمی دهند اما از حضور روز افزون هندی ها و آسیایی ها در نتیجه رونق اقتصادی ایران متنفر می باشند.
در مواردی معدود، مانند مدیریت دانشگاه ها، آنهایی که در اروپا تحصیل کرده اند از روش های آمریکایی برخلاف حضور آنها متنفرند، زیرا همتایان آنها که در آمریکا تحصیل کرده اند (و رقبای آنها به شمار می روند) در حال دستیابی به موقعیت های مهم در نهادهای اجتماعی ایران هستند. بنابراین موفقیت ایرانی های تحصیل کرده آمریکا ترس و حسادت بسیاری را برانگیخته که گهگاه باعث ابراز مخالفت با جامعه آمریکایی مقیم ایران می گردد.
گرچه ترس از ضد آمریکایی گرایی بی اساس تلقی می شود، ولی باید به نگرانی های ابراز شده توسط اعضاء گروه توجه بیشتری معطوف نمود. شاید مهمترین نظریه این باشد که در دورانی که مشکلات زندگی شهری توأم با افزایش حضور خارجی است، شاید بهتر باشد که آمریکایی هایی به این جامعه ارسال شوند که از نظر فرهنگی حساس تر و بالغ ترند. چهار یا پنج نفر از پاسخ دهندگان از شرکت های آمریکایی می خواهند که افراد مورد نظر خود را با در نظر گرفتن حساسیت های ایرانی انتخاب کنند. البته این امر در مورد دولت آمریکا مانند صنایع بخش خصوصی نیز مصداق پیدا می کنند.
ص: 754
از آنجا که زندگی شهری در ایران برای همه مشکل تر شده، و به خصوص امکان کاهش روند پیشروی اقتصادی نیز وجود دارد، بهتر است شمار آمریکایی هایی که به اینجا وارد می شوند ثابت نگاه داشته شود.
پس از ذکر این مطالب، باید گفته شود که حتی اگر به جای 25/000 آمریکایی تنها 1000 نفرشان در ایران حضور داشته باشند، بخش اعظم انتقادات مطروحه باز هم ابراز می شد. بنابر این طرز فکرهای مندرج در این تحقیق تنها نوعی عامل مشخص کننده محسوب می شود، ولی نمی تواند تعریف دقیق از طرز فکر ایرانی ها را ارائه کند.
استمپل
بررسی طرز فکر ایرانیان در قبال افزایش حضور خارجی ها در ایران
مصاحبه مورخ 18 فوریه با دکتر کیوان صالح در دفتر کار گوردون وینکلر
دکتر صالح صحبت هایش را با اظهار نظر در مورد خود مصاحبه آغاز کرد و گفت این کار می بایست مدت ها قبل انجام می شد و خوشحال است که سفارت با دیدی مثبت در حال گردآوری اطلاعات در این زمینه است.
دکتر صالح گفت که می داند تعداد خارجی ها بیش از دو یا سه سال قبل است و آمریکایی هایش اعظم آنان را تشکیل می دهند. وی گفت در اینجا به تمام خارجی ها آمریکایی اطلاق می شود، مگر آنکه تعریف دیگری از آنها شده باشد.
دکتر صالح حدس می زند که تعداد آمریکایی های مقیم تهران حدود 30/000 نفر است ولی وقتی که به او گفته شد که تعداد آنها حدود نصف رقم ذکر شده توسط اوست تعجب کرد. وی یادآور شد که تعداد آمریکایی های مقیم ایران دائما رو به افزایش است و گویا قرار است حدود 50/000 خانواده آمریکایی دیگر نیز طی سه سال آینده وارد ایران شوند. او و دوستانش می گویند که این افراد اکثرا در جنوب ایران اسکان خواهند یافت. دکتر صالح گفت دوستانش نمی توانند ارائه رقم 50/000 نفر درست گفته باشند، ولی آنها معتقدند که تعداد آنها خیلی زیاد خواهد بود. وی گفت ظاهرا شرکت بل هیکوپتر در نظر دارد تعداد کارمندان خود را در ایران دو برابر کند، و گویا لبنیات پاک نیز در صدد دو برابر کردن تعداد کارمندان آمریکایی خود می باشد.
دکتر صالح گفت که یک خارجی به خصوص اگر آمریکایی باشد به سادگی برای او قابل تشخیص است. وی گفت که قادر است یک آمریکایی را از پشت سرش تشخیص دهد. او گفت «شاخص های مهم در این رابطه نحوه اصلاح سر و شلواری است که یک آمریکایی به پا می کند.» وی در توضیح مطلب گفت شلوار آمریکایی ها بسیار وارفته و در بخش نشیمنگاه بسیار شل است. چون آنها عادت ندارند شلوارشان را بالا بکشند. وی گفت به نظر او و دوستانش ظاهرا آمریکایی ها چندان جذاب نیستند، به خصوص از نظر رنگ لباس چون اغلب پیراهن های سبز روش، شلوار قرمز، کفش های سفید و جوراب های قرمز به تن می کنند.
او ظاهر آمریکایی ها را مسخره خواند. دکتر صالح گفت که وی می تواند بین مدیران عالیرتبه شرکت ها و دیپلمات های آمریکایی و افرادی آمریکایی رده پایین تر تفاوت هایی قائل شود. علاوه بر این وی گفت که افراد رده آخر تنها مکانیک های شرکت بل هلیکوپتر نیستند بلکه ظاهرا افرادی حرفه ای هستند که برای انجام چند کار به ایران آمده اند.
در پاسخ به این سؤال که آیا حضور خارجی ها بر زندگی او و خانواده و دوستانش تأثیر دارد یا خیر، وی
ص: 755
گفت حتما دارد و همیشه موجبات شرمساری وی فراهم می آید. او گفت «این موضوع برای من حائز اهمیت بسیار است زیرا من شدیدا با آمریکایی ها سروکار دارم. در صورتی که حرفه ای نباشند من آسیب می بینم. وی گفت: «وقتی می شنوم که آمریکایی ها به خوبی با مسائل ایران و ایرانی آشنا نشده اند ناراحت می شوم. آنها در اغلب موارد در جلساتی شرکت کرده و بیاناتی را ایراد می کنند که نشانگر برداشت نادرست آنها از اوضاع کشور است. او و دوستانش احساس می کنند که اکثر آمریکایی ها در ایران تأثیر منفی داشته و قابلیت انطباق پذیری ندارند. «آنها به اینجا می آیند تا پول به جیب بزنند.» او گفت: «آنچه ما را ناراحت می کند این است که آمریکایی ها حقوق های گزافی چون 50/000 دلار در سال دریافت کرده و در مورد آن در انظار عموم سخن می گویند. این کار باعث بروز عکس العمل منفی ایرانی های تحصیلکرده می شود، چون معتقدند که این افراد از نظر حرفه ای شایستگی دریافت این گونه حقوق های کلان را ندارند». دکتر صالح گفت دوستانش اغلب به آمریکا سفر کرده و با آمریکایی هایی در آنجا ملاقات می کنند که با آمریکایی های مقیم اینجا از نظر حرفه ای تفاوت دارند و به نظر او اینها افراد گلچین شده نیستند.» وی گفت برای او و همسر و دوستانش واضح است که آنها دارای مشکلات روانی هستند، همسرانشان از امنیت برخوردار نبوده و فساد در میان آنها رواج دارد، شرابخوارگی بسیار است و همسران آنها در اغلب موارد افسرده هستند.
وی خاطر نشان ساخت که مدرسه آمریکایی تهران به عنوان یک «مدرسه نظامی» بین دوستانش معروف است و آموزش مکفی و مؤثر را ارائه نمی کند. وی گفت اکثر بچه های آمریکایی ها اغلب از نقطه ای از جهان به نقطه دیگر منتقل شده و به همین دلیل فاقد ریشه های اجتماعی و ارزش های لازم می باشند.
مدرسه ایران زمین و مدارس دیگر از شهرت کمتری برخوردارند.
دکتر صالح در مورد تسهیلات و سازمان های ویژه خارجی ها در تهران از کلوپ زنان آمریکایی، کلوپ پارس آمریکا و حوزه خلیج نام برد. (او از حوزه خلیج با نام «قلعه» یاد می کرد و چندی بعد گفت به نظر او حوزه خلیج این نام مستعار را از نشان حک شده بر سر در آن به ارث برده است.) از او سؤال شد که در مورد حوزه خلیج چگونه می اندیشد. وی گفت هیچ گونه خصومتی با آن ندارد، ولی گفت که تصور می کند که تعداد زیادی از بچه های هیپی نما در حوزه خلیج وجود دارند و بسیاری از دختران آمریکایی در کنار خیابان خواستار اتومبیل سواری مجانی می شوند. وی یادآور شد که این کار مناسب جامعه ایرانی نیست.
وی گفت که به نظر او و دوستانش کلوپ زنان آمریکایی تنها دارای جنبه ظاهری است: «به نظر ما زنان آمریکایی در پارتی ها خونگرم نیستند و به خوبی قاطی اجتماع نمی شوند. آنها در خود کلوپ زنان احساس راحتی بیشتری دارند،» وی گفت این امر در مورد زنان ایتالیایی، فرانسوی، سوئدی، آلمانی و دیگر زنان اروپایی صادق نیست، چون اکثر آنها اجتماعی بوده و به زبان فارسی تکلم می کنند، ولی این امر در مورد زنان آمریکایی صادق نیست، وی گفت در ضیافت های سطح بالای اجتماعی کمتر با آمریکایی ها برخورد می کند ولی اکثرا با انگلیسی ها، فرانسوی ها بلژیکی ها و دیگران روبرو می شود.
در رابطه با رادیو و تلویزیون ،وی اظهار داشت که دیوانه برنامه بین المللی جدید رادیو و تلویزیون ایران است و اغلب برنامه های خود را طوری تنظیم می کند تا فرصت دیدن و شنیدن این برنامه ها را داشته
ص: 756
باشد (وی احساس می کند که دو گرداننده آمریکایی برنامه چندان مفید نبوده و اغلب مایه شرمساری می شوند.) بنابه گفته او خبر انگلیسی خیلی بهتر از خبر فارسی است. وی گفت قطع برنامه های آمریکایی هیچ گاه موجب نگرانی وی نخواهد شد. با این حال وی معتقد است که برنامه رادیویی نیروهای مسلح آمریکایی «به استثناء بخش موسیقی آن که مورد انزجار همگان است» باید ادامه پیدا کند. وی گفت اکثر دوستانش به برنامه های رادیویی آمریکا گوش داده و آن را دوست دارند. وی گفت این برنامه به افراد طبقه متوسط اجتماع در زمینه فراگیری زبان انگلیسی کمک بسیارمی کند. در رابطه با رویداد های ناشایستی که بین خارجی ها و ایرانی ها به وقوع پیوسته،دکتر صالح گفت ،که اطلاع خاصی ندارد، ولی در مورد رانندگان آمریکایی با لحن بسیار تندی صحبت کرد.وی گفت ایرانی ها می دانند که این خود آنها هستند که به محض ورود به شاهراه ها و خیابان های تهران قوانین را زیر پا می گذارند. اما، وی گفت اینجا کشور ما است. وی گفت بسیاری از آمریکایی ها پس از اقامت در اینجا بدتر از ما رانندگی می کنند. چراغ های راهنمایی و خطوط تفکیک کننده خیابان را نادیده گرفته و به نظر می رسد که ما را افرادی بسیار پست تلقی می کنند.
دکتر صالح گفت در بسیاری از موارد دوستان من شیشه اتومبیل خود را پایین کشیده و فریاد زده اند که مواظب باش اینجا کشور من است. تو نمی توانی این طور در اینجا رانندگی کنی. وی گفت همه چنین تصور می کنند که این آمریکایی های حرامزاده در کشور ما خوب زندگی کرده و خوب پول درمی آورند و گذشته از این که هیچ چیزی را نصیب کشورمان نمی کنند، وارد تمام جزئیات زندگی ما نیز می شوند. ظاهرا رانندگان آمریکایی با هدف زیرگرفتن به ما نزدیک می شوند.
در مورد رانندگی، وی گفت زنان خارجی در حین رانندگی حالتی تهاجمی پیدا می کنند. وی گفت تمام مشکلات ناشی از رانندگی وی در طول 9تا 12 ماه گذشته رخ داده است .قبل از آن رانندگان خارجی خیلی خوب رانندگی کرده و حالتی تهاجمی نداشتند. وی گفت که مشکل برای آمریکایی ها را وضعیت این است که به نظر می آید که همه خارجی ها اینطور زندگی می کنند و بهمین دلیل ایرانی ها خارجی ها را آمریکایی تصور می کنند و بنا به گفته دکتر صالح «عکس العمل اساسی ایرانی ها در قبال این مسئله این است که آمریکایی ها هیچ گونه احترامی برای ما قائل نبوده و ما را کثافت تلقی می کنند.» در دنباله گفتگو وی که دوستانش شدیدا معتقدند که آمریکایی ها برای کمک به ما اینجا نیامده اند بلکه هدفشان پول به جیب زدن است. او اغلب این سؤال را می شنود که «آنها برای ما چه کرده اند؟ وی خاطر نشان ساخت که دولت نیز تلاش می کند تا کلمات فارسی انگلیسی الاصل کمتر استعمال گردد.
وی در ادامه گفت پنج سال قبل روش آمریکایی مورد احترام همگان بود. نظام آمریکایی چه در زمینه ساخت، چه در زمینه آموزش یا پزشکی بهترین تلقی می شد. ولی در حال حاضر تنفر از این روش و نظام آن چنان افزایش یافته که ایرانی ها بیش از پیش می گویند که نمی خواهند شاهد پیاده شدن روش آمریکایی باشند. ولی نکته جالب توجه این است که بنا به گفته دکتر صالح هنوز هم ماشین ها و دیگر کالاهای ساخت آمریکا در جهان بهترین چیزها قلمداد می شوند: «ظاهرا ایرانی ها نمی دانند که این مصنوعات از همان روش آمریکایی مورد تنفر آنها ناشی شده است.» حضور آمریکایی ها در مجامع عمومی نیز مسئله ساز است. دکتر صالح نمی داند که چرا این مسائل در رستوران محل اطراق او رخ نمی دهد، و علت آن نیز شاید حضور و آمد و شد آمریکایی ها عالیرتبه باشد. با این حال همسرش و دوستان او در سوپرمارکت ها با این گونه مسائل روبرو شده اند. دکتر صالح خاطرنشان
ص: 757
ساخت که سوپرمارکت ها تجلی گاه تنفرهای شدید است. وی گفت خارجی ها باعث افزایش شدید قیمت ها شده اند و هنگامی که یک آمریکایی وارد فروشگاه می شود مانند «ملخ» همه چیز را با خودمی برد و وقتی که ایرانی ها وارد می شوند چیزی برای آنها باقی نمی ماند. وی گفت از صحت این موضوع اطلاعی ندارد،ولی مهم این است که این طرز فکر ایرانی هاست.
