Post
10285
از: راینهارت
محرمانه
به: سفارت آمریکا٬ تهران ـ فوری
1358-04-19- 1979-07-10
متن سند
موضوع: اوضاع کنونی ایران و راهکارها
(طبقه بندی شده به وسیله ریچارد اچ. کرتیس، معاون مدیر امور خاور نزدیک)
1- (محرمانه) تصمیم BCR شما را قدردانی می کنیم و معتقدیم که یک سند کاری مهم و سودمند است و بدین منظور و بر اساس تفکرات شما و کمک های اسنو و مک گافی ما مطلب ذیل را به عنوان BCR توصیه شده مربوط به مسائل و برنامه ها تقدیم می کنیم. معتقد نباشیم که اوضاع و احوال کنونی پیشنهاد طرح ها را عملی می کند و معتقدیم این قسمت در وضع تعلیق نگه داشته شود تا زمانی که زمینه عملی بودن آنها فراهم گردد. در این ضمن BCR و نقشه های برنامه ای باید به نحو مؤثری نیازها و مشکلات شما را به عنوان شالوده ای برای آنچه که پشتیبانی واشنگتن مقرون به صلاح تشخیص داده شده و آنچه که اقدامات محل مأموریت عاقلانه و ممکن به نظر می رسد تشریح کند. در چنین زمانی اگر شما معتقد باشید یک بررسی نهایی که از اعتبار برخوردار باشد عملی است، خواهشمند است آن را به امور خاور نزدیک ارسال کنید.
2- BCR
الف) ایران امروز در مرحله مابعد تکان شدید انقلابی قرار گرفته که حکومت محمدرضا شاه پهلوی را سرنگون کرده است. دستگیری ها و اعدام ها ادامه دارد، تعداد بیکاران بیش از سه میلیون نفر برآورده شده است، اقلیت های قبیله ای و قومی برای خودمختاری به هیجان آمده اند. مذاهب اقلیتی هراسناکند و گروه های سیاسی مخالف برای پیشبرد منافع خود و خنثی کردن تفوق سیاسی بنیاد گرایان اسلامی با طرق و وسایل کلنجار می روند.
ب) اعتبار و نفوذ و حاکمیت در کشور، پخش شده است. به طوری که دولت موقت مهدی بازرگان نخست وزیر برای برقراری کنترل و به دست گرفتن قدرت مؤثر از دست انبوه کمیته های محلی که در جریان انقلاب سر بر آورده اند. مبارزه می کنند. قدرت واقعی در ایران همچنان در دست رهبران مذهبی با جاذبه فوق العاده آیت اللّه خمینی، رهبر انقلاب است که چهره مرکزی آن را تشکیل می دهد.
ج) فعالیت اقتصادی در داخل ایران به طور عمده فلج شده است. بجز صنعت نفت که بار دیگر مقادیر کافی نفت تولید و تصفیه می کند تا نیازهای محلی را برآورده و صادرات را به مقیاس کاهش یافته ای از سرگیرد، عملاً همه فعالیتهای صنعتی راکد است. سرعت و شور و هیجانی که برای احیای صنایع لازم است با توجه به زیر و روییهای سیاسی و مواضع آشکار مردم و فرار سرمایه ها در دوران قبل از انقلاب و عزیمت تعداد کثیری از مدیران و تکنوکرات ها (چه ایرانی و چه خارجی) نامعلوم است. بیکاری وسیعی که به وجود آمده و 3/5 میلیون نفر در میان یک جمعیت 35 میلیون نفری برآورد شده است، ممکن است کوشش های تثبیت مجدد دولت موقت را خنثی کرده و معادلات شکننده سیاسی را در سراسر کشور به نحو جدی به مخاطره اندازد.
