Post
30352
از:
محرمانه
به:
1342-07-18- 1963-10-10
متن سند
امینی، علی - 22
خیلی محرمانه
زمان: 10 اکتبر 1963 - 1342/07/18
مکان: منزل نورالدین شریف - کارمند محلی
صورت مذاکرات شرکت کنندگان: جناب آقای علی امینی، نخست وزیر سابق جناب آقای غلامعلی فریور، وزیر سابق صنایع و معادن ویلیام گرین میلر، دبیر دوم سفارت
موضوع : مذاکره با دکتر علی امینی
مقدمه:
در دو ساعت و نیم مذاکره، دکتر علی امینی به طور مفصل در مورد علت مخالفتش با رژیم، تلاش هایش برای تشکیل یک حزب ائتلافی مخالف و برنامه هایش توضیح داد و اشخاصی را نام برد که اگر امکانش به وی داده شود در دولت به کار گرفته خواهند شد. دکتر امینی همچنین اشتباهات گذشته اش، دلایلی که موجب سقوط دولت او گردیدند و مواضعش نسبت به ایالات متحده را مورد بحث قرار داد.
1- چرا امینی مخالف رژیم شده است
دکتر امینی گفت که او بیشترین ستایشگر شاه در مبارزات تبلیغاتی بوده است. امینی گفت، شاه با
ص: 320
دروغگویی مکررش حتی دمکراسی های غربی که تبلیغات و تجارب جنگ جهانی دوم به آنها الگوی «دروغ بزرگ» را آموخت، فریب داده است. امینی اضافه کرد «ولی، ده هزار بیانیه در مورد پیشرفت، نمی تواند انحطاط و رکود را به سعادت و ترقی روزافزون تبدیل نماید. این امر نمی تواند پوشش قرون وسطایی که شاه خود را با آن احاطه نموده است، تغییر دهد.» آنچه شاه «اصلاحات خودش» نامیده است، برنامه امینی بود و دولت وی آن را آغاز نموده بود، ولی انگیزه شاه به دست آوردن محبوبیت و تقویت امنیت شخصی خودش می باشد. ایران، ملت، مرحله دوم از مشغله های او هستند. غرور شاه به قدری زیاد است که هیچ کس جرئت گفتن حقیقت را به وی ندارد. امینی گفت که به شاه در مورد خطر بیش از اندازه قابلیت های فساد در وزارتخانه ها هشدار داده است، که دقیقا همان چیزی است که در اصلاحات ارضی اتفاق افتاده است. امینی پرسید «آیا تعاونی ها کار می کنند؟»، «آیا شما باور می کنید که یک وزارتخانه جدا شده از نیروی محرکه اش ارسنجانی و سپس فلج شده به واسطه انتقال مسئول اصلاحات ارضی ان به مجلس، می تواند 50000 تعاونی را در دهات ایران اداره کند؟» امینی ادامه داد که در مخالفت با رژیم شاه پابرجا است، زیرا شاه اقدام به انهدام سد مقاومت و پایداری ایرانیان، طبقه بورژوا، نموده است. «برنامه اصلاحات ارضی شاه که من آغازگر آن بودم و تصمیم داشتم آن را به کندی و در حدود قابلیت ها و امکانات ماشین اداری خودمان پیش ببرم، با نیروی غیرقابل کنترلی به حرکت درآمده است.» امینی تأیید نمود که سیستم زمینداری قدیمی ورشکسته بود، ولی اظهار داشت که آلترناتیوی عملی و کارآ بایستی جایگزین آن می شد. «وضعیت فعلی اصلاحات ارضی به کدام سو می رود؟ آیا دولت می داند چه می خواهد؟ مزارع اشتراکی کمونیستی؟ یک طبقه متوسط جدید کوچک؟ آیا می خواهد نفوذ مذهب را از بین ببرد؟ آیا کمک تحصیل کرده ها را می خواهد؟» امینی اظهار داشت خواهی نخواهی، سیاست های فعلی شاه در جهت برخورد و مقابله با گروه های زیر است، زیرا آنها جرأت کرده اند که با خواسته اش مخالفت کنند و این ایده را مطرح نموده اند که آنها نیز ممکن است نقطه نظرهایی راجع به اصلاحات داشته باشند که قابل توجه و ملاحظه هستند.