وی گفت در زمینه مسکن هیچ امیدی برای ما نیست، چون اگر او و همسرش خانه نداشتند، نمی توانستند در تهران زندگی کنند. به خاطر این که توان اجاره محل سکونتی را ندارند مجبور می شدند از کشور خارج شوند. وی گفت که تمام مساکن خوب توسط خارجی ها تصرف شده است. وی گفت در مورد دفاتر کار، و دستیاران زبده اصلی و خارجی نیز همین موضوع صادق است. «آمریکایی ها تمام شوفرها و رانندگان موجود را به استخدام خود درآورده اند».
بنا به گفته دکتر صالح یکی از نشان های ترسناک حضور آمریکایی ها در ایران، وجود تبلیغات بسیار در بخش آگهی های روزنامه های انگلیسی زبان تهران است. وی گفت این روزنامه ها به صورت یک بازار مکاره در آمده اند. او کیهان اینترنشنال را باز کرد و ستون آگهی ها را نشان داد که مربوط به آمریکایی های در حال خروج از کشور بود. آنها می خواهند آشغال های خود را به ما بفروشند.وی گفت «من آگهی هایی را دیده ام که در آنها در مورد فروش زیرپوش ها مطالبی درج شده است.» وی گفت حدود شش ماه تا یک سال قبل «این آگهی ها وجود نداشت و حتی کسانی که می خواستند با فروش زمین در اسپانیا پول به جیب بزنند، نیز آگهی نمی دادند.» وی گفت گردآوردن آمریکایی ها در محل های خاص اشتباه بزرگی است. وی گفت هنگام عبور از محل هایی که آمریکایی ها یا خارجی ها در آنجا زندگی می کنند، می بینید که بچه های ایرانی و خارجی با هم سرگرم بازی هستند. وی گفت این موضوع دلگرم کننده است. زیرانشانگر نوعی امتزاج اجتماعی است. لیکن وی تصور نمی کند که اسکان نظامیان آمریکایی در منطقه ای خاص مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. وی گفت بهتر است که آنها در خیابان ها ظاهر نشوند. وی نسبت به آنها برداشتی منفی دارد و تصور می کند که اکثر آنها در خیابان ها و در جیپ های مخصوص رانندگی می کنند. وقتی به او گفتم که بخش اعظم افراد هیأت مستشاری نظامی آمریکایی را افسران عالیرتبه و تحصیل کرده تشکیل می دهند وی تعجب کرد. وی گفت «در یک جمله توانستید شک و شبهه های موجود در ذهن مرا پاک کنید.» وی در مورد ارتش گفت که به نظر او حضور تعداد بیشماری از هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا در فرودگاه مهرآباد مسائلی را در زمینه روابط عمومی ایجاد کرده است. او و دوستانش حضور آنها را به دقت دنبال کرده و می دانند که کالاهای بسیاری توسط همین هواپیماها برای جامعه آمریکایی مقیم تهران وارد کشور می شود.
دکتر صالح دائما صحبت را به بی توجهی آمریکایی ها نسبت به ایران می کشانید. از او سؤال کردم که در مورد آگهی سفر به تخت جمشید، شوش و کاخ گلستان در تلویزیون آمریکا چطور فکر می کند، گفتم که این آگهی ها قطعا نشانگر توجه بسیار آمریکایی ها به فرهنگ است. دکتر صالح آن را نپذیرفت و گفت این امر فقط جنبه سیاحت دارد «چون آمریکایی ها یک بار به آنجا می روند و آن را فراموش می کنند.» وی گفت در حالی که اروپایی ها به محض پای گذاشتن به این نقاط عمیقا به اصل موضوع توجه می کنند.» در این لحظه از او سؤال کردم که آیا او و دوستانش می دانند که یک دانشجوی آمریکایی در آمریکا
ص: 758
می تواند برخلاف دانشجویان دیگر در مورد ایران و تاریخ آن مطالب بسیاری را فراگیرد. وی گفت او به این موضوع واقف است. ولی گمان نمی کند که ایرانی ها چنین فرصتی داشته باشند.
وی گفت یکی از نقاط مشکل برانگیز مهم کلوپ کشوری شاهنشاهی (سلطنتی) است. وی گفت در حال حاضر بسیاری از آمریکایی ها به این کلوپ پیوسته و در همه جا دیده می شوند. ظاهرا هدف آنها بازی گلف و دیدن فیلم های سینمائی است و در ماه های اخیر اعضاء ایرانی کلوپ نتوانسته اند به راحتی به آنجا وارد شوند. از او سوال کردم که چرا کمیته عضویت کلوپ مانع از عضویت آمریکایی ها نمی شود؛ چون چنین به نظر می رسد که به پول آنها احتیاجی ندارند. ولی او جوابی نداشت.
دکتر صالح گفت او و دوستانش عمیقا نگران آینده هستند. وی گفت ازدیاد شمار آمریکایی ها در این کشور مسائل بسیاری را برای ایران به وجود خواهد آورد: «برای ما محیط خفقان آور شده است، چون می بینیم که تعداد بیشتری از آمریکایی های موجود و نیمه حرفه ای وارد کشور می شوند .که نسبت به این کشور هیچ گونه احساسی ندارند و به سرعت یک برداشت منفی به جای گذاشته و می خواهند با عجله پول کافی به دست آورده و از این کشور خارج شوند.»
(محرمانه) مصاحبه با دانشجویان
دو دانشجوی ایرانی در کلاس درس من در دانشکده گسترش همکاری های منطقه ای (که شامل دانشجویان ایرانی، پاکستانی و ترک است) شاهد افزایش حضور آسیایی ها در ایران بوده اند. آنها معتقدند که شمار اعضاء دیگر گروه های خارجی افرایش چندانی نیافته و برای آنها تشخیص آمریکایی ها از دیگر ساکنین اروپای غربی و اسکاندیناوی دشوار است. تنها نگرانی آنها در مورد تأثیر بیگانگان این است که آیا آنها قرار است به جای دانشجویان ایرانی پست های دانشگاهی را پر کنند یا خیر؟ هیچ یک از آنها در مورد تسهیلات خاص خارجی ها اطلاعی نداشت، ولی در مورد معابد هندوها و کلیساهای مسیحیان سخن می گفت. هر دوی آنها معتقد بودند که عمل تفکیک محل زندگی بیگانگان کار درستی نیست. هر دو دانشجو ظاهرا در مورد حضور آمریکایی ها در ایران بی اطلاع بوده و به آن علاقه ای نشان نمی دادند.
یک ایرانی 24 ساله مشغول کسب و کار
رضا از طرف یک شرکت کوچک در تهران به فروش تجهیزات ترافیک و ابزار مهندسی راه و ساختمان مشغول است. او که فارغ التحصیل دانشگاه پهلوی شیراز است، در چهار سال گذشته در تهران بسر برده و شاهد افزایش قلیل در شمار خارجی ها بوده است. در حال حاضر تعداد پاکستانی ها و هندی های مقیم تهران افزایش بسیار یافته، زیرا قبلاً این گروه ها به امارات واقع در خلیج فارس جهت تحصیل معاش می رفتند، ولی اکنون همه آنها به تهران هجوم آورده اند. تا بخشی از درآمد نفتی ما را نصیب خود سازند. رضا معتقد است که برخلاف گذشته تعداد آمریکایی ها نیز افزایش یافته ولی از تسهیلات ویژه خارجی ها بی اطلاع است (با وجود اینکه این فرد و همسرش گاهی به تلویزیون نیروهای آمریکا نگاه می کنند، ولی رضا هیچ گاه حتی با تلاش برای پی بردن به این موضوع از آن ذکری به میان نیاورد). رضا معتقد است که محل زندگی خارجی ها نباید تفکیک گردد، زیرا این امر در مورد اعراب و دیگر گروه های این قاره از نظر امنیتی
ص: 759
مشکلات را برای دولت ایران در بر خواهد داشت.
به نظر او پروژه های ویژه مسکن در دیگر شهرهای استانی مناسب است، البته تا زمانی که تفاوت فاحشی میان وضع زندگی آنها با وضع زندگی افراد محلی مشهود نباشد.
استمپل
تاریخ: 19 فوریه 1976
از: مشاور اقتصادی - لانج شرمرهرن
به: بخش سیاسی
موضوع : پروژه ویژه سیاسی - طرز برخورد ایرانیان در قبال حضور آمریکایی ها در ایران
اظهارات یک زن برجسته در مورد حضور آمریکایی ها در ایران می تواند در تهیه گزارش شما با اهمیت باشد.
خانم فرهنگ مهر همسر رئیس دانشگاه شیراز دیشب با من صحبت آغاز کرد و گفت شیراز اخیرا مملو از آمریکایی ها شده است و منظورش آمریکایی هایی بود که به خاطر قرارداد وستینگهاوس به این شهر وارد شده اند. وی سؤال کرد که چرا این شرکت افراد بهتری را انتخاب نمی کند؟ بچه ها همه وحشی شده اند»، و به ذکر چند نمونه از رفتار جوانان پرداخت که همسایگان ایرانی این خانواده های آمریکایی را آزرده است که یکی از آنها یک جوان 10 الی 11 ساله است که در انظار عموم به کشیدن سیگار و خوردن مشروب می پردازد. خانم مهر گفت شخصا نزدیک خانواده رفته و از آنها خواسته است که یا رفتار فرزندان خود را تحت کنترل گرفته و یا به محل دیگری برای سکونت نقل مکان کنند. وی گفت این خانواده اکنون آن محله را ترک کرده ولی معلوم نیست که آیا از کشور خارج شده و یا به آپارتمان دیگری نقل مکان کرده و آیا محرک اصلی خود او بوده که هنوز مشخص نشده است.
اظهار نظر: متأسفانه بسیاری از کارمندان در زمینه سبک زندگی شخصی خود توجیه نشده و این سؤال باقی می ماند که آیا شرکت ها باید در زمینه رفتار عمومی و انطباق پذیری کارمندان خود را تحت کنترل داشته باشند یانه. اگر برنامه های عمرانی اصفهان و شیراز ادامه یابد تعداد بیشتری از آمریکایی ها وارد این مناطق خواهند شد و اظهاراتی شبیه آنچه خانم مهر بیان داشت پدیدار خواهد گشت، مگر آنکه شرکت ها با کمک یا بدون کمک دولت آمریکا برنامه های معارفه و کنترل رفتار کارمندان خود را جدی تر دنبال کنند.
شرمرهرن
محرمانه
بررسی طرز فکر ایرانیان در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران
مصاحبه با دکتر مهدی هروی، استاد علوم سیاسی و تحصیلکرده آمریکا در دانشگاه ملی، که قرار است به عنوان معاون رئیس دانشگاه رازی برگزیده شود. مصاحبه در حین صرف ناهار در یک رستوران انجام گرفت.
پروفسور هروی گفت حضور خارجی ها بر خلاف دو یا سه سال گذشته تغییر چندانی نکرده، ولی برخلاف ده سال گذشته وی نسبت به حضور آنها مطلع تر است، طبق برآورد وی حدود 8/000 آمریکایی در تهران به سر می برند. او می گوید که قادر است یک آمریکایی را از خارجی های دیگر تمیز دهد، ولی نحوه این کار را دقیقا نمی تواند بیان کند. وی می گوید علت آن شاید تجارب وسیع وی در خود آمریکا بوده
ص: 760
باشد.
نکته جالب توجه این است که دکتر هروی اظهار داشت که او و دوستانش بیش از پیش نسبت به حضور روس ها در ایران آگاهی یافته اند. وی گفت این امر به خصوص در مورد دوستانش در اصفهان صادق است.
بعضی از آنها معتقدند که شهر به تصرف روس ها درآمده است. با این حال وی شخصا معتقد است که تعداد روس ها فعالیت سفارت روسیه در زمینه اجتماعی و غیره بطرز محسوسی افزایش یافته است.
در پاسخ به این سؤال که آیا حضور بیگانگان بر زندگی وی تأثیر دارد و می گفت: «بله، از حضور آنها لذت می برم و دوست دارم با آنها باشم.» وی گفت شکی نیست که مردم گناه بالا رفتن قیمت ها را به گردن آمریکایی ها می اندازند. هروی گفت: «همه شما را 100% در زمینه بالا رفتن اجاره خانه ها مقصر می دانند.» وی خاطر نشان ساخت که در یک مورد یک استرالیایی با دو برابر کردن اجاره بها به خانه ای نقل مکان کرد و مردم پس از شنیدن موضوع، استرالیایی را به عنوان آمریکایی خطاب کردند که باعث افرایش اجاره بها شده است.» پروفسور هروی اظهار داشت چهار روز قبل نیز آمریکایی ها خانه ای را که 100 دلار اجاره بهای آن بود به قیمت 175 تا 200 دلار اجاره کرده بودند. وی گفت این میزان اجاره بها در کشور شما حائز اهمیت نیست، ولی برای ما بسیار گران است و همین امر وجهه آمریکایی ها را از جنبه منفی برخوردار ساخته است.
از وی سؤال شد که آیا می توان چند محله خاص خارجی ها را نام ببرد و وی از حوزه خلیج، مدرسه آمریکایی تهران و بیمارستان آمریکایی یاد کرد. وی در مورد این محل ها نظر خاصی ندارد، فقط در مورد حوزه خلیج اظهار می دارد که ایرانی ها مایلند بیش از پیش از آنجا استفاده کند. با این حال وی با این کار موافق نیست، چون اختلاط این کار آنها در می خانه سبب بروز همه گونه مشکلات خواهد شد.
دکتر هروی گفت هرگز به برنامه های تلویزیون «چه آمریکایی و چه ایرانی» توجهی ندارد. با این حال معمولاً به برنامه های رادیو آمریکا در اتومبیل خود گوش می دهد چون: «این برنامه را بیش از برنامه رادیویی ایران دوست دارم. البته کیفیت آن مشابه کیفیت آمریکایی آن نیست، ولی من آن را دوست دارم چون دروغ پردازی در آن نیست.» وی در ادامه گفت اعتبار و شهرت مهمترین مسئله تلویزیون ایران است، ولی بنا به گفته او بعضی از دوستانش از برنامه های جدید و بین المللی تلویزیون ایران تعریف کرده اند. وی گفت بسیاری از جوانان به رادیوی آمریکا گوش می دهند، چون موسیقی آن نسبت به موسیقی رایج در رادیو ایران معاصرتر و جهانی تر است.
از طرف دیگر بسیاری از دانشجویان جناح چپ احساس می کنند که حضور تلویزیون آمریکا به معنی «استعمار» این کشور است. وی گفت تعدادی از دانشجویانش این موضوع را به وی گوشزد کرده اند.
