Post
23685
از:
سری
به:
1350-09-08- 1971-11-29
متن سند
29 نوامبر 1971
سرّی
اداری - غیررسمی
تهران - ایران
وزارت امور خارجه
دفتر سوخت و انرژی
واشنگتن دی - سی 20520
آقای جمیز، ئی آکینز
جیم عزیز:
این نوشتار در پاسخ به نامه مورخ 27 اکتبر به جان واشبرن یعنی پیش نویس رساله شما در مورد آینده صنعت بین المللی نفت است. جان احساس طبق برداشت من حتما این موضع را با شما در میان گذاشته که اگر این اظهارات به امضاء من برسد از نظر اداری کمی بیشتر به شما کمک خواهد شد. من کاملاً با این عقیده موافق نیستم، ولی بالاخره به این کار تن در دادم چون هر دوی ما می خواهیم تا سر حد امکان در تلاش مهم شما مفید واقع شویم. علاوه بر این، اظهارنظرهای آژانس ملی انرژی را نیز دریافت داشته ایم، بنابراین در مورد این موضوعات به ذکر چند نکته خواهم پرداخت. از بخش جدید مربوط به روابط بین دولت مصرف کننده و کمپانی بدمان نمی آید. ما معتقدیم که پیشنهاد برقراری یک رابطه جدید با بعضی از
ص: 456
کشورهای حوزه خلیج به احتمال بسیار مؤثر واقع نخواهد شد. از طرف دیگر، در مورد این سؤال که آیا ما نیز در بازار خرید ارزان به آخر خط رسیده ایم با شما موافقم نه با آژانس ملی انرژی. به نظر ما پس از ارائه براهین مستدل در بخش اول رساله تان، استفاده از کلماتی چون «به طور قطع» در صفحه 29، و «به احتمالی» در همان صفحه و صفحه 30 نشانگر رعایت کافی احتیاط در انجام پیش بینی هاست که مورد موافقت ما نیز می باشد.
در مورد تأثیر موافقت نامه تهران، ما نیز با آژانس ملی انرژی هم عقیده هستیم که در پارگراف آغازین موافقت نامه، رعایت تمام جنبه های قرارداد امتیازی موجود برای 5 سال آینده مورد نظر نبوده، ولی به تعریف و محدودسازی تأثیرات اصلاحی بر این قراردادهای موافقت نامه تهران بدون ممانعت از بروز تغییرات آتی بر مسائلی بجز آنچه که در موافقت نامه مذکور منعکس گردیده مانند توافق های مالی و میزان برداشت دولتی، پرداخته شده است. توضیحات نمایندگان کمپانی در فوریه گذشته و نیز استدلال حقوقی خود شرکت که سهیم شدن یا مشارکت را مغایر با ممنوعیت خاص مندرج در بند مربوط به تجدید نظر توافق های مالی قرارداد تهران می داند، موجب افزایش میزان اطمینانمان نسبت به این نکته شده است.
بنابراین در همین رابطه ما ترجیح می دهیم که در مورد نحوه و چگونگی حمایت دولت آمریکا از کمپانی ها، راه را بر خود باز نگاهداریم، زیرا تقاضای دولت تولیدکننده برای سهیم شدن در روند تولید می تواند به صورتی ابراز شود که خود مغایر با توافق های مالی باشد و یا نباشد و یا اینکه منجر به افزایش میزان برداشت دولت بشود.