د) قانون اساسی موعود و اصلاحات برای ترمیم سوءاستفاده های حقوق بشر در ایران به کندی صورت می گیرد، هر چند طرحی از قانون اساسی منتشر شده است، انتخابات برای یک مجلس مؤسسان که این طرح را بررسی کند به تعویق افتاده است. زندانهای ساواک که در جریان انقلاب خالی شده بود، بار دیگر از زندانیهای متهم به انواعی از جنایات علیه مردم در دوران سلطنت شاه مجددا پر شده است و اغلب این زندانیان به دنبال محاکماتی، پشت درهای بسته از سوی «دادگاه های انقلابی» در خارج از نظام قضائی ایران، قرار است اعدام شوند. پشتیبانی عمومی از چنین محاکماتی قابل ملاحظه است و عکس العمل شدید نسبت به قطعنامه مجلس سنای آمریکا در محکوم کردن آنها نشان دهنده دشواری هایی است که ما در اصرار علایق حقوق بشر آمریکا، با آن روبرو خواهیم شد.
ه) از لحاظ فرهنگی، ایران در حالت تخمیر (غلیان) است. رد فرهنگ غربی و به ویژه فرهنگ آمریکایی به عنوان جزء جدایی ناپذیر از این انقلاب حادث شد. آیت اللّه خمینی قصد خود را برای تجدید ساخت نظام آموزشی طبق اصول تعالیم اسلامی و تصفیه آن از نفوذهای رو به انحطاط غرب اعلام داشته است. نهادهای فرهنگی مهم، یا تعطیل شده و یا به نمایشگاه های «فرهنگ انقلابی» تبدیل شده اند.
موفقیت های ایران در زمینه پیشرفت حقوق زنان که با سختی به دست آمده، رو به فرسایش گذارده است و زنان تحت فشار قرار گرفته اند تا به چادر سنتی باز گردند و حمایت های قانونی که در دوران شاه از زنان می شد، در معرض ابطال قرار گرفته است. خارجیان از همه نوع و رنگ به موازات اوج گرفتن نفرت از بیگانگان، از کشور اخراج می شوند. در عین حال ایرانیان بسیاری ضرورت یک نوع تماس خارجی را همچنان به رسمیت می شناسند و بسیاری از آنها و به ویژه آنهایی که دارای تحصیلات غربی هستند با خفقان های شدید بنیاد گرایان اسلامی مخالفت می کنند. علاقه به آموختن زبانهای خارجی و به ویژه انگلیسی همچنان در سطح بالا قرار گرفته است و تعداد زیادی از دانشجویان ایران گرایش به آموزش و پرورش غربی و آمریکایی دارند.
و) روابط سابق نزدیک ایران با ایالات متحده در حال حاضر در یک مرحله فشار تا سرحد قطع شدن قرار گرفته است. حتی آنهایی که از لحاظ سنتی دارای گرایش های غربی در ایران هستند باید فعلاً از هر گونه تماس آشکار با ایالات متحده خودداری کنند. در کشوری که «یک دست پنهانی» (معمولاً ایالات متحده یا شوروی یا اسرائیل) مسئول هر چیزی قلمداد می شود، عدم اعتماد وسیعی درباره حکومت ایالات متحده وجود دارد. این سوءظن وجود دارد که ایالات متحده می کوشد هدفهای انقلاب را به طرق مختلفی، از به کار گرفتن عوامل ساواک به عنوان قاتل گرفته تا بهره برداری کنندگان از عدم رضایت و تحریک کنندگان قیام در میان اقلیتها، ترمیم اقتصادی ایران و رشد آینده آن را راکد سازد. علی رغم این سوءظن و حتی در قبال محکوم کردن اشیاء آمریکایی از سوی روحانیون مسلمان، این اشیاء از سوی بخش هایی از جمعیت ایران به ویژه جوانان و طبقه متوسط مورد قدردانی است. آمریکا که بسیاری از رهبران انقلاب را در خود پرورش داده و اکنون موطن هزارها دانشجوی ایرانی است به طور کلی با نظر مساعد تلقی می شود ولی با این وجه تمایز که «مردم آمریکا» و حکومت آمریکا با یکدیگر فرق دارند.
ز) علی رغم ترس ها و سرخوردگی ها و خنثی سازی ها درباره آنچه که آنها به ایالات متحده سوءظن دارند یا از آن ممکن است انتظار داشته باشند عده زیادی از ایرانیان همچنان معتقدند که هم گذشته نزدیک آنها و هم سرنوشتشان به نحو تفکیک ناپذیری به ایالات متحده پیوند داده شده است. ارتباط بر اساس فرد به فرد هنوز هم خود جوش و صریح و اغلب صمیمانه است و لیکن لفاظی عمومی و آشکار که به وسیله رسانه هایی که نظر عفو ندارند و اغلب صحنه سازی می کنند، به نحو خستگی ناپذیری خصمانه است.