از او سؤال کردم که آیا به نظر او درست است که با در نظر گرفتن روابط ایران و آمریکا این برنامه حذف شود؟ او نیز پس از قدری تأمل گفت: «البته اگر آن را حذف کنید، این دانشجویان چیز دیگری از جمله مجله آمریکایی و یا مرکز فرهنگی را به عنوان امپریالیسم آمریکا مورد انتقاد قرار خواهند داد.» در زمینه رویدادهای ناخوشایند وی گفت به یاد می آورد که: «به یک پسر آمریکایی در یک می خانه واقع در سلطنت آباد چاقو کشی شد و یک ایرانی نیز در یک هتل دیگر با یک خارجی وارد منازعه شد و چون گمان می کرد که او به همسرش خیره شده است.» با این حال هروی نمی دانست که این فرد خارجی
ص: 761
آمریکایی است یا نه. وی گفت تصور می کند که افزایش حضور خارجی ها در ایران بروز این وقایع را تشدید خواهد کرد.
وی شخصا به حضور نظامیان آمریکا واقف نیست، ولی دانشجویان چپ گرا و لیبرال از آن اطلاع دارند.
نسل جوان تر که حضور نظامیان آمریکا را در اینجا احساس می کنند و دانشجویان با وی در این زمینه ها سخن گفته اند. در پاسخ به سؤالی در زمینه رانندگی، هروی گفت: «آمریکایی ها نیز یاد گرفته اند مانند ما رانندگی کنند» و این موضوع سبب رنجش خاطر بسیاری از ایرانی ها شده است. همه احساس می کنند که آمریکایی ها به جای اکتساب عادات خوب، تنها عادات بد ما را می گیرند، وی گفت ایرانی ها خطاهای دیگر ایرانی ها را در زمینه ترافیک نادیده می گیرند ولی نمی توانند از خطاهای آمریکایی ها بگذرند.
پروفسور هروی معتقد است که اشکالی در مورد نحوه لباس پوشیدن آمریکایی ها وجود ندارد و واقعیت این است که فرزندانمان سعی دارند مانند آنها لباس تن کنند.» وی افزود این امر نیز موجب رنجش خاطر ایرانی های مسن تر و سنتی تر می شود و هنگامی که فرزندان خود را در شلوار جین و با موهای بلند می بینند سؤال می کنند که چرا«عادات بد آمریکایی ها را جذب می کنید؟» از پروفسور هروی پرسیدم که ایرانی ها چه عادات خوبی دارند که آمریکایی ها باید آنها را کسب کنند، وی با قدری تأمل گفت : «خوب، مؤدب بودن بیش از حد ما.» وی گفت وقتی که میزبان به مهمانان خود چای تعارف می کند انتظار دارد که یکی از آنها اولین فنجان را بردارد. ولی در همان حال انتظار دارد که او آن را به خود او تعارف کند. مسئله تعارف همیشه در این گونه مراودات شخصی معمول است و میزبان هنگام صرف چای خواستار صورت گرفتن مکالمه ای هر چند محدود است. دکتر هروی اظهار داشت که چند تن از ایرانی ها در مورد این عادت بد آمریکایی ها یعنی قرار دادن پا بر روی میز سخن گفته اند. این امر در فرهنگ ایرانی کاملاً ممنوع است.
به محض مطرح شدن مسئله اسکان آمریکایی ها در محله ای خاص، دکتر هروی گفت کاملاً با این موضوع مخالف است، به او گفتم چطور است که گروه کوچک نظامیان آمریکایی به محوطه خاص جهت زندگی نقل مکان پیدا کند. وی گفت نظامیان در حال حاضر در شمال شهر پراکنده شده و هیچ کس به آنان توجهی ندارند. ولی اگر آنها را به محله خاصی ببرند توجه همگان جلب خواهد شد. این امر بنوبه خود مردم را متوجه تجهیز نظامی ایران و هزینه سرسام آوری که صرف آن می شود می کنند. به همین دلیل این کار اشتباه است. وی افزود مردم نسبت به وجود یک جامعه جذاب آمریکایی حسادت خواهند کرد.
در این موقع موضوع کمیسری آمریکایی پیش کشیده شد. پروفسور هروی گفت خیلی ها به آمریکایی ها حسادت می ورزند. زیرا آنها از اجناسی برخوردارند که بهتر از چیرهایی است که در اختیار ایرانی هاست.
ص: 762
وی گفت حسودترین ایرانی ها کسانی هستند که در آمریکا تحصیل کرده اند و برداشت وی این است که هرکس که یک پاسپورت آمریکایی داشته باشد می تواند به کمیسری راه یابد. او گفت که این موضوع صحت ندارد.
کلاً دکتر هروی احساس می کند، حضور آمریکایی ها امروز مسئله حادی را ایجاد ننموده است. وقتی که در مورد امکان افرایش حضور آمریکایی ها صحبت می کردیم، او گفت بهتر است که این افراد در سرتاسر کشور پخش شوند. اگر یک گروه این چنین بزرگ حتی در شهری بزرگ چون تهران متمرکز شود دردسرهایی را پدید خواهد آورد.
وی گفت: «یک گروه خاص امروزه برخلاف گذشته حضور آمریکایی ها را احساس کرده واز آن انتقاد می کنند. این گروه را کلاً دانشجویان تشکیل می دهند. معمولاً از زبان آنها می شنویم که تمام این آمریکایی ها به اینجا آمده اند تا پول در بیاورند و هیچ کاری برای ما انجام ندهند.» بعضی ها می گویند که تعدادی از این آمریکایی ها بازنشسته های نظامی هستند که حقوق گزافی دریافت می دارند. ولی کاری انجام نمی دهند. دانشجویان علاوه بر این گمان می کنند که درصد زیادی از آمریکایی های مقیم اینجا اعضای سازمان سیا هستند.
بررسی طرز فکر ایرانیان در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران
مصاحبه با روزنامه نگار شول بخش (SHAUL BAKHASH )
تاریخ 22 فوریه در حین صرف ناهار در یک رستوران
آقای بخش گفت احساس می کند که اقدامات سفارت در زمینه تحقیقی و تفحص پیرامون این موضوع بسیار بجاست. در پاسخ به این سؤال که آیا حضور بیگانگان در این کشور برای او محسوس است یا نه؟ وی جواب مثبت داد و گفت این مسئله در فروشگاه ها، رستوران ها و محل های اسکی و دیگر اماکن عمومی محسوس تر است. او شخصا به این موضوع واقف است. چون در نزدیکی خیابان های میرداماد و جردن زندگی می کند که خارجی های بسیاری در حال نقل مکان به آنجا هستند. با این حال در همان موقعی که آقای بخش به این سؤال پاسخ می داد هر دو به این نتیجه رسیدیم که اکثر افرادی که تا بحال مورد مصاحبه واقع شده اند. برای این کار مناسب نبوده اند. بنا به گفته وی این افراد کسانی هستند که در اروپا و آمریکا و تجارب زیادی کسب کرده اند و به همین دلیل تأثیر حضور خارجی ها چه مثبت و چه منفی نفی بر زندگی آنها نمی تواند چندان مهم باشد؛ درست برعکس ایرانی هایی که هرگز به خارج از کشور پا نگذاشته اند.
در پاسخ به این سؤال که چند آمریکایی در تهران زندگی می کنند، وی گفت 20000 نفر. وی گفت معمولاً قادر است با مشاهده رفتار و شنیدن لهجه یک خارجی بگوید که او آمریکایی است یا نه. در پاسخ به این سؤال که آیا بیگانگان تأثیری در زندگی او دارند یا خیر؟ وی گفت که آنها یک تأثیر مثبت دارند. یک فروشگاه واقع در محله آنها اکنون به سوپرمارکت تبدیل شده و نیاز خارجی ها را تأمین می کند. در این فروشگاه کالاهایی یافت می شود که در نقاط دیگر شهر غیر قابل دسترسی است به این ترتیب زندگی بخش، از غنای خاصی برخوردار شده است. در این لحظه وی اظهار داشت که گویا نخست وزیر گفته است که فروشگاه های سنتی ایران را به سوپرمارکت ها ترجیح می دهد، چون سوپرمارکت ها با وجود اجناس بیشمارشان چشم داشت های مردم را بالا می برند و نخست وزیر امیدوار است که دولت بتواند این انتظارات را برآورده سازد.
در بحث پیرامون عکس العمل موجود در قبال خارجی ها، بخش گفت که به نظر او مهمترین تأثیر منفی ناشی از میزان اجاره بهای منازل است. وی گفت فعلاً افزایش میزان اجاره بها را مستقیما به گردن خارجی ها می اندازند، چون اجاره کردن محل سکونت برای ایرانی ها یک امر واهی شده است. او می گوید که اغلب اظهاراتی منفی در مورد خارجی ها می شنود، به طور مثال در صف اسکی شنیده است که مردم می گویند «من که برای اسکی به آلپ نمی روم؛ چرا آنها به اینجا می آیند وصف اسکی ما طویل تر می کنند؟ «وی گفت حضور خارجی ها مسئله کمبود خدمتکار را پیش کشیده و تسهیلات عمومی نیز مورد استفاده
ص: 763
اعضاء طبقات بالای اجتماع قرار می گیرد.
در رابطه با تسهیلات ویژه خارجی ها،وی از کمیسری آمریکا، چند کلوپ و حوزه خلیج یاد کرد. با این وصف وی احساس می کند که وجود این گونه تسهیلات نیز دارای همان جنبه منفی می باشد. قبلاً اکثر ایرانی ها از فروش اجناس ویژه در این مکان ها احساس ناراحتی می کردند، ولی امروزه این اقلام از جمله مواد غذایی برای اکثر مردم موجود است. یکی از مهمترین نکات نگران کننده این احساس است که خارجی ها بیش از ایرانی ها در کارهای مشابه حقوق دریافت می دارند، در حالی که صلاحیت آنها نیز ممکن است بیش از صلاحیت همتاهای ایرانیشان نباشد. بعنوان مثال وی گفت مهندسین مشاور گاهی کارمندان خود را از اروپا و آمریکا وارد می کنند تا جایگزین ایرانیانی شوند که از همان صلاحیت ها برخوردارند و حتی در همان دانشگاه ها تحصیل کرده اند. بخش گفت این شکوائیه ها را می توان در میان ایرانی های تحصیل کرده و صلاحیت دار نیز شنید.
بخش همچنین یادآور شد که ایرانی ها بین خارجی ها نیز تفاوت قائل می شوند. وی گفت اغلب به کلوپ تهران می رود که محل آمد و شد افراد انگلیسی است و متوجه شده است که امروزه این محل مملو از انگلیسی هایی است که فاقد تحصیلات کافی بوده و لهجه بسیار نامناسبی نیز دارند. وی گفت اینها همان تکنوکرات هایی هستند که برای به جیب زدن پول به اینجا می آیند. وی گفت همین موضوع در مورد آمریکایی ها نیز صادق است.
سؤال شد که نظرش در مورد سه برابر شدن تعداد آمریکایی ها در این کشور چیست؟ او با حالتی بسیار افسرده گفت، بهتر است با دقت بیشتر کار کنید.» وی بار دیگر گفت این تحقیق بسیار عاقلانه است ولی خاطرنشان ساخت که آمریکایی ها دارای طرز برخوردی بسیار تهاجمی بود، و این روحیه می تواند باعث بروز مشکلاتی جدی گردد. وی گفت: «بهتر است میزان جامعه مقیم آمریکایی اینجا را محدود سازید.» وی افزود جامعه کنونی به حد اشباع نرسیده و او نمی داند که نقطه اشباع آن کدام است «ولی بدون شک این نقطه اشباع وجود دارد.» حد اشباع مستقیما به روابط بین دولتین و تغییرات آن بستگی دارد، اگر تشنج در سطوح عالیه پدیدار شود، حد اشباع نیز دستخوش تغییر و تأثیر خواهد شد.» وی همچنین یادآور شد که اگر تشنج ها و بحران های داخلی رشد کند، اقتصاد کشور آسیب خواهد دید، و اگر کمبودی پدیدار شود مشکلات ظاهر خواهد شد. وی به خصوص گفت اگر در میان ایرانی ها بیکاری ایجاد شود، همان طور که تعداد آمریکایی ها افزایش می یابد، این امر می تواند باعث بروز کشمکش های وخیمی شود زیرا مردم خواهند دانست که آمریکایی ها شغل های آنان را از دستشان گرفته اند وی گفت: «این وضع می تواند نتایجی بسیار جدی به دنبال داشته باشد.» وی گفت گسترش و جهان شمولی ایران هر چه باشد، روحیه ایرانی جنبه استانی دارد. به طور مثال اگر یک ایرانی به انگلستان یا آمریکا سفر کند، شهروندان این کشورها توجه نمی کنند که برداشت آن ایرانی از فرهنگ و تاریخ انگلستان یا آمریکا چگونه است. ولی در اینجا موضوع فرق می کند. در اینجا نوعی خود آگاهی وجود دارد و مردم خواهان محترم شمردن این جامعه از طرف دیگران هستند. به همین دلیل وی معتقد است که قبل از هر چیز باید تازه واردین را با فرهنگ و تاریخ ایران آشنا ساخت. ولی با اشاره به سه برابر شدن جامعه آمریکایی مقیم ایران گفت باید در قبال آن اقداماتی انجام داد و دولت من باید مانند دولت شما در مورد این مسئله نگران باشد و به آن توجه بیشتری مبذول نماید.
ص: 764
در رابطه با رادیو و تلویزیون، وی گفت که شخصا به برنامه های هیچ کدام گوش نمی دهد (او به نوشته ها علاقه مند است). با این حال دوستانش برنامه های تلویزیون آمریکا را می بینند. وی معتقد است که در حال حاضر بخش خارجی برنامه ها نمی تواند مشکلی را در رابطه با برنامه «فرهنگی امپریالیسم» در خاک ایران پدید آورد. ولی در صورتی که مشکلاتی در زمینه بین ملتین یا بین دولتین پدید آید، وجود استودیوی پخش برنامه های نیروهای مسلح آمریکا می تواند به بحران دامن بزند. بخش همچنین اظهاراتی را در مورد یک نکته مثبت بیان داشت وی گفت در صحبتی که با هوشنگ مهرآئین از انجمن ایران و آمریکا داشت و نتیجه نیز درج یک مقاله بسیار مثبت در کیهان بود، مهر آئین به بخش گفته بود «از آنجا که من عمیقا» به دموکراسی ایمان دارم، می خواهم مراکزی چون انجمن ایران و آمریکا در این کشور بیشتر گسترش یابد. نهادهایی این چنین شخصیت و غرور انسانی را حفظ کرده و نوعی سپر ایمنی برای ما نیز محسوب می گردد.
بخش گفت نمی داند که آیا واقعه ای ناگوار بین ایرانی ها و آمریکایی ها رخ داده یا خیر. وی نسبت به نحوه رانندگی امروزی آمریکایی ها در تهران حساسیت نشان داد و گفت این امر مشکلاتی را پدید خواهد آورد؛ ولی این احساس وی چندان تند نیست.