روحانیت:
امینی قبول داشت که عقب ماندگی و فساد زیادی در میان طبقه روحانیت وجود دارد، ولی متقاعد شده بود که راهپیمایی و اغتشاشات ماه محرم اثبات نمود احساسات مذهبی در ایران بسیار عمیق است. امینی احساس می کرد ضروری بود که روحانیت از طریق آموزش اصلاح شوند و از نفوذ آنان جهت سوق دادن ایران به سوی دنیای مدرن استفاده گردد. گذشته از همه چیز، در دهاتی که بیش از 75 درصد از کشور را تشکیل داده اند، هیچ نفوذی بیشتر از نفوذ روحانیت نیست. اقدام شاه در انهدام مذهب بزرگ ترین خطر است. از بین بردن نفوذ مذهب، مستقیما موجب حضور کمونیسم خواهد شد.
بازاریان و جماعت کاسب:
امینی فکر می کند که واقعیت قابل توجه در مجلس بیست و یکم این است که هیچ نماینده مهم مورد توجه بازاریان و کسبه در آن وجود ندارد. از دیدگاه امینی مجلس بیست و یکم فقط یک قسمت الحاقی رژیم است. «آن نشانگر علائق مردم نیست، آن فقط مصالح و منافع رژیم است.» «علیرغم اظهارات
ص: 321
باورنکردنی دوست من نخست وزیر علم مبنی بر این که در ایران بیکاری وجود ندارد و وضع کسب و کار نیز در حال رشد است، برای هرکسی که بخواهد توجهی بکند، روشن است که کسب و کار در شرایط بدی است.» امینی ادامه داد دلائل آن روشن هستند. سرمایه گذاری های مردم روند پیش بینی شده در برنامه سوم را نداشته است. سرمایه گذاری های مزبور به طور گسترده ای در ارتش انجام شده اند. به علت کثرت بیکاری، کارگران نمی توانند از بازار جنس بخرند. «اغتشاشات محرم، حکومت نظامی، اصلاحات انجام شده نظیر برنامه مضحک تقسیم سود و انتخابات تقلبی به زحمت ممکن است در جامعه کسبه ایجاد اعتماد نماید و آنها را در این جهت سوق دهد که فکر کنند موقعیت خوبی برای سرمایه گذاری پیش آمده است.» امینی معتقد بود که ایران دو سال از اهداف اقتصادی برنامه ریزی شده عقب مانده و این بیشتر به خاطر مدیران ضعیف سازمان برنامه است که از سوی شاه انتخاب شده اند. امینی اظهار داشت که بهنیا به برنامه ریزی عقیده ای ندارد و اصفیا یک متخصص است که قابلیت مدیریت یا تفکر دراز مدت را ندارد. ایران سرمایه های خوبی برای مدیریت در میان جوانان تحصیل کرده اش دارد. عقیده امینی این بود که «شاه از قدرت دادن به آنها می ترسد. من قبلاً آنها را بر سر قدرت آوردم و یک بار دیگر نیز این کار را خواهم کرد.»
روشنفکران:
تقریبا همه طبقه تحصیلکرده مخالف شاه هستند. تعداد معدودی از رهبران روشنفکرنما نظیر حسنعلی منصور وجود دارند که بعضی از افراد روشن را در شرکت ملی نفت ایران و بعضی از وزارتخانه ها قانع کرده اند که راه رسیدن به قدرت فعلاً قبول کنترل عمومی شاه است بدین امید که او بتدریج قدرت را به آنان تفویض خواهد نمود. نحوه برخورد شاه با حسنعلی منصور کاملاً مشخص می نماید که شاه چگونه در مورد افکار مستقل فکر می کند. شاه با نیاوردن روشنفکران در ادارات دولتی، کشور را از یکی از بزرگ ترین دارایی هایش محروم کرده است. طبقه تحصیلکرده عمدتا در زمینه های اساسی با شاه مخالفت می کنند.
آنها معتقدند راه هایی که شاه برای رسیدن به اصلاحاتش انتخاب کرده است، به درستی تصور نشده اند.
آنها معتقدند و واقعا معتقدند که استعداد لازم برای تحقق بخشیدن مؤثر این اصلاحات را دارند.
روحانی، بازاری و روشنفکران قلب بورژوازی هستند. به دلیل این که او (شاه) این طبقات را بیگانه کرده است. نمی تواند برای مدتی طولانی دوام بیاورد. تا کی او می تواند روی وفاداری ارتش حساب کند؟ خاورمیانه پر است از نمونه های به دست گرفتن قدرت توسط نیروهای نظامی به اصطلاح «وفادار».
سیاست های شاه، اگر ادامه پیدا کند، به نابودی بورژوازی یعنی منبع اصلی رهبران ایران و سنگر میانه روی منجر خواهد شد.