ح) هدف های هیئت نمایندگی سیاسی ایالات متحده در ایران در حال حاضر عبارت است از حفظ مناسبات صریح و پر از همکاری عملی با دولت موقت ایران تا اندازه ممکن علی رغم تندگویی ها از جانب رسانه ها و رهبران مذهبی و افراطیون. نیل به این هدف در یک محیط و جو روانی که در آن دولت ایالات متحده (همگام با رسانه های ایالات متحده) در مظان این اتهام قرار گرفته که ریشه همه آشوب های ایران است، امری است که در بهترین صورت ممکن حدسی که در نتیجه چهره ای که ایران از آن لحاظ بین المللی ساخته است، پیچیده تر شده است. آنچه که رسانه های گروهی ایالت متحده از انقلاب ایران در معرض اطلاع عموم گذارده است، این تمایل را در برداشته است که مبتنی بر خبر باشد و نه تجزیه و تحلیل و بیشتر روی آنچه که خطاست از روی عدم علاقه توجه شده است. توجه نزدیک به چنین برداشتی از حوادث ایران مقامات مسئول ایران را بر آن داشته است تا نتیجه بگیرند که آمریکا خیرخواه آنها نیست و بالعکس این مطلب را در ذهن آمریکاییان القا می کند که ایران در هر زمینه ای دچار فلاکت است.
ط) مناسبات نزدیک ما با شاه و پشتیبانی طولانی و دراز مدت از رژیم او فراموش نشده و به این زودی ها فراموش نخواهد شد. اثرات ماندگار این مناسبات نزدیک، حکومت ایالات متحده را در نقش مداخله جو معرفی می کند که عملیات عرفی آن کذب آن را نمایان می کند و اقدامات گذشته آن مانع آن می شود که از اعتبار معنوی در قضاوت درباره انقلاب ایران برخوردار باشد.
ی) در حالی که دل نگرانی های داخلی ایران امور بین المللی را تحت الشعاع خود قرار داده سیاست خارجی ایران انتظار می رود منعکس کننده وضع دوگانه امور داخلی ایرانی باشد. بدین معنی انتظار می رود که دولت رسمی بازرگان نخست وزیر با سرعت سیاسی تا آن اندازه عملی که برای عادی کردن مناسبات با ایالات متحده و کشورهای غربی فراهم ساخته است، حرکت کند و در عین حال منعکس کننده سیاست های آیت اللّه و تابع مداخلاتی بر حسب اراده او باشد. مواضع اعلام شده و مورد انتظار از این قرار است:
- احساس مخالفت عمیق نسبت به اسرائیل، روابط نزدیک با سازمان آزادی بخش فلسطین، تقسیم پشتیبانی سنتی ایران از کشورهای میانه روی عرب.
- پشتیبانی از سیاست های مورد حمایت کشورهای کم رشد رادیکال در تریبون های تبلیغاتی بین المللی اقتصادی و سیاسی از جمله شرکت در نهضت کشورهای غیر متعهد.
- موضع جنگ طلبانه در اوپک.
- احساس مخالفت نسبت به رژیم طرفدار شوروی در افغانستان (که ضد اسلامی تلقی می شود).
ک) سیاست های اقتصادی ایرانی بجز پاسخ گویی به نیازهای فوری کوتاه مدت و رد هدف ها و تأکیدهای دولت شاه هنوز کاملاً روشن نیست. معذالک انتظار می رود که علاوه برداشتن موضع مساعد نسبت به کشورهای کم رشد رادیکال و روش جنگ طلبانه در مورد قیمتهای نفت، ایران نسبت به سرمایه گذاری های بیگانه سوءظن ویژه ای خواهد داشت و همچنین درباره نقش شرکت های چند ملیتی و ارتباط داشتن علوم و تکنولوژی با نیازهای عمرانی آن. سیاست داخلی اقتصادی احتمالاً بر کشاورزی و بخشهای روستایی و کوشش های متمرکز برای انتقال دادن عناصر بیکار شهری به مناطق روستایی و افزایش تولیدات کشاورزی ایران و کاهش واردات هنگفت مواد غذایی تأکید خواهد داشت. اما اینکه این هدفها چگونه تحقق خواهد یافت هنوز روشن نیست.