هنگامی که از وی خواسته شد تا در مورد تفکیک محل سکونت خارجی ها نظر بدهد وی گفت کاملاً با این امر حتی در مورد نظامیان آمریکایی مخالف است. «این بدترین کاری است که می توان انجام داد.» وی خاطرنشان ساخت که حضور نظامیان آمریکایی در ایران برای وی محسوس نبوده ولی با تفکیک محل زندگی آنها شناسایی آنها با سهولت بیشتر صورت خواهد گرفت. وی گفت: « شما نه تنها با این کار این سهولت ها را پدید می آورید بلکه سبب تحریک حسادت بسیاری از ایرانی ها می شوید چون مجبورید برای آمریکایی ها امکانات و تسهیلات ویژه ای برپا کنید.»
24 فوریه 1976 طبقه بندی نشده
از: مشاور سیاسی - آرچی ام. بولستر
موضوع: حضور آمریکا در ایران - شهرام چوبین
به عنوان یک ایرانی تحصیلکرده در خارج (که دارای درجه دکترا در روابط بین الملل از دانشگاه کلمبیاست) چوبین را نمی توان الزاما یک ناظر فاقد تعصب دانست. هنگامی که به ایران آمد تا به مؤسسه مطالعات اقتصادی و سیاسی بین المللی بپیوندند، چوبین تا حدودی به زبان فارسی و تکلم با آن آشنا بود، ولی قادر به خواندن و نوشتن آن نبود. بنابراین می توان گفت که وی بیشتر نسبت به مشکلات خارجی ها در ایران ابراز همدردی می کند. چوبین خاطرنشان ساخت که ایرانی ها معمولاً وجود خارجیها را تحمل کرده و حضور آ نها در ایران برایشان عادی شده است. اروپایی ها و آمریکایی ها آشکارتر از دیگر خارجی ها می باشند، و بیشتر توجه ها به آمریکایی ها معطوف می گردد. چون ایرانی ها می دانند که آمریکا بیش از هر کشور دیگر قادر به اعمال نفوذ در روند وقایع ایران است. مهمترین احساس تنفر افراد حرفه ای ایرانی علیه آمریکایی ها ناشی از این واقعیت است که متخصصین آمریکائی اغلب از حقوق بسیار گزاف برخلاف ایرانی ها برخوردارند، و این موضوع حتی در مورد ایرانیها و آمریکایی های تحصیلکرده در یک دانشگاه نیز صادق است. یکی دیگر از ناراحتی های ایرانیان این است که اکثر افرادی که وارد ایران می شوند با وضع این
ص: 765
کشور بیگانه، هستند «مزدورانی» در اینجا به سر می برند که هدفشان صرفا پول در آوردن است و به هیچ وجه سعی نمی کنند طرز فکر ایرانی ها را درک کنند. بهرام چوبین و یکی دیگر از همکارانش که در بخشی از مصاحبه حضور داشت (فریدون فشارکی) معتقدند که وابستگی ایران به مستشاران خارجی افزایش خواهد یافت. این امر به خصوص زمانی واقعیت پیدا می کند که می بینیم که ایران آن چنان تسلیحات پیشرفته ای را از آمریکا خریداری می کند که تعمیر و نگهداری آنها توسط ایرانی ها ممکن نیست. هر دوی آنها معتقدند که این وضع مشکل بسیار جدی را در روابط ایران و آمریکا پدید خواهد آورد، چون ایرانی ها عموما می خواهند که وابستگی آنها به بیگانگان به تدریج کاهش یابد. اگر این امر تحقق نیابد، سرخوردگی های بسیار شدیدی پدیدار گشته و منجر به پیدایش احساسات ضد بیگانه، به خصوص علیه آمریکا و آمریکاییان خواهد شد.
بولستر
تاریخ: 10 مارس 1976 محرمانه
از: مشاور اقتصادی - آقای پاترسون به: مشاور اقتصادی - آقای بروین
موضوع: طرز فکر ایرانی ها در قبال حضور آمریکا
مصاحبه با باری چوبین از شرکت ملی نفت ایران
پاسخ به سؤالات به شرح زیر است:
1- حضور خارجی ها در ایران در حال حاضر محسوس تر از دو یا سه سال گذشته نیست و فقط تعداد سیاحان افزایش یافته است.
ملیت هایی که بیش از دیگران برای وی محسوس است عبارتند از انگلیسی، آمریکایی و فرانسوی. وی گمان می کند که حدود 4/000 آمریکایی در تهران زندگی می کنند، اما پس از تکرار سؤال وی گفت هرگز به فکر شمارش تعداد وابستگان نیفتاده و فقط کارمندان خارجی را در نظر گرفته است او نمی داند که تعداد وابستگان خارجی ها در چه حدود است. وی گفت قطعا می تواند بگوید که کدام یک از خارجی ها آمریکایی است. زیرا بنا به گفته او: «من با آنها بزرگ شده ام و با طرز راه رفتن، صحبت کردن لباس پوشیدن و غیره آنها آشنا هستم.» 2- وی گفت تا به حال به این نیندیشیده است که آیا حضور خارجی ها بر زندگی او یا خانواده و دوستانش تأثیری دارد و یا نه. وی گفت به طور کلی خارجی ها صحنه تهران را دلپذیرتر می سازند.
3- وی گفت در زمینه تسهیلات ویژه خارجی ها تنها از حوزه خلیج و کمیسری خبر دارد، و خوشحال است که خارجی ها دارای این گونه مکان های ویژه هستند و خیلی مایل است که خود او نیز بتواند به این نقاط وارد شود. با این حال، هیچ گاه از وجود این گونه تأسیسات منزجر نیست. وی گفت تنها به برنامه های تلویزیونی و رادیویی مخصوص آمریکایی ها گوش می دهد و معتقد است که این برنامه ها باید ادامه یابد.
شنیده است که رویدادهای ناخوشایند بسیاری بین خارجی ها و ایرانیان به وقوع پیوسته، ولی به استثنای یک مورد از جزئیات آنها اطلاعی ندارد. در عوض، می تواند بگوید که این رویدادها بیشتر با شرابخوارگی ها مربوط بوده اند. مورد استثنایی مربوط به دو آمریکایی تازه وارد بود که خود را کارمندان انستیتو هودسون، ا.بی.سی و یک آژانس دولتی ژاپنی معرفی کرده بودند. مدت ها قبل USIS تلگرافی به واشنگتن در مورد این واقعه فرستاد، و این دو خارجی در دفتر کار آقای چوبین به وی گفته بودند که به
ص: 766
خاطر افزایش قیمت های نفتی «روزی خواهد رسید که از این پنجره به بیرون نگاه کنید و متوجه شوید که آسمان مملو از هواپیماها و خلبان هاست.» این مسئله در ذهن چوبین باقی مانده است .
آقای چوبین گفت در مورد خارجی های مقیم ایران نشنیده است که درگیر رویدادهای ناخوشایند شده باشند. ولی وی اذعان داشت که شاید تغییراتی پدید آمده در میزان آگاهی و روش زندگی اش سبب این عدم آگاهی شده باشد.
4- وی معتقد است که برای خارجی ها و ایرانی ها بهتر است که خارجی ها همراه با طبقات مختلف جامعه ایران زندگی کنند نه در محوطه های مجزا. تفکیک محل زندگی نوعی «خود منزوی سازی» است و اگر در اطراف یک گروه خاص مرزی ایجاد کنید مورد توجه و انزجار واقع خواهند شد. وی گفت در زمینه گروه های بزرگی از خارجیان و اسکان آنها در شهرهای استانی نیز دارای همین نظر است. وی گفت برای «او مهم نیست» که تعداد خارجی ها دو یا سه برابر شوند.
چوبین نیز مانند بسیاری دیگر از ایرانی ها گناه بالا رفتن غیر منتظره اجاره مسکن را متوجه خارجی ها می داند. او می داند که علت اصلی کمبود عرضه است؛ اما با وجود مشکلات عملی بر سر راه این مسئله، وی معتقد است که تمام جوامع خارجی گرد هم خواهند آمد و خواهند گفت که آری بیشترین میزان اجاره بها را آنان با کمال میل پرداخت کرده و می کنند. علاوه بر این او نیز معتقد است که مالکین ایرانی بین مستأجرین خارجی و ایرانی تبعیض قائل می شوند (چون می ترسند که اگر خانه را به یک ایرانی اجاره دهند او برای مدت ها در آنجا بماند و نقل مکان نکند.) دیدگاه چوبین بیشتر جنبه شخصی و فلسفی دارد. به طور مثل وی تأکید دارد که گروه های مخلتف باید با یکدیگر مراوده داشته باشند تا سلامت آنها از طریق این آشنایی تضمین گردد. ولی چوبین تحصیلکرده انگلستان و آمریکاست و بخش اعظم زندگیش را در آن کشورها سپری کرده است. ز بان انگلیسی زبان مادری او محسوب می شود و خیلی بهتر از زبان فارسیاش می باشد. چنین به نظر می رسد که اکثر افرادی که تا بحال با آنها مصاحبه داشته ایم سر و ته یک کرباس باشند. اگر این مسئله صحت داشته باشد، باید بگویم که این عمل بی فایده است. من معتقدم که بخش اعظم این جامعه بسیار سنتی و مذهبی است و احساسات ضد بیگانگان در آن شدید است.
تاریخ: 15 مارس 1976 محرمانه
از: مشاور اقتصادی - لین لامبرت به: مشاور اقتصادی دیوید ئی وستلی
موضوع: طرز فکر ایرانی ها در قبال حضور آمریکا: مصاحبه با آقای رحیمی نژادی
از شرکت کشتیرانی یا حمل و نقل تی.تی.تی
پاسخ سؤالات به شرح زیر است:
1- حضور بیگانگان در ایران در حال حاضر برای او محسوس تر از دو یا سه سال قبل است با این حال، معتقد است که حضور خارجی ها مفید است، چون علاوه بر تکنولوژی لازم جهت برنامه های عمرانی ایران کارگران ماهری را که در این کشور به خصوص در بخش ساختمان های کم است تأمین می کنند. وی معتقد است که حضور خارجی هایی که قبلاً در کشورهای دیگری زندگی کرده اند، مفیدتر از حضور آمریکایی های تازه از آمریکا خارج شده در ایران است. معتقد است که آن دسته از خارجی هایی که در رویدادهای داخلی
ص: 767
شرکت می کنند و عادات و رسوم ایرانی ها را اقتباس می کنند، بهتر از دیگران در ایران زندگی کرده و مورد احترام مردم واقع می گردند. بنا به اعتقاد او آمریکایی ها و کره شمالی ها بخش اعظم خارجی های مقیم تهران را تشکیل می دهند و طبق برآوردی حدود 10/000 آمریکایی در تهران به سر می برند. وی مدعی است که با مشاهده لباس، ظاهر، و رفتار یک خارجی می تواند آمریکایی بودن یا نبودن وی را تشخیص دهد.علاوه بر این قادر است اتباع اروپای شمالی را از اتباع جنوب اروپا تمیز دهد، ولی نمی تواند کشور هر یک را مشخص نماید.
2- حضور خارجی ها بر زندگی او، خانواده و دوستانش تأثیر خاصی ندارد. در مورد تسهیلات ویژه خارجی ها، وی گفت که تنها از کمیسری آمریکایی خبر دارد، ولی در مورد آن نظری ندارد. اغلب اوقات به برنامه های رادیو و تلویزیون آمریکا گوش می دهد، خواستار ادامه کار آن است و امیدوار است که در محتوای آنها بهبودی حاصل گردد. فرزندان آقای نژادی در مدرسه خارجی ها درس می خوانند و به برنامه های آمریکایی گوش می دهند تا در زبان انگلیسی پیشرفت کنند.
او می دانند که بین ایرانی ها و خارجی ها اتفاقات ناگواری رخ داده است. او مدعی است که اکثر این رویدادها ناشی از شرابخوارگی های آمریکایی های طبقه پایین اجتماع و رفتار تهاجمی آنها در قبال ایرانی ها می باشد.
وقوع این اتفاقات در سال های اخیر افزایش یافته، ولی اقلیت کوچکی از آمریکایی های مقیم ایران را شامل می گردد.
3- آقای نژادی معتقد است که خارجی ها باید با نحوه زندگی انطباق پیدا کنند، چون هر دو طرف باید از فرهنگ یکدیگر مطلع شوند. وی معتقد است که ایجاد محیط های زندگی جداگانه مشکلات فرهنگی را به وجود خواهد آورد و منافع ناشی از تبادل بین المللی را از بین خواهد برد. طرز فکر او در قبال ایجاد این محله ها چه در تهران، شیراز و یا دیگر استان ها یکسان است. وی از ورود خارجی های بیشتر در پنج سال آینده در زمینه مهارت ها و کمک برنامه های عمرانی ایران استقبال می کند. وی خواستار آن است که خارجی ها بیشتر با فرهنگ ایرانی آشنا شوند، و تنها کسانی به ایران فرستاده شوند که علاقه مند به زندگی بین المللی و فراگیری فرهنگ ایران هستند.
لامبرت
از : آلبرت اس. چاپمن به : بخش سیاسی - جان استمپل
موضوع : بررسی غیر رسمی طرز فکر ایرانی ها در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران
آقای بهروز شاهنده
پاسخ به سؤالات به شرح زیر است:
1- بلی، حضور خارجی ها در ایران بیش از 2 یا 3 سال قبل محسوس است. البته او آمریکایی ها را در میان آنها بیشتر دیده و اخیرا آلمانی و آسیای شرقی ها را نیز مشاهده کرده است. وی تصور می کند که حدود 10000 آمریکایی در تهران به سر می برند. بلی، او می تواند بگوید که یک خارجی آمریکایی است یا نه و برای این کار از ظاهر (لباس، رنگ پیراهن) اخلاق و صدای او استفاده می کند.
2- خیر، حضور خارجی ها بر زندگی وی یا خانواده و دوستانش تأثیر مستقیم ندارد. ولی، حضور
ص: 768
خارجی ها به طور غیر مستقیم بر حیات ایرانی ها تأثیر می گذارند، مثلاً سبب کمبود مسکن اجاره ای شده است. وی گمان می کند که در ابتدای کار استقرار شرکت های خارجی در تهران در سال های اخیر، به علت جستجوی تهاجمی آنها برای مسکن و وسیله حمل و نقل، قیمت این امکانات به سرعت افزایش یافته است. بسیاری از صاحبخانه های ایرانی ترجیح می دهند که منازل خود را به خارجی ها اجاره دهند. چون بالاخره خارجی ها این منازل را ترک کرده و آنان نیز به خانه های خود می رسند. از تسهیلات ویژه خارجی ها تنها می تواند به ذکر نام حوزه خلیج بپردازد. وجود این مکان برای وی مهم نیست، ولی نقش آن به انزوا کشانیدن آمریکایی هاست. وی معتقد است که این گونه تسهیلات سبب بروز عکس العمل ایرانی ها می گردند.
