Post
15363
از: سفارت آمریکا ـ تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه ـ واشنگتن
1357-10-05- 1978-12-26
متن سند
ص: 314
سند شماره (34)
طبقه بندی:خیلی محرمانه
تاریخ: 26 دسامبر 1978 برابر با 5 دی 57
از: سفارت آمریکا - تهران
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن
موضوع: گروه پیشنهادی طرفدار شاه
1- جرج ناتانسون، یک تاجر آمریکایی که در ایران ارتباطات خوبی دارد، روز سیزدهم و بیست و یکم دسامبر به سفارت آمد تا در مورد افکاری که راجع به یک گروه مخفی برای حمایت از شاه دارد گفتگو کند.
او برای بخش بازرگانی به عنوان یک گرداننده بزرگ شناخته شده است که با دربار رابطه دارد و با آزادی به شاهزاده اشرف و ملکه فرح مراجعه می کند. او پرت مأمور سفارت را مرتبه اول دید و دفعه دوم پرت و لامبراکیس کنسول سیاسی را ملاقات نمود. انوشیروان باتمانقلیچ او را همراهی می کرد. او که یک عضو خانواده مشهور باتمانقلیچ است می گوید 4 سال پیش در (SAIS) دانشگاه علوم امور بین المللی و دیپلماسی جان هاپکینز به تحصیل اشتغال داشت.
2- ناتانسون با عبارات گسترده بازرگانی و تجارتی راجع به سازماندهی یک برنامه ضربتی از طرف شاه برای روابط عمومی و برای کارهای خوب اقتصادی جهت خنثی کردن آشوب صحبت می کرد. هر دو نفر با عبارات توطئه آمیز صحبت می کنند، ولی در گفتگو راجع به آنچه که در فکرشان است، اقدام سیاسی را به وضوح دنبال می نمایند. آنها می گویند که قصد دارند از منابع خصوصی در ایالات متحده و یا جای دیگر پول تأمین نمایند تا پروژه های رفاهی و اجتماعی خیلی نمایانی را در جنوب تهران و جاهای دیگر شروع کنند و در مورد آنها تبلیغات به راه بیندازند.
3- ناتانسون این نکته را تذکر می دهد که وی به دنبال همکاری با حمایت ایالات متحده نیست، ولی تماس مجدد با سفارت را حفظ می کند (او به تازگی درخواست یک ملاقات برای امروز 26 دسامبر را نمود و پرت او را خواهد دید.) کنسول سیاسی عاقلانه فکر کرد که چندین بار به وضوح در 21 دسامبر عنوان و تصریح نمود که هر چه گروه ناتانسون انجام می دهد در هیچ حالتی نباید به درگیری دولت ایالات متحده تفسیر یا نمایانده شود. علاوه بر آن کنسول سیاسی به ناتانسون و باتمانقلیچ توصیه کرد که تمام طرح هایشان را به دقت با شخصی که واقعا از طرف شاه نمایندگی دارد در میان بگذارند، چون که این کار واقعا مربوط به ایرانیان است و آمریکایی هایی که نمایندگی دولتی ندارند نباید کاری را انجام دهند. که مغایر با طرز فکر شخصی شاه می باشد. او اشاره کرد که آمریکایی ها پیشنهادات بدون وسوسه ای راجع به چگونگی اداره کردن مشکلات به شاه می داده اند، ولی شاه ایده های شخصی خودش را در مورد استراتژی مناسب دارد و این امتیاز متعلق به او است. ناتانسون با هر دو این موارد توافق داشت، ولی صراحتا ما فکر می کنیم که تصریح و تأکید قابل توصیه است. باتمانقلیچ در نظر دارد در چند روز آینده مسافرتی به ایالات متحده داشته باشد و اگر مایل باشد با هر کسی از دولت ایالات متحده تماس بگیرد، اسم پرشت را در وزارت خارجه دارد. (ما فکر کردیم عاقلانه است که او را در آن جهت هدایت کنیم.)
4- ناتانسون با آزادی راجع به منافع گسترده تجاری صحبت می کند (شاید در مورد آنها اغراق می کند.) او از آمریکایی ها و دیگرانی نام می برد که خیلی از آنها نوعی از کار مخفی در سابقه شان وجود دارد. در میان آمریکایی ها و دیگرانی که اشاره شد، گریگوری لیما، بروس مک نیل، بیل (خسرو) ایلرز، و
ص: 315
ایرانی، امیر دولتشاهی و حتی روزنامه نگار محلی انگلیسی جیمز آندروود، می باشند. گروهی دیگر از اسامی وجود دارد که عمدتا افراد نظامی و از تجربه گذشته او هستند.
5 - نظریه: این موضوع صراحتا چیزی مثل یک کوشش آماتوری برای تکرار وضع 1953 (1332) به نظر ما می رسد. در حالی که شاه بدون شک می تواند از کمک و مشورت دوستانه استفاده کند، ما مشکوکیم که گروه ناتانسون واجد شرایط ترین برای ارائه آن باشد. ما مشکوکیم که وی خیلی بتواند سازماندهی کند. ولی اگر او این کار را بکند، تلاش هایش به نظر خواهد رسید که به برخی نظارت های دقیق توسط سفارت حکم می کند. دیگر سازمان ها در اینجا هیچ علاقه ای به او ندارند. بنابراین اگر باتمانقلیچ با او تماس بگیرد، پیشنهاد می کنیم پرشت تلاش های او را به جاهایی هدایت کند که خطر احتمالی برای وجهه ایالات متحده در این مرحله از بازی در ایران را به حداقل برساند.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!