ل) نهادهای دانشگاهی ایران یکسال قبل دارای عده زیادی آمریکایی بود که تدریس می کردند. آنها یا سمت های مشاور داشتند یا سرگرم پژوهش بودند. از این تعداد مشتی بیش نمانده اند و محوطه های دانشگاه روی هم رفته فعلاً از وارد کردن مدرسین اجتناب می کنند. با خروج به مقیاس بزرگ کادرهای واجد شرایط، چه ایرانی و چه آمریکایی این اوضاع ممکن است معکوس شود، ولی بدون شک تا زمانی که حساسیت های ضد بیگانه و به ویژه ضد آمریکایی از حدت و شدت کاهش یافته باشد، اینچنین نخواهد شد.
م) یکی از مهمترین پیوندهای ارتباطی نهادی ما با ایرانیان چه در تهران و چه در شهرستان ها در قبل از انقلاب، مرکزی به نام انجمن ایران و آمریکا بوده است. در اصفهان و تهران این دو مرکز از خشونت انقلاب آسیب نادیده بیرون آمده است (شاید این امر تعمدی نیز باشد) و تدریس زبان انگلیسی و فعالیت کتابخانه ای از سر گرفته شده است (کتابخانه آژانس ارتباطات بین المللی آمریکا در تهران در واقع شده است). در حالی که کادرهای انقلابی هنوز ساختمان شیراز را در اشغال دارند، ما امیدواریم که دولت بتواند بازگشت آن را به زودی عملی سازد و تدریس انگلیسی در آنجا نیز از سرگرفته شود. ما معتقدیم که ادامه این نهادها در یک چنین دوران پرتشنجی در روابط ایران و آمریکا، بسیار اهمیت دارد. این نهادها با توجه به لزوم انتقال دفاتر آژانس ارتباطات بین المللی ایالات متحده به محوطه های امن دفتر سفارت اهمیت بیشتری پیدا می کند. اکنون تنها پنجره های ما برای شنوندگان و مخاطبان ایرانی باز است.
3- مسائل و نگرانی ها
مسئله اول: ایرانیان عدم اعتماد وسیعی نسبت به دولت ایالات متحده دارند. این سوءظن حاکم است که ایالات متحده به نحو فعالی می کوشد هدف های انقلاب را خنثی کرده و از لحاظ سیاسی و اقتصادی در امور داخلی ایران مداخله کند. رسانه های آمریکا نیز با رفتار فاقد علاقه نسبت به ایران به این برداشت ایران مبنی بر اینکه آمریکا خیرخواه ایران نیست؛ کمک می کنند. برای ایرانیان پشتیبانی دراز مدت آمریکا از شاه، ایالات متحده را در یک نقش مداخله گر، جلوه گر ساخته است که اقدامات عرفی آن کذب اصولی است که آن را تبلیغ می کند و مانع آن اعتبار اخلاقی می شود که درباره انقلاب ایران قضاوت کند.
مسئله دوم: از نظر بسیاری از ایرانیان به ویژه رهبران مذهبی، «ماتریالیسم» و «انحطاط» غرب از جمله جامعه و فرهنگ و افکار و ارزش های آمریکا مردود است. به ویژه از لحاظ پشتیبانی ایالات متحده از شاه سیاست حقوق بشر آمریکا در معرض سوءظن قرار گرفته است.
مسئله سوم: دولت موقت ایران نسبت به سیاست ها و اولویت های اقتصادی شاه که بر عمران صنعتی شهری، و کالاهای مصرفی و خرید اسلحه و سرمایه گذاری بیگانه و کارشناسان بیگانه تأکید داشت، نظر انتقادی دارد. ایالات متحده به عنوان یک فراهم کننده بزرگ در این بخش ها در کوشش برای عادی کردن مناسبات اقتصادی و بازرگانی خود و ایران دچار دشواری های جدی خواهد شد. نقش شرکتهای چند ملیتی و سرمایه گذاری بیگانه در عمران اگر در گذشته اندکی مغشوش بود، در نتیجه ارتباط نزدیک آن با افراط کاریهای اقتصادی رژیم شاه وضع مشئوم بیشتری خواهد داشت. مبارزه طلبی های ایران در مورد قیمتهای نفت و خودداری از شناسایی اثرات قیمت گذاری نفت در یک ساخت اقتصادی جهانی وابسته به یکدیگر جزء مسائل جدی برای ایالات متحده است.