وی اغلب به برنامه های تلویزیون و رادیوئی آمریکا گوش فرامی دهد. اغلب اوقات نیز در اتومبیل خود به رادیویی آمریکا احتمالاً به خاطر موسیقی آن گوش می دهد. علاوه بر این دوست دارد ورزش و فیلم های آمریکایی را از طریق این تلویزیون ببیند. (آقای شاهنده سال هایی از عمر خود را در آمریکا گذرانده است او می داند که بین ایرانی ها و خارجی ها مسائل ناخوشایندی به خصوص در رابطه با زندگی آپارتمانی، بلند صحبت کردن و سوء تفاهم ناشی از عدم آشنایی به زبان پدید آمده است. او در این زمینه از انگلیسی ها یاد کرد، ولی معتقد است که همه خارجی ها با این گونه مسائل روبرو هستند که این وقایع بیشتر در روزهای ملی آنها رخ می دهد. وی معتقد است که این رویدادها افزایش یافته چون شکایات بسیاری را شنیده است.
3- وی دوست ندارد که خارجی ها در محل زندگی منفکی به سر برده و در همانجا کار و زندگی کنند.
وی معتقد است که این کار سبب پیدایش خصومت بین طرفین می گردد در حالی که هدف اصلی آن کاهش اصطکاک بوده است. ایجاد این گونه محیط ها بدین معنی است که خارجی ها و ایرانی ها یکدیگر را نمی پذیرند و نمی توانند در کنار یکدیگر زندگی کنند. اگر قرار باشد گروه های بزرگ از خارجی ها در شهرهای استانی اسکان یابند، وی اعتراضی ندارد، ولی امیدوار است که تعداد آنها دستخوش افزایش آنچنانی شود. وی معتقد است که خارجی ها از استقبال طبیعی ایرانی ها محروم مانده اند. زیرا آنها پا را فراتر از تسهیلات فراهم آمده برای تأمین نیاز خود به خصوص در زمینه مسکن گذاشته اند.اگر تعداد خارجی ها دو یا سه برابر شود، خوشایند نیست. چون تسهیلات ایجاد شده برای آنها از هم اکنون دچار تراکم شده و موجب بروز تشنجاتی میان خود و ساکنین محلی گشته است.
تاریخ: 15 مارس 1976 محرمانه
از : ا.اس. چاپمن به : جان استمپل
موضوع: طرز فکر ایرانی ها در قبال حضور آمریکا
مصاحبه با علی قاضی، رئیس بخش دریافت اطلاعات کامپیوتری سازمان برنامه و بودجه دولت ایران
1- آقای قاضی گفت که حضور خارجی ها بیش از دو یا سه سال قبل برای او محسوس است و بیش از همه از حضور آمریکایی ها با خبر است، ولی می داند که تعداد بسیاری از اروپائی ها نیز در اینجا به سر می برند. وی معتقد است که حدود بیش از هفت هزار آمریکایی در تهران زندگی می کنند و معمولا با شنیدن لهجه یک خارجی ،قد و قامت و طرز لباس پوشیدنش می تواند بگوید این فرد آمریکایی است یا خیر.
2- خیر، معمولاً حضور خارجی ها بر زندگی او،خانواده و دوستانش هیچ گونه تأثیری نداشته است. وی گفت که شخصا با یک شرکت آمریکایی همکاری نزدیک دارد و خانوادهایشان اغلب با یکدیگر دیدار
ص: 769
می کنند. معمولاً آمریکایی ها دوست دارند در محیط خودشان مراوده داشته باشند. او از وجود تسهیلات ویژه خارجی ها در تهران مطلع است و گفت که می داند که یک کلوپ آمریکایی در نزدیک خیابان دروس وجود دارد (ولی نام کلوپ را نمی دانست و نیز خبر نداشت که حتی ایرانی ها نیز می توانند در آن عضو شوند). وی گفت: «بنابه تصور من این کلوپ ها نباید در انحصار خارجی ها باشد .چون این کار در کشور شما مجاز نیست». وی گفت که اغلب به رادیو آمریکا گوش می دهد، چون او و همسرش هر دو به موسیقی پاپ علاقه مندند. ولی به برنامه تلویزیون آمریکا گوش نمی دهیم چون باید آنتن ویژه داشته باشیم. وقتی از وی سؤال شد که آیا به نظر او کار تلویزیون و رادیوی آمریکا در اینجا باید ادامه پیدا کند، وی پس از قدری تأمل گفت باید تحت نظارت رادیو و تلویزیون ملی ایران قرار گیرند. در پاسخ به سؤال مربوط به رویدادهای ناخوشایند بین آمریکایی ها و خارجی های مقیم اینجا وی گفت مطالب بسیاری شنیده است. وی گفت به نظر او آمریکایی های مقیم تهران قابل تقسیم به دودسته هستند: «آمریکایی های تحصیل کرده که مزاحمتی فراهم نمی کنند، اما در بعضی از مواردآمریکایی های تحصیل کرده که مزاحمتی فراهم نمی کنند، اما در بعضی از موارد آمریکایی های طبقه کارگر قادر به انجام یک گفتگوی منطقی با ایرانی ها هستند، و گاهی نیز لحن بیانشان از جنبه ناخوشایندی برخوردار می شود. او نمی داند که بجز آمریکایی ها، خارجی های دیگر نیز در این رویدادها دخیل بوده اند یا نه، اما گمان می کند که مشکلاتی در رابطه با آنها نیز وجود داشته است. وی معتقد است که این وقایع در سال های اخیر بسیار کاهش یافته است.
3- او عمیقا معتقد است که خارجی های مقیم تهران باید در سرتاسر شهر پراکنده شوند، در غیر این صورت انزوای آنان شدیدتر می شود و امکان تماس بیشتر و پیدایش اصطکاک افزایش می یابد. وی می گوید که حتی اگر قرار بر افزایش تعداد خارجی ها باشد باز هم باید اصل پراکندگی در میان آنان رعایت شود، چون معتقد است که ایران به تکنولوژی غرب احتیاج دارد بنابراین خارجی ها باید به ایران آمده و شرکت های مدرن را به راه بیندازند. «انتقال مؤثر تکنولوژی به ایران تنها از طریق زندگی هماهنگ خارجی ها و ایرانی ها ممکن می گردد و انفکاک محل زندگی نمی تواند تماس لازم را بین آنها پدید آورد.»
محرمانه
آقای مهابی، رفتگری که در جنوب خیابان نادری کار می کند
این فرد بین 55 تا 70 سال دارد و مدت 25 سال است که در شغل حاضر کار می کند. عقاید و نظارت وی در واقع با چهارچوب روشنفکرانه تحقیق ما منطبق نیست، ولی از آنجا که این نظریات ممکن است نمایانگر نظریات بسیاری از ایرانی های طبقه پایین باشد، آن را از نظر شما می گذرانم:
مهابی معتقد است که تعداد خارجی ها در تهران احتمالاً بیشتر شده است، ولی به خاطر کثرت تعدد نمی توان شمار آنان را مشخص نمود کثافتکاری همه بیشتر شده است، خصوصا جوانان ایرانی که آشغال های خود را از ماشین ها بیرون می ریزند. ولی خارجی ها هیچ گاه خیابان ها را کثیف نمی کنند. خارجی ها برای او مزاحمتی ایجاد نمی کنند. آنها واقعا مانند بعضی از مقاماتی که او می شناسد بد نیستند و او امیدوار است که بعضی از آمریکایی ها نیز به محله وی نقل مکان کنند، چون دوستانش که در عباس آباد هستند می گویند که آنها خوب انعام می دهند «مهم نیست که خارجی ها در کجا زندگی می کنند؟ من خودم به اندازه کافی دردسر دارم.» (این عبارت آخر بویی از دیوانگی لیکن جنون بی آزار فرد مورد نظر را داشت، بنابراین
ص: 770
این دوستانه از یکدیگر جدا شدیم.» انجمن ایران و آمریکا بررسی غیر رسمی طرز فکر ایرانی ها در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران مدیر واحدهای درسی با یک معلم ایرانی که به طور نیمه وقت زبان انگلیسی تدریس می کنند مصاحبه کرد. فرد مورد نظر در حین مصاحبه همکاری لازم را مبذول داشت و برایش بسیار خوشایند بود که فرصتی برایش پیش آمده تا نظریاتش را ابراز دارد.
1- وی گفت که قطعا بیش از دو تاسه سال گذشته حضور خارجی ها محسوس است.
- آمریکایی ها
- 10000 نفر
- خیر
2- وی گفت حضور خارجی ها بر زندگی، او خانواده و دوستانش تأثیر بسیار دارد.
- او و دوستانش نمی توانند آپارتمانی را با قیمتی مناسب اجاره کنند. صاحبخانه ها ترجیح می دهند که منازل خود را به خارجی ها اجاره دهند، چون اجاره زیادی پرداخت کرده و در یک محدوده زمانی خاصی مکان ها را تخلیه می کنند.
- هنگامی که گروه هایی از ایرانی ها به کلوپ های شبانه و غیره می روند مردان خارجی اغلب از دختران می خواهند که با آنها برقصند و این امر برای مردان ایرانی ناخوشایند است. وی به ذکر یک نمونه در هتل هیلتون پرداخت که در نتیجه گروه همراه وی بسیار عصبانی شدند، ولی عکس العمل خشونت باری از خود نشان ندادند.
- بلی، او از وجود تسهیلات ویژه خارجی ها در تهران مطلع است. او از هتل اوین بعنوان یکی از این مکان ها یاد کرد و گفت بخشی از هتل تنها دلار را به عنوان وسیله خرید می پذیرد. از مرکز بولینگ نیز به عنوان یکی دیگر از این موارد یاد کرد که ایرانی ها باید برای ورود به آن پول بپردازند، ولی خارجی ها از پرداخت آن معافند. ولی با کنترل قیمت ها این وضع تغییر کرده است.
- وی از انجام این اعمال ابراز تنفر کرد.
- او به برنامه های رادیویی و تلویزیونی آمریکا گوش می دهد. در مورد تلویزیون و رادیوی نیروهای آمریکایی احساس منفی ندارد، ولی او و دوستانش به وجود برنامه انگلیسی در تلویزیون ایران مشکوک هستند.
علاوه بر این از اینکه برنامه های تلویزیون انگلیسی دیرتر از برنامه های فارسی شروع می شود بدشان می آید. وی گفت برنامه های تنها ایستگاه اف ام تهران بسیار فشرده و زیاد است.
- او شکایات مداوم خارجی ها از وضع ترافیک را یکی از رویدادهای ناخوشایند می داند، آنها تنها به شکایت کردن از وضع ترافیک و مسکن اکتفا می کنند، ولی با درآوردن پول بسیار ثروتمند از قبل از ایران خارج می شوند.
- این خارجی ها حتما از یک کشور خاصی نیستند. (گمان می کنم منظور وی آمریکایی است در حالیکه اکثر افراد مورد تماسش آمریکایی می باشند).
ص: 771
- او معتقد است که وقوع رویدادها افزایش یافته و افزایش خواهد یافت.
3 - بلی، او نیز معتقد است که خارجی ها و ایرانی ها قطعا باید با یکدیگر کار کنند.
- در صورتی که تعداد خارجی ها افزایش یابد حتی در دیگر استان ها باز هم همین نظریه را دنبال می کند.
- افزایش خارجی ها به میزان دو یا سه برابر در پنج سال آینده او را نگران خواهد نمود.
اظهارنظر
برداشت من این است که این فرد از اینکه فرصت اظهار نظر یافته بسیار خوشحال است. وی همچنین یاد آور شد که بنا به گفته دوستانش خارجی ها بیش از ایرانی های مشغول به کارهای مشابه حقوق دریافت می کنند، وی گفت ایرانی ها نیز در طرز لباس پوشیدن شبیه غربی ها هستند که بیشتر جنبه تصنعی دارد.
تاریخ: 16 مارس 1976 - 25 اسفند 1354 طبقه بندی : محرمانه
از : مشاور اقتصادی دیوید ئی. وستلی به : مشاور سیاسی - جان استمپل
موضوع : طرز فکر ایرانیان در مورد حضور آمریکا: مصاحبه با آقای مایک پیشوائیان،
مدیر بازرگانی شرکت دیزل اتوپارت
آقای پیشوائیان اظهار داشت که در حال حاضر در مورد حضور بیگانگان در ایران مطلع تر است و این آگاهی بیش از همیشه در مورد حضور آمریکایی ها صادق است. وی حدس می زند که حدود 40/000 آمریکایی در تهران به سر می برند. وی اظهار داشت که به سادگی با رؤیت طرز لباس پوشیدن، سخن گفتن و اقدامات یک فرد می تواند بگوید که او آمریکایی است یا خیر (به طور مثال، یک آمریکایی در هنگام صرف غذا و طرز استفاده از قاشق و چنگال روش خاصی دارد و برای صرف غذایی دیگر اقدامات لازم را در یک رستوان انجام می دهد و منتظر همراهان خود نمی شود تا غذای خود را کاملاً صرف کنند).
آقای پیشوائیان گفت حضور خارجی ها سبب معرفی عقاید جدید و مفید و بالا رفتن سطح زندگی از طریق معرفی غذاهای جدید می گردد. در مورد آخر، وی از تأثیر وضع غذایی که توسط آمریکایی ها در ژاپن معمول گردید و نیز جنبه های مثبت آن بر بهداشت و وضع ظاهری ژاپنی های بعد از جنگ جهانی دوم سخن گفت. پیشوائیان در مورد کمیسری و USAFOOM و کلوپ پیکان مطالب زیادی می دانست و نیز واقف بود که این مراکز مختص آمریکایی هاست و او و ایرانیها از این مسئله ناراضی هستند، زیرا آمریکایی ها در صورت تمایل از این مزایا برخوردار می شوند، اما وی احساس می کند که آمریکایی ها بین خودشان تبعیض بسیار قائل می شوند. وی گفت با استفاده از کمیسری می تواند هر محصول آمریکایی مورد نظر خود را دو یا سه برابر قیمت اصلی خریداری کند.
وی گفت در منزلش (همسرش آمریکایی است) همه فقط به رادیو و تلویزیون آمریکا گوش می دهند.
فرزندانش زمانی کانال ایرانی را باز می کند که قرار باشد فیلم آمریکایی به نمایش گذاشته شود تا با استفاده از موج اف. ام بتوانند زبان اصلی فیلم را نیز بشوند. به نظر وی این کار در آموزش انگلیسی به کودکان بسیار مفید است. وی گفت در صورت افزایش محتوای ایستگاه ایرانی باز هم ایستگاه آمریکایی باید فعالیت خود را دنبال کند.
پیشوائیان گفت که شخصا در مورد وقوع رویدادهای ناپسند بین آمریکایی ها و ایرانی ها خبری ندارد،
ص: 772
ولی می داند که بین خود آمریکایی ها این وقایع رخ داده است علاوه بر این وی نمی تواند، بگوید که میزان این وقایع افزایش یا کاهش یافته است.
