Post
12220
از: لینگن، سفارت آمریکا تهران
محرمانه
به: وزارت خارجه واشنگتن
1358-05-02- 1979-07-24
متن سند
محرمانه
از : سفارت آمریکا تهران
تاریخ : 24 جولای 1979
به : وزارت خارجه واشنگتن
موضوع : ملاقات با اردلان وزیر دارایی
1- تمامی متن محرمانه.
2- کاردار به همراهی مأمور سیار وزارت خارجه در 23 جولای با علی اردلان وزیر دارایی ملاقات کرد. اردلان توسط معاون وزیر، دکتر ابراهیم زاده همراهی می شد که کار ترجمه را انجام می داد.
3- کاردار گفتگو را با توضیح در مورد درک و پذیرش انقلاب از طرف ما شروع کرد. ما متمایل هستیم تا با ایران در کار تجدید بنای رابطمان همکاری کنیم و آماده همکاری در محدوده هایی که ایران احساس می کند ما می توانیم نقش سودمندی ایفا نمائیم، می باشیم. کاردار گفت ما منافع و دارایی های مشترکی داریم، از قبیل رابطه بازرگانی، که می تواند به این تجدید بنا کمک نماید.
4- اردلان با ارائه یک بررسی تاریخی از ارتباط طولانی و سودمند بین ایران و ایالات متحده به دیدار کنندگانش پاسخ داد. خاطرات آن آمریکایی هایی که در اولین سال های پس از پیدایش قانون اساسی در ایران فعالیت کردند، توسط ایرانیان گرامی داشته می شود. اردلان با علاقه از یک آمریکایی به اسم دکتر جردن صحبت کرد که به تأسیس کالج البرز، جایی که خیلی از ایرانیان اولین مزه تعلیمات عالی را چشیدند، کمک نمود. میهن پرستان ایرانی اشخاصی مثل مورگان شوستر و هوارد بیکر وایل را که در تبریز از آرزوهای مردم ایران طرفداری نمود به خاطر می آورند. او موافقت داشت که این روابط گذشته، آینده را تحت تأثیر قرار خواهند داد. اردلان امیدوار بود که گروه جدید نمایندگان آمریکایی احساس مشابهی را نسبت به ایران داشته باشند.
5 - صحبت به موضوع ملی شدن بانک ها که موضوعی است پوشیده و حرمت آن محفوظ، کشیده شد. او گفت که این کار هم در قانون دولتی و هم در سنت اسلامی لازم آمده است و چون دولت موقت ایران از طریق یک کمیته مخصوص بین دولتی مشغول بررسی بانک های مختلف می باشد هنوز هیچ گونه برنامه زمانبندی شده ای برای این غرامت وجود ندارد. ابراهیم زاده اضافه کرد که کمیته اکنون در شرف ادغام کردن 36 بانک کشور در چند بانک بزرگ (شاید 5 یا 6) می باشد.
6- در این موقع کاردار امکان فعال کردن مجدد اطاق بازرگانی ایران - ایالات متحده و یا شورای
ص: 527
تجارت را به عنوان طریقی برای بهبود بخشیدن به ارتباط و گفتگو بین شرکت های آمریکایی و ایرانی مطرح نمود. اردلان گفت با وجود اینکه مسئولیت موضوعاتی از قبیل اطاق بازرگانی یا شورا برعهده وزیر بازرگانی است، ولی طرفدار اینکار می باشد. وزارتخانه اردلان به حمایت کردن از هرگونه طرحی که توسط وزارت بازرگانی ارائه گردد مایل خواهد بود. با نگرشی دورتر، آیا وزیر هیچ گونه نقشی برای کمیسیون مشترک می بیند؟ کاردار گفت ما برای کمیسیون اصرار نمی ورزیم ولی می خواهیم که نظریات اردلان را بشنویم. وزیر احساس می کرد که این راه بسیار خوبی است ولی وی هیچ گونه نظریاتی در مورد زمانبندی نداشت. این موضوع به مطالعه مناسبات ذی نفع دولت موقت ایران نیاز دارد.
7- کاردار از مورد برای نشان دادن چیزی که ما در تلاش اجتناب ورزیدن از آن بوده ایم استفاده کرد.
وزیر اساسا از مشکل اطلاع داشت، ولی در این بحث که وی امید داشت بتوان بجای دادگاه، از طریق گفتگو حل شود، هیچ گونه مداخله واقعی نداشت. اردلان سپس به چیزی پرداخت که احتمالاً پیام اصلی وی در طول ملاقات بود: ایالات متحده بایستی از شکل دادن به تلقی ها یا نتیجه گیری های خود در مورد ایران براساس شایعاتی که توسط ایرانیانی که در طول انقلاب گریخته اند در سطح ایالات متحده و اروپا انتشار پیدا کرده اجتناب ورزد. اردلان گفت این افراد (ضد انقلابیون) در تلاشند تا اعتبار ایران را با انتشار اکاذیب خراب کنند. اردلان تأیید کرد که ما قصد داریم تا پنی آخر بدهکاریمان را بپردازیم.
8 - کاردار با اشاره به نظریات اردلان در مورد «وجهه» (ایران)، از اخراج یوسف ابراهیم خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز ابراز تأسف نمود. کاردار گفت این نوع اقدام ها نمی تواند به جو بهبود یافته کمک کند. اگر ایران به اخراج روزنامه نگاران ادامه دهد تصویر انقلاب توازن کمتری پیدا می کند. اردلان از این نظریات یادداشت برداشت، ولی هیچ جواب اساسی ارائه نکرد و فقط گفت این موضوع بایستی با وزارت خارجه در میان گذارده شود.
9- اگرچه ملاقات از لحاظ موضوعات مورد بحث کمی کمبود داشت ولی لحن آن خیلی دوستانه بود.
وزیر ظاهری حرفه ای دارد و تصویر یک فرد قوی را ارائه نمی دهد. ظن ما این است که وی برای راهنمایی متکی به معاون پرانرژی و خوش زبان خود، ابراهیم زاده، می باشد. برای مثال در مورد کار کمیته بانکی و در زمینه تجدید حیات شورای تجارت به نظر می رسید ابراهیم زاده تأکید بیشتری دارد.
10- نظریه: ملاقات با یک تذکر ایرانی پایان گرفت. وقتی که ما آنجا را ترک می کردیم، ابراهیم زاده کارمند وزارتخانه را به کناری کشید. او گفت که وی دوستانی دارد. آنها نیاز به ویزا دارند. آیا می توانیم کاری برای آنها انجام دهیم. پایان نظریه.
لینگن
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!