در بررسی مستقیم نوشتار شما، از آخرین سطر صفحه 21 و مفهوم آن مبنی بر اینکه در تقاضای اوپک برای مشارکت در روند تولید هیچ سخنی از امکانات جبران سازی به میان نیامده سر در نمی آوریم. بحث بیشتر شما در این مورد در صفحات 32 و 33 چنین می نمایاند که منظور شما این است که پیشنهاد اوپک یعنی جبران در حد ارزش دفتری، خنده دار است و یا اینکه روش پرداخت پیشنهادی هیچ گونه اقدام جبران کننده واقعی را برای این شرکت ها به دنبال نخواهد داشت. در این صورت بهتر است این مطلب را در تجزیه و تحلیل خود از مشارکت و جبران سازی، صریحا بیان نموده و این تجزیه و تحلیل کامل را در پایین صفحه 21 بگنجانید. گذشته از این موضوع، گمان نمی کنیم که طبق گفته شما در صفحه 33، ارائه مطالب توسط اوپک در مورد ارزش سرمایه های آمریکایی در خارج از کشور که به نقل از وزارت بازرگانی بیان شده، کمپانی ها را در وضع ناهنجار قرار دهد. اگر موضوع تقاضای مشارکت در روند تولید در خلیج به کرسی نشانده شود، به طور قطع کمپانی ها خواستار تجدید نظر و مرور بر تمام آمار و سوابق مربوطه خواهند شد که این مرور و بررسی مشابه آن چیزی است که در تعیین مجدد ارزش ارزی در مذاکرات وین جریان دارد.
در رابطه با پاراگراف دوم صفحات 36 و 37 شما باید بگویم که ایران با استفاده از منابع مالی خویش می تواند تخصص مورد نیاز جهت دستیابی به برنامه های اکتشاف و توسعه به جای کمپانی های نفتی را آغاز کند و در این راه با هیچ مشکلی مواجه نخواهد شد. به جز متخصصین ابزارآلات نفتی، اکثر کارکنان دستگاه های حفاری مشغول کار در ایران اکنون صد درصد ایرانی هستند، بنابراین در صورت خروج کمپانی ها، ما دلیلی نمی بینیم که سدکو، ریدینگ اندبیتس و دیگران (شرکت های حفاری - م) از کار برای ایران خودداری کنند. با اشاره به پاراگراف الف شما در صفحه 56، باید بگویم که به نظر ما دولت ایران
ص: 457
هیچ اقدامی در مورد کنسرسیوم به عمل نخواهد آورد تا مفاد اصلی قرارداد 1964 در سال 1979 اختتام پیدا کند، البته اگر کنسرسیوم به تقاضای دولت ایران یعنی گسترش ظرفیت طی چند سال آینده عکس العمل مساعد نشان دهد، این موضوع بیشتر به واقعیت نزدیک خواهد بود، همچنان که در حال حاضر تمایل خویش را برای آغاز مذاکره پیرامون نحوه طرح مشارکت در سال 1979 و پس از آن نشان داده است.
اظهارنظرهای ما را همین ها تشکیل می دهد، ولی به هیچ وجه مانع از موافقت قبلی و پشتیبانی ما از تز اساسی شما که در نوشتار به خوبی مطرح شده، نمی شود. ما با عقیده شما در این مورد که صنعت بین المللی نفت در راهی گام بر می دارد که نهایت آن کنترل ملی روند تولید و توسعه است، موافقیم، مشارکت و سرمایه گذاری مشترک و انعقاد قراردادهای خدماتی نیز قدم هایی در جهت نیل به همین هدف می باشند.
مهمترین برگ برنده موجود در اختیار کمپانی ها این است که تضمین شود که پس از تکمیل این روند، تجارت بین المللی پر منفعتی مانند پالایش و مهارت های بازاریابی و توان آنها در جذب سرمایه، طبق گفته شما باز هم در انحصار آنها باقی بماند. وظیفه اساسی ما در دولت این است که اطمینان حاصل کنیم که کمپانی ها به ماهیت رویدادها پی برده و آنها را با آغوش باز پذیرا شوند. نوشتار و ابتکار شما که بخشی از آن است، در نیل به این اهتمام تفاهم بسیار مؤثر واقع خواهد شد.
با آرزوهای صمیمانه
ارادتمند
ویلیام. دبلیو، لهفلد
مشاور سفارت در امور اقتصادی
توضیح اختصارات آمده در متن کتاب:
شرکت نفت دولتی فرانسه CFP
جامعه اقتصادی اروپا EEC
آژانس ملی سوخت ایتالیا ENI
شرکت فرانسوی توسعه و تحقیقات نفتی ERAP
سازمان بین المللی ارتباطات ماهواره ای INTELSAT
ماگنتو هیدرو دینامیک MHD
سیاست اقتصادی نیکسون (احتمالاً) N.E.P
سازمان توسعه و همکاری اقتصادی OECD
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!