پیشوائیان معتقد است که وضع کنونی زندگی خارجی ها که در چند نقطه تهران پراکنده شده اند بهتر از تراکم آنها در یک محوطه است، ولی خاطر نشان ساخت که آمریکایی ها (و خارجی های دیگر) همیشه در نقاط معینی گرد می آیند. وی گفت ایرانی ها اساسا میهمان نوازند. در مورد دیگر شهرهای ایران و یا در صورت مضاعف شدن خارجی ها نیز همین عقیده را دارد. در همان حال وی اظهار داشت، درست است که هجوم خارجی ها خوب است و در اینجا از ایران و اسرائیل به عنوان دو کشوری که در نتیجه هجوم نفوذ خارجی و نیز ازدواج ها گام های بزرگی برداشته اند یاد کرد - ولی افزود نمی خواهد شاهد افزایش هجوم پاکستانی ها و غیره به جای آمریکایی ها، انگلیسی ها و آلمانی ها باشد.
اظهار نظر: سخنان پیشوائیان دارای دیدگاهی خاص است. او در آمریکا (آیوا) تحصیل کرده است. ده سال از عمر خود را در آمریکا گذرانده است، دارای همسری آمریکایی و یک کارت سبز است و احتمالاً در همین ایام به آمریکا مهاجرت خواهد کرد. علاوه بر این برای شرکتی کار می کند به نام آلیس چالمرز که دارای خط وخطوط بسیار آمریکایی است. با وجود اینکه سعی داشتم حد اعلای دنائت پیشوائیان روشن شود، ولی او در صراحت خود جانب احتیاط را نیز رعایت می کرد.
محرمانه
محسن دربانی، مدیر کارگزینی، شرکت آسانسور اوتیس
در دربانی پنج سال مشاور وزیر کشور یعنی جمشید آموزگار بود و این کار تا دسامبر گذشته ادامه داشت؛ در مورد حضور واقعی بیگانگان در ایران مطالب بسیاری می داند و شاید بتوان گفت که مطلع ترین کسی است که تا به حال با وی مصاحبه کرده ام. دربانی می گوید شمار خارجی هایی که در ایران به سر می برند طی چهار سال گذشته افزایش چشمگیری یافته است. در حال حاضر تعداد پاکستانی ها، هندی ها، فیلیپینی ها و اتباع کره جنوبی بیشتر شده و افزایش حضور اتباع اروپایی از جمله آمریکایی معتدل بوده است. مشکل اصلی وجود فیلیپینی ها و اتباع کره جنوبی در مشاغلی است که می تواند توسط ایرانی ها اشغال شود.
(اظهارنظر: در عین حال این دو گروه از خارجی ها ظاهرا افرادی ماهر در زمینه ساختمانی، رانندگی کامیون و غیره به شمار می آید، ولی بنا به گفته دربانی، ایرانی ها آنان را کارگرانی چندان ماهر به خصوص در حوزه خلیج فارس به حساب نمی آورند.) ایرانی ها نمی دانند که چرا باید کار با آسیایی های (در اغلب موارد) بی سواد را بپذیرند در حالی که خود می توانند در زمینه مهارت های لازم آموزش ببینند.
اکثر ایرانی ها احساس تنفری نسبت به آمریکانی ها و آلمانی ها ندارند. چون می دانند که این خارجی ها «مهارت هایی را به کشورشان وارد می کنند که آموختن آنها مدت بسیاری به طول می انجامد» که خود امتیازی برای اروپایی ها و آمریکایی ها به حساب می آید. از دیدگاه دربانی مشکلات اصلی ناشی از هجوم آسیایی ها به این کشور است، و به ورود تعداد بی شمار اروپایی ها ربطی ندارد، چون این دسته تجاوزی به حیات شهروندان کشور ندارند. به نظر وی هیچ گونه تسهیلات خاص در اختیار این خارجی ها قرار داده نشده است. (دربانی نیز مانند بسیاری دیگر از افراد مصاحبه شده ایستگاه های تلویزیونی و رادیویی نیروهای مسلح آمریکا را بخشی از تأسیسات محلی یعنی صرفا برای استفاده ایرانی ها و خارجی ها می داند.)
ص: 773
محل زندگی آمریکایی ها و اروپایی ها تفاوت چندانی را در اصل مسئله ایجاد نمی کند، چون آنها در مقایسه با دیگران از جمله پاکستانی ها و دیگر اتباع آسیایی، خطری علیه ایرانی ها ایجاد نمی کنند. به نظر دربانی ایجاد محلات خاص آمریکایی ها امری منطقی نیست زیرا مانع از انطباق پذیری های فرهنگی می گردد «و آمریکایی ها بیش از دیگران مایل به ادامه این روند هستند»، اما وی معتقد است که ایجاد این گونه محلات برای آسیایی ها به نفع دولت است زیرا خواهد توانست جنبه های امنیتی این جوامع خارجی را بهتر کنترل کند.
استمپل
در تمام طول صحبت مهناز مؤکدا می گفت که وی شخص صاحب نظری نیست زیرا آن قدر مشغول کار است که می توان گفت که وی منزوی است. بنا به گفته خودش وی تا ساعت 8 شب کار می کند و هیچ گاه قبل از ساعت 9 به منزلش نمی رود و آن قدر خسته است که ترجیح می دهد فورا به خواب برود. در یکی از دو شب از هفته که دعوتنامه هایی را قبول می کند، ضیافت ها بیشتر جنبه رسمی یافته و فرصتی برای صحبت کردن با مردم به وجود نمی آید.
وی همچنین گفت که دوستدار آمریکا و آمریکائیان است - - «من در آنجا بزرگ شده ام. آنجا کشور دوم من است» او تا آنجا پیش رفت که تشخیص نمی داد دیگرانی که نسبت به او علاقه کمتری به آمریکا دارند ممکن است به این طرز گفتار وی حساس شوند برای مثال گفت که شوهرش پس از دبیرستان به آمریکا رفت و وی گفته بود که او ممکن است مسائل را به گونه دیگری ببیند. با این حال صحبت های ما دارای نکاتی جالب توجه نیز بود:
برنامه بین المللی تلویزیون ملی ایران مورد تنفر همه و به خصوص کسانی است که آن را تماشا می کنند.
چرا این اوقات با ارزش باید صرف انتشار برنامه های انگلیسی زبان گردد؟ تلویزیون نیروهای مسلح آمریکایی مورد قبول است، زیرا گردانندگان آن آمریکایی هستند. آنچه مردم را عصبانی می کند این است که چرا تلویزیون ایران باید پخش انگلیسی زبان داشته باشد.
طبق برآورد مهناز بین 50/000 تا 60/000 خارجی در ایران به سر می برند. ولی از تعداد آمریکایی ها در این کشور اطلاعی ندارد. وی گفت مطمئن است که تعداد آنها افزایش یافته، ولی با اشاره به زندگی «منزوی» خود گفت که این افزایش برای او محسوس نبوده است. وی گفت قبلاً در مورد عکس العمل های منفی مطالب بسیاری می شنید، ولی بنا به گفته خودش، زندگی وی در آن زمان عاری از محدودیت های کنونی بود.
او نگران افزایش احتمالی تعداد خارجی ها نبود، ولی سؤال موجود در ذهن وی این بود که این شهر چگونه قادر به جذب آنها خواهد بود (مثلاً از نظر مسکن).
به نظر وی ایجاد زیستگاه های متراکم برای آمریکایی ها مثمرثمر نیست، حتی اگر این کار برای عده خاصی باشد و نه برای همه. در عین حال که بعضی از مشکلات حل خواهد شد، ولی به صورت امری تأسف بار ظاهر خواهد گردید. آمریکایی ها نخواهند توانست در مورد فرهنگ ایرانی مطالبی فرا گیرند درست مانند این که در آمریکا زندگی می کنند. علاوه بر این وی فکر می کند که تأثیر وجود زنان خارجی بر
ص: 774
وضع زنان ایرانی خوب بوده و خواهد بود.
مهناز گفت که اصولاً به واسطه کارش در سازمان زنان ایرانی با زنان طبقه پایین اجتماع ایران و مقامات دولتی سرو کار دارد. به نظر وی طبقه متوسط و به خصوص افراد بالای این طبقه، از بیشترین تأثیر برخوردار هستند و بیشترین عکس العمل را نشان خواهند داد.
وی ساعات بسیاری را صرف گفتگو در مورد مشکلات زنان موجود در این طبقه می کند. آنها مشکلات بسیاری از جمله اجاره نشینی دارند، اما این امر به خارجی ها ارتباطی ندارد. آنها اصلاً نگران خارجی ها نیستند. در میان مقامات دولتی و به خصوص تصمیم گیرندگان، تنفر فزاینده ای نسبت به فرهنگ وارداتی وجود دارد. تصمیم گیرندگان، تنفر فزاینده ای نسبت به فرهنگ وارداتی وجود دارد.
«علیاحضرت همیشه در مورد آن سخن می گوید. یعنی باید برای مشکلات محلی راه حل های محلی یافت شود.» مقامات دولتی از تبلیغات مطبوعاتی که در مورد آنها در آمریکا به راه می افتد، ناراحت و عصبانی هستند. این عصبانیت جنبه عمیق شخصی پیدا کرده است، مقامات ایرانی بیش از پیش حساسیت پیدا کرده اند زیرا ایران بیش از پیش مورد حمله و انتقاد واقع می گردد. «این امر به میزان زیادی غیر منصفانه است.» شاید مقامات دولتی بیش از حد حساس شده، و شاید از ماهیت مطبوعات آمریکایی بی خبر باشند، اما نسبت به آن حساسیت بسیار نشان داده و ابراز تنفر می نمایند، و این تنفر در درون کشور محسوس تر است. «یکی از این موارد داستان ماریون جاویتس است. اگر عراق به جای ایران قرار داشت هرگز با آن این گونه برخورد نمی شد.» روحیه غالب در کشور روحیه ای در حمایت از خارجی ها نیست بلکه بیشتر جنبه ناسیونالیستی پیداکرده است. حتی همسران خارجی ایرانی ها نیز در وضع بدی به سر می برند، چون تازگی موضوع از بین رفته است. قبلاً با آنها به عنوان افراد جالب توجه صمیمانه برخورد می شد. ولی در حال حاضر این طور نیست آنها بیش از این مورد اغماض واقع نمی شوند. اکنون با مزاحمت های موجود در فرهنگ ایرانی آشنا شده اند. اشتباه آنها دیگر «امری جالب توجه» نیست.
1- از وجود خارجی ها بیشتر مطلع است. ولی از تراکم آنها چیزی نمی داند. 8 - 6 ماه قبل یعنی در دوران رونق اقتصادی وضع خیلی خوب بود، زیرا هرکس سعی داشت قراردادی منعقد ساخته و پولی را به جیب بزند. اکنون حرکت این موج تمام شده است. در حال حاضر در وی احساس انزجاری وجود ندارد. افراد معقول و منطقی می دانند که وجود متخصصین خارجی برای انجام کارها ضروری است، به همین جهت حاضر به پرداخت هزینه ها و تحمل وجود آنها نیز هستند. در مورد کارگران باید اقداماتی در جهت تنظیم ورود آنان به عمل آید تا مانند کشورهای اروپایی دچار دردسر نشویم. بعضی از جوانان چپ گرا در این مورد ابراز انزجار کرده اند. اما عده آنها نیز کم است، وی می گوید که حدود 4000 - 2000 آمریکایی در تهران به سر می برند. او نمی تواند تفاوت بین آمریکایی ها و دیگر اتباع کشورهای غربی را بیان کند، ولی وقتی که به یک می خانه، یا هتل آمریکایی مانند می رود احساسی متفاوت دارد. گاهی اوقات آمریکایی ها
ص: 775
بیش از دیگران با صراحت سخن می گویند (منظورش کله شقی و لجاجت است).
2- فاقد تأثیر در مورد کلوپ ها و PX مطالب بسیاری می داند، ولی مردم از آنها بیزار نیستند. به نظر آنها وضع درمان و تندرستی آمریکایی ها بهتر شده است، لیکن از این امر خوششان نمی آید (من او را از آن مبرا کردم) این افسانه که آمریکایی ها با جیب پر وارد می شوند هنوز به قوت خود باقی است، ولی در حال تغییر است.
او به برنامه های تلویزیون آمریکا نگاه می کند، و در حین رانندگی اخبار را به گوش می دهد و این برنامه ها را دوست دارد، مردم نیز معترض نیستند.
وی در مورد اجاره نشین ها اخبار نامعقولی شنیده است. درگذشته این گونه رویدادها جنبه عمومی داشته و پر دردسر بوده است.
3- وی هوادار اختلاط ایرانی ها و خارجی هاست. انزوا مسائلی را به وجود می آورد که در انگلستان نمونه های آن دیده شده بود و هنوز هم باعث انزجار و تنفر آنهاست. اگر ناگهان تعداد زیادی از خارجی ها وارد استان ها شوند، می توان آنها را موقتا جدا نگاه داشت تا به یکدیگر عادت کنند، ولی اگر قدرت انطباق پذیری وجود داشته باشد، نیاز به منزوی سازی نیست. باید آنها را به عنوان بخشی از حیات عمومی جامعه نگاهداشت.
در عکس العمل در مورد خبرهای حاکی از سه برابر شدن، وی گفت که از روس ها هندی ها، پاکستانی ها متنفر است، چون تعداد افراد خانواده شان بسیار زیاد است. کثرت تعداد آنها در ایران سبب می شود که ایرانی ها نتوانند مهارت های لازم را فراگیرند. غربی ها مورد تنفر نیستند، زیرا منافعی را نصیب کشور می سازند؛ افرادی چون بازرگانان، سرمایه گذاران و تکنیسین ها برای این منظور مناسبند، لیکن تعداد کارگران ماهر و نیمه ماهر کاهش یابد.
بررسی طرز فکر ایرانی ها در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران مصاحبه گوردون وینکلر با خداداد فرمانفرمائیان، رئیس بانک صنعتی ایران، 16 مارس 1976، محل مصاحبه در انجمن ایران و آمریکا به خداداد توضیح دادم که این مصاحبه چیست و او خواهش کرد که به او اجازه دهم تا در آغاز مطلبی را بیان کند و پس از آن به طرح سؤالات پرداخته شود.
خداداد در آغاز مطلب گفت اقدامات سفارت در تحقیق پیرامون این موضوع بسیار بجاست، ولی بهتر است این مسئله را زیاد بزرگ نکنیم. او نگران از این است که مبادا نگرانی خود ما مسئله را برای ایرانی ها بزرگ جلوه گر سازد. وی گفت از اینکه تنها با 25 یا 30 نفر مصاحبه کرده ایم خوشحال است و یادآور شد که هر یک از این افراد می تواند به نخست وزیر و یا یک مقام عالیرتبه دیگر بگوید که «سفارت آمریکا در مورد این مسئله ابراز نگرانی کرده بنابراین ما هم باید نگران باشیم.» بدین ترتیب نخست وزیر نیز مسئله را با شورای وزیران و یا مقامات عالیرتبه دیگر در میان خواهد گذاشت.
