Post
38983
از: سولیوان
محرمانه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي.
1357-10-07- 1978-12-28
متن سند
سند شماره 372
خیلی محرمانه
28 دسامبر 1978 - 7 دی 1357
از: سفارت آمریکا، تهران - 12696
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی.
موضوع: مذاکره با محمدحسین خان قشقایی
خلاصه: مأمور سفارت در 26 دسامبر با یکی دیگر از چهار خان بزرگ ایل قشقایی محمدحسین خان قشقایی و پسرعمویش حبیب الله قشقایی و پسر تحصیلکرده او در آمریکا هومن خان قشقایی ملاقات کرد. محمدحسین خان روشن کرد که او و ایل کثیرالنفوسش که به نظرش هنوز تحت فرمان او و برادرانش است آن طور که دریافته آماده اند در استان فارس و نقاطی در جنوب منافع آمریکا را پیش ببرند. در ازای این کار و کمکهای غیرمستقیمی که قشقایی ها می توانند از طریق ادامه تماسهای جبهه ملی و اسلامی خود به شاه بدهند آنها خواستار اعاده مقدار نامشخصی از اراضی ایلخانی خود و امتیازاتی و صرف مبالغ بیشتری از درآمدهای نفت کشور در پروژه های عمرانی درون اراضی قشقایی بودند. پایان خلاصه.
1- محمدحسین خان مانند برادرش ملک منصورخان در تاریخ ایل قشقایی عمیقاً جا داشته است. او به تفصیل به روابط نزدیک بین قشقایی و دولت آمریکا خصوصاً در دوران بلافاصله پس از جنگ دوم و دوران 53 - 1951 زمانی که قشقاییها از مصدق حمایت کردند پرداخت. او یک پیشنهاد از جانب رئیس قرارگاه سیا، گودوین (نام اول مشخص نیست) را بازگو کرد که به موجب آن در صورتی که قشقاییها از حمایت از جبهه ملی دست برمی داشتند مبلغ چهار میلیون دلار آمریکا و حق معرفی تعدادی سناتور و وزیر در یک دولت پس از مصدق به آنها داده می شد.
این پیشنهاد رد شد. متعاقب سقوط مصدق، قشقاییها به زوال افتادند و این ماجرا تقریباً 25 سال پیش از آنکه او یا برادرانش دوباره به سفارت آمریکا دعوت شوند به وقوع پیوست. به گفته محمدحسین خان طی این مدت دولت آمریکا خود را در میان افراد متشابه الرأی مستخدم دربار که نمی خواستند از کارهایی که شاه انجام داده انتقاد کنند، محصور کرد. در عین حال، آمریکا افراد بی طرف را به نمایندگی در ایران نمی فرستاد بلکه کسانی را می فرستاد که در آینده تاجر می شدند و به دنبال راههایی برای ثروتمند ساختن خود پس از ترک خدمت دولتی بودند و هر چیزی را که می توانست ترتیبات سودمندی را که آنها برای خود ساخته بودند بر هم زند گزارش نمی کردند. در نتیجه به نظر او آمریکا خود را در موضعی می بیند که در آن هیچ چاره واقعی در برابر حمایت از شاه ندارد.
2- به هر حال قشقاییها مایلند که تماسهای نزدیک با دولت آمریکا را دوباره برقرار سازند. در ازای بازگشت خانهای قشقایی من جمله ناصرخان که در حال حاضر به صورت تبعیدی در ایالات متحده است به فارس و برقراری دوباره بسیاری از امتیازات قدیمی بزرگانه آنها و زمینهایشان قشقاییها صلح و ثبات را در فارس و نقاطی در جنوب حفظ خواهند کرد. آنها ادعا می کنند که دامنه کنترلشان تا ماوراء مناطق نفتی در گچساران امتداد می یابد که در آنجا متعهد می شوند سطوح تولیدی را تضمین کنند. آنها همچنین تضمین می کنند که لوله های نفتی واقع در سرزمین قشقایی صدمه نبینند. پسر محمدحسین خان به علاوه اصرار داشت که مقادیر بیشتری از درآمدهای نفتی ایران صرف پروژه های عمرانی در زمینهای قشقایی شود.
3- محمدحسین خان برحذر داشت از اینکه برای حفظ سلطنت تنها بر ارتش ایران تکیه شود. تیمسارهای فعلی از شاه حمایت می کنند چون با او سقوط خواهند کرد. ازهاری فردی خوب اما نه اینکه به حد کافی قوی باشد دانسته شد و اویسی به جهت تاکتیکهای خشنش در زمان فرماندهی ژاندارمری به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. تنها تیمسار فریدون جم فردی قوی، مورد احترام و دارای محبوبیت کافی برای حفظ انسجام ارتش در شرایط جاریست اما دقیقاً همین خصوصیات است که موجب می شود شاه از جم بترسد و او را در تبعید نگاه دارد. در عین حال با افزایش فرار از خدمت ارتش در حال دخول به اولین مراحل اضمحلال است.
4- محمدحسین خان خود را علیرغم محبوسیتش در زندان قصر و شیراز یک سلطنت طلب دانست اما لزوماً متعهد به حمایت از شاه فعلی نیست. او می تواند ایده شورای سلطنت به ریاست شهبانو فرح یا شاهزاده عبدالرضا تا زمان رسیدن ولیعهد به سن بلوغ را بپذیرد. به هر حال خانهای قشقایی می گویند که با رهبران جبهه ملی و همچنین ایرانیان محترم دیگری چون علی امینی تماسهای مکرر دارند. آنها همینطور رابطه صمیمی سابقه دار با آیت الله های فارس که به گفته محمدحسین خان با نفوذترین آنها دستلب (دستغیب) و محوتی (محلاتی) هستند دارند. با تمام این احوال آنها خواستار اعتدال و حمایت از سلطنت به عنوان نهاد ضروری برای ایران شده اند و این رویه را ادامه خواهند داد.
5- به دنبال تماسهای قبلی با مقامات سفارت، محمدحسین خان اخیراً با اردشیر زاهدی ملاقات کرد تا امکان بازگشت به ایران را برای ناصرخان تحقیق کند. محمدحسین خان که زاهدی را از زمانی که پسربچه ای بوده می شناسد و با پدر زاهدی روابط نزدیک داشت این ملاقات را گرم و صمیمانه توصیف کرد اما متذکر شد که در مورد بازگشت ناصرخان یا خانواده ایلخانی به زمینهای ایلی خود تعهدی پذیرفته نشد. چهار ماه پیش محمدحسین خان نظریات مشابهی را با اصلان افشار مطرح کرده بود و او موافقت کرد که موضوع را با شاه در میان بگذارد.
محمد خبر دیگری از افشار نداشته است.
سولیوان
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!