Post
12759
از:
محرمانه
به:
1357-02-30- 1978-05-20
متن سند
سند شماره (۲۵)
محرمانه
تاریخ: ۲۰ می۱۹۷۸- ۳۰/۲/۱۳۵۷
شرکت کنندگان: دایر پانوسیان Ponossian Diyair اسقف ارامنه تبریز، در هوانسیان وارطان، تاجر محلی و نماینده تبریز به انجمن ملی ارمنیان. میشل. جی. مترینکو، کنسولگری آمریکا، تبریز، ایران.
تاریخ و محل: ۲۰ می۱۹۷۸، محل اقامت اسقف اعظم در تبریز
موضوع: نقطه نظرات رهبر ارمنی در مورد ثبات سیاسی ایران
در طول مدت چهار ساعت مباحثه و شام که در محل اقامت اسقف اعظم، پانوسیان برگزار شد، به تفصیل راجع به واهمه او از ثبات سیاسی ایران بحث شد. او ادعا داشت که تقریباً نظریاتش را به کاتولیکهای آمریکایی و انجمن مشاورتی محلی خودش گفته است، و اینکه از زمان حوادث فوریه در تبریز و گسترش رعب و وحشت در سراسر ایران، هم انجمن مشاورتی محلی آذربایجان و انجمن ملی در تهران توجه عمیقی را نسبت به موضوع مبذول داشته اند. در ملاقاتهای اخیر با اعضای مقامات بالا در اصفهان و تهران، دستور کار برای عمل در زمان وقوع مشکلات، موضوعات اصلی بحث بودند. اسقف اعظم گفت، سؤال «اگر مشکلی وجود داشته باشد» نیست، بلکه سؤال این است که مشکل واقعاً در چه «زمانی» شروع میشود. پانوسیان ادعا میکرد که درباره اوضاع آینده ایران و مخصوصاً اثری که این موضوع در حیات کنونی و آتی اسقفیش میگذارد، شدیداً تحت فشار وجدان قرار گرفته است. او گفت در یک نقطه، اجتماع ارامنه در آذربایجان به ۰۰۰/۲۰۰ میرسید، و حالا در نهایت شاید ۰۰۰/۷۰ نفر باقی مانده اند. میراث فرهنگی و تاریخی ارامنه در این ناحیه قابل ملاحظه است، حتی تا اندازه ای تبریز بوسیله پادشاه ارمنی ساخته شد و اسمش از زبان ارمنی گرفته شده است. باقیماندههای بی حسابی از ارامنه در سراسر منطقه، در معابد بی مالک، کلیساها، در گورستانهای قدیمی و بقیه جاها پخش شده اند، و اسقف اعظم احساس میکند که یک مسئولیت شدید را نسبت به این بقایای تاریخی دارد. او گفت که زمانی که او برای اولین بار به تبریز آمد، دستوراتی دریافت میکرده است و با پافشاری او بوده است که سعی کرده تا جمعیت ارامنه را در اینجا به عنوان یک جماعت زنده و پایدار نگه دارد. حالا او عقیده اش را تغییر داده، ولو اینکه با تأسف زیاد، یک سیاست شخصی برای کمک به پیروانش برای ترک ایران درست کرده است. او هیچ آینده واقعی را در اینجا برای ارامنه یا مسیحیان نمی تواند ببیند، به طور کلی او برای کسب یک حضور مذهبی با ارزش و باستانی در آذربایجان، و یا فکر در مورد امنیت واقعی مردمش، درگیر است. با اشاره کردن به مباحثاتمان که فوراً بعد از شورش فوریه تبریز بود، پانوسیان گفت که او کاملاً افکارش را در مورد ثبات رژیم ایران در آن زمان منظم نکرده است و اینکه او به وسیله این احساس آسودگی که جماعت او مورد هدف قرار نگرفته اند، تحت تأثیر قرار گرفته است. حوادث هم چنین فوری تر از آن به وقوع پیوستند که مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند، به هرحال، از آن به بعد، او به طور وسیعی در سراسر دایره اش سفر کرده است و برای مشاورت، سفری عجولانه به آلپو، دمشق و بیروت کرده است، و ملاقاتهایی با مقامات ارمنی در تهران و اصفهان داشته است. گزارشهایی که او دریافت کرده و بحثهایی که او داشته است همه به مشکلی جدی اشاره میکنند، که رژیم پهلوی نمی تواند جان سالم از آن بدر برد. پانوسیان فکر میکند که ارتش و ژاندارمری قادر به کنترل ایران نخواهند بود. به نظر نمی رسد که او درک کند و اینکه او مخصوصاً از انتقال حکومت، با اینکه تاکنون جماعت ارمنی دست نخورده و به وسیله اعضای فناتیک به خاطر ثروت تصورشده اش و غیر مسلم بودنش قبل از اینکه دستور استرداد داده شود، مورد هدف قرار گرفته است، میترسد.
توجه: از وقتی که مقامات بالای روحانی و بیش از یک صد زائر در ژوئیه برای شرکت در مراسم سالانه در «کلیسای سیاه» (قره کلیسا) میخواهند بروند، پانوسیان به وسیله مقامات بالای ارمنی در ایالات متحده مورد تماس قرار گرفته است. او هنوز تصمیم نگرفته است که جوابش باید چه باشد ولی من حدس میزنم که اگر او به آنها اطلاع دهد که سفر به خاطر عدم ثبات در اینجا باید به بعد موکول شود، انعکاس مسئله در هر دو کشور ایران و آمریکا جدی خواهد بود. اگر تعداد بسیار زیادی از ارامنه ثروتمند که با ایران تماس دارند، سفر برنامه ریزی شده طولانیشان را متوقف سازند، این به وضوح بدین مفهوم است که این گروه پر نفوذ اعتمادشان را به رژیم در اینجا از دست داده اند.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!