خداداد گفت 15 تا 18 سال قبل آمریکایی ها به اینجا وارد شدند و در آن زمان بیش از آنچه در حال حاضر است برای ایران مسئله ساز بودند، چون امروز دستخوش تغییرات بسیار شده است. یک و نیم دهه قبل این کشور تنها جنبه استانی داشت. امروزه مردم بیشتری باسواد شده، تلویزیون دارند و به عبارت
ص: 776
دیگر بین المللی شده اند. خداداد گفت: «به این ترتیب ما به دیدن شما عادت کرده ایم.» او از جوی که از زمان تصدی امور توسط سفیر هلمز به وجود آمده بسیار ستایش نمود. وی معتقد است که سفیر حضور خود را خالی از جنجال نگاه می دارد و در اطراف کشور برای انجام سخنرانی حضور نمی یابد. و حتی «ظاهرا» سعی دارد مانع از چاپ عکس خود در روزنامه ها گردد. وی گفت مشخص است که انجمن ایران و آمریکا و دیگر عناصر سفارت نیز طبق اوامر سفیر دریافته اند که حضور آنها در اینجا نباید با جنجال و تبلیغات بسیار توأم باشد.
خداداد گفت نکته مهم این است که ما نباید روابط ویژه بین دو کشور را به رخ همگان بکشیم. بارها و به کرات از روش سفیر هلمز، طی سه سال گذشته از مأموریتش در ایران تمجید نمود.
از وی سؤال شد که آیا حضور بیگانگان در ایران در حال حاضر محسوس تر از گذشته است یا خیر و خداداد جواب داد: «کلاً آری».
وی یادآور شد که افزایش سریع درآمدهای نفتی بسیاری از آمریکایی ها و اتباع دیگر به خصوص بازرگانان را به تهران جلب و جذب کرده است. فعالیت بسیاری از این افراد پول ساز برای وی محسوس است و ظاهرا ناراحت است که چرا بسیاری از آنها می خواهند با او ملاقات کنند و بگویند که تا به حال چه اقداماتی صورت داده اند تا در حین گزارش به رئیس مافوقشان از قلم نیفتد.
وی گفت: احساس می کند که در عین مفید بودن، جریان جدید تجارت در تهران می تواند سوءظن هایی را پدید آورد «به خصوص که اگر به این امر همزمان با افشای مطالب مربوط به لاکهید نگریسته شود.» او قادر است آمریکایی ها را از دیگر خارجی ها تمیز دهد. «برای این کار کافی است به کفش هایشان نگاه کنید.» وی گفت پاشنه کفش آمریکایی ها ضخیم تر از پاشنه کفش از اروپایی هاست. وی افزود به خاطر تجربه بسیار وسیع خود با مردم انگلیسی زبان با شنیدن لهجه یک فرد نیز می تواند بگوید که آن فرد آمریکایی است یا بالعکس.
بار دیگر در بحث پیرامون تجارت و خارجی هایی که وارد کشور می شوند، خداداد گفت، وارد کردن انگلیسی ها، آلمانی ها و یا دیگر اتباع اروپایی ارزانتر از وارد کردن آمریکایی ها به ایران است. «چون آنها حقوق کمتری دریافت می دارند.»البته ایرانی ها تا حدودی نسبت به حقوق دریافتی توسط آمریکایی ها حسادت می کنند، ولی وی خاطرنشان ساخت که در رده های بالا متخصصین عالیرتبه ایرانی نیز مانند آمریکایی ها حقوق دریافت می دارند.
وی خاطرنشان ساخت که البته چند متخصص «قلابی» نیز به کشور وارد می شوند، ولی «اکنون ما می توانیم بهترین ها را انتخاب کنیم. ما جواهر شناس هستیم، بنابر این می توانیم بین شیشه و الماس تفاوت قائل شویم.» وی گفت علاوه بر این اکثر این متخصصین از طرف شرکت های خصوصی به اینجا می آیند و نمی توانند این شرکت ها را تا ابد تحمیق کنند.
وقتی از وی خواسته شد که تعداد آمریکایی های مقیم تهران را حدس بزند، وی رقم 4/000 تا 5/000 را بیان داشت. پس از آنکه به وی گفتم که تعدادآنها 16000 نفر است تعجب کرد ولی ناراحت نشد.
در پاسخ به این سؤال که آیا حضور خارجی ها بر زندگی او و خانواده اش تأثیر دارد یا نه وی گفت از نظر مواد غذایی، استفاده از تاکسی و تسهیلات دیگر خیر، وی گفت در رابطه با نمونه های خاصی از مسکن، افزایش اجاره ها شاید ناشی از حضور همین خارجی ها باشد.
ص: 777
وی در ادامه گفت بعضی از فعالیت های خارجیان از جمله شورای بریتیش، انستیتو گوته و انجمن ایران و آمریکا برای ایرانی ها مفید است و بر روابط دو جانبه نیز تأثیر می گذارد.
وقتی از او سؤال شد که تعدادی از تسهیلات ویژه خارجی ها را نام ببرد، وی گفت شنیده است که کلوپ هایی برای این منظور ایجاد شده، لیکن در هیچ یک از آنها حضور نداشته است. پس از ذکر نام حوزه خلیج او حضور و هدف از ایجاد آن را به یادآورد، ولی وجود این گونه مراکز برای وی ناخوشایند نیست، و فکر می کنند که برای دیگران نیز باید همین طور باشد.
در مورد رادیو و تلویزیون وی گفت که همیشه به برنامه های کانال 7 گوش می دهد و نمی خواهد، شاهد حذف آن باشد. وی گفت به نظر او نیز کانال بین المللی تلویزیون ملی ایران مفید است ولی بهتر است دو کانال انگلیسی مختلف در کشور وجود داشته باشد.
خداداد به یاد نداشت که واقعه ناخوشایندی بین ایرانی ها و خارجی ها رخ داده باشد و فقط کشته شدن دو آمریکایی در آذربایجان را بطرز مبهمی به یاد داشت.» او به بحث پیرامون حالت آمریکایی ها در حین رانندگی پرداخت و گفت: «تمام خارجی ها دارند مانند ما رفتار می کنند.» لیکن معتقد است که ایرانی ها آن حالت تهاجمی خاص را در رانندگی امریکایی ها احساس نمی کنند چون این حالت را در رفتار خود نیز نمی بینند. به نظر آنها «عبور ناگهانی از برابر دیگران» خطا نیست.
خداداد در مورد امکان تفکیک محل زندگی و محل های تفریح آمریکایی ها یا خارجی ها ابراز مخالفت کرد و گفت این امر سبب مشخص شدن و شناسایی افراد خاص موجود در میان خارجی ها خواهد شد و حسادت ها و رشک هایی را تحریک خواهد کرد و روی هم رفته مخرب خواهد بود.
از وی سؤال شد که آیا این کار حتی در یک جامعه کوچک تر مانند اصفهان نیز مناسب نیست (و در اینجا گفتم که یک روستای خارجی در شمال شهر در دست احداث است) خداداد از عبارت «محله پست» استفاده کرد، ولی گفت که البته مشکلات متفاوتی در استان ها وجود دارد. «ولی با این حال من با این عقیده مخالف هستم. وی گفت در این صورت نباید چند روستای خارجی در چند شهر بنا شود، بلکه این خارجی ها باید در میان جمعیت ایران پراکنده شوند. نهایت اینکه، این نظریه به هیچ وجه موافق میل خداداد نبود.
در مورد تأثیر سه برابر شدن احتمالی شمار آمریکایی ها در ایران صحبت کردم، ولی ظاهرا خداداد اصلاً نگران نشد. ولی اعتراف کرد که با افزایش شمار آمریکایی ها و یا دیگر خارجی ها در ایران مشکلاتی نیز پدیدار خواهد شد. اما پیش بینی محل و عامل مسئله و مسئله سازی کاری بس دشوار است.
خداداد در خاتمه گفت متوجه شده است که تمام آمریکایی هایی که در تهران با وی ملاقات کرده اند با آمریکایی هایی دیگر تفاوت دارند. وی گفت «آمریکایی ها بیشتر بین المللی شده اند» یعنی بسیاری از آنها که به اینجا آمده اند، در کشورهای دیگری نیز زندگی کرده اند. (البته پس از این گفتگو شخص به این نتیجه می رسد که خداداد تنها با افرادی از طبقه بالای اجتماع از نظر اقتصادی سر و کار داشته است.)
ص: 778
محرمانه
موضوع : نظریات آقای محمد طاهری در مورد افزایش حضور بیگانگان در ایران
سابقه :
آقای طاهری مدیر عامل شرکت فیلور است و ظاهرا در حال ترقی. او فردی است حدودا 40 ساله، خوش بیان و برجسته از نظر اجتماعی، از او خواسته شده که در اجلاس بعدی شورای تجاری مشترک ایران و آمریکا نقش مهمی را عهده دار شود. او 10 سال از عمر خود را در دانشگاه های آمریکا گذراند و در نهایت درجه دکترای تحصیلی در رشته مهندسی گرفت.
آقای طاهری گفت البته افزایش شمار خارجی ها در ایران برای او محسوس بوده، ولی هیچ گاه به این فکر نیفتاده که جامعه تجاری ایران (منظورش اشل بالای جامعه است) در نتیجه هجوم خارجی ها دستخوش مشکلاتی شده باشند. در پاسخ به سؤال من، وی تعداد آمریکایی های مقیم تهران را بین 10/000 تا 15/000 نفر برآورد کرد. وی گفت که معمولاً می تواند یک آمریکایی را بین چند خارجی تشخیص دهد، چون آمریکایی ها در روش زندگی خود خیلی خودمانی هستند، و به خصوص در لباس پوشیدن برخلاف دیگر افراد خارجی غیر رسمی می باشند. با این اظهارات هدفش انتقاد نبوده بلکه نوعی صفات شخصی را بیان می کرد.
وی در ادامه گفت که به نظر او آمریکایی ها بیش از دیگران «قبیله گرا» هستند. اکثر آنها در منطقه سلطنت آباد زندگی می کنند که شاید علت، وجود هیئت مستشاری نظامی در آن منطقه باشد. در ابتدای صحبت چنین به نظر می رسید که طبق نظر وی این قبیله گرایی آمریکائیان را از بسیاری از مزایای فرهنگی محروم می سازد. به طور مثال، اگر او به عنوان یک ایرانی در فرانسه زندگی کند، سعی خواهد کرد محصولات فرانسوی را خریداری کند و خود را وارد جامعه فرانسه،نماید. به او گفته شده که حدود 13/000 آلمانی در تهران به سر می برند که او را متعجب کرده است چون آلمانی ها از نظر جغرافیایی در سرتاسر تهران پراکنده شده اند. در تناقض با این موضوع وی خاطرنشان ساخت که این قبیله گرایی نوعی مشخصه آمریکایی است که به هیچ وجه برای او ناخوشایند نیست.
او می داند که تسهیلات ویژه ای برای آمریکایی ها ایجاد شده است. سفارت آمریکا نیز با شهروندان خود تماس بسیار نزدیکی ایجاد نموده است، و بیش از دیگر سفارتخانه ها برای این شهروندان آمریکایی فعالیت می کند. ولی وظیفه سفارت همین است.
وی گفت ممکن است که طبقه پایین اجتماع اقتصادی ایران در رابطه با جامعه خارجی ها مشکلاتی داشته باشد. به طور مثال از نظر بعضی از ایرانی ها محافظه کار نحوه لباس پوشیدن آمریکایی ها عجیب است و حتی نوعی توهین تلقی می گردد. بار دیگر وی گفت که از نظر افراد هم طبقه خود در این جامعه این مسائل چندان مهم نیست. او نشنیده است که اتفاق ناخوشایندی بین ایرانی ها و خارجی ها رخ داده باشد، ولی در پاسخ به اظهارات من گفت احتمالاً این مشکلات بین رانندگان تاکسی و یا صاحبخانه ها و خارجی ها حتما پیش آمده است. از طرف دیگر ایرانی ها نیز با همین مسائل دست به گریبان هستند. او در واقع به فکر وجود مشکلات بین ایرانی ها و خارجی ها نیفتاده بود و مطمئن نبود که واقعه مهمی رخ داده باشد. دو یا سه برابر شدن شمار خارجی ها در ایران طی پنج سال آینده مسئله ای را برای جامعه تجاری ایران به وجود نخواهد آورد، ولی این گونه مشکلات حتما در سطوح پایین اجتماع پدیدار خواهد گردید.
بروین
ص: 779
25 مارس 1976 یادداشت برای بایگانی
از: مشاور سیاسی - آرچی ام. بولستر
موضوع : حضور آمریکایی ها در ایران
در مورد این موضوع با همسایه ام سعید کوکبی، در تاریخ 6 مارس گفتگویی داشتم. کوکبی یک دانش آموز 17 ساله و یکی از سه فرزند پسر و یک دختر یک تاجر بازاری است. خانواده کوکبی هشت سال پیش از ناحیه بازار به خیابان دروس نقل مکان کردند و سرپرست خانواده روزانه دو بار به بازار می رود. کوکبی ها یک خانواده محافظه کار هستند، اما فرزندانشان شلوار جین به پا کرده، به موزیک راک گوش می دهند و با معیارهای ایرانی می توان گفت که امروزی شده اند.
سعید کوکبی معتقد است که حضور خارجی ها در ایران، مانند حضور آلمانی ها در این محله بخاطر مدرسه آلمانی و کلیسای آلمانی بسیار مفید است، چون تخصص های مورد نیاز کشور را تأمین می کنند.
آموزش و پرورش در ایران آن قدر پیشرفت کرده که بتواند ایرانی ها را در زمینه فنی تربیت کند. سعید برادری دارد که متالوژی خوانده و مدت ها در نزدیکی اصفهان مشغول به کار بوده است. ولی در حال حاضر برای یک شرکت آمریکائی واقع در غرب تهران کار می کند. یکی از خویشاوندان دور وی (نامشخص) با تکنیسین های روسی در یکی از سیلوهای واقع در جنوب ایران آشنا بود. روس هایی که بدون خانواده های خود در ایران به سر می برند در مجتمع های آپارتمانی به سر برده و در خارج از محل کار خود با ایرانی ها تماس چندانی ندارند. سعید گفت این روش چندان خوب نیست. از او سؤال کردم که نظرش در مورد زندگی خارجی ها با خانواده هایشان در محله های خاص چیست. او گفت مخالف این کار است. وی معتقد است که خارجی ها باید در میان ایرانی ها زندگی کنند، فارسی را از آنها یاد بگیرند و به همسایگان خود زبان های انگلیسی، آلمانی، فرانسوی و یا غیره را بیاموزند.