2- تلاش برای تشکیل یک ائتلاف
امینی گفت او به طور آشکار با رهبران روحانی، بازاری و تجار و رهبران گروه های مختلف روشنفکر جهت تشکیل یک ائتلاف، که قدرت لازم را برای وادار کردن شاه به رها نمودن قدرت داشته باشد، ملاقات کرده است. وی گفت برای سال های متمادی او با ملاهای عمده ملاقات داشته و اخیرا به طور شخصی یا از طریق واسطه با آیت اللّه های بانفوذ منجمله خمینی تماس داشته است.
امینی گفت او نفوذ قابل توجهی در میان بازاریان و جامعه تجار دارد. آنها در مورد وضعیت تجارت
ص: 322
دولتی نگران و در فشار هستند و بخشی از این کسادی و تنزل را مربوط به سیاست های اعمالی من در دوران تصدی نخست وزیری می دانند. وظیفه من این است که آنها را قانع کنم که برنامه تثبیت من باعث این کسادی و تنزل نشده بلکه در حقیقت باعث کمتر شدن آن گردیده است، و این وظیفه مشکلی می باشد. شاه مرا منشاء عدم اعتماد خوانده است. من تصور می کنم که کشتن بیش از هزار نفر توسط او، عملی جهت دمیدن روح اعتماد نیست. تجار از جهتگری برنامه های شاه هراسان و متوحش شده اند و اگر بتوانم نشان دهم که پیروان سرشناس به اندازه کافی دارم، آنها از ائتلاف من حمایت خواهند کرد.
اگر ائتلاف من به قدرت برسد، برنامه ریزان جوان می توانند به خدمات دولتی بازگردند (برنامه ریزان جوان) از هر گروه سیاسی خواهند بود. علیرغم این روش های مختلف سیاسی، آنها برای شروع برنامه توسعه ای معقول به سازمان برنامه و وزارتخانه ها خواهند آمد. یک برنامه توسعه فقط به خوبی تفکرات آنهایی است که برنامه ها را می ریزند و به کارآیی کسانی که برای اجرای آن تعیین می شوند. بهترین مغزها و بهترین مجریان، دولت را ترک کرده و یا فاقد قدرت گردیده اند. ایران به این افراد محتاج است.
افراد زیادی در جبهه ملی هستند و حداقل نسل جوان تر در تلاش من برای کشاندن آنها به ائتلاف ابراز همدردی می کنند. من به دلیل شرکتم در انعقاد موافقتنامه نفت از جانب آنها مورد حمله قرار گرفته ام، ولی من می گویم که این بهترین قراردادی بود که تحت شرایط آن زمان می شد منعقد نمود. آنها به علت فرصت طلبی به من حمله کردند. جواب من این بود فرصت های کمی پیش می آیند که بشود به طور مؤثر با شاه مخالفت کرد و این بهترین منفعت برای آنها است که در طرف کسی باشند که بتواند از هر شانسی که وجود دارد استفاده نماید. من پشتیبانی جبهه ملی را دوست دارم، و من فکر می کنم که می شود روی روشنفکران جوانتر حساب کرد. حداقل مطمئن هستم که جبهه ملی با من مخالفت نخواهد کرد.