مسئله چهارم: در حالی که امروزه نگرانی های داخلی بر مسائل خارجی می چربد مواضع اعلام شده و مورد انتظار دولت موقت ایران روابط متشنج آمریکا و ایران را باز هم وخیم تر خواهد کرد. به ویژه ایران منعکس کننده احساس مخالفت شدید نسبت به اسرائیل و کوششهای ایالات متحده در خاورمیانه (که به نفع اسرائیل تلقی می شود) خواهد داشت. دولت موقت ایران از سازمان آزادی بخش فلسطین پشتیبانی خواهد کرد و پشتیبانی سنتی خود را از کشورهای میانه رو عرب جدا کرده است. رژیم ایران انتظار می رود از سیاستهای کشورهای کم رشد رادیکال در تریبون های تبلیغاتی بین المللی اقتصادی و سیاسی از جمله شرکت در نهضت کشورهای غیر متعهد پشتیبانی کند.
4- نقشه های برنامه ای
اولویت شماره 1. مسئله: ایالات متحده و انقلاب ایران
(1) ایالات متحده در پی مناسبات توأم با همکاری و صریح با ایران است. ایالات متحده در هیچ اقدامی که باعث بر هم زدن امور داخلی ایران شده یا جنبه مداخله در آن داشته باشد، شرکت نخواهد کرد.
(2) ایالات متحده میل عمیق اکثریت مردم ایران را برای دگرگونی به رسمیت می شناسد. ما که خودمان از یک انقلاب برخاسته ایم با آنهایی که در راه یک جامعه عادلانه تر و منصفانه تر می کوشند احساس همدردی می کنیم.
(3) سیاست های حقوق بشر ایالات متحده بافت اساسی جامعه آمریکا و هسته مرکزی انتقادات ما را منعکس می کند. تعهد و پایبندی ما نسبت به حق بشر دارای اهمیت فوق العاده است و باید بر ملاحظات سیاسی کوتاه مدت فائق باشد. حتی این خطر وجود دارد که در این مورد ایالات متحده در معرض اتهام مداخله جویی قرار گیرد.
(4) پوشش رسانه های آمریکا نسبت به حوادث ایران جهت گیری خبری داشته اند و نه تحلیل گری و بالنتیجه در ایالات متحده چهره ای که کمتر جنبه مثبت داشته باشد، از انقلاب ساخته شده است. معذالک گروهی رسانه های آمریکا کوشیده اند هر چه بیشتر به واقعیات آن طوری که آنها این واقعیات را می بینند متوسل شوند و حوادث را با دیدی عینی گزارش دهند.
(5) درباره انقلاب ایران در ایالات متحده همدردی وسیعی وجود داشته است و این همدردی هنوز هم وجود دارد. ولیکن یک چنین همدردی هم در ایالات متحده و هم از لحاظ بین المللی در نتیجه ادامه محاکمات سرّی و اعدام ها رو به فرسایش است.
اولویت شماره 2. مسئله: جامعه، فرهنگ و ارزش های آمریکا در ارتباط با ایران.
(1) مذهب و معنویت جزئی از بافت تاریخ و جامعه آمریکا است. آمریکا دارای تاریخی از احترام و تحمل برای همه مذاهب است. هرچند اسلام برای آمریکاییان کمتر آشنا است، معذالک از احترام برابر برخوردار است و موضوع علائق علمی و دانشمندی در نهادهای دانشگاهی درجه یک ما است.
(2) پیشرفت های ایالات متحده در علوم و تکنولوژی یک نیروی مثبت در زندگی آمریکا است.
تکنولوژی، فرد آمریکایی را از بیشتر آن چیزی که زمانی کار طاقت فرسا به شمار می رفت، آزاد کرده اند و کیفیت زندگی همه بخش های جمعیت ما را به سطح بالاتری ارتقاء داده اند.