25 مارس 1976 یادداشت برای بایگانی
از : مشاور سیاسی - آرچی ام. بولستر
موضوع : حضور آمریکایی ها در ایران
در این خصوص در تاریخ 6 مارس با همسایه ام آقای پارسا صحبت کردم. وی کارمند وزارت آموزش و پرورش و در زمینه تحصیلات متوسط مشغول به کار است. او زبان انگلیسی را تا حدودی می داند ولی به زبان فرانسه به خوبی تکلم می کند. او فرزند جوانش را به مدرسه فرانسوی رازی می فرستد. زبان مورد استفاده ما در مورد موضوع موردنظر فارسی بود. من موضوع را به صورت یک نظر خواهی مطرح نکردم، ولی صحبت را به نحوی به این موضوع کشاندم. وقتی از پارسا سؤال کردم که به نظر او چند نفر آمریکایی در ایران به سر می برند، وی گفت حدود 20/000نفر که به طرز عجیبی مشابه رقم برآورد شده توسط سفارت است. وی معتقد بود که تعداد ژاپنی ها بیش از آمریکایی هاست (؟!) و تعداد آلمانی ها و فرانسوی ها نیز نمی تواند کمتر از آمریکایی ها باشد. پارسا خاطرنشان ساخت که ایرانی ها از گذشته های دور با خراجی ها کنار آمده اند، چون کار آگاهانه خارجی ها کمک زیادی برای ایران محسوب شده و منافع بسیاری به دنبال داشته است. وی اذعان داشت که این روحیه شاید بیش از همه در میان تحصیلکردگان مشهود باشد، چون آنها برای این گونه تماس ها ارزش قائلند، ولی از آنجایی که افراد عامی با خارجی ها تماس چندانی ندارند
ص: 780
نمی توانند در مورد حضور آنها صاحب نظر باشند. وی عارضه منفی ناشی از حضور بیگانگان در ایران را لمس نکرده است. خارجی ها را می توان در زمینه افزایش میزان اجاره بها مقصر دانست، زیرا بنا به گفته او، این مالکین خانه ها هستند که میزان اجاره را چه برای خارجی ها و چه برای ایرانی هابالا می برند. وی می گوید این مالکین هر وقت که بتوانند میزان اجاره بها را برای خارجی ها افزایش می دهند. پارسال که سال گذشته به آلمان سفر کرد ه بود، از ترافیک منظم آنجا تعریف می کرد. وی در مقایسه این وضع با وضع ترافیک در ایران گفت، هموطنانش علیرغم شایعات رایج در مورد میهمان نوازی شان، در مجامع عمومی رفتار ناهنجاری دارند.وی به عنوان مثال بوق زدن ماشین ها را در هنگامی که چراغ راهنمایی قرمز است ذکر کرد، تا ماشین های واقع در ردیف نخست حتی قبل از سبز شدن چراغ به حرکت درآیند.
محرمانه
آقای شابی، مدیر رستوران چلوکبابی در خیابان هشت گرد (حدود چهل مایلی غرب تهران)
شابی 26 ساله به زبان انگلیسی آشنا نیست و طی دو سال گذشته پس از اتمام دوره دبیرستان و کار برای خانواده چلوکبابی خود را اداره می کرد، است. وی معتقد است که تعداد خارجی ها در کشورش چندان افزایش نیافته، ولی می گوید که در تهران تعداد آنها بیش از ده سال گذشته یعنی زمانی است که وی به عنوان یک فرد جوان در آنجا زندگی می کرد می باشد. خارجی ها تأثیر چندانی بر زندگی وی ندارند، ولی از یک سال قبل که محل کار خود را نقاشی کرده و میز و صندلی های جدیدی خریداری کرده آنها چلوکبابی او را بر دو رقیب وی در خیابان هشت گرد ترجیح می دهند (به همین علت ما به آنجا رفته بودیم) خارجی ها بهتر از ایرانی ها انعام می دهند، ولی نه او و نه هیچ یک از سه خدمتکارش نمی توانند ملیت خارجی ها را حدس بزنند، ولی معتقدند که اکثر آنها اروپایی می باشند.
محل زندگی خارجی ها برای شابی اهمیتی ندارد، ولی چند نفر از آنها که در این خیابان زندگی می کنند در منازلی تمیز به سر می برند و زیاد وارد شهر نمی شوند. وی شخصا معتقد است که بد نیست خارجی های دیگر نیز برای صرف غذا به اینجا بیایند.
محرمانه
سیروس الهی، استاد اقتصاد در دانشگاه ملی
الهی که پس از گفتگو برای گذرانیدن مدت 6 هفته عازم آمریکا گردید، یک دانشمند علوم اجتماعی تحصیلکرده آمریکاست و در صحنه سیاسی ایران رابط های خوبی دارد، ولی به گفته خودش شخصا فاقد جاه طلبی های سیاسی است. الهی گفت تعداد خارجی ها در ایران ظاهرا افزایش یافته است. مهمترین گروه های افزایش یافته عبارتند از هندی ها و سکنه «اروپای غربی» از جمله آمریکایی ها. الهی از مدت ها قبل سرگردم مطالعه در زمینه مشکلات خارجی ها در ایران و به خصوص مسئله انطباق پذیری آنها بوده است.
اکنون که شهرها به خصوص تهران، به سرعت توسعه می یابند، خارجی ها نه تنها شوک عادی فرهنگی را تجربه می کنند، بلکه با همان یأس ها و نومیدی هایی روبرو می شوند که سبب افزایش خشونت های شهری در ایران در طول دو تا سه سال گذشته شده است.تنها تسهیلات خاص خارجی ها دفتر مسکن بود که از آن ذکر به میان آمد (این امر بسیار عجیب است، چون الهی گهگاه به برنامه های تلویزیونی نیروهای مسلح آمریکا
ص: 781
گوش می دهد). الهی معتقد است که دولت ایران باید تلاش بیشتری را در جهت از بین بردن نحوه زندگی محله ای صرف کند، «البته روس ها از این قاعده مستثنی هستند، چون نمی توانند هیچ گونه ارتباطی برقرار سازند، بنابراین بهتر است در جایی زندگی کنند که دائما تحت کنترل نیروهای امنیتی باشند.» الهی متوجه شده که اخیرا میزان خصومت نسبت به بیگانگان افزایش پیدا کرده است. از وی سؤال شد که آیا این خصومت از طرف یک گروه اجتماعی خاص اعمال می گردد، و وی در پاسخ اظهار داشت طبقات مختلف از طرف گروه های مختلف به ستوه آمده اند، یعنی ایرانی های طبقه پایین اجتماع از هجوم افسار گسیخته پاکستانی ها و هندی ها ناراحت بوده و بعضی از ایرانی های طبقه بالا به خصوص کسانی که دارای سوابق تحصیلی فرانسوی و اروپایی هستند با آمریکایی ها ضدیت پیدا کرده اند. الهی افزود بین تحصیل کردگان در آمریکا و ایرانی هایی که در اروپا و به خصوص فرانسه درس خوانده اند مبارزه ای واقعی برای به دست گرفتن قدرت در نهادهای دانشگاهی آغاز شده است.» شما می توانید منتظر ضربه خوردن از طرف هواداران اروپا باشید، ولی آن را جدی تلقی نکنید، زیرا ایرانی های آمریکایی در حال پیروز شدن هستند.
استمپل
بررسی طرز فکر ایرانیان در قبال افزایش حضور بیگانگان در ایران
مصاحبه گوردون وینکلر با دکتر کامبیز محمودی، معاون مدیر کل رادیو و تلویزیون ملی ایران در دفتر کارش در تاریخ
8 آوریل 1976
کامبیز گفت برخلاف دو یا سه سال گذشته اکنون نسبت به حضور بیشتر خارجی ها در ایران آگاه تر است.
اما هنگامی که از وی خواسته شد که به ذکر ملیت ها بپردازد، وی از کره ای ها پاکستانی ها، هندو ها و فیلیپینی ها یاد نمود. وی گفت که قبلاً سکنه خارجی ایران را تنها آمریکایی ها تشکیل می دادند، اما طی دو سال گذشته هجوم آسیایی ها به ایران افزایش یافته و او و دوستانش به این مسئله واقف هستند.
وی خاطرنشان ساخت که گویا حدود 3/000 پزشک هندی در استان های مختلف ایران مشغول به کار هستند، و بسیاری نیز در مورد رفتار این پزشکان ابراز نگرانی کرده اند. وی گفت بعضی از ایرانی ها معتقدند که تأثیر عمده یک پزشک بر زندگی فردی می تواند جنبه تأثیر فرهنگی نیز پیدا کند، وی گفت بعضی ها نگران این هستند که مبادا روستاییان انگلیسی را با لهجه هندی و پاکستانی در روستاهای کشور فرا گرفته و به کار برند.
کامبیز گفت حدود 50/000 آمریکایی در ایران به سر می برند، ولی وقتی به او گفته شد که تعداد آنها معادل نیمی از این رقم است شگفت زده شد. وی گفت می تواند یک ایرانی را از یک خارجی تشخیص دهد، ولی تشخیص آمریکایی از انگلیسی یا کانادایی، آلمانی و یا فرانسوی برایش دشوار است.
وی گفت حضور خارجی ها تأثیر چندانی بر زندگی وی ندارد، اما شکی نیست که مردم به این نتیجه رسیده اند که خارجی ها باعث افزایش اجاره بها شده و باعث کمبود خدمتکاران داخلی شده اند. با این حال وی گفت آمریکایی ها هسته اصلی موضوع را تشکیل نمی دهند. وی گفت البته در گذشته این طور نبود چون آمریکایی ها بخش اصلی حضور بیگانه را تشکیل می دادند اما امروزه ایرانی ها مسئله افزایش اجاره بها را به گردن کل خارجی ها و ایرانی هایی که حاضرند هر اجاره بهایی را بپردازند، می اندازند.
هنگامی که در مورد تسهیلات ویژه خارجی ها از وی سؤال شد، کامبیز فورا نام کلوپ آلمان ها را به میان
ص: 782
آورد (و این امر نیز طبیعی است چون این کلوپ در سمت دیگر خیابان محل کار وی قرار دارد)، و به طرزی ابهام آمیز از کلوپ پارس آمریکا یاد نمود. وی ظاهرا از وجود حوزه خلیج بی خبر بود.
هنگامی که در مورد رادیو و تلویزیون صحبت آغاز شد، کامبیز گفت ایرانی ها هیچ گونه انتقادی نسبت به حضور تلویزیون نیروهای آمریکا نداشته و شکوائیه ها و انتقادات اصلی از طرف ترک ها، پاکستانی ها، و دیگر مقامات رادیویی که به ایران سفر می کنند مطرح شده است. وی گفت حتی مقامات پخش خبر آمریکایی که به ایران سفر کرده اند، نیز در حضور وی سؤالاتی را در مورد نقش این تلویزیون مطرح کرده اند.
کامبیز گفت بیاد ندارد که واقعه ناخوشایندی بین ایرانی ها و خارجی های مقیم آنجا رخ داده باشد ولی بین کارمندان خارجی تلویزیون ملی ایران چند رویداد به وقوع پیوسته بود. وی گفت به طور مثال آنها مجبور شدند یک انگلیسی را به خاطر وارد کردن حشیش به داخل محوطه اخراج کنند و او می دانست که بعضی از اساتید دانشگاه های کالیفرنیای جنوبی بایکدیگر عناد دارند ولی در رابطه با ایرانی ها مشکلی وجود نداشت. کامبیز در ادامه گفت که مشکلات مربوط به وجهه آمریکایی ها چندین سال قبل از این وجود داشته است. وی گفت مطمئن است تعداد کنونی آمریکایی ها در این کشور بیش از گذشته است، اما پس از آن که آژانس آمریکایی توسعه بین الملل، برنامه های خود را در اینجا آغاز کرد صدها آمریکائی را وارد ایران نمود که اکثرشان افراد فاقد آداب معاشرت و تحصیلات لازم بودند. وی گفت این افراد تا حدودی وجهه آمریکایی ها را لکه دار کرده و در نتیجه آن بین کارمندان ایرانی و سران آمریکایی ادارات اصطکاک هایی پدید آمد. وی گفت این وجهه منفی چند سال پس از پایان برنامه آژانس نیز ادامه داشت، ولی ظاهرا در حال حاضر به طور کامل فروکش کرده است. وی گفت شاید آمریکایی هایی که اکنون به ایران آمده اند با گذشتگان فرقی دارند یا «ما ایرانی ها جهانگرا تر و مترقی تر شده و طرز فکرمان عوض شده است.» کامبیز به هیچ وجه با تفکیک محل زندگی آمریکایی ها و یا خارجی های دیگر در ایران موافق نیست. وی گفت یک جامعه تصنعی اوضاع را وخیمتر خواهد کرد و حضور خارجی ها را آشکارتر، وی گفت «شما با این: کار آماج هایی را برای انتقاد فراهم می آورید و بهتر است بدانید که فرهنگ ما ضرروت امتزاج افراد را ایجاب می نماید.» وی یادآور شد که تمام بازرگانان خواستار ایجاد چنین جامعه ای هستند: «با وجود اینکه شما کمیسری مخصوص خود را دارید، بازرگانان احساس می کنند که وجود جامعه خارجی ها به کسب و کار آنان رونق بخشیده است در صورتی که اگر شما یک گروه خارجی را در یک محل خاصی اسکان دهید و فروشگاه های نیز برای آنان ایجاد کنید، بازرگانان متوجه خواهند شد که فرصت های مهم تجاری خود را از دست داده اند.» وقتی که از وی سؤال شد که آیا در رابطه با شهرهای کوچکتر نیز همین عکس العمل را نشان میدهد وی پاسخ داد: «قطعا.» در حین صحبت پیرامون امکان دو برابر یا سه برابر شدن جوامع آمریکایی یا خارجی در ایران کامبیز اظهار داشت که در آن صورت نمی داند چه عکس العملی پدید خواهد آمد. «با این حال اگر قرار است این کار صورت پذیرد، بهتر است گام هایی بردارید تا ورود این افراد به ایران به سهولت صورت پذیرد.» وی گفت یکی از این گامها آشناسازی جدی این افراد با ایران است که باید پیگیری شود.
در راه رسیدن به این هدف، بنا به گفته کامبیز، تلویزیون ایران در حال ساختن 9 فیلم است. پنج فیلم (در زمینه جغرافیا مردم، زن، فرهنگ ما قبل از اسلام، فرهنگ بعد از اسلام تا سال 1800) ساخته شده و
ص: 783
چهار حلقه فیلم دیگر تا آخر تابستان جاری به پایان خواهد رسید. این فیلم ها صرفا جهت استفاده در 18 کالج و دانشگاه آمریکایی که دروس مربوط به ایران و زبان فارسی را تدریس می کنند، تهیه می شوند.
در نتیجه گفتگوهای قبلی بین من و کامبیز در این مورد، وی گفت از تولیدکنندگان این فیلم ها خواسته است که با آژانس اخبار آمریکا در واشنگتن تماس بگیرند، تااین فیلم ها در جلسات معارفه مورد استفاده قرار گیرند. وی گفت تعدادی از این فیلم ها در آمریکا آزمایش شده و نتایج به دست آمده موفقیت آمیز بوده است. وی گفت با وجود اینکه این فیلم ها مختص دانشگاه ها علی الخصوص در سطح دوران لیسانس ساخته شده اند، ولی توجه بسیاری از افراد تحصیلکرده را نیز به خود جلب کرده اند.
زمان یافت نشد!