3- برنامه امینی و بعضی از افرادی که او در موقعیت های کلیدی خواهد گمارد
امینی گفت که سعی می کند برنامه حداقلی برای رجوع به این گروه های مختلف تنظیم کند. امینی گفت او پافشاری نموده است که سیاست خارجی و قراردادهای نفتی را تا زمانی که مسائل اصلی، که عمدتا اقتصادی هستند، حل نشده اند باید به همین ترتیب و فرمول فعلی عمل شود. امینی گفت که برنامه او طرح های برنامه ریزی شده منطقی را مانند آنچه در برنامه سوم بود، در لیست اولویت ها قرار می دهد. او گفت که مهندس غلامعلی فریور را به عنوان رئیس سازمان برنامه منصوب خواهد کرد (فریور که در جلسه حضور داشت، تأیید نمود که خیلی علاقمند به این شغل است و احساس می کند که می تواند سازمان برنامه را مجددا کارآ سازد.) امینی گفت که خداداد فرمانفرمائیان را در سازمان برنامه یا وزارت دارایی وارد دولت خواهد کرد. امینی گفت که برای تقلیل هزینه های ارتش فشار خواهد آورد، و خاطرنشان ساخت که دولت وی در (حل) این مسئله درمانده بود. «ایران نسبتا منابع زیادی دارد، ولی آن میزان از هزینه های نظامی که شاه بر آن اصرار داشت، به توسعه عمومی ایران لطمه زده است. نیاز نظامی ایران خیلی کمتر از وضعیت فعلی است. شاه به هیچ یک از این نیروهای ارتشی به غیر از گارد شاهنشاهی و چتربازان اعتماد ندارد. در این صورت چه نیازی به تشکیل یک ارتش عظیم است؟» امینی گفت: که برنامه او بر طرح های توسعه، آموزش معلمان مورد لزوم و ساختن مدارس در حدی که نیاز ایران به زنان و مردان تحصیلکرده را برآورده نماید، مترکز خواهد بود. امینی گفت بودجه وزارت بهداری را افزایش خواهد داد تا بتواند
ص: 323
خدمات پزشکی بهتری در ایران، بخصوص در دهات ارائه نماید. امینی گفت که او اولویت بالایی برای برنامه اصلاحات ارضی در نظر خواهد گرفت. «صرفنظر از آموزش پرسنل قابل و مسئول، باید مطالعه و بررسی زیادی انجام شود تا به نتیجه برسد.» امینی گفت برای وزارت دادگستری، بار دیگر الموتی را منصوب خواهد کرد. «من به او (المومتی - م) گفته ام که اشتباهش لگدپرانی در جهات مختلف بود. او وزیر شرافتمند و قابلی بود و من دوست دارم یک بار دیگر او در کابینه ام باشد.» برای پست های دیگر کابینه، امینی افراد معتمدی در نظر داشت، «ولی من هنوز به تصمیم نهایی نرسیده ام.» آنچه مهم است این است که بر حداقل برنامه با هم به توافق برسیم. امینی گفت: «در نظر دارد در خلال ماه آینده برنامه خود را منتشر نماید و در آن زمان است که او خواهد توانست بگوید آیا ائتلافی ممکن خواهد بود یا نه.»
4- اشتباهات گذشته و دلایل سقوط دولت وی
دکتر امینی با حالتی طنز ولی محکم گفت بزرگترین اشتباه وی این بوده که زیادی حرف زده است، ولی امیدوار بود که سایر قابلیت های وی نقطه ضعف حرف زدن را بپوشانند. امینی گفت او در باور این که شاه از وی کاملاً پشتیبانی می کند، اشتباه کرده بود. او گفت شاه «از لحظه ای که من به دفتر رسیدم، رودست زدن به من را شروع کرد. او برنامه ریزی نمود که یک نفر در دفتر من مواظب حرکات من باشد. هرگونه محبوبیت و وجهه ای که من داشتم به نظر می رسید دلواپسی او را بیشتر می کند، بخصوص ارتباطات حسنه ای که من با مقاومت دولت ایالات متحده داشتم.» امینی اظهار داشت، این یک اشتباه کشنده بود که من کنترل کامل بر بودجه منجمله بودجه نظامی را نخواسته بودم. این بیشتر از هر عامل دیگری موجب سقوط من بود. من نمی توانستم هزینه های نظامی را کم کنم لذا تنها راه چاره کم کردن بودجه عمرانی با کمک گرفتن از یک منبع خارجی مانند دولت ایالات متحده بود. با توجه به عدم کمک از جانب ایالات متحده، من به راستی نتوانستم آنچه را که بعد از من علم به راحتی انجام داد، یعنی کاهش شدید بودجه عمرانی را انجام دهم. من کاملاً قبول دارم که در بعضی برخوردها، نظیر موضع من در اغتشاشات دانشگاه، اشتباهات تاکتیکی جدی کرده ام، ولی مطمئن هستم که دیگر چنین اشتباهاتی مرتکب نخواهم شد.
5- روش و نظریه امینی راجع به ایالات متحده
امینی گفت که او معتقد است که ایران باید روی ایالات متحده برای امنیت خارجی و به عنوان یک منبع اقتصادی و کمک فنی حساب کند. نیاز به کمک های مالی و فنی به تدریج با توسعه و کم کردن هزینه های نظامی تقلیل خواهند یافت.
امینی گفت: «زمانی که به قدرت رسید انتظار هیچ گونه کمک مالی از دولت ایالت متحده نداشت، ولی احساس اطمینان می کرد که ایالات متحده، از سیاست های وی، و اگر به هدف خود که جایگزین کردن رژیم دیکتاتور فعلی با یک دولت ائتلافی است برسد، از وی پشتیبانی خواهد نمود.»
ص: 324
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!