(3) فرهنگ آمریکایی از لحاظ کمک به افکار مذهبی، فلسفه، ادبیات و هنرها غنی است.
(4) آموزش و پرورش آمریکایی بر اساس برابری است و برای خدمت به همه بخش های جمعیت ما کار می کند. اساس و ابداعات آن برای کشورهای رو به رشد که می خواهند نظام تربیتی خود را اصلاح کنند، اثر مثبت دارد.
(5) تحصیلات دانشگاهی در آمریکا برای ایرانیان برابر با بهترین تحصیلات در هر کشوری خارج از ایران است.
(6) در ایران درباره پیچیدگی نظام سیاسی آمریکا که مبتنی بر اصول فدرالیسم و تفکیک قوا و کنترل ها و موازنه ها و جدایی کلیسا از دولت است، عدم اطلاع وسیعی حکمفرماست. سیستم آمریکایی کوششی است برای حفظ حقوق فرد و ایجاد موازنه بین منافع شخصی و صلاح عمومی.
(7) ارزش های اساسی آمریکایی شامل اعتقاد به جد و جهد، شرافت و درستکاری، خوش بینی درباره توانایی انسان به بهبود زندگی خود و جهان اطراف خود و پایبندی به برابری و دادن فرصت مساوی به همه و وفاداری نسبت به دوستان و خانواده و اعتقاد در ارزشمندی هر فرد و مقدس بودن زندگی انسانی و نیکوکاری و خدمت به جامعه است. اینها ارزش های منحصر به فرد برای ایالات متحده نیست و همچنین این ارزشها به اندازه برابر در همه آمریکایی ها وجود ندارد، ولی این ارزش ها القاءکننده بعدهای طبیعت آمریکایی، ماوراء و مافوق «انحطاط» و «ماتریالیسم» هستند.
اولویت شماره 3. مسئله: مناسبات اقتصادی و بازرگانی ایالات متحده و ایران
(1) نفت یک کالای حساس در سراسر جهان است و قیمت های نفت اثرات بلاواسطه و تصاعدی در اقتصاد نسبتا شکننده جهانی دارد. قیمتهای بالای نفت بیش از همه به اقتصاد کشورهای فقیر و رو به رشد صدمه می زند.
(2) سرمایه گذاری بیگانه ممکن است یک نیروی بسیار مثبت در عمران ملی باشد. این سرمایه گذاری بیگانه در اقتصاد و رشد بازرگانی ایالات متحده آمریکا تأثیر داشته است. سرمایه گذاری قابل ملاحظه بیگانه در ایالات متحده، امروز نیز ادامه دارد و برای سرمایه و مشاغلی که فراهم می کند، مورد استقبال است و همچنین برای سرمایه گذاری در ثبات اقتصادی و سیاسی آمریکا مؤثر است.
(3) شرکت های چند ملیتی وسیله ای بسیار مؤثر و با ارزش برای انتقال تکنولوژی و تشویق رشد صنعتی و عمران هستند.
(4) یکی از مؤثرترین بخش های اقتصاد ایالات متحده کشاورزی است. ایالات متحده بسیار مایل است در تجربیات و تکنولوژی خود با ایران سهیم باشد.
اولویت شماره 4. مسئله: سیاست خارجی ایالات متحده
(1) ایالات متحده در عالیترین سطوح شدیدا پایبند یک صلح عادلانه و جامع در خاورمیانه شامل همه طرف های ذیعلاقه در بحران اعراب و اسرائیل است.
(2) ایالات متحده به استقلال و تمامیت ارضی همه کشورها در آسیای غربی پایبند است. علاقه ما به صلح و ثبات منطقه ای همچنان باقی است.
(3) ایالات متحده نسبت به حساسیت ها و نیازهای کشورهای کم رشد، همدردی نشان می دهد و به نحو فعال از اصول فرمانروایی اکثریت و حکومت دمکراتیک و نظام اقتصادی جهانی منصفانه تر، فعالانه پشتیبانی می کند.
(4) موافقت را اعلام فرمایید.
راینهارت
زمان یافت نشد!